حملات نظامی اخیر ایران نقاط ضعف در سیستم های دفاع هوایی پیشرفته اسرائیل را آشکار کرده و فرضیات اسیب ناپذیری انها را به خاک سپرد و در عین حال محور استراتژیک تهران سیاست خود را از «صبر به بازدارندگی فعال» تغییر داد.

شیوان ماهندراجاه

منتشر شده در کرادل

ترجمه مجله هفته


در فیلم «تسخیر‌ناپذیران» صحنه‌ای وجود دارد که در آن یکی از اعضای گروه «تاشو» در آسانسور به قتل می‌رسد. قاتلان پیامی وحشتناک با خون به جا می‌گذارند: «آسیب‌پذیر».

این صحنه اساساً بازتابی از بیانیه ۱۳ و ۱۴ آوریل نیروی هوایی و فضایی ایران از سپاه ایران است که نشان می‌دهد حتی سامانه‌های پدافند هوایی به شدت محافظت‌شده مانند سامانه‌های اسرائیلیی و نمونه‌های مشابه که توسط ایالات متحده در خلیج فارس استفاده می‌شوند، در واقع آسیب‌پذیر هستند.

تاکنون، مفهوم «صبوری استراتژیک» که توسط جمهوری اسلامی ایران اعمال می‌شود، اغلب توسط مخالفان آن به عنوان صرفاً لفاظی رد شده است. با این حال، تغییر اخیر ایران از بازدارندگی منفعلانه به فعال نشان‌دهنده یک تحول استراتژیک است که باید در چارچوب خاصی مورد بررسی قرار گیرد.

صبوری استراتژیک و استراتژی بزرگ

سیاست خارجی کنونی تهران بر پایه «عقلانیت سیاسی» بنا شده است که نشان‌دهنده انحراف از سیاست ایدئولوژی‌محور گذشته است. این عقلانیت مبنای یک استراتژی بزرگ جامع را تشکیل می‌دهد که از همه جنبه‌های قدرت دولتی – دیپلماتیک، فناوری، صنعتی، اقتصادی و نظامی – برای دستیابی به اهداف سیاسی عالی ایران استفاده می‌کند.

این استراتژی بزرگ چندوجهی تحت تأثیر چندین رویداد تاریخی مهم شکل گرفته است که به طور غیرقابل محو در محاسبات تهران نقش بسته‌اند. اول، جنگ عراق و ایران (۱۹۸۰-۱۹۸۸) – که در ایران به طور عام به عنوان «جنگ تحمیلی» شناخته می‌شود – که به دلیل وسعت وحشیانه‌اش، از جمله استفاده عراق از سلاح‌های شیمیایی و نبردهای گسترده شهری و خندقی که هر دو را ویران کرد، زخم‌های عمیقی به جا گذاشت. دوم، وضعیت ژئوپلیتیکی پس از سال ۲۰۰۲ که با سخنرانی «محور شرارت» رئیس جمهور سابق ایالات متحده جورج دبلیو بوش و موضع تهاجمی متعاقب آن دولت ایالات متحده در قبال ایران مشخص شد که این کشور را به طور مکرر به عنوان اصلی ترین عامل شرور معرفی می کرد. که امنیت جهانی را تهدید می کند.

ایرانی ها از نظر وجودی انگیزه داشتند که «هرگز دوباره» آسیب پذیری را که در طول جنگ ایران و عراق تجربه کرده بودند تحمل نکنند. آنها مصمم بودند به این هدف هم در جبهه نظامی و هم در جبهه استراتژیک دست یابند. اولین قدم توسعه یک صنعت دفاعی داخلی بود تا ایران بتواند در آینده به تنهایی بجنگد. به طور چشمگیری، برنامه های چشمگیر پهپاد و موشک این کشور طی چند دهه به طور کامل عملیاتی و مجهز شد.
از نظر استراتژیک، ایران تلاش کرده است تا با اتخاذ استراتژی «منع دسترسی» که برخی آن را «عمق استراتژیک» می‌نامند، درگیری‌ها را از مرزهای خود دور نگه دارد. این استراتژی به شدت بر دیپلماسی و تجارت، یعنی ابزارهای قدرت نرم تمرکز دارد تا با همسایگان مستقیم و دور در یک گفتگوی مثبت تعامل داشته باشد.

عمق استراتژیک همچنین در ارتباط با اهداف تولید نظامی ایران با توسعه توانایی‌هایی برای خنثی‌سازی تهدیدات از راه دور و محروم کردن دشمن از دسترسی به شعاع ۲۰۰۰ کیلومتری از مرکز ایران با ترکیبی از موشک‌ها، پهپادها، جنگ الکترونیکی و پدافند هوایی به دست آمده است.

هدف این است که با پیشگیری از تهدیدات بالقوه در دریای سرخ و شرق مدیترانه و بازدارندگی دشمنان قبل از اینکه بتوانند تهدیدی مستقیم برای خاک ایران ایجاد کنند، به طور پیشگیرانه با آنها مقابله شود.

ما آماده‌ایم

با این حال، سازمان اطلاعاتی سپاه ایران (IRGC) زمان زیادی را صرف توسعه، آزمایش و انباشت ذخایر مورد نیاز پهپادها، موشک‌ها و بمب‌ها در «شهرهای موشکی» زیرزمینی خود کرد که در سراسر ایران پراکنده شده‌اند. بنابراین، دوره «صبوری استراتژیک» در دهه‌های گذشته برای تهران، به ویژه در دوران بوش، از اهمیت حیاتی برخوردار بود.

اما در اول آوریل ۲۰۲۴، ثمره این دوره آماده‌سازی آشکار شد، زمانی که اسرائیل با حمله به کنسولگری ایران در دمشق عملاً به ایران جنگ اعلام کرد.

محمدرضا محمدی، یک مقام برجسته دفاعی ایران، اخیراً در مقاله‌ای در نوشت: «برای هر بازیگر عقلانی، نقطه‌ای فرا می‌رسد که در آن محاسبات هزینه-فایده ناگهان تغییر می‌کند و استراتژی‌ها از پایه بازنویسی می‌شوند. برای ایران، حمله دمشق این نقطه بود.»

در واقع، تهران به دلیل آمادگی نهایی سپاه توانست از «صبوری استراتژیک» به «بازدارندگی فعال» تغییر رویه دهد.

استفاده از اطلاعات در عملیات

گزارش‌ها درباره انواع پهپادها و موشک‌هایی که توسط سپاه استفاده شده‌اند، متناقض هستند. ادعاهایی مبنی بر شلیک صدها پهپاد و موشک به احتمال زیاد اغراق‌آمیز است. برای اهداف نظامی ایران در آن شب، استفاده از «صدها» موشک به سادگی غیرضروری بود.

حقیقت این است که از پهپاد انتحاری معروف شاهد-۱۳۶ و همچنین احتمالاً چهار مدل موشک بالستیک میان‌برد (MRBM) و موشک کروز پاو استفاده شد. اهداف، به ترتیب اهمیت، عبارتند از:

۱. پایگاه اطلاعاتی جبل هرمون در جولان اشغالی (33°19’00.3″ N 35°48′ 22.6″ E) که توسط موشک‌های پاو مورد اصابت قرار گرفت – با این حال، با توجه به موقعیت دور افتاده آن، هیچ تصویری به صورت آنلاین در دسترس نیست.

۲. پایگاه هوایی رامون (30°46′ 06.6″ N 34°40′ 24.0″ E). از آنجا که شب روشنی بود، شواهد عکسی و ویدیویی مستقلی از زوایای مختلف وجود دارد که چندین موشک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نشان می‌دهد که به این مکان اصابت کرده‌اند.

۳. پایگاه هوایی نواتیم (31°11′ 37.3″ N 35°01’18.7″ E) که به گفته ارتش اسرائیل، آسیب جزئی دید و برخی تصاویر ماهواره‌ای از آن منتشر شده است.



حمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اگرچه به سه هدف از پیش تعیین شده اصابت کرد، در درجه اول یک حمله اطلاعاتی بود، به این معنی که یک تاکتیک نظامی است که توسط یک دشمن برای جمع‌آوری اطلاعات با نیروی قابل توجه – اما نه قاطع – به کار می‌رود.
حمله هوایی ایران اسرائیل را مجبور کرد تا هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف خود را آشکار کند. این زمانی اتفاق می‌افتد که سامانه‌های پدافند هوایی حسگرهای الکترونیکی خود را «روشن می‌کنند»، جنگ الکترونیکی را فعال می‌کنند (برای ایجاد اختلال یا فریب موشک‌ها و پهپادها) و موشک‌های رهگیری را برای شلیک به سمت اهداف ورودی پرتاب می‌کنند.

معمولاً پس از پهپادهای تهاجمی، پهپادهای بدون سرنشین برای انجام عملیات اطلاعات، نظارت و شناسایی (ISR) در حالی که در فاصله امنی می‌مانند، از میدان نبرد فیلم، عکس و اطلاعات الکترونیکی جمع‌آوری می‌کنند. اگر این امر با موفقیت انجام شود و پهپادهای ISR علیرغم تلاش‌های شدید اسرائیل برای ایجاد اختلال، داده‌ها را جمع‌آوری کنند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌تواند نقشه‌ای دقیق از محل استقرار پدافند هوایی اسرائیل برای حملات بعدی ایجاد کند.

با این حال، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به طور واضح از اطلاعات دقیقی در مورد قابلیت‌ها و سامانه‌های پدافند هوایی اسرائیل برخوردار بود. اگرچه اسرائیل و متحدانش (ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و اردن) در آن شب در بالاترین سطح آماده‌باش بودند و اطلاعات سریعی از عربستان سعودی و امارات متحده عربی به دستشان می‌رسید، موشک‌های ایران با موفقیت به همه اهداف در جبل هرمون، رامون و نواتیم اصابت کردند.


آشکار شدن نقاط ضعف سامانه‌های دفاعی اسرائیل

ارتش اسرائیل از یک سامانه پدافند هوایی یکپارچه شامل سامانه‌های گنبد آهنین، پیکان، فلاخن داوود، پاتریوت و سایر سامانه‌ها استفاده می‌کند. این سامانه از طریق داده‌های یک رادار پیشرفته آمریکایی در «هار کرن» در بیابان نگب تغذیه می‌شود.

همانطور که اسکات ریتر، بازرس سابق تسلیحات سازمان ملل توضیح می‌دهد، وظیفه این سامانه «شناسایی پرتاب موشک‌های ایران و ارسال اطلاعات مربوط به هدف به باتری‌های پیکان و فلاخن داوود اسرائیل و همچنین باتری‌های THAAD ضد موشک بالستیک آمریکا است که برای محافظت از مکان‌های حساس اسرائیل، از جمله دیمونا و پایگاه‌های هوایی نواتیم و رامون، مستقر شده‌اند.»

واضح است که سامانه پیشرفته اسرائیل در محافظت از نواتیم و رامون ناکام مانده است. رامون یکی از بزرگترین پایگاه‌های هوایی اسرائیل است و بهترین جنگنده‌های F-35I Adir، هواپیماهای رادارگریز، هواپیماهای ترابری، سوخت رسان، شناسایی و همچنین هواپیمای شماره یک نیروی هوایی اسرائیل که برای دو مقام ارشد سیاسی این کشور اختصاص دارد، در آن مستقر هستند.

نواتیم توسط پیشرفته‌ترین سپر موشکی یکپارچه در جهان که به طور خاص برای محافظت در برابر تهدید موشکی ایران توسعه یافته است، محافظت می‌شود.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از ترکیبی استراتژیک از پهپادها به عنوان «طعمه» و موشک‌ها با ضد اقدامات داخلی مانند فریب‌دهنده‌ها و مترسک برای نفوذ به پدافند هوایی اسرائیل استفاده کرد.

با وجود استفاده از مدل‌های قدیمی MRBM مانند غدر، عماد و دزفول در کنار یکی از جدیدترین و پیشرفته‌ترین موشک‌ها، خیبر شکن، و با وجود تعداد محدود موشک‌های شلیک شده (تخمین‌ها بین ۳۰ تا ۴۰ موشک است)، اکثر موشک‌های ایران به طور موفقیت‌آمیز به اهداف خود رسیدند.

این حتی در حالی اتفاق افتاد که اسرائیل و متحدانش صدها موشک رهگیری شلیک کردند – با هزینه تخمینی ۱.۱ تا ۱.۳ میلیارد دلار در عرض چند ساعت. با این حال، هزینه کمترین مشکل برای تل‌آویو است: در دسترس بودن موشک‌های رهگیری جایگزین همچنان نگرانی اصلی است.

این وضعیت مشابه چالش‌هایی است که اوکراین با آن مواجه است، که ذخایر سیستم‌های رهگیری پدافند هوایی آن رو به اتمام است. یک کارزار تهاجمی مداوم توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌تواند ذخایر موشک‌های رهگیری اسرائیل را به طور مشابه تخلیه کند، به خصوص اگر ایالات متحده مجبور به حفظ ذخایر خود باشد.

پایگاه‌های آمریکا در حالت آماده‌باش

بخش قابل توجهی از موفقیت عملیات «وعده واقعی» ایران به دلیل افزایش سطح آماده‌باش اسرائیل بود که ناشی از هشدار هوشمندانه ۷۲ ساعته ایران به کشورهای همسایه بود. قابل ذکر است که اعضای محور مقاومت مانند انصارالله در یمن و حزب‌الله در لبنان در این حمله مشارکت نداشتند. این یک ابتکار استراتژیک ایرانی بود، همانطور که از اظهارات رهبر ایران، علی خامنه‌ای، مبنی بر اینکه اسرائیل «توسط مردان شجاع ما مجازات خواهد شد» پیداست.

پیامدهای این حمله بر امنیت منطقه پس از ۱۳ آوریل عمیق است. اگر نیروهای متفق دیگر در محور مقاومت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای یک عملیات طولانی‌تر بپیوندند، فشار بر سیستم پدافند هوایی اسرائیل می‌تواند طاقت‌فرسا باشد.

اگر پدافند هوایی اسرائیل را به مثابه یک پتو ضخیم در نظر بگیریم که توسط ایران سوراخ شده است، پدافند هوایی پایگاه‌های آمریکا در سوریه، عراق و کشورهای عربی خلیج فارس مانند یک پتو نازک و کهنه است. هرگونه درگیری مستقیم بالقوه بین ایالات متحده و ایران می‌تواند این پایگاه‌های آمریکایی را در معرض حملات شدید قرار دهد و این احتمال وجود دارد که این تأسیسات نظامی تسخیر شوند و نیروهای آمریکایی در معرض خطر بزرگی قرار گیرند.

پیام «ملموس» ایران

عملیات هوایی ایران در آخر هفته گذشته نشان‌دهنده نفوذپذیری سامانه‌های پدافند هوایی پیشرفته بود و زنگ خطری را برای کارشناسان اطلاعاتی و نظامی اسرائیل و آمریکا به صدا درآورد.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با دقت – و حتی با کمی تمسخر – به اسرائیل ضربه زد و موشک‌هایی را به استخر و مرکز تفریحی افسران در نواتیم شلیک کرد. پیام روشن است: اگر عقب‌نشینی نکنید، می‌توانیم به شما آسیب جدی برسانیم.

هنوز مشخص نیست که آیا این موضوع به بازنگری استراتژیک و تلاش جدی برای کاهش تنش منجر خواهد شد یا خیر، علی‌رغم ابتکار عمل تاکتیکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که یک تحلیلگر آمریکایی آن را «شاهکار» توصیف کرد.

Designed with WordPress