نویسنده: دیوید نارمانیا

منتشر شده در ریانووستی

ترجمه مجله هفته

قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر، نیروی هوایی اسرائیل اغلب قبل از شلیک بمب ها، گلوله هایی را بر روی خانه‌های فلسطینی پرتاب می‌کرد تا ساکنین قبل از تخریب ساختمان، آن را ترک کنند. ارتش اسرائیل (IDF) این تکنیک را «roof pounding» (کوبیدن بر بام) نامید. این هم یک واقعیت است که در شش ماه گذشته به ندرت از آن استفاده شده است.

شب گذشته، شاهد وضعیت معکوس بودیم – ایران بر بام خود اسرائیل کوبید.

رسانه‌ها آن را پیش از این به عنوان بزرگترین حمله پهپادی تاریخ توصیف کرده‌اند، اما تهران به پهپادها محدود نشد: موشک‌های کروز، موشک‌های بالستیک و موشک‌های مافوق صوت نیز به کار گرفته شد.

هنوز باید عواقب این حمله را ارزیابی کرد، اما به نظر می‌رسد که بیشتر پهپادها و موشک‌های ضد هوایی اسرائیل با موفقیت عمل کرده‌اند: از میان اهداف جدی که ایران می‌توانست به آنها دست یابد، فقط پایگاه هوایی نواتیم در صحرای نقب مورد اصابت قرار گرفت. گفته می‌شود که هواپیماهای اسرائیل که به کنسولگری دمشق حمله کردند از این پایگاه پرواز کرده‌اند.

تا کنون، رسانه‌های اسرائیل فقط یک کشته را گزارش داده‌اند – یک پسر بَدَوی ده ساله. اگر او آنجا نبود، پروپاگاندا اسرائیل باید او را اختراع می‌کرد: تنها قربانی موشک‌های ایرانی، و آن هم یک کودک عرب بود. نمی‌توان به تناقضات ایران با سایر کشورهای منطقه که تل‌آویو مشتاقانه حفظ آنها است، فکر نکرد.

نکته قابل توجه این است که نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل قبل از اعلام اولین نتایج این حمله اعلام کرد که تهران در چارچوب ماده ۵۱ منشور ملل متحد که حق دفاع از خود را تضمین می‌کند، عمل کرده است. مهمتر اینکه آنها این حادثه را تمام شده می‌دانند.

با این حال، ما نباید اهمیت این رویداد را دست کم بگیریم – به هر حال این اولین حمله علیه اسرائیل است که نه توسط نمایندگان ایرانی، بلکه توسط خود جمهوری اسلامی سازماندهی شده است. و طبق گزارش رسانه‌های اسرائیل، فقط دفاع از دولت یهود برای ایالات متحده یک میلیارد دلار هزینه داشته است. اینکه تا چه حد این موضوع صحت دارد،  سوال باز  است، اما شکی نیست که شب گذشته تل‌آویو و متحدانش هزینه زیادی را متحمل شده‌اند.

به طور کلی، ایران به قولی که به احترام آن این عملیات نامگذاری شده بود، عمل کرد. اما حالا نوبت اسرائیل است. و نتانیاهو می‌تواند منطقه را به پرتگاه یک جنگ بزرگ و بسیار خونین بکشاند.

نه چندان دور، خیابان‌های شهرهای اسرائیل مملو از هزاران معترضی بود که خواستار استعفای نخست وزیر بودند.
حالا نتانیاهو بلیط خود را برای «کارخانه شکلات نخست وزیری مادام العمر» دریافت کرده است. تنها کاری که او باید انجام دهد این است که اجازه دهد جنگ ادامه یابد. در این صورت، می‌توانیم انتخابات زودهنگام را فراموش کنیم – هیچ کس در میانه راه اسب ها را عوض نمی کند، به خصوص در شرایطی که کل اسرائیل در حال غرق شدن در جریان است.

البته، مهمترین حامی اسرائیل، ایالات متحده، تمام تلاش خود را خواهد کرد تا در یک جنگ بزرگ غرق نشود. واشنگتن برای این کار آماده نیست: ایران کنونی از نظر نظامی به مراتب قوی تر از رژیم صدام است و زمان و منابع برای آماده سازی نیم میلیون ارتش تهاجمی که واشنگتن در طول «طوفان صحرا» و «آزادی عراق» بسیج کرد، وجود ندارد – انتخابات در پیش است و یک جنگ بزرگ  آخرین شانس دموکرات ها برای پیروزی مجدد را از بین خواهد برد.  حداکثر چیزی که باقی می ماند بقایای عظمت گذشته یک هژمون تک نفره است.

با این حال، دولت نتانیاهو برای بایدن همچنان یک چمدان بدون دسته است: شاید خوشحال شوند که از شر خود بی بی خلاص شوند، اما اسرائیل به هیچ وجه نباید رها شود – این کشور منطقه را به چین و روسیه تقدیم خواهد کرد.

از بین گزینه هایی که اسرائیل روی میز دارد، خطرناک ترین گزینه البته حمله به تاسیسات هسته ای ایران است. این اقدام منجر به یک جنگ تمام عیار خواهد شد که ایالات متحده توانایی آن را ندارد و کاخ سفید تمام تلاش خود را می کند تا از چنین وضعیتی جلوگیری کند.

اما سناریوی دیگری نیز وجود دارد که کاملاً با اهداف نتانیاهو مطابقت دارد – تهاجم به جنوب لبنان، که حتی قبل از رویدادهای شب گذشته در تل آویو بارها در مورد آن صحبت شده بود. البته یک جنگ کوچک و پیروزمندانه از آن در نخواهد آمد – حزب الله حریفی نیست که دست کم گرفته شود.

اما نتانیاهو به یک جنگ کوچک و پیروزمندانه نیاز ندارد. او به دنبال یک درگیری طولانی مدت است که به او امکان می دهد تا جایی که ممکن است در قدرت بماند. و برای این کار، حزب الله ایده آل است – به عنوان بخشی از یک رویارویی بسیار طولانی با ایران.

Designed with WordPress