طرحهای ایالات متحده
در نظامی کردن فضا و تشدید مسابقۀ تسلیحاتی
تهیه و تنظیم: فرشید واحدیان
دانش و امید، شماره ۵، اردیبهشت ۱۴۰۰
در سالهای اخیر با ادامۀ سیاستهای نئولیبرالیستی در ایالات متحده، روز به روز شاهد حضور بیشتر بخش خصوصی در بسیاری از شاخههای صنایع نظامی و فضایی هستیم، که از دیرباز به دلیل حفظ امنیت ملی تنها در انحصار آن دولت بود. به علاوه هر ساله افزایش هرچه بیشتر سهم بودجۀ نظامی در بودجۀ کل کشور را نیز شاهدیم. هدف اصلی افزایش عظیم بودجۀ نظامی، استمرار تسلط جهانی آمریکا و حفظ شمشیر داموکلس بر بالای سر رقبای جهانی آن کشور است. مقایسهای ساده میان بودجۀ نظامی ایالات متحده نسبت به بودجۀ نظامی دیگر کشورها در سال 2020، این گرایش را بهخوبی نشان میدهد. سهم بودجۀ نظامی آمریکا 35درصد، مجموعۀ ناتو 50درصد، چین 12ـ13درصد و روسیه 4درصد از کل هزینههای نظامی جهان بوده است.
مقالۀ زیرکه به تحلیل طرحهای نظامی موجود و آتی ایالات متحده در فضا میپردازد، با استفاده از نوشتهها و سخنرانیهای بروس گَگنُون و کارل گُروسمَن۱، تهیه شده است. هر دوی اینها از کهنه سربازانی هستند که برای سالها در راه تحدید سلاحهای کشتار جمعی و نظامیسازی فضا، مبارزه کردهاند.
در گذشته، توجیه ایالات متحده برای گسترش «سلاحهای فضایی»، تاکید بر جنبۀ دفاعی این سلاحها در مقابل حملۀ دشمن احتمالی بود. اما با اعلام تأسیس «نیروی نظامی ارتش آمریکا در فضا» در 15 ماه مۀ 2020، توسط دونالد ترامپ، این رویه تغییر کرد. در این روز رئیسجمهور سابق ایالات متحده اعلام نمود که: «فضا در آینده… محل دفاع و حمله خواهد بود» ( تاکید از نویسنده). او هم چنین اضافه کرد: «تنها حضور ما در فضا کافی نیست، آمریکا باید بر فضا مسلط باشد. فضا صحنۀ کارزار جدید ماست که باید در آن حرف اول را بزنیم…». روی یونیفورم این نیروی جدید شعار «سَروَر فضا» حک شده که شباهت زیادی به شعار نازیها یعنی «آلمان بالاتر از همه»۲ دارد.
توجیه برای تأسیس این نیرو از قول ترامپ، تحرکات چین و روسیه در نظامیسازی فضا ست. اما در واقع تجاوزگر اصلی در این زمینه ایالات متحده است.
هزینۀ نیروی جدید و محل تأمین آن
فرماندۀ نیروی هوایی باربارا بَرِت۳، در اطلاعیهای رسمی به تاریخ دسامبر 2019، میزان بودجۀ درخواستی برای نیروی نظامی در فضا را برای سال مالی 2020، مبلغ 3/9 میلیارد دلار اعلام کرده بود. ترامپ در بودجۀ پیشنهادی خود برای سال 2021، مبلغ 4/15 میلیارد دلار را برای این نیروی تازه تاسیس تقاضا کرد.
بارها رهبران صنایع نظامی اعلام کردهاند که این صنایع برای انجام پروژههایشان نیاز به بودجههایی دارند که در تاریخ جهان بیسابقه است. صنایع نظامی هوا و فضا برای تأمین این بودجه، مشارکت نزدیک با بخش خصوصی و حذف بودجههای خدمات عمومی دولت از قبیل تأمین اجتماعی، بیمههای دولتی و دیگر برنامههای کمک به مردم کمدرآمد، را پیشنهاد میکنند. این مبالغ رسمی بودجه سوای مبالغی است که به صورت سری توسط وزارتخانه برای این گونهها پروژهها تخصیص مییابد. بودجهای که حتی کنگره هم از میزانش بیاطلاع است. هیتلر همیشه برای مطالعات روی موشکهای هستهای بودجهای مخفی داشت. آمریکاییها هم این روش را بعد از پایان جنگ جهانی در پیش گرفتند.
سابقه تاریخی تلاشهای ایالات متحده در نظامیسازی فضا
طرحهای ارتش و دولت آمریکا در نظامیسازی فضا، بعد از جنگ دوم جهانی آغاز شد. ایالات متحده طی عملیات سری به نام گیرۀ کاغذ۴ هزاروپانصد دانشمند، مهندس و تکنیسین آلمانی را که در خدمت نازیها به تحقیقات نظامی و علمی مشغول بودند، بهطور قاچاق به آمریکا آورده و با کمک آنان مجتمع نظامی – صنعتی عظیمی را بر پا داشتند. این گروه شامل دانشمندان موشکی، روانپزشکانی که بر روی اسیران جنگی چون یهودیها، کولیها، کمونیستها و دیگران آزمایشات کنترل روانی انجام میدادند و متخصصینی که در رشتۀ پزشکی نظامی عکسالعمل بدن انسان در مقابل درجۀ حرارت بسیار پائین را بررسی میکردند، میشد. صد نفر از این جمع متعلق به تیم تحقیقات موشکی نازیها بودند. سرپرست این گروه وِرنِر فون براون، عضو سابق اس اس، دانشمندی بود که بر روی پروژۀ موشکی ویـ2۵در آلمان نازی کار میکرد. او و همکارانش با ایجاد تغییراتی بر روی طرحهای اولیه، توانستند اولین موشک با کلاهک اتمی ایالات متحده را به نام رِد اِستون۶ تولید نمایند.
ویـ2 همان موشکی است که در اواخر جنگ دوم جهانی در لندن، پاریس و بروکسل وحشت آفریده بود. نازیها در زیر کوههای هارتس۷ تونل عظیم زیرزمینی به نام دورا۸ ساخته بودند که در داخل آن 25000 اسیر جنگی بردهوار به ساخت این موشکها مشغول بودند. وقتی که نازیها متوجه خرابکاری بعضی از این اسرا شدند، بلافاصله صد نفر از آنها را برای عبرت سایرین اعدام کردند.
مهرۀ مهم دیگر میان این جماعت، سرلشکر ارتش آلمان، ژنرال والتر دورن برگر۹ بود که نمایندۀ هیتلر در ارتباط با فون براون و تیم تحقیقات موشکی بود. او در آمریکا به استخدام شرکت هوا ـفضای بِل۹ در نیویورک درآمده و به مقام معاونت این شرکت رسید. در سالهای 1950، او هنگام ادای توضیحات برای نمایندگان کنگره چنین اظهار داشت: «عالیجنابان، من برای این به آمریکا نیامدهام که بعد از شکست در دو جنگ جهانی، در جنگ جهانی سوم نیز شکست بخورم!» دورن برگر طراحی سیستمی از صدها ماهواره اتمی در فضا را برای ارتش آمریکا انجام داد. قرار بود این ماهوارهها در مدارها و زوایای مختلف به دور کرۀ زمین چرخیده و به محض صدور فرمانی از ایستگاههای زمینی، دوباره به جو داخل شده و بر روی هدف معینی اصابت کنند.
در سال 1989، طرح سلاحهای فضایی، در قالب کتابی به نام «چشمانداز نیروی نظامی در فضا در پنجاه سال آینده»، توسط اعضای هردو حزب جمهوریخواه و دموکرات در سنا و کنگره به تصویب رسید.
چه کسانی از برنامههای فضایی سود میبرند؟
سوای منافع استراتژیکی که توسعه نظامی در فضا برای ایالات متحده در بر دارد، جنبۀ اقتصادی این توسعه کمک بزرگی است در تعویق بحران سقوط نرخ سود در نظام سرمایهداری آمریکا. وجود بخش خصوصی قدرتمندی مانند شرکتهای ریتیان۱۱، نورتروپ – گرومن۱۲، بوئینگ و لاکهید مارتین بیشترین قراردادهای دولتی را از این نیروی تازه تأسیس به دست خواهند آورد. شاید اتفاقی نبود زمانی که ترامپ تأسیس این نیرو را اعلام کرد، مارک اسپر، لابیگر پیشین شرکت ریتیان، در مقام وزیر دفاع بود.
اصولاً همۀ برنامهها و پروژههای به ظاهر علمی، بشردوستانه و صرفاً اکتشافی سازمان تحقیقات فضایی آمریکا «ناسا» همیشه دارای بخشی کاملاً نظامی و سِری بوده است. ایستگاه فضایی، پروژۀ مشترک میان آمریکا و کشورهای دیگر، که برای مالیاتدهندگان آمریکایی صد میلیارد دلار تمام شد، همیشه یک بخش فوقالعاده محرمانه داشته که تنها در دسترس فضانوردان آمریکایی مقیم این ایستگاه بوده و فضانوردان کشورهای دیگر به آن دسترسی نداشتهاند. همۀ تحقیقات و مطالعاتی که در این ایستگاه انجام میگیرند همیشه کاربرد دوگانۀ – نظامی و غیرنظامی- دارند.
بهطور مثال چند سال قبل در پروژهای به نام کِلِمنتاین۱۳، که با همکاری مشترک بین سازمان دفاع موشکهای بالستیک و ناسا انجام شد، موشکی به دور ماه چرخیده و پرتابههایی را به سوی سطح کرۀ ماه شلیک کرد. ظاهراً هدف پروژه، جستجو برای نشانهای از وجود آب در کرۀ ماه بود، اما هم زمان توانایی شلیک پرتابههای موشکی خارج از جو ماه به سطح سیاره نیز آزمایش شد. مشابه موشکی که ضمن گردش به دور زمین، توانایی شلیک پرتابهها به اهداف زمینی را داشته باشد.
در سالهای اخیر حضور بخش خصوصی و سرمایهگذاریهای فردی در این زمینه بسیار چشمگیر شده است. وجود معادن فلزات قیمتی چون طلا، تیتانیوم و فلزات نادر خاکی دیگر در سیارهها و خرده سیارهها، چشم طمع بسیاری را به فضا دوخته است.
در حالی که مریخنورد «استقامت» روی سطح سیارۀ سرخ به دنبال نشانی از آب و حیات میگردد، با نقشهبرداری از سطح مریخ هزاران نمونه از خاک آن را برای تجزیه شیمیایی و امکان وجود معادن مختلف به زمین ارسال مینماید. شرکت هالیبرتون مکانیسم استخراجی را اختراع کرده که با استفاده از نیروی هستهای و روباتها در مریخ فلزات قیمتی استخراج نماید. ایلان ماسک در یکی از پروژههای جاهطلبانهای که دارد در صدد است تا با انفجار هزاران بمب اتمی در مریخ، جو این سیاره را برای حضور ایستگاههای انسانی مناسبتر سازد. بیدلیل نیست که از هم اکنون در تارنمای شرکت فضایی ماسک، تی شرتهای تبلیغاتی اسپیس – ایکس۱۴ با شعارهای «پیش به سوی اشغال مریخ» و یا «حملۀ اتمی به مریخ»۱۵ به فروش میرسد.
ایلان ماسک رابطۀ بسیار نزدیکی با نیروی نظامی فضایی دارد. از جمله او برای استقرار قمرهای مصنوعی این نیرو در مدارهایشان قراردادی منعقد کرده است. با تکنولوژی کنونی زمان سفر به مریخ حدود یک سال است، طرحی برای کوتاه کردن زمان این سفر، از طریق استفاده از موشکهایی با سوخت اتمی در دست اجراست، و چه جای تعجب که تأمینکنندۀ رآکتورهای اتمی لازم برای این موشکها، وزارت انرژی ایالات متحده خواهد بود. اینها همگی برای صنایع اتمی فرصتهایی طلاییاند، و به همین منظور آنها با جان و دل از توسعۀ این پروژههای فضایی حمایت میکنند. طی یک قرارداد بینالمللی که میان کشورهای ایالات متحده، اتحاد شوروی و انگلستان در 1967 به امضا رسید. استفاده و یا استقرار هرگونه سلاح اتمی در فضای خارج از زمین ممنوع بوده و هیچ کشوری حق ادعای مالکیت بر هیچ نقطه و یا منبعی در فضا را نمیتواند داشته باشد. این قانون توسط اوباما نقض شد. دولت آمریکا در سال 2015، قانون استفادۀ تجاری از منابع فضایی را تصویب کرد. با این قانون در حقیقت راه یورش برای تب طلایی جدید به کرۀ ماه و یا سیارکهای دیگر هموار شد.
مخالفت بینالمللی با نظامی کردن فضا
از چند دهۀ قبل، روسیه و چین به همراه کانادا بارها کوشش کردهاند که قرارداد سال 1967 را توسعه بخشند. مطابق این قرارداد استفاده از هرگونه سلاح در خارج از جو ممنوع شد. اما همه ساله طرح گسترش این قرارداد در سازمان ملل، علیرغم پشتیبانی قریب به اتفاق کشورها، با مخالفت دو کشور آمریکا و اسرائیل و وِتوی ایالات متحده روبرو میشود.
با توجه به اظهارات منابع قانونی ارتش آمریکا، سلاحهای جدید این کشور مشمول این قانون نمیشوند، زیرا که قرارداد مذکور تنها شامل سلاحهای هستهای و سلاحهای کشتار جمعی میشود. در صورتی که سلاحهای جدید، سلاحهای کشتار «گزینشی» میباشند. فارغ از اینکه رئیسجمهور آمریکا دموکرات یا جمهوریخواه باشد، استدلال برای این مخالفت یکسان است: «این سلاحها در فضا وجود نداشته و بنابراین نیازی به طرح ممنوعیت آنها نیست».
روسیه و چین بارها اعلام کرده اند که هیچگاه و درهیچ شرایطی از سلاحهای اتمی خود به عنوان «ضربۀ اول» استفاده نخواهند کرد و تنها آنها را در عکسالعملی تلافیجویانه به کار خواهند برد. اما تا به امروز ایالات متحده از اعلام عدم استفاده سلاحهای اتمی خود به عنوان «ضربۀ اول» امتناع کرده است.
در سال 1972، قرارداد ممنوعیت استقرار سیستم دفاع ضد موشکی۱۶، میان ایالات متحده و اتحاد شوروی به امضا رسید، سیستم دفاع ضد موشکی در حقیقت جزء اصلی اقدام برای «ضربۀ اول» است، تصور بر این است که ایالات متحده ابتدا ضربۀ اول اتمی خود به چین و یا روسیه را وارد کرده، و بعد سریعا سپر حفاظتی سیستم دفاع ضد موشکی خود را فعال میکند، تا از هرگونه اقدام تلافی جویانۀ دشمن در استفاده از نیروی اتمی باقیمانده اش، جلوگیری نماید. در سال 2002، ایالات متحده با فرمان جرج دبلیو بوش از این پیمان خارج شد، و پس از آن در زمان اوباما سیستم دفاع ضدموشکی برای محاصرۀ چین و روسیه، پیرامون این دو کشورابعاد تازهای به خود گرفت. مراکز جدید زمینی در رومانی و لهستان ساخته شد که به طور هم زمان نقش اعمال ضربۀ اول و همین طور ایجاد سپر دفاعی در مقابل حملات تلافی جویانه را به عهده دارند. موشکهایی با کلاهک اتمی پس از شلیک از این پایگاهها در عرض ده دقیقه به مسکو خواهند رسید.
استفاده از فضا برای جاسوسی و جنگهای سایبری
امروزه هر اقدام نظامی توسط افراد ارتش آمریکا اعم از نیروهای زمینی، هوایی و یا دریایی چه در شهر بغداد و یا در کابل توسط ماهوارههای نظامی، کنترل و راهبری میشود. درست قبل از شروع جنگ اول خلیج و تجاوز به عراق در اوایل سالهای 1990، ماهوارههای ارتش آمریکا تمام اهداف نظامی ارتش صدام را شناسایی کرده بودند. حتی مسیر کابلهای مخابراتی ارتش مدفون در شنهای بیابان نیز تعیین شده بود. 95% درصد این اهداف در همان چند ساعت اول حملهای که برای هفتهها به طول انجامید بمباران شد. همچنین در سال 2003، وقتی که جرج دبلیو بوش تجاوز جدیدی علیه عراق را آغاز کرد، حدود 70% سلاحهای نظامی که علیه عراق به کار رفت توسط ماهوارهها کنترل میشد.
در عین حال، کنترل توسط ماهوارهها نیاز به مراکز رلۀ زمینی در سرتاسر جهان دارد، که با ماهوارهها در ارتباط باشند. مثلا سوئد با آنکه عضو ناتو نیست اما به دلیل نزدیکی با روسیه پذیرفته است که یکی از این مراکز زمینی رلۀ اطلاعات در شمال این کشور ایجاد شود. عملیات بینالمللی جاسوسی، جمعآوری اطلاعات و حتی شنود در ابتدا از طریق توافقی میان پنج کشور یعنی ایالات متحده، بریتانیا، کانادا، استرالیا و نیوزیلند که به گروه «پنج چشم» معروف شدند، هماهنگ میشد. بعداً با افزوده شدن چهار کشور دانمارک، فرانسه، هلند و نروژ به «نُه چشم» و اخیراً با پیوستن شش کشور آلمان، بلژیک، ایتالیا، سوئد و اسپانیا، اعضا گروه به «چهارده چشم» افزایش پیدا کرده است.
استفادۀ دیگر از ماهوارههای نظامی – جاسوسی، حملات سایبری است. ارتش آمریکا برای اولین بار قبل از بمباران یوگسلاوی در جنگی که منجر به پاره پاره شدن این کشور و تقسیم آن به کشورهایی کوچک شد، از طریق حملات سایبری سیستم دفاع هوایی ارتش یوگسلاوی را فلج کرد. بعداً با شروع بمبارانها، جتهای جنگی فرستندۀ تلویزیون، بیمارستانها و بسیاری از تأسیسات غیرنظامی را در بلگراد بمباران کردند، بدون آنکه حتی به یکی از هواپیماهایشان صدمهای بخورد. آنها حتی سفارت چین در بلگراد را به عنوان هشدار هدف قرار دادند، هر چند که بعد ادعا شد که حمله به اشتباه صورت گرفته و عذرخواهی کردند!!. پس از این تجربه بود که ارتش ایالات متحده مرکز فرماندهی نیروی هوایی سایبری خود را ایجاد کرد.
هدف جدید ایالات متحده: محاصرۀ روسیه و چین
در زمان مذاکرات گورباچف با دولت ریگان، برای انحلال پیمان ورشو و اتحاد دو آلمان، تنها خواستۀ گورباچف توقف نیروهای ناتو تا مرزهای آلمان وعدم پیشروی بیشتر آنها به شرق بود، که آن هم با قول «صادقانۀ» جیمز بیکر برآورده شد. اما بیل کلینتون به قول جیمز بیکر وفادار نماند (رفتار مشابه ترامپ در خروج از برجام کاملا تصادفی است!!) و از آن زمان به بعد، ناتو قدم به قدم به مرزهای روسیه نزدیک شد. در ده سال گذشته حضور ناتو در سرحدات غربی فدراسیون روسیه از جمله در کشورهای اسکاندیناوی شدیدتر احساس میشود. بعد از اتمام هر مانور نظامی در این کشورها، محمولههای سلاحهایی که برای این مانورها به کار رفته، در کشور میهمان باقیمانده و بهانهای میشود برای احداث مرکزی نظامی در آن کشورها. مطابق سند مطالعاتی اتاق فکر «رند کورپوریشن»، هدف ایالات متحده باید بالکانیزه کردن فدراسیون روسیه و بهخصوص دستیابی به قطب شمال باشد. زیرا با توجه به تغییرات آب و هوایی، ذخایر غنی قطب شمال آماده برای بهرهبرداری خواهند شد.
ولادیمیر پوتین به صراحت اعلام کرده که در صورتی که روسیه مورد حملۀ اتمی قرار گیرد، دست به اقدام متقابل خواهد زد.
مائوتسه تونگ رهبر انقلاب چین نیز بعد از تهدیدات ایالات متحده در استفاده از سلاح اتمی در مورد تایوان و جنگ کره، به صراحت اعلام کرد که چین باید مجهز به سلاح اتمی شود، وگرنه «آنها ما را از میان خواهند برد». اما در عین حال چین همیشه تعهد کرده است که سلاح اتمی را به عنوان «ضربۀ اول» و یا علیه کشوری بدون سلاح هستهای به کار نخواهد برد. چین کلاهکهای اتمی را از موشکهای حملکنندۀ آنها جدا ساخته است، لذا برخلاف ایالات متحده که موشکهای با کلاهک اتمیاش همیشه آماده به شلیک است، چین در زمان اعلام حمله، نیاز به زمان بیشتری برای مسلح کردن موشکهایش دارد.
ایالات متحده مشابه رفتار خود در مقابل روسیه، به تعهد خود در عدم دخالت در رابطۀ میان چین و تایوان، پایبند نمانده و هرچه بیشتر تایوان را مسلح میکند. دعوت مقامات تایوان به مراسم تحلیف بایدن، جدیدترین نشانه از این عدم پای بندی است.
کارنامۀ دولت بایدن در همین مدت کوتاه نشان میدهد که او هم در صدد ادامۀ دشمنی و افزایش تهدیدات نظامی بر علیه چین و روسیه میباشد که برنامۀ نیروی نظامی در فضا نیز بخشی از این استراتژی کلی را تشکیل میدهد.
منبع: http://space4peace.org/www
یادداشتها
۱. Carl Grossman, Bruce Gagnon
پروفسور گروسمان عضو هیئت مدیرۀ «جهان بدون سلاح هستهای» و بروس گَگنون عضو فعال «شبکۀ جهانی مبارزه با استفادۀ از سلاح های و نیروی اتمی در فضا» میباشد.
۲. “Master of Space”, “Deutschland Uber Ales” ۳. Barrette ۴. Paper Clip
۵. V-2 ۶. Red Stone ۷. Harts ۸. Dora ۹. Walter Dorn Berger
۱۰. Bell Aero-Space Co ۱۱. Raytheon ۱۲. Northrop Grumman
۱۳. Clementine ۱۴. Spacex.com ۱۵. Occupy Mars and Nuke Mars
۱۶. Anti- Ballistic Missile Treaty
کار جنون آمریکا به تماشا کشیده است واقعا.. تهدید از علائم افول فزاینده ناتو و آمریکاست، و سقوط نزدیک شونده…