مجله هفته – مجله سیاست بین المللی – سال هجدهم

سخنرانی گنادی زیوگانوف، رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه در ۸۰-مین سالگرد آزادسازی لنینگراد از محاصرۀ نازی‌های آلمان

ا. م. شیری

رفقای عزیز! ساعاتی پیش ما نمایشگاه شکستن حصر لنینگراد را افتتاح کردیم. این بزرگترین جنایت نازی‌ها بود که شهر را [۸ سپتامبر ۱۹۴۱ – ۲۷ ژانویه ۱۹۴۴]محاصره کردند  و سعی داشتند آن را به مرگ دردناک محکوم کنند. تقریباً ۶۰۰ هزار نفر فقط در گورستان پیسکاروفسکی مدفون شده است. لنینگراد، نماد شجاعت و متانت، وقار و قهرمانی نشان داد که چگونه می‌توان در سخت‌ترین و باورنکردنی‌ترین شرایط جنگید.

این روزها، دقیقاً ۱۰۰ سال پیش، در اینجا، در تالار کنگره‌ها مراسم وداع با ولادیمیر ایلیچ لنین برگزار گردید. لنین اولین سازمانگر مقابله با تروریسم بین‌المللی درست در زمانی بود، که چهارده کشور سرمایه‌داری به ما اعلام جنگ نموده و تصمیم گرفته بودند جمهوری جوان شوروی را خفه کنند.

در عرض دو ماه، تقریباً در تمام صد شهر بزرگ حاکمیت شوروی به طور مسالمت‌آمیز و بدون خونریزی برقرار گردید. از میان آن‌ها در ده شهر با مقاومت ضعیف مواجه شد. اما لنین چگونگی مبارزه با ترور و تجاوز را نشان داد. ظرف سه روز، دسته‌های شبه‌نظامی کارگران و دهقانان و چند روز بعد، کمیسیون فوق‌العادۀ سراسری روسیه تشکیل گردید و آن‌ها نه تنها علیه راهزنی و ترور، بلکه مبارزه با بی‌خانمانی و بی‌سوادی نیز آغاز کردند.

لنین چگونگی تشکیل  ارتش سرخ  و ایجاد انشقاق در میان انبوه نخبگان همۀ کشورهای سرمایه‌داری را نشان داد. ما موظفیم چگونگی نجات کشور در شرایط اضطراری را از لنین بیاموزیم.

استالین این تجربۀ منحصر به فرد را فراگرفت و ادامه داد. در سال ۱۹۲۵، او کتاب «نبرد من»، اثر هیتلر را خواند. در این کتاب، کل مردم و دولت‌ها به اعدام محکوم شده و کشور شوروی به نابودی کامل محکوم شده است. قرار بود مسکو و لنینگراد به عنوان مراکز دنیای اسلاو و قدرت جدید شوروی نابود شود. استالین به روشنی درک کرد که ما با چه دشمن وحشتناکی روبرو خواهیم شد. و کشور را به تلاش و تحصیل دعوت کرد. او موفق شد سپر نظامی-استراتژیک قابل اطمینان برای تضمین امنیت میهن ما ایجاد کند.

پس از جنگ کبیر میهنی، ما به همراه آنگلوساکسون‌ها، رهبران فاشیست‌ها، یعنی تروریست‌ها و راهزنان اصلی روی کرۀ زمین را محاکمه کردیم. آن‌ها کاملاً به حق به دار مجازات آویخته شدند.

امروز آن‌ها هر روز زلنسکی، این اسباب‌بازی خونین در دستان فاشیست‌های آمریکایی را نشان می‌دهند. آن‌ها که از شکست دو مورد قبلی درسی فرانگرفتند و سومین آنتانت را تشکیل دادند. آن‌ها بر این خیالند که این بار آنگلوساکسون‌ها می‌توانند دنیای روسیه را مغلوب سازند. اما من کاملاً مطمئنم که دو باره شکست سختی خواهند خورد. سربازان و افسران ما با عزت و شجاعت می‌جنگند و کل زرادخانۀ ناتو در اروپا انباشته از تسلیحات را در هم کوبیده‌اند. بعید است گلوله‌های کرۀ جنوبی به آن‌ها کمک کند.

اما هنوز یک سؤال مهم دیگر باقیست. اکنون در روزهای صدمین سالگرد درگذشت ولادیمیر ایلیچ لنین، تمام کشور به یاد او سر تعظیم فرود آورد. ما در میدان سرخ گرد آمدیم، از موزه‌ها بازدید کردیم و به بچه‌های‌مان در بارۀ پیروزی‌های بزرگ سخن گفتیم. اما، صادقانه بگویم، من شگفت‌زده شدم که برخی رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران پس از ۲۰-۳۰ سال  هنوز به نتیجه‌گیری اساسی نرسیده‌اند. و حتی نمی‌خواهند به سخنان رئیس جمهور که فرمول پیروزی مبارزه با تروریست‌ها و راهزنان را اعلام کرده است، گوش فرادهند. او همه را برای بسیج همۀ نیروها، متحد کردن جامعه و دستیابی بر آخرین فناوری‌ها فراخواند!

اما چگونه می‌توان جامعه را متحد کرد وقتی که یک روزنامه‌نگار با استعداد در مورد لنین صحبت خلاف واقع می‌کند؟ وقتی که معلوم نیست در روزنامه‌ها چه چیزی در مورد این شخصیت برجسته چاپ و منتشر می‌شود؟چرا سناتور در مورد بیماری‌های ظاهراً بی‌پایان لنین صحبت می‌کند؟ در این صورت، لازم است ما در مورد بیماری فعلی فراموشی، دربارۀ ناتوانی از درک شرایط و نتیجه‌گیری از آن که امروزه بسیار ضروری است، صحبت کنیم.

آنگلوساکسون‌ها را در جنگی که به ما اعلام کرده‌اند، چگونه شکست خواهیم داد؟ در طول ۲۰۰ سال، همه چیز، حتی آب و هوا تغییر کرده است. اما استراتژی آن‌ها به هیچ وجه نه فقط تغییر نکرده، بلکه گسترش یافته و تحریک شده است. نماد کامل آن را در دونباس مشاهده می‌کنیم.

مدت‌هاست که معنا و مفهوم تحریکات آمریکا به خوبی روشن شده است. و ما بسیار خوب می‌دانیم که چگونه با آن‌ها مقابله کنیم. هرگز هیچ کس تروریسم را از طریق بیانیه‌های بلند و بالا و تکه‌های کاغذ بنام اعلامیه شکست نداده است. پوتین الگوی نحوۀ مبارزه با این موضوع را در قفقاز شمالی نشان داد. و حالا ما باید از تمام تجربیاتی که کشورمان برای پیروزی به دست آورده است، نهایت استفاده را ببریم!

در این زمینه تجارب بی‌نظیر کشور شوراها در مقابل چشم ماست! از شکست آنتانت اول و دوم تا مبارزه با باسماچیان [ترکستان]، راهزنی و «برادران جنگل» و دو جلد کتاب حاوی مطالب مربوط به نحوۀ جنگیدن افسران امنیتی ما با باندراها!

هرکسی که فیلم «پرونده متلاشی» را دیده باشد، می‌داند که در سال ۱۹۵۶ ما آخرین باند سازمان‌یافته را در مسکو سرکوب کردیم. و از آن زمان تا قبل از به قدرت رسیدن باند یلتسین و گارباچوف، هیچ جنایت سازمان‌یافته‌ای در کشور ما رخ نداد.

اگر تصمیم گرفته‌اید پیروز شوید، باید تجربۀ روزولت را به دقت مطالعه کنید. او وقتی که از افزایش جنایت در شیکاگو مطلع شد، پرسید: کدام یک از شما حاضر به ادای شهادت در دادگاه خواهید بود؟ همه به زیر نیمکت خزیدند. اما روزولت گفت: مسئولیت آن را من می‌پذیرم! دو نیروی ویژه تشکیل می‌دهیم و به شما دستور می‌دهم راهزنان را اسیر نگیرید! در عرض دو ماه همۀ را تیرباران کردند. سپس، همۀ شیادان و دزدان را جمع کرد و گفت: من وقت ندارم با شما کار کنم! من شما را راهنمایی می‌کنم و یک مرکز برایتان می‌سازم. به این ترتیب، لاس وگاس، پایتخت آن‌ها پدید آمد. و سپس همۀ الیگارش‌های آمریکایی را جمع کرد و گفت: نیمی از سودتان را به من بدهید تا بتوانم به فقرا بپردازم و کشور را احیا کنم. و همه پرداختند. اما الیگارش‌های ما، حتی در زمان جنگ، حاضر به پرداخت مالیات عادی نیستند! این موضوع قابل حل است. ما برای انجام این کار باید اراده نشان دهیم و از تجربۀ منحصر به فرد خود استفاده کنیم.

و در این زمینه باید تا حد امکان درس‌های جنگ سرد را در نظر بگیریم. از این گذشته، کشور شوراها در وهلۀ اول هدف سه سلاح دشمن: دروغ، روس‌هراسی و ضد شوروی قرار گرفت. آن‌ها کماکان به نفع دشمنان ما کار می‌کنند. در حالی که همه باید به خاطر حفظ مملکت و معنویت والای ما در برابر لنین سر تعظیم فرود بیاوریم، گروهی از روزنامه‌نگاران ریاکاری می‌کنند!

من از زبان کسانی که همزمان با لنین زندگی می‌کردند و رنگ و نشان سیاست و علم و فرهنگ جهانی بودند، دنیای جدید را پایه‌گذاری کردند و دولت‌های بزرگ را تشکیل دادند به شما نقل می‌کنم. تسیولکوفسکی، نظریه‌پرداز برجستۀ فضانوردی می‌گوید: «در میان نوابغ، لنین بزرگترین بود». انیشتین، یکی از بزرگترین نوابغ بشر تصریح کرد: «شخصیت‌هایی مانند لنین، وجدان بشریت را از نو بیدار می‌کنند». مهاتما گاندی، بنیانگذار هند نوین و هوشی مین، نخستین رئیس جمهور ویتنام، مصرانه تأکید می‌کردند: «لنین آموزگار ما است و ما مسیر او را پی خواهیم گرفت». سون یات‌سن، یکی از پایه‌گذاران حزب کمونیست چین- حزب رفیق ما و چین مستقل در بارۀ لنین گفت: «دیگران حرف زدند، صحبت کردند، اما شما الگو به دست دادید، کشور جدیدی بنیان نهادید، به ما راه نشان دادید». و این راهی است که امروز رفیق شی جین‌پینگ در پیش گرفته است. بطوریکه ۴۲ بار با رئیس جمهور ما دیدار کرده است.

برنارد شاو، بزرگترین نمایشنامه‌نویس اروپایی زمان خود، در دوران پیری چنین گفت: «اگر آزمایش لنین – تجربه سوسیالیسم – شکست بخورد، آنگاه تمدن نوین از میان خواهد رفت. اگر دیگران از روش‌های لنین پیروی کنند، آنگاه دوران جدیدی در برابر ما گشوده خواهد ‌شد، ما با خطر سقوط و مرگ مواجه نخواهیم بود، تاریخ جدید ما آغاز خواهد شد. اگر لنین به آینده پیوست، همۀ ما می‌توانیم از آن خوشحال باشیم. اگر دنیا مسیر قدیمی را ادامه دهد، متأسفانه باید این زمین را ترک کنیم». یاد همۀ این شخصیت‌های بزرگ گرامی باد!

دست آخر، از امانوئل والرشتاین، یکی از بزرگترین اندیشمندان مارکسیست زمان ما که پنج سال پیش درگذشت، یاد می‌کنم. هنگام تهیه کتاب «جهانی‌سازی و سرنوشت بشریت» رویکرد نظام‌مند او را مطالعه کردم. او به‌مثابه یک وصیت علمی اعلام کرد: در ۲۰-۳۰ سال آینده، دوران لنین دوباره فراخواهد رسید. تمام جهان به مطالعۀ آثار او و دنبال کردن او شروع خواهند کرد.

متفکران برجسته لنین را اینگونه ارزیابی می‌کنند!

اخیراً سعی کردند از زبان من بگویند که او [لنین] علیه دین مبارزه کرده است. خُب، برنامه او در سال ۱۹۰۳ – اولین برنامۀ سوسیال دموکراسی روسیه را مطالعه کنید! می‌گوید: به عقیدۀ شخصی کاری نداشته باشید، دخالت نکنید، دخالت نکنید! اسقف تیخون پس از مرگ لنین، گفت: «ما آزادی‌بخش‌مان از خشونت بزرگ و ستم بزرگ را بدرقه می‌کنم».

بنابراین، ما باید با خودمان و با تاریخ صادق باشیم. در این صورت، ما قطعاً بر هر دشمن و بر هر وحشت غلبه خواهیم کرد!

نقل از: ساوتسکایا راسیا (روسیۀ شوروی)

۱۴ بهمن- دلو ۱۴۰۲

2 پاسخ به “در مقابل خود و تاریخ صادق باشیم – گنادی زیوگانوف – ا. م. شیری”.

  1. حمید

    با تشکر از ترجمه مقاله فوق العاده عالی.‌ به راستی عظمت شخصیت لنین کبیر در سالهای آینده بیش از پیش برای اندیشمندان و زحمتکشان آگاه جهان، روشن خواهد شد. یادش گرامی!

    لایک

  2. مهرزاد شجاعی

    کیسینجِر نه جایی مگر آن که چین
    به خَنجَر نه با پنبه سر می برید
    نمک گیرِ او گشته چین بلکه زین!

    لایک

Designed with WordPress