مجله هفته – مجله سیاست بین المللی – سال هجدهم

استالين از نگاهى ديگر

لودو مارتنز

مترجم: پيام پرتوى

قسمىت دوم از بخش نهم

آيا استالين تدارکات جنگ ضد فاشيستى را بدرستى فراهم ديد؟

خروشچف با بدست گيرى زمام امور موضع حزب را کاملا وارونه کرد٬ براى انجام آن استالين و سياستهاى مارکسيست لنينيستى اش را بى اعتبار٬ و در مجموعه اى از افتراعات باورنکردنى رهبرى وی را نيز در تدارک براى انجام جنگ ضد فاشيستى نفى نمود. او بدين ترتيب مدعى شد که استالين در سالهاى ميان ١۹٣٦١۹٤١ کشور را براى جنگ بصورتى نامناسب آماده نموده بود. اين است بيانيه وى:

«استالين اين تز را مطرح کرد که اين فاجعه نتيجه حمله «غيرمنتظره» آلمان بر عليه اتحاد جماهير شوروى بود. اما٬ رفقا٬ اين کاملا خلاف حقيقت است.. هيتلر بلافاصله پس از بدست گيرى قدرت در آلمان وظيفه نابودى کمونيسم را بخود اختصاص داده بود… «حقايق بسيارى از دوران قبل از جنگ نشان داد که که آغاز جنگ بر عليه اتحاد جماهير شوروى از اهداف هيتلر بود

«اگر صنعت مان بدرستى سازمان يافته و اگر به ارتش لوازم مورد نيازش به موقع تحويل داده شده بود٬ خسارات زمان جنگ ما بصورت چشمگيرى کاهش ميافت… «ارتش ما بصورت بدى مسلح شده بود…. «قبل از جنگ٬ دانش و فن آورى شوروى مدلهاى بسيار جالبى از تانکها و قطعات توپخانه را توليد نمود. اما توليد انبوه آنها سازماندهى نشده بود١٦

علاقه شرکت کننده گان در کنگره بيست به شنيدن اين افتراعات٬ بدون مخالفت غضب آلود در مورد هر بخش٬ بيانگر انحطاط گستره سياسى جارى در آنزمان بود. مارشالها و ژنرالهايى در اتاق وجود داشتند که بر بيهوده بودن آن اظهارات وقوف کامل داشتند.

کاردانى و مهارت محدود آنان٬ نظاميگرى منحصر بفردشان٬ امتناعشان از مبارزه سياسى در ميان حزب و ارتش٬ روى گردانيشان از قبول رهبرى ايدئولوژيکى و سياسى حزب بر روى ارتش: کليه اين عوامل آنانرا به رويزيونيسم خروشچف نزديکتر نمود.

ژوکوف٬ واسيلوسکى٬ روکوسوفسکى٬ کليه رهبران نظامى٬ نه ضرورت پاکسازى ارتش در سالهاى ١۹٣٧١۹٣۸ را پذيرفته و نه پيامده هاى دادگاه بوخارين را فهميده بودند و بهمين دليل از خروشچف٬ هنگاميکه تزهاى گرفته شده از منشويکها٬ ترتسکيستها و بوخارينيستها را جايگزين مارکسيسم لنينيسم نمود٬ حمايت نمودند.

براى سکوت مارشالها در مقابل اکاذيب خروشچف در مورد جنگ جهانى دوم توضيحى وجود دارند. آنها آن اکاذيب را در خاطرات خود زمانى تکذيب نمودند که ديگر هيچ پيامد سياسى وجود نداشت و صرفا به مسائل دانشگاهى مبدل گشته بودند. ژوکوف در خاطرات سال ١۹٧٠ خود بر عليه اتهامات خروشچف بدرستى تاکيد نمود٬ که سياست دفاع واقعى با تصميم استالين براى ايجاد صنايع در سال ١۹٢۸ آغاز شد·

«ما ميتوانستيم سرعت افزايش شديد صنعت سنگين را براى پنج يا هفت سال به تعويق انداخته و تمام توان خود در جهت دادن هر چه سريعتر و بيشتر کالاهاى مصرفى به مردم بکار گيريم. مردم ما هزار بار سزاوار بدست آوردن اين حق بودند. اينراه براى توسعه شديدا جالب بود۱۷

استالين دفاع از اتحاد جماهير شوروى را با ساخت بيش از ۹٠٠٠ کارخانه ميان سالهاى ١۹٢۸ تا ١۹٤١ ٬ و بوسيله اتخاذ تصميمات تعيين کننده جهت راه اندازى يک پايگاه صنعتى قدرتمند براى شرق آماده نمود.١۸ ژوکوف با توجه به سياست ايجاد صنايع به حکمت و تيزهوشى موضع حزب اداى احترامى ابراز نمود که سرانجام توسط تاريخ نشان داده شد١۹

آنها در سال ١۹٢١ ٬ تقريبا در تمام زمينه هاى توليد نظامى٬ از صفر به آغاز ناگزير بودند. برنامه ريزى حزب در خلال طرحهاى اول و دوم پنج ساله بر اساس رشد سريعتر صنايع جنگى از ديگر شاخه هاى نظامى تعيين شده بود.٢٠ در اينجا ارقام قابل توجه اى از دو طرح اول.

توليد سالانه تانکها براى ١۹٣٠ ٬ ٧٤٠ دستگاه بود. توليد آن در سال ١۹٣۸ به ۲۲۷۱ دستگاه۲۱ ٬ و در همانزمان٬ ساخت سالانه هواپيما از ۸٦٠ به ٥٥٠٠ فروند افزايش يافت.٢٢ در خلال دومين طرح پنج ساله٬ ميان ١۹٣۸ و ١۹٤٠ ٬ توليد صنايع رشدى بالغ بر ١٣ درصد در سال را نشان ميداد٬ اما افزايش توليد صنعت دفاعى بالغ بر ٣۹ درصد بود.٢٣ بمنظور توسعه توليد نظامى از فضاى تنفسى بدست آمده از معاهده شوروى/آلمان توسط استالين٬ صد در صد بهره بردارى شد. ژوکوف شهادت ميدهد:

«کارکنان با تجربه حزب و متخصصان برجسته/منصوب شده در شرکتهاى بزرگ دفاعى و سازماندهندگان کميته مرکزى٬ بمنظور کمک به کارخانجات و حصول اطمينان از دستيابى به هدف٬ همه گونه امکانى را در اختيار دارند. من بايد بگويم که استالين خود با شرکتهاى دفاعى خيلى کار ميکرد – او شخصا با دهها تن از مديران آشنا بود٬ و اغلب با رهبران حزب و رئيس مهندسان ديدار کرده و با پشتکارى که مخصوص وى بود٬ انجام طرحها را درخواست مينمود.٢٤

تحويل کالاهاى نظامى که ميان ١ ژانويه ١۹٣۹ و ٢٢ ژوئن ١۹٤١ رخ داد قابل توجه اند. توپخانه ۹٢٥٧۸ واحد دريافت نمود٬ از جمله ٢۹٦٣٧ توپ و ٥٢٤٠٧ و خمپاره. خمپاره هاى جديد٬ ۸٢ و ١٢٠ ميليمتر٬ دقيقا قبل از جنگ ارائه شدند.٢٥ نيروى هوايى ١٧٧٤٥ فروند هواپيماى جنگى دريافت کرد٬ از جمله ٣٧١۹ از مدلهاى جديد. در زمينه هوانوردى:

«اقدامات اتخاذ شده ميان ١۹٣۹ تا ١۹٤١ و در خلال برترى کمى و کيفى جنگ٬ شرايط لازم را براى فراهم نمودن سريع ايجاد نمود٢٦ ارتش سرخ بيش از ٧٠٠٠ تانک دريافت نمود. در سال ١۹٤٠ توليد تانک تى ٣٤ از نوع متوسط و تانک سنگين KV٬ برتر از تانکهاى آلمان٬ آغاز شدند. در همانزمان آغاز جنگ ١۸٥١ دستگاه توليد شد.٢٧

ژوکوف با اشاره به اين موفقيتها٬ چنان که گويى نفرت خود را از اتهامات خروشچف بيان ميدارد٬ از خود آشکارا انتقاد مينمايد: «من٬ با يادآورى اينکه ما رهبران نظامى در آخرين ماههاى صلح چه چيزى را از صنعت درخواست نموديم٬ ميتوانم ببينم که ارزيابيمان از امکانات واقعى اقتصادى کشور همواره کامل نبود٢۸

تدارکات واقعى نظامى نيز تماما توسط استالين عرضه شدند. رويارويى نظامى در مى/ اوت ١۹٣۹ با ژاپن و در دسامبر ١۹٣۹مارس ١۹٤٠ با فنلاند مستقيما در ارتباط با مقاومت ضد فاشيستى قرار داشتند. تجربيات مبارزه در جهت تقويت نقاط ضعف ارتش سرخ با دقت مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.

نشست کميته مرکزى در مارس ١۹٤٠ عمليات برعليه فنلاند را مورد بررسى قرار داد. ژوکوف اشاره نمود: «مباحٽات شديد بودند. سيستم آموزشى و تحصيلاتى نيروهاى نظامى بشدت مورد انتقاد قرار گرفتند٢۹ در ماه مى ژوکوف استالين را ملاقات نمود:

«[الان که شما از اين تجربه مبارزاتى برخودار هستيداستالين گفت٬ «پس فرماندهى منطقه نظامى کيف را بعهده بگيريد و از اين تجربه براى آموزش نيروهاى نظامى استفاده کنيد·»٣٠ براى استالين کيف از اهميت نظامى فوق العاده اى برخوردار بود. او تمرکز حملات اصلى آلمان را٬ بر روى آنجا انتظار ميکشيد.

«استالين متقاعد بود که نازيها در جنگ بر عليه اتحاد جماهير شوروى٬ بمنظور محروم نمودن کشور از مهمترين مناطق اقتصادى کشور و تصرف غله اوکراين٬ ذغال سنگ دن٬ و پس از آن نفت قفقاز٬ ابتدا تلاش خود را بر روى تصرف اوکراين و ذغال سنگ حوزه دن متمرکز مينمودند. او در خلال گفتگو در مورد طرحهاى عملياتى در بهار ١۹٤١ گفت:

«آلمان نازى در دراز مدت بدون اين منابع حياتى به ادامه جنگ قادر نخواهد بود٣١ ژوکوف در تابستان و پاييز ١۹٤١ نيروهاى تحت فرمان خود را به انجام تمرينات آماده سازى نظامى شديدى ناگزير نمود. او گفت که که افسران جوان و ژنرالهاى شايسته اى بهمراه خود داشت. وى آنان را به آموختن از تجربيات گرفته شده از عمليات بر عليه فرانسه وادار نمود.٣٢

از ٢٣ دسامبر ١۹٤٠ تا ١٣ ژانويه ١۹٤١ کليه افسران برجسته براى کنفرانس بزرگى گردهم آمده بودند. مرکز مباحٽات: جنگ پيش رو با آلمان. تجربيات جمع آوری شده با واحد بزرگ تانک توسط فاشيستها٬ بدقت مورد بررسى قرار گرفتند. روز پس از کنفرانس يک تمرين عملياتى تعيين کننده بر روى نقشه انجام شد. استالين در آنجا بود. ژوکوف نوشت:

«در صورت وقوع حمله اى از جانب آلمانيها به اتحاد جماهير شوروى٬ موقعيت استراتژيک بر روى تحولات احتمالى٬ در منطقه مرزى غربى بنيان نهاده شده بود٣٣ ژوکوف تجاوز آلمان و پاولوف مقاومت شوروى را رهبرى نمود· ژوکوف اشاره کرد:

«عمليات در شرايطى چشمگير بنفع طرف شرقى واگذار شد. نشان داده شد که آنها در بسيارى از جهات به موارد رخ داده پس از ٢٢ ژوئن ١۹٤١ ٬ هنگاميکه آلمان فاشيست به اتحاد جماهير شوروى حمله کرد٬ شبيه بودند۔». پاولف در جنگ با آلمانيها شکست خورده و استالين وی را به شيوه اى قاطعانه سرزنش نمود: «افسرى که منطقه اى را فرمانده ميکند بايد در هنر جنگ استاد و در هر شرايطى به پيدا کردن راه حل صحيح قادر باشد٬ مساٸلى که عامل شکست شما در انجام اين عمليات بود٣٤

١۹٤٠ در امتداد مرزهاى غربى ساخت و ساز بخشهاى مستحکم آغاز شدند. در آغاز جنگ٬ ٢٥٠٠ واحد کارخانه سيمان ساخته شده بودند. روزانه ١٤٠٠٠٠ هزار نفر بر روى آن کار ميکردند. ژوکوف نوشت: «استالين ما را به انجام آن کار نيز وادار نمود٣٥

در کنگره هجدهم حزب٬ ١٥٢٠ فوريه ١۹٤١ ٬ به تدارک صنعت و حمل و نقل براى جنگ٬ بصورتى کامل برخورد شد. هئيتهاى شرکت کننده از سراسر اتحاد جماهير شوروى شمارى بيشترى از اعضاى نظامى را به عضويت کميته مرکزى انتخاب نمودند.٣٦

تيموشنکو و ژوکوف در اوايل ١۹٤١ احضار نيروهاى ذخيره را از استالين درخواست کردند. استالين بدليل ندادن بهانه اى به آلمان براى برانگيختن جنگ امتناع ورزيد٬ اما سرانجام در اواخر مارس به درخواست احضار پاسخى مٽبت و ۸٠٠٠٠٠ دخيره به مرزها فرستاده شدند.٣٧

در آوريل رئيس ژنرالها به استالين اطلاع داد که نيروهاى مناطق نظامى بالتيک٬ روسيه سفيد٬ کيف و اودسا آنطور که بايد و شايد قادر به عقب راندن حمله نخواهند بود. استالين به اعزام ٢۸ لشگر مرزى٬ گروهبندى شده در چهار لشگر٬ تصميم و بر عدم تحريک آلمانيها تاکيد نمود٣۸

او در ٥ مى ١۹٤١ در کاخ بزرگ کرملين با افسران فارغ التحصيل مدرسه نظامى صحبت کرد. موضوع اصلى وى: «آلمانيها در مورد تصور خود که ارتشى ايده آل و شکست ناپذير بودند اشتباه ميکردند٣۹ کليه اين حقايق به ما رد اتهامات استاندارد شده بر عليه استالين را اجازه ميدهند.

«او ارتش را براى حمله آماده نمود٬ اما نه براى دفاع»٬ «او به پيمان نامه آلمان/شوروى و به هيتلر٬ همدست خودش٬ اعتقاد داشت»٬ او به جنگ ميان آلمان و شوروى اعتقاد نداشت»٬ هدف اين تهمتها لکه دار نمودن موفقيتهاى کمونيستها و٬ در نتيجه٬ افزايش اعتبار مخالفان آنان٬ آلمانيها٬ است.

ژوکوف که ميان ١۹٥٣ و ١۹٥٧نقش مهمى را در سپردن قدرت به خروشچف ايفا نمود در خاطرات خود همچنان بر روى تظاهر و رياکارى گزارش محرمانه خروشچف اصرار ميورزد. او بشرح زير درباره آمادگى کشور براى جنگ نتيجه گيرى ميکند:

«بنظر من دفاع کشور٬ بر اساس ويژگيها و جهت گيرييهاى خاص خود٬ بصورتى صحيح برنامه ريزى و براى سالها٬ هر کار ممکنى يا تقريبا هر کار ممکنى٬ در جنبه هاى اجتماعى و اقتصادى انجام شده بود. همانطور که مردم و حزب در دوران ميان ١۹٣۹ تا اواسط ١۹٤١ تلاشهاى خاصى را جهت تقويت دفاع کشور بکار گرفتند.

«صنعت بسيار پيشرفته مان٬ سيستم کالخوزى٬ ادبيات جهانى٬ اتحاد ميان ملل٬ تقويت دولت سوسياليستى٬ وطنپرستى بزرگ مردم٬ رهبرى حزب که در جهت متحد نمودن عقب و جلوى جبهه در يک جهت واحد آماده بود – اين پايه و اساس پرشکوه ظرفيت عظيم دفاعى کشور ما بود و اساس پيروزى بزرگ ما را در جنگ بر عليه فاشيسم بنيان نهاد۔

اين حقيقت٬ که عليرغم دشواريها و تلفات فراوان در خلال چهار سال از جنگ٬ صنعت شوروى شديدا تسليحاتى شد – تقريبا ٤۹٠ هزار تفنگ و خمپاره٬ بيش از ١٠٢ هزار تانک و سلاح خودرو٬ بيش از ١٣٧ هواپيماى نظامى – نشان دهنده اينستکه پايه هاى اقتصاد نظامى٬ از نقطه نظر دفاعى٬ بصورتى صحيح و مصممى برنامه ريزى شده بودند٤٠ در مسائل اساسى – که در پايان در مورد سرنوشت کشورى در جنگ تصميم گيرى و شکست و يا پيروزى آنرا تعيين مينمايند – حزب و مردم ميهن خود را براى دفاع آماده نمودند»٤١

ادامه دارد

16. Khrushchev, Secret Report, pp. S36, S38.

17. Zhukov, op. cit., p. 107.

18. Ibid., p. 137.

19. Ibid., pp. 107.

20. Ibid., p. 138.

21. Ibid., p. 139.

22. Ibid., p. 140.

23. La grande guerre nationale, op. cit., p. 33.

24. Zhukov, op. cit., p. 191.

25. Zhukov, op. cit., pp. 198-199. La grande guerre nationale, op. cit., p. 33.

26. Zhukov, op. cit., p. 201. La grande guerre nationale, op. cit., p. 33.

27. Zhukov, op. cit., pp. 197. La grande guerre nationale, op. cit., p. 33.

28. Zhukov, op. cit., p. 192.

29. Ibid., p. 180.

30. Ibid., p. 170.

31. Ibid., p. 211.

32. Ibid., p. 173.

33. Ibid., p. 184.

34. Ibid., pp. 185-186.

35. Ibid., p. 213.

36. Zhiline, op. cit., p. 212. Zhukov, op. cit., p. 209.

37. Zhukov, op. cit., p. 196.

38. Ibid., 217-218.

39. Ibid., p. 225.

40. Ibid., p. 226.

41. Ibid., p. 227.

4 پاسخ به “به مناسبت پيروزى اتحاد جماهير شوروى در جنگ جهانى دوم – آيا استالين تدارکات جنگ ضد فاشيستى را بدرستى فراهم ديد؟”.

  1. سیاوش

    نه رفیق عزیز،
    کسی که از برتولت برشت شخصی که راس تمام ادبیات و تاتر مدرن میباشد و بعنوان استاد همه استادان ادبیات قرن بیستم لقب گرفته است؛
    شخصی که با الهام از رمان «مادر» از مارکسیم گورکی آن را بصورت تاتر مدرن در آورد و سرود:
    «هر کس که استالین را نپرستد مانند مسلمانی است که نماز نخواند و بمسجد نرود»(شاهد به مفهوم در همینجا خوانده بودم)؛
    شاهد می آورد، میتواند تحریف و تقلیب کننده حکومت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی باشد؟

    خیر رفیق!
    سکوت ژنرالها و کسانی منظور است که هیچ گونه عملکرد مقاومتی حتی «غیر فعال= پاسیو» مانند خانه نشینی را اختیار نکردند و در دستگاه باقی مانده و مدال های غیر استالینی خود رابرخ یکدیگر کشیدند، بوده است.
    استالین نه تنها پرچم است، بلکه نام وی مرز روشن و دقیق میان نظام سرمایه داری و نظام سوسیالیستی میباشد. هرنوع «نپرستیدن» کردار(پراتیک) و گفتار استالین، دوری از سوسیالیسم میباشد.
    منظور جمله صحیح کامنت گذار فوق بوده است «علاقه شرکت کننده گان در کنگره بیست به شنیدن این افتراعات٬ بدون مخالفت غضب آلود در مورد هر بخش٬ بیانگر انحطاط گستره سیاسى جارى در آنزمان بود.»
    باید هم اینجوری میبود، حزب بلشویک یکبار ۴۰ درصد و یکبار هم ۶۰ درصد از بلشویکها تصفیه شده بود و قبلاً هم کادر های کمونیست، کسانی که حاضر نبودند مانند خروشچف ها در خط خطر قرار گیرند نبوده و بر قلب دشمن تاخته و آنان را در قصر هیتلر بفرجام فاشیستی خود رسانیدند،-تلفات غیر قابل جبرانی داده و دیگر کسی نبود که از رهبر کارگران دفاع کند.

    این وظیفه بر گرده رفیق انورخوجه افتاد و یکسال جلوتر از مائوتسه تونگ که هنوز مسامحه میکرد و موضع شفافی نمیگرفت، در همان کنگره بیستم خروشچف را رسوا و رویزیونیست خواند. او بود که با نطق خود توانست افراد صدیق کمونیست را برای مبارزه با رویزیونیسم خروشچفی بیدار کرده و برای زنده نگاه داشتن اینترناسیونال سوم، توانست آن‌ها را سازمان داده و تا آخرین روز عمرش در این راه کوشید. کارگران هرگز داده‌های وی را فراموش نمیکنند.
    (نام اینترناسیونال سوم در زمان جنگ طبق یکی از شرط های انگلیس آمریکا… برای کمک بر علیه هیتلر، به «کمینترن» تعویض گردیده بود)
    سیاوش

    لایک

  2. پيام پرتوى

    با سلام به سياوش
    بدون در نظر گرفتن مقاله:
    ۱- درک منظور شما از جمله فوق «سکوت علامت رضا است»کمى دشوار است· شما آنرا بعنوان قانونى مطلق مطرح ميکنيد که ابدا چنين نيست· از سکوت بعنوان سلاحى براى ابله نشان ديگران نيز استفاده ميشود·
    ۲- فرض را بر صحت نظر شما بگيريم٬ خوب منظور شما چيست؟ يعنى شما با خروشچف موافقى يا مخالف؟
    اينکه ژنرالها سکوت کردند را دال بر بى لياقتى استالين ميگذارى؟
    به عبارت ديگر استالين فرمانده پيروز جنگ جهانى دوم قلمداد نميکنى؟
    دوست محترم٬ هنگام نوشتن کامنت طورى بنويس که خواننده٬ چرا هدف ما٬ دستکم من٬ خواننده گان هستند٬ متوجه منظور شما بشوند· هدفت را رک و راست توضيح بده و مردم را از واقعيات آگاه کن·
    اما اگر منظور شما اينست که ژنرالها بدرستى با خروشچف موافق بودند٬ بايد بگويم که از امپرياليستها هم پيشى گرفته اى٬ چرا که آنها٬ بجز تعداد اندکى٬ بى برو برگرد مردم شوروى و رهبرى آنرا عامل شکست آلمان قلمداد مينمايند·
    دوست عزيز٬ دشمن باش٬ اما صادق هم باش·

    لایک

  3. سیاوش

    «آن‌که حقیقت را نمی‌داند نادان است، آن‌که حقیقت را می‌داند ولی انکار می‌کند تبهکار است.»
    برتولت برشت
    «سکوت علامت رضا است»
    سیاوش

    لایک

  4. علاقه شرکت کننده گان در کنگره بیست به شنیدن این افتراعات٬ بدون مخالفت غضب آلود در مورد هر بخش٬ بیانگر انحطاط گستره سیاسى جارى در آنزمان بود. مارشالها و ژنرالهایى در اتاق وجود داشتند که بر بیهوده بودن آن اظهارات وقوف کامل داشتند.

    لایک

Designed with WordPress