مجله هفته – مجله سیاست بین المللی – سال هجدهم

 

آرمان پویان

در حالی که بحران اقتصادی جهانی، به افزایش 17 درصدی شمار میلیونرهای جهان در سال 2009 منجر شد، تعداد میلیونرهای اسرائیل نیز نسبت به سال گذشته، 43 درصد افزایش یافت. این افزایش تند، اسرائیل را از نظر نرخ رشد تعداد میلیونرها به طور سرانه (یعنی نسبت به جمعیّت)، پس از هند و هنگ کنگ در رتبۀ سوّم قرار داد. به گزارش روزنامۀ هاآرتص، به تاریخ 22 ژوئن 2010، هنگ کنگ با 104 درصد افزایش، بالاترین نرخ میلیونرها را داشت، در حالی که این نرخ برای هند 50.9 درصد بود. ایالات متحده، آلمان و ژاپن، هم چنان کشورهایی با بیش ترین تعداد میلیونرها باقی ماندند. طی سال 2009، بالغ بر 10 میلیون میلیونر در سرتاسر جهان وجود داشته است که مجموع دارایی های آن ها به بیش از 39 تریلیون دلار می رسید. در این بین، اسرائیل 8419 میلیونر داشته است.

طبق گزارش مذکور، ظاهراً این افزایش به علت افزایش 40 درصدی در تعداد صاحبان سهام مالی در بازار سهام اسرائیل و افزایش 15.5 درصدی قیمت املاک است. بنابر این گزارش، تنها در سال 2009، 83 مولتی میلیونر در اسرائیل وجود داشته است، یعنی 10 نفر بیش تر از آن چه که در سال 2008 به ثبت رسیده بود.

به موازات رشد تعداد میلیونرها در اسرائیل، آن هم در بدترین بحران سرمایه داری جهانی از دهۀ 1930 تاکنون، فقر نیز رو به گسترش بوده است.

بر اساس گزارش سالانۀ مؤسّسۀ بیمۀ ملی، وزارت تحقیق و برنامه ریزی، در اکتبر سال 2009 با عنوان «فقر و شکاف های اجتماعی (سال 2008)»، نرخ فقر برای خانواده هایی با درآمد قابل تصرّف پایین تر از خطّ فقر، به 19.9% در سال 2008 رسید؛ یعنی بیش از 420 هزار خانواده در زمرۀ فقرا ثبت گردیدند. طی همان سال، نرخ فقر برای کودکان نیز در سطح 34% قرار داشته است، به عبارتی از هر سه کودک اسرائیلی، یک نفر در فقر به سر می برده است.

در همین سال، نرخ فقر خانواده ها با توجّه به میزان درآمد اقتصادی (یعنی درآمد پیش از کسر مالیات و اضافه کردن پرداخت های انتقالی، مانند سوبسید، کمک های دولتی و غیره)، در سطح  32.3% قرار داشت.

در جدول زیر، نرخ فقر و شمار فقرا از نظر میزان درآمدِ پیش و پس از پرداخت های انتقالی و مالیات به تفکیک سه گروه خانواده ها، افراد و کودکان، برای سال 2008 نشان داده شده است:

پیش از پرداخت های انتقالی و مالیات مستقیم

نرخ/تعداد

پس از پرداخت های انتقالی و مالیات مستقیم

نرخ/تعداد

خانواده ها

32،3

680،900

19،9

420،100

اشخاص

32،7

2،283،300

23،7

1،651،300

کودکان

40،4

931،300

34

783،600

بنابه گزارش فوق، در سال 2008، نرخ فقر یهودیان (به عبارتی نسبت فقرای یهودی به کلّ جمعیّت یهود) از نظر درآمد قابل تصرّف (درآمد پس از اعمال پرداخت های انتقالی و مالیات ها) 15.3 درصد و همین نرخ برای اعراب، 49.4 درصد بود.

درآمد پیش از پرداخت های انتقالی و مالیات ها

درآمد پس از پرداخت های انتقالی و مالیات ها

2007

2008

2007

2008

کلّ جمعیّت

یهود

عرب

32،3

28،3

58،3

32،3

28،4

57،1

19،9

15

51،4

19،9

15،3

49،4

به علاوه، در این سال از کلّ جمعیّت فقرا، 66.2% را یهودیان و 33.8% را اعراب تشکیل می دادند.

جمعیّت فقیر

پس از پرداخت های انتقالی و مالیات مستقیم

2007

2008

یهود

عرب

65،4

34،6

66،2

33،8

امّا مسأله تنها به فقر ختم نمی شود. بالغ بر 400،000 خانوادۀ اسرائیلی از «عدم امنیّت غذایی»- اصطلاح محترمانه برای «گرسنگی»- رنج می برند.

60% از افراد فاقد «امنیّت غذایی» را یهودیان تشکیل می دهند، 20% عرب هستند و 20% مهاجرین جدید. 80% از افراد فاقد امنیّت غذایی در 22 سال گذشته از بدتر شدن وضعیّت خود خبر داده اند. حدود 24% از اسرائیلی ها مجبورند تا بین غذا و سایر هزینه ها مثل رهن، اجاره، دارو، سیستم حرارتی و برق دست به انتخاب زنند.

سقوط اقتصادی، خسارات عظیمی برای زندگی فقیرترین خانواده های اسرائیلی به بار آورده است و بسیاری از کودکان خانواده های متوسّط اکنون به صفوف فقرا می پیوندند.

اسرائیل، ظاهراً با هدف ایجاد پنگاهی امن برای یهودیان ایجاد شد. صهیونیسم، به عنوان ایدئولوژی رسمی دولت، تلاش داشته و دارد تا تمامی یهودیان را، فارغ از خاستگاه «طبقاتی» آن ها، در کنار یک دیگر جمع کند. وضعیّت کنونی اسرائیل هم ریشه در همین تناقض دارد. در گذشته، اسرائیل شاهد دورۀ رونق اقتصادی بود، به همین جهت قادر بود تا از طریق بسط «دولت رفاه»، استاندارد های زندگی را بالا ببرد. امّا حالا ما شاهد گرسنگی و فقر در بین خانواده ها و کودکانشان، و شرایطی هستیم که قریب به 66 درصد از کلّ فقرا را خود یهودیان تشکیل می دهند. همۀ این ها در حالیست که بودجۀ نظامی اسرائیل در سال 2009 به 48.6 میلیارد شِکِل جدید اسرائیل (NIS) رسید و برای سال جاری (2010)، 53.2 میلیارد تعیین شده است. یعنی بالاترین ارقام در طول تاریخ اسرائیل.

وضعیّت فعلی، بازتاب بحران وسیع تر سرمایه داریست؛ بحرانی که کلّ جهان را متأثر کرده است. امّا سیاست های دولت نیز این تأثیر را دو چندان نموده (به عنوان یک نمونه، دولت در سال 2003، برنامۀ کاهش در کمک هزینۀ کودکان را به اجرا گذاشت.)

شکاف های اجتماعی به حدّی رسیده است که طبق گزارشات مختلف، 18 خانواده در اسرائیل، 60 درصد کلّ ارزش سهام کمپانی های اسرائیل را در دست دارند.

ایده ای که پشت این سیاست ها قرار دارد، به واقع چنین است: باید مزایا را کاهش داد تا فقرا مجبور به بازگشت به کار شوند. هرچند، مشاغلی که افراد پیدا می کنند، غالباً مشاغلی با درآمدهای پایین هستند. بنابراین مردم هم چنان فقیر باقی می مانند. این موضوع توضیح می دهد که چرا بسیاری از مردم در اسرائیل، زیر خطّ فقر قرار گرفته اند و صدالبته به ما کمک می کند تا دلایل رشد تعداد میلیونرها را درک کنیم. در واقع دلایل این رشد، صرفاً به افزایش بهای املاک یا سود صاحبان سهام مربوط نمی شود، بلکه به واقع ثروت از اقشار فقیرتر جامعه به ثروتمندان منتقل شده است. به بیان مارکسیستی، ارزش اضافی بیش تری از کار طبقۀ کارگر گرفته می شود.

بحران جهانی سرمایه داری، به خوبی پوشالی بودن وعده های صهیونیسم را در ایجاد رفاه برای «تمامی» یهودیان، آشکار می سازد و از خصلت طبقاتی آن پرده بر می دارد. طبقۀ کارگر و سایر زحمتکشان اسرائیل، درست مانند سایر هم طبقه ای های خود در جهان، تنها یک گزینه در پیش پای خود دارند: یا سوسیالیسم، یا بربریّت.

28 تیرماه 1389

منابع:

http://www.haaretz.com/business/report-43-more-millionaires-in-israel-in-2009-1.297708

http://www.btl.gov.il/English%20Homepage/Publications/Poverty_Report/Documents/poverty%20report%202008.pdf

http://www.israelnewsagency.com/israelpovertychildrenyomkippur4831210.html

http://www.haaretz.com/print-edition/business/defense-budget-to-grow-education-spending-to-shrink-1.6974

http://www.marxist.com/israel-record-of-millionaires-and-poverty.htm

http://therealnews.com/t2/index.php?option=com_content&task=view&id=31&Itemid=74&jumival=5306

میلیتانت

گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

http://militaant.blogfa.com

3 پاسخ به “بحران سرمایه داری و چهرۀ حقیقی صهیونیسم”.

  1. آقای آرمان پویان
    نوشته مستند، ژرف و پرمحتوائی بود.
    دست تان درد نکند.
    به عنوان یکی از خوانندگان مجله هفته امیدوارم که از دیگر نوشته ها و ترجمه های تان نیز مستفیض شوم.
    از منطق خارائین و استدلال و استناد همه جانبه و فراگیر نوشته و ترجمه بسیار خوب شما باید به ستایش برخاست.

    زنده و کوشا و سعادتمند باشید.

    لایک

  2. خب احتمالا صدای دوستان لیبرال در میاد که شما چرا هم نظر شدید با حاکمان نظام!!!…

    لایک

  3. خب احتمالا صدای دوستان لیبرال در میاد که شما چرا هم نظر شدید با حاکمان نظام!!!

    لایک

Designed with WordPress