آمار مربوط به کاهش تولید صنعتی در اروپا با آمار کاهش واردات گاز طبیعی از روسیه همبستگی دارد. این در حالی است که با وجود تمام تحریمها، اروپا همچنان از طریق واسطهها گاز مایع طبیعی (LNG) از روسیه خریداری میکند.
نوشته سرگئی ساوچوک
ریانووستی
ترجمه مجله هفته
«سه روز دنبالت گشتم تا رو در رو بهت بگم که برام مهم نیستی.»
میتوان از این نقل قول کلاسیک برای توصیف وضعیت گاز روسیه استفاده کرد، وضعیتی که اتحادیه اروپا، همانطور که هر فرد عاقلی میداند، نمیتواند از آن فرار کند. با این حال، فریاد تعهدات سیاسیون اروپا مبنی بر عدم خرید مجدد سوختهای فسیلی خط لوله یا مایع از روسیه، تحت هیچ شرایطی، هرگز، هرگز، به طور فزایندهای مکرر و بلندتر نبوده است. کییف نیز در این همسرایی شرکت میکند و به طور دورهای نمایشی را با مضمون مشابه به صحنه میبرد: قرارداد فعلی ترانزیت با گازپروم آخرین مورد است و در پاییز هیچ مذاکرهای برای قرارداد جدید انجام نخواهد شد. اصلاً مذاکرهای نیست، تمام.
همه چیز خوب بود، اما در تئاتر بزرگ رسانهای اروپا، سیاستمداران و «متخصصان بزرگ» در حال غوطهوری در توهمات به ضرر فیزیک و منافع ملی هستند.
در دنیای واقعی که قوانین فیزیک حاکم است و نه فریادهای ضد روسی، کارشناسان مالی و اقتصادی هشدار میدهند که سیاستمداران بهتر است به جای خیالبافی، به زمین واقعیت بازگردند. بلومبرگ که به طور مکرر اطلاعات محرمانه شرکتها را خریداری و منتشر میکند، مینویسد که قیمت گاز طبیعی در بازارهای آسیا و اقیانوسیه در حال افزایش است. هنوز افزایش قیمتها بحرانی نیست، اما قابل توجه است – و حتی الان برخی از کشورها در منطقه را مجبور به تعلیق موقت خرید خود کرده است. نویسندگان همچنین یادآوری میکنند که اتحادیه اروپا در دو زمستان گذشته فقط به دلیل آب و هوای ملایم و نسبتاً گرم توانسته است از حد آستانهای که ذخایر انرژی را برای آن بحرانی میکرد، عبور کند. با این حال، شانس آب و هوایی نمیتواند ابدی باشد و یک زمستان جدید میتواند به وضعیتی منجر شود که هم مردم عادی اروپا و هم بودجههای دولتی با کمبود و سختی مواجه شوند.
هیچ دلیلی برای غوطهور شدن در توهم همدلی یا انساندوستی ایالات متحده در مورد مشکلات بالقوه دنیای قدیم وجود ندارد. به هیچ وجه. اروپا در دوره تاریخی کنونی حاکمیت و قدرت عمل خود را از دست داده است و در حال حاضر توسط بازیگران بزرگ فقط به عنوان بزرگترین و ثروتمندترین بازار در نظر گرفته میشود. در هنگام تضمین منافع ژئوپلیتیکی و مالی خود، جایی برای احساسات وجود ندارد، به همین دلیل واشنگتن با موفقیت یک مانور شطرنج انجام داد که در نتیجه آن اسکناسهای یورو به جای مسکو، به آن سوی اقیانوس اطلس سرازیر شد.
اروپا همچنین مهمترین بازار چین است – و پکن سیاست صلح و احیای مسیرهای تجاری را دنبال میکند، چه از طریق زمینی از طریق روسیه و بلاروس و چه از طریق دریایی از طریق کانال سوئز. هر دو به یک نقطه ختم میشوند. پشتوانه مالی اتحادیه اروپا هنوز بسیار قوی است و به همین دلیل همه باید مراقب باشند که «خانم پیر» قبل از موعد مقرر جان خود را از دست ندهد.
با این حال، وضعیت اقتصادی اروپا جای نگرانی زیادی دارد. بدون استثنا، تمام کشورهای حوزه یورو، حتی آنهایی که سابقه انباشت بستههای تحریم را در پرونده خود ندارند، نرخ رشد اقتصادی بسیار پایینی را نشان میدهند. و بریتانیا که از طریق «برگزیت» خارج شده بود، در پایان زمستان رسماً وارد دوره رکودی شد.
همه اینها قبل از هر چیز به این دلیل اتفاق میافتد که اتحادیه اروپا داوطلبانه صندلی هیدروکربنهای روسی را از زیر پای خود کنارزده است. آمار مصرف گاز کشورهای حوزه یورو در دو سال گذشته گویای این مطلب است.
در سالهای ٢٠٢٢ و ٢٠٢٣، مصرف گاز طبیعی بهطورکلی – چه تصادف باورنکردنی! – دقیقا بهاندازه حجم واردات روسیه، یعنی ١١٠ تا ١٢٠ میلیارد مترمکعب در سال کاهش یافته است. درحالیکه اتحادیه اروپا در سال ٢٠٢١ حدود ٤٨٠ تا ۵٠٠ میلیارد مترمکعب مصرف میکرد، این رقم در سال گذشته برای جامعه اروپایی به ٣٦٠ میلیارد مترمکعب رسید.
برای اثبات ادعای خود، به سراغ آژانس تحقیقاتی بروگل برویم که در بروکسل مستقر است. تحلیل این آژانس از پویایی مصرف گاز در کشورهای اتحادیه اروپا در سال گذشته بسیار گویا است:
فنلاند: ٤٢ درصد کاهش
کشورهای بالتیک: ٢۵ تا ٣٤ درصد کاهش
آلمان و فرانسه: ١٦ و ١٤ درصد کاهش
لهستان، جمهوری چک، اتریش و ایتالیا: بین ١٢ تا ١٩ درصد کاهش، البته با علامت منفی قبل از عدد
آژانس بینالمللی انرژی (IEA) نیز کمی نمک به زخم پاشیده است. در سال گذشته، صنعت اتحادیه اروپا ٢۵ میلیارد مترمکعب گاز کمتر مصرف کرده است که ٢٠ درصد کمتر از سال قبل است. آژانس بینالمللی انرژی این موضوع را به تعطیلی صنایع انرژیبر نسبت میدهد. این صنایع شامل تولید کودهای کشاورزی است که در آن حداقل ٤٠ درصد از شرکتها مجبور به تعطیلی شدهاند. رویگردانی از گاز و در نتیجه افزایش قیمت برق به آسمان، منجر به کاهش حداقل ١٠ درصدی تولید آلومینیوم و فولاد شده است. وضعیت در صنایع سیمان، شیشه، سرامیک، ماشینآلات و فرآوری مواد غذایی نیز به همین شکل است.
آژانس بینالمللی انرژی (IEA) در نتیجهگیری خود به یک گناه اکولوژیکی و سیاسی نزدیک میشود. این آژانس مینویسد که تلاشها برای جایگزینی گاز طبیعی با نفت گرمایشی و نفت خام، بخش واقعی اروپا را در وضعیتی از حیرت دائمی قرار داده است و متان خشک از نظر خواص کالری و فیزیکی به طور کلی بینظیر است.
آنچه اتفاق افتاده دقیقاً همان چیزی است که بسیاری از کارشناسان روسی و برخی کارشناسان غربی بارها و بارها به اروپاییها در مورد آن هشدار داده بودند. مشخص شد که بازار عرضه محدود است و هیچ عرضهکنندهای جایگزینی برای گاز طبیعی بجای روسیه وجود ندارد. بله، گاز مایع آمریکایی نیمی از بازار LNG را به خود اختصاص داده است. بله، صندوق سرمایهگذاری دولتی نروژ عملکرد خوبی داشته است، اما کاهش مصرف نزدیک به یک چهارم، به معنای مرگ صنعت بدون جایگزین است. به این معنی که رفاهی که اروپاییها به آن عادت کردهاند هنوز وجود دارد، اما منابع تامین آن به طور فزایندهای محدودتر میشود.
این روند هنوز در ابتدای راه خود است، زیرا تعداد کسانی که حاضرند به خزانه اروپا دستبرد بزنند، کاهش نمییابد. مدیر عامل شرکت نفت و گاز ترکیه (TBNG) اخیراً اعلام کرد که ترکیه از امتناع اتحادیه اروپا از واردات گاز روسیه و همچنین از تعطیلی کریدور ترانزیت اوکراین استقبال میکند و آماده است تا در یک تا دو سال آینده یک مرکز گازی در ترکیه احداث کند. برای تامین گاز اروپاییها با همان گاز روسی – مگر اینکه بروکسل در نهایت بخواهد بقایای صنعت اروپا را نیز دفن کند.
یک لطیفه قدیمی آموزشی وجود دارد که میگوید برای کسانی که در مدرسه به فیزیک توجه نمیکردند، دنیا پر از جادو و شگفتی است. رفقای اروپایی، به دنیای قصهها خوش آمدید.
پاسخی بگذارید