جنگ بزرگ متعارف علیه ایران غیرممکنست
نوشته: پروفسور میشل چوسودوفسکی
برگردان: آمادور نویدی
دریافت متن کامل با تصاویر از اینجا
تحت شرایط کنونی، یک حمله همه جانبه و برق آسا به سبک جنگ عراق که همزمان شامل اعزام نیروهای زمینی، دریایی و هوایی باشد، امکانپذیر نیست. هژمونی آمریکا در خاورمیانه، به چندین دلیل، ازجمله به دلیل متحول شدن ساختار اتحادهای نظامی، تا اندازه زیادی تضعیف شده است… ایران با حدود ۵۳۴ هزار پرسنل فعال در ارتش(نیروی زمینی)، نیروی های دریایی، هوایی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در خاورمیانه به عنوان «یک قدرت نظامی بزرگ»، رده بندی شده است. ایران دارای توانایی های موشکی بالیستیک پیشرفته و همچنین دارای یک صنعت دفاعی ملی است. به محض یک حمله هوایی از طرف آمریکا، ایران تأسیسات نظامی آمریکا را در خلیج فارس هدف خود قرار میدهد… کشورهای هم مرز با ایران، ازجمله ترکیه و پاکستان، با ایران موافقت نامه های همکاری نظامی دارند. درحالیکه این امر بخودی خود امکان یک جنگ زمینی را رد میکند، و بر طرحهای عملیات دریایی و هوایی آمریکا و متحدانش نیز تأثیر میگذارد… سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) در بحران بسر میبرد. خروج ترکیه از ناتو تقریبا واقعی است. آمریکا دیگر نمیتواند بر وفادارترین متحدان خود اتکاء کند. بعلاوه، شبه نظامیان تحت حمایت آمریکا و ترکیه در سوریه بایکدیگر میجنگند… تحت شرایط کنونی، هیچکدام از کشورهای همسایه ایران، از جمله ترکیه، پاکستان، افغانستان، عراق، ترکمنستان، آذربایجان، و ارمنستان به نیروهای زمینی آمریکا و متحدانش اجازه عبور و مروراز طریق قلمرو خود را نخواهند داد…سیاست محاصره استراتژیک علیه ایران که پس از جنگ عراق (سال ۲۰۰۳) شکل گرفته است، دیگر عملی نیست. ایران روابط دوستانه ای با کشورهای همسایه دارد، که قبلا در درون حوزه نفوذ آمریکا بودند. تحت چنین شرایطی، یک جنگ بزرگ متعارف آمریکا که شامل اعزام نیروهای زمینی باشد، خودکشی است. این بدین معنا نیست که بهرحال، این جنگ رُخ نمیدهد. اما، بانظربه پیشرفت تکنولوژی نظامی، جنگ به سبک عراق کهنه شده است… سنتکام آمریکا ستاد جنگی برای همه عملیات در منطقه وسیع تر خاورمیانه، از افغانستان گرفته تا شمال آفریقا بسط می یابد. این مهمترین ستاد جنگی با ساختار فرماندهی متحد است. این ستاد منجر به چندین جنگ همآهنگ شده بزرگ در خاورمیانه، ازجمله افغانستان(در سال ۲۰۰۱)، و عراق (در سال ۲۰۰۳) شده است، که شامل سوریه نیز میشود. در صورت جنگ با ایران، عملیات در خاورمیانه با فرماندهی مرکزی(سنتکام) آمریکاست که مقر فرماندهی آن در تامپا، فلوریدا میباشد، که در ارتباط دائم با فرماندهی پیشرو آن در قطر، همآهنگ خواهد شد… از ماه مه ۲۰۱۷، انشعاب در شورای همکاری خلیج (فارس)، قطر را به متحد وفادار هردو ایران و ترکیه(که همچنین متحد ایران است) تبدیل کرده است. درحالیکه آنها هیچ توافق همکاری نظامی «رسمی» با ایران ندارند، اما قطری ها با ایران در مالکیت با بزرگترین میدان های گازی دریایی در سراسر جهان شریک هستند. چیزیکه از ماه مه ۲۰۱۷ آشکار شده است، تغییر مسیر تجارتی قطر با ایجاد توافقنامه های دوجانبه با ایران، ترکیه و همچنین پاکستان است… علیرغم شعارهایی که در رابطه رسمی نظامی بین آمریکا و قطر است، شورای آتلانتیک، اندیشکده ای با روابط نزدیک هر دو پنتاگون و ناتو، تصدیق میکند که قطر اکنون متحد راسخ هردو ایران و ترکیه است: بهسادگی، قطر جهت حفظ استقلال خود، اساساً هیچ انتخابی نخواهد داشت، بجز این که رابطه قوی خود را با ترکیه و هم چنین ایران حفظ کند، که از نظر حمایت نظامی و امنیت غذایی، متحدان مهمی هستند. احتمالات خوبند که روابط ایرانیان و قطری ها همچنان مستحکم میشود، حتی اگر تهران و دوحه در مسائل خاصی موافق هم نباشند… انشعاب در شورای همکاری خلیج( فارس) منجر به ایجاد باصطلاح محور ایران – ترکیه – قطر شده است، که به تضعیف هژمونی آمریکا در خاورمیانه کمک کرده است. این درحالیستکه ترکیه وارد همکاری نظامی با روسیه شده است، پاکستان با چین متحد شده،و همچنین به یک شریک بزرگ قطر تبدیل گشته است. متعاقب اختلاف بین قطر و عربستان سعودی، شورای همکاری خلیج (فارس) با یک اغتشاش مواجه شده است، و قطر جانبدار ایران و ترکیه گشته، که علیه عربستان سعودی و امارات متحده عربی است. قطر از نظر استراتژیک بسیار اهمیت دارد، زیرا که با ایران در بزرگترین میدان های گاز دریایی در خلیج فارس شریک است. بعلاوه، از زمان انشعاب در شورای همکاری خلیج (فارس)، کویت دیگر با عربستان سعودی همآهنگ نیست. اما با این وجود، رابطه نزدیکی با واشنگتن دارد. کویت میزبان هفت پایگاه نظامی فعال آمریکاست، که مهمترین آنها کمپ دوحه است. انشعاب ماه مه ۲۰۱۷ شورای همکاری خلیج (فارس) باعث تضعیف تصمیم ترامپ برای ایجاد «ناتوی عربی» (تحت نظارت عربستان سعودی) شده است، که علیه ایران هدف گیری شده است. این پروژه، متعاقب خروج مصر در آوریل ۲۰۱۹، عملاُ باطل شده است… با انشعاب ماه مه ۲۰۱۷ شورای همکاری خلیج (فارس)، بنظر میرسد که عمان با ایران همآهنگ گشته است. لازم به ذکر نیست که گفته شود تحت این شرایط، عبور و مرور کشتیهای جنگی آمریکا به مقر فرماندهی ناوگان پنجم آمریکا در بحرین، و رفتار عملیات دریایی آنها در خلیج فارس بطور بالقوه در معرض خطر قرار دارند… بطور کلی، ساختار اتحاها در معرض خطر قرار دارد. بطور منطقی، آمریکا نمیتواند جنگ متعارف تمام عیاری را بدون حمایت از متحدان دیرپای خود که اکنون « با ایران همآهنگ شده اند»، علیه ایران راه بیاندازد… نقشه این بود که قطر شامل اتحاد استراتژیک خاورمیانه و شورای همکاری خلیج( فارس) نباشد، درحالیکه شورای همکاری خلیج (فارس) دست نخورده ادامه یابد… قطر به خاطر حمایت از ایران از روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر منع شد، و حمل و نقل زمینی، هوایی و دریایی با آن قطع گشت.
اما چیزیکه اتفاق افتاد، بلوکه کردن اقتصادی عربستان علیه قطر (با تصویب غیررسمی واشنگتن) بود، که منجر به انشعاب در شورای همکاری خلیج (فارس) شد، و عمان و کویت با قطر همسو شدند. بعبارت دیگر، شورای همکاری خلیج (فارس) تقسیم شد. عربستان سعودی تضعیف گشت و طرح «ناتوی عربی» از همان ابتدا منسوخ شد… علیرغم این واقعیت که سه عضو کشورهای دعوت شده شورای همکاری خلیج (فارس)، ازجمله کویت، عمان و قطر متعهد به عادی سازی روابط خود با ایران بودند، اینبار پادشاهی عربستان توسط واشنگتن مسئول شد که بطور رسمی، اتحاد استراتژیک خاورمیانه ناموفق را (که ابتدا در ۲۰۱۷ تنظیم شد)، راه اندازی کند. دولت مصر برهبری پرزیدنت سیسسی، بنوبه خود، تصمیم به تحریم نشست ریاض و خروج از طرح پیشنهادی «ناتوی عربی» گرفت. قاهره همچنین موضع خود را نسبت به تهران روشن کرد. مصر بشدت مخالف طرح ترامپ بود، زیرا که «باعث افزایش تنش با ایران میشود». هدف ترامپ این بود که بک «بلوک عربی» ایجاد کند. درمقابل، چیزیکه نصیبش شد، یک «بلوک عربی» از اتحاد استراتژیک خاورمیانه ناقص، مرکب از شورای همکاری خلیج (فارس) ناموفق بود متشکل از عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و اردن . مصر کنار کشید. کویت و عمان بطور رسمی موضعی بیطرف درپیش گرفتند. قطر با دشمن همسو شد، درنتیجه، حوزه نفوذ آمریکا در خلیج فارس را بیشتر بخطرانداخت… ، پنتاگون تصمیم گرفته است که مقر فرماندهی پیشرو سنتکام آمریکا در قطر را حفظ کند، کشوری که که بنظر میرسد نزدیک ترین متحد و شریک ایران است. آیا این یک اشتباه در سیاست خارجی نمی باشد؟ مرکز فرماندهی «رسمی») خودتان رادر قلمرو دشمن ایجاد کنید، درحالیکه «بطور غیررسمی»، بخشی از هواپیماهای جنگی، پرسنل نظامی و توابع فرماندهی آن را به مکانهای دیگری(برای مثال: به عربستان سعودی) دوباره اعزام نمائید؟ نه هیچ گزارش مطبوعاتی به کنگره آمریکا داده شد، و نه هیچ سئوالی مطرح شد. بنظر نمیرسد که هیچکسی متوجه شده باشد که جنگ ترامپ علیه ایران، اگر قرارست که انجام شود، از سرزمینی هدایت میشود که نزدیکترین متحد ایران است. این یک غیرممکنست؟
جنگ بزرگ متعارف علیه ایران غیرممکنست
نوشته: پروفسور میشل چوسودوفسکی
برگردان: آمادور نویدی
یک جنگ متعارف بزرگ علیه ایران امکانپذیر نیست. بحران در ساختار فرماندهی آمریکا
در این مقاله، ما استراتژیهای جنگی آمریکا، از جمله توانایی آن جهت راه اندازی یک جنگ تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران را بررسی میکنیم.
در مقاله بعدی، بر تاریخ طرحهای جنگی آمریکا علیه ایران و همچنین بر پیچیدگیهای اصلی ساختار اتحادهای نظامی متمرکز میشویم.
با درود به دوستان گرامی، نزدیک به دو سال است که از مطالب این سایت استفاده کرده ام و برایم…