حزب در درجه اول بیانگر محرومترین اقشار جامعه ما است.
گرانما
حزب باید هدایت کند. در تمام سطوح هدایت میکند، اما در همه سطوح حکومت نمیکند. حزب آگاهی انقلابی تودهها را ایجاد میکند، موتور محرک تودهها است، تودهها را در ایدههای سوسیالیسم و کمونیسم آموزش میدهد، تودهها را به کار، تلاش و دفاع از انقلاب ترغیب میکند. ایدههای انقلاب را منتشر میکند، نظارت میکند، کنترل میکند، مراقبت میکند، اطلاعرسانی میکند، در مورد آنچه باید بحث کند، بحث میکند…
حزب در درجه اول بیانگر محرومترین اقشار جامعه ما، یعنی کارگران، کشاورزان، زحمتکشان و به عبارتی اکثریت قاطع مردم است، اما باید نماینده همه اقشار جامعه باشد.
وحدت حزب با ماهیت آن به عنوان یک نهاد نماینده جامعه ما در تضاد نیست و باید در آن تمام آلترناتیوهای ممکن وجود داشته باشد و ما تلاش میکنیم که در حزب ما نه امتیازات، بلکه لیاقت هر شهروند ارتقا یابد.
حزب ما باید ابزاری برای ارتقا، برای پیشرفت سیاسی بهترین شهروندان کشور باشد که باید از اعتماد کامل و بیقید و شرط حزب و مردم برخوردار باشند.
اقتدار اخلاقی تنها حزبی که وحدت ملت را تضمین و نمایندگی میکند، دقیقاً از انجام نمونهوار وظایف و اصول قانون اساسی و همچنین از صفات اخلاقی، سیاسی و ایدئولوژیکی بالا در ارتباط نزدیک با تودههای مردم ناشی میشود.
توسعه اقتصاد ملی و همچنین مبارزه برای صلح، وحدت و استحکام ایدئولوژیک، وظایف اصلی حزب هستند.
حزب به عنوان سازمان پیشگام انقلابی، وظیفه افتخارآمیز وارث شایسته اعتمادی است که مردم به بنیانگذار انقلاب، فرمانده کل فیـدل کاسترو رُوز، داشتند.
وجود تنها یک حزب در کوبا همواره در کانون کارزارهای دشمن (….) بوده و خواهد بود که بر پایه تاکتیک قدیمی «تفرقه بینداز و حکومت کن» بنا شده است.
وحدت مهمترین سلاح استراتژیک ماست؛ این امر به این جزیره کوچک اجازه داده است تا بر هر چالشی غلبه کند؛ از تعهد بینالمللی مردم ما و موفقیت آنها در سایر کشورهای جهان مطابق با اصل مارتی مبنی بر اینکه «وطن بشریت است» حمایت میکند.
زیرا حزب کمونیست کوبا که هرگز حزبی انتخاباتی نبوده است، از تفرقه و انشقاق به وجود نیامده است. این حزب از وحدت همه نیروهای سیاسی با آرمانهای عمیقاً انسانی شکل گرفته است.
در یک انقلاب واقعی، پیروزی یک فرآیند یادگیری است. ما در مسیری شناخته شده گام برنمیداریم. ما موظفیم دائماً خود را نو کنیم و هر آنچه را که باید تغییر دهیم، بدون اینکه از قویترین اصول خود دست بکشیم، تغییر دهیم.
تداوم نسلها بخش اساسی این وحدت است. ضروری است که با جوانان خود صحبت کنیم و آنها را در موفقیتهایشان به عنوان مهمترین انسانهایی که هستند، سهیم کنیم؛ آنها را به عنوان مدیران تغییرات در حال انجام معرفی کنیم.
ما باید به عضویت در صفوف حزب افتخار کنیم و مبارزهجویی را به عنوان اقدامی برای تقدیس آرمانهایی که سازمان با شور، شادی و مسئولیت از آنها دفاع میکند، درک کنیم.
کادرها موجودات انسانی هستند که مأموریت آنها در صورت ترکیب با فعالیتهای مشترک مؤثرتر میشود. این موضوع در هیچ مدرسه سیاسی آموزش داده نمیشود، اما ما را به طور مستقیم با جامعه خود مرتبط میکند.
پاسخی بگذارید