![](https://mejalehhafteh.com/wp-content/uploads/2024/06/usarussland4135220037173813428.jpg?w=840)
این غیرممکن نیست که درگیری اوکراین در نهایت منجر به یک درگیری هستهای شود که در آن هیچ برندهای وجود نخواهد داشت.
نویسنده: ایوان تیموفیف، مدیر برنامه باشگاه والدای
ترجمه مجله هفته
آیا ممکن است نیروهای ناتو مستقیماً درگیر جنگ نظامی بین روسیه و اوکراین شوند؟ تا همین اواخر، چنین سوالی با توجه به خطرات بالای تشدید رویارویی نظامی بین بلوک به رهبری ایالات متحده و روسیه به یک درگیری مسلحانه در مقیاس بزرگ، بسیار فرضی به نظر می رسید. اما اکنون باید این سناریو را جدی گرفت.
شرکت مستقیم کشورهای عضو ناتو به صورت جداگانه یا کل بلوک در خصومت ها به تدریج می تواند از کنترل خارج شود. عبور از خطوط قرمز می تواند منجر به این باور شود که ورود به جنگ عواقبی نخواهد داشت. نتیجه چنین اقداماتی می تواند در لحظه ای غیرمنتظره خود را نشان دهد و منجر به وضعیتی بسیار خطرناک تر از وضعیت فعلی شود.
به طور دقیق، کشورهای ناتو مدت هاست که درگیر این درگیری بوده اند. این دخالت چندین شکل دارد.
اولا، کشورهای غربی کمک های مالی و نظامی قابل توجهی را در اختیار کیف قرار می دهند، از جمله سامانه های تسلیحاتی پیشرفته و مخرب. با خالی شدن انبارهای تجهیزات به سبک شوروی در زرادخانه های متحدان سابق شوروی در سازمان پیمان ورشو، ارتش اوکراین در حال دریافت سیستم ها و مهمات بیشتری از غرب است. تاکنون، تحویل های انبوه به دلیل ظرفیت تولید صنایع دفاعی غرب و اندازه ذخایر موجود محدود شده است. اما در صورت طولانی شدن درگیری ها، ظرفیت صنعتی پتانسیل رشد دارد.
افزایش منابع در صورت توقف صلح آمیز نیز اجتناب ناپذیر است، زیرا این امر به اوکراین اجازه می دهد تا برای مرحله جدیدی از خصومت ها آماده شود. روسیه به سختی می تواند امیدوار باشد که غرب فاقد اراده سیاسی و منابع لازم برای افزایش حمایت از کیف باشد. به نظر می رسد مسکو در حال آماده شدن برای بدترین سناریو، یعنی افزایش مستمر کمک های نظامی قابل توجه و بلندمدت به اوکراین است.
این کمک ها علاوه بر تامین سلاح و مهمات، شامل آموزش پرسنل، کمک به توسعه صنایع و زیرساخت های نظامی و جبران هزینه ها در سایر زمینه هایی است که به اوکراین اجازه می دهد منابع خود را بر بخش دفاع متمرکز کند.
دوم، اوکراین از غرب حمایت گستردهای در قالب اطلاعات، از جمله دادههای فنی از ماهوارهها، رادارها، هواپیماهای شناسایی و غیره دریافت میکند. اطلاعات دریافتی طیف وسیعی از عملیات را از بررسی میدانی منطقه عملیات گرفته تا شناسایی اهداف خاص را امکان پذیر میکند. ارائهدهندگان داده میتوانند در اعطای دسترسی به طرف اوکراینی گزینشی عمل کنند. اما استفاده از آن در عملیات نظامی علیه روسیه تردیدی ندارد.
سوم، متخصصان نظامی تبعه کشورهای عضو ناتو در عملیات رزمی مشارکت دارند. نقش آنها همیشه رسمی به نظر نمی رسد. آنها ممکن است «داوطلب» یا به سادگی مزدور باشند، که مقامات کشورهایشان نسبت به مشارکت آنها چشم پوشی می کنند. برآوردهای روسیه تعداد آنها را در اکتبر ۲۰۲۳ حدود ۲۰۰۰ نفر تخمین زده است. صرف نظر از اینکه این رقم دقیق باشد یا نه، واضح است که نیروهای خارجی در کنار اوکراین می جنگند، مشارکت آنها سیستماتیک است تا تصادفی، و حداقل برخی از آنها شهروندان کشورهای غربی هستند.
حضور آنها هنوز خطر بیش از حد درگیری نظامی مستقیم بین روسیه و ناتو ایجاد نکرده است. برای شرکای غربی کییف، سرعت کِند درگیری به آنها اجازه میدهد تا کیفیت حمایت خود از اوکراین را به تدریج بهبود بخشند. تحویل موشکهای کروز مدتهاست که امری عادی است. ورود جنگندههای آمریکایی فقط به زمان بستگی دارد. ارتش روسیه در حال «فرسودهکردن» تجهیزات غربی است که میرسد. اما تدارکات خارجی به اوکراین همچنین نیازمند تمرکز منابع از سوی روسیه است.
یک عامل تشدیدکننده قابل توجه که خطر درگیری مستقیم بین روسیه و ناتو را افزایش می دهد، می تواند حضور نیروهای نظامی از کشورهای عضو این بلوک در خاک اوکراین باشد. برخی از سیاستمداران غربی قبلاً به چنین سناریویی اشاره کردهاند، اگرچه این دیدگاه از سوی ایالات متحده حمایت نشده است و موضع رسمی ناتو نیست. تعدادی از رهبران این بلوک خود را از حمایت از ایده اعزام نیرو به اوکراین دور نگه داشته اند.
چه چیزی ممکن است چنین تصمیمی را تحریک کند و چگونه ممکن است اجرا شود؟ محتملترین عامل برای دخالت مستقیم دولتهای عضو یا ناتو به طور کلی، احتمالاً موفقیت نظامی قابل توجه ارتش روسیه باشد. تاکنون، خط مقدم نسبتاً ثابت مانده است. اما ارتش مسکو قبلاً به پیروزیهای محلی قابل توجهی دست یافته، فشار را افزایش داده، ابتکار عمل را به دست گرفته، جبهه تهاجم را گسترش داده و احتمالاً برای اقدامات قاطعانهتر ذخایر خود را تقویت کرده است.
هیچ نشانهای از تکرار ضدحمله اوکراین در سال گذشته وجود ندارد. گزارش شده است که کیف با کمبود مهمات مواجه است، اگرچه این کمبود ممکن است در آینده با کمکهای خارجی جبران شود. حملات دورهای به خاک روسیه با موشکهای کروز، پهپادها و توپخانه باعث خسارت و تلفات میشود، اما ثبات خط مقدم را برهم نمی زند.
علاوه بر این، چنین حملاتی عزم روسیه را برای ایجاد مناطق حائل، یعنی سرزمینهایی که کییف دیگر قادر به حمله به اهداف در مناطق روسیه نباشد، تقویت میکند.
فروریزی احتمالی بخشهایی از جبهه اوکراین و پیشرویهای قابل توجه نیروهای روسی به سمت غرب، سناریویی است که به طور فزایندهای واقعبینانه میشود.
این واقعیت که برای مدتی هیچ پیشروی و نفوذ عمیقی صورت نگرفته به این معنا نیست که در آینده امکان آن وجود ندارد. برعکس، به دلیل تجربه نیروهای ارتش در نبرد، تأمین صنایع نظامی به خط مقدم، تلفات در طرف اوکراین، تأخیر در تحویل تجهیزات غربی و غیره، احتمال وقوع آن در حال افزایش است.
توانایی ارتش روسیه برای انجام چنین پیشرویها و نفوذهایی نیز در حال افزایش است. سناریوی فاجعهآمیز برای گروههای جداگانه اوکراینی از پیش تعیینشده نیست، اما محتمل است. یک پیشروی بزرگ ارتش روسیه به سمت خارکف، اودسا یا هر شهر بزرگ دیگری میتواند به یک عامل محرک جدی برای کشورهای عضو ناتو برای مطرح کردن مداخله در این درگیری به صورت عملی تبدیل شود. چندین مورد از چنین پیشرفتهایی، همزمان یا متوالی، به ناچار این موضوع را مطرح خواهد کرد.
در حال حاضر، کشورهای مستقل و کل بلوک [ناتو] با یک دوراهی استراتژیک مواجه هستند. گزینه اول عدم مداخله و حمایت از اوکراین تنها با تجهیزات نظامی، پول و «داوطلبان» است. شاید پذیرفتن شکست و تلاش برای به حداقل رساندن خسارت از طریق مذاکره و در نتیجه جلوگیری از یک فاجعه حتی بزرگتر. گزینه دوم تغییر رویکرد به دخالت در درگیری به طور اساسی و اجازه مداخله مستقیم است.
مداخله میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. ممکن است شامل استفاده از زیرساختها، از جمله فرودگاههای کشورهای ناتو باشد. این میتواند به معنای استقرار گسترده واحدهای خاص ارتباطات و مهندسی و سامانههای پدافند هوایی باشد، در حالی که از حضور آنها در خط مقدم جلوگیری شود. سناریوی حتی رادیکالتر، استقرار نیروهای نظامی از برخی کشورهای ناتو در مرز اوکراین و بلاروس است. در نهایت، گزینه حتی رادیکالترتر، استقرار نیروهای نظامی از کشورهای ناتو در خط مقدم است که احتمالاً برای این بلوک کاملاً غیرقابل قبول خواهد بود.
هر یک از این سناریوها شامل رویارویی مستقیم بین نیروهای روسیه و ناتو است. چنین وضعیتی به ناچار سوال را در مورد دخالت عمیقتر این بلوک و در درازمدت، انتقال درگیری نظامی به مناطق دیگر تماس با روسیه، از جمله منطقه بالتیک، مطرح میکند. در این مرحله، متوقف کردن تشدید تنش حتی دشوارتر خواهد بود. هر چه هر دو طرف متحمل خسارات بیشتری شوند، گرداب خصومتها بیشتر گسترش مییابد و به آستانه استفاده از سلاحهای هستهای نزدیکتر میشوند. و هیچ برندهای وجود نخواهد داشت.
اینها همه گزینههای فرضی هستند. اما اکنون باید به آنها توجه کرد. از این گذشته، نه چندان وقت پیش، چنین تحویلهای نظامی قابل توجه به اوکراین برای هر کسی غیرمحتمل به نظر میرسید، به اندازه خود درگیری، سه سال پیش. اکنون این یک واقعیت روزمره است. خطرات حرکت به سوی یک جنگ بزرگ بین روسیه و ناتو باید جدی گرفته شود.
پاسخی بگذارید