![](https://mejalehhafteh.com/wp-content/uploads/2024/06/usa8899936168496027980.jpg?w=840)
دیمیتری باویرین
ترجمه مجله هفته
پیری زمان صداقت است. افراد مسن گاه از تعارفات و ملاحظات خسته میشوند و بدون توجه به عواقب، «حرف دل» خود را میزنند. جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، به یکی از این افراد تبدیل شده است.
«اگر روزی اجازه دهیم اوکراین شکست بخورد، به حرفهای من گوش کنید، خواهید دید که لهستان سقوط میکند و تمام این کشورها در امتداد مرز واقعی روسیه، از بالکان و بلاروس، به دنبال راه خود خواهند رفت.» – این گفته رئیس جمهور آمریکا بود.
حرفهایش را به خاطر میسپاریم، از آنجایی که خواهش میکند. گرچه نمیدانیم «مرز واقعی روسیه» در بالکان کجاست. امیدواریم که حداقل از مونتهنگرو شروع شود و از صربستان، بلغارستان، مجارستان، رومانی، مولداوی عبور کند – همه اینها مکانهای چندان غریبهای برای ما نیستند.
با این حال، بایدن در حال حاضر در وضعیتی نیست که بتوان از او دقت جغرافیایی خواست. در اصل، او درست میگوید: شکست ائتلاف غربی در اوکراین به فروپاشی نفوذ آمریکا در دنیای قدیم منجر خواهد شد. در این صورت، اروپا دیگر نمیتواند انکار کند که واشنگتن آن را به یک ماجراجویی کشانده، در معرض خطر قرار داده و با همسایه قدرتمند شرقی خود به هم انداخته و تمام سود جنگ را برای خود و شرکتهای دفاعی آمریکا به دست آورده است.
با این حال، رئیس جمهور آمریکا معتقد است که در صورت انتخاب مجدد او برای چهار سال دیگر، میتوان از فروپاشی Pax Americana جلوگیری کرد. در آن صورت او «اجازه نمیدهد ناتو سقوط کند» و «آینده اروپا را برای مدت طولانی تعیین خواهد کرد».
به طور خلاصه، نجات امپراتوری آمریکا در اروپا فقط در صورتی امکانپذیر است که یک پیرمرد 82 ساله که به طور دورهای خواهرش را با همسرش، اوکراین را با ایران، چپ را با راست و پوچی را با شرکای مذاکره اشتباه میگیرد، در راس قدرت ایالات متحده باقی بماند. این دیگر شبیه به حقیقت نیست، اما بایدن به حرفهایش ایمان دارد.
همه آنچه گفته شد، در مصاحبهای با مجله تایم بیان شده بود و برای مخاطبان خاصی در نظر گرفته شده بود: نخبگان غربی و «دولت جهانی» که وجود خارجی ندارد، اما در قالب افرادی مانند جورج سوروس یا روپرت مورداک تجسم یافته است. افراد این چنینی به حفظ ناتو و سایر اشکال کنترل بر اروپا علاقهمند هستند، در حالی که رأیدهنده متوسط آمریکایی به هیچ وجه نمیفهمد که چرا آمریکا به لهستان نیاز دارد و اگر ناگهان «از دست برود» چه اتفاق وحشتناکی خواهد افتاد.
مصاحبه مفصل با بایدن روی جلد مجله تایم تلاشی برای تأیید این موضوع است که او از بزرگی قمارهای باخته ایالات متحده آگاه است. او میخواهد به کارگزاران جهانیسازی القا کند که او یک پدربزرگ خوابآلود نیست، بلکه یک امپریالیست دندانتیز، یک استراتژیست ریاکار و همان بایدنی است که دهها سال در کنگره برای گسترش نفوذ آمریکا تلاش کرده است.
فرض کنید که رئیس دولت به سختی روی پا میایستد و در مراسم تشریفاتی در نورماندی، بیهوده سعی میکند صندلیای که وجود ندارد را زیر پایش پیدا کند. با این حال، او میداند که واشنگتن جایگاه خود را به عنوان اصلیترین میانجیگر درگیریهای جهانی به رقیب اصلی خود، چین، که محتملترین میانجی در مذاکرات آینده در مورد سرنوشت اوکراین است، واگذار میکند. کشوری که قبلاً موفق به آغاز روند صلح بین ایران و عربستان سعودی، دشمنان تمدنی آشتیناپذیر شده است.
اینها سیگنال های دیگری هستند که بایدن به «وزغ جهانی» می فرستد و به محدودسازی چین خود نیز مربوط می شود: بایدن نیز متوجه است که از دست دادن تایوان به نوبه خود یک فاجعه برای سیاست واشنگتن در آسیا خواهد بود. بنابراین نیروهای نظامی آمریکا می توانند در صورت «تهاجم» ارتش چین به این جزیره «استقرار» یابند. به همین دلیل، به گفته بایدن، غیرممکن است که دونالد ترامپ را به کاخ سفید بازگردانند، کسی که پکن می خواهد در انتخابات آمریکا به نفع او دخالت کند.
در واقع این ترامپ بود که درگیری با چین را آغاز کرد، در حالی که بایدن سالها به عنوان بهترین دوست رهبران ارشد پکن در واشنگتن شناخته می شد و جمهوری خواهان متهم می کردند که از لابی گران چین رشوه گرفته است. شاید به همین دلیل برای او مهم است که حتی در برابر چین نیز به عنوان دشمن ظاهر شود – تا آنجا که دیگر به پیامدهای گفته های خود فکر نمی کند.
مهم نیست که یک تهدید صریح چینی ها را عصبانی خواهد کرد. مهم نیست که اروپایی ها که بایدن آینده آنها را به خودش اختصاص داده است، از آن برنجند. تنها چیزی که مهم است این است که ژنرال های امپراتوری آمریکا فرمانده کنونی خود را به خاطر ناتوانی ظاهری اش کنار نگذارند. بایدن خواهد رفت – اما خان امپراتوری باقی خواهد ماند.
او درست می گوید که اگر ترامپ بازگردد، جهانی گرایان دچار مشکل خواهند شد، زیرا آنها دشمنان شخصی و هدف انتقام او شده اند. همچنین به نظر می رسد این میلیاردر عجیب و غریب که قول می دهد «آمریکا را دوباره بزرگ کند»، درک نمی کند که عظمت گذشته به طور برگشت ناپذیری از بین رفته و جای خود را به یک جهان چندقطبی داده است. در عین حال، جهان به بلوک ها تقسیم می شود و ترامپ به بلوک ها اعتقادی ندارد – او به خودکفایی ایالات متحده و توانایی آن برای تعیین سرنوشت به تنهایی اعتقاد دارد.
برای امپراتوری، این البته یک بدبختی است. و بدبختی بایدن این است که وقتی دست های خود را رو می کند، نمی تواند لرزش خائنانه دست هایش را پنهان کند.
در مصاحبه دوباره همه چیز را گم کرد. رئیس جمهور روسیه را با رئیس جمهور چین و یکی از رهبران شوروی سابق اشتباه گرفت، زیرا گفت 40 سال است که با پوتین آشنا است. صدراعظم آلمان اولاف شولتس را با آنگلا مرکل اشتباه گرفت و او را نیز «شولز» نامید. بایدن میزان کمک های آمریکا به اوکراین و جمعیت آفریقا را کاهش داد (به یکباره یک و نیم برابر). فراموش کرد آخرین باری که با نخست وزیر اسرائیل صحبت کرده و رئیس CIA او کجاست. اطلاعات نادرستی در مورد هزینه های دفاعی ژاپن ارائه داد، اما می توان این را برای او ببخشید: دانستن این اطلاعات برای رئیس جمهور آمریکا چندان مهم نیست. تشخیص حتی بدون آن نیز روشن است: تایم حتی به یک مطلب جداگانه برای اصلاح اشتباهات واقعی رئیس جمهور نیاز داشت.
بگذارید بایدن درک کند که Pax Americana در معرض خطر سقوط است، اما ترامپ درک نمی کند، بعید است که بتواند کاری در این زمینه انجام دهد: جوانی بازنمی گردد.
شاید گزینه ایده آل برای امپراتوری آمریکا جایگزین کردن انتخابات نوامبر با تست های ساده GTOو آزمون توانایی های شناختی توسط دو نامزد اصلی، سفید و قرمز باشد. هر کدام که عملکرد بهتری داشته باشد، برای فرماندهی یک قدرت هسته ای نیز بهتر و امن تر خواهد بود. اطلاعات صددرصد است.
پاسخی بگذارید