سرگئی ساوچوک
ترجمه مجله هفته
دشمنان همچنان مانند کوسههایی با دندانهای تیز در درجات مختلف، در اطراف کشور ما پرسه میزنند، در آرزوی یافتن نقطه ضعفی و مشاهده سقوط یا حداقل عقبنشینی روسیه، که به منزله شکست در رقابت تاریخی است.
روبرت هابک، معاون صدراعظم و وزیر اقتصاد و امور آب و هوا آلمان، سفری به چین داشت و در آنجا تلاشی دیگر برای برهم زدن روابط روسیه و چین انجام داد.
در دیدار با ژنگ شانزه، رئیس کمیسیون ملی توسعه و اصلاحات، او خواستار قطع تمام روابط تجاری و اقتصادی پکن با مسکو، توقف هرگونه کمک مرتبط با حمایت از مجتمع دفاعی روسیه یا توسعه توان نظامی آن شد.
هابک به رئیس برنامهریزی دولتی چین هشدار داد که اگر چین همکاری با روسیه را متوقف نکند، روابط دوجانبه با آلمان و اتحادیه اروپا به طور کلی در معرض خطر خواهد بود.
مشخص نیست که مخاطب این سخنرانی چه کسی بوده است، به خصوص با توجه به اینکه آقای هابک دلایل و استدلالهای خود را بر اساس «مسائل امنیتی» مانند وابستگی کشورهای اروپا به منابع، مواد اولیه و محصولات فنی عنوان میکند.
اگر منظور واردات روسیه باشد، دو سال است که به شدت سقوط کرده است. اگر منظور تجارت اروپا و چین باشد، عجیبتر است، زیرا چین تولید و فروش میکند و اتحادیه اروپا نیاز دارد و خرید میکند و هیچ روسی در این معامله برد-برد دخالت نمیکند.
علاوه بر این، اروپا از دیرباز و به طور محکم جایگاه اصلی شریک تجاری چین را داشته است. سال گذشته صادرات کالا از چین به اتحادیه اروپا از 501 میلیارد دلار فراتر رفت. و اگرچه این رقم به طور مطلق کمتر از تجارت پکن با کشورهای آسهآن (523 میلیارد دلار) است، اما باید به خاطر داشت که جمعیت انجمن ملل آسیای جنوب شرقی یک و نیم برابر بیشتر است.
اضافه کنیم که ایالات متحده نیز در بین سه شریک تجاری بزرگ چین قرار دارد. سال گذشته پکن کالا و منابعی به ارزش نیم تریلیون دلار به ایالات متحده صادر کرد که تنها کمی از اتحادیه اروپا کمتر بود. در عین حال، در مقایسه با سال 2022، حجم تجارت در هر دو جهت به طور قابل توجهی کاهش یافته است. آمریکاییها 13 درصد و اروپاییها 10 درصد کمتر خریدند.
با دانستن ارقام کلی، محاسبه میزان سود از دست رفته بخش واقعی چین کار سختی نیست. و در مورد واشنگتن، این روند به وضوح ادامه خواهد داشت، به خصوص اگر دونالد ترامپ دوباره به کاخ سفید بازگردد. تحلیلگران غربی تقریباً در پیشبینیها متفقالقول هستند که در صورت انتخاب مجدد، ترامپ بلافاصله جنگ تجاری جدیدی را با چین آغاز میکند، همانطور که در سالهای 2017 تا 2018 رخ داد.
در این شرایط، ارزش بازار فروش اروپا به طور قابل توجهی افزایش مییابد و به نظر میرسد که به این ترتیب یک تهدید پنهان و تقریباً باجخواهی به پکن ابلاغ شده است: اگر از روسیه حمایت کنید، خود را برای ضررهای بزرگتر و بیشتر آماده کنید، و آمریکا هم به ما در این زمینه کمک خواهد کرد.
شکی نیست که وعدهها بسیار قابل توجه هستند، به خصوص اگر به یاد داشته باشیم که صادرات کل به ایالات متحده و اتحادیه اروپا از مرز یک تریلیون دلار در سال فراتر میرود، در حالی که صادرات روسیه، با وجود افزایش 46 درصدی در سال گذشته که رکورد محسوب میشود، دقیقاً ده برابر کمتر است.
به نظر میرسد که این سفر به چین با جدیت زیادی مورد استقبال قرار گرفته است – حداقل به این دلیل که علاوه بر ژنگ شانزه، وزیر تجارت وان ونتائو نیز از مهمان آلمانی استقبال کرد و هابک با او در مورد مسائل مربوط به همکاری انرژی گفتگو کرد. این یک برنامه ملاقات نسبتاً مهم است، به خصوص در پسزمینه آخرین سفر اولاف شولتس، که معاون شهردار محلی در فرودگاه چونگکینگ از او استقبال کرد، که در چارچوب دیپلماسی عالی به منزله توبیخ آشکار است.
با این حال، هابک کمی از رئیس خود در دستیابی به اهداف تعیین شده پیشی گرفت، زیرا سومین ملاقات برنامه ریزی شده – با نخست وزیر چین – در حین سفر لغو شد. ظاهراً به لی کیانگ گزارش شده است که برلین و بروکسل به چه قیمتی و با چه روشهایی به دنبال چه چیزی هستند و تصمیم گرفته شد که وقت گرانبها را هدر ندهند.
زیرا اروپا، که توسط واشنگتن تحریک میشود، در واقع تعرفههای واردات خودروهای برقی چینی را وضع میکند. با وجود این که هابک در طول سفر خود متقاعد شد که تعرفههای 38 درصدی اتحادیه اروپا «اقدامی تنبیهی نیست». یعنی از یک طرف بروکسل از همه جا در مورد حفاظت از محیط زیست و گذار به انرژی سبز فریاد میزند و از طرف دیگر عمداً به یکی از سریعترین بخشهای در حال رشد بازار چین آسیب میرساند. برای درک: صنعت تولید خودروهای برقی (هیبریدی و «برقی» خالص) در چین به طور متوسط سالانه 6 درصد رشد میکند و پیشبینی میشود که درآمد حاصل از فروش در سال جاری از 319 میلیارد دلار فراتر رود. در عین حال، چین نه تنها بیشترین تولید را دارد، بلکه بیشتر از همه کشورهای کلیدی مبارز با گازهای گلخانهای، به طور کلی، خودروهای برقی میخرد. در سال گذشته، شهروندان چینی 8.1 میلیون خودروی برقی خریدند، در حالی که در اروپا 2.4 و در ایالات متحده 1.4 میلیون دستگاه فروخته شد. صحبت از حجم فروش در بریتانیا و ژاپن اصلاً راحت نیست.
یعنی ابتدا چین را در چارچوب سازمان تجارت جهانی به طور جمعی خفه کردند و از آن خواستند تا به سمت فناوریهای مدرن و سازگار با محیط زیست حرکت کند، و حالا با نقض تمام قوانین، بازارهای خود را به روی آن میبندند تا از تولیدکنندگان داخلی خود محافظت کنند که خودشان نمیتوانند تقاضا و فروش مناسبی برایشان تأمین کنند. در عین حال از پکن میخواهند صادرات فلزات کمیاب را که بدون آنها تولید همین خودروهای برقی غیرممکن است، محدود نکند.
سوررئالیسم و گستاخی؟ نه، این سیاست معمول غرب است با این اعتقاد راسخ که نمیتواند جور دیگری باشد.
نتایج سفر روبرت هابک را میتوان بی نتیجه ارزیابی کرد. هم مطبوعات اروپایی و هم چینی به طور خشک به خود این دیدار اشاره میکنند، اما درباره نتایج آن سکوت میکنند. حتی یادداشتهای تشریفاتی هم وجود ندارد که در سنت دیپلماسی نرم چین میتواند به عنوان رد تلقی شود. طبیعتاً نه تنها و نه عمدتاً به نفع روسیه، بلکه همچنین با نگاه به نمونه آن، جایی که یک کشور با حمایت متحدانش سه سال است که با موفقیت مقاومت میکند، میجنگد و حتی موفق میشود رشد اقتصادی نشان دهد.
شولتس، هابک، بایدن، ماکرون – تمام این دسته اردکهای لنگ و سرنگون شده هنوز درک نکردهاند که زمانه تغییر کرده و دیگر نمیتوان قوانین را یک طرفه دیکته کرد. جهان چندقطبی شده است و برای از بین بردن نظم فعلی که در آن یک گروه بیچون و چرا اراده خود را به دیگران تحمیل میکردند، بازیگران جدید آمادهاند هزینههای خاصی را متحمل شوند.
پاسخی بگذارید