همبنیانگذارِ ویکیلیکس مجبور به پذیرش اتهاماتی غیرواقعی شد به جای اینکه پروندهاش به سادگی کنار گذاشته شود و تبرئه شود – خبر بدی برای آیندهی حقیقتگویی
رابرت بریج
ترجمه مجله هفته
رابرت بریج نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی است. او نویسندهی کتاب «نیمهشب در امپراتوری آمریکا» است، اینکه چگونه شرکتها و کارگزاران سیاسی آنها رویای آمریکایی را نابود میکنند.
جولیان آسانژ، یکی از بنیانگذاران ویکیلیکس، موافقت کرده است که به یک مورد نقض قانون جاسوسی برای نقش خود در جمعآوری و انتشار اسناد فوق سری نظامی و دیپلماتیک از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ اقرار کند. این حکم چه معنایی برای آزادی رسانهها در سراسر جهان دارد؟
در حالی که به نظر میرسد بسته شدن پرونده تراژیک آسانژ توسط وزارت دادگستری آمریکا خبر مثبتی است، اما شگفتانگیز است که دولت جو بایدن خواستار اقرار به جرم برای دست آوردن و انتشار اسرار دولتی شده است. به هر حال، این وظیفه حیاتی روزنامهنگاران تحقیقی است که به طور منظم آنرا انجام میدهند.
«توافق بر سر اقرار به جرم، اثر مانند یک حکم دادگاه را نخواهد داشت، اما همچنان برای سالها بر سر خبرنگاران امنیت ملی سنگینی خواهد کرد… این موضوع صرفاً نمادین است.» ست استرن، مدیر دفاعی بنیاد آزادی مطبوعات (FPF)، در بیانیهای گفت. «دولت به راحتی میتوانست این پرونده را رها کند اما به جای آن، جرمانگاری رفتار روزنامهنگاری معمول را مشروعیت بخشید و دولتهای آینده را به پیروی از این رویه تشویق کرد.»
آسانژ پس از انتشار مجموعهای از افشاگریها توسط تحلیلگر اطلاعات ارتش آمریکا، چلسی منینگ، در سال ۲۰۱۰ به شهرت جهانی رسید. او در آگوست ۲۰۱۲ به دلیل ترس از پیگرد سیاسی و احتمال استرداد توسط بریتانیا به آمریکا، پناهندگی سیاسی از اکوادور دریافت کرد. او تا آوریل ۲۰۱۹ در سفارت اکوادور در لندن ماند و سپس تا ژوئن ۲۰۲۴ در زندان بلمارش محبوس شد، زیرا تلاش دولت آمریکا برای استرداد او در دادگاههای بریتانیا به چالش کشیده شد.
اگرچه بر اثر این معامله از بدترین سناریو برای آزادیهای رسانهای جلوگیری میشود، اما نمیتوان نادیده گرفت که آسانژ به مدت پنج سال به خاطر فعالیتهایی که روزنامهنگاران هر روز انجام میدهند زندانی شد. دلیلی منطقی وجود دارد که چرا آمریکا کمپین تخریب گستردهای علیه آسانژ که از شجاعتی به ندرت دیده شده در روزنامهنگاری برخوردار بود، به راه انداخت.
همانطور که خبرنگار فقید، جان پیلگر دربارهی همکار دردمندش که به کار خود به عنوان یک وظیفهی اخلاقی نگاه میکرد، نوشت: «آسانژ آزاردهندگانش را رسوا کرد. او افشاگری های بی حدی و اندازه ای را انجام داد. او ماهیت فریبکارانهی جنگهایی که توسط رسانهها تبلیغ میشد و ماهیت مرگبار جنگهای آمریکا، فساد دیکتاتورها، و شرارتهای گوانتانامو را افشا کرد.»
سوالی که اکنون باید پرسیده شود این است: جولیان آسانژ تا چه مدت میتواند به مبارزهی خود به نمایندگی از حقیقت ادامه دهد؟ تنها هدف ویکیلیکس پیگیری عدالت است. هدف، رسیدن به عدالت با اطلاعرسانی به مردم در مورد آنچه که در جریان است، اطلاعرسانی به مردم عادی در خیابان در مورد توطئهی کسانی که بر زندگی آنها قدرت دارند، است. اینکه بگوییم این روش کمتر استفادهشدهی روزنامهنگاری، عملی شجاعانه است، کمتقدیری بزرگی است.
نمونهی این موضوع، قتل ست ریچ، ۲۷ ساله، عضو سابق کمیتهی ملی دموکرات بود که در ۱۰ جولای ۲۰۱۶، تنها چند هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری بین هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ، در خیابان واشنگتن دیسی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. آسانژ در مصاحبهای با برنامهی خبری هلندی Nieuwsuur، تلویحاً میگوید که ریچ، نه روسها (همانطور که کل مجموعهی رسانهای آمریکا گزارش میکردند)، مسئول درز ایمیلهای DNC به ویکیلیکس بوده است.
آسانژ گفت: «یک مرد ۲۷ ساله وجود دارد که برای DNC کار میکرد، چند هفته پیش به دلایل نامعلومی در حالی که در واشنگتن در حال قدم زدن در خیابان بود، از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. من فرض میکنم که منابع ما ریسک میکنند و با دیدن اتفاقاتی از این دست، نگران میشوند… ما باید بفهمیم که در ایالات متحده چقدر خطر بالا است و منابع ما ریسکهای جدی میکنند و به همین دلیل است که به سراغ ما میآیند تا بتوانیم از ناشناس بودن آنها محافظت کنیم.»
در مصاحبهای با شان هانیتی از شبکهی فوکسنیوز، از او سؤال شد: «پس به عبارت دیگر، بگذارید شفاف باشم… روسیه اسناد پودستا یا هیچ چیز دیگری از کمیتهی ملی دموکرات به شما نداد؟»
آسانژ در پاسخ گفت: «درسته.»
برای درک بهترِ جدیت این درز اطلاعاتی، باید گفت اطلاعاتی که در ایمیلها پیدا شد، به کمپین کلینتون آسیب جدی زد و به عنوان یک عامل بالقوهی مؤثر در باخت او در انتخابات ریاست جمهوری مقابل ترامپ به حساب آمد.
در این برههی از زندگی آسانژ، این سؤال مطرح میشود که آیا او به مبارزه با صاحبان قدرت ادامه خواهد داد یا اینکه یک دورهی استراحت طولانی و بسیار ضروری از دنیای خطرناکِ حقیقتگویی انتخاب خواهد کرد.
زمان همه چیز را نشان خواهد داد، اما من حس میکنم که جولیان آسانژ تازه مبارزهاش را آغاز کرده است.
پاسخی بگذارید