ایالات متحده در صورت ادامه حمایت چین از جنگ روسیه، به تحریمهای سوئیفت تهدید کرده است، در حالی که زنگ خطر در مورد ابعاد واقعی افزایش قدرت نظامی پکن به صدا درآمده است.
نوشته: فرانچسکو سیسی
منتشر شده در تایمز آسیا
ترجمه مجله هفته
در آستانه سفر رئیس جمهور چین شی جین پینگ به پاریس، امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، با هشدار شدید اعلام کرد که «اروپا در معرض خطر فوری قرار دارد» و «اوضاع به سرعت در حال بدتر شدن است.»
او از جنگ روسیه در اوکراین که اکنون توسط قدرت صنعتی چین حمایت میشود، ابراز نگرانی میکند. ماکرون از تشکیل ارتش اتحادیه اروپا و مداخله مستقیم احتمالی اروپا در اوکراین علیه روسیه حمایت میکند.
عقل سلیم حکم میکند که این پیام را جدی بگیریم. اگر اشتباه کند، ضرر چندانی ندارد، اما اگر حق با او باشد، اروپا میتواند از یک فاجعه تاریخی جلوگیری کند.
صدای مشابهی نیز در آمریکا به گوش میرسد. در اول ماه مه، متیو پاتینگر، معاون سابق مشاور امنیت ملی ایالات متحده، در مقالهای اظهار داشت که چین از خط قرمزی که ایالات متحده در مورد حمایت پکن از جنگ روسیه در اوکراین تعیین کرده بود، عبور کرده است.
پاتینگر یادآوری کرد که باراک اوباما، رئیس جمهور وقت، در سال ۲۰۱۳ خط قرمزی مشابهی را برای سوریه تعیین کرده بود. سوریه آن را نادیده گرفت و اوباما به هشدار خود عمل نکرد.
به گفته پاتینگر، این تردید آمریکا باعث شد ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در سال ۲۰۱۴ کریمه را تصرف کند. در آن زمان نیز ایالات متحده مداخله نکرد.
هفته گذشته، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، از پکن بازدید کرد و گفت که چین باید حمایت نظامی خود از روسیه را متوقف کند، در غیر این صورت با خطر اخراج از سیستم سوئیفت، سیستم پرداخت محور ایالات متحده که در حال حاضر حدود ۹۰ درصد از تمام معاملات مالی جهانی را کنترل میکند، مواجه خواهد شد.
برای چین، بزرگترین قدرت تجاری جهان، این میتواند ضربه سختی باشد که به تجارت و دسترسی به ارزهای خارجی که به شدت به آن نیاز دارد، آسیب میزند. سوال این است: آیا ایالات متحده عمل خواهد کرد و اگر چنین کند، چه کاری انجام خواهد داد؟ یا چین تسلیم خواهد شد و اگر چنین کند، چگونه؟
ممکن است چین تا زمانی که میتواند، یا حداقل تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در اواخر نوامبر، سعی کند از هر دو طرف سود ببرد. بسیاری حدس میزنند که در صورت پیروزی دونالد ترامپ، او می تواند با روسیه و شاید حتی چین معامله کند. پس چرا شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، باید قبل از آن تصمیم بگیرد؟
در غیر این صورت، پکن تلاش خواهد کرد تا تمام تلاش خود را برای کمک به روسیه برای سرپا ماندن و ادامه جنگ در اوکراین انجام دهد. پکن نمیخواهد روسیه پشت سر او و برخلاف منافعش معامله جداگانهای با ایالات متحده انجام دهد.
در ازای عدم توافق با ایالات متحده، مسکو میخواهد کالاهای چینی همچنان به اقتصاد جنگی آن سرازیر شود. مسکو در موقعیتی مناسب برای مذاکره با هر دو چین و ایالات متحده قرار دارد، به خصوص تا زمانی که ترامپ تهدید به لغو سیاستهای بایدن میکند.
در مورد تهدید سوئیفت، پکن میتواند محاسبه کند که چقدر واقعی و پرهزینه خواهد بود. بینالمللی شدن یوآن خطرناک است زیرا میتواند منجر به نرخ ارز دوگانه برای ارز چین، یکی داخلی و دیگری بینالمللی شود. به این معنی است که یوآن میتواند از کنترل بانک مرکزی چین خارج شود.
ممکن است پکن تحت فشار بلینکن و با تشویق برخی مشاوران آمریکایی، مجبور به پذیرش این موضوع ناخوشایند شود.
در عین حال، برای حزب جمهوریخواه و دموکرات ضروری است که در اسرع وقت یک سیاست خارجی مشترک ایجاد کنند. در غیر این صورت، ممکن است در ماههای آینده همه چیز از کنترل خارج شود. شاید هم همینطور شده باشد.
طبق گزارشی با عنوان «همگام با تهدید رو به رشد: افشای ابعاد واقعی هزینههای نظامی پکن» که در آوریل توسط موسسه مطالعاتی امریکن اینترپرایز منتشر شد، چین در حال حاضر در حال شکست دادن ایالات متحده در مسابقه تسلیحاتی است. یافتههای کلیدی این گزارش عبارتند از:
بودجه نظامی اعلامشده پکن نادرست است و به طور مناسب انعکاسدهنده وسعت و دامنه افزایش مستمر و نوسازی گسترده نیروهای مسلح چین نیست.
– با در نظر گرفتن تعدیلات اقتصادی و تخمین هزینههای مناسب اما غیرقابل محاسبه، قدرت خرید بودجه نظامی چین در سال ۲۰۲۲ حدود ۷۱۱ میلیارد دلار آمریکا برآورد میشود – سه برابر رقم اعلامی پکن و تقریباً به اندازه بودجه نظامی ایالات متحده در همان سال.
– برابری هزینههای دفاعی بین ایالات متحده و چین به نفع پکن است. به عنوان یک قدرت جهانی، ایالات متحده باید با اولویتهای رقابتی در منطقه هندو-اقیانوسیه و جاهای دیگر مقابله کند، که باعث میشود بودجه واشنگتن در چندین جبهه توزیع شود. در همین حال، هر یوانی که چین در ارتش خود سرمایهگذاری میکند، به طور مستقیم قدرت رزمی منطقهای آن را در آسیا تقویت میکند.
– جاسوسان آمریکایی تأیید کردهاند که هزینههای دفاعی پکن با هزینههای واشنگتن قابل مقایسه است، اما همچنان سوالاتی باقی است. برآورد ۷۰۰ میلیارد دلاری سالانه هزینههای نظامی چین توسط سرویسهای اطلاعاتی باید شفافتر شود تا درک بهتری از ساختار بودجه نظامی پکن ارائه شود و به بحثهای سیاسی در مورد سرمایهگذاری، شکافها و عدم تعادل در هزینههای دفاعی ایالات متحده اطلاعرسانی کند.
– ۷۰۰ میلیارد دلار قبلاً ۳.۵ برابر هزینههای دفاعی اروپا است. علاوه بر این، هزینههای اتحادیه اروپا بین ۲۸ کشور با اهداف مختلف توزیع میشود که آن را بسیار ناکارآمد میکند. ارتش آزادیبخش خلق چین (PLA) هزینههای تولید صنعتی بسیار پایینتری دارد، به طوری که به ازای هر دلار، بازدهی بیشتری نسبت به ایالات متحده و اتحادیه اروپا به دست میآورد.
– بنابراین، بودجه ۷۰۰ میلیارد دلاری چین احتمالاً کارآمدتر از بودجه بیش از ۸۰۰ میلیارد دلاری ایالات متحده است. علاوه بر این، هزینههای ارتش آزادیبخش خلق چین سریعتر و قابل توجهتر از هزینههای نظامی اروپا و آمریکا افزایش یافته است. ارتش آزادیبخش خلق چین همچنین در حال از بین بردن فسادی است که در گذشته کارایی هزینههای نظامی را کاهش میداد.
– یک ناوشکن چینی ۸۸۸ میلیون دلار قیمت دارد، در حالی که یک ناوشکن آمریکایی ۲.۲ میلیارد دلار قیمت دارد، یعنی تقریباً سه برابر بیشتر. تفاوت در تولید پهپادها و سایر تجهیزات پیشرفته حتی بیشتر است.
نکته قابل توجه این است که چین از بزرگترین ظرفیت صنعتی جهان برخوردار است که می تواند در صورت تمایل به هر کشوری قرض دهد. در مقابل، پایه صنعتی ایالات متحده به مدت چندین دهه در حال کوچک شدن است.
ظرفیت عظیم نظامی-صنعتی چین و کارایی آن در حمایت از روسیه یا هر کشور دیگری که مایل به حمایت از آن باشد، بدین ترتیب عدم تعادلی را ایجاد می کند که برای کشورهای اروپایی که امروز با تهدید روسیه مواجه هستند بسیار خطرناک است و در آینده می تواند حتی خطرناک تر شود.
اگر کشورهای اروپایی این عدم تعادل را برطرف نکنند، خطر می کنند که در برابر باج خواهی های استراتژیک آینده در موقعیتی ضعیف قرار گیرند.
گزارش های حاکی از این است که خوشبختانه کودتا شروع نشده، شکست خورد.