اوکراین در مقابل اسرائیل:
آیا غرب میتواند هر دو را مسلح کند؟
ویلیام ون واگنن، کریدل، ۱۹ مهر ۱۴۰۲ / برگردان: آزاده عسگری
دانش و امید، شماره ۲۰، آبان ۱۴۰۲
مقامات اسرائیلی تنها سه روز پس از آن که مقاومت فلسطین به رهبری حماس حمله نظامی بیسابقهای را علیه ایستگاهها و شهرکهای نظامی اسرائیل از طریق زمین، دریا و هوا آغاز کرد، شروع به التماس به حامیان آمریکایی خود برای تسلیحات بیشتر کردند. پولیتیکو در ۱۰ اکتبر گزارش داد که به گفته یکی از مقامات ارشد پنتاگون، «دولت بایدن در پاسخ به درخواستهای فوری مقامات اسرائیلی برای کمک، به سرعت در حال سرازیر کردن تسلیحات به اسرائیل و ارسال دفاع هوایی و مهمات است.» این مقام ارشد به خبرنگاران گفت: «هواپیماها دیگر پرواز کردهاند.»
در میانه این بحران شتابنده برای دولت اشغالگر، جا دارد تاملی بر یک پرسش مهم داشت: آیا ایالات متحده میتواند تعهد خود را نسبت به دو متحد مهم خود در جغرافیایی دور از هم، در دو درگیری حساس فعلی، به طور همزمان حفظ نماید؟ پاسخ احتمالاً منفی است. واشنگتن، در حالی که با بدهی ملی بیرون از کنترل و تورم فزاینده روبهروست، تا کنون بیش از ۱۰۰میلیارد دلار کمک نظامی به اوکراین برای مبارزه با روسیه اختصاص داده است.
[اما آمریکا] انتظار نداشت که اوضاع به این سمت برود. قرار بود جنگ اوکراین سبکتر شود. درآمدن رقیب روسی از انزوا و از همگسیختگی اقتصادی، یک مشکل بود. اما ایالات متحده ۱۸ ماه بعد، هنوز در تقلا برای حمایت از اوکراین در یک جنگ فرسایشی خونین است. از آن بدتر، حمله بهاری که آنقدر برایش سروصدا کردند و قرار بود اوضاع را تغییر دهد، در رویارویی با برتری قاطع روسیه در توپخانه و موشکهای پیشرفته، بینتیجه مانده است.
پس از عقبنشینی نیروهای روسی از خارکف و خرسون در اواخر سال ۲۰۲۲، اوضاع کمی تغییر کرده است، اما ارتش اوکراین از آن زمان توسط توپخانه روسیه در میدانهایی مانند باخموت نابود شده است. سرهنگ بازنشسته ایالات متحده داگلاس مک گرگور در ماه اوت صراحتاً گفت: «ما فکر میکنیم که اوکراینیها بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار، شاید هم بیشتر کشته و صدها هزار زخمی دادهاند. این حملات اوکراین سفید را کاملاً خونین کرده است.»
این واقعیت تلخ باعث به وجود آمدن چیزی شده است که بیبیسی آن را «ارتش قطععضویهای اوکراین»۱ توصیف کرده است. تنها در نیمه اول سال جاری، حدود ۱۵هزار سرباز به صفوف آن پیوستند که از مجموع افراد قطع عضوی که بریتانیا در طول ۶ سال در جنگ جهانی دوم داشت، پیشی گرفت. در حالی که اوکراین با کمبود شدید نیروی انسانی مواجه است، قدرتهای غربی هم با کمبود تسلیحات برای ارسال به کییف مواجه هستند. دریاسالار راب باوئر۲، عالیترین مقام نظامی ناتو درباره انبار مهمات غرب در سوم اکتبر صراحتاً اعتراف کرد: «کفگیر به ته دیگ خورده است».
به عنوان نشانهای از فشار فزاینده، ایالات متحده شروع به انتقال ۳۰۰هزار گلوله ۱۵۵میلیمتری را، که در اسراییل ذخیره کرده بود، به اوکراین کرد. این مهمات بخشی از برنامه ذخیره جنگی اسرائیل متحدین۳ بود. به گفته یکی از افسران اسرائیلی، «به طور رسمی، همه این تجهیزات متعلق به ارتش ایالات متحده است. با این حال، اگر درگیری وجود داشته باشد، ارتش اسرائیل [نیروهای دفاعی اسرائیل] میتواند برای استفاده از برخی تجهیزات اجازه بگیرد.»
ژنرال پاتریک رایدر۴ سخنگوی پنتاگون مدعی شد که ایالات متحده این انبار گلولههای توپخانه ذخیره شده در اسرائیل را دوباره پر خواهد کرد. اما ایالات متحده توانایی انجام این کار را ندارد، زیرا اوکراین روزانه بین ۳۰۰۰ تا ۶۰۰۰ گلوله استفاده میکند که یک چهارم چیزی است که روسیه [تا به حال] در میدان جنگ استفاده کرده است. سیانان همان موقع گزارش داد که «فشار بر ذخایر تسلیحات – و توانایی پایگاه صنعتی ایالات متحده برای تأمین تقاضا – یکی از چالشهای تعیینکننده پیش روی دولت بایدن است.»
درخواست اسرائیل برای تسلیحات آمریکایی
مجتمع نظامی-صنعتی ایالات متحده به شدت برای تولید سیستمهای تسلیحاتی و سختافزاری با هزینه بالا، مانند هواپیمای جنگی F-35 به ارزش ۴۱۲میلیارد دلار آماده شده است. در حالی که این برنامهها بدون شک به نفع سازندگان سلاحهایی مانند لاکهید مارتین هستند، اما از ارائه تسلیحات ضروری مورد نیاز در مقادیر زیاد برای یک جنگ فرسایشی علیه یک ارتش قدرتمند ناتوان هستند. اکنون که جنگ بین اسرائیل و مقاومت فلسطین آغاز شده است، کی ف نه تنها در مسکو، بلکه در تل آویو هم با یک رقیب روبهروست.
ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در ۹ اکتبر (۱۷ مهر) با ابراز وحشت خود از اینکه حمایت آمریکا و اروپا از اوکراین به سمت اسرائیل تغییر یابد، در شبکه اجتماعی X مدعی شد: «ما اطلاعاتی داریم که به وضوح ثابت میکند روسیه علاقهمند به تحریک جنگ در خاورمیانه است تا منبع تازهای از درد و رنج، وحدت جهانی را از بین ببرد و شکافها و مناقشات را تشدید کند و به روسیه در از بین بردن آزادی در اروپا کمک کند.»
در حالی که اوکراین در واشنگتن از لابی با نفوذی برخوردار است، اما لابی اسرائیل دست بالاتری دارد. بعید به نظر میرسد که اولی قادر باشد تا تلاشهای دومی را برای هدایت تسلیحات محدود ایالات متحده برای دفاع از دولت یهودی متوقف نماید. با توجه به اینکه هیچ ک از اعضای دیگر محور مقاومت، از جمله حزباللـه، سوریه، انصاراللـه، یگانهای حشدالشعبی، واحدهای بسیج مردمی۵ و ایران هنوز به طور رسمی وارد درگیری نشدهاند، این که اسرائیل تنها چند روز پس از درگیری با حماس و جهاد اسلامی فلسطین برای دریافت تسلیحات به آمریکا التماس میکند، برای حامیان دولت اشغالگر نگرانکننده است.
در صورت پیوستن حزباللـه به این نبرد به طور کامل، برنامهریزان اسرائیلی انتظار دارند که جنبش مقاومت لبنان روزانه ۴۰۰۰ موشک از شمال لبنان شلیک کند و هزاران نیروی زبده را برای تصرف شهرها یا پایگاه های نظامی به اسرائیل بفرستد.
درسهایی از جنگ ۲۰۰۶ با حزباللـه
اسرائیل و حزباللـه در سال ۲۰۰۶ نبرد بزرگی با هم داشتند، که ارتش اسرائیل را مجبور کرد برخلاف فلسطینیهایی که روزانه در کرانه باختری و غزه با آنها روبرو میشود، علیه یک مخالف نظامی «متعارف» به جنگ بپردازد. به گفته مت ماتیوز۶ از مؤسسه مطالعات رزمی ارتش ایالات متحده۷، اسرائیل به شکل اسفباری برای مقابله با یک «جنگ واقعی» در آن درگیری آماده نبود.
او خاطرنشان میکند که در نتیجه، مایر دیگان، رئیس موساد۸ و یووال دیسکین، رئیس شینبت۹، به نخستوزیر وقت ایهود اولمرت گفتند: «جنگ یک فاجعه ملی بود و اسرائیل ضربهای مهم را متحمل شد». جنگ ۲۰۰۶ همچنین اتکای اسرائیل به تسلیحات ایالات متحده را، که بازهم برای شکست حزباللـه ناکافی بود، آشکار کرد.
اسرائیل در طول جنگ، دسترسی به ذخیره جنگی اسرائیل متحدین را تقاضا کرد و ایالات متحده تحویل مهمات هدایتشونده دقیق به اسرائیل را سرعت ببخشد. تنها در عرض ۱۰ روز از جنگ، اسرائیل بیشتر ذخایر مهمات خود را استفاده کرد. سالها بعد، در ژوئیه ۲۰۱۴، در جریان عملیات نظامی اسرائیل علیه حماس در نوار غزه، اسرائیل دوباره مجبور شد برای تکمیل گلولههای تانک ۱۲۰میلیمتری و گلولههای روشنایی ۴۰میلیمتری که از نارنجکانداز شلیک میشد، به ذخیره جنگی اسرائیل متحدین تکیه کند.
مشکلاتی که اسرائیل در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۴ با آن مواجه بود، اکنون در صورت اقدام محور مقاومت برای آغاز کارزار در جهت «اتحاد جبههها»، بیشتر خواهد شد. دیوید وورمر۱۰، مشاور دیک چنی معاون رئیسجمهور سابق در امور خاورمیانه، در ۱۰ اکتبر به وال استریت ژورنال گفت: «سناریوی کابوسگونه برای اسرائیلیها این است که یک یا دو هفته بین ۶ تا ۱۰هزار موشک حماس را ساقط کنند و بعد برای متوقف کردن موشکهای حزباللـه چیزی باقی نمانده باشد.»
تهدید موشکی خاموش ایران
اگر ایران به جنگ ملحق شود، وضعیت برای اسرائیل چالشبرانگیزتر میشود، زیرا جمهوری اسلامی دارای ذخایر قابل توجهی از موشکهای میانبرد و کوتاهبرد است که میتوانند به پایگاههای اسرائیل و آمریکا در منطقه برسند. ایالات متحده و اسرائیل اغلب درباره تهدید ادعایی ناشی از برنامه هستهای ایران، علیرغم جهتگیری غیرنظامی آن، هشدار میدهند، اما بهندرت به تهدید ناشی از برنامه موشکی متعارف رو به رشد ایران اشارهای دارند.
اقدامات اسرائیل بهروشنی بیش از حرفهایش بیانگر نگرانیهایش است: در فوریه سال جاری، اسرائیل حمله پهپادی علیه تأسیسات نظامی ایران در اصفهان را انجام داد. به گفته دنی یاتوم، رئیس سابق موساد۱۱، این حمله یک مرکز در حال توسعه موشکهای مافوق صوت را هدف قرار داد که نیویورک تایمز آن را به عنوان «مهمات دوربرد قادر به حرکت تا ۱۵ برابر سرعت صوت با دقت وحشتناک» توصیف کرد.
مقاومت بسیار متفاوت فلسطینی
در سال ۱۹۹۳، زمانی که یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین، توافقنامه اسلو را در زمین چمن کاخ سفید با پرزیدنت بیل کلینتون و نخستوزیر اسرائیل اسحاق رابین امضا کرد، اتحاد جماهیر شوروی تازه ویران شده بود، در حالی که ایران در حال بهبودی پس از جنگ خونین با عراق تحت حمایت ایالات متحده بود که یک میلیون نفر از هر دو طرف را کشت. زمانی که عرفات با پذیرش وعدههای آمریکا و اسرائیل مبنی بر اینکه راه را برای تشکیل کشور فلسطینی در آینده هموار میکنند، توافقنامهها را امضا کرد، فلسطینیها متحدان کمی که بتوانند به آنها تکیه کنند، داشتند و قادر به دیدن مقاصد واقعی تلآویو برای تکهتکه کردن و نابودی ملت فلسطین نبودند.
در جریان اسلو، ایالات متحده و اسرائیل برای استفاده از حرفهای توماس فریدمن، نویسنده نیویورک تایمز که میگفت یک کشور فلسطینی در آینده ایجاد خواهد شد، یک «افسانه مشترک۱۲» ساختند. به گفته فریدمن، این افسانه در حالی که ایالات متحده میتوانست «امیدهای صلح را در آنجا به سختی زنده نگه دارد»، به اسرائیل اجازه میداد تا برای ساخت شهرکهای یهودی به مصادره زمین فلسطینیها ادامه دهد. اما اکنون پس از گذشت بیش از ۴۰ سال، فلسطینیها تنها نیستند. آنها بخشی از یک محور مقاومت در سطح منطقه هستند که برنامههای ایالات متحده و اسرائیل را در تعدادی از کشورهای غرب آسیا شکست داده و در کنار متحدان قابل اعتماد، تجربه بسیار ارزشمندی در جنگ، سازماندهی و برنامهریزی به دست آورده است.
در همین حال، شکستهای متعدد اخیر طرف ایالات متحده همچنان رو به فزونی است: نفوذ جهانی روسیه در طول جنگ نیابتی ایالات متحده در اوکراین افزایش یافت. دشمنان ایالات متحده، چین و روسیه جهان چندقطبی را هنگامی ایجاد کردند که واشنگتن به رویارویی با آنها برخاست. تحریمهای اقتصادی که با هدف فلج کردن روسیه و ایران طراحی شدهاند، تنها باعث تقویت هر دو کشور و انگیزه همکاریهای نظامی آنها شده است. نکته مهم اینکه: امروز روسیه و ایران دارای تواناییهای صنعتی برای تولید نیروی آتش نظامی هستند که ایالات متحده و ناتو نمیتوانند در اختیار متحدان خود در تل آویو یا کییف قرار دهند.
اسرائیل در حال حاضر نبردی را آغاز کرده است که با اعلام جنگ کامل علیه جمعیت غیرنظامی غزه، کشتن بیش از ۱۰۰۰ نفر، از جمله صدها زن و کودک، و مسطح کردن مناطق وسیعی از نوار غزه در حملات هوایی، ممکن است قادر به پایان دادن آن نباشد. برای تل آویو، غزه همیشه هدفی آسان و در دسترس و کیسه بوکسی هنگام نیاز برای نشان دادن قدرت بوده است. اما امروز، با یک گام اشتباه، یک هدفگیری نادقیق موشکی، یا بیش از حد پا دراز کردن، اسرائیل با یک جنگ منطقهای مواجه خواهد بود که قادر به تحمل طولانی مدت آن نیست.
William Van Wagenen: Ukraine vs Israel: can the west arm both?, the Cradle, OCT 11, 2023
1. Ukraine’s army of amputees 2. Admiral Rob Bauer
3. War Reserves Stock Allies-Israel (WRSAI) 4. Pentagon spokesman Brig. Gen.
5. Popular Mobilization Units (PMU) 6. Matt Mathews
7. US Army’s Combat Studies Institute 8. Mossad Chief Meir Degan
9. head of Shin Bet, Yuval Diskin
10. David Wurmer 11. Danny Yatom, a former head of the Mossad
12. shared fiction
گزارش های حاکی از این است که خوشبختانه کودتا شروع نشده، شکست خورد.