توطئه های جدید آمریکا و اسرائیل علیه ایران و سوریه.

توطئه های جدید آمریکا و اسرائیل علیه ایران و سوریه.

آمریکا میخواهد در عراق و سوریه حضور نظامی‌اش را تشدید کند.
با وجود نیاز فوری به کمک رسانی به زلزله زدگان: موشک ها فرودگاه حلب را تعطیل کردند. دمشق اسرائیل را مقصر می داند
نوشته کارین لوکفلد
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته

کمک‌های به زلزله زدگان در سوریه باز هم کاهش خواهد یافت. وزارت دفاع سوریه بامداد سه شنبه اعلام کرد که راکت هایی در ساعات اولیه بامداد به سمت غرب لاذقیه از سوی دریای مدیترانه شلیک شده است که در ساعت ۲:۰۷ بامداد به فرودگاه بین المللی حلب اصابت کرده‌اند.
بنابر ادعای سوریه دیگری از این موشک ها توسط پدافند هوایی سوریه رهگیری شد. به کسی آسیب نرسید، اما خسارت مالی قابل توجهی به فرودگاه وارد شده است، بنابراین فرودگاه مجبور به توقف عملیات کمک رسانی به زلزله زدگان شده.
دمشق اسرائیل را مسئول این حمله دانست. اسرائیل در قبال این اتهامات سکوت می‌کند. با این حال، مقامات ارشد نظامی اسرائیل پیشتر اعلام کرده بودند که در سال های اخیر صدها حمله به سوریه انجام داده اند.
از آنجایی که این حملات بدون تحریک سوریه انجام می شود، برخلاف قوانین بین المللی است.
در برنامه خبر کانال اول تلویزیون حکومتی آلمان گفته شده است که اسرائیل می خواهد از «حضور نظامی دائمی ایران در سوریه» جلوگیری کند. تهران از مسیرهای هوایی «برای تحویل سلاح به متحدان در سوریه و لبنان» استفاده می کند. البته تابحال هیچ مدرکی برای اثبات این موضوع وجود ندارد.
ایران که از بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه حمایت می‌کند، در سال‌های اخیر حضور نظامی خود را در سوریه گسترش داده و گروه‌های شبه‌نظامی محلی را در اکثر مناطق تحت کنترل دولت تحت فرمان خود دارد.
این کشور به همراه عراق و لبنان یکی از اولین کشورهایی بود که پس از زلزله ویرانگر ۱۵ بهمن به سوریه کمک ارسال کرد.
به دلیل آسیب دیدن باندها، عملیات فرودگاه حلب به حالت تعلیق درآمد. این امر کمک های بین المللی به زلزله زدگان حلب و مناطق اطراف آن را متوقف می کند.
به گفته وزارت حمل و نقل سوریه، از زمان وقوع زمین لرزه تاکنون ۹۰ هواپیما با کمک کشورهای عربی و آسیایی در فرودگاه حلب به زمین نشسته اند.
بیشتر ماشین‌ها از امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) و عربستان سعودی وارد شده‌اند.
سال‌ها پس از شروع جنگ در سوریه در سال ۲۰۲۱ کشورهای عربی خلیج فارس از پول و سلاح برای دامن زدن به سقوط دولت سوریه استفاده کردند.
اکنون کشورهای ثروتمند خلیج فارس نوعی «دیپلماسی زلزله» را آغاز کرده اند.
آنها از وضعیت اسفبار مردم به عنوان فرصتی برای کمک کردن استفاده می کنند و در عین حال علاقه خود را به عادی سازی مجدد تماس ها با دمشق نشان می دهند.
اگرچه ایالات متحده و اتحادیه اروپا بخشی از تحریم‌های خود را برای تسهیل کمک‌های زلزله‌زده به مدت شش ماه به حالت تعلیق درآورده‌اند، اما همچنان در مسیر مقابله با دمشق هستند.
ژنرال مارک میلی، فرمانده کل ارتش آمریکا روز یکشنبه از یک پایگاه نظامی آمریکا در شمال شرق سوریه بازدید کرد. ایالات متحده رسماً ۹۰۰ سرباز آمریکایی در سوریه دارد که قرار است به عنوان محافظت در برابر شبه نظامیان جهادی «دولت اسلامی» خدمت کنند.
برای دولت دمشق، اشغال کشورشان که شکاف را عمیق تر می کند و مانعی برای رسیدن توافق داخلی سوریه محسوب می شود. وزارت خارجه سوریه به حضور میلی در پایگاه نظامی آمریکا در شمال شرق سوریه که آن را «غیرقانونی» می‌داند، واکنش تندی نشان داد.
در این بیانیه آمده است که این «نقض آشکار حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه» است.
ایالات متحده باید فورا به «نقض سیستماتیک قوانین بین المللی» پایان دهد. میلی پیش از این از اسرائیل دیدن کرده بود و به گفته سخنگوی وی، با سپهبد هرزی هالوی، رئیس نیروهای دفاعی اسرائیل درباره مسائل امنیتی منطقه و «هماهنگی در مقابله با تهدیدات ایران» گفتگو کرده بود.
ژنرال از پایگاه نظامی آمریکا به بغداد رفت و به محمد شیعه السودانی نخست وزیر عراق پیشنهاد ادامه ماموریت و افزایش نیروهای آمریکایی را داد.

اتحاد و همبستگی برای مقابله با تورم

اتحاد و همبستگی برای مقابله با تورم
چهار کشور آمریکای لاتین می خواهند متحدا با تورم مبارزه کنند
نوشته کریستین بتوف
آمریکا ۲۱
ترجمه مجله هفته

آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، رئیس‌جمهور مکزیک، توافق‌نامه‌ای را پیشنهاد کرده است که دولت‌های برزیل، مکزیک، کلمبیا و کوبا ترغیب می‌کند که برای مهار تورم و ایجاد امنیت غذایی همکاری کنند.
به گفته لوپز اوبرادور، یک «جبهه ضد تورم در آمریکای لاتین» با هدف ارتقای مبادلات تجاری و حذف تعرفه ها گمرکی به منظور مبارزه با کمبود و کاهش قیمت کالاهای مهم در کشورهای منطقه ایجاد خواهد شد.
کنفرانس ویدیویی بین سران چهار کشور قرار است در ۵ آوریل برگزار شود.
یک جلسه حضوری نیز برای اواخر آوریل یا اوایل ماه مه در مکزیک برنامه ریزی شده است.
دولت های دیگر مانند بولیوی، شیلی و هندوراس هم می توانند به آنها بپیوندند.
از نظر محتوایی، این توافقنامه استراتژی مبادله کالا را به منظور تسهیل واردات کالاهای گران قیمت و در نتیجه کاهش هزینه مواد غذایی اصلی را در نظر دارد.
لوپز اوبرادور گفت که استراتژی بین دولتی شامل تولیدکنندگان، توزیع کنندگان، تاجران، واردکنندگان، فروشندگان و خریداران نیز می شود.
آلبرتو فرناندز، رئیس جمهور آرژانتین، گفت:
«اگر آرژانتین با افزایش قیمت غیرقابل توجیهی در محصولی مثلا لباس مواجه شود، می تواند به یکی از شرکای خود مانند برزیل مراجعه کند تا آن محصول را با بهای کمتری برای مدتی در ازای کالای محلی ارزان تر دیگر مانند سویا تهیه کند».
در کنفرانس ویدئویی در ۵ آوریل، قرار است سه نکته منعقد شده در این توافق مورد بحث قرار گیرد.
از یک سو باید مقرراتی برای مبادله محصولاتی که در رقابت با یکدیگر نیستند تصویب کرد.
از سوی دیگر، کاغذبازی در خرده فروشی باید کمتر و ساده‌تر سود.
علاوه بر این، تعرفه‌های برخی مواد غذایی بین کشورهای شرکت‌کننده کاهش می‌یابد تا تجارت این محصولات افزایش یابد.
رئیس جمهور بولیوی، لوئیس آرس نیز از این طرح حمایت می کند.
در گفتگوی تلفنی با لوپز اوبرادور، آرس روز جمعه تأیید کرد که موافقت دولت خود را با «طرح کمک متقابل ضد تورم» اعلام کرده است.
وحدت منطقه ای «که اصل همبستگی را در اولویت قرار می دهد» کلید غلبه بر بحران های متعددی است که جهان را تهدید می کند.
به گفته لوپز اوبرادور، مذاکرات با روسای جمهور شیلی، گابریل بوریچ، و هندوراس، شیومارا کاسترو، همچنان معلق مانده است.
اینکه آیا کشورهایی مانند اکوادور و پرو به آن اضافه خواهند شد یا نه، به توافقات پس از اولین دیدارها حواله شده است.
همه کشورهای شرکت کننده از نرخ تورم غیرعادی بالا رنج می برند. آرژانتین (۹۸.۸ درصد)، کوبا (۴۲.۰۸ درصد) و کلمبیا (۱۳.۲۵ درصد) در حال حاضر در آمریکای جنوبی بالاترین رتبه را دارند.

برقراری روابط دیپلماتیک ایران و عربستان با میانجیگری چین

برقراری روابط دیپلماتیک ایران و عربستان با میانجیگری چین
امید در یمن،. ترس در سعودی اینترنشنال.
رسانه های ایرانی و عربستانی از برقراری روابط سیاسی دو کشور خبر میدهند، به‌دنبال سفر بهمن‌ ماه «ابراهیم رئیسی» رئیس جمهوری ایران به پکن، «علی شمخانی» از روز دوشنبه ۱۵ اسفند با هدف پیگیری توافقات سفر رئیس جمهور، مذاکرات فشرده‌ای را به‌منظور حل‌وفصل نهایی موضوعات فیمابین تهران – ریاض با همتای عربستانی خود در چین آغاز کرد.
در پایان این مذاکرات، امروز ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱، بیانیه سه‌جانبه‌ای در پکن با امضای «شمخانی» نماینده رهبری ایران و دبیر شورای عالی امنیت ملی، «مساعد بن‌محمد العیبان» وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و «وانگ ئی» عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست و رئیس دفتر کمیسیون مرکزی امور خارجی حزب و عضو شورای دولتی جمهوری خلق چین صادر شد.

در متن این بیانیه‌ سه‌جانبه آمده است: در پاسخ به ابتکار شایسته جناب شی جین‌پینگ رئیس جمهوری خلق چین در حمایت از گسترش روابط ایران و عربستان سعودی، بر اساس اصل حسن هم‌جواری و با توجه به توافق ایشان با سران دو کشور در میزبانی و حمایت از انجام گفتگو بین جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی و همچنین تمایل دو کشور به حل و فصل اختلافات از طریق گفت‌وگو و دیپلماسی بر اساس پیوندهای برادرانه و با تأکید بر پای‌بندی دو کشور به اصول و اهداف منشور سازمان ملل متحد و منشور سازمان همکاری اسلامی و اصول و رویه‌های بین‌المللی، هیأت‌های جمهوری اسلامی ایران به ریاست امیر دریابان علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی و پادشاهی عربستان سعودی به ریاست مساعد بن محمد العیبان وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی از تاریخ ۱۵ تا ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱ خورشیدی برابر با ۶ تا ۱۰ مارس ۲۰۲۳ میلادی در پکن با یکدیگر دیدار و گفت‌ؤگو کردند.
این بیانیه افزود: جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی با سپاس و قدردانی از جمهوری عراق و سلطنت عمان به خاطر میزبانی گفت‌وگوهای انجام شده بین دوطرف در سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ خورشیدی (۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ میلادی) از رهبری و دولت جمهوری خلق چین برای میزبانی و حمایت از گفت‌وگوهای انجام شده در این کشور و تلاش برای به ثمر نشستن آن تشکر کردند.
این بیانیه سه‌جانبه خاطرنشان شد: در نتیجه‌ گفت‌وگوهای انجام شده، جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارت‌خانه‌ها و نمایندگی‌ها را بازگشایی کنند.
این بیانیه یادآور شد: وزرای امور خارجه دو کشور جهت اجرای این تصمیم و انجام تمهیدات لازم برای تبادل سفرا با یکدیگر ملاقات می‌کنند.
این بیانیه سه‌جانبه عنوان کرد: دو کشور با تاکید بر احترام به حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر در زمینه اجرای موافقت‌نامه همکاری‌های امنیتی امضا شده در تاریخ ۱۳۸۰.۱.۲۸خورشیدی برابر با ۲۰۰۱.۴.۱۷ میلادی و نیز موافقت‌نامه عمومی همکاری‌های اقتصادی، بازرگانی، سرمایه‌گذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان، امضا شده در تاریخ ۱۳۷۷.۳.۶ خورشیدی برابر با ۱۹۹۸.۵.۲۷ میلادی توافق کردند.
این بیانیه افزود: سه کشور اراده قاطع خود را جهت به‌کارگیری تمامی تلاش‌ها برای تقویت صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی اعلام می‌کند.

سیا: ۶ ماه آینده برای اوکراین حیاتی است

سربازان اوکراینی سلاح های ناتو را به گردشگران خارجی خط مقدم می فروشند

کارمندان سرویس امنیتی اوکراین (SBU) و دادستان ها برای تحقیق در مورد سرقت اسلحه و مهمات از واحدهای نیروهای مسلح اوکراین مستقر در بخش کوپیانسک وارد شهر کوپیانسک در منطقه خارکف شده اند.
آندری ماروچکو، کارشناس نظامی و سرهنگ بازنشسته شبه نظامیان خلق جمهوری خلق لوگانسک با استناد به داده های اطلاعاتی روسیه به تاس گفت:
نیروهای امنیتی اوکراین در یافتند که چندین افسر لجستیکی و تسلیحاتی ارتش اوکراین مدتهاست که تعداد زیادی از سلاح ها و مهمات را که ظاهراً در عملیات جنگی گم شده اند در آمار و ارقام خود از قلم انداخته‌اند که در واقع آن ها را به خارجی هایی که در پوشش نیروهای داوطلب از منطقه رزمی بازدید میکنند به فروش رسانده‌اند.
همچنین مشخص شد که نه تنها اسلحه های کوچک فروخته شده است، بلکه سیستم های ضد هوایی قابل حمل توسط انسان و همچنین خمپاره انداز هایی که کشورهای ناتو به اوکراین ارسال کرده اند نیز به خارجی ها فروخته شده است.

سیا: ۶ ماه آینده برای اوکراین حیاتی است
رئیس سیا: ماه های آینده برای اوکراین حیاتی خواهد بود
ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا آمریکا گفت: شش ماه آینده برای درگیری در اوکراین بسیار حیاتی خواهد بود. او در یک جلسه کنگره به کلمه گفت: «در زمینه داده های شناسایی، چند ماه آینده – چهار، پنج، شش – در میدان نبرد در اوکراین حیاتی خواهد بود.»
در این دوره، سیا روی موفقیت های تاکتیکی نیروهای مسلح روسیه حساب باز کرده است.

دبیر شورای امنیت اوکراین: تعداد اوکراینی هایی که خواستار مذاکره و گفتگو با روسیه هستند هر روز بیشتر می شود.
الکسی دانیلوف، دبیر شورای امنیت ملی اوکراین در برنامه ای تلویزیونی Govorit Veliky Lviv (لووف بزرگ صحبت می کرد) گفت: «من شنیدم که شخص خاصی از منطقه لووف می گوید مذاکره لازم است، باید بنشینید و مذاکره کنید. »
به گفته دانیلوف، که به لجام گسیختگی لفظی متعدد هم علیه روسیه و هم علیه اوکراینی های روسی زبان معروف است، در ادامه مدعی شد که تمام روز افزون و مردم اروپا به مذاکره را به شدت نگران می کند. او توضیح داد:
«توجه داشته باشید که تعداد این افراد بیشتر و بیشتر می شود. این یک گرایش بسیار خطرناک است که حتی مردم غرب اوکراین هم در مورد چنین چیزهایی صحبت می کنند.»


روسیه: آژانس بین المللی انرژی اتمی گلوله باران نیروگاه هسته ای زاپاروژیه توسط اوکراین را نادیده میگیرد.
متأسفانه، رافائل گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نتوانست گزارشی غیرسیاسی در مورد وضعیت اوکراین، به‌ویژه نیروگاه هسته‌ای زاپاروژیه ارائه کند. این را میخائیل اولیانوف، سفیر روسیه در این سازمان بین المللی در وین گفت. او در بیانیه خود که در سایت وزارت خارجه روسیه منتشر شده، آمده است:
«ما گزارش غیرعلنی و منتشر شده رئیس آژانس درباره وضعیت ایمنی هسته‌ای، ایمنی فیزیکی و تضمین‌های مربوط به آن در اوکراین را با دقت مطالعه کردیم. متأسفانه باید گفت که علیرغم تلاش‌ها برای دادن ظاهری صرفاً فنی به این اسناد، دبیرخانه باز هم نتوانسته غیرسیاسی بودن آنها را تضمین کند.»
به گفته اولیانوف، دبیرخانه آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنان اطلاعات ارائه شده از سوی طرف روسی در مورد گلوله باران نیروگاه هسته ای زاپاروژیه توسط اوکراین را نادیده می گیرد. وی پیامدهای خطرناک را اینگونه توضیح داد: «این حملات منبع اصلی خطر از نظر امنیت هسته ای و امنیت فیزیکی هسته ای برای این بزرگترین تاسیسات هسته ای در اروپا است.»
علاوه بر این مسکو در این گزارش تشخیص می‌دهد که تلاش های روسیه برای تضمین ایمنی در نیروگاه هسته ای زاپاروژیه یا اصلاً ذکر نمی شود یا فقط در چارچوب همکاری با آژانس اتمی در مورد آن صحبتی به میان می‌آید و این برای روسیه بسیار ناامید کننده است نشان می‌دهد که گزارشات کاملا یک سویه و به نفع غرب می باشد.

در گرجستان مایدانی دیگر در راه است!

در گرجستان مایدانی دیگر در راه است!

دولت گرجستان قانون شفافیت را پس گرفت – رسانه های غربی هجوم به پارلمان را پنهان می کنند.

دولت گرجستان پس از اعتراضات گسترده سازماندهی شده قانون پیشنهادی خود را برای شفافیت بیشتر آژانس های خارجی و ان جی او ها پس گرفت. این اتفاقات با دخالت‌های خارجی همراه است و یادآور وقایع مایدان اوکراین در سال ۲۰۱۴ می باشد، این در حالیست که رسانه‌های آلمانی هجوم به پارلمان گرجستان را یا پنهان میکنند یا بسیار بی اهمیت جلوه دادند.
گرت ایون اونگار
مجله هفته
دولت گرجستان پیشنهاد قانونی را که خواستار شفافیت بیشتر نهادهای سیاسی و فرهنگی در این کشور بود را پس گرفت.
در حالی که اعتراضات علیه قانون شفافیت به شکلی برنامه ریزی شده در روزهای اخیر به شدت افزایش یافته است دولت گرجستان تصمیم گرفت که این قانون را کنار بگذارند و تسلیم فشار خیابان شود.
همانطور که پیش‌بینی می‌شد این اعتراضات همچنان ادامه خواهد یافت این روند از چند جنبه قابل توجه است، بار دیگر نشان می‌دهد که رسانه‌های آلمانی یکسویه از وقایع جهان و با منافع خاصی گزارش می دهند.
خطر تکرار وضعیت جنگ داخلی اوکراین که در سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاد و منجر به کودتا علیه دولت قانونی اوکراین شد و سر آخر به یک جنگ داخلی منجر گردید اکنون در این کشور منطقه قفقاز نیز وجود دارد.
سقوط دولت کنونی گرجستان به نفع اتحادیه اروپا خواهد بود، زیرا دولت تحت نخست وزیری ایراکلی غریباشویلی در تلاش است سیاست سازش و نزدیکی با روسیه را اتخاذ کند.
گرجستان از ارسال تسلیحات به اوکراین امتناع می ورزد و اخیرا علاقه بسیار کمتری به عضویت در ناتو نشان داده است.
با این سیاست ها، دولت گرجستان نشان داده است که با تفکر بلوک غرب و پروژه گسترش روزافزون حوزه نفوذ اتحادیه اروپا و ناتو مخالف است.
نقطه شروع این شورش ها پیش نویس قانونی حزب حاکم «رویای گرجستان» بود که بر اساس آن سازمان هایی که بیش از ۲۰ درصد منابع مالی خود را از خارج دریافت می کنند، میبایستی منابع مالی خود را رسماً و بدون پرده‌پوشی اعلام کنند. قوانین مشابهی از جمله در روسیه و ایالات متحده آمریکا وجود دارد.
بر طبق این قانون افراد و رسانه هایی که نماینده دولت های خارجی هستند یا توسط این کشورها تامین مالی می شوند می بایستی در شبکه های اجتماعی قابل شناسایی باشد و این روند میتواند آنها را در میان مردم و مخاطبان شبکه های اجتماعی بی اعتبار کند.
اعتراضات علیه این قانون به صورت خودجوش آغاز شد و تعداد شرکت کنندگان بلافاصله زیاد شد. رسانه ها از ۱۵ هزار شرکت کننده صحبت به میان آوردند. اعتراضات در روز اول اوج گرفت. پلیس از ماشین آب پاش و گاز اشک آور استفاده کرد.


رسانه های آلمانی نیز در این باره گزارش می دهند. با این حال، آنها در مورد هجوم و حمله تظاهرکنندگان به پارلمان گرجستان سکوت می کنند.
تصاویری که در تلویزیون روسیه نشان داده می شود که تظاهرکنندگان در تلاش برای ورود به ساختمان پارلمان هستند در رسانه‌های آلمانی تقریباً قابل مشاهده نیستند. تصاویر در عین حال نشان میدهند که چگونه تظاهرکنندگان دست حمله و تخریب اموال عمومی و پارلمان می زنند.
سکوت رسانه های آلمانی در این مورد نشان از جانبداری آنهاست.
وقتی که تظاهرکنندگان به کنگره آمریکا و یا در آنچه که بعداً به طوفان رایشس‌تاگ در برلین در سال ۲۰۲۰ معروف شد حمله کردند همین رسانه های آلمانی اعلام کردند که هسته دموکراسی مورد حمله قرار گرفته است.
اکنون این رسانه ها تلاش تظاهرکنندگان گرجی برای تحت کنترل درآوردن پارلمان گرجستان را پنهان می کنند.
این امر استاندارد دوگانه را در گزارشگری آلمانی روشن می کند. جانبداری رسانه های آلمانی از حد نیز گذشته است آنها حتی ادعا می کنند که پیش نویس این قانون توسط روسیه به گرجستان دیکته شده است.روسیه در سال ۲۰۱۲ قانون مشابهی را تصویب کرد. با این حال، این تنها نیمی از حقیقت است.
روسیه این قانون را پس از آن وضع کرد که ایالات متحده قانون گزارش ۱۹۳۸ را مجدداً فعال کرد که در ابتدا نفوذ آلمان فاشیست بر افکار عمومی ایالات متحده را هدف قرار می داد اما اکنون علیه رسانه های روسی به کار گرفته می شد.
این پیش زمینه به طور کامل توسط رسانه‌های آلمانی لاپوشانی می شود همچنین در گزارش آنها کاربردهای مختلف این قوانین در ایالات متحده و روسیه نیز با سکوت برگزار می شود. این در حالی است که قوانین مشابه در اتحادیه اروپا مدتهاست که وضع شده و اجرا می شود گویا برچسب زدن اجباری در حال حاضر در اروپا به شدت رایج است.
در عوض، گزارش‌های رسانه‌های آلمانی اشاره می‌کنند که از قانون روسیه برای اعمال فشار بر سازمان‌های غیردولتی و «گزارش‌دهی مستقل» در روسیه و ایجاد مزاحمت برای سازمان‌های مربوطه استفاده می‌شود.
البته شواهدی برای این امر ارائه نمیشود. چرا؟ زیرا این اتهام ها با تصویری که رسانه های آلمانی از روسیه ترسیم می کنند، مطابقت دارد.
واقعیت این است که رسانه ها و سازمان های طبقه بندی شده به عنوان «عوامل خارجی» می توانند و مجازند در روسیه به کار خود ادامه دهند. طبقه بندی به عنوان «عامل خارجی» به طور خودکار منجر به طبقه بندی «افراطی» یا جاسوس خواندن آنها نمی شود.
فقط سازمان هایی که نظم دولتی در روسیه را به رسمیت نمی شناسند به عنوان افراط گرا طبقه بندی می شوند.
به عنوان مثال، مرکز لیبرال مدرن در روسیه به عنوان افراط گرا طبقه بندی شده و ممنوع شده است.
این مرکز فعالانه در امور داخلی روسیه مداخله کرد و آشکارا به دنبال جایگزینی چیزی بود که آن را «سیستم پوتین» می خواند. فعالیت های این مرکز آشکارا با هدف براندازی بود و به همین دلیل به دلایل قابل درک ممنوع شد.
در این نکته شکی نیست که دولت گرجستان از ترس اینکه شرایط مشابهی مانند کودتای اوکراین در سال ۲۰۱۴ در این کشور هم به وقوع بپیوندد از ارائه این قانون به مجلس عقب‌نشینی کرد.
زیرا که این شبهه وجود دارد که تظاهرات از بیرون کنترل می شود و هدف آن یک انقلاب رنگی بر پایه مایدان باشد.
تاکنون این اقدام به کاهش اعتراضات منجر نشده است. این نیز مشابه با آنچه در اوکراین در سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاد است.
بسیار بعید به نظر می‌رسد قانونی که مستقیماً بر شرایط زندگی شهروندان تاثیری ندارد و تغییری در وضعیت آنها به وجود نمی آورد و وضع زندگی آنها را بدتر و یا بهتر نمی‌کند بدون حمایت یک دست خارجی بتواند چنین وسعت گسترده‌ای که در گرجستان یافته است را پیدا کند.
اگر شما رسانه های بزرگ آلمانی را تعقیب کنید در مقالات آنها این استدلال را مشاهده می کنید که گویا تظاهرکنندگان گرجی از خود در برابر نفوذ ادعایی روسیه در کشورشان دفاع می کنند. بحث در کل ناسازگار است. سیر وقایع این ناهماهنگی را به منصه ظهور می رساند.
نکته مهم اینجاست که نباید فراموش کنیم که قانون پیشنهادی دولت به منظور افشای منابع مالی ان جی اوها و نهادهای است که توسط کشورهای خارجی حمایت مالی می‌شوند و این در وهله اول شامل کشورهای غربی است زیرا آنها از نهادهای طرفدار خود در این کشورها حمایت مالی میکنند روسیه در گرجستان از نهادی حمایت مالی نمی کند و ترس و واهمه‌ای از این قانون ندارد.
این امر به وضوح نشان می دهد که آن طور که رسانه های آلمانی ادعا می کنند، موضوع حمایت از آزادی مطبوعات نیست، بلکه اعتراضات علیه افشای دستکاری و نفوذ سازمان های غربی در نهادها و رسانه ها و مطبوعات است.
عجبا که معترضان به شفافیت مالی اعتراض دارند. آنها نمی خواهند روشن شود که کدام سازمان های فعال در گرجستان برای کار خود از خارج از کشور پول دریافت می کنند.
بعید است که چنین اعتراضات گسترده ای که در چند روز گذشته در گرجستان دیده شده است، به طور خودجوش در این زمینه ایجاد شود.
یکی دیگر از موارد مشابه با کودتای مایدان، نمادگرایی فراگیر اتحادیه اروپا است. این امر دخالت و کنترل از بیرون را آشکار می کند.
اما چیز دیگری قابل توجه این است: مشابه تظاهرات مایدان در اوکراین در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴، این تظاهرات به عنوان بیان آرزوی گرجی ها برای آزادی و دموکراسی مطرح میشود.
اینکه آیا اکثریت جامعه گرجستان بر این باورند که اتحادیه اروپا طرفدار آزادی، دموکراسی و رفاه است، با توجه به روند و توسعه سیاسی اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر می‌توان محل تردید باشد.
اتحادیه اروپا برای سرکوب افکار مخالف به سانسور متوسل می شود، نظامی سازی و تسلیح مجدد را ترویج می کند و دیپلماسی و گفتگو را به عنوان ابزاری برای حل منازعه رد می کند.
اتحادیه اروپا چشم خود را روی تحولات نگران کننده اوکراین به سمت دیکتاتوری سالهاست که بسته است.
(اتحادیه اروپا پیمانهای که خود پیشنهاد و امضا کرده را آگاهانه زیر پا می‌گذارد تا میلیتاریسم در اوکراین را تقویت کند مانند پیمانهای مینسک یک و دو و حتی به این کار اعتراف هم می کند. مرکل سلام میرساند مترجم)
با توجه به توسعه اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر، توصیف آنها به عنوان پناهگاه دموکراسی و ارزش‌های غربی کاملاً غیرقابل باور است.
حزب حاکم رویای گرجستان که در تلاش برای دستیابی به روابط متوازن با روسیه است، در سال ۲۰۱۹ با اکثریت زیادی دولت را بدست گرفت و ۸۱ کرسی از ۱۵۰ کرسی را در اختیار دارد. او نماینده اکثریت است. روند نزدیکی به روسیه خواسته شهروندان گرجستان است و مشروعیت یافته است.
بجز حوزه خاصی از شهروندان که بر این باورند که کشورهای غربی طرفدار دموکراسی و مدافع ارزش‌های لیبرال هستند کمتر کسی در گرجستان به این ادعاها باور دارد.
برعکس، کشورهای غربی مدعی مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر هستند تا بتوانند منافع خود را در آنجا تثبیت کنند.
شواهد نشان می دهد که این اتفاق اکنون در گرجستان نیز در حال رخ دادن است. با توجه به تحولات که در اروپا، اتحادیه اروپا و ناتو در حال اتفاق افتادن است این احتمال وجود دارد که گرجستان از حوزه نفوذ اروپا خارج شود.می توان فرض کرد که غرب این را نخواهد پذیرفت و مانند اوکراین قصد دارد یک دولت دست نشانده دوست اتحادیه اروپا را در گرجستان نیز مستقر کند.
غرب با این کار تمام اشتباهاتی را که در اوکراین مرتکب شد تکرار می کند و همچنان به دنبال بی ثبات کردن قاره اروپا است.

در دام رؤیاهای هژمونی – مالیشف – ا. م. شیری

در دام رؤیاهای هژمونی

 

ولادیمیر مالیشف (VLADIMIR MALYSHEV)

ا. م. شیری

هنگامی که جایگاه ممتاز در نظم بین‌المللی ناپدید می‌شود…

مجلۀ آمریکایی «فارن افرز» (Foreign Affairs) مقالۀ جالبی منتشر کرده است. مقاله را اندرو باسویچ، استاد بازنشستۀ روابط بین‌الملل و تاریخ در دانشگاه بوستون، رئیس هیئت مدیرۀ مؤسسۀ کوئینسی مسئول مدیریت دولتی نوشته است. این مقاله هشداری است برای طبقۀ حاکم آمریکا که «به دام رؤیاهای دروغین افتاده است».

این افسانه که رایش سوم و ژاپن را ایالات متحده شکست داد، با دقت در ناخودآگاه آمریکایی‌ها القاء شده است. در نتیجه، «این دو رویداد در تخیل جمعی کشور ادغام شد… رهبری جهانی ایالات متحده در سایۀ قدرت نظامی برتر، به یک امر ضروری تبدیل گردید».

باسویچ می‌نویسد: «در واقعیت امر، حصول پیروزی دشوار در سال ۱۹۴۵… منبع توهم بود. در دهه ۱۹۶۰، جنگ پرهزینه و تفرقه‌انگیز ویتنام عملاً این توهمات را از میان برداشت. نابودسازی کمونیسم در اواخر دهۀ ۱۹۸۰ برای مدتی آن‌ها را احیا کرد. ماجراجویی‌های واشینگتن پس از ۱۱ سپتامبر، زمانی که «جنگ جهانی علیه تروریسم» را به راه انداخت، بار دیگر ادعاهای برتری نظامی ایالات متحده را به‌عنوان یک توهم نشان داد».

باسویچ تقریباً تمام جنگ‌هایی را که ایالات متحده در سال‌های اخیر به راه انداخته، ویرانگرانه ارزیابی می‌کند. اندیشیدن به رفتار و پیامدهای جنگ‌های آمریکا (و مداخلات مخفیانۀ مختلف) از سال ۱۹۵۰ تا کنون، به معنای مواجهه با سابقۀ هولناک بی‌احتیاطی، بدعهدی و افراط‌گری است‌».

نتیجۀ همۀ این جنگ‌ها «هدر دادن ثروت عظیم آمریکا و جان هزاران آمریکایی (علاوه بر جان صدها هزار غیرآمریکایی) بود. بنا به برآورد پروژۀ هزینه‌های جنگ دانشگاه براون، تلاش‌های نظامی ایالات متحده از ۱۱ سپتامبر تا کنون حدود ۸ تریلیون دلار هزینه داشته است. این مبلغ ده‌ها برابر بیشتر از مبلغی است که برای اجرای ابتکار بسیار تبلیغ شدۀ بایدن تحت عنوان «ساختن آمریکای بهتر» تصویب شده است.

نویسندۀ مقاله جنگ ایالات متحده در عراق را «یک شکست» و جنگ در افغانستان را اقدامی گستاخانه می‌خواند که در نهایت به هرج و مرج و خروج تحقیرآمیز نیروهای آمریکا در سال ۲۰۲۱ ختم شد». وی، سیاست آمریکا در قبال حوادث اوکراین را نیز مورد انتقاد قرار می‌دهد. او معتقد است که این سیاست می‌تواند به «انتقام فاجعه‌بار» ختم شود.

باسویچ یادآوری می‌کند که سیاست ایالات متحده در طول جنگ سرد، بر سند فوق سرّی «شورای امنیت ملی-۶۸» که در سال ۱۹۵۰ توسط بخش برنامه‌ریزی سیاست وزارت خارجه ایالات متحده تنظیم شد، مبتنی بود. واشنگتن امروز همچنان به مفاد این سند پایبند است. «این سند دارای بار ایدئولوژیک، حدود و ثغور سیاست ایالات متحده را در طول جنگ سرد تعیین می‌کرد. در این سند جامعۀ آزاد در مقابل «جامعۀ برده‌داری» اتحاد شوروی که خواستار «اعمال سلطه بر همۀ مردم در داخل کشور شوروی بدون استثناء» همراه با «تسلط بر همۀ احزاب کمونیست و همۀ دولت‌های تحت نفوذ شوروی بود، قرار داده شده بود»… سند فوق سرّی «شورای امنیت ملی-۶۸» هژمونی آمریکا را توجیه می‌کرد».

اکنون این فرضیه‌ها دیگر کارایی ندارند. و نتایج تلاش‌ها برای برقراری هژمونی آمریکا «در بهترین حالت مبهم بود».

تبلیغ گستردۀ «پایان تاریخ» به نظم تک قطبی منجر شد که در آن تنها ابرقدرت به عنوان نماد «ملت بی‌بدیل» پدیدار شد. امروزه، چنین عباراتی در همان دستۀ «برتری انسان سفیدپوست» یا «جنگ برای پایان دادن به همۀ جنگ‌ها» جای می‌گیرند. این فقط شوخی به نظر می‌رسد. با این وجود، این عبارات انعکاسی از سرمستی است که پس از سال ۱۹۸۹ گریبان نخبگان سیاسی آمریکا را گرفت. هرگز هیچ کشوری به اندازۀ ایالات متحده پس از جنگ سرد آشوب ایجاد نکرده است».

امروز ایالات متحده اگرچه با «مشکلات فزاینده» مواجه است، همچنان از سند فوق سرّی «شورای امنیت ملی-۶۸» پیروی می‌کند. باسویچ در میان این چالش‌های پیش روی آمریکا، «ظهور چین… از دست دادن کنترل مرز جنوبی ایالات متحده… افزایش سرسام‌آور مرگ‌های ناشی از مواد مخدر… آشوب داخلی ناشی از قطب‌بندی در امتداد خطوط نژادی، قومیتی، اجتماعی-اقتصادی، حزبی و مذهبی» را فهرست می‌کند.

همۀ این‌ها ناشی از عدم تمایل آمریکا به فراموش کردن افسانۀ برتری خودساختۀ خود بود. «استراتژی کلان ایالات متحده در پیچ و خم تناقضات ناشناخته غرق شده است. مهمترین آن‌ها اصرار واشنگتن بر این است که ایالات متحده باید از یک الگوی رهبری نظامی جهانی حتی در صورتی که از اهمیت این الگو کاسته شود، منابع آن کاهش یابد و چشم‌انداز حفظ موقعیت ممتاز کشور در نظم بین‌المللی ناپدید شود، حمایت کند».

باسویچ از واشینگتن نمی‌خواهد تا از ایدۀ سلطۀ جهانی خود صرفنظر نماید. اما معتقد است که اکنون آمریکا باید قبل از هر چیز بر حل مشکلات داخلی خود تمرکز کند.

«اگر ایالات متحده خانه‌تکانی نکند، شانس کمی برای حفظ رهبری جهانی دارد… واشینگتن فوراً باید از توصیه‌های جورج کنان در سال ۱۹۴۸ پیروی کند. توصیه‌های او را نسل‌های مختلف سیاستمدار برای اجتناب از جنگ غیرضروری، تحقق وعده‌های مندرج در اسناد تأسیس کشور و ایجاد چشم‌انداز زندگی مناسب برای شهروندان عادی نادیده گرفتند و برای شروع، ارتش ایالات متحده باید به یک نیرویی که برای محافظت از مردم آمریکا نه به عنوان ابزار قدرت‌نمایی در جهان تبدیل شود».

این توصیه معقول است. اما، به نظر نمی‌رسد طبقۀ حاکم آمریکا بتواند از «تلۀ رؤیاهای هژمونی خود» خلاص شود.

منبع: بنیادفرهنگ راهبردی

۱۸ اسفند-حوت ۱۴۰۱

 

تاکید شی جین پینگ بر ارتقاء قابلیتهای استراتژیک

شی جین پینگ، رئیس جمهوری خلق چین روز چهارشنبه بر گشودن زمینه های جدید در جهت تقویت راهبردهای ملی یکپارچه و قابلیت های استراتژیک تاکید کرد.

دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست و رئیس کمیسیون نظامی مرکزی چین، این اظهارات را هنگام شرکت در جلسه عمومی هیئت ارتش آزادیبخش خلق و نیروهای پلیس مسلح خلق، در اولین جلسه چهاردهمین کنگره ملی نمایندگان خلق بیان کرد.

وی افزود تحکیم و تقویت استراتژی‌های ملی یکپارچه و قابلیت‌های استراتژیک در ساختن همه جانبه یک کشور سوسیالیستی مدرن و پیشبرد رستاخیز بزرگ ملت چین در همه جبهه‌ها و همچنین دستیابی به اهداف صدمین سالگرد تاسیس ارتش در سال 2027 از اهمیت خاصی برخوردار است.

رهبر چین با تاکید بر هدف به حداکثر رساندن توانایی های استراتژیک ملی چین، خواستار تلاش برای ادغام طرح های استراتژیک، منابع و نقاط قوت در همه زمینه ها شد تا به طور سیستماتیک قدرت کلی کشور برای مقابله با خطرات استراتژیک، حفاظت از منافع استراتژیک و تحقق اهداف استراتژیک ارتقا یابد.

رئیس جمهور شی، خواستار تلاش برای پیشبرد مشترک نوآوری در زمینه علم و فناوری، با تمرکز بر نوآوری مستقل و اصیل، و در نتیجه آن رسیدن به خوداتکایی و قدرت در سطح بالا در علم و فناوری با سرعت بیشتر شد.

وی گفت که قابلیت‌های استراتژیک در زمینه‌های نوظهور باید برای دستیابی به مزیت‌های جدید در توسعه ملی و رقابت‌های بین‌المللی تقویت شود و انعطاف‌پذیری زنجیره‌های صنعتی و تامین باید افزایش یابد.


چرا «دو نشست» امسال از اهمیت فراوانی برخوردار است؟

«دو نشست» چین در سال جاری میلادی در حال برگزاری است و جامعه جهانی توجه زیادی به این رویداد مهم سیاسیِ پرجمعیت‌ترین کشور دنیا معطوف کرده است. این در واقع رویداد مهم دیگری از زمان برگزاری بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست چین محسوب می‌شود. تاثیر بین‌المللی آن بیش از پیش نشان دهنده قدرت نرم جهانی چین است.
دو نشست در حقیقت به مثابه یک پنجره برای جامعه بین‌المللی است تا چین را درک کند؛ پنجره‌ای برای جهان خارج است تا دستاوردهای توسعه چین را بفهمد و البته این رویداد سیاسی صفحه نمایشی متمرکز از برتری‌های نظام سوسیالیستی با ویژگی‌های چینی به حساب می‌آید.
افراد حرفه‌ایِ دنیای رسانه از طریق کنفرانس خبری نخست وزیر و کانال وزارتی مربوط به دو نشست این فرصت را دارند تا درک عمیق‌تری از چین به دست آورند.
بنا بر این، تعجب برانگیز نیست که دو نشست توجه گسترده‌ای را از جانب جامعه بین‌الملل به خود معطوف داشته است.
این رویداد سیاسی مهم چین نه تنها به بررسی دستاوردهای گذشته می‌پردازد بلکه اهداف جدید را برای آینده نیز مشخص می‌کند. با نگاهی به گزارش کار دولت می‌توانیم متوجه رشد اقتصادی چین و دیگر دستاوردها در سال گذشته شویم و از سوی دیگر به روند اقدامات در نظر گرفته شده برای سال جاری نیز پی ببریم.
امسال، شاهد سیاست‌ها و نقشِ دولت چین برای دستیابی به 20 هدف حزب کمونیست خواهیم بود. تردیدی وجود ندارد که سیستم‌های مقننه، مجریه و مشورتی همگی به روند دموکراتیک در چین کمک می‌کنند. نهادهای مرتبط این تضمین را می‌دهند که عموم مردم بهتر بر کار دولت نظارت کنند.
اهمیت برگزاری دو نشست در سال 2023 فوق العاده است و جامعه بین‌الملل توجه زیادی به آن معطوف داشته است. این یک رویداد مهم دیگر پس از برگزاری بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست محسوب می‌شود.
دو نشست در 2023 نقشه راه رشد اجتماعی و اقتصادی چین را ترسیم می‌کند و همچنین ویترین دستاوردهای چین در سال 2022 نیز تلقی می‌شود.
چین تا سال 2035 به شکلی اساسی هدف مدرنیزاسیون سوسیالیستی را محقق خواهد کرد. تا اواسط قرن جاری، چین به یک کشور بزرگ سوسیالیستی مدرن تبدیل خواهد شد که مرفه‌‌، قدرتمند، دموکراتیک، متمدن، هماهنگ و زیباست.
در سفر جدید به سوی هدف صدساله دوم، مردم چین فصل جدیدی را با تلاش خود خواهند نوشت.

مجازات دسته جمعی

مجازات دسته جمعی

اظهارات نژادپرستانه وزیر دارایی اسرائیل پس از کشتار در حواره. وزارت خارجه آمریکا مجبور شد ممنوعیت سفر وی را بررسی می کند.

نوشته گریت هوکمن
یونگه ولت
ترجمه حمید علوی

در آخر هفته گذشته مغازه داران در حواره توانستند برای اولین بار مغازه های خود را بازگشایی کنند. ارتش اسرائیل آنها را مجبور کرده بود به بهانه جلوگیری از درگیری بین آنها و شهرک نشین های افراطی و یهودی های محلی مغازه های خود را یک هفته تعطیل کنند.
گزارشگر روزنامه اینترنتی تایمز اسرائیل روز یکشنبه از این منطقه گزارش داد که تصمیم ارتش اسرائیل برای کاسبان این منطقه بیشتر شبیه یک مجازات دسته جمعی بوده است.
در شامگاه ۲۶ فوریه، حدود ۴۰۰ شهرک نشین ,افراطی یهودی شهر را غارت کردند و اتومبیل ها، خانه ها و مغازه ها را ویران کردند.
بیش از صد فلسطینی مجروح شدند و یک مرد به ضرب گلوله کشته شد. خشونت بیش از حد به کار برده شده توسط شهرک‌نشینان بر علیه فلسطینی ها باعث وحشت در اسرائیل و سراسر جهان شد. شهرک نشینان ظاهران می خواستند انتقام مرگ دو جوان یهودی از محله یهودی نشین مجاور را بگیرند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده چند ساعت قبل از این ماجرا در یک جاده روستایی در نزدیکی همین دهکده توسط یک فلسطینی در اتومبیل شان به گلوله بسته شدن
گروه حقوق بشر اسرائیلی B’Tselem روز جمعه در توییتی نوشت:ما می دانیم که قتل عام چیست، یهودیان سال ها قربانی قتل عام شده اند. پس از یکشنبه شب، صدها شهرک نشین آماده اند تا نشان دهند که آنها از همه چیز اطلاع دارند و می داند چه کسی باعث بانی این جنایات است.
به گزارش روز پنجشنبه خبرگزاری آسوشیتدپرس، سرلشکر یهودا فوکس، عالی‌رتبه‌ترین افسر ارتش اسرائیل در کرانه باختری نیز این شورش‌ها را «حرکتی که توسط قانون‌شکنان صورت گرفته است» خواند.
در این نکته شکی نیست که خشونت و خرابکاری شهرک‌نشینان با حمایت و پشتیبانی کامل مقامات اسرائیل اتفاق می افتد.
خبرگزاری وفا به نقل از گروه B’Tselem می‌گوید: «گاهی سربازان در حمله شرکت می‌کنند و گاهی در کنار شهر شهرک نشینان یهودی ایستاده‌اند و ناظر حملات هستند».
فعالان اسرائیلی گفتند که پلیس تلاش چندانی برای تحقیق در مورد این حوادث انجام نمی دهد و هیچ تلاشی برای جلوگیری یا توقف آنها نمی‌کند.
روزنامه تایمز اسرائیل روز دوشنبه گزارش داد که ۱۶ شهرک نشین در حواره دستگیر شدند و همه آنها به جز دو نفر آزاد شده اند.
در هر صورت شهرک‌نشینان یهودی معتقدند که بلایی که بر سر شهر حواره آورده اند یک مجازات عادلانه بوده است که حق فلسطینی هاست.
اما این برای وزیر دارایی اسرائیل بزالل اسموتریچ کافی نبود:
او از مقامات ایالتی خواست که حواره را از نقشه کره خاکی «محو» کنند. اسموتریچ رهبر حزب HaTzionut HaDatit (صهیونیسم مذهبی) است که از اواخر سال گذشته بخشی از ائتلاف حکومتی بنیامین نتانیاهو بوده است.
اسموتریچ با سرزمین های اشغالی آشنایی زیادی دارد. او بیشتر عمرش را در آن زندگی کرده است. او در سال ۱۹۸۰ در یک موشاو در جولان سوریه به دنیا آمد.
اسرائیل در سال ۱۹۶۷ این خط الراس را در جنگ شش روزه فتح کرد و در سال ۱۹۸۱ با نقض قوانین بین المللی آن را ضمیمه خود کرد. با این حال، اسموتریچ در کرانه باختری، در شهرک یهودیان بت ال بزرگ شد.
نیازی به گفتن نیست که تأسیس آن بر اساس قوانین بین المللی غیرقانونی بود. بت ال پایگاه جنبش فرا پارلمانی گوش ائمونیم بود که بر این باور بود که «اسرائیل بزرگ» حق یهودیان است که از نیل تا فرات امتداد دارد.
بین سال‌های ۱۹۷۹ و ۱۹۸۴، اعضای جنبش به شهرداران فلسطینی و یک مدرسه اسلامی در الخلیل (الخلیل) حمله کردند.
وزارت امور خارجه آمریکا به طور غیرعادی با بیانیه تندی علیه اظهارات اسموتریچ واکنش نشان داد.
سخنگوی ند پرایس آنها را «منزجر کننده» خواند. اسموتریچ قرار است چند روز دیگر در کنفرانسی که توسط سازمان اوراق قرضه اسرائیل در ایالات متحده برگزار میشود شرکت کند.
به گزارش پایگاه خبری اکسیوس، وزارت خارجه آمریکا در حال بررسی این موضوع است که آیا اصلاً برای وی ویزای دیپلماتیک صادر کند یا خیر.
سازمان چپ لیبرال یهودی-آمریکایی T’ruah خواستار رد ویزای وی شده است.
اگر به وزیر دارایی اسرائیل اجازه ورود به آمریکا داده نشود، اقدامی بی سابقه در روابط دوجانبه خواهد بود.
روز شنبه، اسموتریچ در توییتر گفت که نمی‌خواسته خواستار آسیب رساندن به غیرنظامیان بی‌گناه شود.
او مدعی شد« آدم ها گاهی اوقات از کلمات تندی استفاده می کنند که واقعا به معنای آنها اعتقاد ندارند (…). به گزارش آکسیوس، او گفت که این مسائل برای همه اتفاق می افتد. اما هیچ عذرخواهی از فلسطینی از طرف وزیر اسرائیلی مطرح نشد.اما نشانه هایی از آشتی نیز وجود دارد.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، یک کمپین سرمایه گذاری جمعی که در روز دوشنبه قبل از گذشته در اسرائیل راه اندازی شد، تا پنج شنبه حدود ۴۳۶ هزار یورو برای افراد آسیب دیده در حواره جمع آوری کرد. حدود ۱۲ هزار اسرائیلی توانستند این مبلغ را جمع آوری کنند.
به گزارش آسوشیتدپرس، یایا فینک، مبتکر کمپین گفت: «وقتی صدها یهودی مذهبی را دیدم که سعی در سوزاندن حواره داشتند، احساسات بسیار بدی به من دست داد. ». به او به دلیل این اظهارات برچسب خیانت خورد.

لولا علیه فقر و گرسنگی.

لولا علیه فقر و گرسنگی.

برزیل: دولت لولا مبارزه با فقر و گرسنگی را تشدید می کند
رئیس جمهور ابزارهای اصلی برای مبارزه با فقر در سیاست اجتماعی را مجدداً فعال می کند و «شورای ملی ایمنی غذا و تغذیه» را باز می‌گرداند.
نوشته استفان هولنشتاینر
آمریکا ۲۱
ترجمه مجله هفته

بهبود شرایط زندگی اقشار فقیر برزیلی وعده اصلی مبارزات انتخاباتی لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا بود. اکنون رئیس جمهور در حال جامه عمل پوشاندن به وعده‌های اقتصادی خود میباشد و برای اینکار او ابزارهای مرکزی لازم را مجدداً فعال می کند از جمله «شورای ملی ایمنی غذا و تغذیه» را بازگشایی میکند.
«Bolsa Família» یک برنامه کمک هزینه و رفاه کودک است که در اولین دوره لولا در سال ۲۰۰۴ معرفی شد و به محبوبیت لولا به ویژه در مناطق شمال شرقی کشور کمک کرد.
در حالی که در زمان سلف او، ژایر بولسونارو، در نهایت فقط مبلغ پایه ۶۰۰ رئال (۱۰۸ یورو) در ماه پرداخت می شد، لولا اکنون این کمک هزینه ها را بر اساس نیاز خانواده ها افزایش داده است: علاوه بر مبلغ اولیه معادل ۶۰۰ رئال، برای کودکان تا شش سال۱۵۰ رئال (تقریباً ۲۷ یورو) و برای کودکان سنین بالاتر تا ۱۸ سال اگر مدرسه بروند ۵۰ رئال (تقریباً ۹ یورو) و به زنان باردار نیز ۵۰ رئال اضافی در ماه پرداخت میشود.
لولا تاکید کرد تا زمانی که همه برزیلی ها نتوانند صبحانه، ناهار و شام بخورند او به «هدف زندگی» خود دست نخواهد یافت.
وزیر امور اجتماعی ولینگتون دیاس (PT) افزود که با روش جدید امکان پرداخت عادلانه تر برای خانواده های بزرگتر فراهم می شود. همان زمان، او انتظار دارد که حدود ۱.۵۵ میلیون نفر از ذینفعان که از این کمک ها استفاده میبرند در طول بررسی دقیق و برنامه ریزی شده («pente-fino») از این برنامه حذف شوند.
در مجموع تاکنون بیش از ۵۳ میلیون خانواده تحت حمایت قرار گرفته اند، شش ماه پیش تعداد آنها حدود ۲۰ میلیون خانواده بوده که از این تعداد حدود ۴۷ درصد در شمال شرقی و تقریبا ۳۰ درصد در جنوب شرقی برزیل زندگی می کنند.
همراه با این برنامه، که در ابتدا در سال ۲۰۰۳ با عنوان «Fome zero» ( گرسنگی صفر) راه اندازی شد، رئیس جمهور «شورای ملی امنیت غذایی و تغذیه» (Consea) را دوباره فعال کرد، که برای اطمینان از مشارکت جنبش های اجتماعی در اجرا در نظر گرفته شده است.
بدنه ای که در سال ۱۹۹۳ توسط رئیس جمهور وقت ایتامار فرانکو ایجاد شد، توسط رئیس جمهور سابق بولسونارو در یکی از اولین اقدامات رسمی‌اش منحل شد.
دو سوم از ۶۰ عضو Consea از کلیساها، جامعه مدنی و جنبش های اجتماعی، یک سوم از وزارتخانه های مربوطه هستند.
این در حالیست که نیاز به این برنامه های اجتماعی بیشتر از همیشه احساس می‌شود: طبق نظرسنجی های سازمان غیردولتی «شبکه تحقیقاتی برزیل در مورد حاکمیت، امنیت غذایی و تغذیه»، حدود ۳۳ میلیون برزیلی در سال ۲۰۲۲ از گرسنگی رنج می بردند و ۵۸ میلیون نفر تحت تأثیر «ناامنی غذایی» قرار دارند. لولا در مراسم راه اندازی Consea گفت: «رویای دائمی من پایان دادن به گرسنگی در جهان است.»
«جنبش های اجتماعی فعال در مبارزه با گرسنگی، مانند NGO «Banquetaço» (میز بزرگ) در بسیاری از شهرها با توزیع غذا و برپایی بوفه های خیابانی با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند.
دولت قبلاً در ماه فوریه ابزارهای دیگری را برای سیاست اجتماعی احیا کرده بود. از یک سو، برنامه مسکن (خانه من، زندگی من) که از سال ۲۰۰۹ وجود دارد و از آن زمان تاکنون به بیش از ۱۵ میلیون خانواده کمک کرده است تا خانه خود را با قیمت مناسب خریداری کنند را دوباره راه اندازی کرد و حتی بودجه اضافی آن نیز تامین شد.
اکنون ۵۰ درصد از آپارتمان‌های یارانه‌ای دولتی به خانواده‌هایی از پایین‌ترین سطح درآمد (با حداکثر ۲۶۰۰ ریال، حدود ۴۷۰ یورو، درآمد ناخالص خانوار) تعلق می‌گیرد. علاوه بر این، خرید «مسکن مستعمل شهری» باید ساده شود و پیشنهاداتی برای خانواده های ساکن در خیابان قدیمی نیز ارائه خواهد شد.
از سوی دیگر، دولت مجموعه جدیدی از ابزارها را برای سهولت شغل جمع آوری کنندگان مواد بازیافتی ایجاد کرد که توسط بولسونارو لغو شده بود.
علاوه بر این، یک سیستم پاداش و صدور گواهی جدید نیز ایجاد شد تا فرآیند جمع آوری، بازیافت و بازیابی را برای همه افراد درگیر در این کار پر سود و جذاب تر کند. با این اقدامات، دولت می‌خواهد نقش «کاتادورها» را که اغلب مورد تبعیض قرار می‌گیرند، در اقتصاد بازیافتی تقویت کند و ارج بگذارد.
لولا به یاد می آورد که در طول دوران حبس‌اش در کوریتیبا اغلب «کاتادورها» به دیدار او می رفتند، لولا خطاب به آنها گفت:»هر نیازی دارید به من مراجعه کنید، من دوست قدیمی شما هستم».

حمله هوایی به کیف و مشاهده انفجارها و قطعی برق.

تصویر سمبولیک است

نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل خود را به عنوان میانجی در جنگ اوکراین مطرح کرد.


بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در مصاحبه با روزنامه ایتالیایی La Repubblica گفت که مایل است در مناقشه روسیه و اوکراین میانجیگری کند.
او جنگ اوکراین را حمام خون توصیف کرد. اما برای میانجی گری، اراده هر دو طرف ضروری است. متأسفانه معتقدم هنوز زمان آن فرا نرسیده است.
این سیاستمدار با اشاره به روابط اسرائیل و روسیه گفت: خلبانان اسرائیلی بر فراز بلندی های جولان در محدوده نیروهای نظامی روسیه مستقر در سوریه به پرواز درآمدند تا از کمک نظامی ایران به شبه نظامیان اسلامگرای حزب الله جلوگیری کنند. «ما علاقه مندیم که از رویارویی با روسیه اجتناب کنیم. هزاران یهودی وجود دارند که همچنان در روسیه زندگی می کنند. ما نمی‌خواهیم مانع مهاجرت آنها به اسرائیل شویم.»
نتانیاهو روابط با مسکو را بسیار پیچیده توصیف کرد. اما اسرائیل تمام تلاش خود را می کند تا به جنگ اوکراین پایان دهد. نخست وزیر اسرائیل روز پنجشنبه برای یک سفر دو روزه به رم سفر می کند.

حمله هوایی به کیف و مشاهده انفجارها و قطعی برق.

رسانه های اوکراینی از انفجار در کی یف و آتش سوزی در نیروگاه حرارتی خبر می دهند

رسانه های اوکراینی از وقوع چندین انفجار در کیف خبر می دهند. در پستی از سایت خبری و تحلیلی strana.ua. اعلام شد انفجار دیگری در کیف رخ داد.
خبرگزاری UNIAN همچنین به نقل از مردم محلی گزارش می دهد که چندین انفجار در این شهر شنیده شده است: ساکنان مناطق سویاتوژینسکی و شوچنکوفسکی حداقل صدای سه انفجار را شنیدند.
به گفته شهردار ویتالی کلیچکو، علاوه بر این، یک نیروگاه حرارتی نیز آسیب دید و آتش گرفته است.

روزنامه گاردین،‌ از ساعات اولیه صبح روز پنجشنبه هشدار حملات هوایی در سراسر اوکراین به صدا در آمده است.

صفحه توییتر رسمی روزنامه کی‌یف ایندیپندنت اندکی بعد از شنیده شدن صدای انفجار در چندین شهر و منطقه اوکراین از جمله کی‌یف، خارکیف، لویو، اودسا، دنیپروپتروفسک، ترنوپیل و کروووهراد خبر داد و تاکید کرد که وقوع این انفجارها هنوز از طرف منابع رسمی تایید نشده است.

روزنامه گاردین به نقل از فرماندار منطقه اودسا نوشت: در یک حمله موشکی، چندین موشک به تاسیسات انرژی شهر بندری اصابت کرده که موجب قطعی برق شده است. به گفته این مقام منطقه‌ای مناطق مسکونی نیز بر اثر این حمله آسیب دیده‌اند اما تلفانی گزارش نشده است.

همچنین فرماندار منطقه خارکیف نیز اعلام کرد که این شهر مورد اصابت ۱۵ حمله قرار گرفته که زیرساخت‌های انرژی از جمله اهدافی هستند که موشک به آن‌ها برخورد کرده است.

گاردین ادامه داد: گزارش‌ها از حمله موشکی به شهر مرکزی دنیپرو و چندین منطقه دیگر در اوکراین وجود دارد.

یک رسانه اوکراینی نیز از شنیده شدن صدای انفجار در کی‌یف پایتخت اوکراین و شهر سامی خبر داد. شهردار کی‌یف نیز وقوع انفجار در این شهر را تایید کرده است.

در همین رابطه ماکسیم تاکر خبرنگار روزنامه تایمز -چاپ لندن- با انتشار ویدیویی در صفحه توییتر خود نوشت: برخاستن دود از نیروگاه برق حرارتی کی‌یف صبح امروز پس از حملات موشکی روسیه به سراسر اوکراین، از دنیپور تا لویو.

نیروگاه اتمی زاپوروژیه خاموش شد

به گفته ولادیمیر روگوف، رهبر جنبش «ما با روسیه» و یکی از اعضای شورای اصلی اداره منطقه زاپوروژیه، اوکراین برق نیروگاه اتمی زاپروژیه را قطع کرده است.
اکنون سیستم قطع شده است، می گوید: «صبح امروز (ساعت 4:53 بامداد) رژیم زلنسکی آخرین خط انتقال برق، Dneprovskaya را که نیروگاه ان پی سی Zaporozhye را تغذیه می کند، تعطیل کرد.
نیروگاه هسته ای در حال حاضر بدون برق است و نیازهای خود را با بهره برداری از دیزل ژنراتورها تامین می کند.
به گفته روگو، دو واحد از نیروگاه هسته‌ای به حالت خاموشی سرد تغییر خواهند کرد.


شهردار کیف از قطع اضطراری برق در این شهر خبر داد
همانطور که ویتالی کلیچکو، شهردار کیف اعلام کرد، تامین کنندگان انرژی در کی یف مجبور به قطع اضطراری برق شده اند و بر اساس اطلاعیه شهردار ۱۵ درصد شهر را از شبکه برق خارج شده و برق ندارند.
کلیچکو: «تکنسین های برق قطعی برق اضطراری فنی را در پایتخت انجام داده اند. در حال حاضر حدود ۱۵ درصد از مصرف کنندگان بدون نور هستند.»
چندین رسانه اوکراینی قبلاً از انفجارهای متعدد در کیف و دیگر شهرها و مناطق اوکراین خبر داده اند. هشدار هوایی در سراسر کشور اعلام شده است.

بر اساس گزارش منتشر شده توسط سازمان اطلاعاتی آمریکا: بسیج نسبی روسیه در بهار و تابستان به طور کامل عملی خواهد شد

سرویس های اطلاعاتی ایالات متحده انتظار دارند که تأثیر کامل بسیج نسبی روسیه در بهار و تابستان احساس شود. سند می گوید: «عملکرد کامل بسیج نسبی روسیه تنها در بهار و تابستان محسوس خواهد بود.» ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، آغاز بسیج نسبی را در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۲ اعلام کرد.
وزیر دفاع سرگئی شویگو در ۲۸ اکتبر به رئیس دولت گزارش داد که ارتش به هدف خود که بسیج ۳۰۰ هزار نفر بود رسیده است و پایان فعالیت بسیج را اعلام کرد.

تقویت سامانه پدافند هوایی در منطقه خرسون

ولادیمیر سالدو سرپرست منطقه خرسون به شبکه تلویزیونی تاوریا گفت که منطقه خرسون در حال تقویت سیستم دفاع هوایی خود برای کاهش گلوله باران اوکراین است. او توضیح داد: «این سیستم برای به حداقل رساندن عنصر ضربه و ایمن سازی دقیق برخی از اهداف تقویت می شود. »
به گفته سالدو، یک یگان ویژه ضد هوایی مراقب از کار انداختن خمپاره‌ها، از جمله خمپاره ها و موشک هایی است که از موشک‌اندازهای چندگانه هایمارس آمریکایی توسط ارتش اوکراین شلیک می‌شوند.
وی ادعا کرد که «نیروهای مسلح اوکراین به دستور شریک های غربی خود به گلوله باران غیرنظامیان ادامه می دهند.»
علاوه بر این، سرپرست فرمانداری از افزایش کنترل ها در ایست های بازرسی برای تامین امنیت و جلوگیری از ورود افراد با «نیت بد» خبر داد. وی تاکید کرد که تلاش مهاجمان برای ورود به قلمرو منطقه خرسون با شدت تمام سرکوب خواهد شد.
در همان زمان، سالدو اطمینان داد که منطقه یک سیستم دفاعی محکم را ساخته است.

اختلاف در ناتو و شایعه پیشنهاد آمریکا به روسیه

اختلاف در ناتو و شایعه پیشنهاد آمریکا به روسیه

به گزارش خبرگزاری های داخلی ایران، تارنماهای خبری روسیه مینویسند: دولت بایدن به تازگی بسته کمک نظامی جدید ۴۰۰ میلیون دلاری آمریکا را به کی‌یف اعلام کرده این در حالی است که وزرای دفاع اتحادیه اروپا روز سه‌شنبه و چهارشنبه به بحث در مورد تامین مهمات اضافی برای اوکراین پرداختند.

به نظر می‌رسد ابراز تعهد جو بایدن رئیس جمهور آمریکا برای حمایت از اوکراین با اظهارات خصوصی مقام‌های آمریکایی و کاهش حمایت عمومی مردم آمریکا از جنگ نیابتی واشنگتن در اوکراین، ناسازگار است.

دیوید تی پاین افسر سابق پنتاگون و محقق گروه ضربت (EMP)، گفت: دولت بایدن فقط می‌گوید که آمریکا از اوکراین تا زمانی که لازم باشد، حمایت خواهد کرد اما در پشت صحنه آنها به ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین اطلاع داده‌اند که نمی‌توانند سطح فعلی حمایت نظامی آمریکا را از بعد خرداد ماه حفظ کنند زیرا سلاح‌ها و مهمات قابل اهدای آمریکایی‌ها رو به اتمام است و بر این اساس دولت آمریکا به او توصیه کرده است تا قبل از مذاکرات صلح دوجانبه با روسیه در تابستان، هر چه قلمرو بیشتری می‌تواند، تصرف کند.

برخی رسانه‌ها نیز به تازگی به نقل از مقام‌های آمریکایی گفتند که ما به تلاش خود ادامه خواهیم داد تا به اوکراینی‌ها بفهمانیم که نمی‌توانیم کاری را برای همیشه انجام دهیم چرا که در برخی مواقع کمک‌ کردن سخت‌تر می‌شود. آنها همچنین خاطرنشان کردند که بایدن و دستیاران ارشد او می‌دانند که وقتی اوکراین کمک‌های کنونی آمریکا را تمام کند، وضعیت سخت خواهد شد؛ امری که ممکن است در تابستان امسال اتفاق بیفتد.

واشنگتن پست با استناد به اظهارات مقامات ارشد بایدن از جمله جان فاینر معاون مشاور امنیت ملی، وندی شرمن معاون وزیر امور خارجه و کالین کال معاون وزیر دفاع، نوشت: ماه‌های آتی برای اوکراین حیاتی خواهد بود. آنان خطاب به اوکراینی‌ها گفتند قبل از اینکه با پوتین بر سر میز مذاکره بنشینید تا جایی که ممکن است قلمرو بیشتری داشته باشید.

حتی گزارش شده است که ویلیام برنز رئیس سیا به روسیه سفر کرده و طرحی را برای واگذاری ۲۰ درصد از خاک اوکراین در ازای توافق آتش بس آشکار با روسیه ارائه کرده است. با این حال کاخ سفید و کرملین این گزارش‌ها را تکذیب کردند.

در آن سوی میدان نیز متحدان اروپایی واشنگتن در میان تورم فزاینده، قیمت‌های سرسام آور و صنعت‌زدایی تدریجی که افزایش بی مهابای هزینه‌های انرژی و لایحه حمایت‌گرایانه آب و هوایی بایدن نیز بر آن دامن زده‌ است، خود را در وضعیت بغرنجی قرار داده‌اند.

وزرای دفاع اتحادیه اروپا در استکهلم روز چهارشنبه گرد هم آمدند تا در یک نشست غیررسمی در چارچوب شورای امور خارجه شرکت کنند. به گزارش مطبوعات غربی، آنها در مورد چگونگی افزایش عرضه مهمات به کی‌یف در کوتاه مدت و بلندمدت با تیری برتون کمیسر بازار داخلی اروپا که خواستار تغییر اتحادیه اروپا به حالت اقتصاد جنگی شد، بحث کردند.

برتون به خبرنگاران گفت: «صنایع اروپایی با نیازهای یک درگیری با شدت بالا سازگار نیستند.»

پاین افسر سابق پنتاگون نیز در ادامه گفت: فکر می‌کنم افزایش نگرانی‌ها در مورد تحمل یک زمستان دیگر بدون گاز روسیه تنها یکی از دلایل متعددی است که باعث می‌شود هم آمریکا و هم اتحادیه اروپا کمک‌های نظامی به اوکراین را تا تابستان امسال به شدت کاهش دهند و زلنسکی را مجبور به مذاکره برای توافق صلح با شرایط قابل قبول روسیه کنند.

وی افزود: ما در حال حاضر شاهد تشدید اختلافات در داخل ناتو هستیم زیرا کشورهای نظامی‌تر اروپای شرقی مانند لهستان می‌خواهند به جنگ نیابتی خود علیه روسیه ادامه دهند، در حالی که اشخاص منطقی‌تر در آلمان و فرانسه و تا حدی کمتر آمریکا درک می‌کنند که سطوح فعلی حمایت نظامی غرب بی شک ناپایدار خواهد بود.

وعدۀ سیمور هرش بر ادامه…

وعدۀ سیمور هرش بر ادامه…

ایگور اسکریپکا (IGOR SKRYPKA)

ا. م. شیری

بایدن و شولتس با هم «ردپای اوکراینی» را در انفجار خط لولۀ گاز روسیه و آلمان پیدا کردند.

همزمان در دو سوی اقیانوس، نیویورک تایمز و دی تسایت (Die Zeit) گزارشی از «ردپای اوکراینی» در حادثۀ انفجار «نورد استریم» منتشر کردند.

این نشریۀ آمریکایی خود را به نقل اطلاعات از «منابع» محدود کرد: «آن‌ها می‌گویند که داده‌های اطلاعاتی جدید آمریکا حاکی از این است که هر دو خط لولۀ گاز توسط اعضای یک گروه طرفدار اوکراین که بدون اطلاع زلنسکی و مقامات فعالیت می‌کرد، منفجر شده است».

و «Die Zeit» (زمان) جزئیاتی را ارائه داد تا جای شک باقی نماند. گویا بازرسان آلمانی یک کشتی را که در خرابکاری از آن استفاده شده، شناسایی کرده‌اند. به نظر می‌رسد این کشتی در لهستان اجاره شده، اما عاملان خرابکاری شناسایی نشده‌اند. بسیار خوب، مالک کشتی یک شرکت اوکراینی بود. یک ناخدا، دو غواص، دو کمک غواص و یک پزشک در آنجا کار می‌کردند. همه چیز را آن‌ها منفجر کردند.

ملیت عاملان هنوز مشخص نشده است. خرابکاران از گذرنامه‌های جعلی استفاده کرده، روستوک را در ۶ سپتامبر ۲۰۲۲ ترک کردند و تجهیزات انفجار را با کامیون به بندر آوردند.

شکی نیست که «پیشرفت» در تحقیقات نتیجۀ مستقیم سفر صدراعظم شولتس به واشینگتن است و او به همراه بایدن خط مشترکی را طراحی کردند (همانطور که کاخ سفید قبلاً گفته بود، آن‌ها می‌گویند، اوکراینی‌ها آن را منفجر کردند نه آمریکا).

گذشته از هر سخنی، یک خط کلی لازم است. کشتن داریا دوگین یک مسئله است و منفجر کردن مهمترین تأسیسات زیربنایی آلمان، علیرغم اینکه مالک خط لولۀ گاز Nord Stream AG، یک شرکت سهامی با مشارکت سرمایه آلمانی است، یک موضوع کاملاً دیگر است. انفجار در منطقۀ اقتصادی سوئد و دانمارک انجام گرفته، تخریب محیط زیست دریا از عواقب آن است… و روس‌ها یک برگ‌برنده برای تبلیغات بدست آوردند.

خلاصه، برلین و واشنگتن به توافق رسیدند که مضرات رشد احساسات ضد اوکراینی در آلمان نسبت به افزایش شدید روحیات ضدآمریکایی‌ پس از گفتن همه چیز توسط سیمور هرش، بسیار کمتر است. با این حال، وحدت آتلانتیک باید حفظ شود!

گرفتن انگشت اشاره به سوی اوکراین راحت‌ترین کار است. صرفنظر از این حرف‌ها، آلمانی‌ها در داخل در مقابل سلطۀ آمریکا مقاومت می‌کنند. و شرارت «متحدان» آمریکا را یک آلمانی معمولی به معنی واقعی کلمه، رذالت تلقی می‌کند نه چیز دیگر. گزینۀ «مقصر شمردن اوکراینی‌ها در همۀ گناهان»، به شهروند محافظه‌کار آرامش خاطر می‌بخشد.

هیچ انفجار ضد آمریکایی در جامعۀ آلمان رخ نخواهد داد. برلین به حمایت کی‌یف ادامه خواهد داد. تمام سؤالات در مورد «مشارکت» آمریکا در امنیت انرژی آلمان فراموش خواهد شد. سپس بیانات رسمی  الزامی در چنین مواردی، از برلین شنیده خواهد شد: «تحقیقات در مورد پروندۀ خرابکاران از روستوک» در حال انجام است، کمی صبر داشته باشید».

و با گذشت زمان، این خط دفاعی نیز سقوط خواهد کرد (آلمانی‌ها احمق نیستند)، ابتدا مهاجمان شناسایی می‌شوند و بعد از آن، چانه‌زنی با کی‌یف برای «کمک» به بررسی شرایط خرابکاری و غیره آغاز می‌شود. همه چیز طبق معمول پیش می‌رود. بیش از یک ماه طول می‌کشد، شدت موضوع فروکش می‌کند و موضوعات دیگر در کانون توجه قرار می‌گیرند تا جاییکه اعلام کنند «پرونده جنایی به دلیل مرگ فرد مظنون خاتمه یافت» (اوکراین).

مهمتر از همه، آبروی ایالات متحدۀ آمریکا بسیار مهمتر از آبروی اوکراین است. اگر چه اوکراین با سلاح انباشته می‌شود، اگرچه آن‌ها در همان نزدیکی زندانی می‌شوند، اما صادقانه بگویم، از برخورد با آن خسته شده‌ام.

اگرچه ممکن است هیچ اتفاقی نیافتد. برغم این، سیمور هرش قول داده است تحقیقات جدید خود در مورد انفجار نورد استریم را هفتۀ آینده منتشر کند.

پی‌نوشت یک: دیمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین دربارۀ آخرین گزارش رسانه‌های غربی در مورد نورد استریم گفت: این اخبار شایعه و اقدام هماهنگ در رسانه‌ها است. بدیهی است که طراحان این حمله می‌خواهند توجهات را منحرف کنند. در کرملین تعجب می‌کنند که چطور مقامات آمریکایی می‌توانند بدون تحقیق دربارۀ حملۀ تروریستی گمانه‌زنی کنند؟

روسیه هنوز اجازه تحقیقات را ندارد، فقط چند روز پیش یادداشت‌هایی در این مورد از دنمارک و سوئد دریافت کردیم. حداقل، کشورهای سهامدار نورد استریم و سازمان ملل باید خواهان تحقیقات فوری و شفاف باشند. این موضوع تنها عجیب نیست، بلکه یک جرم وحشناک است (@sputnik_ir).

پی‌نوشت دو: واکنش زاخارروا به تحقیقات نشریات غربی در مورد خرابکاری در نورد استریم

زاخارووا دربارۀ تحقیقات نشریات غربی در مورد خرابکاری در نورد استریم گفت: من تعجب نخواهم کرد اگر در نتیجۀ «تحقیق» ادعایی، غربی‌ها و روزنامه‌های آن‌ها ثابت کنند که خطوط لولۀ نورد استریم توسط یک دلفین بمب‌گذار تخریب شده است که از کریمه به اوکراین فرار کرده است. و تنها شواهدی که آنگلوساکسون‌ها در حملۀ تروریستی ارائه می‌دهند. مسیری است که توسط لیز تراس بیان شده است. که پستاندار از آن استفاده کرده و از یک سواحل دریای سیاه به ساحل دیگر در سراسر بالتیک رفته است (@sputnik_ir).

پی‌نوشت سه: جوزپ بورل، رئیس دیپلماسی اتحادیه اروپا، در توضیح مقالۀ نیویورک تایمز در مورد احتمال دخالت گروه هوادار اوکراین در بمب‌گذاری‌های نورد استریم، خواستار صبر برای نتایج تحقیقات شد و گفت که از کشف این موضوع ترسی ندارد. وی گفت: «من از حقیقت هر چه که باشد نمی ترسم» (@sputnik_ir).

پی‌نوشت چهار: قول رایج است که میمون هنگام غرق شدن در آب، بچه‌اش را می‌گذارد زیر پا. آقایان بایدن و شولتس بسیار ناشیانه به اقدام مشابه میمون دست زدند و انفجار نورد استریم را به یک گروه اوکراینی خارج از کنترل کی‌یف نسبت دادند. هیچ وقت نباید از بلاهت قلدران غافل بود (ا. م. ش).

منبع مطلب اصلی: بنیاد فرهنگ راهبردی

۱۷ اسفند- حوت ۱۴۰۱

آلوده به ویروس شورش

آلوده به ویروس شورش

گردهمایی بین المللی در ونزوئلا به افتخار پروژه بولیواری و بزرگداشت هوگو چاوز

اثر فولکر هرمزدورف
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته

ده سال پس از مرگ او، هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا، که در ۵ مارس ۲۰۱۳ درگذشت، به همان اندازه که در زمان حیاتش در آمریکای لاتین حضور دارد.
سران کشورها و دولت‌ها، روسای جمهور سابق، هنرمندان و روشنفکران اهمیت او را برای ادغام آمریکای لاتین و همبستگی مردم در روز یکشنبه در کاراکاس در یک نشست جهانی ارج نهادند و به بررسی اعتبار اندیشه های رهبر انقلاب بولیواری در قرن بیست و یکم پرداختند.
آتیلیو بورون، روشنفکر آرژانتینی، دست به معرفی مشارکت سیاستمداران در «شبکه روشنفکران و هنرمندان برای دفاع از بشریت» زد و گفت: «دستور کار رهایی بخش همه مردم آمریکای ما در زندگی چاوز مشاهده میشود».
بورون گفت: «او ما را به ویروس شورش آلوده کرد و ما به کار با او برای مبارزه ضد امپریالیستی و ساختن سوسیالیسم ادامه خواهیم داد.»
نیکلاس مادورو، جانشین چاوز، که مراسم را در مرکز فرهنگی «ترزا کارنو» در کاراکاس رهبری میکرد، جلسه را در ساعت ۱۶:۲۵ بعد از ظهر قطع کرد و به پخش زنده مراسم بزرگداشت رهبر انقلاب بولیواری از کورته دلا مونتانیا آغاز شد محلی که پیکر فرمانده چاوز در آنجا آرمیده است پرداخت.
سپس به احترام کوماندانته چاوز که ده سال قبل در سن ۵۸ سالگی به خاطر بیماری سرطان درگذشت توپهای شلیک شد.
مادورو در سخنرانی بزرگداشت گفت: «اگر ما در اعتماد و بسیج مردم فعال کردن آنها در صحنه اجتماعی موفقیتی داشته‌ایم همه آنها و مدیون میراث هوگو چاوز است»
او یادآور شد که پیش‌بینی‌های غرب در مورد نابودی پروژه بولیواری پس از مرگ کوماندانته محقق نشد.
«بهترین ادای احترامی که می‌توانیم به رفیق چاوز بکنیم این است که همچنان انقلابی و ضد امپریالیست باقی بمانیم. »
اوو مورالس، رئیس جمهور سابق بولیوی خطاب به رهبران و سیاستمداران آمریکای لاتین درخواست کرد به مبارزه مردم خیانت نکنند، همبسته عمل کنند و هرگز به دشمنان بشریت اعتماد نکنند.
مورالس گفت که امپریالیسم تلاش کرد میراث چاوز را از بین ببرد، اما در عوض او را جاودانه کرد.
لوئیس آرس، رئیس جمهور فعلی بولیوی تاکید کرد که رهبر انقلاب «پیشروی نئولیبرالیسم در آمریکای لاتین را متوقف کرد، ونزوئلا را متحول کرد و مردم منطقه را به مبارزه با امپریالیسم تشویق کرد».
روزولت اسکریت، نخست وزیر دومینیکا، یادآور شد که روند اتحاد در آمریکای لاتین که توسط چاوز ترویج شده است «به میلیون ها نفر در منطقه که قبلاً دسترسی رایگان به آموزش، بهداشت و مسکن نداشتند، امیدواری به زندگی را داده است».
رئیس جمهور نیکاراگوئه دانیل اورتگا هشدار داد که آمریکای لاتین تنها در صورتی می تواند پیشرفت مثبتی داشته باشد که مانند چاوز به مردم اعتماد کند، «اما نه به الیگارشی یا دیگر سخنگویان امپریالیسم، که گفت و گو درباره آزادی و حاکمیت با آنها معادل حکم اعدام است.»
رائول کاسترو، رئیس جمهور سابق کوبا و رهبر حزب کمونیست کوبا در پایان این نشست در کاراکاس اظهار داشت: «ما شاهد تجاوز و جنگ اقتصادی برای سرنگونی روند بولیواری بوده‌ایم، اما همچنین با افتخار و اطمینان شاهد بوده‌ایم که مردم ونزوئلا میدانستند چگونه از دستاوردهای خود و میراث چاوز دفاع کند.»
مادورو روز جمعه گذشته تصمیم جوزف بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده را مبنی بر تمدید تحریم های یکجانبه آمریکا علیه مردم ونزوئلا را تا یک سال دیگر محکوم کرد.
مادورو توجیه بایدن مبنی بر اینکه ونزوئلا همچنان تهدیدی برای امنیت ملی ایالات متحده محسوب می‌شود، را «کینه جویانه» توصیف کرد.

دست واشنگتن

دست واشنگتن

پکن: انتقاد وزیر امور خارجه از نقش آمریکا در جهان.
تاکید مجدد تلاش برای صلح توسط وزارت امور خارجه جمهوری خلق چین.

نوشته ینس والتر
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته

جمهوری خلق چین به آمریکا نسبت به ادامه روند سیاست تقابلی این کشور هشدار داد.
وزیر امور خارجه چین در کنفرانس مطبوعاتی روز سه شنبه در نشست سالانه کنگره ملی خلق در پکن گفت که دولت ایالات متحده بیشتر بر سرکوب و به بند کشیدن جمهوری خلق چین متمرکز است تا رقابت عادلانه یا مبتنی بر قوانین.
تا زمانی که واشنگتن مسیر اشتباه خود را در مورد چین تغییر ندهد، «تعارض و تقابل» ادامه خواهد یافت – «ارزیابی و درک ایالات متحده از چین به طور جدی مخدوش است.آنها ما را رقیب اصلی خود و بزرگترین چالش ژئوپلیتیکی خود می دانند.» این رویکردی اساساً اشتباه است.
روابط چین و آمریکا سال‌ها است که تیره شده است. درگیری ها در درجه اول به موضوع تایوان و رقابت در بازار جهانی مربوط می شود.
همچنین تنش‌هایی بر سر جنگ اوکراین وجود دارد که در آن چین رفتاری بی‌طرفانه دارد در حالی که ایالات متحده در کنار کی‌یف درگیر جنگ است.
روابط بین دو کشور اخیراً به دلیل سرنگونی یک بالون چینی که توسط ایالات متحده به عنوان ابزار جاسوسی طبقه بندی شده بود، تیره شده است، در حالی که پکن می گوید این یک بالون تحقیقاتی هواشناسی بود. ایالات متحده تاکنون در ارائه شواهد معنی و جاسوسی بودن این بالن کوتاهی کرده است.
وزیر امور خارجه چین در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود پس از روی کار آمدن در پایان دسامبر اعلام کرد که به دلیل افزایش آشفتگی در جهان روابط خود را با روسیه گسترش خواهد داد.
وی درخواست رهبری پکن برای گفتگو برای پایان دادن به جنگ در اوکراین را تکرار کرد.
وی در عین حال هشدار داد که به نظر می رسد «دستی نامرئی» تشدید جنگ را «به منظور دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی معین» هدایت می کند.
او نگفت منظورش از این دست کیست. رهبری روسیه بلافاصله این فرمولبندی را پذیرفت. دیمیتری پسکوف، سخنگوی دفتر ریاست جمهوری در مسکو گفت: «البته این یک شوخی است. »
او گفت: «دست نامرئی دست واشنگتن است. سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرد: آمریکا نمی‌خواهد این جنگ پایان یابد و تمام تلاش خود را برای ادامه آن انجام می‌دهد.»

سلاح های آمریکایی در دستان انصارالله

سلاح های آمریکایی در دستان انصارالله.

انصارالله اتهامات حمایت مسلحانه ایران از مقاومت یمن را رد کرد.
ترجمه مجله هفته

ادعاهای غرب مبنی بر حمایت ایران از جنبش مقاومت انصارالله در گذشته برای توجیه جنگ به رهبری عربستان سعودی ساخته شده است.
فهمی الیوسفی، معاون وزیر اطلاعات دولت نجات ملی به رهبری انصارالله (NSG) در یمن، ادعاهایی مبنی بر دریافت سلاح های قاچاق از ایران توسط گروه مقاومت را رد کرده است.
این مقام یمنی در مصاحبه ای با رادیو اسپوتنیک در ۳ مارس در پاسخ به این ادعا که نیروی دریایی آمریکا و نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا چندین تلاش ایران برای قاچاق سلاح به انصارالله را در ماه‌های اخیر رهگیری کردند گفت:
«ما در تهیه سلاح خودکفایی داریم و به سلاح نیاز نداریم، بلکه به غذا، دارو و شکستن محاصره [سعودی] نیاز داریم که قرار است از طریق این اتهامات ادامه یابد.»
معمر العریانی، وزیر اطلاعات دولت دست نشانده یمن که از سوی عربستان منصوب شده، دیروز به این گزارش های رسانه های انگلیسی اشاره کرد و مدعی شد، این گزارشات دلیلی مبنی بر وابستگی انصارالله به تسلیحات ایرانی است.
العریانی، در توییتر مدعی شد که ایران در حال تشدید ارسال تسلیحات خود به انصارالله است و اینکار «قصد این کشور برای توقف تلاش های بین المللی کاهش تنش و بازگرداندن آتش بس را تایید می کند.»
فهمی الیوسفی، به طور مشخص به ادعاهای العریانی پاسخ داد و آنها را «چرند» خواند و مدعی شد: «این اظهارات نشان دهنده عدم تمایل طرف مقابل به گفت‌وگو و عملی کردن آنچه توافق شده است» میباشد.
فهمی الیوسفی، خاطرنشان کرد: غرب از ادعای ساختگی انگلیس مبنی بر قاچاق تسلیحات ایران برای تشدید مناقشه و ممانعت از ادامه مذاکرات و گفتگو سو استفاده می کند.
وی خاطرنشان کرد: این خود انگلیس بود که تصمیم اخیر برای تمدید تحریم‌ها علیه یمن را اتخاذ کرد و این بدان معناست که انگلیس بازیگر اصلی بازی نظامی‌سازی دریای سرخ با کمک چهارجانبه است که متشکل از آمریکا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز هست.
موضوع حمایت نظامی احتمالی ایران از انصارالله حائز اهمیت است زیرا منطق جنگ به رهبری عربستان سعودی در یمن این بوده است که اینها یک گروه نیابتی ایران هستند، و شواهد ادعایی اولیه برای این موضوع این است که ایران سال‌هاست انصارالله را مسلح کرده است.
با این حال، همانطور که گرت پورتر، روزنامه نگار آمریکایی نشان داده است، چندین اتهام از جمله اتهاماتی که به سال ۲۰۰۹ باز می گردد در مورد حمایت نظامی ایران از انصارالله از اساس ساختگی بوده است،
همانطور که پورتر گزارش داد، انصارالله مجبور به تکیه بر حمایت نظامی ایران نبوده است زیرا این گروه از طریق خرید تسلیحات در بازار سیاه یمن، از طریق دادن رشوه و خرید مستقیم از فرماندهان نظامی فاسد یمنی و از طریق اتحاد این گروه با نظامیان یمنی وابسته به رئیس جمهور، علی عبدالله صالح، تسلیحات زیادی به دست آورده است.
از طریق این اتحاد، حوثی‌ها انبارهای بزرگی از تسلیحات که توسط ایالات متحده در هشت سال گذشته به وزارت دفاع یمن ارسال شده بود را بدست آوردند، آمریکا از سال ۲۰۰۶ به بعد حدود ۵۰۰ میلیون دلار تجهیزات نظامی به ارتش یمن تحویل داده بود.

ضد حمله به بولوارته

ضد حمله به بولوارته

تظاهرات مداوم در پرو علیه رئیس جمهور بالفعل. سازمان ملل خواستار شفاف سازی شد، مکزیک از غارتگری «دولت دست نشانده» انتقاد کرد.

نوشته توربن آستن
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته

مخالفت‌ها ادامه دارد. با مسدود شدن جاده ها در ۱۶ نقطه در بخش پونو در جنوب پرو، فعالان روز چهارشنبه (به وقت محلی) دوباره خواستار استعفای دینا بولوارته رئیس جمهور کودتاچی و بالفعل شدند.

اما راهپیمایی اعتراضی اعلام شده در لیما به نتیجه دلخواه نرسید. «رسومن لاتینوآمریکانو» نوشت: اگرچه «صدها تظاهرکننده وارد پایتخت شدند» اما «نتوانستند از محاصره پلیس عبور کنند و به کاخ دولت یا کنگره برسند».
رسانه های پرو پیش از این در صبح از «حضور پلیس پیشگیرانه» در میدان دو مایو خبر داده بودند. ویدئوهای منتشر شده همچنین چهار خودروی زرهی ارتش را در محل حادثه نشان می دهد.
آلبرتو اوتارالو، نخست وزیر، «از طرف قوه مجریه» اطمینان داده بود که «تسخیر لیما» در کار نخواهد بود. در شب، رئیس سازمان کارگران کشاورزی کونارک، سانتوس ساودرا واسکز، از راهپیمایی جدید برای ۱۳ مارس خبر داد.
در همین حال، دولت در حال تشدید روند قانونی است. لا ریپوبلیکا روز سه شنبه گزارش داد که دفتر دادستانی درخواست کرده است که «بازداشت پیشگیرانه» ۱۸ ماهه پدرو کاستیلو رئیس جمهوران قانونی و منتخب مردم پرو به ۳۶ ماه افزایش یابد.
رئیس جمهور چپگرا در ماه دسامبر در یک کودتای پارلمانی سرنگون شد و متعاقبا دستگیر شد.
«دیاریو لاس آمریکاس» گزارش داد که در اوایل ۲۳ فوریه، دولت یک بسته قانونی را به پارلمان ارائه کرد که مجازات جرایم مرتکب شده «در طول وضعیت اضطراری و آشوب اجتماعی» را به شدت افزایش می دهد. اپوزیسیون بسته قانونی را به عنوان «سرکوبگرانه» بودن رد کرد.
اتحادیه کارگران حمل و نقل از اعتصابی خبر داد که از پنجشنبه تا چهارشنبه آینده آغاز خواهد شد. رانندگان خواستار استعفای بولوارته و برگزاری انتخابات جدید و فوری هستند. آنها همچنین در حال مبارزه برای اجرای توافقی هستند که اتحادیه در زمان دولت کاستیلو به تصویب رساند.
توافق نامه امضا شده در ۲۹ نوامبر ۲۰۲۲، از جمله، «حداقل قیمت برای بارها و حفاظت از شرکت های حمل و نقل منطقه ای» را ارائه می دهد.
اعتصاب آتی سومین اعتصاب از زمان آغاز بسیج است، این اعتصاب در سراسر کشور برنامه ریزی شده است، اما با تمرکزش بر مناطق جنوبی کشور است.
خاویر کورالس والنسیا، سخنگوی این اتحادیه گفت، اگر این خواسته ها اجرا نشود، اتحادیه «اشکال دیگر اعتراض» را در نظر خواهد گرفت.
دولت بالفعل نیز در سطح بین المللی تحت فشار است. لا ریپوبلیکا روز سه شنبه از نامه کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل به بولوارته گزارش داد.
در این نامه از لیما خواسته شده تا «اطلاعات دقیقی را ظرف ۶۰ روز» در مورد «مرگ های غیرقانونی، استفاده بیش از حد از زور، دستگیری های خودسرانه و غیره» ارائه کند.
بر اساس این سند، «گزارش هایی مبنی بر شکنجه و رفتار ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز با افراد» در کلانتری ها وجود دارد و در آن به افزایش «آسیب پذیری مردم در بخش روستایی و مردم بومی» اشاره شده است.

انتقادهای مهمی نیز از سوی مکزیک مطرح شد، جایی که خانواده رئیس جمهور کاستیلو در آنجا پناه گرفتند. جمعه گذشته، آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، رئیس جمهور مکزیک اطمینان داد که مکزیک «برای آزادی پدرو کاستیلو» تلاش خواهد کرد.
در نتیجه، بولوارته در آخر هفته «در اعتراض به دخالت در امور داخلی پرو» توسط مکزیک سفیر خود را از این کشور فراخواند. لوپز اوبرادور در کنفرانس مطبوعاتی هفتگی خود در روز دوشنبه در پاسخ این رفتار گفت:
«آنها دموکراسی را زیر پا گذاشتند و وقتی کاستیلو را به زندان انداختند و سپس حکومتی دروغین، مستبد و سرکوبگر را برپا کردند، بی عدالتی بزرگی مرتکب شدند.»
به گفته لوپز اوبرادور رئیس دولت سوسیال دموکرات، «یک الیگارشی خارجی و ملی در پرو وجود دارد که منابع طبیعی این کشور را غارت می کند (…) برای این منظور آنها به یک دولت دست نشانده تابع سرمایه نیاز دارند.»

هدف سفر غیرمنتظره وزیر دفاع آمریکا به عراق چیست؟

هدف سفر غیرمنتظره وزیر دفاع آمریکا به عراق چیست؟


«لوید آستین»، وزیر دفاع ایالات متحده 7 مارس (16 اسفند) بطور غیرمنتظره به عراق سفر کرد. آستین پیش از این به عنوان فرمانده ارتش آمریکا مستقر در عراق خدمت می‌کرد. این دیدار به مناسبت بیستمین سالگرد تهاجم آمریکا به عراق انجام شد که توجه جهان خارج را برانگیخت.

«محمد شیاع السودانی» نخست وزیر عراق صبح روز سه شنبه به وقت محلی هنگام دیدار با آستین تاکید کرد که عراق به یک عامل امنیتی تبدیل شده است که امنیت و ثبات منطقه را تضمین و نقش مهمی در کاهش تنش‌های منطقه‌ای ایفا می‌کند. وی افزود: کشورش مناسبات متوازنی را با پیرامون منطقه‌ای و بین‌المللی مبتنی بر منافع مشترک و احترام به استقلال و حاکمیت، دنبال می‌کند.

خبرگزاری «رویترز» پیشتر گزارش داده بود که سفر آستین به منظور حمایت از تلاش‌های«محمد شیاع السودانی»برای کاهش نفوذ ایران در عراق بوده است. اما اظهارات نخست وزیر عراق نشان می‌دهد که عراق به حفظ تعادل بین ایران و آمریکا ادامه خواهد داد. از زمانی که ائتلاف چندملیتی به رهبری ایالات متحده رژیم صدام حسین را سرنگون کرد، شیعیان عراق که اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، سهم بزرگی را تحت سیستم تقسیم قدرت به دست آوردند. از همین رو دوره‌های مختلف دولت‌های شیعی عراق روابط نزدیک خود با ایران را حفظ کرده و ایران نیز از عملیات ضد تروریستی عراق در مبارزه با داعش پشتیبانی مهمی به عمل آورده است.

یک مقام وزارت دفاع آمریکا که نخواست نامش فاش شود، در مصاحبه‌ای با رسانه ها گفت که هدف از سفر آستین نشان دادن این است که ایالات متحده امیدوار است پس از بیستمین سالگرد آغاز جنگ عراق، حضور نظامی خود را در این کشور حفظ کند. در حال حاضر، آمریکا هنوز حدود 2500 سرباز در عراق دارد که عمدتاً برای کمک به نیروهای محلی در مبارزه با داعش مستقر هستند. به گفته این مقام آمریکایی، رهبران عراق «همانند ما امیدوارند که عراق به میدان درگیری بین ایالات متحده و ایران تبدیل نشود.»

آستین یکی از عالی‌ترین مقامات دولت بایدن است که تنها دو هفته قبل از بیستمین سالگرد آغاز جنگ ایالات متحده در عراق، به عراق سفر کرده است.

20 مارس سال 2003 آمریکا و متحدان غربی آن با دور زدن شورای امنیت سازمان ملل به بهانه اینکه «عراق دارای سلاح‌های کشتار جمعی است»، با وجود مخالفت شدید جامعه جهانی، گستاخانه به عراق حمله کردند. این جنگ به آشوب مداوم در عراق، کشته شدن تعداد زیادی از غیرنظامیان بیگناه و فلج شدن زیرساخت‌ها انجامید. سازمان‌های افراطی مانند داعش از هرج و مرج پساجنگ ظاهر شده و رشد کردند. متعاقب آن، حملات تروریستی و درگیری‌های فرقه‌ای مکررا در این کشور رخ داده است.

شایان ذکر است که آستین از سپتامبر 2010 تا دسامبر 2011 به عنوان فرمانده ارتش آمریکایی در عراق خدمت کرد و مستقیماً در جنگ عراق شرکت داشت.

وی پس از ورود به بغداد در توییتی نوشت: «من بار دیگر بر روابط مشارکتی و راهبردی آمریکا و عراق تاکید می‌کنم؛ ما به سوی عراقی امن‌تر، باثبات‌تر و مستقل‌تر پیش می‌رویم.»


این توییت بحث‌های داغی بین کاربران اینترنتی بر انگیخت. بسیاری از کاربران با انتشار تصاویری به آستین یادآوری کردند که حمله آمریکا به عراق در 20 سال پیش را نادیده نگیرد. برخی گفتند: «هنوز شجاعت حامیان مقتدی صدر را به خاطر دارید؟» پس از شروع جنگ عراق، مقتدی صدر نیروهای مسلح را برای مقاومت در برابر تجاوزات آمریکا رهبری کرد، مردم محلی وی را به عنوان یک جنگجوی ضد آمریکایی تلقی می‌کنند.

لوید آستین به مناسبت بیستمین سالگرد آغاز جنگ عراق به بغداد سفر کرد، اما از مردم عراق به خاطر جنایات ارتش آمریکا عذرخواهی نکرد و اظهارات گزافه خود درباره امنیت، ثبات و حاکمیت عراق را تکرار کرد، گویی هیچ اتفاقی در گذشته رخ نداده است. با این حال، مردم عراق هرگز زخم‌های ناشی از حمله آمریکا را فراموش نخواهند کرد و مردم خاورمیانه و جهان نیز هرگز از یاد نمی‌برند که تهاجم نظامی آمریکا آسیب‌های بی‌پایانی را به تمام نقاط جهان وارد کرده است.


.China Radio International.CRI. All Rights Reserved ©

16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040

واکنش مسکو و کیف به گزارش نیویورک تایمز

واکنش مسکو به گزارش نیویورک تایمز

واکنش مسکو به گزارش نیویورک تایمز از عاملان انفجار نورداستریم
به گزارش رسانه های روسیه، سخنگوی کاخ ریاست جمهوری روسیه در واکنش به ادعای روزنامه نیویورک تایمز مبنی بر اینکه یک گروه طرفدار اوکراین عامل حمله سال گذشته به خطوط لوله انتقال گاز نورد استریم بوده، گفت این گزارش‌ بخشی از یک کارزار انتشار اخبار دروغ است.
دیمیتری پسکوف در گفت‌وگو با خبرگزاری اسپوتنیک گفت: بدیهی است که طراحان حمله به خطوط لوله انتقال گاز نورد استریم بخواهند توجهات را [از خود] منحرف کنند. واضح است که این [گزارش اخیر]، یک «انتشار هماهنگ اطلاعات نادرست» در رسانه‌ها است.
پسکوف با تاکید بر لزوم حضور روسیه به عنوان یکی از کشورهای حاضر در روند بررسی انفجار خرابکارانه در نورد استریم، شفافیت در جریان تحقیقات در این خصوص را خواستار شد.
روزنامه نیویورک تایمز روز سه شنبه به وقت محلی گزارش داد اطلاعات جدید بررسی شده توسط مقامات آمریکایی نشان می‌دهد که یک گروه طرفدار اوکراین سال گذشته به خطوط لوله نورد استریم حمله کرده است.
این روزنامه به نقل از مقامات آمریکایی گزارش داد که هیچ مدرکی که نشان دهد ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین یا مقامات ارشد او در این عملیات نقش داشته‌اند یا اینکه عاملان به دستور مقامات دولتی اوکراین این حمله را انجام داده‌اند، وجود ندارد.
اسپوتنیک می‌گوید: تنها چند ساعت بعد از انتشار گزارش این روزنامه آمریکایی، یک روزنامه آلمانی گزارش داد که بازرسان کشتی استفاده شده برای حمله به خطوط لوله نورد استریم را شناسایی کرده‌اند.
این در حالی است که سیمور هرش روزنامه‌نگار سرشناس آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر، پیش از این در اظهاراتی فاش کرده بود که غواصان آمریکایی با دستور شخص جو بایدن رییس‌جمهوری این کشور مواد منفجره را زیر خطوط لوله نورد استریم جاگذاری کرده‌اند.
هرش در تاریخ ۸ فوریه در مقاله‌ای به نقل از یک منبع اعلام کرده بود که در ژوئن ۲۰۲۲ غواصان نیروی دریایی آمریکا با حمایت نروژ تحت پوشش رزمایش «بالتاپس» (رزمایشی که هرساله توسط اعضای ناتو انجام می گیرد)، مواد منفجره را در زیر خطوط لوله گاز روسیه کار گذاشتند.
آدرین واتسون سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در واکنش، اظهارنظرهای هرش را تخیلی و کاملا نادرست خوانده و آن‌ها را به شدت محکوم کرده بود.
وانگ ونبین سخنگوی وزارت خارجه چین نیز خاطر نشان کرده بود: چرا آمریکا بعد از انتشار گزارش سیمون هرش از درخواست خود برای تحقیق در مورد انفجار نورد استریم عقب نشینی کرده است.
سرگئی لاوروف وزیرامورخارجه روسیه نیز در گفت‌وگویی تاکید کرده بود که آمریکا به طور مستقیم در انفجارهای خطوط لوله نورد استریم مشارکت داشته است.
خط لوله نورد استریم ۱ و ۲ در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۲ آسیب بسیاری دید. زلزله شناسان سوئدی پس از این حادثه فاش کردند که دو انفجار در امتداد خطوط لوله نورد استریم در تاریخ ۲۶ سپتامبر (۴ مهر) ثبت شده است. آلمان، دانمارک و سوئد تحقیقات جداگانه‌ای را در مورد این حادثه آغاز کردند اما روسیه از حضور در روند تحقیقات منع شد. روسیه این حادثه را یک اقدام تروریستی از سمت غرب خواند.


واکنش اوکراین به تئوری توطئه آمریکا و غرب

کیف گزارش ها مبنی بر دست داشتن در حمله نورد استریم را رد می کند. رسانه های غربی پیشتر به اتفاق آرا گزارش داده بودند که یک گروه طرفدار اوکراین در پشت این حمله بمب گذاری شده است. به نظر می رسد غرب می خواهد به این ترتیب تقصیر را از گردن خود باز کرده و به گردن اوکراین بیندازد.
کی یف گزارش ها مبنی بر دخالت احتمالی در انفجار خطوط لوله گاز نورد استریم را رد کرده است. میخائیل پودولیاک، دستیار رئیس جمهور اوکراین روز سه شنبه در توییتی نوشت: اوکراین «هیچ ربطی به حادثه دریای بالتیک ندارد و هیچ اطلاعاتی درباره «گروه های خرابکارانه طرفدار اوکراین» ندارد. اگرچه من دوست دارم تئوری های توطئه سرگرم کننده درباره دولت اوکراین بشنوم، اما باید بگویم که کی یف ربطی به آن ندارد.

زلزلۀ ترکیه، آغاز تکان‌های زلزله‌ا‌ی و سیاسی در کرۀ زمین؟

زلزلۀ ترکیه، آغاز تکان‌های زلزله‌ا‌ی و سیاسی در کرۀ زمین؟

دمیتری مینین (DMITRY MININ)

ا. م. شیری

پیش‌بینی‌های متخصصان

شمار قربانیان زلزلۀ فاجعه‌بار اخیر ترکیه به ۵۰ هزار نفر نزدیک می‌شود. در حدود ۲۰۰ هزار ساختمان ویران شده یا آسیب دیده است. و جهان از پیش‌بینی‌های دانشمندان دربارۀ تحولات بزرگ‌تر احتمالی در آیندۀ نزدیک هیجان‌زده است. وضعیت سیارۀ آشفتۀ ما و کیهان اطراف آن چنین است. و اگرچه اتهامات مربوط به ماهیت مصنوعی احتمالی تغییرات در پوستۀ زمین با کمک برخی از سلاح‌های مخفی بیشتر و از زمان خود بسیار جلوتر است، اما پیامدهای سیاسی جدی چنین فجایع بزرگی اجتناب‌ناپذیر است.

در پایان فوریه، فرانک هوبربیتس، زلزله‌شناس هلندی، که با دقت بیشتر زمین‌لرزه‌های ویرانگر ترکیه و سوریه را پیش‌بینی کرده بود، گفت که در مارس ۲۰۲۳ یک ‌زلزلۀ بزرگ جدید در کرۀ زمین رخ خواهد داد.

در گزارش مؤسسۀ مطالعات هندسی منظومۀ شمسی که این دانشمند در آنجا فعالیت می‌کند، گفته می‌شود که نزدیک شدن سیارات در روزهای ۲ و ۵ مارس می‌تواند به لرزه‌های بسیار بزرگ در سیارۀ زمین منجر شود و به دنبال آن ممکن است یک سری زمین‌لرزه‌ها در بیشتر مناطق مستعد جهان رخ دهد.

نمودار لرزه‌ای ماه مارس- مؤسسۀ مطالعات هندسی منظومۀ شمسی

شدت این زمین‌لرزه‌ها می‌تواند به ۸.۵ درجۀ ریشتر و بالاتر برسد. لازم به یادآوری است که شدت زلزله ترکیه حداکثر ۷.۸ درجۀ ریشتر بود. این مؤسسه همچنین مناطقی را نام می‌برد که در منطقۀ به اصطلاح قرمز واقع هستند. این مناطق شامل جنوب ژاپن، اندونزی، پاکستان، یونان، پرتغال، بخشی از آمریکای شمالی هستند. روسیه نیز در این لیست قرار دارد. فرانک هوگربیتس معتقد است که احتمال دارد یک زلزلۀ ویرانگر در جزایر کوریل رخ دهد.

این پیش‌بینی به دلایل روشن، بیشترین نگرانی‌ها را در ترکیه برانگیخت. در همان روزها تکان‌های جدیدی با قدرت تا ۵.۶ ​​در استان مالاتیا، شمال منطقه‌ای که قبلا روی داده بود، مشاهده شد. وحشت در میان بخشی از مردم به دلیل اینکه احتمالاً عنصر زیرزمینی به سمت آنکارا و استانبول در حال حرکت است، تشدید شده است.

مرکز زمین‌لرزه در مالاتیا

همچنین شایعاتی در مورد فوران احتمالی آتشفشان خاموش کوه کوش‌کایاسی در منطقۀ گوکسون در قهرمان ماراش، که آثاری از فعالیت‌های زمین‌شناسی غیرمعمول، به ویژه فوران خاکستر مشاهده شد، انتشار یافت. رنگ صخره‌ها در مکان توریستی زیبای بالکلی‌گؤل که در میان مردم به «برکۀ حضرت ابراهیم» معروف است، تغییر کرده است.

خاکستر بر فراز کوه کوش‌کایاسی

همزمان با وقوع زلزله مکرر در مالاتیا، منطقۀ مرز آسیای میانه و چین با قدرت ۵.۹ درجه ریشتر لرزید. در اینجا، بزرگترین نگرانی از پدید آمدن احتمالی گسل در اطراف دریاچۀ سریز ناشی می‌شود که در کوه‌های پامیر، حدود ۷۰ کیلومتر طول، تا ۵۰۰ متر عمق، با حجم آب بیش از ۱۷ کیلومتر مکعب و به وزن ۱۷ میلیارد تن آب دارد. دریاچۀ سریز جزو گروه دریاچه‌های مسدود است که در نتیجۀ انسداد فاجعه‌بار مصب رودخانۀ برتنگ پس از زلزلۀ سال ۱۹۱۱ پدیده آمده است. اگر تکانه‌های قوی جدید سد تشکیل‌دهندۀ دریاچۀ اوسوی را نابود کند، مناطق وسیعی از آسیای مرکزی زیر آب می‌رود.

دریاچۀ سریز

در شبکه‌های اجتماعی ترکیه و اکنون در آسیای میانه ترس‌ها، واهمه‌ها و شبهه‌ها مبنی بر اینکه آیا ارادۀ شیطانی یک نفر پشت این کار است یا نه، چند برابر شده است. سیاستمداران کل «توران بزرگ» احساس بی‌قراری می‌کنند. برخلاف برخی پیش‌بینی‌ها دربارۀ سقوط اجتناب‌ناپذیر رتبۀ محبوبیت اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در این شرایط، او تاکنون نه تنها توانسته محبوبیت خود را حفظ کند، بلکه به دلیل فعالیت در نجات قربانیان و کمک‌رسانی به آن‌ها، آن را افزایش داده است. با این حال، این تا زمانی معتبر است که او برای حل مشکلات به وجود آمده منابع در اختیار دارد. اما هنگامی که منابع تمام شود، به ویژه در مورد زلزله‌های قوی جدید پیش‌بینی شده، ممکن است وضعیت به طور اساسی تغییر کند.

اگرچه دولتمردان و رسانه‌های اصلی ترکیه از فرضیات در مورد ماهیت مصنوعی فجایع روی داده در ترکیه اجتناب می‌کنند، اما چنین فرضیاتی در بین مردم بسیار رایج است. و همه به یک سمت نگاه می‌کنند. بسته شدن کنسولگری‌ها و سفارت‌های غربی چند روز قبل از زلزله، طغیان‌های عجیبی که قبل از شروع آن مشاهده شد، به این تردیدها دامن زد. این فرضیات در بین مردم در اثر افشاگری‌های سیمور هرش در مورد انفجار نورد استریم در دریای بالتیک توسط دولت ایالات متحده تقویت شد. مردم در خیابان‌ها می گویند: «اگر آمریکایی‌ها توانستند چنین خرابکاری هیولایی را در جایی انجام دهند، چرا نمی‌توانند در جایی دیگر به چنین کاری دست بزنند؟ به این واقعیت که ژئوفیزیکدانان تحریک زلزله توسط انسان را هنوز غیرممکن می‌دانند، افراد کمی باور می‌کند. از این گذشته ، هیچ کس تا این اواخر حتی جرأت نداشت به انفجار خطوط لوله توسط یک دولت فکر کند. با این حال منفجرش کردند! ترک‌ها از دولت می‌خواهند که تحقیقات دربارۀ همۀ علل احتمالی فاجعه را کامل کند و همچنین حفاظت از خط لوله‌های ترکیه را تقویت کند.

محل ساخت نیروگاه هسته‌ای در آک‌کویو

هیچ کس تضمین‌های واشنگتن را باور نمی‌کند. بلینکن، وزیر امور خارجه، که برای ابراز همدردی به ترکیه آمده بود، برای مثال به ترکیه، به «متحد» آمریکا، با وجود ضررهای چند صد میلیاردی آن، ۱۰۰ میلیون دلار برای بازسازی وعده داد. کافی است کمک ۱۰۰ میلیون دلاری آمریکا برای نجات جان انسان‌ها در ترکیه را با ۱۰۰ میلیارد دلار پرداخت شده به اوکراین برای گرفتن جان مردم مقایسه کنیم. کارزاری که آمریکایی‌ها علیه ساخت نیروگاه هسته‌ای در آک‌کویو توسط روس اتم تحت عنوان «ناامن» راه انداخته‌اند، در ترکیه نیز با سوء ظن زیادی مواجه شده است. در واقع بازرسی دقیق نیروگاه اتمی نشان داد که هیچ آسیبی ندیده و با رعایت تمامی اقدامات حفاظتی ساخته می‌شود. بلکه تمایل کاخ سفید به «صید ماهی در آب‌های گل‌آلود»، بار دیگر «تئوری توطئه» در مورد نقش آمریکایی‌ها را در این ماجرا تقویت می‌کند. آری، در این واقعیت که در آمریکا سلاح‌های ژئوفیزیکی بمنظور ایجاد مشکلات زیست محیطی برای دشمن در حال توسعه است، هیچ کس تردید ندارد. سوال اصلی این است که آیا سامانه‌هایی مانند هارپ (HAARP) در آلاسکا قادر به انجام این کار در حال حاضر هستند یا در آیندۀ دور؟

میدان آنتن هارپ برای مقاصد زیست‌محیطی نظامی

اگر واشینگتن نمی‌خواهد به ایجاد فجایع شیطانی متهم شود، نباید زمینۀ این ادعا را فراهم کند. آمریکایی‌ها گاهی به قدرت مطلق خود اشاره می‌کنند، گاهی به چیزهای جدیدی می‌بالند که می‌توانند آخرالزمان را نزدیک‌تر کنند، گاهی نیز دخالت خود را در جنایات آشکار انکار می‌کنند. انفجار نورد استریم نیز به همین دسته تعلق دارد. این پروانۀ «نظریه آشوب» نیست که در برزیل بال می‌زند و در چین باعث زلزله می‌شود. این یک اقدام بسیار جدی است که عواقب آن زمانی که مردم کرۀ زمین عادت کنند بدبختی‌های خود را با آمریکا مرتبط بدانند و کاخ سفید را از هر دلیلی برای ادعا «رهبری اخلاقی» باب میل خود محروم کنند، دامن آمریکا را خواهد گرفت.

نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی

۱۶ اسفند- حوت ۱۴۰۱

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جانشین

جانشین

نیکلاس مادورو، رئیس جمهور فعلی ونزوئلا، میراث دشواری را در سال ۲۰۱۳ به ارث برد.

نوشته سانتیاگو بائز
یونگه ولت

ترجمه مجله هفته

آنها تصاویری بودند که مردم ونزوئلا هرگز فراموش نخواهند کرد. در ۸ دسامبر ۲۰۱۲، هوگو چاوز، رئیس جمهور آن، روی صفحه های تلویزیون ظاهر شد و نیکلاس مادورو معاون رئیس جمهور در کنار او نشسته بود.
رئیس دولت که چند هفته قبل مجدداً انتخاب شده بود، به مردم اطلاع داد که باید دوباره تحت درمان سرطان در کوبا قرار گیرد.
و او اشاره کرد که وضعیت جدی است: اگر او دیگر نتواند مسئولیت بالاترین مقام کشور را به عهده بگیرد، از ونزوئلایی ها می خواهد که مادورو را به عنوان رئیس جمهور جدید انتخاب کنند.
چاوز در ۵ مارس ۲۰۱۳ درگذشت و طبق قانون اساسی ونزوئلا چند هفته بعد انتخابات جدیدی برگزار شد.
مانند اکتبر ۲۰۱۲، هنریکه کاپریلس بار دیگر برای مخالفان نامزد ریاست جمهوری شد، در حالی که همانطور که قبلا اعلام شده بود مادورو، به عنوان نامزد جنبش بولیواری معرفی شد.
نتیجه انتخابات به طرز شگفت انگیزی نزدیک بود: تنها ۵۰.۶ درصد آرا به مادورو رسید، در حالی که کاپریلز به ۴۹.۱ درصد از آرا دست یافت.
به گفته ناظران، یکی از دلایل این نتیجه غیرمنتظره این بود که مدیران ستادهای انتخاباتی تصمیم گرفتند کمپین سال قبل را تکرار کنند و با تجمعات گسترده جشنواره وار، حال و هوایی برای انتخابات ایجاد کنند.
این حال و هوا یک تضاد تقریبا غیرقابل تحمل با عزاداری عمومی برای فرمانده چاوز را در کشور ایجاد کرد. برای برخی از چاویستاها، این شادی با خیانت هم‌مرز بود، در حالی که افراد متزلزل به هر حال به مادورو بی اعتماد بودند.

(Reuters)
رئیس جمهور جدید که با چنین موقعیت ضعیفی روبرو شد، به میراث سلف خود چسبید. او ماه ها لوایحی را به عنوان پروژه هایی ارائه می کرد که قبلا «توسط چاوز کار شده بود».
با این حال، این روش کار به سرعت تمام شد، زیرا حداکثر پس از یک سال، این نوع راهکار ها اعتبار خود را از دست دادند و غیرقابل باور شدند.
با این حال، مادورو توانست دولت خود را تثبیت کند. رئیس دولت در برابر موج اعتراضات خشونت آمیز اپوزیسیون راستگرا در سال ۲۰۱۷ با فراخواندن نشست تشکیل مجلس مؤسسان واکنش نشان داد.
این مجلس که در ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۷ انتخاب شد، تا زمان انحلال در دسامبر ۲۰۲۰ قانون اساسی یا اصلاحات قانون اساسی جدیدی را پیشنهاد نکرد، اما توانست دست بالای اکثریت مخالف را در مجلس عادی، یعنی مجلس ملی، را با موفقیت خنثی کند.
اگرچه ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و دولت های دست راستی آمریکای لاتین با او مخالفت کردند و حتی در سال ۲۰۱۹ یک ضد رئیس جمهور در پیکر فردی بنام خوان گوایدو نصب کردند، اما مادورو امروز همچنان در قدرت است.
امروز حتی آمریکا نیز با چه بخواهد و چه نخواهد مجبور به اعتراف به این واقعیت شده است، اگر چه همچنان دندان نشان میدهد.

اسرائیل: تمدید قانون بحث برانگیز شهروندی.

اسرائیل: تمدید قانون بحث برانگیز شهروندی

دولت اسرائیل به ریاست بنیامین نتانیاهو در حال حاضر در حال اجرای یک سری اصلاحات بحث برانگیز قضایی در کشور است.
امروز قانون موسوم به شهروندی که زوج های اسرائیلی- فلسطینی را از زندگی مشترک در اسرائیل منع می کند، برای یک سال دیگر تمدید شد.

ترجمه مجله هفته

در اسرائیل، قانون بحث برانگیز موسوم به شهروندی با تصمیم کنست در اورشلیم روز دوشنبه دوباره برقرار شد.
بر اساس این قانون، اعراب فلسطینی حتی پس از ازدواج با یک شهروند اسرائیلی، اجازه اقامت با همسر خود در اسرائیل را ندارند.
در سال ۲۰۰۳ برای اولین بار ممنوعیت مهاجرت فلسطینیان تصویب شد.
دلیل این امر حمله انتحاری در حیفا در جریان انتفاضه دوم بود که در آن ۱۷ نفر کشته شدند.
بر اساس اطلاعات سازمان امنیت اسرائیل، قاتل یک فلسطینی بوده که از طریق ازدواج تابعیت اسرائیلی دریافت کرده بود.
این قانون از زمانی که برای اولین بار تصویب و لازم الاجرا شد، هر سال برای دوازده ماه دیگر تمدید می شود. در سال ۲۰۰۷، قانون شهروندی شامل افرادی هم که از کشورهایی که دولت اسرائیل آنها را متخاصم می‌داند می‌شود: این کشورها عبارتند از لبنان، عراق، ایران و سوریه.
در ژوئیه ۲۰۲۱، پس از اینکه دولت نفتالی بنت نخست وزیر در تمدید آن ناکام ماند، این قانون به مدت یک سال به حالت تعلیق درآمد. از سال ۲۰۲۲ مجدداً اجرایی شده است.
علاوه بر این، برای اولین بار بند اسرائیل به عنوان «دولت یهودی و دموکراتیک» به آن اضافه شد.

اصلاحات بحث برانگیز قضایی

یک مجموعه کامل از اصلاحات قضایی بحث برانگیز در حال حاضر در اسرائیل در حال تصویب و اجرا است. طبق برنامه‌های ائتلاف مذهبی راست‌گرای جدید در زمان نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو، در آینده این امکان برای پارلمان وجود خواهد داشت که تصمیمات بالاترین دادگاه را با اکثریت ساده لغو کند.
علاوه بر این، سیاستمداران باید بر انتصاب قضات نفوذ بیشتری داشته باشند. صدها هزار اسرائیلی در هفته های اخیر علیه اصلاحات قضایی دولت تظاهرات کرده اند.
گفته می شود روز شنبه ۱۶۰ هزار نفر تظاهرکننده تنها در تل آویو دست به اعتراض زده‌اند.
بخش دیگری از اصلاحات به مقامات دولتی این امکان را میدهد که در صورت شکایت قضایی از آنها و یا پرداخت هزینه های دادگاهی و پزشکی از حمایت و کمک مالی برخوردار شوند.
این پیشنهاد که در زمان مساعدی برای شخص نخست وزیر فعلی ارائه شده است، که روز یکشنبه با عجله به طور موقت توسط کمیته وزیران تصویب شد. نتانیاهو متهم است که ۲۵۰ هزار یورو از پسر عموی خود به عنوان «کمک» برای هزینه های قضایی دریافت کرده است.
بر اساس تصمیم دیوان عالی، نتانیاهو مجبور بود این مبلغ را بازپرداخت کند.

مجازات اعدام برای تروریست ها

چهارشنبه گذشته، پارلمان اسرائیل لایحه بحث برانگیز دیگری را ارائه کرد که مجازات اعدام را برای تروریست ها باز می گرداند.
۵۵ نماینده از ۱۲۰ نماینده به این لایحه رای مثبت دادند که «هر کسی که عمدا یا از طریق بی تفاوتی باعث مرگ یک شهروند اسرائیلی شود در حالی که این اقدام با انگیزه نژادپرستی یا خصومت با شخص خاصی باشد» به مجازات اعدام محکوم می شود. این قانون شامل یهودی ها نمی شود.
همچنین اگر تشکلی، یا کسانی که هدفشان «آسیب رساندن به دولت اسرائیل یا تولد دوباره قوم یهود در سرزمین خود» باشد نیز میتوانند به اعدام محکوم شوند.
در کرانه باختری اشغالی، دادگاه‌های نظامی اسرائیلی این اختیار را خواهند داشت که با اکثریت ساده احکام اعدام را صادر کنند.
قبل از اجرایی شدن این قانون سه بررسی دیگر نیز ضروری است.
تا این تاریخ تمامی تلاش ها برای بازگرداندن صدور حکم و مجازات اعدام برای تروریست ها شکست خورده بود.
مجازات اعدام برای قتل در اسرائیل در سال ۱۹۵۴ لغو شد. با این حال، در موارد استثنایی، همچنان می‌توان آن را تحمیل کرد.
آخرین اعدام در اسرائیل با حکم دادگاه عادی تا به امروز اعدام جنایتکار جنگی نازی آلمانی آدولف آیشمن در سال ۱۹۶۲ بود.

انتخابات ترکیه

انتخابات در ترکیه
توطئه و اهانت حساب شده
هرج و مرج در ائتلاف مخالفان ترکیه: پس از خروج یکی از احزاب ائتلاف انتخاباتی، احزاب دیگر نماینده مشترک خود را معرفی کردند.
نوشته امره شاهین
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته

این خبر چندان جای تعجبی ندارد: کمال قلیچداراوغلو در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه در ۱۴ ماه مه با رجب طیب اردوغان رئیس جمهور فعلی این کشور رقابت خواهد کرد.
روز دوشنبه، بزرگترین ائتلاف مخالف کشور متشکل از شش حزب، نامزدی رئیس حزب کمالیست مردم جمهوری‌خواه را اعلام کرد.
پیش از این تصمیم درگیری شدیدی بین احزاب اپوزیسیون به وجود آمد، به همین دلیل حزب ملی گرای «خوب» در آخر هفته اتحاد را داوطلبانه ترک کرد. دومین حزب قوی در ائتلاف هم به طور ناگهانی با نامزدی رئیس حزب مردم جمهوری‌خواه در نشست مشترک روز پنجشنبه مخالفت کرد.
این نشست متعاقباً به روز دوشنبه موکول شد، اما مرال آکشنر، رهبر حزب «خوب» روز جمعه یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد و با ادبیاتی تهاجمی اعلام کرد که حزب او از ائتلاف خارج می‌شود.
او این گام را با یک سخنرانی پر از لفاظی های ملی گرایانه توجیه کرد. او مدعی شد این اتحاد دیگر نمی تواند نماینده ملت باشد، «منافع یک نفر» بر «منافع ترکیه» ترجیح داده می شود.
به جای قلیچداراوغلو، نامزدی که می تواند «برنده» نیز شود باید نامزد شود:
او از شهرداران استانبول و آنکارا، اکرم امام اوغلو و منصور یاواش (هر دو از حزب مردم جمهوری‌خواه) خواست تا با رهبر حزب خود مخالفت کنند. البته هر دو رد این درخواست را کردند.
توهین حساب شده دو ماه مانده به انتخابات.
نامزد شدن قلیچداراوغلو در انتخابات برای مدتی در جریان بود و برای آکشنر اتفاقی غیر منتظره و تعجب آور نبود.
با وجود این موضع گیری ها و نظرات او گاهی اوقات موجب نارضایتی حزب «خوب» میشود کنترل وی را برای آنها بسیار مشکل میکند.
یک تفاوت دیگر در این جاست که برخلاف اکشنر قلیچداراوغلو خود را محدود به انتقاد کردن از دوران ریاست جمهوری اردوغان نمی کند بلکه دولت را با تمامی تنقلاتش از جمله شرکت ها، بنیادها و سیستم مافیایی مرتبط با آن به زیر سوال می برد
در حالی که حزب خوب از همان روز پس از زلزله ویرانگر ۶ فوریه مذاکره با دولت را آغاز کرد و از انتقاد («اتحاد در روزهای فاجعه ملی») خودداری کرد، حزب مردم جمهوری‌خواه از «شکست دولت» در مقابله با زلزله و فجایع آن صحبت کرد و در نتیجه از این طریق عدالت و توسعه را تحت فشار قرار داد. .
آنها همچنین از کسانی که از رژیم فاسد حزب عدالت و توسعه سود برده اند نام می برند و خواستار پایان دادن به این سیستم و طرفدارانش هستند.

خبر انتخاب قلیچداراوغلو
ائتلاف اپوزیسیون ترکیه موسوم به «میز شش نفره» سرانجام کمال قلیچداراوغلو، رهبر حزب مردم جمهوری‌خواه را برای نامزدی انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه برگزید و قرار است طی این انتخابات با رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری این کشور رقابت کند. به نقل از خبرگزاری رویترز، قلیچداراوغلو ۷۴ ساله، رئیس دومین حزب بزرگ ترکیه که قصد دارد به رهبری دو دهه‌ای اردوغان پایان دهد، خطاب به ۲ هزار جمعیتی که در آنکارا گرد هم آمده بودند، گفت: میز ما میز مذاکره است. تنها هدف ما بازگرداندن کشورمان به روزهای شکوفایی، صلح و رفاه است. ما ترکیه را با مشورت و اجماع اداره خواهیم کرد.

کمال قلیچدار اوغلو که به «کمال گاندی» یا «گاندی ترکیه» مشهور است، دیدگاه‌هایی در تضاد آشکار با سیاست‌های اردوغان دارد.او رهبری گروه اپوزیسیون سکولار از جناح چپ میانه با عنوان حزب جمهوری‌خواه خلق را برعهده دارد. حزبی که مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار ترکیه مدرن آن را بنا نهاد و یکی از قدیمی‌ترین احزاب ترکیه است اما از دهه ۹۰ میلادی از قدرت دور بوده است.

این تصمیم در پایان نشست «ائتلاف ملت»، با حضور کمال قلیچدار اوغلو رئیس حزب مردم جمهوری‌خواه، مرال آکشنر رئیس حزب خوب، گلتکین اویسال رئیس حزب دموکرات، علی باباجان، رئیس حزب دموکراسی و پیشرفت (DEVA) و احمد داووداوغلو، رئیس حزب آینده و به میزبانی تمل کاراملا اوغلو، رئیس حزب سعادت در آنکارا برگزار شد، اتخاذ و اعلام شد.
تمل کاراملااوغلو پس از پایان این نشست که به مدت ۵ ساعت به طول انجامید، در سخنرانی خود خطاب به حضار گفت که کمال قلیچداراوغلو نامزد ریاست جمهوری ائتلاف ملت است.
قلیچدار اوغلو تاکید کرد: رهبران اپوزیسیون پنج حزب دیگر نیز می‌توانند به عنوان معاونان رئیس‌جمهور خدمت کنند.
شبکه الجزیره نیز در این باره گزارش داد که آکشنر اخیرا در اعتراض به نامزدی قلیچداراوغلو اعلام کرد که از ائتلاف اپوزیسیون خارج شده است اما ساعاتی قبل از برگزاری نشست وی با منصور یاواش، شهردار آنکارا و اکرم امام‌اوغلو، شهردار استانبول دیدار کرد.
آکشنر در این دیدار به یاواش و امام‌اغلو پیشنهاد داد که که در صورت پیروزی نامزد اپوزیسیون در انتخابات (قلیچداراوغلو) آنها به عنوان معاونان وی منصوب شوند.
«کورشاد زورلو» سخنگوی حزب «خوب» نیز در این باره گفت که آکشنر این پیشنهاد را به قلیچدار اوغلو منتقل کرده است.
در همین حال، یک مقام بلند پایه در حزب مردم جمهوری خواه نیز به رویترز گفت که قلیچداراغلو با پیشنهاد آکشنر موافقت کرد.
قلیچداراوغلو احتمالا می‌تواند از بحران اقتصادی، تورم فزاینده ترکیه طی سال‌های اخیر و همچنین زمین‌لرزه مرگباری که موجب کشته شدن بیش از ۴۶ هزار تن شده و انتقاداتی را علیه دولت اردوغان به همراه داشته است، به نفع خود استفاده کند تا رای‌دهندگان بیشتری را به سمت خود بکشاند.
نظرسنجی‌های اخیر حاکی از آن است که طی دو ماه آینده رقابتی تنگاتنگ میان اپوزیسیون و حزب حاکم ترکیه برقرار خواهد بود.
وقوع زمین لرزه‌ها و پس لرزه‌های مهیب از ششم فوریه سال جاری میلادی در ترکیه این شایعه را رونق داد که انتخابات ریاست جمهوری این کشور شاید به تعویق بیفتد اما ابراهیم کالین، سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه گفت که این انتخابات ۱۴ مه ۲۰۲۳ به احتمال زیاد بر اساس برنامه برگزار می‌شود. اردوغان هم پیشتر در سخنرانی مقابل نمایندگان حزب حاکم عدالت و توسعه تصریح کرد، انتخابات پارلمانی و ریاست‌جمهوری ۱۴ ماه مه (۲۴ اردیبهشت) برگزار خواهد شد.

آمریکا برای جنگ‌افروزی پول دارد اما برای جاده‌سازی نه!


در روزهای اخیر مجموعه‌ای از سوانح خروج قطار از ریل در ایالت اوهایو و سایر نقاط ایالات متحده رخ داده به گونه‌ای که توجه مردم را به وضعیت راه آهن آمریکا جلب کرده است. شخصی در همین راستا ویدئویی از حرکت قطار به آرامی روی ریل‌های به شدت تغییر شکل یافته که ترسناک به نظر می‌رسند، در شبکه اجتماعی توئیتر آپلود کرده است. یکی از کاربران اینترنتی به طعنه نوشته ایالات متحده باید چرخ‌ها را به گونه‌ای طراحی کند که مناسب این ریل‌های پیچ خورده باشند. شخص دیگری نوشت: ایالات متحده اکنون مانند یک کشور جهان چهارم است. به جای راه‌اندازی جنگ‌های بی پایان، باید زیرساخت‌های ضعیف خود را تعمیر کند.

تصادفات واژگونی خودروها و قطارهای باربری به دلیل خرابی، در ایالات متحده به یک اتفاق عادی تبدیل شده است. بر اساس داده ‌ای وزارت حمل و نقل ایالات متحده، بین سال‌های 1990 تا 2021، به طور متوسط در سال بیش از 1700 سانحه ریلی رخ داده است.

تصمیم گیرندگان سیاسی ایالات متحده به طرز شگفت آوری نسبت به سرمایه گذاری زیرساختی خسیس هستند و این کار حتی به وزنه‌ای در مبارزات حزبی تبدیل شده است. بودجه طرح پیشنهادی سرمایه‌گذاری زیرساختی دولت برای سال 2021 پس از بررسی دو حزب به شدت کاهش یافت و مبلغ کل بودجه حتی برای تعمیر زیرساخت‌های کهنه هم کافی نبود، چه رسد به پروژه‌های جدید.

پولی برای جاده‌سازی نیست، اما برای جنگیدن چرا! در سال 2023، بودجه دفاعی ایالات متحده به 858 میلیارد دلار خواهد رسید که نزدیک به 10 درصد نسبت به سال مالی گذشته افزایش می‌یابد. بودجه دفاع ملی ایالات متحده بیش از مجموع بودجه دفاعی 9 کشور بعدی است. این پول ظاهراً برای «دفاع ملی» ایالات متحده استفاده می‌شود، اما در واقع به مقدار زیادی برای تحریک جنگ در سراسر جهان یا تامین مالی جنگ‌های نیابتی به کار می‌رود.

«دنیس کوچینیچ»، شهردار پیشین شهر کلیولند ایالات متحده، ریشه این مشکل را فاش کرده است. او مجتمع نظامی-صنعتی ایالات متحده را به باد انتقاد گرفت و گفت ایالات متحده که زمانی تولید کننده برتر فولاد، اتومبیل و کشتی در جهان بود، اکنون در ایجاد دشمنان و گمراه کردن دفاع و حمله در جهان پیشتاز است. آمریکا خود را تا دندان مسلح کرده و با ترویج جنگ و صرف تریلیون‌ها دلار، امپراتوری تهاجمی ایجاد کرده است.


سخنان رک و مستقیم شی علیه غرب

سخنان رک و مستقیم شی علیه غرب.

شی جین پینگ آمریکا و غرب را به «بلوکه» کرد چین متهم کرد
ترجمه مجله هفته.

روابط چین و غرب به طور فزاینده ای تیره و تار می شود. زبان مراوده نیز تغییر میکن و خود را با وضعیت دراماتیک جدید تطبیق می‌دهد.
شی جین پینگ، رئیس دولت چین، غرب را به تلاش برای کند کردن رشد همه جانبه کشورش متهم کرد.
شی از یک تغییر در روابط با غرب «دراماتیک» صحبت می کند.
در حاشیه نشست سالانه کنونی کنگره خلق در پکن، شی جین پینگ، رئیس دولت و رهبر حزب چین، با زبانی رک و غیرمعمول، آمریکا و غرب را به محاصره اقتصادی کشورش و از جمله موارد دیگری از سنک اندازی و مشکل تراشی متهم کرد.
به گفته به محیط توسعه اطراف چین بشدت دچار تغییر شده و راه های توسعه این کشور بلوکه شده است.
روزنامه زوددویچه به نقل از این سیاستمدار نوشت:
«به ویژه کشورهای غربی، به رهبری ایالات متحده، به دنبال مهار، محاصره و سرکوب همه جانبه چین هستند که چالش‌های شدید بی‌سابقه‌ای را برای توسعه چین ایجاد می‌کند.»
در همان زمان، شی به مشکلات متعددی که کشورش در حال حاضر با آن مواجه است، پرداخت.
از جمله، او به شیوع کووید-۱۹ و افزایش فشار بر اقتصاد ملی جمهوری خلق اشاره کرد.
شی انتقادات خود از غرب را با جذابیت برای اقتصاد کشورش ترکیب کرد.
رئیس دولت از شرکت های چینی خواست تا نوآوری را تقویت کنند.
این امر برای مستقل شدن بیشتر در زمینه فناوری مهم است.
این انتقاد آشکار با اظهارات قبلی که در آن رهبران چین عمدتاً به طور مبهم از «کشورهای خاص» بدون نام بردن مستقیم از ایالات متحده یا غرب صحبت کرده بودند، در تضاد بود.
پکن هدف رشد خود را برای سال ۲۰۲۳ یکشنبه گذشته اعلام کرد:
رشد پنج درصدی، که یکی از پایین ترین پیش بینی ها در چند دهه اخیر است.

درخواست اوکراین برای دریافت تسلیحات ممنوعه از آمریکا.



به گزارش خبرگزاری رویترز ، اوکراین از اعضای کنگره آمریکا خواسته است تا کاخ سفید را برای تصویب ارائه بمب های خوشه ای تحت فشار قرار دهند اما آنها در عین حال به هیچ وجه مطمئن نیست که دولت بایدن به خواسته آنها توجهی کند.
سالهاست که مهمات خوشه ای در بسیاری از کشورها ممنوع اعلام شده است به طور معمول تعداد زیادی از بمب های کوچکتر را آزاد می کند که می تواند در یک منطقه وسیع تر باعث کشتار و تهدید غیرنظامیان شود.
جیسون کرو و آدام اسمیت، دو نفر از اعضای کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا در این زمینه گفتند که اوکراین به دنبال بمب خوشه ای ام کا-۲۰ است که می تواند مواد منفجره را از روی پهپادها پرتاب کند. آنها گفتند که اوکراین علاوه بر این نوع بمب خوشه ای، خواستار گلوله های خوشه ای توپخانه ۱۵۵ میلی متری است که این کشور از قبل درخواست کرده بود.
این دو قانونگذار آمریکایی گفتند که مقام های کی یف در کنفرانس امنیتی مونیخ که ماه گذشته برگزار شد از اعضای کنگره خواسته بودند کاخ سفید را برای تایید چنین بمب هایی تحت فشار بگذارند.
براساس این گزارش، اوکراین امیدوار است که مهمات خوشه ای باعث برتری این کشور در جنگ با نیروهای روسی در شرق اوکراین شود.
بمب های خوشه ای ام کا-۲۰ با هواپیما حمل می شوند و در اواسط پرواز باز می شوند و بیش از ۲۴۰ بمب کوچک را آزاد می کند.
اسمیت، نماینده ارشد دموکرات ها در مجلس و عضو کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا گفت ارتش اوکراین بر این باور است که این مهمات خوشه ای قابلیت نفوذ زرهی بهتری نسبت به مواد منفجره پرتابی از پهپادها دارند.
رویترز نوشت: اوکراین با کشوری که از نظر قدرت نظامی و تسلیحاتی در موضع برتری قرار دارد، می جنگد و تاکنون از پهپادها به صورت عمده برای عملیات نظارتی و پرتاب مواد منفجره بر روی نیروهای روسی استفاده کرده است.
شرکت تکسترون سیستمز آمریکا تولید ام کا-۲۰ را در سال ۲۰۱۶ پس از توقف فروش آنها به عربستان سعودی متوقف کرد، اما یکی از دستیاران کنگره گفته است که آمریکا بیش از یک میلیون از آنها را در انبارهای نظامی خود نگه داری کرده است.
از زمان آغاز درگیری ها در اوکراین، مقام های کی یف درخواست هایی را برای ارسال تسلیحاتی از آمریکا از جمله موشک اندازهای هاماراس، باتری های پدافند هوایی پاتریوت و تانک های آبرامز داشته که این تسلیحات را دریافت کرده هر چند که آمریکا ابتدا از ارسال آنها امتناع کرده بود، اما مهمات خوشه ای گامی فراتر برای دولت و برخی از اعضای کنگره است.
مخالفان استفاده از مهمات خوشه ای چنین استدلال می‌کنند که وقتی بمب‌ها پراکنده می‌شوند، می‌توانند غیرنظامیان را از پا درآورد و آثار آن برای سال‌ها پس از پایان درگیری، خطراتی را به دنبال خواهد داشت.
بر اساس توافقی در سال ۲۰۰۸ تولید، استفاده و انبار مهمات خوشه ای منع شده است. این توافق را ۱۲۳ کشور از جمله بیشتر کشورهای عضو ناتو تصویب کرده اند اما آمریکا، روسیه و اوکراین از ملحق شدن به آن خودداری می کنند.

بر اساس اسناد بودجه، ارتش آمریکا سالانه بیش از ۶ میلیون دلار برای از رده خارج کردن گلوله های توپخانه خوشه ای ۱۵۵ میلی متری و سایر مهمات قدیمی تر هزینه می کند.


کلاهبرداری جدید ماکرون در آفریقا.

کلاهبرداری جدید ماکرون در آفریقا.

فرانسه نمی‌خواهد مستعمرات سابق خود در قاره آفریقا را ترک کند.
کلاهبرداری جدید: پایگاه‌های نظامی اکنون به عنوان مدرسه معرفی می‌شوند.

امانوئل مکرون می خواهد حضور نیروهای فرانسوی در مستعمرات سابق را تحت هر عنوانی حفظ کند و اکنون به فکر تبدیل اسم آنها به پروژه های فرهنگی و اقتصادی افتاده است. این در حالی است که آفریقایی‌ها امیدوار بودند که فرانسه به خانه خود برود و قبل از بازگشت به قاره، کمی هم به علل ترک قاره فکر کند و خود را مورد معالجه روانی قرار دهد..

توسط راشل مارسدن
ترجمه حمید علوی برای مجله هفته

پس از اینکه فرانسه توسط برخی از مستعمرات سابقش در آفریقا به نفع شرکای جدیدی مانند روسیه و چین کنار گذاشته شد، امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، طرح جدیدی را اعلام کرد که ظاهرا هدفش به دست آوردن قلب مردم در آفریقا و در نهایت ماندن در خاک این کشور ها به بهانه‌ای دیگر است.
اما ماکرون چگونه قصد انجام این کار را دارد؟ مطمئناً نه با «احمق فرض کردن مردم»، همانطور که او در ۲۸ فوریه هنگام ترسیم استراتژی جدید خود در آفریقا بیان کرد. ماکرون با تاکید بر اینکه فرانسه منافع روشنی دارد و برای رسیدن به آن دست تظاهر هم نخواهد زد اما در عین حال تاکید کرد که ما کاری نخواهیم کرد که به نفع خیر عمومی در آفریقا باشد.
پس از اظهاراتی چنین صادقانه ممکن است افراد به این فکر بیفتند که واقعا ماکرون از این به بعد هر چیز دیگری را هم چنین صادقانه بیان می کند.البته که اینطور نیست. در عوض، ماکرون با این اظهارات فقط یک تاکتیک دستکاری شده و متفاوت را معرفی میکند.
گویا دیگر مدل واشنگتن در برخورد با کشورهایی که از لحاظ منابع معدنی غنی باشند یعنی وارد آوردن شوک نظامی به این کشور ها که باید در انتها منجر به برقراری معاملات تجاری شود دیگر در آفریقا کارساز نیست.
بدتر از آن، غرب اکنون می ترسد که روسیه و چین در جبهه های امنیتی و اقتصادی از آن سبقت بگیرند. و علیرغم تمام تلاش‌های تحقیرآمیز برای هشدار به کشورهای آفریقایی مبنی بر عدم تجارت با مسکو و پکن – همانطور که اخیراً در کنفرانس امنیتی مونیخ اتفاق افتاد – به نظر می‌رسد که رفتار آنها با کشورهای آفریقایی به گونه‌ای که تا بحال انجام داده‌اند دیگر کارساز نیست. نه به نفع خودشان است و نه به نفع آنها است.
پس از آنکه مالی «ماموریت ضد تروریستی» چندین ساله فرانسه را که منجر به بیرون راندن نیروهای فرانسوی از منطقه شد، اجرا کرد، این سؤال باقی ماند که پاریس میخواهد ماندن در این منطقه را چگونه توجیه می کند.
در سال ۲۰۲۱ بیش از ۱۹۰۰۰ قتل در ارتباط با اسلام‌گرایان افراطی رخ داد که بیشتر از سال ۲۰۱۵ بود که بوکوحرام در منطقه ساحل فعال بود، منطقه‌ای که ادعا می‌شود فرانسه در تلاش برای ایجاد ثبات در آن است.
در طول این مدت پاریس توانسته است که حضور خود را در منطقه از نظامی به اقتصادی تبدیل کند این در حالی است که اصولاً فرانسه از همان ابتدا به دنبال منابع و منافع خود و کشورهای اروپایی در منطقه بوده است.
مکرون در سخنرانی خود به سرعت بر سر اصل مطلب رفت و از فرانک CFA به عنوان واحد پول کشورهای غرب آفریقا و نوعی سنگ بنای همکاری فرانسه و آفریقا که او می خواهد روی آن تاکید کند، یاد کرد.
این ارز بحث‌برانگیز که در ۱۴ کشور آفریقایی استفاده می‌شود و در فرانسه چاپ می‌شود، به یورو متصل است. برخی آن را نمادی از استعمار و عدم حاکمیت کشورهای غرب آفریقا می دانند، در حالی که برخی دیگر ارز را به طور کلی منبع ثباتی می دانند که سرمایه گذاری را در این کشورها جذب می کند.
در سال ۲۰۱۹، جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا – در حالی که هنوز در در اپوزیسیون بود – این ارز را یک «ارز استعماری» نامید که فرانسه بر اساس آن «صاحب قران و ضراب سکه است و از طریق آن منابع این کشورهای آفریقایی غارت می‌کند». و ماکرون اکنون می‌خواهد همه چیز را بر روی این انحصار ضرب سکه بنا کند.
بنابراین رئیس جمهور فرانسه ایده جدیدی را مطرح کرد تا آفریقایی ها حضور نظامی فرانسه در این قاره را فراموش کنند. مکرون اعلام کرد که پایگاه های نظامی فرانسه در آفریقا اکنون به طور مشترک با آفریقایی ها اداره می شود و برخی از آنها به «آکادمی ها» تبدیل می شوند. ظاهراً در دنیای امروز، برای پادگان نظامی هم چندان بد نیست که خود را در ظاهر یک آکادمی و یا یک مدرسه به فروش برساند.
تلاش برای تقویت وجهه فرانسه در آفریقا پس از آنکه شاهد رشد بیهوده جهادگرایی هستیم بسیار شبیه تلاش های دولت بایدن است که آفریقا را نیز هدف قرار می دهد.
همانطور که آسوشیتدپرس در بیست و سوم فوریه گزارش داد دیدار جیل بایدن از نامیبیا هم ظاهراً موفقیت بزرگی باید باشد در حالی که او با ده‌ها کودک هیجان زده نامیبیای که جعبه های شکلات M&M را از کاخ سفید دریافت می کردند عکس می گرفت از طرح حمایتی ایالات متحده برای برنامه های آمریکا در آفریقا صحبت می کرد.
ماکرون همچنین در سخنان خود بر ابتکارات جدید فرانسه و همکاری ها در سطوح فرهنگی، ورزشی، سلامت، فناوری دیجیتال و آموزشی در کشورهای آفریقایی تاکید کرد.
ماکرون تاکید کرد که تمام ابتکارات با حمایت یک تیم اروپایی – دیگر هیچ شکی وجود دارد که اتحادیه اروپا از کانال فرانسه برای باز کردن درهای بهشت منابع آفریقا برای خود استفاده خواهد کرد.
ماکرون همچنین مکرراً به مشارکت با جامعه مدنی آفریقا اشاره کرد که به معنای پرداخت پول فرانسه برای تاثیر گذاشتن بر جوامع آفریقایی از طریق ان جی او های غیردولتی است. این دخالت آشکار معمولاً به تحت عنوان «حمایت مالی» لاپوشانی می شود و البته پروتکل اخلاقی ایجاب می کند که این رابطه مالی افشا شود. اما چه شانسی وجود دارد که سازمان های غیردولتی آفریقایی تحت حمایت فرانسه در تلاش برای تاثیرگذاری بر همشهریان خود به این پروتکل ها پایبند باشند؟
مکرون خطاب به شبکه فرانسوی مهاجران آفریقایی گفت که می توانند درها را برای افزایش همکاری اقتصادی در کشورهای مبدأ خود باز کنند. به نظر می رسد که او قصد دارد فقط وارد شرکت های آفریقایی شود و سپس قرار است برای آنها پول ببارد. اما چه مقدار از این پولها در واقع به جیب شرکت های فرانسوی و سهامداران آنها خواهد رفت؟
ممکن است تصور شود که ماکرون «قدرت نرم» را کشف کرد: شاید او به این نتیجه رسیده اینک فوتبال، هنر فرانسوی، بحث‌های فلسفی و رپ فرانسوی، امکان دسترسی سریع‌تری را به ثروت‌های قاره فراهم می آورند تا اسلحه.
ماکرون پس از حذف فرانسه از رقابت ها در آفریقا و اخراج کشورش از این قاره ناگهان اعلام کرد که آفریقا نباید فقط به یک منطقه رقابتی تبدیل شود.
او سپس در ادامه افزود «این مشکل فرانسه است چرا که فرانسه به سختی برای آفریقایی ها قابل فهم است، به اندازه کافی دقیق نیست و با چندین زبان سخن می گوید.»
اگر آفریقایی‌ها انتظار دارند که فرانسه مثل بچه آدم به کشورش برگردد و بعد هم خود را مورد روان درمانی قرار دهد، تصورشان اشتباه است.
ماکرون دلیل شکست فرانسه برای رسیدن به چشم‌اندازهای بزرگ خود در آفریقا را در فرهنگ متناقض بحث و گفتگو یا در دموکراسی فرانسه می دانند.
اکنون دلیل شکست فرانسه را هم تشخیص داده است اینکه فرانسه به چشم انداز هایش در آفریقا نرسیده است است ریشه در فرهنگ متناقض بحث و گفتگو و آنچه اکنون دموکراسی در فرانسه مینامند دارد هر چند که این «فرهنگ» در فرانسه به شدت مورد احترام است!
اما اکنون که ماکرون دلیل شکست فرانسه را در آفریقا شناسایی کرده است خود را برای دور دوم ورود به آفریقا آماده میکند.

اختلاف بین زلنسکی و فرمانده ارتش اوکراین.

اختلاف بین زلنسکی و فرمانده ارتش اوکراین.

عقب نشینی یا نه؟ – زلنسکی و فرمانده ارتش زالوشنی در مورد وضعیت آرتموفسک دچار اختلاف نظرند.



روزنامه بیلد گزارش داد که بین سالوشنی فرمانده کل اوکراین و زلنسکی رئیس جمهور اوکراین در مورد وضعیت آرتموفسک اختلاف نظر وجود دارد. زالوشنی به رهبری اوکراین پیشنهاد خروج از شهر را داد، زلنسکی اما بر خلاف ژنرالش تصمیم گرفته آن را حفظ کند.
پرتال اینترنتی تی آنلاین آلمان به نقل از روزنامه بیلد نوشت: ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین و والری زالوشنی، فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین درباره وضعیت نزدیک آرتموفسک (باخموت) اختلاف پیدا کرده‌اند.
به گزارش چندین منبع روزنامه دست راستی بیلد زالوشنی به رهبری اوکراین توصیه کرده است برای حفظ جان سربازان و بخصوص که ماندن در شهر بدون شک به پیروزی اوکراین در این درگیری منجر نخواهد شد بهتر است که رهبری و اوکراین تصمیم به ترک سنگرهای خود در شهر باخموت بگیرد، با این‌حال رهبری اوکراین تصمیم گرفته است در شهر بماند و مقاومت کند به نظر زلنسکی ترک شهر آبروریزی جدی برای ارتش اوکراین خواهد بود.
در نوامبر سال گذشته، روزنامه فایننشال تایمز به نقل از منابعی اعلام کرد که از فرمانده عالی نیروهای مسلح اوکراین خواسته شده است تا فعالیت عمومی خود را به دلیل افزایش محبوبیت او و رقابت و تنش احتمالی با زلنسکی کاهش دهد.
با این حال، زلنسکی و زالوشنی هر دو این ادعای فایننشال تایمز را رد کردند. در تابستان گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه زلنسکی می خواهد زالوشنی را از فرماندهی نیروهای مسلح اوکراین برکنار کند و او را به عنوان وزیر دفاع منصوب کند.
اما رئیس جمهور این اطلاعات را تکذیب کرد. رهبر اوکراین وقتی از وی پرسیده شد که عملکرد فرمانده کل قوا را چگونه ارزیابی می کند، پاسخ داد: «مهمترین رتبه برای ارزیابی این است که ما پشتکار داشته باشیم. بنابراین رتبه کار او بالا است.»
این نظردهی زلنسکی معنی تایید کارنامه ژنرال نبود بلکه به معنی تحمل او بود.
زلنسکی وضعیت شرق را که در آن نبردهای شدید در اطراف آرتموفسک در جریان است، «دشوار و دردناک» توصیف کرد.
وی در عین حال تاکید کرد که ارتش اوکراین «به هر قیمتی از شهر دفاع نخواهد کرد و او اجازه نخواهد داد همه نظامیان درگیر در آنجا از بین بروند»، بلکه باید «معقولانه» عمل کنند. اما از توضیح بیشتری مبنی بر اینکه چگونه باید عاقلانه عمل کرد و یا عاقلانه از دید او چیست داده نشد.
ژنرال الکساندر سیرسکی، فرمانده نیروی زمینی اوکراین در اواخر فوریه گفت که نیروهای روسی تلاش کردند آرتموفسک را محاصره کنند و مسیرهای تدارکاتی را قطع کنند.
در اوایل ماه مارس، یوگنی پریگوژین، بنیانگذار گروه واگنر، اعلام کرد که واحدهای او عملا شهر را محاصره کرده اند.

افشای دسیسۀ پهپادهای ایرانی

افشای دسیسۀ پهپادهای ایرانی – صادق‌اف – ا. م. شیری

شربت‌الله صادق‌اف، تحلیلگر مرکز مطالعات نظامی-سیاسی، پژوهشکدۀ دولتی روابط بین‌الملل مسکو

ا. م. شیری

همکاری فنی-نظامی روسیه و ایران خالی از ابهامات، شاید، در هیچ فرآیند سیاسی نیست. علیرغم این واقعیت، دانشمندان علوم سیاسی روابط روسیه و ایران را که در مرحله کنونی توسعه‌یافته به نقطۀ اوج درک متقابل می‌خوانند، دیپلمات‌های هر دو کشور همچنان به موضع «گفتگوی انعطاف‌پذیر» پایبند هستند.

الیا ماگر، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی لبنانی نوشت امضا قرارداد توسط روسیه برای خرید ۱۰۰ فروند پهپاد شناسایی و ضربتی ایرانی، در جامعۀ بین‌المللی هیاهو به پا کرده است.

دسیسه‌ای که مدت‌ها حول این خبر می‌چرخید، بدون اینکه به نفع مقامات اوکراین تمام شود، به شکل مسالمت‌آمیز آشکار شد. رهبر اوکراین در سایۀ این رویدادها، به شدت به افزایش کمک‌های نظامی آمریکا دل بست.

حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجۀ ایران گفت که تهران حتی قبل از عملیان ویژۀ نظامی پهپادهای مسکو را تأمین کرده و همچنان به سیاست بی‌طرفی خود پایبند است. بنابراین، واشینگتن هیچ دلیلی برای ارسال سلاح به کی‌یف ندارد، همانطور که هیچ دلیلی برای تشدید تحریم‌ها علیه ایران وجود ندارد.

در مورد اینکه چند نوع پهپاد ایرانی به روسیه تحویل گردیده، لازم است تعدادی از آن‌ها را فرض و توصیف کنیم:

پهپادهای شاهد-۱۲۹ و شاهد-۱۹۱ از انواع مختلف هستند. پهپاد ۱۲۹ قادر به حمل بمب چند ده کیلوگرمی است و می‌تواند از یک و نیم تا دو ساعت پرواز کند. شاهد-۱۲۹ مشابه هرمس-۴۵۰ اسرائیلی و ام‌کیو-۱ پرداتور (MQ-1 Predator) آمریکایی است که ایرانی‌ها در طراحی پهپاد خود به آن‌ها توجه داشتند.

شکل بدنه را از هرمس و موتور روتاکس ۹۱۴ اتریشی را از ام‌کیو-۱ به ارث برده‌اند. شاهد-۱۲۹ نسبت به نوع ترکی بایراقدار تی‌بی (Bayraktar TB2) موجود در نیروهای مسلح اوکراین برتری دارد. شاهد- ۱۹۱ می‌تواند تا ۴۰۰ کیلوگرم مهمات حمل کند و تا ۱۴ ساعت در هوا بماند. شاهد ۱۳۶ دارای قابلیت شلیک رگباری از پرتابگر می‌باشد. بال پرندۀ شاهد ۱۷۱، به بال پهپاد آمریکایی ارکیو-۱۷۰ (RQ-170) که در سال ۲۰۱۱ توسط ایران ساقط شد، شبیه است. ابابیل-۲ نوع کوچک از پهپادهای آتش‌نشان است که برای شناسایی اهداف و ثبت نتایج حملات موشکی و توپخانه‌ای کاربرد دارد. پهپاد ابابیل-۲ قادر است از ۴۰ تا ۶۰ دقیقه پرواز کند. اما ابابیل-۳ می‌تواند به عنوان مهمات سرگردان، به عنوان یک هواپیمای بدون سرنشین هدف، در کار شناسایی و مراقبت استفاده شود. مهاجر-۶ توانایی حمل چهار مهمات هدایت‌شونده دقیق یا محموله ۱۰۰ کیلوگرمی را دارد. پهپاد کرّار می‌تواند به عنوان رهگیر دفاع هوایی، حمل موشک و بمب عمل کند. پهپاد آرش، یک پهپاد انتحاری بزرگ است که می‌تواند تا ۲۰۰۰ کیلومتر پرواز کند.

علیرغم روابط دشوار تاریخی ایران با روسیه، که خود را شریک غیرقابل اعتمادی نشان داده، رهبر ایران از شکاف عمیقی که بعد از آغاز عملیات نظامی ویژه بین روسیه و غرب باز شد، در جهت برقراری روابط راهبردی با کرملین بهره گرفت. البته، برقراری رابطۀ استراتژیک با روسیه قبل از همه، به نفع ایران است. زیرا، روسیه  می‌تواند در ایران سرمایه‌گذاری کند؛ تاثیر تحریم‌های دردناک آمریکا را به حداقل برساند.

محدودیت‌ها ناشی از تحریم‌ها ارتباط ایران با ساختار مالی جهانی و توانایی آن در امور بازگانی را قطع کرد و همچنین این کشور را از درآمد مورد نیاز برای حفظ عملکرد اقتصادش محروم کرد. بهبودی روابط با مسکو می‌تواند این محدودیت‌ها را از طریق تجارت و سرمایه‌گذاری و دسترسی به تجهیزات نظامی روسیه جبران کند.

تهران اعتقاد دارد که هر چه شکاف بین روسیه و غرب بیشتر شود، فرصت‌ بیشتر برای ایران ایجاد می‌شود و این می‌تواند به ایران کمک کند تا روابط تجاری خود را با سایر کشورها توسعه دهد. طبیعتاً، ایران نمی‌تواند از این فرصت چشم‌پوشی کند.

تاکنون نشانه‌های کمی وجود دارد که نشان دهد مسکو تهران را به عنوان یک شریک دائمی در نظر می‌گیرد. روابط در حال حاضر تا حد زیادی به پیشرفت عملیات نظامی ویژه و روند احیای توافق ۲۰۱۵ در مورد برنامۀ هسته‌ای ایران بستگی دارد. با این حال، ابراهیم رئیسی چاره‌ای جز شرط‌بندی روی مسکو ندارد.

پیشرفته‌ترین جنگنده‌هایی که ایران دارد، میگ ۲۹ است که از اتحاد شوروی خریداری کرده است و این بدان معناست که حتی بهترین هواپیماهای نظامی تهران چند دهه قدمت دارند. ایران اکنون به دنبال خرید هواپیماهای پیشرفته مانند سو-۳۴ است. اما اینکه آیا روسیه آن‌ها را به ایران خواهد فروخت یا خیر، معلوم نیست. همه چیز به این بستگی دارد که آیا تهران برای جبران خصومتی که تهران نسبت به اتحاد شوروی نشان می‌داد، آمادۀ دوستی پایدار با روسیه است یا خیر. درست است که فقط با رهایی از دشمنی می‌توان آزاد شد. این دقیقاً همان چیزی است که ایران در روابط معاصر اقتصادی بین‌المللی فاقد آن است.

ولادیمیر پوتین جزو آن دسته از سیاستمدارانی نیست که به سادگی خیانت رفقای خود را در حلقۀ سیاسی می‌بخشند. با این حال، همیشه فرصتی برای اصلاح و بازنگری اشتباهات گذشته به نفع آیندۀ با ثبات وجود دارد. رهبر روسیه خیلی خوب درک می‌کند که انسان‌ها ویژگی حیرت‌انگیزی دارند. آن‌ها می‌توانند خود را به درستی و شرافت اعمال و افکار خود که در حقیقت خودخواهانه، غیرصادقانه و پست است، متقاعد کنند. بنابراین، گفت‌وگو با ایران مرحله‌ به مرحله پیش می‌رود و در شرایط مساعد به سطح اعتماد «مشارکت برابر» خواهد رسید. در این میان دو واقعیت انکارناپذیر و سرد وجود دارد:

یک- ایران به امضای یک قرارداد بلندمدت با روسیه، مشابه آنچه که در سال ۲۰۲۱ با چین امضا کرد، علاقه‌مند است.

دو- قطعات پهپادهای ایرانی پیدا شده درمنطقۀ عملیات نظامی ویژه به ما اجازه می‌دهد چنین شرایطی را با قطعیت تفسیر کنیم که مسکو از فرصت‌های بیشتری برای گفتگو با تهران برخوردار است.

منبع: پژوهشکدۀ دولتی روابط بین‌الملل مسکو

۱۵ اسفند- حوت ۱۴۰۱

چپ گواتمالا: «برای ما بجز کف خیابان راه دیگری نمانده»

چپ گواتمالا: «برای ما بجز کف خیابان راه دیگری نمانده»

اعتراضات سراسری به تهدید حذف دو نامزد چپ در انتخابات ریاست جمهوری. 

جاده های اصلی مسدود شده است. افزایش همبستگی با چپ ها در کشور و سطح بین المللی.

نوشته توربن آستن، کوتزالتنانگو

آمریکا ۲۱

برای دومین بار در یک هفته، چندین هزار نفر از هواداران حزب چپگرای جنبش برای آزادی خلق (MLP) علیه حذف نامزدهای خود تلما کابررا و جوردان روداس از لیست انتخابات ریاست جمهوری در ۲۵ ژوئن تظاهرات کردند. 

سه شنبه گذشته، آنها راه های ارتباطی مهم را در حداقل ۱۶ نقطه از کشور برای ساعت ها مسدود کردند. پلیس معمولاً با نیروهای زیادی در محل حضور داشت. 

اینترآمریکا در تقاطع ترافیکی مهم کواترو کامینوس و در«اسمیت آف آلاسکا»، بخشی از مسیر در ارتفاعات  ۳ هزار متری در بخش توتو نیکاپان ، در ال پروگرسو جاده ارتباطی پایتخت به اقیانوس اطلس. 

بر اساس گزارش رسانه ها، اقدامات مشابهی قبلاً در ۱۶ فوریه انجام شده بود، هجده گره ترافیکی مسدود شده بود، هفت نقطه هم برای چندین ساعت وجود داشت. 

در پایتخت، حدود ۵۰ فعال هم ترخیص کالا از گمرک را در فرودگاه بین المللی لا آرورا، که توسط یک شرکت خصوصی اداره می شود، مسدود کردند. بسرعت ترافیک سنگینی از وسایل نقلیه حمل و نقل و حامل های پست خصوصی در مقابل شرکت ایجاد شد. 

پس از دو ساعت، این محاصره توسط پلیس پایان یافت. در ۲۱ فوریه، نیز فعالان با تابلوهای «نه به تقلب» در مقابل ساختمان اتاق صنعت تظاهرات کردند. 

یکی از فعالان به آمریکا ۲۱ گفت که هر دو اقدام برای جلب توجه «شرکت های الیگارشی که پشت تقلب در انتخابات» قرار دارند صورت گرفت. 

کمیته سازمان کارگران روستایی برای توسعه روستایی (کودکا) و جنبش برای آزادی خلق رسماً خواستار اعتراضات نیستند، اما از آنها حمایت می کنند. 

جردن روداس گفت که اعتراضات هدفشان مسدود کردن نیست،

بلکه تنها مسدود کردن از سوی آنها هایی صورت میگیرد که نامزدهای انتخاباتی را حذف میکنند. 

فعالان به امريكا ۲۱ گفتند كه جنبش برای آزادی خلق فقط به دليل تاسیس شد که انتقادات مبني بر اينكه «کودکا فقط ابراز مخالفت می‌کند و جاده ها را مسدود مي كند» وجود داشت. بر اساس تصمیم دادگاه انتخاباتی در گواتمالا برای چپ ها «دوباره فقط کف خیابان باقی مانده است.»

دو نامزد کابررا/روداس در پایان ماه دسامبر در جلسه مرکزی جنبش برای آزادی خلق معرفی شدند. 

کابررا یک فعال قدیمی کودکا است. جنبش برای آزادی خلق در سال ۲۰۱۸ تأسیس شد و خود را ابزار سیاسی سازمان کارگران کشاورزی می داند. 

در سال ۲۰۱۹، این حزب برای اولین بار در انتخابات شرکت کرد و با کابررا به عنوان نامزد ریاست جمهوری، به موفقیت شگفت انگیزی در رتبه چهارم دست یافت. 

روداس تا آگوست ۲۰۲۲ رئیس حقوق بشر بود و چند ساعت قبل از پایان دوره ریاست‌ خود پس از تهدیدات راست افراطی «بنیاد ضد تروریسم» مجبور به ترک کشور شد. 

در پایان ژانویه، دادگاه انتخاباتی TSE نامزدی  کابررا/روداس را رد کرد و جلسه عمومی قضات TSE چند روز بعد این تصمیم را تایید کرد. 

پس زمینه شکایت جانشین روداس در مقام است. این مربوط به آنچه «فینیکیتو» روداس معروف است میشود که برای افرادی صادر می شود که دارای مناصب دولتی هستند و سندی که استفاده صحیح از بودجه دولتی را تأیید می کند. 

بر اساس گزارشی که در حال حاضر عمومی منتشر شده است، دستورالعمل مربوطه از سوی هیئت قضات TSE به ثبت احوال برای بررسی «صحت، اعتبار و مشروعیت» «فینیکیتو» نامزدها، اندکی قبل از ثبت نام رسمی نامزدی روداس صادر شده است. نامه کتبی که اکنون منتشر شده صحت آنرا تایید میکند. این توسط دادستان عمومی سابق خوان فرانسیسکو سندووال منتشر شد که ظاهرا به تبعید رفته است. 

گوستاوو مالدونادو، وکیل جنبش برای آزادی خلق به آمریکا ۲۱ شکایت برد که: 

«با این حال، TSE هیچ اظهارنظر خاصی در مورد اینکه روداس واقعاً به چه چیزی متهم شده است، ارائه نمی دهد، بلکه فقط می گوید که شکایتی وجود دارد. از نظر حقوقی باید کاندیداتوری تایید شود، از نظر سیاسی به دلیل شرایط کشور تردید دارم موفق شویم، هرچند تمام مراحل قانونی کار را انجام خواهیم داد.» 

در صورت تداوم رد کاندیداتوری روداس، جنبش برای آزادی خلق بدون نامزد ریاست جمهوری وارد انتخابات می شود، در انتخابات آتی نمایندگان مجلس و شهرداران نیز انتخاب می شوند. 

احزاب سیاسی بر اساس قانون موظف هستند که با نامزدهای خود برای هر دو انتخابات ریاست جمهوری و معاونت آن نامزد شوند و ثبت نام کنند. برای کودکا و جنبش برای آزادی خلق امکان معرفی یک کاندیدای جدید برای معاون رئیس جمهور عملا بسته است. 

مائورو وای، هماهنگ کننده عمومی کودکا به آمریکا۲۱ توضیح داد: «آنها با ما بازی تقلب و طرد را انجام میدهند، این یک تصمیم با انگیزه سیاسی است.» 

تلما کابررا می افزاید: «من وارد کارزار انتخاباتی خواهم شد، اگر به عنوان نامزد ریاست جمهوری این امکان وجود نداشته باشد، خواستار انتخاب نامزدمان به عنوان نماینده مجلس و شهرداری ها خواهم شد.» 

جنبش برای آزادی خلق یک پروژه سیاسی است، نه یک حزب سیاسی کلاسیک که فقط به انتخابات نگاه می کند. 

«هدف ما تغییر اساسی و بازسازی مجدد گواتمالا است و ما به این اهداف پایبند هستیم مستقل از اینکه می توانیم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنیم یا نه.»

در همین حال، همبستگی با جنبش برای آزادی خلق در سطح ملی و بین المللی در حال رشد است. 

دبیرکل آن، سیریلو پرز، با آمریکا۲۱  در مورد «موج همبستگی از گواتمالا، ایالات متحده آمریکا، آمریکای لاتین و اروپا» صحبت کرد. 

چین: دورویی به سبک آمریکا

دورویی به سبک آمریکا

آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا پنجشنبه گذشته در نشست وزرای خارجه گروه بیست در آیینی به منظور تسلیت برای قربانیان زلزله ترکیه و سوریه سکوت کرد. اما صداقت آمریکا برای سکوت جای سوال دارد. چرا که تنها چند هفته پس از زلزله، آمریکا بی صبرانه سرقت نفت سوریه را از سر گرفت.

به گزارش خبرگزاری سوريه، ارتش آمريكا 27 فوریه با 34 کامیون نفتکش نفت سوریه را دزدیده و از گذرگاه غیرقانونی مرزی به پايگاه نظامی خود در عراق منتقل کرد.

این زمین لرزه خسارات زیادی به سوریه وارد کرده است. بر اساس گزارش بانک جهانی که روز جمعه منتشر شد، زلزله مرگبار در سوریه 5.1 میلیارد دلار خسارت معادل 10 درصد تولید ناخالص داخلی آن کشور خسارت وارد کرده است در حالی که این رقم شامل زیان های غیرمستقیم ناشی از عواملی مانند توقف تولید و فعالیت های تجاری نیست. همچنین گزارش ها حاکی از آن است که تا شامگاه بیست و چهارم فوریه، آخرین آمار قربانیان زلزله سوریه به ۵۹۱۴ نفر رسیده است.

پس از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال 2011، ایالات متحده و متحدان غربی آن در بحران سوریه مداخله کرده و تحریم های شدید اقتصادی علیه دولت سوریه اعمال کرده و باعث تلفات غیرنظامیان زیادی در سوریه شدند. بسیاری از مردم سوریه برای دریافت از ملزومات زندگی کافی برخوردار نیستند، در حالی که ایالات متحده و نیروهای تحت حمایتش میادین نفتی عمده سوریه را تحت کنترل قرار داده و هرگز سرقت منابع نفتی سوریه توسط ارتش آمریکا متوقف نشده و این امر منجر به کمبود شدید انرژی در سوریه شده است.

طبیعتا زلزله این وضعیت را حتی بدتر کرد. پس از زلزله، در برخی از استان های آسیب دیده سوریه به دلیل کمبود انرژی روند امداد و نجات به تعویق افتاده و زلزله زدگان نیز با مشکل کمبود سوخت برای گرمایش مواجه شدند.

در همین شرایط است که آمریکا به سرقت نفت سوریه ادامه می دهد. البته این را هم فراموش نکرده که در صحنه های علنی مانند نشست گروه بیست، سکوت کرده و یک چهره «صمیمی» از خود نشان دهد. اما باید گفت که آمریکا با این سبک دورویی برای کل دنیا مشهور است.
persian.cri.cn

شایعه سازی انگلیس یا واقعیت؟

شایعه سازی انگلیس یا واقعیت؟

فایننشال‌تایمز مدعی شد که غرب نگاه ویژه ای به روابط نظامی ایران و روسیه انداخته است.
به گزارش روزنامه فایننشال تایمز قبل از حالی که روابط نظامی بین ایران و روسیه را زیر ذره بین خود قرار داده است اما از همکاری های احتمالی این کشور با هم دارد فایننشال تایمز به نقل از منابع «آگاه» غربی مدعی شد: روسیه که قصد داشت از ایران موشک‌های مافوق صوت ایرانی خریداری کند اما به خاطر تلافی احتمالی تحویل موشک های مافوق صوت غربی به اوکراین از خرید این موشک ها صرف نظر کرده است.
خبرگزاری های داخلی ایران نیز گزارش کردند که این روزنامه انگلیسی مدعی شده: با وجود فشار بر زرادخانه روسیه، این کشور تاکنون از خرید موشک‌ های بالستیک دوربرد مافوق صوت ایران، خودداری کرده است.
بر اساس ارزیابی ‌های کشورهای عضو ناتو، یکی از عوامل مهم در این تصمیم مسکو، تهدید آمریکا در مورد صدور سامانه موشکی «اتکمز Atacms» است که اوکراین بشدت خواستار آنها است و برد ۳۰۰ کیلومتری آن می‌تواند اعماق خاک روسیه را هدف قرار دهد.
در ادامه این گزارش فایننشال‌تایمز مدعی شده است: یک مقام آگاه گفت که ارتش روسیه در تنگنا قرار داشته و نگران توانایی خود در تداوم جنگ است، زیرا مهمات هدایت شونده موشکی و توپخانه ای آن به نصف مقدار سال گذشته کاهش یافته است. یک مقام اروپایی نیز گفت: آنها به موشک نیاز دارند.
رسانه های داخلی ایران سپس ادامه دادند، به نوشته این روزنامه اقتصادی انگلیسی، ایران بزرگترین زرادخانه موشک‌های بالستیک خاورمیانه را در اختیار دارد و پنتاگون در سال ۲۰۱۹ موشک های ایرانی را «دقیق» و «پیشرفته» توصیف کرده بود. موشک‌های بالستیک فاتح-۳۱۳ و ذوالفقار ایران به ترتیب ۵۰۰ و ۷۰۰ کیلومتر برد دارند و حتی اگر توانمندی های پیشرفته ای نیز نداشته باشند، از لحاظ کمّی ذخایر رو به اتمام موشک های روس را بهبود می بخشند.
این گزارش فایننشال‌تایمز در حالی منتشر شده است که پیشتر وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با شبکه خبری سی ان ان هر گونه کمک تسلیحاتی به روسیه را رد کرده و گفته بود: ما در جنگ اوکراین و روسیه به هیچ طرفی سلاحی ندادیم. ما مخالف جنگ در اوکراین هستیم و به هیچ طرفی سلاحی را ارسال نکردیم. از ابتدای جنگ هم تلاش کردیم تا جنگ متوقف شود و طرفین بر گفتگو و راه حل سیاسی متمرکز شوند، یعنی همان سیاستی که در مورد یمن، افغانستان و دیگر کشورهای بحرانی اتخاذ کردیم.
حسین امیرعبداللهیان افزود: اتهاماتی که در مورد پهپاد به ایران وارد می شود، اتهامات نادرستی است. ما از گذشته با روسیه همکاری دفاعی داشتیم و این همکاری ها همچنان ادامه دارد. اما هیچ سلاحی برای استفاده در جنگ علیه اوکراین به روسیه ندادیم.



راشاتودی: پوتین و رئیسی تلفنی گفت‌وگو کردند


خبرگزاری های داخلی ایران گزارش میدهند، شبکه راشاتودی لحظاتی قبل از گفتگوی تلفنی رئیسان جمهور ایران و روسیه و رایزنی در مورد توسعه روابط دوجانبه خبر داد.


در این گفت‌وگو، مسائل مرتبط با همکاری های دوجانبه در حوزه‌های گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

کرملین نیز در مورد این گفتگو عنوان کرد: طرفین ضمن تاکید بر تداوم تماس ها، مسائل مرتبط با همکاری های دوجانبه در حوزه‌های گوناگون و اجرای پروژه های زیرساختی مشترک را بررسی کردند.

خبرگزاری تاس نیز در این رابطه گزارش داد: این سومین گفت‌وگوی تلفنی سران ایران و روسیه در ماه های اخیر است.

تاس در مورد موضوع پروژه‌های مشترک دو کشور نوشت: یکی از پروژه های زیرساختی ایران و روسیه، مسیر ترانزیتی شمال – جنوب است که در سال ۲۰۰۰ دولت‌های ایران، هند و روسیه توافقنامه آن را امضا کردند. سال های بعد، مشارکت کنندگان در این پروژه به ۱۴ کشور افزایش یافت. هدف از احداث این کریدور، انتقال کالا از هند، ایران و خلیج فارس از طریق روسیه به اروپاست. مسیر زمینی در مقایسه با مسیر دریایی و گذر از کانال سوئز، ۵۰ درصد کوتاه‌تر بوده و موجب کاهش زمان و هزینه حمل‌ونقل می‌شود.

رئیسان جمهوری ایران و روسیه ۲۹ دی نیز برای بررسی گسترش همکاری‌ها در عرصه انرژی و ترانزیت و روند آستانه تلفنی گفت‌وگو کرده بودند.
رئیس جمهوری ایران در پاسخ به تماس پوتین، توافقات ایران و روسیه برای گسترش همکاری‌ها در عرصه انرژی و ترانزیت را سازنده و مثبت توصیف و بر لزوم افزایش همکاری و هماهنگی‌های فیمابین تاکید کرد.
«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه نیز در گفت‌وگوی تلفنی قبلی از آمادگی و علاقمندی کشورش برای ارتقای همکاری‌ها با جمهوری اسلامی ایران در زمینه انرژی و نیز گسترش همکاری‌ها در عرصه حمل و نقل و ترانزیت خبر داده بود.

برچسب‌ها

نیویورک تایمز: فینال اوکراین نزدیک است!

نیویورک تایمز: فینال اوکراین نزدیک است!

نیویورک تایمز: دیدار شولتس به گمانه زنی ها در مورد «فینال» در اوکراین دامن می زند

در ایالات متحده نیز گمانه زنی هایی در مورد دلیل سفر صدراعظم شولتس وجود دارد. شرایط این دیدار عجیب به نظر میرسد و در روال عادی بازدیدهای دولتی نمی گنجد. آیا زمان فینال در اوکراین رسیده است؟
سفر صدراعظم شولتس به واشنگتن نه تنها در آلمان بلکه در ایالات متحده نیز گمانه زنی هایی را برانگیخته است.
شرایط این سفر برای خبرنگاران و اهل فن هم عجیب بنظر میرسد ، در مورد این بازدید یک اطلاعیه بسیار کوتاه منتشر شد و در آن هیچ چیز قابل استفاده‌ای ارائه نشد.
در عین حال شولتس یکباره بدون هیئت های همراه معمولی که در قالب هیئت های تجاری او را در سفرهای خارجی‌اش همراهی میکنند به واشنگتن رفت و از همه مهم تر صدراعظم بدون خبرنگاران یا همان دلقک های دربارش که به کیف کشانی تسلیم می‌مانند برای دستبوسی روان شد حتی اینبار برای نوکران خاص مطبوعاتی هم تکه استخوان خبری نباید پرتاب می‌شد.
نکته بعدی حتی مصاحبه با بایدن حتی بدون مترجم انجام می شود، نه به این خاطر که شولتس انگلیس میداند، چرا که برای سیاستمدارانی که از کشورهایی می‌آیند که زبان رسمی‌شان انگلیسی نیست حضور مترجم برای رفع سوتفاهم های احتمالی زبانی اجباری است، خود این عدم حضور مترجم به شایعات دامن زد که ماجرا آنقدر سری است که به مترجم معتمد هم اعتماد نبود!
در این زمینه، نیویورک تایمز (NYT) نیز در مورد این دیدار گمانه زنی می کند و حدس می زند که ممکن است این دیدار بخاطر رسیدن به مرحله یا مرحله ای پایانی در جنگ اوکراین باشد.
ماهیت این دیدار – بدون حضور هیچ رسانه‌ای، بدون کنفرانس مطبوعاتی و حتی بدون انتشار بیانیه ای در مورد برنامه های آن برای مجلس آلمان بوندستاگ آلمان قبل از سفر – باعث شده است که برخی از محافل سیاست خارجی برلین به این فکر کنند که آیا این بیانگر رشد فزاینده نقش آلمان است یا برعکس.
در آلمان هم روی احتمال «اقدام فوری در هر دو طرف اقیانوس اطلس برای یافتن یک نقشه راه جدید برای پایان دادن به درگیری در اوکراین.» گمانه زنی میشود.
در ضمن نیویورک تایمز گمانه زنی میکند که گفتگوی بین بایدن و شولتس، می‌تواند در مورد حمایت مجدد از اوکراین بوده است.
به نظر می رسد حمایت «بی قید و شرط» قبلی به پایان رسیده است.مذاکرات برای آمریکا ضروری بنظر میرسد، زیرا آمریکا حریف بزرگ خود را در روسیه نمی بیند، بلکه در جمهوری خلق چین می بیند.
ادامه تعهد دائمی نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا و ناتو در این مناقشه به اوکراین به نفع ایالات متحده نیست.
علیرغم بیانیه های عمومی پر سر و صدا مبنی بر اینکه «تا زمانی که لازم باشد» – به قول شولتس – از کی یف حمایت خواهیم کرد، گمانه زنی ها در اروپا و واشنگتن در حال افزایش است که برخی از رهبران غربی اخیراً شروع به ابراز نگرانی در مورد زمان و قدرت این جبهه متحد کرده‌اند.
سیاست حمایت بی قید و شرط از چند جهت زیر فشار است.
در اتحادیه اروپا و همچنین در آلمان، اعتراضات علیه تحویل تسلیحات در حال افزایش است، زیرا بدیهی است که این امر فقط باعث طولانی شدن جنگ و افزایش تعداد قربانیان می شود.
سیاستمداران به خوبی می دانند، به کسانی که برای صلح و مذاکره تلاش میکنند نمی توان تا ابد برچسب «راستگرایی» زد.

چین بر سر «استقلال تایوان» کوتاه نمی آییم

چین بر سر «استقلال تایوان» کوتاه نمی آییم
ترجمه مجله هفته


هدف پکن روشن است:
ادغام تایوان در سرزمین اصلی چین و این هدف باید به شدت دنبال شود.
جمهوری خلق چین در بیانیه اخیر خود هرگونه تلاش برای استقلال تایوان را رد کرده است.
چین قاطعانه با «استقلال تایوان» مبارزه خواهد کرد و «یکپارچگی میهن» را در سال ۲۰۲۳ ترویج خواهد کرد.
این برگرفته از سند برنامه توسعه اجتماعی-اقتصادی چین برای سال جاری است که به عنوان بخشی از افتتاحیه اولین جلسه چهاردهمین کنگره ملی خلق چین منتشر شد. سند می گوید:
«ما قاطعانه استراتژی کلی حزب را برای حل مسئله تایوان در دوره جدید اجرا خواهیم کرد، قاطعانه از اصل چین واحد حمایت می کنیم و اجماع سال ۱۹۹۲ را رعایت می کنیم، قاطعانه با استقلال تایوان مبارزه می کنیم، توسعه صلح آمیز را ترویج می کنیم. روابط بین تنگه ها را ترویج میدهیم و اتحاد مسالمت آمیز میهن را پیش میبریم.»
اوضاع در اطراف تایوان در ماه اوت به دنبال سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایپه، تشدید شد. جمهوری خلق چین به درستی حاکمیت جزیره را به رسمیت نمی شناسد و زیرا تایوان استانی از سرزمین مادری چین است جمهوری خلق به شدت نگران تماس این جزیره راستگرا با مقامات و نظامیان سایر کشورها است و آن خودداری می کند.
روابط رسمی بین دولت مرکزی چین در پکن و تایوان در سال ۱۹۴۹ پس از عقب نشینی نیروهای کومینتانگ چیانگ کای شک که توسط حزب کمونیست در جنگ داخلی شکست خورده بودند، قطع شد. در اواخر دهه ۱۹۸۰، تماس های تجاری و غیررسمی بین تایوان و سرزمین اصلی چین از سر گرفته شد.
اولین جلسه چهاردهمین کنگره ملی خلق چین، بالاترین نهاد قانونگذاری این کشور، روز یکشنبه در پکن افتتاح شد و تا ۱۳ مارس ادامه خواهد داشت.
حدود ۳۰۰۰ نماینده از سراسر کشور در این نشست شرکت می کنند که در روزهای آینده باید مسیر اصلی کار قانون گذاری و اقتصادی را برای سال آینده مشخص کرده و رهبری جدید کشور را انتخاب کنند.

برشت، مکتب فرانکفورت، و نمایشنامه توران‌دخت

برشت، مکتب فرانکفورت، و نمایشنامه توران‌دخت

فرشید واحدیان

دانش و امید شماره ۱۶، اسفند ۱۴۰۱


یکی از درون‌مایه‌های اصلی آثار برتولت برشت، موضوع موقعیت روشنفکران به عنوان بخش آگاه جامعه در رویارویی با نظام ناعادلانۀ مسلط است. زندگی گالیله، مشهورترین نمایشنامه برشت در این باب، درگیری پیچیدۀ عالِمی هوشمند را با مقامات کلیسا، و نمایندگان بورژوازی نورس تحلیل می‌کند….۱

آشنایی او با روشنفکرانی که بعداً به عنوان اعضای «مکتب فرانکفورت» شناخته شدند، به دوران آلمان قبل از جنگ و قبل از به قدرت رسیدن نازی‌ها برمی‌گردد. با به قدرت رسیدن فاشیست‌ها در آلمان شرایط برای روشنفکران چپ‌گرا روز به روز دشوارتر شد و بخش عظیمی از آنها به کشورهای دیگر پناهنده شدند. هورکهایمر، آدورنو، مارکوزه و بسیاری دیگر از دست‌اندرکاران مکتب فرانکفورت مشابه برشت در نهایت به آمریکا پناهنده شدند. از این منظر برشت همیشه از فاصله‌ای نه چندان دور شاهد فعالیت‌های این گروه بود.

برشت از موضعی انقلابی از مؤسسۀ تحقیقات اجتماعی (فرانکفورت) به شدت انتقاد می‌کرد و سردمداران آن را توجیه‌گران سرمایه‌داری می‌نامید. روشنفکران حقوق‌بگیر طبقۀ سرمایه‌دار که بر روی واقعیات سرپوش می‌گذاشتند و با مهارت عوارض ویرانگر کاملاً آشکار نظام سرمایه‌داری را پنهان می‌کردند. برشت در اشاره به فعالیت مدیران موسسۀ تحقیقات اجتماعی فرانکفورت در ایالات متحده، آنها را خودفروشانی می‌نامید که با هدف تأمین مالی خود و مؤسسه‌شان، مهارت‌ها و دانش خود را در حمایت از ایدئولوژی سرکوب‌گر حاکم در ایالات متحده به عنوان کالا به معرض فروش گذاشته‌اند.

او در یادداشت‌های شخصی خود۲ در ۱۹۴۲چنین نوشت: «[این] مکتب فرانکفورتی‌ها معدن طلای موضوع داستان‌های «تویی» من هستند (توضیح این اصطلاح در ادامه خواهد آمد)». او در بخش دیگری از یادداشت‌های خود درباره رؤسای این مؤسسه می‌نویسد: «… آنها انقلابیونی محفلی هستند که روی مبل‌ها لم می‌دهند و در مورد دارایی‌ها و بودجۀ مؤسسۀ خود لودگی می‌کنند…. هورکهایمر برای پنهان کردن فعالیت‌های «انقلابی» خود ناچار شده که در هر دانشگاه [آمریکا] یک کرسی اختصاصی برای خود دست و پا نماید….»۳

یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های نقد برشت از روشنفکران قماش مکتب فرانکفورت را می‌توان در آخرین نمایشنامه وی به نام «توران‌دخت یا کنگرۀ توجیه‌گران»

۴ مشاهده کرد. اما متاسفانه مرگ زودهنگام، امکان به صحنه بردن این نمایش توسط گروه تئاتری برلینزآنسابل را به او نداد. برشت ایدۀ اصلی این نمایشنامه را از دهۀ ۱۹۳۰، در آلمان در ذهن داشت و درباره آن با والتر بنیامین سخن گفته بود. زمانی که برشت در آمریکا اقامت داشت، همچنان طرحی از این نمایشنامه در ذهنش بود. اما آشنایی‌اش با فرهنگ مسلط جامعۀ آمریکا، وی را به این نتیجه رساند که طنز این نمایش توسط بینندگان آمریکایی چندان درک نخواهد شد. او که روزها برای امرار معاش مرتب به شرکت‌های فیلم‌سازی هالیوود می‌رفت تا بلکه موفق به فروش فیلمنامه‌ای بشود و شکم خود را سیر کند، در شعری می‌گوید:

هر بامداد، از پی روزی

به بازار می‌روم

آنجا دروغ می‌خرند،

و من امیدوار

خود را در صف فروشندگان

جای می‌دهم.۵

برشت در این نمایشنامه، برای نامیدن این گروه روشنفکران، که به عنوان سوژه‌های یک فرهنگ کالایی‌شده، همه چیز را وارونه نشان می‌دهند، نو واژۀ «تویی» (Tui) را اختراع می‌کند که ساخته‌شده از اجزای وارونۀ کلمۀ انتلکتوئل (Tellect-Ual-In) است.

در طول نمایشنامه، توئی‌ها به‌عنوان توجیه‌گرانی حرفه‌ای معرفی می‌شوند که دستمزد هنگفتی دریافت می‌کنند تا واقعیات را برعکس آنچه هستند جلوه دهند.

برشت در این نمایشنامه انتقادات خود از این گروه روشنفکران را با لحنی طنزآلود بیان می‌کند. در توران‌دخت ارجاعات بسیار صریح و روشنی به موسسۀ تحقیقات اجتماعی فرانکفورت و «کنگره برای آزادی فرهنگی» وجود دارد. به قولی شخصیت «مون-کادو» در نمایشنامه درست از شخصیت «آدورنو» گرته‌برداری شده است. مدرسۀ تویی‌ها تمثیلی‌ست از انستیتوی فرانکفورت. در یکی از درخشان‌ترین بخش‌های نمایشنامه، ایدئولوژی آموزشی مدرسۀ تویی‌ها با طنز در سؤال و جوابی میان یک معلم و شاگرد چنین تعریف می‌شود:

«معلم: سی-فو مسایل اساسی فلسفه را برای ما بیان کن.

سی -فو: آیا اشیا خارج از ما، قائم به خویش، و مستقل از ما هستنند، و یا آنکه آنها در ما، و به ما وابسته‌اند؟

معلم: کدام عقیده درست است؟

سی-فو: هنوز حکم قطعی صادر نشده است.

معلم: اکثریت فلاسفۀ ما آخرین بار به کدام عقیده متمایل شدند؟

سی-فو: اشیا خارج از ما، مربوط به خود بوده و قائم به ما نیستند.

معلم: چرا مساله حل نشده باقی مانده است؟

سی- فو: کنگره که باید حکم قطعی در این باره صادر می‌کرد، مانند دویست سال پیش به این طرف در دِیر «می-سانگ» که در کنار رود زرد قرار دارد تشکیل یافت. مسئله این بود که آیا رود زرد واقعیت دارد، یا فقط ساختۀ ذهن ماست؟ اما در همان زمان تشکیل کنگره، رود زرد طغیان کرد و آب بالا آمد، سیل سهمناکی به طرف دیر سرازیر شد و دیر «می- سانگ» با تمام اعضای کنگره در آب غرق شدند. بدین ترتیب اقامۀ دلیلی برای آنکه اشیا، خارج از ما، قائم به خود و مستقل از ما هستند، به ما نرسید.»

در این مدرسه توجیه‌گران آیندۀ نظام حاکم، یعنی نسل جدید تویی را تربیت می‌کنند. «سن» یکی از مدرسین، پیش از ارائه خلاصه‌ای از نظریه «هر چیز به جز سوسیالیسم»۶، یعنی اساسنامۀ اصلی مدرسه، می‌گوید: «کل کشور با بی‌عدالتی اداره می‌شود و آنچه شما در این مدرسه می‌آموزید توجیه این بی‌عدالتی است». آموزش‌های مؤسسه تحقیقات اجتماعی درست مانند مکتب تویی، به ما می‌گوید که هیچ جایگزینی برای نظم مسلط وجود ندارد و در نتیجه تغییر نظام ناممکن است.

کنگرۀ تویی‌ها در این نمایشنامه تمثیلی از «کنگره برای آزادی فرهنگی»، متشکل از روشنفکران ضد‌کمونیست غربی و نیز متخصصان مکتب فرانکفورت است که با هدف مبارزه با ایده‌های انقلابی چپ و کشورهای سوسیالیستی توسط سازمان «سیا» تاسیس شده بود. تقابل چشمگیر روشنفکران متعهد با این جماعت خودفروخته را، در مسیری که آنها در بازگشت از آمریکا در پیش گرفتند می‌توان مشاهده کرد. برشت پس از جنگ جهانی دوم، برخلاف محققان مکتب فرانکفورت که با صلاحدید مقامات سیا و بودجه طبقه حاکم سرمایه‌دار در آلمان غربی ساکن شدند، برای مشارکت در ساختمان سوسیالیسم به جمهوری دموکراتیک آلمان رفت.

در یکی از چشمگیرترین صحنه‌ها، درست زمانی که دهقانان بی‌چیز به رهبری «کای هو» (شخصیتی شبیه مائوتسه تونگ رهبر انقلاب چین) در روستاها طغیان کرده‌اند، توئی‌ها در حال تمرین برای اجلاس کنگره سفیدشویان هستند. «نوشان»، یکی از مدرسان آکادمی، چرخ و طنابی سرهم کرده که می‌تواند یک سبد نان را جلوی دهان گوینده بالا و پایین ببرد. نوشان هنگام آموزش به مرد جوانی به نام «شی‌من» برای تبدیل شدن به توئی، به او می‌گوید که درباره اینکه «چرا موضع کای هو [درباره فلان مسئله] نادرست است» صحبت کند. نوشان توضیح می‌دهد که وقتی کارآموز چیزی اشتباه بگوید، سبد نان بالا می‌رود و وقتی درست بگوید سبد در جلوی صورتش قرار می‌گیرد. پس از بالا و پایین بردن‌های فراوان سبد نان، شی‌من مهارت بیشتری در تطابق با ایدئولوژی مسلط پیدا می‌کند و به مرور استدلال‌های او تا حد تهمت‌های ضدکمونیستی و عاری از دلایل منطقی اوج می‌گیرد: «کای هو اصلاً فیلسوف نیست، او تنها یک بلندگو است.» – سبد کاملاً پائین می‌آید – «او یک مزاحم، یک قدرت‌طلب، یک قمارباز غیرمسئول، یک آشغال، یک متجاوز، یک کافر، یک راهزن، یک جنایتکار و یک ظالم است!» در این لحظه سبد نان

درست در جلوی دهان گوینده قرار می‌گیرد. این صحنه، تمثیلی است تلخ از رابطه میان روشنفکران حرفه‌ای و حامیان مالی آنها در جوامع طبقاتی: اولی در مقام عامل آزاد و مستقل دانشگاهی، نان خود را از طریق اشاعۀ بهترین ایدئولوژی توجیه‌گر دومی به دست می‌آورد.۷

برشت در تشریحِ کردار تویی‌ها می‌گوید:

«در جدال بین ثروت و فرهنگ، تویی‌های موفق جانب فرهنگ را می‌گیرند، اما زیرکانه با ثروت هم مخالفتی ندارند و شعارشان این است: هم ثروت و هم فرهنگ… یعنی این دو را با هم پیوند می‌دهند. مدرسه تویی‌ها، مدیران فروش بیرون می‌دهد، مدیرانی که خوب می‌دانند اعداد و عناوین در کدام جعبه قرار دارد و کاربردشان چیست… تویی‌ها با شدت از فرهنگ دفاع می‌کنند، اما فرهنگی که بر ثروت استوار است.»۸

نکته قابل توجه در اکثر نقدهای منتقدان غربی از این نمایشنامه تا به امروز، عدم وجود اشاره‌ای هرچند گذرا است به ارجاع‌های بسیار صریح و روشن نمایشنامه به «موسسۀ تحقیقات اجتماعی فرانکفورت»، و نیز شباهت‌های آشکار «کنگرۀ توجیه‌گران» با «کنگرۀ برای آزادی فرهنگی» است. کنگره‌ای که رؤسای مؤسسه نقش چشمگیری در شکل‌گیری و اشاعۀ آن داشتند. همان طور که اشاره شد برشت نوشتن این نمایشنامه را از سال‌های ۱۹۳۰شروع کرد. به همین دلیل اشارات گذرایی در نمایشنامه به اختلافات میان سوسیال دموکرات‌ها و کمونیست‌ها وجود دارد۹. نقادان غربی درست با استفاده از همین اشارات و با تکیه بر آنها، کنگرۀ توجیه‌گران را نمادی می‌دانند از کنگرۀ دوم «دفاع از آزادی» سال ۱۹۳۵ در پاریس. این کنگره به عنوان اقدامی در جهت تشکیل جبهۀ متحد خلق، درست در بحبوحۀ جنگ داخلی اسپانیا، برای دفاع از آزادی هنر و فرهنگ در مقابل تهاجم نیروهای فاشیست برگزار شد. برشت به همراه بسیاری از نویسندگان و هنرمندان در این کنگره شرکت داشت. اختلافات عقیدتی میان شرکت‌کنندگان و بحث‌های طولانی و بیهوده موجب شد که این کنگره نتواند به اهداف تعیین‌شده‌اش دست یابد. این منتقدان حتی با وجود اشارات صریح نمایشنامه به هیتلر در قالب شخصیت «گوقر- گوق»، او را تمثیلی از شخصیت استالین و یا مائو قلمداد کرده‌اند. (از جمله مراجعه شود به مقدمۀ رضا کرم رضایی بر نمایشنامه)

مثلاً ادوارد کمپ، رئیس آکادمی سلطنتی تئاتر بریتانیا، که اقتباس و اجرای جدیدی از توران‌دخت را در سپتامبر ۲۰۰۸ به روی صحنه آورد، طی مقاله‌ای در روزنامۀ «مترقی» گاردین چنین تحلیل نادرستی را از نمایشنامه ارائه می دهد۱۰:

«… برشت کلمۀ تویی را برای اطلاق به روشنفکران چپ‌گرایی به‌کار گرفت که درست در زمانی که هیتلر با بی‌رحمی در کار تحکیم قدرت خود بود، به دور هم جمع می‌شدند و با بحث‌های بی‌پایان تنها وقت می‌گذراندند. کنگره برای دفاع از آزادی که در سال ۱۹۳۵ با حضور برشت، هاینریش مان، ای-ام فاستر، آندره ژید و … برگزار شد، الهام بخش «کنگرۀ پاک‌شوران» یعنی موضوع مرکزی و عنوان فرعی نمایشنامه شد….»

در این مقاله کمپ – دانسته و یا نادانسته – کنگرۀ تویی‌ها در نمایشنامه را اشارۀ برشت به کنگره برای دفاع از آزادی قلمداد می‌کند. این کارگردان بدون هیچ ارتباط مفهومی با متن نمایشنامه، در آخرین صحنۀ نمایشنامه تعداد زیادی کتاب سرخ به دست بازیگران می‌دهد تا به قول منتقدی، «مضرات» انقلاب چین را به تماشاگران یادآور شود!

در دو ترجمه‌ای هم که از این نمایشنامه به زبان فارسی منتشر شده، مترجمان محترم هیچ کدام به ارجاعات نمایشنامه به مکتب فرانکفورت و یا کنگره برای آزادی فرهنگی اشاره‌ای نکرده‌اند.

برشت در مورد توران‌دخت گفته بود: «می‌خواستم در نمایشنامۀ «زندگی گالیله» طلوع خِرَد را بیان کنم، و در توران‌دخت غروب خرد را».


۱. زندگی گالیله با مقدمۀ عبدالرحیم احمدی، انتشارات نیلوفر

2. Weimar in Exile The Antifascist Emigration in Europe and America by JEAN-MICHEL PALMIER. Page 822

۳. در ایران دو ترجمه از این نمایشنامه منتشر شده است:

مترجم نشراول رضا کرم رضایی است با عنوان «توران‌دخت یا کنگرۀ پاک شوران»، (انتشارات ققنوس. ۱۳۵۶) با مقدمه‌ای که از نوشته‌های منتقدان ضد چپ غربی کپی‌برداری شده است. نشر دوم با عنوان «توران‌دخت، کنگرۀ توجیه‌گرها» ترجمۀ محمود حسینی‌زاد با همکاری نصرت‌اله رستگار (نشربان. ۱۳۹۷) است. در این نوشته از ترجمۀ اول برای نقل قسمت‌هایی از متن نمایشنامه استفاده شده است.

4. Weimar in Exile.., Page 571

۵. من برتولت برشت، ترجمۀ بهروز مشیری

6. Anything But Socialism (ABS)

7. Gabriel Rockhill:https://mronline.org/2022/07/06/the-cia-the-frankfurt-schools-anti-communism/

8. https://jor.ut.ac.ir/article_52051.html

۹. رجوع کنید به صحنۀ حضور رهبران دو اتحادیۀ لباس دوز‌ها – با دو میلیون عضو- و اتحادیۀ بی‌لباس‌ها با چهارده میلیون عضو در دربار. اختلاف میان آنها در حضور خاقان، به مجادله انجامیده و در آخر کتاب‌هایی از «کا-مه» را برسر یکدیگر می‌کوبند…

10. https://www.theguardian.com/stage/2008/sep/09/theatre2

سالروز تجلی استالین در آینده

سالروز تجلی استالین در آینده

ا. م. شیری

روز پنجم ماه مارس سال ۱۹۵۳، یوسف ویساریونویچ جوگاشویلی «استالین» یکی از نوابغ تاریخ مبارزۀ طبقاتی، مارکسیست- لنینیست، اندیشمند، نظریه‌پرداز، پراگماتیست، همرزم و شاگرد وفادار ولادیمیر ایلیچ لنین، رهبر ایجاد سوسیالیسم در نخستین کشور سوسیالیستی جهان- اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بطرز نامعلومی به آینده پیوست.

جوگاشویلی را همرزمانش در جوانی کُبا (شکست‌ناپذیر) می‌نامیدند. ولادیمیر ایلیچ لنین- آموزگار کبیر پرولتاریای جهان او را به «استالین» (پولادین) ملقب کرد. سابقۀ مبارزاتی و عزم و ارادۀ آهنین او نیز در عمل ثابت کرد که استالین واقعا «پولادین» بود.

پس از درگذشت نابهنگام ولادیمیر ایلیچ لنین در سال ۱۹۲۴، بار سنگین رهبری کشور جوان اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی به دوش استالین افتاد.

استالین با قدرت و ارادۀ خارق‌العاده از عهدۀ مسئولیت ملی و انترناسیونالیستی خود برآمد و سازندگی‌های سوسیالیستی را رهبری کرد.

حزب بلشویک‌ها و خلق‌های اتحاد شوروی تحت رهبری و مدیریت استالین به موفقیت‌های معجزه‌آسا دست یافتند. در دورۀ رهبری استالین ویرانه‌های بجا مانده از امپراطوری نیمه‌فئودالی- نیمه‌سرمایه‌داری روسیه به یک کشور پیشرفته علمی- صنعتی، اتمی- کیهانی تبدیل گردید. نخستین ماهواره را در مدار زمین قرار داد؛ نخستین سفیر سیارۀ زمین (یوری گاگارین) و نخستین زن فضانورد جهان (والنتینا تروشکوا) را به فضای کیهانی فرستاد.

در اثر سازندگی‌های سوسیالیستی و صنعتی کردن جهشی اتحاد شوروی برهبری استالین بسیاری از اختراعات و کشفیات علمی- فن‌آوری برای نخستین بار در تاریخ بوقوع پیوست. با اجرای دو برنامۀ پنج ساله استالینی اتحاد شوروی به یک قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی، علمی و فرهنگی جهانی و به پشتوانۀ قدرتمند صلح و امنیت جهانی تبدیل گردید. بگونه‌ای که هیچ یک از مسائل و مشکلات جهانی بدون مشارکت آن قابل حل و فصل نبود.

در دورۀ رهبری استالین شرایط بهره‌مندی رایگان از تحصیل و آموزش و پرورش، طب و بهداشت، استراحت و مرخصی، مسکن و کار شایسته برای آحاد افراد جامعه فراهم گردید. ۱۲سال پس از پیروزی انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر در این کشور عظیم و ویران شده در اثر جنگ جهانی اول و متعاقب آن، در نتیجۀ جنگ‌های داخلی تحمیلی گاردهای سفید تحت حمایت‌های همه‌جانبۀ چهارده کشور اشغالگر حاضر در خاک کشور شوروی، بنیان بی‌کاری برافتاد.

ارتش سرخ کارگران و دهقانان تحت فرماندهی ژنرالیسموس استالین فاشیسم سرمایه‌داری را در جنگ جهانی دوم، مخوف‌ترین و خونبارترین جنگ تاریخ در هم کوبید، به تسلیم واداشت و جنگ‌افروزان فاشیست را در لانه‌شان به محاکمه کشید.

از آنجائیکه شرح شخصیت استالین و موفقیت شگرف اتحاد شوروی در دورۀ رهبری او در حوصلۀ این مقال نمی‌‌گنجد، در یک جمله می‌توان گفت استالین رهبری فروتن، سیاستمداری کم‌نظیر، ژنرالیسوسی بی‌تکبر بود در لباس سادۀ سربازی.

ژنرال دوگل پس از درگذشت استالین عظمت سیاسی او را ارج‌گذاشت و این کلام زیبا را بر زبان راند: «استالین به گذشته نپیوست- در آینده متجلی شد».

وینستون چرچیل، دشمن خونی کمونیسم در بزرگذاشت استالین گفت: «او روسیۀ ویران شده با خیش تحویل گرفت، با بمب اتم بجا گذاشت».

توماس کنی و راجر کیران در کتاب خیانت به سوسیالیسم نوشتند: «سوسیالیسم‌کشی از شلیک به استالین آغاز  شد».

و من مطمئنم، که در فضای نفس‌گیر امروزی جهان، ذات نوین رفیق استالین ظهور خواهد کرد و جهان بار دیگر در مسیر عدالت و شکوفایی پیش خواهد رفت و او با افکار، ایده‌ها و اعمالش همواره زنده خواهد بود.

۱۴ اسفند- حوت ۱۴۰۱