تقابل با اهریمنسازی بیامان رسانهها
یک تاجر سوئیسی که هفت سال در کره شمالی کار میکرد، دوست داشتنيهاي فراواني را در اين کشور يافت
نوشتۀ جرمي کوزماروف
ترجمۀ کورش تيموري فر
منتشر شده در دانش و امید
در نوامبر 2018، نیویورک تایمز مقالهای در صفحه اول خود با عنوان «پایگاههای موشکی در کره شمالی: یک فریب بزرگ» منتشر کرد.
دیوید ای. سانگر، خبرنگار برنده پولیتزر، در این مقاله به تصاویر ماهوارهای و گزارش مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) استناد میکند تا نشان دهد کره شمالی به توسعۀ مخفیانه موشکها ادامه میدهد که نقض توافق ژوئن 2018 سنگاپور بين کیم جونگ اون و دونالد ترامپ است. در حاليکه این عکس ماهوارهای در واقع مربوط به مارس 2018 است -سه ماه قبل از ملاقات کیم و ترامپ در سنگاپور- و پایگاههای موشکی ارائه شده به عنوان شواهد لعنتي دو رويي کیم، از حداقل دو سال قبل از آن، برای کره جنوبی شناخته شده بودند.
فریب تایمز، بخشی از یک کمپین تبلیغاتی بزرگتر رسانهای علیه کره شمالی است که به ایالات متحده کمک کرده تا افکار عمومي را برای پذیرش سیاستهای تحریمی ظالمانه، صرف میلیاردها دلار در سال برای تقویت ارتش کره جنوبی، و ابتکار بازدارندگی 7.1 میلیارد دلاری اقیانوس آرام -شامل ایجاد نیروی دریایی بزرگ در دریای چین جنوبی- آماده کند.
فلیکس اَبت (Felix Abt) یکی از اولین کارآفرینان خارجی بود که در کره شمالی مشغول بهکار شد. او رئیس مؤسس اولین اتاق بازرگانی خارجی در کره شمالی بود که توسط تعدادي از بازرگانان خارجی مقیم، در سال 2005 راه اندازی شد. در ضمن او یکی از بنیانگذاران و مدیر «مدرسه کسب و کار پیونگ یانگ» بود.
او به تازگی کتابی با عنوان سرزمین اردوگاه زندانيان، بردگان گرسنه و بمبهای هستهای؟ روایتی جایگزین برای تصویر مخدوش رسانههای غربی از کره شمالی منتشر کرد، که روایت رسانهها از کره شمالی را به عنوان «شبکه گولاگ یکپارچه پر از بردگان» و «چاله جهنمی… مملو از رنج و گرسنگی» را
بیاعتبار میکند.
اولین کتاب خاطرات ابت، سرمایهدار مقيم کره شمالی: هفت سال من در پادشاهی هرمیت (کلارندون، وی تی: انتشارات تاتل، 2014)، در فهرست سیاه رسانههای غربی قرار گرفت.
او در کتاب سرزمين اردوگاه زندانيان … مینویسد «برای دههها، ایالات متحده یک جنگ شدید افکار عمومی را علیه کره شمالی بهراه انداخته است، تا عمليات تحميق ضروری برای متقاعد کردن مالیاتدهندگان آمریکایی به تصويب بودجههای دفاعی بزرگ، و به سود بزرگترین و سودآورترین صنایع اين رشته را پيش ببرد».
آنچه که فراموش شده، انبوه جنایاتی است که ایالات متحده علیه کره شمالی در طول جنگ کره (1950-1953) مرتکب شد؛ از جمله سوزاندن سیستماتیک شهرها و روستاهای کره شمالی با ناپالم، بمباران سدها برای ایجاد سیل در مزارع برنج و در نتیجه قحطی گسترده، و انداختن مگسهای آلوده به طاعون به منظور گسترش بیماری.
تقریباً همۀ کسانی که با ابت ملاقات کرده بودند، در پاسخ به جنون رسانهاي ایالات متحده پيرامون تهديد هستهاي کرۀ شمالي، گفتند که کره شمالی برای اهداف دفاعی به سلاحهای هستهای نیاز دارد تا از اولین حمله آمریکا جلوگیری کند. آمريکا -همانطور که در جنگ کره نشان داده بود- بهدنبال نابودي آن کشور است. کیم جونگ اون هرگز آنقدر دیوانه نيست که با توجه به نتایج فاجعه اتمي، در شلیک سلاحها پيشدستي کند.
تصويري از بمباران سد هواچون در جريان جنگ کره. نازيها براي انجام عملياتي مشابه اين، در نورمبرگ محاکمه شدند.
حتي در سطح نيشنال اينکوايرر هم نيست!
انبوهی از داستانهای مبتذل و ناجوانمردانه درباره کره شمالی و رهبر آن کیم جونگ اون، بهطور کلی با استانداردهای اولیه روزنامه نگاری -یا حتی با استانداردهای National Inquirer – هم مطابقت ندارد. [نام يک مجلۀ جنجالي راست افراطي آمريکا، و همدست رسواييهاي ترامپ]. اغلب، آنها برای انتشار اطلاعات نادرست، به فراریانی متکی هستند که از دولت کره جنوبی و آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) پول میگیرند.
در آگوست 2013، تلگراف لندن گزارش داد که کیم جونگ اون، معشوق سابق خود را بهدلیل ساختن یک فیلم مستهجن، به جوخۀ اعدام سپرده است. بعداً همان نشریه گزارش داد که او دوباره
در تلویزیون کره شمالی ظاهر شده است.
ABC هم گزارش مضحکی منتشر کرد مبني بر اينکه همه دانشجویان پسر دانشگاههای پیونگ یانگ باید دقیقاً مانند کیم جونگ اون مدل موهای خود را کوتاه کنند، اگرچه بعداً گزارشهایی منتشر شد که کیم، کتهای چرمی را ممنوع کرده بود تا مردم از کپی کردن سبک او خودداري کنند.
چاد اوکارول، بنیانگذار وبسایت NK News، اظهار داشت: «تفکر انتقادی در مورد کره شمالی به نسيان سپرده شده است».
تصویری مثبتتر از شیطاننمايي توسط ایالات متحده
ابت دریافت که عليرغم وفور تبلیغات در کره شمالی، ادعای سانسور کامل اخبار نادرست است. بچهها برای او قصههای قدیمی کرهای را میخواندند، نه تبلیغات رژیم را؛ و بسیاری از مردم ادبیات خارجی میخوانند.
با وجود تحريمهاي فلج کنندۀ ایالات متحده، کره شمالی اقتصاد رو به رشدی دارد که مملو از طبقه متوسط کارآفرین در حال ظهور است و پیشرفتهای تکنولوژیکی قابل توجهي بهدست آمده است.
به عنوان مثال، دانشگاه صنعتی کیم چاک، یک دستگاه سيتي اسکن جمجمه ساخته است که آن را به بیمارستانهای داخلی میفروشد. دکتر کی. بی. پارک، جراح مغز و اعصاب دانشکدهاي در دانشگاه هاروارد که 18 بار به کره شمالی سفر کرده است تا به برنامههای بهداشتی این کشور مشاوره دهد، به Abt گفت که تصاویر سیتی اسکني که در کره شمالی دیده است، «کیفیت رضایت بخشی» داشتند و میتوانند به پزشکان کمک کنند تا انواع بیماریها را تشخیص دهند.
علیرغم تحریمهایی که کود، قطعات یدکی و سوخت ماشینهای کشاورزی را هدف گرفته است، دانشگاه کیم چاک روشهایی را نیز توسعه داده است که کيفيت محصولات برنج را بهبود بخشيده و در عین حال مبارزۀ مؤثري با آفات گیاهی بهراه انداخته است.
دروغ درباره قحطی
در طول دهه 1990، زمانی که کره شمالی با قحطی ناشی از بلایای طبیعی مواجه شد و کاهش شدید واردات نفت از شورویِ در حال فروپاشی، آنرا تشدید کرد، اندیشکدههای غربی، فعالان و رسانهها، از وال استریت ژورنال تا رویترز تعداد کشتهها را 5 برابر افزایش دادند تا از این طریق، کره شمالی «شرور» را بدنام کنند. آنها ادعا کردند که بیش از 3 میلیون نفر از جمعیت 22 میلیونی آن کشور از
دست رفتهاند، در حالیکه به گفتۀ هماهنگ کنندۀ فرانسوی تلاشهای توزیع مواد غذایی سازمان ملل، تعداد واقعی کساني که جان خود را از دست دادند، زیر 500 هزار نفر بود. (اداره سرشماری ایالات متحده، بین 500 تا 600 هزار تخمین زده است).
علیرغم بهبود چشمگير اوضاع در دهه 2000، ایالات متحده و رسانههای جهانی، هر پاییز به انتشار داستانهایی بهنقل از آژانسهای کمکرسانی بینالمللی ميپردازند که میگويند کره شمالی بار دیگر در آستانۀ قحطی گسترده قرار گرفته است.
ابت گزارش میدهد که کره شمالی بدون منابع داخلي نفت و گاز طبیعی، برای تولید کودها و سموم دفع آفات، سوخت تجهیزات آبیاری، و ماشین آلات کشاورزی و حمل و نقل دانهها و محصولات، به نهادههای انرژی وارداتی وابسته است. بنابراین، ممنوعیت سازمان ملل در مورد واردات انرژی ضروری، به سقوط تولیدات کشاورزی کره شمالی در سال 2018 به سطوحی مشابه سالهای قحطی کمک کرد. گروههای حقوق بشر در غرب، بهطرز شرم آوري بدون توجه به منشأ بحران، خواستار لغو تحریمها نشدند.
کره شمالی علیرغم همه مشکلاتش، همچنان در رتبهاي بالاتر از هند در شاخص جهانی گرسنگی قرار دارد. این کشور بهرهوری کشاورزی خود را از طریق پروژههای احیای زمین و واردات انواع سیب زمینی از اروپا که ارزان، و آسان برای رشد و مغذی بودند، بهبود بخشیده است.
یک ويرانشهر اورولی، یا چیزي دیگر؟
باربارا دمیک، روزنامه نگار لس آنجلس تایمز، در سال 2010 در کتاب پرفروش خود، حسرت زندگي روزمرۀ کرۀ شمالي را نخوريم، آن کشور را با Oceania (اقیانوسیه) جورج اورول مقایسه کرد، یک ويرانشهر فرضي که در آن «تنها رنگی که میتوان یافت، پوسترهای تبلیغاتی بود».
ملانی کرک پاتریک در روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داد که کره شمالی «شهروندان خود را در دوران سياه، و کالاهای خارجی را دور از دسترس نگهداشته است». در واقع این، ایالات متحده بود و نه دولت کره شمالی، که با تحريم کالاهای خارجی از جمله اقلام خانگی، از روژ لب گرفته تا سوسیس سالامی، چاقو و ساعت، دور از دسترس نگهمیداشت.
در حالیکه قطعاً ویژگیهای سختگيرانۀ جامعه، از جمله سیستم قضایی کیفری خشن وجود دارد، زندگی در کره شمالی طبق مشاهدات ابت، به دور از ويرانشهري یا دوران سياه است. علاوه بر آن،
تفاوت چندانی با کشورهای دیگر ندارد: ساختمانها با انواع رنگها رنگآمیزی میشوند (رنگ فقط در پوسترهای تبلیغاتی یافت نمیشود!)، مردم از پیتزا، شیرینی و سایر غذاهای لذیذ بهرهمند ميشوند، از سفر به سواحل لذت میبرند، و بچهها دوچرخه و اسکيت سوار میشوند و به بازی در خیابان ميپردازند.
زنان، بهویژه از آنجایی که قانون اساسی کره شمالی به آنها موقعیت اجتماعی و حقوق برابر با مردان، و طیف وسیعی از مزایا از جمله مرخصی زایمان را اعطا میکند، پیشرفت میکنند. تعداد بسيار بيشتري از زنان –نسبت به کرۀ جنوبي- پُست مديريت بانک را اشغال ميکنند.
بیشتر کارگرانی که ابت با آنها برخورد داشت، نه گرسنگی ميکشيدند و نه سرکوب ميشدند. برعکس، مزد معقولی ميگرفتند و سختکوش بودند. شرکت دارویی که او اداره میکرد، به کیفیت اهميت ميداد. به شیوههای تولید پيشرفته -طبق تعاریف سازمان بهداشت جهانی (WHO)- دست يافته و در رقابتهای مناقصه، در برابر رقبای خارجی برنده شده بود.
بهمثابۀ عمليات جنگي
یکی از ویژگیهای بیرحمانه سیاست تحریمها، محروم کردن مردم کره شمالی از فرصت کار در خارج از کشور بود که آرزوهای بسیاری از کارگران را در هم شکست.
اکنون نقاشان کره شمالی از فروش نقاشیهای خود در خارج از کشور منع شدهاند. تحریمهای دیگر، کره شمالی را از بازسازی منابع آب و سیستمهای زهکشی باز میدارد و باعث افزایش مشکلات سلامتی مردم میشود. ممانعت از واردات قطعات مکانیکی و سوخت برای کارکرد ماشینآلات کشاورزی، باعث کمبود مواد غذایی است.
از آنجا که موسسات اعتباری و مالی ایالات متحده و بریتانیا از معامله با جمهوری دموکراتیک خلق کره منع شدهاند، واردکنندگان و صادرکنندگان کره شمالی مجبورند با چمدانهای حاوي پول نقد براي پرداخت، یا کیسههای خالی پول براي دريافت، براي ديدار تأمینکنندگان خارجی خود سفر کنند.
علاوه بر این، تحریمها: الف) به جلوگیری از امضای یک قرارداد دلاری 9 رقمی با یک شرکت سوئیسی کمک کرد که ميتوانست به بهبود عملکرد شبکه برق کره شمالی بيانجامد. ب) منجر به کاهش کیفیت داروها و دسترسي به آن شد. ج) امکان کار ايمن در معادن را به دلیل ممنوعیت واردات تجهیزات ایمنی مربوطه، از بين برد. و د) کارخانههای متعدد پوشاک را تعطیل کرد که در
نتیجه، دهها هزار شغل از بین رفت.
یک تاجر که تحت تأثیر تحریمها قرار گرفته است به ابت گفت که او تحریمها را «معادل یک اقدام جنگی دیگر از سوی قدرتهای متخاصم غربی» میداند و افزود که «ما در شرکت خود هرگز هیچ کار اشتباه یا غیرقانونی انجام ندادهایم».
آنرا همانطور که آمریکا میخواهد، ببينيد
ابت کتاب خود را با اشاره به این نکته پایان میدهد که «با توجه به روایت غالب در بارۀ کره شمالی با محوریت ایالات متحده، و در غياب صدای دیگری برای ايجاد توازن یا بیان واقعیت، سخت است که عموم مردم جهان را برای پذیرش وضعیتي که آمريکا و حاميانش ميخواهند به ما بنمايانند، سرزنش کنيم».
شاید اگر آمریکاییهای بیشتری در مورد تاریخ جنگ کره و بربریت آن ميآموختند، ممکن بود با کره شمالی همدلی کنند و سعی کنند سیاستهای این کشور را بهتر درک کنند. یا شاید، اگر مبادلات خارجی بیشتری صورت پذيرد، ممکن است دولت خود را برای پایان دادن به تحریمهای وحشیانه و پایان رسمی جنگ کره تحت فشار قرار دهند.
تا آن زمان، انتظار ميرود که همچنان کره شمالی بهعنوان مرجع استبداد مورد استناد قرار گیرد و رهبر آن به شکلی شبه نژادپرستانه، به عنوان یک دیکتاتور دلقک مورد تمسخر قرار گیرد.