«مسئلۀ زن» – از: النور مارکس و ادوارد اولینگ – بخش دوٌم
بخش اول ترجمۀ زهره مهرجو 21 ژانویۀ 2015 حقیقتی که حتی توسط آنها که علاقمند به خدمت کردن به زنان هستند بطور کامل درک نشده؛ این است که او، مثل طبقه کارگر، تحت ستم قرار دارد؛ که وضعیت وی نیز مثل وضعیت آنان، بی رحمانه نزول یافته است. زنان آلت دست ظلم سازمان یافتۀ مردانند؛ بدانسان که کارگران آلت دست ظلم سازمان یافتۀ بیهودگان (طبقۀ بیکاره ها) هستند. حتی پس از دریافتن این حقیقت، ما هرگز نباید تحت تاثیر این عدم تفاهم مأیوس از تلاش کردن شویم که، در شرایط موجود جامعه، برای زنان، مثل طبقه کارگر؛ در واقع هیچ راه حلی از مشکلات و مسائل پیش رو موجود نیست. تمام آنچه که تا کنون انجام شده، مهم نیست با ساز چه شیپوری اعلام گشته؛ مسکن است، نه درمان! هر دو طبقۀ تحت ستم؛ زنان و تولید کنندگان مستقیم کالا، باید به این درک برسند که رهایی ایشان بوسیلۀ خودشان بدست خواهد آمد. زنان متحدینی را در بین بهترین مردان پیدا خواهند کرد، همانگونه که مردان در حال یافتن هم پیمانانشان در میان فیلسوفان، هنرمندان …