


چشم در چشم
چشم در چشم در چنین سرمای خشک و استخوان سوز ِ زمستانی، توی گلدان های پر خار و سفالی، بر سر رف ها، می زند گویی جوانه ، -چشم […]

سکته
در لفاف دود نفت و دود گازوییل، شهر تهران با تنی که صد هزاران تُن به رگ خون غلیظ و مرده وبد رنگ، بر زمین افتاده، چون فردی که […]