اتحاد چین و روسیه (قسمت ۳ و پایانی) – م. ک. بادراکمار – آمادور نویدی
معمولا، روسیه و چین یک سری از روشهای نئولیبرالی را که در نظم پساجنگ جهانی دوم تکامل یافته و اعتبار گزینشی از حقوق بشر را بعنوان ارزشی جهانی به مداخله غرب در امور داخلی کشورهای مستقل مشروعیت میبخشد، به چالش میکشند. از طرفی دیگر، آنها همچنین پیوسته تعهد خودشانرا نسبت به شماری از قواعد اساسی نظم بین الملل تأئيد میکنند، بویژه، اولویت حاکمیت کشور و تمامیت ارضی، اهمیت حقوق بین الملل، و مرکزیت سازمان ملل و نقش کلیدی شورای امنیت را تأئید میکنند… اصل مطلب اینستکه اتحاد روسیه و چین از قواعد یک سیستم اتحاد کلاسیک پیروی نمیکند. اگر بخواهیم به نحوه بهتری آنرا توصیف کنیم، ممکنست آنرا یک « اتحاد درک شده» بخوانید، که در زندگی معمولی، میتواند دامنه ای از «گزینه های قابل تنظیم» را اجرا کند، در حالیکه برای هر عملکرد مشخصی که پیش بیاید نیز حمایت ارائه میدهد. از انعطافپذیری بسیار زیادی بهره مند است. اتحاد روسیه و چین تصمیم به مقابله نظامی با آمریکا ندارد. اما خودنمایی آن مجهز شده است که از حمله آمریکا بهرکدام یا هردو آنها جلوگیری …