تاکید شی جین پینگ بر ارتقاء قابلیتهای استراتژیک

شی جین پینگ، رئیس جمهوری خلق چین روز چهارشنبه بر گشودن زمینه های جدید در جهت تقویت راهبردهای ملی یکپارچه و قابلیت های استراتژیک تاکید کرد.

دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست و رئیس کمیسیون نظامی مرکزی چین، این اظهارات را هنگام شرکت در جلسه عمومی هیئت ارتش آزادیبخش خلق و نیروهای پلیس مسلح خلق، در اولین جلسه چهاردهمین کنگره ملی نمایندگان خلق بیان کرد.

وی افزود تحکیم و تقویت استراتژی‌های ملی یکپارچه و قابلیت‌های استراتژیک در ساختن همه جانبه یک کشور سوسیالیستی مدرن و پیشبرد رستاخیز بزرگ ملت چین در همه جبهه‌ها و همچنین دستیابی به اهداف صدمین سالگرد تاسیس ارتش در سال 2027 از اهمیت خاصی برخوردار است.

رهبر چین با تاکید بر هدف به حداکثر رساندن توانایی های استراتژیک ملی چین، خواستار تلاش برای ادغام طرح های استراتژیک، منابع و نقاط قوت در همه زمینه ها شد تا به طور سیستماتیک قدرت کلی کشور برای مقابله با خطرات استراتژیک، حفاظت از منافع استراتژیک و تحقق اهداف استراتژیک ارتقا یابد.

رئیس جمهور شی، خواستار تلاش برای پیشبرد مشترک نوآوری در زمینه علم و فناوری، با تمرکز بر نوآوری مستقل و اصیل، و در نتیجه آن رسیدن به خوداتکایی و قدرت در سطح بالا در علم و فناوری با سرعت بیشتر شد.

وی گفت که قابلیت‌های استراتژیک در زمینه‌های نوظهور باید برای دستیابی به مزیت‌های جدید در توسعه ملی و رقابت‌های بین‌المللی تقویت شود و انعطاف‌پذیری زنجیره‌های صنعتی و تامین باید افزایش یابد.


چرا «دو نشست» امسال از اهمیت فراوانی برخوردار است؟

«دو نشست» چین در سال جاری میلادی در حال برگزاری است و جامعه جهانی توجه زیادی به این رویداد مهم سیاسیِ پرجمعیت‌ترین کشور دنیا معطوف کرده است. این در واقع رویداد مهم دیگری از زمان برگزاری بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست چین محسوب می‌شود. تاثیر بین‌المللی آن بیش از پیش نشان دهنده قدرت نرم جهانی چین است.
دو نشست در حقیقت به مثابه یک پنجره برای جامعه بین‌المللی است تا چین را درک کند؛ پنجره‌ای برای جهان خارج است تا دستاوردهای توسعه چین را بفهمد و البته این رویداد سیاسی صفحه نمایشی متمرکز از برتری‌های نظام سوسیالیستی با ویژگی‌های چینی به حساب می‌آید.
افراد حرفه‌ایِ دنیای رسانه از طریق کنفرانس خبری نخست وزیر و کانال وزارتی مربوط به دو نشست این فرصت را دارند تا درک عمیق‌تری از چین به دست آورند.
بنا بر این، تعجب برانگیز نیست که دو نشست توجه گسترده‌ای را از جانب جامعه بین‌الملل به خود معطوف داشته است.
این رویداد سیاسی مهم چین نه تنها به بررسی دستاوردهای گذشته می‌پردازد بلکه اهداف جدید را برای آینده نیز مشخص می‌کند. با نگاهی به گزارش کار دولت می‌توانیم متوجه رشد اقتصادی چین و دیگر دستاوردها در سال گذشته شویم و از سوی دیگر به روند اقدامات در نظر گرفته شده برای سال جاری نیز پی ببریم.
امسال، شاهد سیاست‌ها و نقشِ دولت چین برای دستیابی به 20 هدف حزب کمونیست خواهیم بود. تردیدی وجود ندارد که سیستم‌های مقننه، مجریه و مشورتی همگی به روند دموکراتیک در چین کمک می‌کنند. نهادهای مرتبط این تضمین را می‌دهند که عموم مردم بهتر بر کار دولت نظارت کنند.
اهمیت برگزاری دو نشست در سال 2023 فوق العاده است و جامعه بین‌الملل توجه زیادی به آن معطوف داشته است. این یک رویداد مهم دیگر پس از برگزاری بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست محسوب می‌شود.
دو نشست در 2023 نقشه راه رشد اجتماعی و اقتصادی چین را ترسیم می‌کند و همچنین ویترین دستاوردهای چین در سال 2022 نیز تلقی می‌شود.
چین تا سال 2035 به شکلی اساسی هدف مدرنیزاسیون سوسیالیستی را محقق خواهد کرد. تا اواسط قرن جاری، چین به یک کشور بزرگ سوسیالیستی مدرن تبدیل خواهد شد که مرفه‌‌، قدرتمند، دموکراتیک، متمدن، هماهنگ و زیباست.
در سفر جدید به سوی هدف صدساله دوم، مردم چین فصل جدیدی را با تلاش خود خواهند نوشت.

دست واشنگتن

دست واشنگتن

پکن: انتقاد وزیر امور خارجه از نقش آمریکا در جهان.
تاکید مجدد تلاش برای صلح توسط وزارت امور خارجه جمهوری خلق چین.

نوشته ینس والتر
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته

جمهوری خلق چین به آمریکا نسبت به ادامه روند سیاست تقابلی این کشور هشدار داد.
وزیر امور خارجه چین در کنفرانس مطبوعاتی روز سه شنبه در نشست سالانه کنگره ملی خلق در پکن گفت که دولت ایالات متحده بیشتر بر سرکوب و به بند کشیدن جمهوری خلق چین متمرکز است تا رقابت عادلانه یا مبتنی بر قوانین.
تا زمانی که واشنگتن مسیر اشتباه خود را در مورد چین تغییر ندهد، «تعارض و تقابل» ادامه خواهد یافت – «ارزیابی و درک ایالات متحده از چین به طور جدی مخدوش است.آنها ما را رقیب اصلی خود و بزرگترین چالش ژئوپلیتیکی خود می دانند.» این رویکردی اساساً اشتباه است.
روابط چین و آمریکا سال‌ها است که تیره شده است. درگیری ها در درجه اول به موضوع تایوان و رقابت در بازار جهانی مربوط می شود.
همچنین تنش‌هایی بر سر جنگ اوکراین وجود دارد که در آن چین رفتاری بی‌طرفانه دارد در حالی که ایالات متحده در کنار کی‌یف درگیر جنگ است.
روابط بین دو کشور اخیراً به دلیل سرنگونی یک بالون چینی که توسط ایالات متحده به عنوان ابزار جاسوسی طبقه بندی شده بود، تیره شده است، در حالی که پکن می گوید این یک بالون تحقیقاتی هواشناسی بود. ایالات متحده تاکنون در ارائه شواهد معنی و جاسوسی بودن این بالن کوتاهی کرده است.
وزیر امور خارجه چین در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود پس از روی کار آمدن در پایان دسامبر اعلام کرد که به دلیل افزایش آشفتگی در جهان روابط خود را با روسیه گسترش خواهد داد.
وی درخواست رهبری پکن برای گفتگو برای پایان دادن به جنگ در اوکراین را تکرار کرد.
وی در عین حال هشدار داد که به نظر می رسد «دستی نامرئی» تشدید جنگ را «به منظور دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی معین» هدایت می کند.
او نگفت منظورش از این دست کیست. رهبری روسیه بلافاصله این فرمولبندی را پذیرفت. دیمیتری پسکوف، سخنگوی دفتر ریاست جمهوری در مسکو گفت: «البته این یک شوخی است. »
او گفت: «دست نامرئی دست واشنگتن است. سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرد: آمریکا نمی‌خواهد این جنگ پایان یابد و تمام تلاش خود را برای ادامه آن انجام می‌دهد.»

سخنان رک و مستقیم شی علیه غرب

سخنان رک و مستقیم شی علیه غرب.

شی جین پینگ آمریکا و غرب را به «بلوکه» کرد چین متهم کرد
ترجمه مجله هفته.

روابط چین و غرب به طور فزاینده ای تیره و تار می شود. زبان مراوده نیز تغییر میکن و خود را با وضعیت دراماتیک جدید تطبیق می‌دهد.
شی جین پینگ، رئیس دولت چین، غرب را به تلاش برای کند کردن رشد همه جانبه کشورش متهم کرد.
شی از یک تغییر در روابط با غرب «دراماتیک» صحبت می کند.
در حاشیه نشست سالانه کنونی کنگره خلق در پکن، شی جین پینگ، رئیس دولت و رهبر حزب چین، با زبانی رک و غیرمعمول، آمریکا و غرب را به محاصره اقتصادی کشورش و از جمله موارد دیگری از سنک اندازی و مشکل تراشی متهم کرد.
به گفته به محیط توسعه اطراف چین بشدت دچار تغییر شده و راه های توسعه این کشور بلوکه شده است.
روزنامه زوددویچه به نقل از این سیاستمدار نوشت:
«به ویژه کشورهای غربی، به رهبری ایالات متحده، به دنبال مهار، محاصره و سرکوب همه جانبه چین هستند که چالش‌های شدید بی‌سابقه‌ای را برای توسعه چین ایجاد می‌کند.»
در همان زمان، شی به مشکلات متعددی که کشورش در حال حاضر با آن مواجه است، پرداخت.
از جمله، او به شیوع کووید-۱۹ و افزایش فشار بر اقتصاد ملی جمهوری خلق اشاره کرد.
شی انتقادات خود از غرب را با جذابیت برای اقتصاد کشورش ترکیب کرد.
رئیس دولت از شرکت های چینی خواست تا نوآوری را تقویت کنند.
این امر برای مستقل شدن بیشتر در زمینه فناوری مهم است.
این انتقاد آشکار با اظهارات قبلی که در آن رهبران چین عمدتاً به طور مبهم از «کشورهای خاص» بدون نام بردن مستقیم از ایالات متحده یا غرب صحبت کرده بودند، در تضاد بود.
پکن هدف رشد خود را برای سال ۲۰۲۳ یکشنبه گذشته اعلام کرد:
رشد پنج درصدی، که یکی از پایین ترین پیش بینی ها در چند دهه اخیر است.

چین: دورویی به سبک آمریکا

دورویی به سبک آمریکا

آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا پنجشنبه گذشته در نشست وزرای خارجه گروه بیست در آیینی به منظور تسلیت برای قربانیان زلزله ترکیه و سوریه سکوت کرد. اما صداقت آمریکا برای سکوت جای سوال دارد. چرا که تنها چند هفته پس از زلزله، آمریکا بی صبرانه سرقت نفت سوریه را از سر گرفت.

به گزارش خبرگزاری سوريه، ارتش آمريكا 27 فوریه با 34 کامیون نفتکش نفت سوریه را دزدیده و از گذرگاه غیرقانونی مرزی به پايگاه نظامی خود در عراق منتقل کرد.

این زمین لرزه خسارات زیادی به سوریه وارد کرده است. بر اساس گزارش بانک جهانی که روز جمعه منتشر شد، زلزله مرگبار در سوریه 5.1 میلیارد دلار خسارت معادل 10 درصد تولید ناخالص داخلی آن کشور خسارت وارد کرده است در حالی که این رقم شامل زیان های غیرمستقیم ناشی از عواملی مانند توقف تولید و فعالیت های تجاری نیست. همچنین گزارش ها حاکی از آن است که تا شامگاه بیست و چهارم فوریه، آخرین آمار قربانیان زلزله سوریه به ۵۹۱۴ نفر رسیده است.

پس از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال 2011، ایالات متحده و متحدان غربی آن در بحران سوریه مداخله کرده و تحریم های شدید اقتصادی علیه دولت سوریه اعمال کرده و باعث تلفات غیرنظامیان زیادی در سوریه شدند. بسیاری از مردم سوریه برای دریافت از ملزومات زندگی کافی برخوردار نیستند، در حالی که ایالات متحده و نیروهای تحت حمایتش میادین نفتی عمده سوریه را تحت کنترل قرار داده و هرگز سرقت منابع نفتی سوریه توسط ارتش آمریکا متوقف نشده و این امر منجر به کمبود شدید انرژی در سوریه شده است.

طبیعتا زلزله این وضعیت را حتی بدتر کرد. پس از زلزله، در برخی از استان های آسیب دیده سوریه به دلیل کمبود انرژی روند امداد و نجات به تعویق افتاده و زلزله زدگان نیز با مشکل کمبود سوخت برای گرمایش مواجه شدند.

در همین شرایط است که آمریکا به سرقت نفت سوریه ادامه می دهد. البته این را هم فراموش نکرده که در صحنه های علنی مانند نشست گروه بیست، سکوت کرده و یک چهره «صمیمی» از خود نشان دهد. اما باید گفت که آمریکا با این سبک دورویی برای کل دنیا مشهور است.
persian.cri.cn

چین بر سر «استقلال تایوان» کوتاه نمی آییم

چین بر سر «استقلال تایوان» کوتاه نمی آییم
ترجمه مجله هفته


هدف پکن روشن است:
ادغام تایوان در سرزمین اصلی چین و این هدف باید به شدت دنبال شود.
جمهوری خلق چین در بیانیه اخیر خود هرگونه تلاش برای استقلال تایوان را رد کرده است.
چین قاطعانه با «استقلال تایوان» مبارزه خواهد کرد و «یکپارچگی میهن» را در سال ۲۰۲۳ ترویج خواهد کرد.
این برگرفته از سند برنامه توسعه اجتماعی-اقتصادی چین برای سال جاری است که به عنوان بخشی از افتتاحیه اولین جلسه چهاردهمین کنگره ملی خلق چین منتشر شد. سند می گوید:
«ما قاطعانه استراتژی کلی حزب را برای حل مسئله تایوان در دوره جدید اجرا خواهیم کرد، قاطعانه از اصل چین واحد حمایت می کنیم و اجماع سال ۱۹۹۲ را رعایت می کنیم، قاطعانه با استقلال تایوان مبارزه می کنیم، توسعه صلح آمیز را ترویج می کنیم. روابط بین تنگه ها را ترویج میدهیم و اتحاد مسالمت آمیز میهن را پیش میبریم.»
اوضاع در اطراف تایوان در ماه اوت به دنبال سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایپه، تشدید شد. جمهوری خلق چین به درستی حاکمیت جزیره را به رسمیت نمی شناسد و زیرا تایوان استانی از سرزمین مادری چین است جمهوری خلق به شدت نگران تماس این جزیره راستگرا با مقامات و نظامیان سایر کشورها است و آن خودداری می کند.
روابط رسمی بین دولت مرکزی چین در پکن و تایوان در سال ۱۹۴۹ پس از عقب نشینی نیروهای کومینتانگ چیانگ کای شک که توسط حزب کمونیست در جنگ داخلی شکست خورده بودند، قطع شد. در اواخر دهه ۱۹۸۰، تماس های تجاری و غیررسمی بین تایوان و سرزمین اصلی چین از سر گرفته شد.
اولین جلسه چهاردهمین کنگره ملی خلق چین، بالاترین نهاد قانونگذاری این کشور، روز یکشنبه در پکن افتتاح شد و تا ۱۳ مارس ادامه خواهد داشت.
حدود ۳۰۰۰ نماینده از سراسر کشور در این نشست شرکت می کنند که در روزهای آینده باید مسیر اصلی کار قانون گذاری و اقتصادی را برای سال آینده مشخص کرده و رهبری جدید کشور را انتخاب کنند.

سیاست جاکارتا بر خلاف فیلیپین بر تنش زدایی متکی است.

سیاست جاکارتا بر خلاف فیلیپین بر تنش زدایی متکی است.

دیدار وزرای خارجه اندونزی و چین: گفتگوهای جدید در مورد «قواعد رفتاری» در دریای چین جنوبی

نوشته توماس برگر
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته

اندونزی می خواهد صلح را در دریای چین جنوبی تضمین کند. این هدف یک ابتکار دیپلماتیک جدیدی است که کشوری که در حال حاضر ریاست آسه آن را بر عهده دارد، می‌خواهد به پیش ببرد. درگیری های ارضی متعددی بین ساکنان همسایه در منطقه وجود دارد. ۲۰ سال است که یک «قواعد رفتاری» برای کشورهای عضو اتحاد و جمهوری خلق چین که برای تنظیم اختلافات در نظر گرفته شده است، مورد بحث قرار گرفته است.
اما اخیرا شرایط بسیار نامطلوب بوده است، از یک سو به دلیل همه گیری کرونا و از سوی دیگر به دلیل نگرش تهاجمی واشنگتن به پکن.
رتنو مارسودی، وزیر امور خارجه اندونزی و همتای چینی او، کین گانگ، که هر دو از پایان سال ۲۰۲۲ روی کار آمده‌اند، هفته گذشته در نشستی در جاکارتا نشان دادند که می‌خواهند کار بر روی «رمز رفتار» را از سر بگیرند.
اندونزی مطمئناً مناسب ترین عضو آسه آن برای این موضوع است. کشور جزیره ای که نه تنها پرجمعیت ترین کشور در اتحاد آسه آن است بلکه از نظر سیاسی هم مهم است.
این کشور همچنین از این ویژه‌گی برخوردار است که می تواند به عنوان یک عضو بی طرف عمل کند زیرا خود این کشور هیچ ادعای مستقیم ارضی ندارد.
به عنوان مثال، منافع سرزمینی جمهوری خلق چین، ویتنام و فیلیپین با یکدیگر همپوشانی دارند. این اختلافات در مورد انواع جزایر صخره ای عمدتا خالی از سکنه و جزایر کوچک با حجم عظیمی از آب است.
با این وجود، آنها از اهمیت استراتژیک برخوردار هستند، آبهای اطراف تا حدی مناطق ماهیگیری غنی هستند و همچنین ذخایر گاز نیز در آنها وجود دارد. همچنین آنها در مسیر یک آبراه مهم جهانی نیز قرار دارند.
در اوایل سال ۲۰۰۲، چین و سازمان آسه آن در بیانیه ای به توافق رسیدند که اجازه ندهند درگیری ها تشدید شود و یک مجمع تفاهم ایجاد کنند.
یک نهاد مستقل پیشنهاد شد که ماهیگیران یا سازمان‌های غیردولتی از ایالت‌ها می‌توانند در صورت مشکوک شدن به نقض قوانین توسط یکی از طرفها میتوانند با آنها تماس بگیرند. همچنین باید مکانیزمی برای رفع اختلافات در سطح پایین ایجاد شود.
در اصل، «قواعد رفتاری» باید تا سال ۲۰۲۲، دو دهه پس از اعلامیه اصلی، در دسترس می بود. پس از تأخیرهای اخیر، اندونزی گفت که گفت و گوها باید از مارس از سر گرفته شود. با این حال، وضعیت بین‌المللی بدتر شده است: چین متهم است که در چندین جزیره پایگاه‌های مستحکمی با باند هواپیما ساخته است.
درگیری بین کشتی های مسلح و قایق های ماهیگیری ویتنامی یا فیلیپینی در حال افزایش است. همزمان، ایالات متحده با برگزاری رزمایش دریایی تنها دو هفته پیش، حضور روزافزون خود را در این منطقه نشان می دهد. ناوهای جنگی آمریکا به شکلی تحریک آمیز در فاصله ای نه چندان دور از مواضع چین عبور می کنند.
در حالی که دولت جدید فیلیپین فردیناند مارکوس جونیور در توافقی که به ایالات متحده اجازه دسترسی به پایگاه‌های نظامی مختلف را می‌دهد و به هر دو کشور اجازه گشت‌زنی مشترک را میدهد بدنبال ایجاد تنش است، اندونزی تلاش می‌کند دست به تنش‌زدایی بزند.
جوکو ویدودو، رئیس جمهور این کشور در ابتدای ماه جاری در نشست وزرای خارجه آسه آن نیز بر این نگرش تاکید کرد.

نسیم تازه در ژئوپلیتیک

نسیم تازه در ژئوپلیتیک

سازماندهی مجدد روابط هند و چین از مسیر موضع گیری در مورد جنگ اوکراین.

نوشته یورگ کرونائر

یونگه ولت

ترجمه مجله هفته

هند پس از تصویب آخرین قطعنامه در سازمان ملل در مورد جنگ اوکراین در روز پنجشنبه (به وقت محلی) بار دیگر به این قطعنامه رای ممتنع داد.

۱۴۱ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل به خروج روسیه از اوکراین و رسیدن به یک راه حل صلح آمیز بر اساس رعایت حاکمیت و تمامیت ارضی همه کشورها رای دادند. 

برخلاف آنچه در مقاله دوازده ماده ای جدید چین ارائه شده است، قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، حاوی پیشنهادهایی برای راه حل سیاسی برای درگیری های زیربنایی جنگ نیست. 

بر این اساس، روچیرا کامبوج، سفیر هند در سازمان ملل متحد، اعلام کرد که کشورش به طور طبیعی به اصول منشور سازمان ملل متحد پایبند است. اما باید پرسید: «آیا هر فرآیندی که هیچ یک از طرفین را متعهد نمی‌کند، می‌تواند به راه‌حلی معتبر و معنادار منجر شود؟» احتمالاً اینطور نیست.

 روچیرا کامبوج گفت: «ما همیشه خواستار گفتگو و دیپلماسی به عنوان تنها راه نجات خواهیم بود. و به همین دلیل است که هند با جدیدترین قطعنامه سازمان ملل که توسط اوکراین و اتحادیه اروپا تدوین شده است، موافقت نمی‌کند، چرا که «محدودیت‌های روشنی برای دستیابی به هدف مورد نظر ما برای صلح پایدار» را نشان نمی‌دهد. 

اینکه آیا هند تا چه اندازه از طرح دوازده ماده ای چین حمایت خواهد کرد، باید منتظر ماند و دید. 

درست است که هر دو کشور رقابت سنتی خود را در سال گذشته متوقف کردند تا با فشار غرب برای منزوی کردن روسیه مقابله کنند. 

اما این رقابت دود نشده و به هوا نرفته است. دهلی نو همچنین در تلاش برای میانجیگری بین مسکو و کیف است. اخیراً آجیت دوال مشاور امنیت ملی هند در پایتخت روسیه مذاکراتی را انجام داد. 

روز چهارشنبه، روزنامه ایندین اکسپرس مطلبی از کارشناس سیاست خارجی سی راجا موهان را منتشر کرد که در آن به سفر اولاف شولز، صدراعظم فدرال در این آخر هفته، سفر جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا که مدت کوتاهی پس از آن برنامه ریزی شده است و نشست وزرای خارجه گروه ۲۰ در آغاز ماه مارس، صورت میگیرد  اشاره کرد، نویسنده این دیدارها را فرصت های خوبی برای نخست وزیر هند نارندرا مودی ارزیابی میکند که

با جستجوی راه حلی برای جنگ در اوکراین، بتواند خود را از نظر دیپلماتیک از دیگر رهبران مهم جهان متمایز کند. 

متمایز کردن؟ همانطور که راجا موهان نیز اشاره کرد، برای مودی و همچنین برای شی جین پینگ، رئیس دولت چین، تعهد به پایان جنگ فرصتی را برای «تعدیل مجدد روابط بین قدرت های بزرگ» و «سازماندهی مجدد» جهان فراهم می کند.

بنابراین هم برای هند و هم برای چین  مسئله قدرت سیاسی مطرح است.

چرا راه حل چین درباره بحران اوکراین عینی و منصفانه است؟

چرا راه حل چین درباره بحران اوکراین عینی و منصفانه است؟

ناظران می‌گویند سندی که چین روز جمعه 24 فوریه (6 اسفند) به منظور تببین موضع آن درباره بحران اوکراین منتشر ساخت شامل نگرانی‌های منطقی کشورهای مختلف و هدف آن به حداکثر رساندن نقاط مشترک در جامعه جهانی درباره این موضوع است.

موضوع چین در خصوص حل و فصل سیاسی بحران اوکراین شامل 12 گام مفصل برای مدیریت این مساله است.

چین در این سند خواستار احترام به استقلال تمام کشورها، کنار گذاشتن ذهنیت جنگ سرد، توقف خصومت‌ها، از سرگیری گفتگوهای صلح،‌ حل بحران انسانی و حفاظت از غیرنظامیان و اسرای جنگی شده است.

سند چین تاکید می‌کند کشورها باید نیروگاه‌های برق هسته‌ای را ایمن نگه دارند،‌ صادرات غله را تسهیل نمایند،‌ تحریم‌های یکجانبه را متوقف کنند، زنجیره‌های صنعتی و تامین را پایدار نگه دارند و ساخت و ساز پس از درگیری را ترویج کنند.

طبق این سند، اجرای برابر و یکسان قوانین بین‌المللی باید ارتقاء یابد و در عین حال با استانداردهای دوگانه نیز بایستی مخالفت گردد.

«وانگ ونبین» سخنگوی وزارت امور خارجه چین روز جمعه گفت: پکن خواستار متمرکز کردن تلاش‌هایش بر این سند و ادامه ارائه کمک‌ها در کنار جامعه بین‌المللی به منظور دستیابی به راه حل سیاسی است.

خانم «سو شیائوهوی» پژوهشگر «موسسه مطالعات بین‌المللی چین» گفت سندی که روز جمعه منتشر شد دربرگیرنده یک راه حل فراگیر و نظام‌مند است که ساختار جامعی برای تضمین امنیت ایجاد می‌کند.

وی تاکید کرد: پکن با انتشار این سند هم مذاکرات صلح را دنبال می‌کند و هم به دنبال حل و فصل موضوعات امنیتی اساسی است. این سند همچنین کمک به فائق آمدن بر مشکلات بالقوه جدید و اجتناب از بحران عظیم را در نظر دارد.

پژوهشگر «موسسه مطالعات بین‌المللی چین» ادامه داد، انتشار سند چین علاوه بر تسهیل گفتگوهای صلح، یک پاسخ به حملات شفاهی اخیر کشورهایی مثل ایالات متحده محسوب می‌شود که سعی در سیاه‌نمایی کمک چین به حل بحران اوکران داشتند.

«وو شین‌بو» رئیس «موسسه مطالعات بین‌اللملل دانشگاه فودان» نیز بر این باور است سند مذکور چکیده‌ای از موضع رسمی چین در قبال بحران اوکراین است که «بزرگترین درگیری نظامی در اروپا از پایان جنگ سرد محسوب می‌شود و دارای تاثیری مستقیم بر وضعیت امنیتی در اروپا دارد»

وی تصریح کرد: چین در خصوص موضوعات داغ منطقه‌ای نقشی مثبت و سازنده ایفاء کرده چرا که مداما با رفتار اعمال تحریم‌های یکجانبه و تقابل مخالفت ورزیده و در عین حال مذاکرات و گفتگوی صلح را ترویج داده است.

رئیس «موسسه مطالعات بین‌اللملل دانشگاه فودان» ادامه داد چین در خصوص امنیت جهانی ایده‌های مترقی و معقولی را ارائه کرده و در این راستا در ماه آوریل سال گذشته «ابتکار امنیت جهانی» را پیشنهاد داد و سه شنبه هفته گذشته نیز «سند مفهومی ابتکار امنیت جهانی» را منتشر ساخت.

وو شین‌بو همچنین خواستار پایان سریع بحران اوکراین شد چرا که به عقیده وی حکمرانی جهانی به همکاری کشورهای بزرگ نیاز دارد.

وی افزود: بحران اوکراین باعت افزایش تنش‌های ژئوپلتیکی شده و اعتماد متقابل سیاسی در میان کشورهای بزرگ را کاهش داده که همین باعث تضعیف همکاری آنها در حکمرانی جهانی شده است.

جمعه 24 فوریه (5 اسفند) مصادف بود با اولین ساگرد وقوع درگیری اوکراین.

مقامات چینی گفتند در ابتدای این بحران، روسیه و اوکراین چندین دور گفتگو برگزار کردند و پیش از توقف این مذاکرات پیشرفت‌هایی حاصل شده بود.

«دای بینگ» معاون نماینده دائم چین نزد سازمان ملل متحده در نشست ویژه اضطراری مجمع عمومی سازمان ملل درباره اوکراین که روز پنجشنبه برگزار شد، گفت «پی بردن به دلیل پشت این قضیه نیازمند تفکر عمیق است».

وی تاکید کرد چین از روسیه و اوکراین در حرکت به سوی یکدیگر، ازسرگیری هرچه سریعتر گفتگوی مستقیم، طرح نگرانی‌های مشروعشان در مذاکرات، تعیین گزینه‌های ممکن و مهیا کردن شرایط پایان سریع بحران و بازسازی صلح، حمایت می‌کند

«چوی هونگ‌جیان» مدیر دپارتمانِ اروپای «موسسه مطالعات بین‌الملل چین» نیز معتقد است موضع همیشگی چین جلوگیری از تقابل، کنترل و مدیریت تقابل و تلاش برای همکاری است که مطابق انتظارات اکثریت قابل توجهی از کشورهای جهان نیز هست.

تحلیلگران بر این باورند موضع عینی و منصفانه چین در خصوص بحران اوکراین را می‌توان در تور اروپایی «وانگ یی» دیپلمات ارشد چین که اخیرا پایان یافت، نیز جستجو کرد.

وانگ مدیر دفتر کمیسیون امور خارجی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در سفر اخیرش به قاره سبز با رهبران و وزرای خارجه بیش از 10 کشور از جمله «دمیترو کولبا» وزیر خارجه اوکراین در شهر مونیخِ آلمان دیدار کرد. وی همچین با سران و مقامات ارشد روسیه در مسکو دیدار داشت.

وی که عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین نیز هست پس از اتمام سفر اروپایی‌اش به خبرنگاران گفت: علی‌رغم اختلافات و حتی درگیری میان مواضع طرف‌های مختلف، آنها این ایده را که مناقشه اوکراین باید نهایتا از طریق گفتگو و مذاکره حل شود، قبول دارند و همگی موضع عینی چین را تایید می‌کنند.

تسویه حساب بی سابقه چین با آمریکا: هژمونی آمریکا و خطرات آن!

هژمونی آمریکا و خطرات آن

مقاله تحلیلی وزارت امور خارجه جمهوری خلق چین.

ترجمه مجله هفته

فوریه ۲۰۲۳

فهرست

معرفی

I. هژمونی سیاسی — به رخ کشیدن قدرت

II. هژمونی نظامی — استفاده ناخواسته از زور

III. هژمونی اقتصادی — غارت و استثمار

IV

. هژمونی تکنولوژیک — انحصار و سرکوب

V. هژمونی فرهنگی — اشاعه روایات نادرست

مؤخرة

مقدمه

از زمانی که ایالات متحده پس از دو جنگ جهانی و جنگ سرد به قدرتمندترین کشور جهان تبدیل شد، به راحتی در امور داخلی سایر کشورها مداخله کرده است و به دنبال، حفظ و سوء استفاده از هژمونی، براندازی و سلطه بر آنها بوده است. نفوذ خود را ترویج کرده و عمدا جنگ هایی را به راه انداخت که به جامعه بین المللی آسیب می رساند. 

ایالات متحده یک فیلمنامه هژمونیک برای برپایی «انقلاب های رنگی»، دامن زدن به نزاع های منطقه ای، و حتی به راه انداختن جنگ های آشکار تحت عنوان ترویج دموکراسی، آزادی و حقوق بشر ایجاد کرده است. با تکرار ذهنیت جنگ سرد، ایالات متحده به سیاست های بلوکی دامن زده است و به درگیری و تقابل دامن می زند. آنها از مفهوم امنیت ملی بیش از حد استفاده کرده اند، از کنترل صادرات سوء استفاده کرده و تحریم های یک جانبه را علیه دیگران اعمال کرده اند. آنها به طور گزینشی با قوانین بین‌المللی و قواعد بین‌المللی برخورد کرده‌اند، از آن‌ها استفاده می‌کنند یا آن‌ها را نادیده می‌گیرند، و تلاش می‌کنند تا قوانینی را اجرا کنند که به نفع خودشان عمل میکند آنهم تحت عنوان حفظ «نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» . 

هدف این گزارش افشای سوء استفاده از هژمونی سیاسی، نظامی، اقتصادی، مالی، فناوری و فرهنگی ایالات متحده با ارائه حقایق مربوط  و جلب توجه بین المللی به خطرات اقدامات ایالات متحده برای صلح و ثبات جهانی و رفاه همه مردم. 

I. هژمونی سیاسی — به رخ کشیدن قدرت

ایالات متحده مدتهاست که به نام ترویج دموکراسی و حقوق بشر تلاش می کند کشورهای دیگر و نظم جهانی را با ارزش ها و نظام سیاسی خود شکل داده و منطبق کند.

◆ ایالات متحده بارها در امور داخلی سایر کشورها دخالت کرده است. 

ایالات متحده به نام «ترویج دموکراسی» «دکترین نئو مونرو» را در آمریکای لاتین اجرا کرد، «انقلاب های رنگی» را در اوراسیا به راه انداخت و «بهار عربی» را در غرب آسیا و شمال آفریقا تنظیم کرد و هرج و مرج و فاجعه را برای بسیاری از کشورها به همراه آورد. 

در سال ۱۸۲۳، ایالات متحده دکترین مونرو را اعلام کرد. در حالی که «آمریکا برای آمریکایی ها» را تبلیغ می کرد، چیزی که واقعا می خواست «آمریکا برای ایالات متحده» بود. 

از آن زمان، سیاست‌های دولت‌های متوالی ایالات متحده در قبال آمریکای لاتین و منطقه کارائیب مملو از مداخلات سیاسی، مداخله نظامی و براندازی رژیم بوده است. 

از خصومت ۶۱ ساله اش نسبت به کوبا و محاصره کوبا تا سرنگونی دولت آلنده شیلی، سیاست ایالات متحده در این منطقه بر اساس یک اصل بنا شده است: کسانی که تسلیم شوند موفقند. کسانی که مقاومت می کنند هلاک می شوند. 

سال ۲۰۰۳ آغاز پیاپی «انقلاب های رنگی» بود – «انقلاب رز» در گرجستان، «انقلاب نارنجی» در اوکراین و «انقلاب لاله ها» در قرقیزستان. 

وزارت امور خارجه آمریکا آشکارا ایفای «نقش محوری» در این «تغییر رژیم» را به عهده داشت. 

ایالات متحده همچنین در امور داخلی فیلیپین مداخله کرد و رئیس جمهور فردیناند مارکوس پدر را در سال ۱۹۸۶ و رئیس جمهور جوزف استرادا را در سال ۲۰۰۱ از طریق به اصطلاح «انقلاب های قدرت مردمی» برکنار کرد. 

در ژانویه ۲۰۲۳، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده، کتاب جدید خود را هرگز یک اینچ را از دست ندهید: مبارزه برای آمریکائی که دوست دارم را منتشر کرد. 

او در آن فاش کرد که ایالات متحده برای مداخله در ونزوئلا نقشه کشیده است. 

طرح آنها این بود که دولت مادورو را مجبور به توافق با مخالفان کنند، آنها به دنبال سلب توانایی‌های ونزوئلا برای فروش نفت و طلا به ارز خارجی بودند، و برای اعمال فشار زیاد بر اقتصاد این کشور و تأثیرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۸ تلاش کردند. 

◆ ایالات متحده استانداردهای دوگانه ای را در مورد قوانین بین المللی اعمال می کند. 

ایالات متحده با اولویت دادن به منافع شخصی خود، از معاهدات و سازمان های بین المللی کناره گیری میکند و قوانین داخلی خود را مهمتر و بالاتر از قوانین بین المللی طبقه بندی میکند. 

در آوریل ۲۰۱۷، دولت ترامپ اعلام کرد که تمام کمک های مالی ایالات متحده به صندوق جمعیت سازمان ملل متحد (UNFPA) را به این بهانه که این سازمان » از برنامه سقط جنین اجباری یا عقیم سازی غیرارادی» مدیریت و یا حمایت می کند، قطع می کند. 

ایالات متحده دو بار در سال‌های ۱۹۸۴ و ۲۰۱۷ از یونسکو خارج شد. در سال ۲۰۱۷، خروج خود را از توافق‌نامه پاریس در مورد تغییرات اقلیمی اعلام کرد. 

در سال ۲۰۱۸، خروج خود از شورای حقوق بشر سازمان ملل  را به بهانه «جهت گیری» این سازمان علیه اسرائیل و عدم حمایت مؤثر از حقوق بشر، اعلام کرد. در سال ۲۰۱۹، ایالات متحده خروج خود را از معاهده نیروهای هسته‌ای میان‌برد اعلام کرد تا به دنبال توسعه بدون محدودیت سلاح‌های پیشرفته باشد. 

در سال ۲۰۲۰ اعلام کرد که از معاهده آسمان های باز خارج می شود. 

ایالات متحده همچنین با مخالفت با مذاکرات بر سر پروتکل راستی‌آزمایی کنوانسیون سلاح‌های بیولوژیکی (BWC) و ممانعت از راستی‌آزمایی بین‌المللی فعالیت‌های کشورها در رابطه با سلاح‌های بیولوژیکی، مانعی برای کنترل تسلیحات بیولوژیکی بوده است. 

ایالات متحده به عنوان تنها کشور دارای ذخایر تسلیحات شیمیایی، بارها انهدام تسلیحات شیمیایی را به تعویق انداخته و در اجرای تعهدات خود بی میل بوده است. این بزرگترین مانع برای تحقق «دنیای عاری از سلاح های شیمیایی» شده است. 

◆ ایالات متحده از طریق سیستم اتحاد خود، بلوک های کوچک را گرد هم می آورد. آنها «استراتژی هند و اقیانوسیه» را در منطقه آسیا-اقیانوسیه تحمیل کرده است، باشگاه های انحصاری مانند پنج چشم، کواد و AUKUS را جمع آوری کرده و کشورهای منطقه را مجبور به موضع‌گیری و جانبداری میکند. چنین اقداماتی اساساً برای ایجاد تفرقه در منطقه، ایجاد تقابل و تضعیف صلح است. 

◆ ایالات متحده خودسرانه در مورد دموکراسی در سایر کشورها قضاوت می کند و روایتی نادرست از «دموکراسی در مقابل استبداد» را برای تحریک بیگانگی، تفرقه، رقابت و تقابل جعل می کند. 

در دسامبر ۲۰۲۱، ایالات متحده میزبان اولین «اجلاس برای دموکراسی» بود که با انتقاد و مخالفت بسیاری از کشورها به دلیل تمسخر روح دموکراسی و تقسیم جهان مواجه شد. 

در مارس ۲۰۲۳، ایالات متحده دیگرباره میزبان نشست دیگری تخت عنوان «اجلاس سران برای دموکراسی» خواهد بود، که ناموفق خواهد بود و دوباره هیچ حمایتی را جلب نخواهد کرد. 

II. هژمونی نظامی — استفاده ناخواسته از زور

تاریخ ایالات متحده با خشونت و اشغالگری مشخص می شود. 

از زمانی که ایالات متحده در سال ۱۷۷۶ استقلال خود را به دست آورد، دائماً به دنبال توسعه با زور بوده است: بومیان آمریکا را سلاخی کرد، به کانادا حمله کرد، جنگی علیه مکزیک به راه انداخت، جنگ آمریکا و اسپانیا را تحریک کرد و هاوائی را ضمیمه خود کرده است. 

پس از جنگ جهانی دوم، جنگ هایی که توسط ایالات متحده تحریک یا راه اندازی شد شامل جنگ کره، جنگ ویتنام، جنگ خلیج فارس، جنگ کوزوو، جنگ در افغانستان، جنگ عراق، جنگ لیبی و جنگ سوریه میباشد. هژمونی نظامی آمریکا در خدمت هموار کردن راه برای رسیدن به اهداف توسعه طلبانه بکار می‌آید. 

در سال‌های اخیر، متوسط ​​بودجه نظامی سالانه ایالات متحده از ۷۰۰ میلیارد دلار فراتر رفته است که ۴۰ درصد از کل بودجه جهان را تشکیل می‌دهد، یعنی بیش از بودجه مجموع ۱۵ کشور که پس از آمریکا قرار دارند. 

ایالات متحده حدود ,۸۰۰ پایگاه نظامی در خارج از کشور دارد و ۱۷۳ هزار سرباز در ۱۵۹ کشور مستقر کرده است. 

در کتاب آمریکا تهاجم می کند آمده است:  ما تقریباً به هر کشور روی زمین حمله کرده‌ایم یا از طریق نظامی با آنها درگیر شده ایم، ایالات متحده تقریباً با تمام ۱۹۰ کشوری که توسط سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده اند بجز سه کشور جنگیده یا با آنها درگیری نظامی داشته است. 

این سه کشور به این دلیل که ایالات متحده آنها را در نقشه پیدا نکرده، «در امان ماندند». 

◆ همانطور که جیمی کارتر رئیس جمهور سابق ایالات متحده می گوید، ایالات متحده بدون شک جنگ طلب ترین کشور در تاریخ جهان است. 

طبق گزارش دانشگاه تافتس، «معرفی پروژه مداخله نظامی:

مجموعه داده های جدید در مورد مداخلات نظامی ایالات متحده، ۱۷۷۶-۲۰۱۹، «ایالات متحده بین آن سال ها نزدیک به ۴۰۰ مداخله نظامی در سطح جهان انجام داده است که ۳۴ درصد آن در آمریکای لاتین و دریای کارائیب، ۲۳ درصد در شرق آسیا و اقیانوسیه، ۱۴ درصد در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا،و ۱۳ درصد در اروپا بوده است. 

در حال حاضر مداخله نظامی این کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا و جنوب صحرای آفریقا در حال افزایش است. 

الکس لو، ستون نویس ساوت چاینا مورنینگ پست، خاطرنشان کرد که ایالات متحده از زمان تأسیس به ندرت بین دیپلماسی و جنگ تمایز قائل شده است. 

دولت‌های منتخب دموکراتیک را در بسیاری از کشورهای در حال توسعه در قرن بیستم سرنگون کرد و بلافاصله رژیم‌های دست نشانده طرفدار آمریکا را جایگزین آنها کرد. 

امروز، در اوکراین، عراق، افغانستان، لیبی، سوریه، پاکستان و یمن، ایالات متحده تاکتیک های قدیمی خود را برای جنگ های نیابتی، کم شدت و هواپیماهای بدون سرنشین تکرار می کند. 

◆ هژمونی نظامی ایالات متحده باعث بوجود آمدن فجایع انسانی شده است. 

از سال ۲۰۰۱، جنگ‌ها و عملیات‌های نظامی که توسط ایالات متحده به نام مبارزه با تروریسم آغاز شد، جان بیش از ۹۰۰ هزار نفر را گرفت که حدود ۳۳۵ هزار نفر از آنها غیرنظامی بودند، میلیون‌ها نفر مجروح شدند و ده‌ها میلیون نفر آواره شدند. 

جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ منجر به کشته شدن ۲۰۰ هزار تا ۲۵۹ هزار غیرنظامی از جمله بیش از ۱۶ هزار نفر که مستقیما توسط ارتش ایالات متحده کشته شدند شد و بیش از یک میلیون نفر را بی خانمان کرد. 

ایالات متحده ۳۷ میلیون پناهنده در سراسر جهان ایجاد کرده است. 

از سال ۲۰۱۲، تعداد پناهندگان سوری به تنهایی ده برابر شده است. بین سال‌های ۲۹۱۶ تا ۲۰۱۹، ۳۳۵۸۴ غیرنظامی در نبردهای کشته شده‌اند سوریه  که ۳۸۳۳ نفر در اثر بمباران ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده کشته شدند که نیمی از آنها زن و کودک بودند. 

رسانه (PBS) در ۹ نوامبر ۲۰۱۸ گزارش داد که حملات هوایی نیروهای آمریکایی به رقه تنها به کشته شدن ۱۶۰۰ غیرنظامی سوری منجر شد. جنگ بیست ساله در افغانستان این کشور را ویران کرد. 

در مجموع ۴۷ هزار غیرنظامی افغان و ۶۶۰۰۰ تا ۶۹۰۰۰ سرباز و افسر پلیس افغان که هیچ ربطی به  حملات ۱۱ سپتامبر نداشتند در عملیات نظامی آمریکا کشته شدند و بیش از ۱۰ میلیون نفر آواره شدند. 

جنگ در افغانستان پایه و اساس توسعه اقتصادی را در آنجا ویران کرد و مردم افغانستان را در فقر فرو برد. 

پس از «ویرانی کابل» در سال ۲۰۲۱، ایالات متحده اعلام کرد که حدود ۹.۵ میلیارد دلار از دارایی های بانک مرکزی افغانستان را مسدود میکند، اقدامی که به عنوان «غارت محض» تلقی می شود. 

در سپتامبر ۲۰۲۲، سلیمان سویلو وزیر کشور ترکیه در یک گردهمایی اظهار داشت که ایالات متحده جنگ نیابتی را در سوریه به راه انداخته، افغانستان را به یک مزرعه تریاک و کارخانه هروئین تبدیل کرده، پاکستان را به آشوب کشانده، و لیبی را در ناآرامی های مدنی بی وقفه رها کرده است. 

ایالات متحده برای غارت و بردگی مردم هر کشوری با منابع معدنی هر کاری که لازم باشد انجام می دهد. 

ایالات متحده در جنگ نیز روش های وحشتناکی را در پیش گرفته است. 

در طول جنگ کره، جنگ ویتنام، جنگ خلیج فارس، جنگ کوزوو، جنگ در افغانستان و جنگ عراق، ایالات متحده از مقادیر زیادی سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی و همچنین بمب های خوشه ای، بمب های سوخت-هوا، بمب های گرافیتی استفاده کرد. و بمب های اورانیوم ضعیف شده، که خسارت زیادی به غیرنظامیان آن مناطق وارد کرد و باعث تلفات بی شمار در میان آنان و آلودگی پایدار محیط زیست شد. 

III. هژمونی اقتصادی — غارت و استثمار

پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده تلاش هایی را برای راه اندازی سیستم برتون وودز، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی رهبری کرد که همراه با طرح مارشال، سیستم پولی بین المللی را با محوریت دلار آمریکا تشکیل دادند. 

علاوه بر این، ایالات متحده همچنین هژمونی نهادی را در بخش اقتصادی و مالی بین‌المللی ایجاد کرد که در رأی‌گیری‌هاب تاثیر گذار و مهم، قوانین و ترتیبات سازمان‌های بین‌المللی از جمله «تصویب اکثریت ۸۵ درصدی» و قوانین تجارت داخلی دست به دست کاری به نفع منافع خود میزند. 

ایالات متحده با استفاده از موقعیت دلار به عنوان ارز ذخیره بین المللی عمده، اساساً در حال جمع آوری «باج» از سراسر جهان است. و با استفاده از کنترل خود بر سازمان های بین المللی، کشورهای دیگر را مجبور به خدمت به سیاست و استراتژی اقتصاد آمریکا می کند.

◆ ایالات متحده از ثروت جهان از طریق حق داری «سیگنیوراژ» سوء استفاده می کند. یک اسکناس ۱۰۰ دلاری فقط حدود ۱۷ سنت هزینه تولید دارد، اما سایر کشورها برای تهیه آن مجبور بودند به اندازه  ۱۰۰ دلار واقعی از کالاهای واقعی را بخرند. بیش از نیم قرن پیش به این نکته اشاره شد که ایالات متحده از امتیازات به حدی برخوردار است و هیچ گونه  زحمتی برای دلار خود نمی کشد و از این اسکناس بی ارزش برای غارت منابع و کارخانه های کشورهای دیگر سو استفاده کرد. 

◆ هژمونی دلار آمریکا منبع اصلی بی ثباتی و عدم اطمینان در اقتصاد جهانی است. در طول همه‌گیری کووید-۱۹، ایالات متحده از هژمونی مالی جهانی خود سوء استفاده کرد و تریلیون‌ها دلار به بازار جهانی تزریق کرد و هزینه آن را به سایر کشورها، به‌ویژه اقتصادهای نوظهور واگذار کرد. در سال ۲۰۲۲، فدرال رزرو به سیاست پولی بسیار آسان خود پایان داد و به افزایش شدید نرخ بهره روی آورد که باعث آشفتگی در بازار مالی بین‌المللی و کاهش قابل توجه ارزهای دیگر مانند یورو شد که بسیاری از آنها به پایین‌ترین حد در ۲۰ سال گذشته رسیدند. 

در نتیجه، تعداد زیادی از کشورهای در حال توسعه با تورم بالا، کاهش ارزش پول و خروج سرمایه به چالش کشیده شدند. 

این دقیقاً همان چیزی بود که جان کانالی، وزیر خزانه داری نیکسون، از خود راضی و در عین حال با دقتی دقیق، گفت: «دلار واحد پول ما است، اما مشکل شما هم هست.»

◆ایالات متحده با کنترل سازمان‌های اقتصادی و مالی بین‌المللی، قواعد زیادی را برای ارائه کمک‌های خود به سایر کشورها ایجاد میکند. به منظور کاهش موانع بر سر راه ورود سرمایه و سفته بازی ایالات متحده، کشورهای دریافت کننده موظفند آزادسازی مالی و باز کردن بازارهای مالی را دنبال کنند تا سیاست های اقتصادی آنها با استراتژی ایالات متحده مطابقت داشته باشد. بر اساس بررسی اقتصاد سیاسی بین‌المللی، صندوق بین المللی پول برای کاهش بدهی ۱۳۱ کشور بدهکار از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۱۴، ۱۵۵۰ برنامه را ارائه کرده که برای اجرای آنها بیشتر از ۵۵۴۶۵ شرط سیاسی اضافی به کشورهای بدهکار تحمیل شده است. 

◆ ایالات متحده عمدا مخالفان خود را با اجبار اقتصادی سرکوب می کند. در دهه ۱۹۸۰، ایالات متحده از هژمونی مالی خود علیه ژاپن استفاده کرد و توافقنامه پلازا را با این کشور امضا کرد، این توافقنامه برای از بین بردن تهدید اقتصادی ناشی از ژاپن و کنترل و استفاده از این کشور در خدمت هدف استراتژیک ایالات متحده برای مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی و تسلط بر جهان بود. 

در نتیجه، ارزش ین ژاپن افزایش یافت و ژاپن مجبور شد بازار مالی خود را باز کند و سیستم مالی خود را اصلاح کند. توافقات پلازا ضربه ای جدی به شتاب رشد اقتصاد ژاپن وارد کرد و منجر به چیزی شد که بعدها به «سه دهه از دست رفته» در ژاپن معروف شد. 

◆ هژمونی اقتصادی و مالی آمریکا به یک سلاح ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. ایالات متحده با دوبرابر کردن تحریم‌های یکجانبه و «صلاحیت حوزه قضایی گسترده»  قوانین داخلی مانند قانون قدرت‌های اقتصادی اضطراری بین‌المللی، قانون پاسخگویی حقوق بشر جهانی Magnitsky، و قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها را وضع کرده است. مجموعه ای از دستورات اجرایی که آنها را برای تحریم کشورها، سازمان ها یا افراد خاص بکار میگیرد. 

آمارها نشان می دهد که تحریم های آمریکا علیه نهادهای خارجی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱، ۹۳۳ درصد افزایش یافته است. 

دولت ترامپ به تنهایی بیش از ۳۹۰۰ تحریم را اعمال کرده است که به معنای سه تحریم در روز است. تاکنون، ایالات متحده تحریم‌های اقتصادی خود را علیه نزدیک به ۴۰ کشور در سراسر جهان از جمله کوبا، چین، روسیه، کره شمالی، ایران و ونزوئلا اعمال کرده یا اعمال میکند که تقریباً نیمی از جمعیت جهان را شامل این تحریم ها میشوند. «ایالات متحده آمریکا» خود را به «ایالات متحده تحریم» تبدیل کرده است. 

و «صلاحیت حوزه قضایی گسترده» به چیزی جز ابزاری برای ایالات متحده برای استفاده از ابزار قدرت دولتی خود برای سرکوب رقبای اقتصادی و مداخله در تجارت عادی بین المللی تبدیل شده است.

این یک انحراف جدی از اصول اقتصاد بازار لیبرال است که ایالات متحده مدتهاست به آن افتخار کرده است. 

IV. هژمونی تکنولوژیک — انحصار و سرکوب

ایالات متحده با اعمال قدرت انحصاری، اقدامات سرکوب و محدودیت‌های فناوری در زمینه‌های با فناوری پیشرفته، به دنبال جلوگیری از توسعه علمی، فناوری و اقتصادی سایر کشورها است. 

◆ ایالات متحده به نام حمایت، مالکیت معنوی را در انحصار خود درآورده است. ایالات متحده با بهره گیری از موقعیت ضعیف سایر کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه، در زمینه حقوق مالکیت معنوی و جای خالی نهادها در زمینه های مربوطه، سودهای زیادی را از طریق انحصار به دست می آورد. 

در سال ۱۹۹۴، ایالات متحده موافقت نامه جنبه های مربوط به تجارت حقوق مالکیت فکری (TRIPS) را به پیش برد و روند آمریکایی سازی شده و استانداردهای حفاظت از مالکیت معنوی را در تلاش برای تحکیم انحصار خود در فناوری اجباری کرد. 

در دهه ۱۹۸۰، برای مهار توسعه صنعت نیمه هادی ژاپن، ایالات متحده تحقیقات «۳۰۱» را آغاز کرد، قدرت چانه زنی را در مذاکرات دوجانبه از طریق توافق نامه های چند جانبه ایجاد کرد، ژاپن را تهدید کرد که بشکل ناعادلانه ای دست به تجارت میزند، و تعرفه های متقابلی را به این کشور اعمال کرد. ژاپن را مجبور به امضای توافقنامه نیمه هادی آمریکا و ژاپن کرد. 

در نتیجه، شرکت های نیمه هادی ژاپنی تقریباً به طور کامل از رقابت جهانی بیرون رانده شدند و سهم بازار آنها از ۵۰ درصد به ۱۰ درصد کاهش یافت. 

در همین حال، با حمایت دولت ایالات متحده، تعداد زیادی از شرکت های نیمه هادی ایالات متحده از این فرصت استفاده کردند و سهم بیشتری از بازار را به دست آوردند. 

◆ ایالات متحده مسائل تکنولوژیک را سیاسی می کند، از آنها سلاح می سازد و از آنها به عنوان ابزار ایدئولوژیک استفاده می کند. 

ایالات متحده با گسترش بیش از حد مفهوم امنیت ملی، قدرت دولتی خود را بسیج کرد تا شرکت چینی هوآوی را سرکوب و تحریم کند، ورود محصولات هوآوی به بازار ایالات متحده را محدود کرد، عرضه تراشه‌ها و سیستم‌عامل‌های آن را قطع کرد و سایر کشورها را مجبور به ممنوعیت همکاری با شرکت هوآوی برای ساخت شبکه 5G محلی کرد. حتی کانادا را به بازداشت غیرقانونی منگ وانژو، مدیر مالی هوآوی برای نزدیک به سه سال تشویق کرد. 

ایالات متحده بهانه‌های زیادی برای سرکوب شرکت‌های با فناوری پیشرفته چینی با رقابت جهانی از خودش اختراع کرده و بیش از ۱۰۰۰ شرکت چینی را در فهرست تحریم‌ها قرار داده است. 

علاوه بر این، ایالات متحده همچنین کنترل‌هایی را بر بیوتکنولوژی، هوش مصنوعی و سایر فناوری‌های پیشرفته اعمال کرده، محدودیت‌های صادراتی را تقویت کرده، غربالگری سرمایه‌گذاری را تشدید کرده، برنامه‌های رسانه‌های اجتماعی چینی مانند TikTok و WeChat را ممنوع و سرکوب کرده و در هلند و ژاپن برای محدود کردن صادرات تراشه ها و تجهیزات ی فناوری به چین اعمال نفوذ و لابی گری کرده است. 

ایالات متحده همچنین استانداردهای دوگانه را در سیاست خود در مورد متخصصان فناوری مرتبط با چین اعمال کرده است. برای کنار گذاشتن و سرکوب محققان چینی، از ژوئن ۲۰۱۸، اعتبار زمان ویزا برای دانشجویان چینی که در رشته‌های خاص مرتبط با فناوری پیشرفته هستند کوتاه کرده است، موارد مکرری رخ داده است که دانشمندان و دانشجویان چینی که برای برنامه‌های مبادله و تحصیل به ایالات متحده می‌رفتند. به طور غیرقابل توجیهی اخراج شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و تحقیقات گسترده ای در مورد دانشمندان چینی شاغل در ایالات متحده انجام شده است. 

◆ ایالات متحده انحصار تکنولوژیک خود را به نام حفاظت از دموکراسی مستحکم می کند. 

ایالات متحده در حال تحکیم انحصار تکنولوژیک خود به نام حفاظت از دموکراسی است. ایالات متحده با تشکیل بلوک‌های کوچک فناوری مانند «اتحاد تراشه‌ها» و «شبکه پاک»، فناوری‌های پیشرفته را «دموکراسی» و «حقوق بشر» می‌خواند و مسائل فناوری را به مسائل سیاسی و ایدئولوژیک تبدیل می‌کند تا بهانه‌هایی برای اختراع محاصره تکنولوژیکی علیه سایر کشورها فراهم کند. 

در ماه مه ۲۰۱۹، ایالات متحده از ۳۲ کشور به کنفرانس امنیتی پراگ 5G در جمهوری چک دعوت کرد و پیشنهاد پراگ را در تلاشی برای ممنوع کردن محصولات 5G چینی منتشر کرد. 

در آوریل ۲۰۲۰، وزیر امور خارجه ایالات متحده، مایک پمپئو، «مسیر پاک 5G» را اعلام کرد، طرحی که برای ایجاد اتحاد فناوری در زمینه 5G با شرکای مرتبط با ایدئولوژی مشترک آنها در مورد دموکراسی و نیاز به محافظت از «امنیت سایبری» طراحی شده است. 

اقدامات، در اصل، تلاش ایالات متحده برای حفظ هژمونی تکنولوژیکی خود از طریق اتحادهای تکنولوژیکی است. 

◆ ایالات متحده با انجام حملات سایبری و استراق سمع از هژمونی تکنولوژیک خود سوء استفاده می کند. ایالات متحده مدتهاست که به عنوان «امپراتوری هکرها» بدنام بوده است که به دلیل اقدامات گسترده دزدی سایبری در سراسر جهان مورد سرزنش قرار گرفته است. 

همه نوع ابزاری برای اعمال حملات سایبری و نظارت فراگیر دارد، از جمله استفاده از سیگنال های ایستگاه پایه آنالوگ برای دسترسی به تلفن های همراه برای سرقت اطلاعات، دستکاری برنامه های تلفن همراه، نفوذ به سرورهای ابری و سرقت از طریق کابل های زیر دریا. این لیست ادامه دارد. 

نظارت ایالات متحده بدون تبعیض است. همه می توانند هدف نظارت آن باشند، خواه رقیب یا متحد، حتی رهبران کشورهای متحد مانند آنگلا مرکل صدراعظم سابق آلمان و چندین رئیس جمهور فرانسه. 

نظارت سایبری و حملاتی که توسط ایالات متحده انجام می شود مانند «Prism»، «Dirtbox»، «Irritant Horn» و «Telescreen Operation» همگی گواه این است که ایالات متحده متحدان و شرکای خود را از نزدیک زیر نظر دارد. 

چنین استراق سمع از متحدان و شرکا قبلاً  موجب بوجود آمدن خشم جهانی شده است. جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکی لیکس، وب سایتی که برنامه های جاسوسی ایالات متحده را افشا کرده است، گفت: «از یک ابرقدرت جاسوسی جهانی انتظار نداشته باشید که با افتخار یا احترام عمل کند. تنها یک قانون وجود دارد: هیچ قانونی وجود ندارد.»

V. هژمونی فرهنگی — اشاعه روایات نادرست

گسترش جهانی فرهنگ آمریکا بخش مهمی از استراتژی خارجی آن است. ایالات متحده اغلب از ابزارهای فرهنگی برای تقویت و حفظ هژمونی خود در جهان استفاده کرده است. 

◆ ایالات متحده ارزش های آمریکایی را در محصولات خود مانند فیلم ها گنجانده است. ارزش‌ها و سبک زندگی آمریکایی محصولی مرتبط با فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی، نشریات، محتوای رسانه‌ای و برنامه‌های مؤسسات فرهنگی غیرانتفاعی با بودجه دولتی است. 

بنابراین فضای فرهنگی و افکار عمومی را شکل می دهد که در آن فرهنگ آمریکایی حاکم است و هژمونی فرهنگی را حفظ می کند. 

جان یما، محقق آمریکایی، در مقاله خود با عنوان آمریکایی شدن جهان، سلاح های واقعی در گسترش فرهنگی ایالات متحده را افشا کرد:

هالیوود، کارخانه های طراحی تصویر در خیابان مدیسون و خطوط تولید شرکت ماتل و کوکاکولا. 

وسایل نقلیه مختلفی وجود دارد که ایالات متحده برای حفظ هژمونی فرهنگی خود از آنها استفاده می کند. فیلم های آمریکایی بیشترین استفاده را دارند. آنها اکنون بیش از ۷۰ درصد از سهم بازار جهان را به خود اختصاص داده اند. 

ایالات متحده به طرز ماهرانه ای از تنوع فرهنگی خود برای جذب قومیت های مختلف استفاده می کند. وقتی فیلم‌های هالیوود در جهان منتشر و به اکران در می آیند، ارزش‌های آمریکایی را که به آنها گره خورده است تبلیغ می کنند و فریاد می‌زنند. 

◆ هژمونی فرهنگی آمریکا نه تنها خود را در «مداخله مستقیم»، بلکه در «نفوذ رسانه ای» و به عنوان «شیپوری برای جهان» نشان می دهد. 

رسانه‌های غربی تحت سلطه آمریکا نقش مهمی در شکل‌دهی افکار عمومی جهانی به نفع دخالت آمریکا در امور داخلی سایر کشورها دارند. 

دولت ایالات متحده به شدت تمام شرکت های رسانه های اجتماعی را سانسور می کند و از آنها اطاعت می کند. 

شبکه فاکس بیزینس گزارش داد، ایلان ماسک، مدیرعامل توییتر در ۲۷ دسامبر ۲۰۲۲ اعتراف کرد که تمام پلتفرم های رسانه های اجتماعی با دولت ایالات متحده برای سانسور محتوا همکاری می کنند. 

افکار عمومی در ایالات متحده در معرض مداخله دولت برای محدود کردن همه اظهارات نامطلوب است. گوگل اغلب صفحات را انتقادی را کم دید و ناپدید می کند. وزارت دفاع آمریکا رسانه های اجتماعی را دستکاری می کند. 

در دسامبر ۲۰۲۲، The Intercept، یک وب‌سایت مستقل تحقیقاتی ایالات متحده، فاش کرد که در ژوئیه ۲۰۱۷، ناتانیل کاهلر، مقام فرماندهی مرکزی ایالات متحده، به تیم سیاست عمومی توییتر دستور داد تا حضور ۵۲ حساب عربی زبان را در فهرستی که او ارسال کرده بود، در اولویت و در معرض دید بیشتر قرار دهد.یکی از این شش مورد به توجیه حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در یمن اختصاص داشت، از جمله ادعا میکرد اینکه حملات پهپاد ها دقیق بوده و آنها فقط تروریست ها را کشته اند، نه غیرنظامیان. به دنبال دستور کاهلر، توییتر آن حساب‌های عربی زبان را در «لیست سفید» قرار داد تا پیام‌های خاصی را تقویت کند. 

◆ایالات متحده استانداردهای دوگانه ای را در مورد آزادی مطبوعات اعمال می کند. 

رسانه های دیگر کشورها را به شیوه های مختلف به طرز وحشیانه ای سرکوب و ساکت می کند. ایالات متحده و اروپا از انتشار و پخش رسانه های اصلی روسی مانند راشا تودی و اسپوتنیک به کشورهایشان جلوگیری می کنند. 

پلتفرم هایی مانند توییتر، فیسبوک و یوتیوب آشکارا حساب های رسمی روسیه را محدود می کنند. نتفلیکس، اپل و گوگل کانال ها و اپلیکیشن های روسی را از سرویس ها و فروشگاه های اپلیکیشن خود حذف کرده اند. سانسور شدید و بی‌سابقه‌ای بر محتوای مرتبط با روسیه اعمال می‌شود. 

◆ایالات متحده از هژمونی فرهنگی خود برای تحریک «تکامل صلح آمیز» در کشورهای سوسیالیستی سوء استفاده می کند. رسانه های خبری و لباس های فرهنگی را با قصد هدف قرار دادن کشورهای سوسیالیستی راه اندازی می کند. 

مبالغ هنگفتی از بودجه عمومی را برای حمایت از نفوذ ایدئولوژیک آنها به شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی سرازیر می‌کند و این بلندگوهای رسانه ای، کشورهای سوسیالیستی را به ده‌ها زبان روز و شب با تبلیغات تحریک‌آمیز بمباران می‌کنند. 

ایالات متحده از اطلاعات نادرست به عنوان نیزه ای برای حمله به سایر کشورها استفاده می کند و یک زنجیره صنعتی در اطراف آن ایجاد کرده است: گروه ها و افرادی وجود دارند که داستان می سازند و آنها را در سراسر جهان برای گمراه کردن افکار عمومی با حمایت منابع مالی تقریباً بی حد و حصر عرضه و منتشر می کنند. 

جمع بندی و کلام پایانی

در حالی که یک هدف عادلانه حمایت گسترده ای را برای مدافعان خود به ارمغان می آورد، یک هدف ناعادلانه، کسانی را که آن را دنبال می کنند به طرد شدن محکوم می کند. 

شیوه های سلطه جویانه، عادات برتری طلبانه و ظالمانه استفاده از قدرت برای ترساندن ضعیفان، غارت دیگران با استفاده از خشونت و مزاحمت، و انجام بازی های حاصل جمع صفر، آسیب بزرگی به همراه خواهد داشت.

 روند تاریخی به سوی صلح، توسعه، همکاری و منافع متقابل توقف ناپذیر است. ایالات متحده از قدرت خود برای زیر پا نهادن حقیقت و نادیده گرفتن قانون در خدمت منافع خود استفاده کرده است.

 این اقدامات سلطه جویانه یکجانبه، خودخواهانه و واپس گرایانه با انتقاد و مخالفت شدید جامعه بین المللی مواجه شده است. 

لازم است کشورها به یکدیگر احترام بگذارند و به عنوان شرکای برابر با یکدیگر رفتار کنند. 

کشورهای بزرگ باید بر اساس جایگاه خود رفتار کنند و در اجرای مدل جدید روابط بین دولتی بر اساس گفتگو و مشارکت به جای تقابل و بلوک بندی پیش قدم شوند. 

چین با هر شکلی از هژمونیسم و ​​سیاست قدرت طلبانه مخالف است و از مداخله در امور داخلی سایر کشورها خودداری می کند. آمریکا باید نگاهی جدی به خود داشته باشد. آنها باید به طور انتقادی اعمال خود را بررسی کنند، تکبر و تعصب خود را کنار بگذارند، و اعمال سلطه جویانه، برتری جویی و قلدرانه خود را کنار بگذارند. 

وانگ یی: چین و روسیه با هم برای صلح.

وانگ یی: چین خواستار داشتن نقشی سازنده در ترویج صلح و توسعه جهان، همراه با روسیه است



روز چهارشنبه 22 فوریه، وانگ یی، رئیس دفتر کمیسیون روابط خارجی کمیته مرکز حزب کمونیست چین گفت که کشورش خواستار همکاری با روسیه به منظور حفظ تمرکز راهبردی، تعمیق اعتماد متقابل سیاسی، تقویت هماهنگی راهبردی، گسترش همکاری های عملی، تضمین تأمین منافع مشروع دو کشور و داشتن نقش سازنده در ترویج صلح و توسعه جهانی است. 

او این سخنان را در موسکو و هنگام دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه بیان کرد. 

این عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در ادامه افزود، با وجود وضعیت پیچیده و بغرنج کنونی جهان، روابط چین و روسیه با عبور از آزمون این شرایط بین المللی به پختگی، استحکام و ثبات رسیده است. 

او گفت که چین و روسیه در روابط جامع همکاری راهبری خود، هرگز کشور دیگری را هدف قرار نخواهند داد و در عین حال اجازه نمی دهند هیچ کشور دیگری نیز در این روابط به مداخله و یا اعمال فشار بپردازد. 

در سوی دیگر، ولادیمیر پوتین نیز گفت که روابط چین و روسیه به سمت هدف‌های تعیین شده حرکت می‌کند. دو طرف از روابط خود در زمینه های مختلف و همکاری در سازمان های چند جانبه مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس به نتایجی پربار دست یافته اند. 

پوتین ادامه داد، دو کشور موفق به تقویت همبستگی و همکاری خود در امور بین المللی شده اند که علاوه بر اهمیت فراوان در دموکراتیک تر کردن روابط بین المللی، به ایجاد تعادل و ثبات بیشتر در جهان نیز کمک خواهد کرد. 

دو طرف همچنین در مورد بحران اوکراین نیز با یکدیگر گفتگو و تبادل نظر کردند.  

persian.cri.cn


برگزاری نشست مسوولان مکانیزم مشاوره امنیتی راهبردی چین و روسیه


سه شنبه 21 فوریه/2 اسفند، «وانگ یی» عضو دفتر سیاسی و مدیر دفتر کمیسیون امور خارجی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در مسکو با «نیکولای پاتروشف» دبیر شورای امنیت ملی فدراسیون روسیه، نشست مسوولان مکانیزم مشاوره امنیتی راهبردی چین و روسیه را برگزار کردند.

دو طرف ضمن رایزنی در مورد اوضاع راهبردی بین ‌المللی کنونی و ابراز تمایل نسبت به اجرای مشترک چندجانبه ‌گرایی واقعی، مخالفت دو کشور با هر گونه قلدری یکجانبه اعلام کردند و خواستار ترویج دموکراتیک تر شدن روابط بین ‌المللی و چند قطبی شدن جهان شدند.

دو طرف همچنین موافقت کردند که به تقویت همکاری در چارچوب چندجانبه ادامه دهند و تلاش های بیشتری را برای بهبود وضعیت مدیریت جهانی به انجام برسانند. دو طرف بر این باور بودند که باید قاطعانه صلح و ثبات در منطقه آسیا و اقیانوس آرام حفظ شود و با ایجاد ذهنیت جنگ سرد، رویارویی بلوکی و تقابل ایدئولوژیک مخالفت شود.

طرفین همچنین پیرامون مساله اوکراین تبادل نظر کردند.


وزارت امور خارجه: صادرات تسلیحات آمریکا صلح و ثبات بین المللی و منطقه ای را به شدت تهدید می کند



وانگ ون بین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، روز پنج‌شنبه 23 فوریه در کنفرانس مطبوعاتی خاطرنشان کرد که ایالات متحده هرگز در مدیریت سلاح های سبک و مهمات سخت گیری نمی کند و محصولات نظامی را آشکارا برای مدت طولانی به نهادهای غیردولتی منتقل کرده است. وی گفت: ایالات متحده همچنین در امور داخلی سایر کشورها مداخله کرده و به درگیری های نظامی و اجتماعی دامن می زند، تعداد زیادی از مهمات قابل ردیابی نیست و حتی به دست سازمان های تروریستی و نیروهای افراطی می افتد و صلح و ثبات بین المللی و منطقه ای را به شدت مورد تهدید قرار می دهد.

بر اساس گزارش، کنفرانس کاری سازمان ملل متحد در مورد مهمات متعارف روز 13 تا 17 فوریه برگزار شد. در این نشست، چین متن «عدم صادرات مهمات به نهادهای غیردولتی» و «صادرات مهمات به مناطق درگیری به روشی محتاطانه و مسئولانه » را ارائه کرد. چین از جامعه بین ‌المللی خواست تا اقدامات کنترلی خود را تقویت بخشند؛ این پیشنهاد چین مورد حمایت بسیاری از کشورهای در حال توسعه قرار گرفت.

این سخنگوی وزارت امور خارجه چین  تاکید کرد، صادرات تسلیحات فقط نوک کوه یخ «صادرات به سبک آمریکایی» است. آن چه که ایالات متحده برای سایر کشورها به ارمغان می آورد انجیل دموکراسی و حقوق بشر نیست، بلکه «بدهی خونین» معیشت ضعیف و ناآرامی های اجتماعی است.
persian.cri.cn

گفت و گو بجای درگیری 

گفت و گو بجای درگیری 

تبادل آزاد: چین مفهوم «ابتکار امنیت جهانی» را ارائه می‌کند

نوشته یورگ کرونائر

ترجمه حمید علوی برای مجله هفته

روز سه‌شنبه، چین یک مقاله مفهومی جدید در مورد چگونگی مقابله با بحران‌ها و درگیری‌های بین‌المللی منتشر کرد. 

هدف «ابتکار امنیت جهانی» (GSI) جلوگیری از تشدید درگیری های بین دولتی و در عین حال کاهش سیستماتیک علل آنها است. 

این طرح شامل شش اصل اساسی است، مانند حفاظت از حاکمیت و تمامیت ارضی همه کشورها، در نظر گرفتن منافع امنیتی آنها و تعهد به حل و فصل اختلافات به طور جدی از طریق گفتگو. 

همانطور که وزیر امور خارجه چین گانگ توضیح داد، او هرگونه تلاش برای هژمونی و استفاده از فشار و خشونت را رد می کند و هدف آن تعادل بین قدرت های بزرگ است. از نظر ساختاری، حول محور سازمان ملل متحد است. 

علاوه بر این طرح، به سازمان های منطقه ای مانند اتحادیه آفریقا (AU)، آس آن در جنوب شرقی آسیا یا جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب (CELAC) نقش مهمی در حل مناقشه می دهد. 

برخلاف اتحادهای انحصاری مانند ناتو، که غرب به وسیله آنها به دنبال تضمین سلطه جهانی رو به کاهش خود است، «ابتکار امنیت جهانی» صراحتاً به گونه ای طراحی شده است که باز باشد. شرکت در رویدادهای «ابتکار امنیت جهانی» اعلام شده توسط پکن نباید به کشور یا اتحاد خاصی محدود شود. 

 «ابتکار امنیت جهانی» ساختاری موازی با «ابتکار توسعه جهانی» (GDI) در نظر گرفته می شود که پکن برای ترویج توسعه آن را آغاز کرده است. 

یک «گروه دوستان ابتکار توسعه جهانی» وجود دارد که اکنون تقریباً ۷۰ کشور را در بر می گیرد. به گفته پکن، «ابتکار امنیت جهانی»  و «ابتکار توسعه جهانی»  اکنون از سوی بیش از ۱۰۰ کشور و سازمان بین المللی پشتیبانی می شوند. 

ناظران این طرح ها را با «جاده ابریشم جدید» (ابتکار کمربند و جاده، BRI)، که هیچ عضو رسمی ندارد، اما در عین حال بیش از ۱۵۰ کشور – تقریباً همه کشورها بجز کشورهای غرب قدیم – به آن ملحق شده‌اند، مقایسه می‌کنند. 

به موازات کار بر روی «ابتکار امنیت جهانی»، به زودی – احتمالا در روز جمعه – طرح چین در مورد نحوه پایان دادن به جنگ اوکراین و حل درگیری ها بر اساس «ابتکار امنیت جهانی»، رسما ارائه می شود. 

چین روز سه‌شنبه گفت، پکن عمیقا نگران است که درگیری ممکن است بیشتر تشدید شود و حتی از کنترل خارج شود. ابتکار جدید به همین منظور و برای جلوگیری از تشدید درگیری ها ارائه خواهد شد.


چین راه حل های عملی برای جهان امن تر ارائه می دهد

دولت چین «سند مفهومی ابتکار امنیت جهانی» را 21 فوریه/ 2 اسفند منتشر کرد که مفهوم اصلی این ابتکار را بیشتر توضیح می دهد و 20 جهت همکاری کلیدی مطرح شده و «نقشه مسیر» مفصل تری برای اجرای این ابتکار طراحی شده است.

در آوریل 2022، شی جین پینگ رئیس جمهوری خلق چین، ابتکار امنیت جهانی را پیشنهاد کرد که در آن مسیر امنیتی جدید مبنی بر گفت و گو به جای تقابل، مشارکت به جای همپیمانی و برد- برد به جای مجموع صفر عنوان شده و جهت و تفکر جدیدی برای حل مشکلات و معضل امنیت انسانی در حال حاضر ارائه داده شده است. اکنون، این طرح مورد قدردانی و حمایت بیش از 80 کشور و سازمان منطقه ای قرار گرفته است.

ابتکار امنیت جهانی بر شش «پایبندی» تاکید می کند که عبارتند از: «پایبندی به مفهوم امنیت مشترک، جامع، پایدار و همراه با همکاری»، «پایبندی به احترام به حق حاکمیت و تمامیت ارضی همه کشورها»، «پایبندی به اهداف و اصول منشور ملل متحد»، «پایبندی به اهمیت به نگرانی های امنیتی مشروع همه کشورها»، «پایبندی به حل اختلافات و مناقشات بین کشورها به شیوه های گفت و گو و مشورت از راه های مسالمت آمیز» و «پایبندی به برنامه ریزی کلی و حفظ امنیت در ابعاد سنتی و غیر سنتی». این شش «پایبندی» بر منافع مشترک بشر متمرکز است و به موضوع اصلی این ابتکار تبدیل می شود.

سند یادشده 20 جهت همکاری کلیدی را برای برجسته‌ترین و فوری‌ترین نگرانی‌های امنیتی بین‌المللی در حال حاضر ارائه می‌کند که جنبه‌های مختلفی مانند ایفای نقش سازمان ملل، ترویج حل‌های سیاسی برای مسائل کانونی، مقابله با چالش های امنیتی سنتی و غیرسنتی را شامل شده و پیشنهادهایی برای پلت فرم ها و مکانیسم های همکاری ارائه داده است. این اقدامات عملی، کشورها و سازمان های بیشتری را برای پیوستن به این ابتکار جذب می کند و نیروهای مشترک بیشتری را برای حل معضل امنیتی گرد هم می آورد.

امنیت حق همه کشورهای جهان است نه انحصار برخی کشورها. برای امن تر کردن جهان، همه کشورها باید مسئولیت بر عهده بگیرند. چین از همه طرف‌ها انتظار دارد که مشترکا در ابتکار امنیت جهانی مشارکت داشته باشند و برای اجرای چشم‌انداز و اهداف آن و ایجاد صلح و آرامش بیشتر در جهان همکاری کنند. 

طرح شش ماده ای امنیت بین المللی چین منتشر شد

طرح شش ماده ای امنیت بین المللی چین منتشر شد.

پکن طرح شش نقطه ای را برای ابتکارات امنیتی جهانی ارائه می کند.



وزارت خارجه چین طرحی برای یک ابتکار امنیتی جهانی در وب سایت خود منتشر کرده است.
پکن از جامعه جهانی می‌خواهد که در گفتگوی مسالمت‌آمیز و ارتقای ثبات و امنیت شرکت کند. روز سه شنبه، پکن مفهوم ابتکار امنیت جهانی خود را منتشر کرد که اصول سیاست خارجی این کشور را تشریح می کند. در این سند آمده است که حفظ صلح و امنیت جهانی و ارتقای توسعه و رفاه در سراسر جهان باید آرزوی کل جامعه بین المللی باشد.
این ابتکار همچنین با هدف رسیدگی به علل ریشه ای درگیری های بین المللی، بهبود حاکمیت امنیت جهانی و حمایت از تلاش های مشترک بین المللی است.
این می تواند ثبات و امنیت بیشتری را در یک زمان ناپایدار و در حال تغییر به ارمغان بیاورد و صلح پایدار و توسعه جهانی را ارتقا دهد.
این مفهوم شامل شش اصل کلیدی و ۲۰ اولویت برای همکاری های بین المللی در زمینه امنیت جهانی است.
اولین اصل بر پیگیری یک چشم انداز با اهداف امنیت کلی با همکاری عمومی و پایدار تاکید میکند.هسته اصلی این چشم انداز، دفاع از مفهوم امنیت مشترک برای هر کشور و دستیابی به آن از طریق گفتگو و مذاکرات صلح آمیز است.

دومین اصل ذکر شده این است که باید به حاکمیت و تمامیت ارضی همه کشورها احترام گذاشت. همه کشورها اعضای برابر جامعه بین المللی هستند. حق آنها برای انتخاب نظام اجتماعی و مسیر توسعه خودشان باید حفظ شود.
هرگونه دخالت در امور داخلی غیرقابل قبول است.

نکته سوم خواستار تداوم حفظ اهداف و اصول منشور ملل متحد است.
در این راستا، چین یادآور می شود که ذهنیت جنگ سرد، یکجانبه گرایی، تقابل بلوکی و هژمونیسم مغایر با روح منشور سازمان ملل است و باید رد شود.

اصل چهارم بیان می کند که منافع مشروع امنیتی همه کشورها باید در نظر گرفته شود. امنیت یک کشور نباید به بهای امنیت سایر کشورها تضمین شود.

اصل پنجم حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات و درکیری‌ها بین کشورها از طریق گفتگو و مشورت را در اولویت قرار می دهد. جنگ و تحریم یک راه حل اساسی نیست، بلکه تنها مشکلات و پیچیدگی های بیشتری ایجاد می کند.

در نهایت، نیاز به حفظ امنیت در دو اصطلاح سنتی و غیر سنتی برجسته می شود.
همکاری در برخورد با مناقشات منطقه ای و مشکلات جهانی و همچنین در مبارزه با تروریسم و تغییرات آب و هوایی باید اولویت داشته باشد و باید برای تقویت امنیت سایبری و بیولوژیکی تلاش شود.

پکن: آمریکا دروغ می گوید و حق ندارد به ما امر و نهی کند!

پکن: آمریکا دروغ می گوید و حق ندارد به ما امر و نهی کند!


«خط قرمز» واشنگتن: به گفته آمریکا، چین در حال بررسی ارسال تسلیحات به مسکو است – پکن تکذیب کرد!

ایالات متحده احتمالا «خط قرمز» خود را برای چین ترسیم کرد. در عرض چند ساعت، چندین مقام ارشد ایالات متحده هشدار دادند که ارسال «کمک های مرگبار» پکن به مسکو غیرقابل قبول است.
به گفته آمریکا، چین در حال بررسی ارسال تسلیحات به ارتش روسیه است. پکن اما این موضوع را رد می کند.

لیندا توماس-گرینفیلد، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد روز یکشنبه به شبکه تلویزیونی سی ان ان گفت. هر کشوری که مسکو را در درگیری های مداوم خود با کی یف مسلح کند، از «خط قرمز» واشنگتن عبور می کند.

در همان روز، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، به وانگ یی، دیپلمات ارشد چینی، مستقیماً نسبت به بررسی چنین گزینه ای هشدار داد.
در ۱۹ فوریه، بلینکن در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ به سی بی اس گفت که واشنگتن نگران است چرا که چین در حال بررسی «حمایت با سلاح های مرگبار» از مسکو در درگیری اوکراین است. به گفته وزیر امور خارجه آمریکا، هرگونه ارسال تسلیحات به روسیه باعث ایجاد «مشکلات جدی» خواهد شد.
بلینکن همچنین با دیپلمات برجسته چینی وانگ یی در مونیخ ملاقات کرد. وزیر خارجه آمریکا به سی بی اس گفت:

«نگرانی ما اکنون بر اساس اطلاعاتی که داریم این است که آنها در حال بررسی ارائه حمایت از روسیه با سلاح‌های مرگبار هستند.»

به گفته وزیر خارجه آمریکا، او به دیپلمات برجسته چینی به صراحت گفته است که «این امر عواقب جدی بر روی روابط ما خواهد داشت.»
بلینکن در همان زمان تاکید کرد که پکن «هنوز از این خط قرمز عبور نکرده است».
با این حال، وی جزئیاتی در مورد ماهیت اطلاعات موجود یا نوع دقیق کمک به روسیه که گفته می‌شود چین در نظر دارد، ارائه نکرد. در عوض، او گفت که جزئیات بیشتر در آینده اعلام خواهد شد.
بلینکن همچنین مدعی شد که ایالات متحده از این موضوع آگاه است که پکن در چند ماه گذشته به مسکو «حمایت مادی» ارائه کرده است.
وی افزود که گفته می شود این کمک ها «مستقیماً در حمایت از تلاش های جنگی روسیه است.» نماینده آمریکا در سازمان ملل در گفتگو با شبکه سی ان ان گفت:
«این باید روشن باشد که تلاش چینی ها و دیگران برای استفاده از سلاح برای حمایت از روس ها در حمله وحشیانه آنها به اوکراین غیرقابل قبول است.»
او افزود که این یک «خط قرمز» برای ایالات متحده است. سخنان او اندکی پس از ملاقات بلینکن با وانگ یی در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ بیان شد.
پکن بلافاصله ادعاهای مقامات آمریکایی را در روز دوشنبه رد کرد. وانگ ونبین، سخنگوی وزارت خارجه چین گفت که واشنگتن در حال انتشار «اطلاعات غلط» است.
وی روز دوشنبه در نشست خبری اعلام کرد:
«تسلیحات در میدان نبرد به طور مداوم توسط ایالات متحده و نه چین تامین می شود. آمریکا حق ندارد به چین امر و نهی کند و ما هرگز دستورات و حتی تهدید و فشار آمریکا را در رابطه با روابط روسیه و چین نمی‌پذیریم.»

چین در خدمت صلح

دیپلمات عالی رتبه جمهوری خلق چین در حال آماده سازی مذاکرات در مسکو برای پایان دادن به جنگ اوکراین است. غرب مدعی است پکن در حال تامین تسلیحات برای روسیه است

نوشته یورگ کرونائر
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته

وانگ یی، دیپلمات ارشد سیاست خارجی چین روز دوشنبه وارد مسکو شد تا درباره راه‌حل احتمالی صلح اوکراین گفتگو کند.
همانطور که دیمیتری پسکوف سخنگوی دفتر ریاست جمهوری توضیح داد، طیف موضوعاتی که با وانگ مورد بحث قرار خواهد گرفت بسیار گسترده است.
با این حال، منابع دیپلماتیک گفتند که ابتکار اخیر چین برای یافتن راه حلی از طریق مذاکره برای پایان دادن به جنگ اوکراین در این دیدار نقش مهمی را ایفا خواهد کرد.
وانگ ابتکار عمل را روز شنبه در «کنفرانس امنیتی» مونیخ اعلام کرد و انتشار موضع چین را به پس از مذاکرات وانگ در پایتخت روسیه موکول کرد.

کارشناس سیاست خارجی چین که ریاست کمیسیون سیاست خارجی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین را بر عهده دارد، پیش از این در فرانسه، ایتالیا، آلمان و مجارستان مذاکراتی داشته و همچنین خواستار پایان دادن به خصومت ها شده بود. جزئیات این دیدارها فاش نشد.
فراتر از ابتکار خود برای مذاکره، پکن روز دوشنبه به ادعای آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر اینکه چین در حال بررسی عرضه تسلیحات کشنده به روسیه است، را رد و به آن اعتراض کرد. بلینکن هیچ مدرکی برای این ادعا ارائه نکرد.
وال استریت ژورنال مدعی شده است که روسیه از پهپادهای تجاری تولیدکننده چینی DJI در اوکراین استفاده می کند، اشاره کرد.
اما پهپاد‌ها در بازارهای در سراسر جهان در دسترس هستند و پکن هیچ کنترلی بر نوع بکارگیری آنها و دستکاری آنها برای استفاده نظامی ندارد.

وانگ ونبین، سخنگوی وزارت خارجه چین روز دوشنبه این ادعا را که پکن می‌خواهد با ارسال تسلیحات به مسکو کمک کند، «اطلاعات نادرست» خواند و گفت که «این ایالات متحده است و نه چین که دائماً سلاح به میدان جنگ می فرستد.»
پکن دیگر صبرش از «اشاره‌های ایالات متحده به روابط چین و روسیه» لبریز شده است.
با وجود این اتهام بلینکن موج های مورد نظر آمریکا را در غرب ایجاد کرد. سناتور آمریکایی لیندسی گراهام خطاب به چین با بهترین ادبیات چاروادارهای جنوب آمریکا گفت : «اگر الان روی قطار پوتین بپری، احمق تر از لجن هستی.»
ژان آسلبورن، وزیر امور خارجه لوکزامبورگ پیش از این چین را تهدید کرده بود که در صورت تامین سلاح برای روسیه، تحریم خواهد شد. علاوه بر این، اعتبار طرح صلح چین از بین خواهد رفت.
ابتکار چین برای پایان دادن به جنگ با تایید جنوب جهانی روبرو میشود.
لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، رئیس جمهور برزیل اخیراً حمایت خود را از صلح بین روسیه و اوکراین اعلام کرد.
هند نیز از نظر دیپلماتیک برای آتش بس فشار می آورد. تقریباً دو هفته پیش، آجیت دوال، مشاور امنیت ملی دهلی نو، در مسکو به ویژه با شخص پوتین. درباره این موضوع مذاکره کرد.
بنیاد تحقیقات آبزرور، یکی از مشهورترین اندیشکده‌های هند، مطالعه‌ای را در پایان ژانویه منتشر کرد که به دنبال یافتن راه‌هایی برای مذاکره برای راه‌حل است.
سارا کوگونگلوا، نخست وزیر نامیبیا در کنفرانس امنیتی مونیخ اعلام کرد:
«ما به دنبال پیدا کردن مقصر نیستیم، ما می‌خواهیم مشکل را حل کنیم.» این بی فایده‌ای است که روسیه و غرب پول‌های بیشتری را برای خرید سلاح سرمایه‌گذاری کنند.
جوزف بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، تقریباً به عنوان جواب و اظهار نظر در مورد ابتکار مذاکره چین، در جریان بازدید از کیف روز دوشنبه، وعده تحویل تسلیحات جدید را داد. هزینه این بار: نیم میلیارد دلار آمریکا.

مذاکرات محرمانه آمریکا و تایوان در واشنگتن .

مذاکرات محرمانه آمریکا و تایوان در واشنگتن

گزارش رسانه ها: مذاکرات محرمانه با وزیر خارجه تایوان در واشنگتن برنامه ریزی شده است

فایننشال تایمز گزارش داد که مذاکرات محرمانه با جوزف وو وزیر خارجه تایوان هفته آینده در واشنگتن انجام خواهد شد.
این یک گفتگوی دیپلماتیک ویژه است که باید خصوصی بماند تا باعث واکنش خشمگینانه چین نشود.


روزنامه فایننشال تایمز به نقل از منابع آگاه گزارش داد که کاخ سفید هفته آینده در واشنگتن با جوزف وو، وزیر امور خارجه تایوان و ولینگتون کو مشاور امنیت ملی تایوان، گفتگو خواهد کرد.
بنا بر گزارش ها، یک هیئت تایوانی در آخر هفته وارد واشنگتن خواهد شد و هفته آینده با جاناتان فاینر، معاون مشاور امنیت ملی ایالات متحده دیدار خواهد کرد.
این احتمال وجود دارد که وندی شرمن معاون وزیر امور خارجه آمریکا در این نشست شرکت کند.
پیش از این گزارش شده بود که مایکل چیس معاون معاون رئیس ستاد پنتاگون می تواند از تایپه، پایتخت تایوان بازدید کند.
این دیدار در زمانی برگزار می‌شود که روابط واشنگتن و پکن به دلیل بالون چینی که از آسمان ایالات متحده عبور کرده و بر فراز اقیانوس اطلس رهگیری شده بود، دوباره تیره شده است.
واشنگتن ادعا می کند که این بالون برای اهداف جاسوسی به فضا پرتاب شده است، در حالی که پکن می گوید این یک بالن هواشناسی غیرنظامی گمشده بوده است.
در ۱۷ فوریه، سخنگوی وزارت خارجه چین، وانگ ونبین تاکید کرد که پنتاگون نباید برای جلوگیری از تشدید مجدد تنش ها در تنگه تایوان، تماس های نظامی خود را با تایوان حفظ کند. او توضیح داد:
«ما اصرار داریم که طرف آمریکایی تمام تعاملات رسمی با تایوان را متوقف کند، تماس‌های نظامی از هر نوعی را متوقف کند، از مداخله در موضوع تایوان و ایجاد عواملی که منجر به تشدید مجدد تنش‌ها در تنگه تایوان شود، دست بردارد.»
سخنگوی وزارت خارجه چین یادآور شد: واشنگتن باید به اصل چین واحد و توافقات چین و آمریکا احترام بگذارد.
وی افزود: مقامات آمریکایی موظف هستند به وعده خود مبنی بر عدم حمایت از به اصطلاح استقلال تایوان عمل کنند. وانگ تاکید کرد:
«ما قاطعانه با روابط رسمی ایالات متحده و تایوان مخالفیم. چین موضعی روشن و تزلزل ناپذیر در مورد این موضوع دارد.»
اوضاع در اطراف تایوان پس از دیدار نانسی پلوسی، رئیس وقت مجلس نمایندگان ایالات متحده از این جزیره در اوایل ماه اوت سال گذشته، به شدت تشدید شد.
چین که این جزیره را یکی از استان‌های خود می‌داند، سفر پلوسی را که آن را حمایت آمریکا از جدایی‌طلبی تایوان می‌دانست، محکوم کرد و تمرین نظامی گسترده‌ای را برگزار کرد.
روابط رسمی بین دولت مرکزی جمهوری خلق چین و استان جزیره ای آن در سال ۱۹۴۹ پس از اینکه نیروهای شکست خورده کومینتانگ به رهبری چیانگ کای شک به تایوان در جنگ داخلی با حزب کمونیست چین نقل مکان کردند، قطع شد.
در اواخر دهه ۱۹۸۰، تماس های تجاری و غیررسمی بین جزیره و سرزمین اصلی چین از سر گرفته شد.

از اوایل دهه 1990، دو طرف از طریق سازمان‌های غیردولتی – انجمن روابط در سراسر تنگه تایوان مستقر در پکن و بنیاد بازار مشترک بین تنگه‌های تایپه – در تماس بوده‌اند.

وانگ یی وزیر امور خارجه چین: تایوان هرگز کشور مستقلی نبوده و نخواهد بود

وانگ یی، مسئول ارشد سیاست خارجی چین، خاطرنشان کرد که تایوان هرگز یک کشور مستقل نبوده و نخواهد بود.
وی گفت که اقدامات جدایی طلبانه در تایوان «حاکمیت و تمامیت ارضی چین را به خطر می اندازد».
وانگ یی، رئیس دفتر کمیسیون امور خارجی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین و یکی از اعضای دفتر سیاسی، روز شنبه گفت که جزیره تایوان هرگز یک کشور مستقل نبوده و هرگز از چین مستقل نخواهد بود.
وی در سخنرانی خود در پنجاه و نهمین کنفرانس امنیتی مونیخ تاکید کرد:
تایوان بخشی از قلمرو ملی چین است. این کشور هرگز کشور مستقلی نبوده و در آینده نیز نخواهد بود.
به گفته این دیپلمات چینی، پکن در تلاش برای تغییر وضعیت موجود در تنگه تایوان نیست.
در مقابل، نیروهای جدایی طلب در تایپه تلاش کرده اند با ترویج به اصطلاح استقلال خود، اصل چین واحد را زیر پا بگذارند.
وانگ خاطرنشان کرد که با این کار آنها «صلح و امنیت» را در منطقه تضعیف می کنند.
وانگ افزود که اقدامات جدایی طلبانه در تایوان «حاکمیت و تمامیت ارضی چین» را تهدید می کند.
وی همچنین خاطرنشان کرد که چین از استانداردهای دوگانه در مورد تایوان استفاده نمی کند. علاوه بر این، دیپلمات چینی اعلام کرد که کشورش به زودی طرحی را برای حل مناقشه در اوکراین پیشنهاد خواهد کرد که به «حاکمیت همه کشورها» احترام بگذارد.
به گفته وانگ، پیشنهاد جدید امتیازاتی را از برنامه قبلی شی جین پینگ، رهبر چین خواهد گرفت. این شامل احترام به اصول منشور سازمان ملل است. وانگ افزود که قصد دارد هفته آینده از مسکو دیدن کند.

تعریف و تمجید زیاد، نتیجه کم.

تعریف و تمجید زیاد، نتیجه کم.

کوچک شدن توافق راهبردی به چند قرارداد

سفر سه روزه رئیس جمهور ایران به چین.
تعریف و تمجید زیاد، نتیجه کم.

نوشته کنوت ملنتین
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته

«ابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهور ایران روز پنجشنبه به سفر رسمی سه روزه خود به جمهوری خلق چین پایان داد. این دیدار بعد از ظهر سه شنبه با یک پذیرایی رسمی پر زرق و برق در تالار بزرگ مردم با همتای چینی او آغاز شد.
شی جین پینگ در این دیدار تاکید کرد که چین و ایران از یک «دوستی سنتی» برخوردارند و روابط دوجانبه آنها از آزمایشات فرسایش های مختلف جان سالم به در برده است.
چین از ایران در دفاع از حاکمیت، استقلال، تمامیت ارضی و حیثیت ملی خود حمایت می کند، مداخله نیروهای خارجی در امور داخلی ایران را رد می کند و که امنیت و ثبات این کشور را تضعیف می کنند.
پکن مایل به همکاری با تهران برای اجرای «طرح جامع همکاری» و «تعمیق همکاری عملی در زمینه‌هایی مانند تجارت، کشاورزی، صنعت و توسعه زیرساخت‌ها و جذب محصولات کشاورزی باکیفیت‌تر از ایران است.
این توافقنامه که در آن زمان با نام تا حدودی بلندپروازانه‌تر انگلیسی «پیمان همکاری استراتژیک ۲۵ ساله» – یک پیمان، و نه فقط یک طرح – نامیده می‌شد، در ۲۷ مارس ۲۰۲۱ توسط وزرای خارجه دو کشور در پایتخت ایران امضا شد. .
رئیس‌جمهور شی اولین بار در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۶ در سفری دولتی به تهران این ایده را مطرح کرد. برای معرفی فقط یک پنجره زمانی بسیار کوچک ارائه داده شد:
در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶، برجام بین‌المللی که در ژوئیه ۲۰۱۵ در وین امضا شد، در تمامی اجزای آن از جمله برداشتن تحریم‌های غرب علیه ایران اجرایی شد.
زمانی که دونالد ترامپ در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ روی کار آمد، رئیس‌جمهوری در کاخ سفید نشست که پیش از این در طول مبارزات انتخاباتی «پاره کردن برجام» را به عنوان اولویت خود اعلام کرده بود.
در ۸ می ۲۰۱۸، ترامپ خروج خود از این توافق را اعلام کرد و دستور اعمال مجدد تدریجی همه تحریم‌هایی را که آمریکا در وین لغو کرده بود، صادر کرد.
این بدان معناست که به دلیل تحریم های ترامپ پیش نیازهای اساسی برای راهراندازی ابتکار پیشنهادی شی به ایران در ژانویه ۲۰۱۶ دیگر در دسترس نبود، آن هم بدون اینکه این موضوع به شیوه ای قابل فهم توضیح داده شود یا حتی بحث شود.
جمهوری خلق همواره از نقض تحریم های ایالات متحده به دلایلی به راحتی قابل درک است از نقض تحریم های آمریکا عقب نشینی میکند.
مهم ترین بانک های چینی همگی در ایالات متحده آمریکا کار می کنند، همچنین مانند سایر شرکت های دولتی در جمهوری خلق. این نمی تواند مورد مذاکره قرار گیرد.
تنها یک منطقه استثنایی کوچک وجود دارد: اینها شرکتهای خصوصی سازماندهی شده ای هستند که هیچ ارتباط قابل اثباتی با بقیه اقتصاد چین ندارند. به ویژه آنها به عنوان شرکای ایران در معاملات نفتی «غیرقانونی» فعال هستند.
در این شرایط، مشخص نیست که چرا یک «پیمان راهبردی» ۲۵ ساله در ۲۵ مارس ۲۰۲۱ به امضای طرفین رسید.
محتوای توافق هنوز منتشر نشده است. در عوض، شایعه‌ای که چین متعهد به سرمایه‌گذاری در مجموع ۴۰۰ میلیارد دلار آمریکا (میانگین سالانه ۱۶ میلیارد دلار) در ایران در یک دوره ۲۵ ساله شده است، بر سر زبان‌ها است.
حتی فراتر از مشکل عینی، که فراتر از «مسمومیت» مؤثر ایران توسط تحریم‌های غرب است، نمونه‌ای از چنین تعامل خارجی گسترده و طولانی‌مدتی توسط چین تا بحال در جایی مشاهده نشده.
رئیسی روز دوشنبه با هدف اعلام شده برای ایجاد انگیزه کمی برای اجرای عملی توافق اساسی که دو سال پیش منعقد شد به پکن پرواز کرد.
گهگاه در ایران آشکارا گفته می شود که «پیمان» اساساً روی کاغذ مانده. در روزهای سه شنبه و پنجشنبه گذشته هم چیز بیشتری به آن اضافه نشد.
گفته می شود ۲۰ قرارداد مجرد برای گسترش همکاری ها منعقد شده است. بدون افشای محتوای آنها، همچنین آنها غیر الزام آور هستند و به هیچ وجه آنها فقط مربوط به اقتصاد نمی‌شوند.

نتایج سفر رئیس جمهور ایران به چین – بابکین – ا. م. شیری

نتایج سفر رئیس جمهور ایران به چین

نیکولای بابکین (Nikolay BOBKIN)

ا. م. شیری

تهران آماده است سیاست خارجی خود را به مرکز چین و روسیه گره بزند

در روزهای ۱۴ تا ۱۶ فوریه، اولین سفر رسمی ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران به چین در دو دهۀ گذشته صورت گرفت.

هدف اصلی از این سفر در دولت رئیسی، تکمیل کار بر روی طرح مشارکت استراتژیک ۲۵ ساله و تقویت روابط اقتصادی با چین بود. رئیس جمهور ایران را بسیاری از اعضای دولت از جمله وزرای امور خارجه، اقتصاد، حمل و نقل، نفت، کشاورزی و تجارت همراهی می‌کردند. این هیئت همچنین شامل مذاکره‌کنندۀ اصلی برنامۀ هسته‌ای ایران و رئیس بانک مرکزی ایران بود.

مصاحبۀ رئیس جمهور در بازگشت از سفر چین به تهران

در روزهای دیدار، شی و رئیسی بارها به توافقنامۀ همکاری راهبردی ۲۵ ساله بین دو  کشور که در سال ۲۰۲۱ امضا شد، اشاره کردند. بر اساس این قرارداد چین متعهد شد ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی ایران سرمایه گذاری کند. اجرای این طرح‌ها با تأخیر همراه است و عدم توافقات ملموس در تهران ناامیدکننده است.

نکتۀ آخر از مصاحبۀ رئیسی رئیس جمهور در پایان این بازدید استنباط می‌شود. وی با اشاره به نزدیکی با چین در حوزۀ امنیت در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی، با تذکری تند دربارۀ نتایج اقتصادی سفر خود گفت: «توسعۀ روابط ایران و چین رو به جلو است، اما آنچه انجام شده با آنچه که باید انجام شود، فاصله دارد»…

صحبت ما قبل از هر چیز، به سرمایه‌گذاری چین مربوط است. پکن ممکن است با تحریم‌های آمریکا علیه ایران موافقت نکند، اما شرکت‌های چینی نمی‌توانند در خصوص خطر قطع ارتباط با ساختارهای مالی آمریکا مخاطره کنند. در حالی که ایران هیچ گزینۀ دیگری با این عظمت به جز چین ندارد، کسب‌وکارهای چینی در همکاری دوستانه چیزی کم ندارند. به عنوان مثال، در نیمۀ اول سال ۲۰۲۲، عربستان سعودی با عقد قرارداد تحت طرح «یک کمربند و یک جاده»، ۵ و نیم میلیارد دلار سرمایه‌گذاری از چین دریافت کرد (برای مقایسه، سرمایه‌گذاری چینی‌ها در ایران در سال اول ریاست جمهوری رئیسی تنها ۱۶۲ میلیون دلار بود).

امضای سند همکاری ۲۵ سالۀ ایران و چین در سال ۲۰۲۱ ابتدا، یک نقطۀ عطف در روابط دو کشور تلقی شد. اما پس از گذشت نزدیک به دو سال از امضای این قرارداد و عملکرد ضعیف آن، این شائبه‌ها که یا بسترهای لازم برای اجرای مفاد سند امضاء شده وجود ندارد یا طرف چینی نمی‌خواهد تحت تحریم‌ها خطر کند، مطرح شد.

در روابط تجاری و اقتصادی این موضوع چندان محسوس نیست. چین بزرگترین شریک ایران است. بر اساس آمار گمرک ایران، طی ۱۰ ماه گذشته صادرات ایران به چین ۱۲.۶ میلیارد دلار و واردات کالا از چین ۱۲.۷ میلیارد دلار بوده است. یعنی تجارت بین دو کشور کاملا متعادل است. با این حال، ایران بیشتر از اینکه چین به ایران نیاز داشته باشد، به چین نیاز دارد. سهم ایران از کل تجارت جهانی چین در سال گذشته تنها ۲۵ صدم درصد بوده است. این عدم تقارن بر دیدگاه‌ها تأثیر منفی می‌گذارد.

با وجود این، چرا پکن تلاش می‌کند روابط اقتصادی خود را با ایران قطع نکند؟ نشریۀ اقتصادی ایرانی «دنیای اقتصاد» خاطرنشان می‌سازد که پاسخ را باید در «نظرات چینی‌ها دربارۀ دوران پساتحریم‌ها» جستجو کرد. گفته می‌شود، پکن می‌خواهد در آینده در صورت لغو تحریم‌ها علیه تهران، موقعیت خود را در ایران حفظ کند. در واقع، رفتار جمهوری خلق چین در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که این کشور آماده پذیرش مخاطرات سیاسی برای تضمین منافع خود در بلندمدت است. یک همکاری منحصر به فرد بین ایران و چین برقرار شده که ایجاد آن برای تهران با هر کشور دیگری غیرممکن است یا آسان نیست.

پرتو آرایی برج معروف آزادی تهران به مناسبت سال نو قمری چینی در ۳۱ ژانویه ۲۰۲۲ به رنگ پرچم‌های چین و ایران

اما ایران برای چین به عنوان یک شریک توان‌مند در عرصۀ فن‌آوری، با بازار وسیع و توسعه‌نیافته (۸۰ میلیون نفر جمعیت)، منابع معدنی غنی، از جمله نفت و گاز و موقعیت مهم جغرافیای راهبردی آن بسیار مهم است. هیچ یک از کشورهای حوزۀ خلیج فارس را نمی‌توان از این نظر با ایران مقایسه کرد.

آمریکا این را درک می‌کند. گزارش بنیاد هریتیج به دولت بایدن حاکی از به حداکثر رساندن هزینه‌های سیاسی، اقتصادی و سیاست خارجی برای امپراتوری آسمانی (چین-م.) در حمایت از ایران است. توصیه‌هایی برای تشدید تحریم‌ها علیه ایران، استفاده از تحریم‌های ثانویه علیه واردات نفت ایران توسط چین، توقف سیاست احیای برنامۀ جامع اقدام مشترک (برجام) و اعمال فشار حداکثری بر ایران ارائه شده است.

خروج دولت ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ دلیل قانع‌کننده‌ای به تندروهای ایرانی ارائه داد تا قبول کنند که غرب قابل اعتماد نیست. به نظر می‌رسد اشتباه بودن سیاست حسن روحانی، رئیس جمهور سابق، که روی عادی‌سازی روابط با غرب شرط‌بندی کرده بود، ثابت شد.

مناسبات ایران با روسیه و چین نزدیک‌تر می‌شود. سیاست خارجی ایران دیگر از دکترین «نه شرقی نه غربی» زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ پیروی نمی‌کند. رئیس‌جمهور جدید، روابط بین‌الملل ایران را باز تنظیم نمی‌کند، بلکه از خطی پیروی می‌کند که در دکترین جدید ایران «چرخش به شرق» نامیده می‌شود. رهبری ایران این رویکرد را مبنای ایدئولوژیکی در سیاست خارجی قرار داده که دسترسی به بازارهای جهانی را امکان‌پذیر می‌سازد و در برابر تحریم‌های غرب مقاومت می‌کند.

این که واشینگتن بی‌محابا می‌گوید به هر طریق ممکن در تجارت بین‌المللی با چین دخالت خواهد کرد، عجیب به نظر می‌رسد. زیرا، چین بزرگترین شریک تجاری نه تنها برای ایران، بلکه برای اکثر کشورهای جهان است. اکنون هیچ کشور دیگری نمی‌تواند جایگزین آن بشود.

برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی

۲۸ بهمن-دلو ۱۴۰۱

 

شی: چین از تمامیت ارضی ایران دفاع می کند.

شی: چین از تمامیت ارضی ایران حمایت می کند.

ترجمه هفته
منبع رسانه های روسیه

مشارکت راهبردی شکل میگیرد.

رئیس جمهور ایران در چین: مشارکت راهبردی همه جانبه در حال شکل گیری است

رئیس جمهور ایران برای اولین بار از زمان تصدی مسئولیت خود برای گفت و گو به جمهوری خلق چین سفر کرده است. سفر او در زمانی انجام می شود که شرایط ژئوپلیتیکی به سرعت در نتیجه جنگ اوکراین و خروج تدریجی آمریکا از خاورمیانه در حال تغییر است.
سفر سه روزه ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران به جمهوری خلق چین، اولین سفر رسمی رئیس جمهور ایران به جمهوری خلق چین در ۲۰ سال گذشته است و هدف آن تقویت روابط دوجانبه بین دو کشور است.
ایران و چین به عنوان رقبای آمریکا می خواهند روابط خود را با توجه به ناآرامی های اخیر با غرب گسترش دهند.
خبرگزاری دولتی ایران ایرنا گزارش داد که تنها روز سه شنبه ۲۰ اعلامیه از جمله در حوزه های تجاری، کشاورزی و محیط زیست امضا شد.
این اسناد روز سه شنبه با حضور رئیس جمهور ایران و شی جین پینگ همتای چینی وی در پکن توسط مقامات ارشد دو کشور امضا شد.
هر دو کشور در سال گذشته یک توافقنامه همکاری برای یک دوره ۲۵ ساله منعقد کرده بودند.
رئیسی در دیدار کنونی با رئیس جمهور چین گفت: روابط دوجانبه چین و ایران اخیراً تعمیق یافته است، اگرچه غرب همواره مانع تحکیم و گسترش روابط دو کشور آسیایی شده است. رئیس جمهور چین نیز به نوبه خود به توسعه مثبت روابط چین و ایران اشاره کرد و گفت: اجرای مشارکت راهبردی ۲۵ ساله بین دو کشور در تعمیق و گسترش روابط آنها «بسیار موثر» است. شی تاکید کرد:
«چین اعتقاد راسخ به توسعه روابط با ایران دارد.»
چین به عنوان یکی از خریداران عمده نفت ایران، دومین اقتصاد بزرگ جهان، شریک اقتصادی مهمی برای تهران است. به گزارش خبرگزاری رویترز، ایران در حال حاضر با وجود تحریم های آمریکا در حال صادرات مقادیر بی سابقه‌ی نفت و انرژی است. ایران در دسامبر گذشته به طور متوسط ۱.۱۴ میلیون بشکه در روز صادر کرد که بیش از هر ماه دیگری در سال گذشته بود.

رئیس جمهور ایران در مقاله ای در رنمین ریبائو، روزنامه دولتی چین، رد مشترک نظم جهانی تحت سلطه ایالات متحده را برجسته کرد.
رئیسی نوشت: ایران خواهان گسترش همکاری های خود با چین در صنعت، فناوری و علم است. او از توسعه جمهوری خلق و «کمک چین به جهان» تمجید کرد.
رئیس جمهور ایران گفت: ابتکار چین در جاده ابریشم جدید که سرمایه گذاری میلیاردی در پروژه های زیرساختی در سایر کشورها را در نظر گرفته است، سرنوشت هر دو ملت را گره می زند.
روزنامه دولتی گلوبال تایمز چین ناراحتی و نگرانی کشورهای غربی از تشدید روابط بین پکن و تهران را رد کرد و گفت که هر دو پایتخت نباید تحت تأثیر نگرش «متکبرانه» غرب در این مورد قرار گیرند.
این روزنامه در سرمقاله‌ای که روز سه‌شنبه منتشر شد، تأکید کرد که پتانسیل عظیم همکاری‌های دوجانبه سودمند بین چین و ایران نمی‌تواند توسط فشار «نیروهای سیاسی» در آمریکا و غرب مسدود کرد.
توافق هسته ای نیز در دستور کار مذاکرات دوجانبه قرار دارد. شی خواستار «حل زودهنگام و مناسب موضوع هسته ای ایران» شد.
وی گفت که چین به تعامل سازنده در مذاکرات برای از سرگیری مذاکرات برای اجرای توافق هسته ای ۲۰۱۵ که آمریکا به طور ناگهانی و یکجانبه در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، ادامه خواهد داد.
سفر رئیسی به چین از جمله برای آرام کردن امواجی است که سفر شی جین پینگ به عربستان سعودی در دسامبر ۲۰۲۲ در تهران ایجاد کرد بود. دلیل آن زمان اعلامیه ای بود که شی به طور مشترک با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در ریاض امضا کرد.
از جمله، این امر مستلزم مذاکره در مورد سه جزیره تحت کنترل ایران در خلیج فارس بود که امارات متحده عربی مدعی مالکیت آنها است.
شی روز سه شنبه در گفتگو با رئیسی تاکید کرد که چین از تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران حمایت و دفاع می کند.
برای سال‌ها، ایران مجبور بوده است در برابر تحریم‌های تجاری و مالی اعمال شده توسط ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی به دلیل تلاش‌های ادعایی تهران برای تولید سلاح‌های هسته‌ای مقاومت کند – اتهامی که دولت ایران همواره آن را رد کرده است.

هرش: دستیابی به حقیقت چندان مشکل نبود!

هرش: دستیابی به حقیقت چندان مشکل نبود!

ترجمه مجله هفته

هرش در مورد افشاگری نورد استریم: دستیابی به حقیقت چندان مشکل نبود!

سیمور هرش، روزنامه‌نگار تحقیقی که شخصیتی معتبر و قابل احترام در بین خبرنگاران غربی است ، از انتقاد بی پایه و اساس برخی رسانه‌های جریان سلطه درباره افشاگری‌اش در مورد حملات نورد استریم تعجب نمیکند.
علاوه بر این، او رسانه های جریان سلطه را به فقدان صلاحیت در اظهار نظر درباره روزنامه نگاری متهم می کند.
روزنامه‌نگار پژوهشگر افسانه‌ای سیمور هرش، درباره آخرین گزارش خود که نشان می‌دهد سیا مسئول تخریب خطوط لوله نورد استریم در ماه سپتامبر بوده است، گفت که دستیابی به حقیقت در این مورد کار چندان مشکلی نبوده است.
هرش در مصاحبه ای با ایستگاه رادیویی ایالات متحده وارنرد در روز

چهارشنبه گفت که وقتی اکثر رسانه ها خبر انفجار را گزارش کردند، واضح بود که چه کسی پشت این حملات است.
در این مصاحبه که اولین مصاحبه او پس از انتشار این داستان بود، از روزنامه نگار برنده جایزه پولیتزر درباره منبع ناشناس خود نیز سوال شد اما از اظهار نظر خودداری کرد.
به عنوان یک روزنامه نگار، وظیفه او محافظت از منابع خود و سینه ستبر کردن در برابر حملات و تهمت‌هایی است که بر او وارد میشود.
هرش به کسانی که او را به خاطر استفاده از منابع ناشناس مورد انتقاد قرار دادند، پاسخ داد که آنها باید «کمی بهتر این سیستم درونی این کار را درک کنند».

هرش افزود: «مشکل این است که همه چیز بسیار بی ارزش شده است. زیرا اکنون نیویورک تایمز و واشنگتن پست فکر می‌کنند که یک منبع ناشناس می‌تواند یک فرد مطبوعاتی یا یک منشی مطبوعاتی باشد که چیزی را در گوش من زمزمه کرده. من واقعا نمی دانم، به نظر می رسد آنها دیگر منابع ناشناس اطلاعاتی در اختیارشان نیست.»

وی همچنین خاطرنشان کرد که کانال های خبری سلطه درباره درگیری مسکو-کیف به درستی خبر رسانی نمی کنند و بسیاری از وقایع را منعکس نمی‌کنند. هرش در ادامه تاکید کرد:
«جنگی که من میشناسم، آن جنگی نیست که در مورد آن خبررسانی میشود (…) این من را شگفت زده می کند که همکاران من در مطبوعات همه روی یک خط هستند.»
او در مصاحبه با وارنرد شکایت داشت که از نظر او، بسیاری از رسانه های آمریکایی مانند نیویورک تایمز، واشنگتن پست، سی ان ان و ام اس ان با کاخ سفید و دولت بایدن در یک جبهه قرار دارند.
برای او از همان ابتدا واضح بود که یک کشور ناتو باید در حملات به خطوط لوله نورد استریم دست داشته باشد. بخصوص پس از اینکه مقامات ارشد ایالات متحده، از جمله جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، تهدیدهای آشکاری را علیه نورد استریم مطرح کرد، و گفت که اگر مسکو در فوریه ۲۰۲۲ نیرو به اوکراین بفرستد، پروژه روسی-آلمانی «به هر طریقی» متوقف خواهد شد.

هرش همچنین خاطرنشان کرد که کل صنعت خط لوله بین المللی می داند که «چه کسی چه کاری انجام داده است» و این یک واقعیت است که «کسی به آن فکر نمی کند». او در پایان گفت: » بفرمائید، اما من این کار را انجام دادم.»
مقامات کاخ سفید، سیا و وزارت امور خارجه گزارش هرش را از زمان انتشار به شدت تکذیب کرده اند.
در همین حال، مسکو و جمهوری خلق چین خواستار تحقیقات بین المللی باز در مورد این حمله شده‌اند و روسیه اعلام کرده است که «غیرممکن است که بدون یافتن و مجازات عاملان آن این تحقیقات را رها کنیم.»

چین آمریکا را به «جنگ اطلاعاتی» متهم می کند.

چین آمریکا را به «جنگ اطلاعاتی» متهم می کند.

رئیس جمهور آمریکا نابودی بالون را تایید کرد. پکن از لفاظی های بایدن انتقاد می کند

نوشته اینا سمبدنر
یونگه ولت
ترجمه حمید علوی برای مجله هفته



جوزف بایدن، رئیس جمهور آمریکا در حال تشدید تنش ها با جمهوری خلق چین است.

بایدن روز چهارشنبه در مصاحبه با شبکه تلویزیونی PBS آمریکا، سرنگونی «بالون جاسوسی» ادعایی چین را توجیه کرد و گفت که به دنبال درگیری با این کشور نیست.
رئیس جمهور همچنین گفت که شی با «مشکلات عظیمی» دست و پنجه نرم میکند از جمله «اقتصادی که خیلی خوب کار نمی کند» .
سپس در ادامه مدعی شد، «آیا می‌توانید رهبر دیگری را در نظر بگیرید که جای خود را با شی جین پینگ عوض کند؟ من نمی توانم به هیچ کدام فکر کنم.»
مائو نینگ، سخنگوی وزارت خارجه چین روز پنجشنبه گفت که پکن از رفتار واشنگتن «بسیار ناراضی» است.
مائو گفت این نوع لفاظی های ایالات متحده «بسیار غیرمسئولانه و مغایر با آداب اساسی دیپلماتیک» است.
پکن همچنین روز پنجشنبه تایید کرد که از تماس تلفنی با لوید آستین وزیر دفاع آمریکا پس از شلیک به بالون خودداری کرده است.
وزارت دفاع چین اعلام کرد: رویکرد غیرمسئولانه و به شدت اشتباه آمریکا فضای مناسبی را برای گفتگو و تبادل بین دو ارتش ایجاد نکرده است.
روز چهارشنبه، کاخ سفید این بالون را بخشی از ناوگانی توصیف کرد که سال ها در سرتاسر جهان دیده می شد.
بر اساس اطلاعات آمریکا، بالن های چینی در سال های اخیر بر فراز کشورهای پنج قاره مشاهده شده اند.
سخنگوی وزارت خارجه چین روز پنجشنبه این اتهام را رد کرد و گفت که این بخشی از «جنگ اطلاعاتی» علیه چین است.
این بالون یک کشتی هوایی غیرنظامی بود که به طور تصادفی به دلیل فورس ماژور وارد فضای آمریکا شد.
مائو گفت: «اگرچه ما بارها این موضوع را روشن کرده‌ایم، اما ایالات متحده از زور برای سرنگونی آن استفاده کرد که غیرمسئولانه است».
در همین حال، ژاپن نیز برای آنکه از آمریکا عقب نماند پس از اتهامات جاسوسی آمریکا روز پنجشنبه اعلام کرد که در حال بررسی اشیاء ناشناسی است که در سال‌های اخیر بر فراز این کشور مشاهده شده بود.
(مترجم – توگویی تابحال ژاپن دست روی دست گذاشته و تماشاگر بوده بالونهای کشور‌های غریبه در آسمانش پرواز کنند و بگوید انشاالله گربه است!)
سخنگوی دولت گفت: ما با ایالات متحده در ارتباط هستیم، اما از افشای محتوای تبادلات دیپلماتیک خودداری می کنیم.

سخنرانی شی، غرب را تکان داد

سخنرانی شی، غرب را تکان داد.

مسیرهای توسعه
هر کدام منحصر به فرد هستند.
چین: سخنرانی اصلی شی جین پینگ در مورد مدرنیزاسیون بدون غرب زدگی در جمهوری خلق. همچنین گزینه برای بخش جنوبی جهان

نوشته یورگ کرونائر
یونگه ولت
ترجمه میرفخرایی برای مجله هفته

این سخنرانی موجی در غرب ایجاد می کند: اولین سخنرانی رئیس جمهور چین شی جین پینگ در سال جاری.

این سخنرانی که روز سه‌شنبه در افتتاحیه یک جلسه مطالعاتی در مدرسه حزبی کمیته مرکزی حزب کمونیست ایراد شد، عمدتاً به مدرن‌سازی با ویژگی‌های چینی – پیگیری پیشرفت، رشد و شکوفایی به شکل جمهوری خلق می‌پردازد.

شی اشاره کرد که این اتفاق با موفقیت چشمگیری در حال رخ دادن است. چین «فرایند صنعتی شدن را در چند سال به پایان رساند» فرایندی که «کشورهای توسعه‌یافته غربی برای رسیدن به آن به چند صد سال زمان نیاز داشتند».
جمهوری خلق چین بدین ترتیب موفق شده است که فقر مطلق را در کشور از بین ببرد و رفاه متوسطی را ایجاد کند.
به گفته شی، این امر ما را تشویق می‌کند تا مدرن‌سازی خاص با ویژگی‌های چینی را به منظور افزایش بیشتر رفاه کل جمعیت در سال‌های آینده بیشتر پیش ببرد.
دو بخش از اظهارات سخنرانی شی به ویژه خشم غرب را برانگیخته است.

اول: شی اشاره کرد که ظهور جمهوری خلق چین این «افسانه» را که مدرنیزاسیون «معادل غرب زدگی» است را از بین می برد.
همه کشورها برای مدرن کردن خود باید از «قوانین کلی» مخصوص به خود پیروی کنند.
با این حال، آنها باید فرآیند توسعه خاص خود را با واقعیت های خاص در زمینه منحصر به فرد خود تطبیق دهند.
حزب کمونیست معمولاً پنج جنبه خاص مدرنیزاسیون را با ویژگی های چینی نام می برد، از جمله این واقعیت که جمهوری خلق کشوری با جمعیت بسیار زیاد است که نیاز به مدرنیزه شدن دارد، دستیابی به نوسازی در مسیر توسعه که همیشه صلح آمیز است.
بسیاری در غرب مدت‌ها امیدوار بودند که رشد اقتصادی چین به یک توسعه کاملاً غربی منجر شود و دیر یا زود به حکومت حزب کمونیست پایان دهد.
شی اکنون به صراحت این امید را که به هر حال اخیراً از بین رفته است، رد کرده است.
بیانیه دوم در این سخنرانی که خشم غرب را برمی انگیزد، مربوط به خود چین نیست، بلکه به جنوب جهانی مربوط می شود.
شی توضیح داد که این واقعیت که مدرن‌سازی «معادل غربی‌سازی» نیست، همه جا در مورد کشورهای در حال توسعه صدق می‌کند. بنابراین آنها راه های مختلف و متعددی را پیشرو خواهند داشت که می توانند از آنها در مسیر پیشرفت استفاده کنند.
مثلا «یک راه حل چینی» تلاشی برای «جستجوی یک سیستم اجتماعی بهتر برای نوع بشر» است.
در همین راستا شی جین پینگ خاطرنشان کرد که باید برای دستیابی به «کارایی بیشتر از سیستم سرمایه داری» تلاش کرد و در عین حال برای دستیابی به «عدالت در جامعه» باید به طور موثرتری همت کرد.
به همان اندازه که این فرمول بندی ناروشن است، در عین حال ادعای ارائه جایگزینی برای سرمایه داری به سبک غربی در جنوب جهانی را مطرح می کند.
اعلان جنگ مندرج در این سخنان البته با استقبال بدی از سوی آقایان دنیای قدیم مواجه می شود، دنیایی که در حال انحطاط است.
ممکن است تصادفی بوده باشد که جوزف بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده نیز در همان روز یک سخنرانی مهم ایراد کرد – سخنرانی درباره وضعیت اتحادیه.
بایدن گفت: «برنده شدن در رقابت با چین باید همه ما را متحد کند. دولت او تمام تلاش خود را برای «قوی ساختن ایالات متحده» برای این رقابت انجام می دهد. او متقاعد شده است: ما در قوی ترین موقعیت در دهه های اخیر برای رقابت با چین یا هرکس دیگری در جهان هستیم.»
با توجه به رقابت بزرگ با ایالات متحده، شی اخیراً از مدرسه حزبی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین خواسته بود، چین باید به هر کاری که در توان دارد ادامه دهد تا اجازه ندهد از سوی ایالات متحده منزوی شود، بلکه عمیقاً در تقسیم کار جهانی جای خود را محکم کند و لنگر بیاندازد، و او هشدار داده بود که مدرنیزاسیون بسیار موفق چین با «خطرات، چالش ها، مشکلات و حتی طوفان های خطرناک» روبرو خواهد شد.
«برخی از آنها را ما می توانیم پیش بینی کنیم، اما برخی دیگر نه».
بنابراین اکنون زمان آن رسیده که خود را برای «روحیه جنگی تسلیم ناپذیر»، «برای گشودن افق های جدید برای آرمان خود» آماده و بسیج کنیم.

مسیر دشوار به سمت دنیای پولی چندقطبی – کاتاسانوف – ا. م. شیری

مسیر دشوار به سمت دنیای پولی چندقطبی

والنتین کاتاسانوف (Valentin Katasonov)، 

پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مرکز پژوهش‌های اقتصادی «شاراپوف» فدراسیون روسیه

ا. م. شیری

کردیت سوئیس در مورد آیندۀ نظام پولی جهانی

کردیت سوئیس (گروه شرکت‌های خدمات مالی و بانکداری سوئیس AG) نه تنها یکی از بزرگترین بانک‌های غربی، بلکه، یک مرکز جهانی برای تجزیه و تحلیل مالی است. در روز اول فوریه، تحلیلگران کردیت سوئیس گزارش آیندۀ نظام پولی را منتشر کردند. پیش از آن، در ۱۷ ژانویه نیز این مؤسسه مروری کوتاهی داشت بر گزارش آتی به نام «چه چیزی در انتظار نظام پولی آینده است»، منتشر کرده بود.

مؤلفان این مطالعه خاطرنشان کردند که موقعیت دلار آمریکا در نظام پولی جهانی به شدت تضعیف شده است. به ویژه تضعیف دلار از زمان بحران مالی جهانی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ قابل توجه بود. در طول این بحران، فدرال رزرو ایالات متحده چاپخانه را با ظرفیت کامل به کار انداخت. بحران پایان یافت، اما فدرال رزرو به افزایش عرضۀ دلار ادامه داد. علاوه بر این، فدرال رزرو نرخ پایه را تقریباً به صفر کاهش داد. همۀ این‌ها مانند یک داروی مسکّن عمل می‌کنند: به بیمار (اقتصاد آمریکا) تسکین می‌دهند، اما عوارض جدی و حتی خطر مرگ در پی دارند، که می‌توان آن را از دست دادن موقعیت دلار آمریکا به عنوان یک ارز جهانی و بر این اساس، از دست رفتن موقعیت ابرقدرتی آمریکا فهمید.

دلار چه زمانی جایگاه خود را به عنوان ارز جهانی از دست می‌دهد؟ آیا فوراً اتفاق می‌افتد یا به مرور زمان روی می‌دهد؟ آیا دلار آمریکا ارزهای ذخیرۀ فعلی (یورو، پوند انگلیس، ین ژاپن، یوآن چین) را با خود به زیر خواهد کشید یا برعکس، جایگاه خالی دلار را آن‌ها پر خواهند کرد؟ معماری نظام پولی جدید چگونه خواهد بود؟ این‌ها مهمترین سؤالاتی هستند که تحلیلگران کردیت سوئیس سعی کرده‌اند، پاسخ آن‌ها را بدهند.

آن‌ها این نکات را مورد توجه قرار دادند که روند تضعیف دلار در آغاز دهۀ سوم قرن بیست و یکم به شدت شتاب گرفته و چهار عامل این شتاب را نام بردند:

ــ شتاب تورم در سراسر جهان، ناشی از جنگ تحریم‌ها علیه روسیه که به اقتصاد ایالات متحده هم رحم نکرد؛

ــ کسری بودجۀ عظیم ایالات متحده (۱.۳ تریلیون دلار)؛

ــ بدهی عمومی ناپایدار (۳۱.۴ تریلیون دلار یا ۱۲۱.۵ درصد تولید ناخالص داخلی) و خطر نکول دولت آمریکا؛

ــ تضعیف اعتماد به دلار آمریکا در نتیجۀ استفاده از آن به عنوان یک سلاح در مقابلۀ اقتصادی با روسیه.

اولین سناریو مورد نظر برای ارز آتی این نظام، گذار همه (یا اکثر) کشورهای جهان به یک ارز فراملی واحد است. چیزی شبیه به بنکوری که در کنفرانس برتون وودز توسط رئیس هیئت بریتانیایی، جان مینارد کینز ارائه شد یا چیزی شبیه به «حق برداشت ویژه» (SDR) – یک واحد پولی ویژه که از سوی صندوق بین المللی پول از سال ۱۹۶۹در حجم محدود منتشر شده است. در این گزارش قاطعانه آمده است که احتمال چنین سناریویی بسیار کم است. انتقال اختیار چاپ پول از بانک مرکزی خود به یک مرجع فراملی مستلزم اعتماد متقابل فوق‌العاده بین کشورها و همکاری نزدیک در سپهر جغرافیای سیاسی است. و امروز نه «اعتماد متقابل» وجود دارد و نه «همکاری نزدیک».

سناریوی دوم این است که «ارز غالب» دیگری جای دلار آمریکا را بگیرد. این بررسی خاطرنشان می‌سازد: «دو منطقه وجود دارد که از نظر اندازۀ اقتصادی مشابه ایالات متحده هستند و به طور بالقوه می‌توانند از نظر اندازه مناسب باشند: منطقۀ یورو و چین». لازم به ذکر  است که نه یورو و نه یوآن آماده نیستند جای خالی دلار آمریکا را پر کنند.

در مورد یورو نیز گفته می‌شود که اتحادیۀ اروپا و بانک مرکزی اروپا هیچ علاقه‌ای به ارتقای یورو به جایگاه ارز غالب نشان نمی‌دهند. اتحادیۀ اروپا و بانک مرکزی اروپا اکنون بر حفظ اروپای متحد از خطر فروپاشی و تلاش‌های برخی کشورها برای خروج از منطقۀ یورو و بازگرداندن پول ملی خود متمرکز شده‌اند. همچنین جهان آمادۀ پذیرش یورو نیست: «منطقۀ یورو هنوز یک اتحادیۀ مالی بالغ نیست و بنابراین، فاقد دارایی معتبر در سطح منطقه مانند اوراق قرضۀ خزانه‌داری ایالات متحده است. این به این معنی است که هیچ دارایی بسیار نقد و همگنی وجود ندارد که بقیه جهان بتواند به عنوان ذخیره نگهداری کند. نبود بازار سرمایۀ یکپارچه و اتحادیۀ بانکی موانع دیگری هستند که نقدینگی یورو را کاهش می‌دهند».

پکن جاه‌طلبی‌های آشکارتری برای ارتقاء یوآن به موقعیت ارز غالب دارد و سال‌هاست که یوآن را در خارج از جمهوری خلق چین تبلیغ می‌کند. در سال ۲۰۱۵، یوآن یک وضعیت حقوقی بعنوان ارز ذخیره از صندوق بین‌المللی پول کسب کرد. اما از آن زمان، موقعیت پول چین در خارج از جمهوری خلق چین فقط کمی تقویت شده است (سهم یوآن در ذخایر ارزی جهان، در تسویه حساب‌های بین‌المللی، در معاملات در بازار ارز فارکس چندین برابر کمتر از سهم یورو است). نویسندگان این بررسی، ضعف یوآن را چنین توضیح می‌دهند: «یوآن فاقد … یک ویژگی کلیدی- تحرک سرمایۀ بین‌المللی است که به آن اجازه نمی‌دهد با دلار آمریکا رقابت کند. در آیندۀ قابل پیش‌بینی، بعید به نظر می‌رسد که چین به طور کامل بازارهای مالی خود را آزاد نموده و به روی معاملات فرامرزی باز کند. ویژگی‌های دیگر، مانند یک نظام حقوقی به رسمیت شناخته شدۀ بین‌المللی نیز با یوآن به عنوان یک کاندیدای مناسب برای یک ارز غالب مخالفت می‌کنند».

در سناریوی سوم («ایجاد دنیای ارزی چندقطبی»)، نویسندگان گزارش کردیت سوئیس سه نیروی محرک را در نظر می‌گیرند:

۱- روند افزایش تجارت دوجانبه بین کشورها، که امکان بازدهی کلان استفاده از پول ملی آن‌ها به جای دلار آمریکا را فراهم می‌کند؛

۲- تعمیق بازارهای سرمایۀ محلی در بازارهای نوظهور؛

۳- تلاش‌های چشمگیر توسط بازارهای بزرگ در حال ظهور برای توسعۀ طرح‌های بیمۀ متقابل در برابر شوک‌های ناشی از تغییر در سیاست پولی ایالات متحده.

در بند سوم، کاهش سهم دلار آمریکا از ذخایر ارزی سایر کشورها خودنمایی می‌کند. از جمله، بر اساس اقدامات بیمه‌ای می‌توان پروژه‌های ایجاد ارز جمعی منطقه‌ای را مورد توجه قرار داد. بنابراین، در ماه ژانویه، بوئنوس‌آیرس میزبان هفتمین اجلاس سران جامعۀ کشور‌های آمریکای لاتین و حوزۀ کارائیب (۳۳ کشور) بود. برزیل و آرژانتین در این اجلاس آمایش واحد پول جمعی «سور» را اعلام کردند و از سایر کشورهای منطقه برای پیوستن به آن‌ها دعوت کردند.

کردیت سوئیس به داده‌های حاکی از افزایش سهم ارزهای کشورهای گروه بازارهای نوظهور استناد می‌کند. این دسته شامل یوآن چین، دلار هنگ‌کنگ، دلار سنگاپور، واحد پول تعدادی از کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین است. در سال ۲۰۰۱، آن‌ها فقط ۷ درصد از کل معاملات ارزی (بر اساس ارزش) در جهان را به خود اختصاص دادند و سهم آن‌ها در سال ۲۰۲۲ به ۲۵ درصد رسید.

با این حال، تحلیلگران بانک سوئیس نتوانستند به یک سؤال پاسخ دهند. آن‌ها نمی‌دانند که گذار از نظام ارزی دلاری به دنیای ارز چند قطبی تدریجی خواهد بود یا ناگهانی. بنابراین، آن‌ها پیش‌بینی می‌کنند که حرکت به سمت یک جهان ارزی چندقطبی می‌تواند توسط ایالات متحده تسریع شود یا به تأخیر بیفتد. اجازه دهید به ارزیابی تحلیلگران سوئیسی اضافه کنم: واشینگتن راه‌های کافی برای کاهش سرعت آن دارد و آخرین جایگاه در میان راه‌ها را نیروی نظامی احراز نکرده است.

مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی

۱۸ بهمن- دلو ۱۴۰۱

نگرش چین به روابط با روسیه در سال جاری.

در حالی که اعتماد سیاسی پکن و مسکو همچنان در حال افزایش است، معاون وزیر خارجه چین از روسیه بازدید می کند

گلوبال تایمز
ترجمه مجله هفته

ما ژائوسو معاون وزیر خارجه چین از پنجشنبه تا جمعه به روسیه سفر کرد و با وزیر امور خارجه روسیه و سایر مقامات این کشور دیدار کرد و هر دو طرف بر ارتقای روابط دوجانبه به سطح بالاتر و پیشرفت های جدید در سال جدید توافق کردند.

ما ژائوسو در جریان این سفر برای مذاکره میان ادارات دیپلماتیک دو کشور، با سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه و سایر مقامات دیدار کرد.
آنها در مورد روابط چین و روسیه، هماهنگی دوجانبه یا چندگانه بین دو کشور و مسائل جهانی و منطقه ای مورد علاقه مشترک تبادل نظر کردند.
گفته می شود این سفر یکی از دیدارهای منظم بین دستگاه های دیپلماتیک دو کشور است.
ژانگ هونگ، محقق موسسه مطالعات روسیه، اروپای شرقی و آسیای مرکزی در آکادمی علوم اجتماعی چین، روز شنبه به گلوبال تایمز گفت، تعاملات چین و روسیه، از سران کشورها گرفته تا ادارات دیپلماتیک، دائمی است، زیرا هر دو طرف در تمام تلاش خود را برای پیشبرد روابط دوجانبه انجام میدهند.
به مناسبت سال نو میلادی، شی جین پینگ، رئیس جمهور چین و ولادیمیر پوتین، همتای روس خود، پیام های تبریک سال نو را در ۳۱ دسامبر رد و بدل کردند.
در ۳۰ دسامبر، شی از طریق لینک ویدیویی با پوتین دیدار کرد و طی آن شی تاکید کرد که چین و روسیه باید هماهنگی استراتژیک را تقویت کنند تا منافع بیشتری برای دو ملت به ارمغان بیاورند و ثبات بیشتری در جهان ایجاد شود.

لاوروف در ماه ژانویه به کین گانگ به دلیل تصدی پست وزیر خارجه چین تبریک گفت و ابراز داشت که مشتاقانه منتظر ایجاد یک رابطه کاری خوب با چین است تا وزارت خارجه دو کشور را برای ادامه همکاری نزدیک خود هدایت کند.

ما ژائوسو در جریان سفر خود تاکید کرد که مشارکت راهبردی جامع چین و روسیه تحت رهبری استراتژیک رهبران هر دو کشور پیشرفتهایی در سطح بسیار بالایی داشته، با تعمیق اعتماد سیاسی، گسترش مداوم همکاری ها در زمینه های مختلف و هماهنگی بین المللی نزدیک تر هم میشود.
ما خاطرنشان کرد: چین مایل به همکاری با روسیه برای اجرای اجماع رهبران ارشد دو کشور و پیشرفت جدید در روابط دوجانبه در سال جدید است.

درگیری روسیه و اوکراین احتمالا یکی از موضوعاتی است که در این دیدار مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

ژانگ خاطرنشان کرد که این درگیری تعدادی از چالش‌ها را به وجود آورده است که نیاز به پرداختن به آنها دارد، به‌ویژه که ایالات متحده همچنان با ادامه ارسال کمک‌های نظامی به اوکراین به تحریک تنش‌ها ادامه می‌دهد.

بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، ایالات متحده موافقت کرده است که به اوکراین برای حمله احتمالی در فصل بهار علیه روسیه، موشک های دوربردتر صادر کند.
وی افزود: «این یک واقعیت که ایالات متحده دائماً با سلاح‌های قوی‌تر به اوکراین کمک می‌کند، تا جنگ تشدید شود، آنهم به جای فشار آوردن برای مذاکرات صلح، این نشان میدهد تنها قصد ایالات متحده سواستفاده از درگیری به عنوان روشی برای مهار، تضعیف و استهلاک روسیه است.»

ژانگ خاطرنشان کرد: پمپاژ مداوم تسلیحات پیشرفته به داخل جنگ ممکن است درگیری را پیچیده تر کند و منجر به تشدید درگیری و خطر بزرگ این است که این کار موجب سرریز فاجعه بار بحران روسیه و اوکراین بر تمام جهان شود.

چین پیشتر تاکید کرد که چین به رسیدگی به مناقشه بر اساس راهنمایی های اساسی ارائه شده توسط رهبر این کشور که شامل چهار نکته در مورد آنچه باید انجام شود و چهار کاری که جامعه بین المللی باید با هم انجام دهد، ادامه خواهد داد.
وزیر امور خارجه جمهوری خلق چین کین گانگ قبلاً تأکید کرده بود که چین بر اساس راهنمایی های اساسی رهبر چین به رسیدگی به مناقشه ادامه خواهد داد.این پیشنهادات شامل چهار نکته و کارهایی است که باید انجام شود و این کارها باید توسط جامعه بین المللی با هماهنگی صورت پذیرد.

هند برای هشدار‌های آمریکا تره هم خرد نکرد!

هند برای هشدار‌های آمریکا تره هم خرد نکرد!

پالایشگاه های هندی نفت خام روسیه را به ارز اماراتی می خرند.

ترجمه مجله هفته

هند همچنان فشارهای اعمال شده توسط کشورهای غربی را نادیده گرفته و به همکاری تجاری و انرژی با روسیه ادامه می دهد.

شماری از منابع آگاه در ۳ فوریه به رویترز گفتند، بیشتر پالایشگاه‌های نفتی هند، نفت عمده خود را از روسیه و از طریق دلالان نفتی مستقر در امارات با استفاده از درهم، واحد پول این شیخ‌نشین خلیج فارس، به جای دلار آمریکا تهیه میکنند.

بازرگانان و پالایشگاه های هندی نگرانی نگرانند که ممکن است به دلیل تحریم های غربی نتوانند تجارت خود را با ارز ایالات متحده تسویه حساب کنند، به ویژه اگر قیمت نفت خام روسیه از سقف قیمتی ۶۰ دلاری که اتحادیه اروپا در دسامبر اعلام کرده بود بالاتر رود.
در نتیجه، آنها به دنبال روش‌های جایگزین برای کمک به روسیه در کمپین دلارزدایی در واکنش به تحریم غرب بوده‌اند.
پالایشگاه های نفت هند در اوایل سال ۲۰۲۲، تصمیم گرفتند ارز معاملاتی خود را همانطور که روسیه درخواست کرده بود، از دلار به درهم تغییر دهند.

بنابر گزارش رویترز، با این طریق، بانک دولتی هند (SBI) اکنون می تواند این پرداخت های انجام شده به ارز اماراتی را تسویه کند، اکنون اسنادی از جزئیات تراکنش هایی که قبلاً منتشر نشده بود بدست این خبرگزاری رسیده و حکایت از این معاملات دارد.
تغییر به درهم همچنین نشان دهنده امتناع امارات از تبعیت از دستورات غرب در رابطه با قطع روابط معاملات انرژی با مسکو است.
آمریکا اخیرا لحن خود را با امارات درباره معاملات این کشور با روسیه تند کرده و به سران امارات در مورد تجارت انرژی با روسیه هشدار داده است.

سقف قیمتی اروپا که توسط گروه کشورهای G7 دیکته شده است، با این هدف صورت میگیرد که شرکت‌های غربی از خرید و فروش نفت خام روسیه در صورتی که قیمت آن از ۶۰ دلار در هر بشکه بیشتر شود منع کند.

حتی اگر مقصد نفت خام کشورهایی باشد که سقف تعیین شده تحریمی را به رسمیت نمی شناسند، مانند هند و چین، باید این تحریم ها را اعمال کنند.

پس از آغاز جنگ روسیه و اوکراین و اعمال تحریم‌های شدید اقتصادی علیه مسکو، دهلی نو از کمپین فشار غرب پیروی نکرد و به همکاری در زمینه انرژی با روسیه ادامه داد.

دنیس علیپوف، سفیر روسیه در هند، در سخنرانی خود در شورای امور جهانی هند (ICWA) در ۲ فوریه گفت: «روسیه به بزرگترین تامین کننده نفت هند تبدیل شده است و به طور قابل توجهی به امنیت انرژی این کشور کمک کرده است».
این دو همچنین به طور قابل توجهی تجارت بین خود را تقویت کرده اند، زیرا کالاهای روسی از طریق کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب (INSTC) به هند منتقل شده اند.

چین به ناتو و ژاپن هشدار میدهد!

چین تحریک به رویارویی منطقه ای در آسیا را رد می کند.

شین هوا
ترجمه مجله هفته

چین خواستار پایان دادن به سیاست تهاجمی در آسیا شد. به طور خاص، پکن از آخرین تحرکات نظامی ژاپن در منطقه به عنوان یک تهدید احتمالی یاد کرد.
جمهوری خلق چین ناتو را به ساختن داستان جعلی»تهدید از جانب چین» متهم کرد.
خبرگزاری شین هوا روز چهارشنبه به نقل از سخنگوی وزارت خارجه چین گزارش داد که چین خواستار پایان دادن به روایت «تهدید چین» و تلاش های تحریک‌آمیز برای ایجاد درگیری در منطقه شده است.
مائو نینگ، سخنگوی وزارت خارجه پکن، این اظهارات را در یک کنفرانس مطبوعاتی روزانه در پاسخ به درخواست برای بیانیه مشترک ژاپن و ناتو بیان کرد. هر دو طرف در مورد توسعه همکاری نظامی چین و روسیه ابراز نگرانی کردند.
مائو تاکید کرد که چین همیشه به عنوان مدافع صلح جهانی و ثبات منطقه ای عمل کرده است که به طور گسترده به رسمیت شناخته شده است.
او گفت که تحرکات نظامی و امنیتی ژاپن از نزدیک توسط همسایگان آسیایی و جامعه بین المللی رصد می شود.
مائو افزود: ژاپن باید از تاریخ درس بگیرد، به مسیر توسعه صلح آمیز پایبند باشد و اطمینان حاصل کند که اعتماد بین کشورها را خدشه دار نمی کند و صلح و ثبات منطقه را به خطر نمی اندازد.
هنگامی که از اظهارات ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو در مورد تهدیدات امنیتی ادعایی از جانب چین پرسیده شد، مائو پاسخ داد:
در حالی که ناتو مدعی باقی ماندن یک ائتلاف دفاعی منطقه ای است، به طور مستمر تلاش کرده است تا فراتر از منطقه و محدوده دفاعی سنتی خود برود.
برای مثال تقویت روابط نظامی و امنیتی با کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه و جعل «تهدید از جانب چین». مائو افزود:
چنین تحولاتی نیازمند هوشیاری بالایی در میان کشورهای منطقه است. او گفت که چین به طور فعال مذاکرات صلح را ترویج می کند و به دنبال کاهش تنش در نقاط گرهی است.
ناتو باید به دقت در مورد نقشی که در امنیت اروپا ایفا کرده فکر کند. این سخنگو توضیح داد:
«منطقه آسیا و اقیانوسیه میدان جنگ برای مناقشات ژئوپلیتیکی نیست و ذهنیت جنگ سرد و رویارویی بلوکی گزینه مناسبی برای حفظ صلح نیست.»
روسیه نیز مدت طولانی سعی کرد با ناتو از طریق گفتگو و ارائه اسناد منطقی و واقعی وارد مذاکره شود و به آنها نشان دهد که پیش روی این پیمان نظامی به سمت شرق اروپا و مرزهای روسیه می تواند خطراتی جدی در سطح بین‌المللی ایجاد کند. ناتو به تمامی پیشنهاد های روسیه برای مذاکره و رسیدن به یک توافق جواب سربالا داد و به به خواسته ها و نگرانی های روسیه توجهی نکرد این سیاست منجر به آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین گردید تقریباً معادل همین سیاست و گفتمان نیز در مورد جمهوری خلق چین از سوی ناتو به اجرا گذاشته می شود.
علی رغم هشدارها و پیشنهادات جمهوری خلق چین برای مذاکره و کنار گذاشتن موارد اختلاف در منطقه آسیا و آسیای جنوب شرقی ناتو همچنان دست به تحریک همسایگان آسیایی چین زده و به ویژه ژاپن و کره جنوبی را تشویق به برگزیدن سیاست های تحریک آمیز می کند و در دریای چین از کشورهای این منطقه می خواهد سیاست ضد چینی برگزیند.
در مورد تایوان جزیره جدا شده از جمهوری خلق چین نیز ایالات متحده آمریکا اروپا و ناتو دست به تحریکات بسیار گسترده در این منطقه می زنند تا جمهوری خلق چین را به یک واکنش نظامی قهرآمیز حساب نشده وادار کنند.
پیشروی ناتو به سمت مرزهای چین و بی توجهی به هشدار ها و پیشنهادات و نگرانی های چین، می تواند نتایج مشابهی مانند آن چه در اوکراین اتفاق افتاد را در بر داشته باشد.

قلب ژنرال آمریکایی: سال ۲۰۲۵ بین چین و آمریکا جنگ میشود.

قلب ژنرال آمریکایی میگوید سال ۲۰۲۵ بین چین و آمریکا جنگ میشود.

گزارش رسانه ها: ژنرال آمریکایی نسبت به جنگ احتمالی با چین در سال ۲۰۲۵ هشدار داد
واشنگتن پست
ترجمه مجله هفته

روزنامه واشنگتن پست گزارش کرد، گفته می شود که ژنرال آمریکایی مایکل ای. مینیهان، که فرماندهی فرماندهی تحرک هوایی نیروی هوایی ایالات متحده را بر عهده دارد، از کارکنان خود خواسته است تا دو سال دیگر برای درگیری مسلحانه با چین آماده شوند.
گفته می شود ژنرال نیروی هوایی ایالات متحده، مایکل ای. مینیهان، طی بخشنامه داخلی به نیروهای تحت فرماندهی خود در مورد جنگ احتمالی با چین در سال ۲۰۲۵ هشدار داده است.
این نظامی ارشد که فرماندهی تحرک هوایی را به عهده دارد، معتقد است پکن می تواند از فرصت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ برای آغاز عملیات و تحت کنترل گرفتن تایوان استفاده کند.
گفته می‌شود که مینیهان، از کارکنان خود خواسته است که آماده‌سازی برای درگیری احتمالی با چین را تسریع بخشند. از او نقل شده:
«امیدوارم اشتباه کرده باشم. قلبم به من می گوید که در سال ۲۰۲۵ جنگ خواهیم کرد.»
سخنگوی فرماندهی تحرک هوایی صحت این بخشنامه داخلی را تایید کرده است.
یک مقام دفاعی آمریکا که به دلیل حساس بودن موضوع خواست نامش فاش نشود به واشنگتن پست گفت که اظهارات مینیهان «منعکس کننده موضع وزارتخانه در مورد چین نیست.»
مقامات ارشد ایالات متحده مدتی است که هشدار داده اند که قدرت در حال افزایش چین می تواند به تایوان که به طور خودمختار و از چین اصلی جداست حمله کند.
وزارت دفاع در زمان پرزیدنت بایدن و سلف او، رئیس جمهور دونالد ترامپ، چین را به عنوان یک اولویت و چالشی پایدار با استناد به توسعه سریع نظامی پکن و رفتار قاطعانه در سال های اخیر، تبدیل کرده اند.
روابط بین دولت مرکزی چین و دولت تایوان از سال ۱۹۴۹ تیره شده است.
فقط تماس های غیررسمی بین سرزمین اصلی و جزیره وجود دارد.
تایوان مدعی است که سوی چین تهدید میشود، در حالی که تایوان بخشی از
قلمرو جمهوری خلق چین میباشد.

وزارت دفاع در تایپه وضعیت فعلی تنگه تایوان را خطرناک ترین وضعیت در 40 سال گذشته می داند.

دولت چین اغلب ادعاهای ارضی خود را با تمرینات نظامی نشان می دهد.

با این حال، تحریکات متحدان غربی تایپه نیز بارها و بارها رخ می دهد.

دوستی خاله خرسه!

دوستی خاله خرسه!

آمریکا حاضر است تمام کره ای ها را قربانی اهدافش کند تازه منت هم سرشان بگذارد!
پنتاگون: آمریکا آماده دفاع از کره جنوبی با سلاح هسته ای است.

ترجمه مجله هفته



به گزارش رسانه های روسی، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، کره شمالی را به «یک سری اقدامات تحریک آمیز بی سابقه» در رابطه با آزمایش های موشکی این کشور در سال گذشته متهم کرد.
آستین گفت که ایالات متحده آماده استفاده از تسلیحات لازم از جمله سلاح های هسته ای برای محافظت از کره جنوبی است.
لوید آستین وزیر دفاع آمریکا روز سه شنبه با لی جونگ سوپ همتای کره جنوبی خود در سئول دیدار کرد.
در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک، هر دو «تداوم تحریکات» کره شمالی با آزمایش موشک های دارای قابلیت حمل کلاهک هسته ای را محکوم کردند.
رئیس پنتاگون تعهدات امنیتی آمریکا در قبال متحدش کره جنوبی را تایید کرد. او گفت: «تعهد ما به دفاع از کره جنوبی همچنان پابرجاست.»
«ایالات متحده قاطعانه متعهد به افزایش توان بازدارندگی است، که این شامل افزایش قابلیت‌های نظامی خود در منطقه، از جمله سلاح‌های متعارف و هسته‌ای و دفاع موشکی است.»
آستین و جونگ ساپ همچنین اظهار داشتند که می خواهند تمرینات نظامی مشترک را در سال جاری گسترش دهند.
هدف تقویت توانایی های اتحاد در منطقه مانند سال ۲۰۲۲ است. ایالات متحده سیستم های تسلیحاتی استراتژیک مانند جت های جنگنده و ناوهای هواپیمابر را به شبه جزیره کره ارسال کرد.
رزمایش های شبیه سازی نظامی حملات نظامی نیز برنامه ریزی شده است. آنها نمی خواهید چیزی را امتحان نشده رها کنند. علاوه بر این، گفته می شود که هر دو طرف توافق کرده اند که با ژاپن برای بهبود و تسهیل تبادل اطلاعات هشدار موشکی همکاری کنند.
آستین خاطرنشان کرد که ۲۸۵۰۰ سرباز آمریکایی در کره جنوبی که یکی از بزرگترین نیروهای نظامی آمریکا در خارج از کشور است، خدمت می کنند. وزیر امور خارجه تاکید کرد:
«این نشان دهنده تعهد تزلزل ناپذیر ما به حفظ صلح در شبه جزیره کره است.
طی سال گذشته، کشورهای ما دستاوردهای قابل توجهی در تعمیق همکاری ها داشته اند.»
در پایان سال گذشته، کیم جونگ اون، رئیس دولت کره شمالی اعلام کرد که قصد دارد قوی ترین نیروهای هسته ای استراتژیک جهان را بسازد.
در این بیانیه آمده است که به این ترتیب کشور وی قادر خواهد بود از کرامت و حاکمیت خود محافظت کند.
برای این منظور، پیونگ یانگ به طور مرتب موشک هایی از انواع مختلف از جمله سلاح های بالستیک را آزمایش می کند.
به گفته کارشناسان نظامی ژاپن و کره جنوبی، برخی از آنها می توانند به ایالات متحده برسند.

جایگاه چین در مناقشه روسیه و آمریکا.

جایگاه چین در مناقشه روسیه و آمریکا.

رسانه های غربی در مورد روابط واقعی روسیه و چین اختلاف نظر دارند. آیا چین در این رابطه دست بالا را دارد؟
آیا این اتحادی مبتنی بر احتیاج است؟ و دولت چین درگیری روسیه با غرب را در مواجهه با درگیری احتمالی خود چگونه می بیند؟

تحلیلی از گئورگ میرزایان
ترجمه مجله هفته

آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا در ماه فوریه از چین بازدید خواهد کرد و شی جین پینگ رئیس جمهور چین در ماه مارس به روسیه سفر خواهد کرد.
آمریکایی ها سعی خواهند کرد تا روی اختلافات بین مسکو و پکن تکیه کنند کنند، اما اختلاف نظر واقعی کارشناسان تا چه حد است.
چین واقعاً چه می خواهد:
اتحاد خود با روسیه را حفظ کند یا از عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین فاصله بگیرد؟ چین در حال حاضر مهمترین شریک سیاست خارجی روسیه است.
در سال ۲۰۲۲، تجارت بین دو کشور تقریباً یک سوم افزایش یافت و از نظر سیاسی، پکن در درگیری با غرب (حداقل به طور رسمی) پشت سر مسکو قرار دارد. روابط دو کشور دقیقاً در رسانه های روسیه به این شکل منعکس شده است. از سوی دیگر در فضای اطلاعاتی غرب دیدگاه های متفاوتی در این زمینه وجود دارد.
برخی از کارشناسان با دیدگاه روسیه موافق هستند. «معامله چین و روسیه نشان دهنده همدلی ایدئولوژیک ساده بین دو حکومت خودکامه تجدیدنظرطلب نیست، همانطور که اغلب در غرب تصور می شود.»
رابرت منینگ، کارشناس ارشد سیاسی مشهور آمریکایی، می‌گوید که این یک اتحاد عمل‌گرایانه و تا حدی تجاری است.
اما دیدگاه دیگری نیز وجود دارد. پس از سال ۲۰۲۲، که کاراکتر و استخوان بندی واقعی همکاری روسیه و چین آشکار شد.
به گزارش آتلانتیک، این مشارکت به هیچ وجه محور مستبدان نیست، بلکه یک مشارکت یکجانبه است که شرایط آن توسط عضو اصلی آن، یعنی شی جین پینگ، در درجه اول به نفع خود چین تعیین می شود.
در نهایت هم، گروه سومی وجود دارد مانند تحلیگران آسیا تایمز، که با تاکید بر تمایل چین برای تعادل، می نویسد: «[…] به شریک دیرینه و نزدیک خود روسیه وفادار می ماند، در حالی که تلاش می کند کشورهای اروپایی را بازدارد. تعدادی از رسانه های غربی تلاش می کنند تا به همه (هم بینندگانشان و هم به طور غیرمستقیم روس ها) القا کنند که اهداف مسکو و پکن متفاوت است. به نوعی اتحاد حاشیه ای، روسیه قدرتی برابر با ایالات متحده نیست، بلکه «یک کشور سرکش و مسلح است که به دنبال براندازی نظم بین المللی است که نمی تواند تسلط خود را بر آن نشان دهد».
در همین حال، در این شرایط، چین یک رقیب برابر با آمریکا است «که می خواهد نظمی بین المللی ایجاد کند که بتواند در آن برای تسلط تلاش کند».
در این دیدگاه جهانی، رفیق شی از اقدامات مسکو ناراضی است و تقریباً طرف روسی را مجبور به توقف جنگ می کند. با این حال، این تئوری چندان هم درست نیست.
این واقعیتی است که چینی ها رسماً خواهان صلح هستند.
اما همزمان، در اواخر اکتبر ۲۰۲۲، وزیر امور خارجه وقت چین، وانگ یی، اظهار داشت که پکن قویا از طرف روسیه به رهبری رئیس جمهور پوتین برای متحد کردن مردم روسیه برای غلبه بر مشکلات و موانع استراتژیک حمایت خواهد کرد.
برای دستیابی به هدف توسعه و تقویت بیشتر وضعیت روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ.
باید به خاطر داشت که به قول ولادیمیر پوتین، غرب در تلاش است «روسیه تاریخی» را تجزیه و پاره پاره کند، در حالی که مسکو در تلاش است تا «مردم روسیه را متحد کند».
معنای این مواضع این است که که برخی کارشناسان سخنان رئیس‌جمهور را اینگونه تفسیر می‌کنند، اتحاد مجدد سرزمین‌های روسیه که به‌طور موقت تحت کنترل اوکراین هستند با سرزمین مادری.
آیا این بدین معنی هم هست که چین از این طرح های کرملین حمایت می کند؟
تا حدی، بله، زیرا رهبری چین اساساً به هدفی مشابه یعنی اتحاد مردم چین توجه دارد.
بازگرداندن تایوان به زیر بال و پر سرزمین مادری یعنی پکن یکی از اهداف اصلی جمهوری خلق چین است، بنابراین چینی ها عملیات ویژه روسیه را عمدتاً از این منشور می بینند.
سوال این است که آیا این موضع گیری به دستیابی به این هدف کمک می کند یا برعکس، به چین در دستیابی به این هدف آسیب می رساند؟
در این موضوع دو دیدگاه وجود دارد. بر اساس یک دیدگاه، اقدامات روسیه نسبتاً بازدارنده است.
پس از آغاز عملیات ویژه نظامی، واشنگتن و تایپه با تایوان اقدامات مشابهی را انجام دادند، بنابراین دولت جزیره به طور جدی نگران امنیت خود شد و این امر باعث شد که ایالات متحده نه تنها روابط خود را با تایوان تشدید کند، بلکه همچنین سایر متحدان را ملزم به دفاع از جزیره در صورت جنگ – به ویژه ژاپن – کند.
علاوه بر این، ایالات متحده به طور فزاینده ای از عامل تایوان به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر چین استفاده می کند. خطرناک ترین اقدام تحریک آمیز، سفر اخیر نانسی پلوسی، رئیس وقت مجلس نمایندگان آمریکا به این جزیره بود.
و طبق دیدگاهی دیگر همه این نکات تاکتیکی است. از نظر استراتژیک، اقدامات مسکو به چین کمک می کند تایوان را پس بگیرد، اما تنها در صورتی که روسیه در درگیری در اوکراین موفق شود.


پیروزی مسکو بر بلوک دوفاکتو کشورهای غربی، محدودیت‌های قدرت آمریکا را نشان می‌دهد و به رهبری تایوان این ایده را می‌دهد که اگر مسکو توانست بخش های روس نشین را از اوکراین پس بگیرد، پس پکن نیز می‌تواند چنین کند.
بنابراین لازم است تایوان قبل از اینکه رهبری چین تصمیم بگیرد که گزینه های «مذاکرات دوستانه» را تمام شده اعلام کند یعنی مشابه آنچه رهبری روسیه در فوریه ۲۰۲۲ تصمیم گرفت و انجام داد، از فرصت استفاده کند و به طور دوستانه با رفیق شی مذاکره کرد.
این یکی از دلایلی است که آمریکا به شکست قطعی روسیه در اوکراین نیاز دارد. و به همین خاطر آنها به تلاش برای تضعیف روسیه با دستکاری در همکاری چین و روسیه ادامه خواهند داد.
آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه در روزهای ۵ تا ۶ فوریه برای گفتگو با همتای چینی خود، کین گانگ، که تا همین چند هفته پیش سفیر چین در ایالات متحده بود، به چین خواهد رفت.
رسانه های غربی مطمئن هستند که بلینکن از طرف چینی درخواست خواهد کرد که حمایت خود از روسیه (از جمله کانال های غیررسمی) را کاهش دهد.
برخی کارشناسان به وزیر امور خارجه توصیه می کنند که بر تهدیدات تمرکز نکند، بلکه سعی کند از «خطوط گسل روسیه و چین» استفاده کند در واقع روی نکاتی که رویکردهای مسکو و پکن در مورد آنها با یکدیگر متفاوت هستند انگشت بنهد.
در مجموع، وزیر امور خارجه تلاش خواهد کرد تا به همتای چینی خود بگوید که هرچه حمایت چین از روسیه کمتر شود، نقاط اصطکاک آمریکا و چین کمتر خواهد شد.
برای چین، این یک استدلال قابل فهم است. در واقع، پکن بیمناک درگیری با ایالات متحده است.
چارلز دانست، محقق مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی ایالات متحده می‌گوید: «حمایت لفظی چین از روسیه روشن و بی پرده است، اما این حمایت از نظر نظامی و اقتصادی بسیار ضعیف‌تر است».
ایالات متحده به طور مرتب هشدار می دهد که حمایت نظامی و اقتصادی از روسیه منجر به تحریم های ایالات متحده خواهد شد. و چین که «اقتصادش در وضعیت حساسی است، سعی می کند از این وضعیت اجتناب کند.»
چینی ها ترس خود را با بیان اینکه زمان به نفع آنهاست توجیه می کنند.
آنها می دانند که درگیری با ایالات متحده اجتناب ناپذیر است، اما لحظه رویارویی مستقیم را به تأخیر می اندازند تا از بازار آمریکا حداکثر استفاده را ببرند و موقعیت اقتصادی و سیاسی خود را تقویت کنند، تا حدی هم به لطف بحران اوکراین.
در این راستا، تحلیل آسیا تایمز نشان می دهد که پکن خود را به عنوان جزیره ای از ثبات در میان دریاهای ناآرام قرار می دهد. از طرف دیگر، بلینکن کمی بلوف می زند.
آمریکایی ها در حال حاضر درگیری و رویارویی مستقیم با پکن را لازم ندارند. آنها نیز مانند پکن این را یک برخورد اجتناب ناپذیر می دانند – ولی سعی می کنند آن را به تعویق بیندازند.
ایالات متحده نمی خواهد در دو جبهه بجنگد و قصد دارد ابتدا بحران اوکراین را قبل از برخورد کامل با چین حل کند.
این جنبه تحلیل، در صورت شکست احتمالی روسیه در اوکراین وضعیت را برای جمهوری خلق چین فاجعه بار میکند، ولی آگاهی چین و روسیه به این نکته در عین حال برنامه های غرب را برای شکاف بین مسکو و پکن غیر عملی می کند.
شی جین پینگ در ماه مارس به روسیه سفر خواهد کرد و پس از آن، احتمالاً روابط چین و روسیه ارتقاء بیشتری خواهد یافت.

کیم یو جونگ: ما با روسیه در یک سنگر خواهیم بود!

کیم یو جونگ: ما با روسیه در یک سنگر خواهیم بود!

«واشنگتن صلح جهانی را از بین می برد» – خواهر رهبر کره شمالی در مورد جنگ اوکراین.

ترجمه مجله هفته

کیم یو جونگ، خواهر رهبر کره شمالی، مطمئن است که آمریکا و متحدانش با ارسال سلاح به اوکراین، صلح جهانی را نابود خواهند کرد. این مقام ارشد جمهوری دموکراتیک خلق کره درگیری اوکراین را یک جنگ نیابتی بین ایالات متحده و روسیه توصیف کرد.
کره شمالی آمریکا و دیگر قدرت‌های غربی را به دلیل تامین تانک‌های سنگین برای نیروهای مسلح اوکراین محکوم کرد و گفت که «جنگ نیابتی» واشنگتن علیه روسیه تهدیدی جدی برای صلح جهانی است.
کیم جونگ اون، نایب رئیس کمیته مرکزی حزب کارگران کره را به عهده دارد، در ادامه بیان کرد:
آمریکا که تمام قاره اروپا را در معرض خطر بزرگ جنگ قرار داده و مشکلات ریز و درشتی را به وجود آورده است، اکنون از خط قرمز بیش از پیش عبور کرده است.
کیم ادامه داد: واشنگتن و متحدانش با ارائه مقادیر نجومی تجهیزات نظامی به اوکراین و نادیده گرفتن نگرانی های امنیتی روسیه، صلح جهانی و امنیت منطقه را از بین می برند.
وی خاطرنشان کرد که تصمیم برای تامین تانک ،«یک تهدید و چالش بزرگ برای امنیت استراتژیک روسیه است.»
علاوه بر این، کیم بیان کرد که «جهان بدون ایالات متحده مکانی روشن تر، امن تر و آرام تر خواهد بود.»
این مقام بلند‌پایه حزب کارگران جمهوری دموکراتیک خلق کره یقین دارد: هرگونه تجهیزات نظامی که توسط غرب به اوکراین تحویل داده شود «در برابر روحیه جنگی و قدرت تزلزل ناپذیر ارتش قهرمان روسیه، می سوزد و به تلی از آهن تبدیل می شود».
کیم ادامه داد: پیونگ یانگ همیشه در کنار مسکو خواهد بود و در همان سنگری که ارتش روسیه و مردم روسیه می جنگند قرار خواهد داشت.
«ما همیشه با ارتش و مردم روسیه که برای دفاع از عزت و شرافت دولت، حاکمیت و امنیت کشور قیام کردند، در یک سنگر خواهیم بود.»
پس از رد مکرر درخواست های کی یف برای خودروهای زرهی سنگین، ایالات متحده سرانجام در اوایل این هفته تسلیم شد و با ارسال ۳۱ تانک سنگین جنگی M1 آبرامز موافقت کرد. با این حال، این سلاح‌ها تا اوت به میدان نبرد اوکراین نخواهند رسید.
چندین متحد ایالات متحده از جمله آلمان و لهستان نیز متعهد شدند که تانک های لئوپارد ۲ خود را در هفته ها و ماه های آینده در اختیار اوکراین قرار دهند.
برلین در ابتدا تمایلی به صدور مجوز تحویل خودروی ساخت آلمان نداشت، اما در نهایت تحت فشار سایر اعضای ناتو موافقت کرد و به متحدان اجازه داد لئوپارد را به اوکراین صادر کنند.
واشنگتن پیونگ یانگ را به ارسال تسلیحات به روسیه متهم می کند. در دسامبر ۲۰۲۲، کاخ سفید نسبت به ارسال تسلیحات ادعایی از جمهوری دموکراتیک خلق کره به شرکت نظامی خصوصی روسی واگنر ابراز نگرانی کرد.

ایالات متحده کره شمالی را به ارسال موشک به گروه شبه نظامی واگنر روسیه متهم کرده است و کاخ سفید هفته گذشته تصاویر ماهواره ای را منتشر کرد که گفت نشان می دهد یک محموله تسلیحاتی کره شمالی از طریق راه آهن به روسیه ارسال شده است، اولین باری که شواهدی برای ادعاهای خود ارائه می دهد.

کره شمالی به شدت اتهامات آمریکا در مورد ارسال تسلیحات را رد کرده است.

کیم روز جمعه حمایت پیونگ یانگ از روسیه را تکرار کرد و ارتش مسکو را تحسین کرد و گفت که ایالات متحده در مقابل آن شانسی ندارد.
هم روسیه و هم کره شمالی چنین اتهاماتی را رد می کنند. کره شمالی در شمال شرقی با روسیه مرز مشترک دارد و از فوریه گذشته که کرملین تهاجم خود را آغاز کرد، این دو کشور برای تقویت روابط حرکت کرده اند.

نشست سلاک در آرژانتین برای «وحدت در تنوع»

نشست سلاک در آرژانتین برای «وحدت در تنوع»

همدستی رئیس جمهور شیلی با راستگرایان هوادار آمریکا
محکومیت سرکوب معترضان در پرو
نمایندگان تمام ۳۳ کشور عضو برای اولین بار در یک نشست حضور دارند.
شکاف بین لفاظی و واقعیت ها باید با یکپارچگی پر شود.
لولا بر سهم منطقه در ایجاد جهان چندقطبی تاکید می کند
آرژانتین خواستار برچیدن تحریم های غیر انسانی آمریکا علیه کوبا و ونزوئلا شد.
بولیوی خواستار همکاری بیشتر با بریکس و بویژه چین شد.

نوشته دیوید کک، ویلما گوزمن
ترجمه مجله هفته

بوینس آیرس. نشست سران جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب (سلاک) روز سه شنبه با صدور بیانیه نهایی پایان یافت. در این نشست، نمایندگان تمام ۳۳ کشور عضو برای اولین بار حضور داشتند.
سران کشورهای اکوادور، مکزیک، نیکاراگوئه، پرو و ونزوئلا در این مراسم حضور نداشتند و در راس هیات‌های این کشور وزرای خارجه شرکت کرده بودند.
سلاک Celac در فوریه ۲۰۱۰ بنیان نهاده شد. در حال حاضر شامل ۳۳ کشور در آمریکای لاتین و کارائیب و در نتیجه تمامی کشورهای مستقل آمریکا به جز ایالات متحده آمریکا و کانادا را شامل میشود. موضوع اصلی هفتمین اجلاس سران سلاک، ادغام و همگامی منطقه ای بود.
در اولین نکته از ۱۱۱ نکته در بیانیه نهایی آمده است:
ما بر تعهد اعضای سلاک برای پیشبرد قاطعانه روند ادغام، ارتقای وحدت و تنوع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم خود تاکید می کنیم.
از آنجایی که در بسیاری از کشورهای منطقه نیروهای مترقی و چپی در دولت ها وجود دارند که برای این روند مبارزه می کنند، زمان فعلی به ویژه برای اجرا نکات مطروحه مطلوب تلقی می شود.
برزیل نیز پس از سه سال غیبت در دوران ریاست جمهوری راست افراطی ژایر بولسونارو، به بدنه سلاک بازگشته است.
در گذشته، مصوبات و اهداف سلاک اغلب بدون پیگیری اجرایی باقی می ماند.
علاوه بر رئیس جمهور اروگوئه، لوئیس لاکال پو، رئیس جمهور کلمبیا گوستاوو پترو نیز این بی عملی را به ویژه مورد انتقاد قرار داد.
وی به عنوان نمونه به عدم موفقیت در مبارزه با همه‌گیری کرونا اشاره کرد.
پترو برای پر کردن «شکاف بین لفاظی و واقعیت»، پروژه‌های ملموسی از جمله گسترش و همکاری در تولید انرژی تجدیدپذیر و شبکه‌های برق «از پاتاگونیا تا آلاسکا» را برای رسیدگی به تغییرات آب‌وهوایی، که او آن را بزرگترین مشکل انسانیت می‌نامد پیشنهاد کرد.
پیشنهاد وی برای ادغام شبکه های انرژی در بیانیه نهایی اجلاس گنجانده شد.
وی همچنین خواستار صنعتی شدن مستمر منطقه شد. او گفت: ما مجبور نیستیم صادرکننده نفت و زغال سنگ باشیم،مانند گذشته که طلا صادر میکردیم و تحت همان سیستم استعماری پنج قرن پیش زندگی کنیم.
وی از مهاجرت به عنوان یکی دیگر از زمینه های مهم همکاری نام برد.
اختلافات سیاسی نیز در این اجلاس مشخص شد.
گابریل بوریک، رئیس جمهور شیلی، از دولت های نیکاراگوئه، ونزوئلا و پرو انتقاد کرد و از آنها «آزادی زندانیان سیاسی» (نیکاراگوئه)، «انتخابات آزاد» (ونزوئلا) و «پایان دادن به خشونت علیه مردم» (پرو) مطالبه کرد.
با این اظهارات، او خود را هم پالکی لاکال پو رئیس جمهور راستگرای اروگوئه کرد، که با اشاره به ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا، برخی از کشورهای شرکت کننده را به دلیل عدم رعایت حقوق بشر محکوم کرد.
اکثریت کشورهای عضو سلاک موافق این خواسته هستند که باید از ایالات متحده فاصله بگیرند و مستقل تر شوند.


سازمان کشورهای آمریکایی (OAS) تحت سلطه ایالات متحده به طور فزاینده ای این خواسته را رد می کند.
پترو از سازمان کشورهای آمریکایی به دلیل مشارکت و حمایت از کودتا انتقاد کرد و آنها را «حزبی ایدئولوژیک» خواند که منجر به از دست دادن اعتماد به این سازمان شده است.
شیومارا کاسترو، رئیس جمهور هندوراس نیز سازمان کشورهای آمریکایی را به «شکست» متهم کرد.
نه دبیرکل جنجالی لوئیس آلماگرو سازمان کشورهای آمریکایی و نه هیچ نماینده دیگری از OAS به اجلاس سلاک دعوت نشدند.
لولا داسیلوا، رئیس جمهور برزیل در سخنرانی خود تاکید کرد که منطقه «به وضوح می تواند به نظم جهانی صلح آمیز مبتنی بر گفتگو، تقویت چندجانبه گرایی و ایجاد چندقطبی گرایی جمعی کمک کند» و اطمینان داد که برزیل «به جهان بازگشته است».
او خواستار «پیوستن نیروها برای مقابله با چالش های تغییرات آب و هوایی» شد و خواستار «کاهش نابرابری و فقر» در منطقه به عنوان هدف اصلی برای دوره آینده سلاک شد.
لوئیس آسر، رئیس جمهور بولیوی گفت که یک شریک قوی جدید برای منطقه می تواند گروه بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی) و به ویژه چین باشد.
بنابراین او خواستار بهبود بیشتر روابط با این کشورها شد.
شی جین پینگ، رئیس جمهور چین که به این اجلاس دعوت شده بود و از طریق پیام ویدئویی صحبت کرد، تاکید کرد که «چین با آمریکای لاتین و کارائیب برای تقویت مستمر ساخت مجمع چین-سلاک همکاری می کند.»
جمهوری خلق چین در حال حاضر مهمترین شریک تجاری بسیاری از کشورهای منطقه است.
به عنوان نقطه مرکزی در بیانیه نهایی خود، کشورهای عضو بر «به رسمیت شناختن آمریکای لاتین و دریای کارائیب به عنوان منطقه صلح و عاری از سلاح های هسته ای» تاکید کردند. تعهد به حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات و یک سیستم بین المللی مبتنی بر روابط دوستانه و همکاری محترمانه،
عاری از تهدید، تجاوز و اقدامات قهری یکجانبه بر خلاف قوانین بین المللی».
آلبرتو فرناندز، رئیس جمهور آرژانتین و میزبان اجلاس، پیش از این در سخنرانی افتتاحیه خود از کشورهای عضو پیمان سلاک خواسته بود «صدای خود را علیه محاصره کوبا و ونزوئلا بلند کنند». اقدامات قهری علیه دو کشور باید برداشته شود:
«محاصره یک روش بسیار غیر انسانی برای تحریم نه دولت ها، بلکه مردم است. ما نمی توانیم اجازه دهیم آنها این روش ادامه دهند. کوبا شش دهه است که تحت محاصره بوده و ونزوئلا نیز از آن رنج می برد.»
علاوه بر این، ایده ها و مطالبات سیاسی-اجتماعی مشترک مختلف در این اعلامیه ثبت شده است. از جمله این موارد است که کشورهای سلاک خواهان تقویت حقوق افراد با ریشه آفریقایی و همچنین حفظ و استفاده از زبان های بومی و بهبود وضعیت اجتماعی-اقتصادی زنان هستند.
مشارکت اجتماعی افراد دارای معلولیت نیز باید بهبود یابد.
نمایندگان همچنین موافقت کردند که سنت وینسنت و گرنادین به رهبری رالف گونسالوز، نخست وزیر، به عنوان رئیس موقت نشست آینده سلاک ریاست رهبری این نشست را پس از آرژانتین به عهده بگیرد.
این کشور جزیره ای کارائیب همچنین یکی از اعضای اتحاد بولیواری چپ (آلبا) است.
در جریان نشست روز سه شنبه، هزاران نفر در خیابان های بوینس آیرس برای ادغام و همکاری کشورها، علیه نیروهای راست افراطی و نئولیبرالیسم در منطقه تظاهرات کردند.


نمایندگانی از سازمان هایی از آرژانتین و بسیاری از کشورهای سلاک حضور داشتند و دست به انتقاداتی از سیاست های کشورهای متبوع خود زدند.
موضوع اصلی خشونت دولتی در پرو و همبستگی با معترضان آنجا بود.
روز قبل، سازمان های سیاسی و اجتماعی از کشورهای عضو در بوئنوس آیرس به عنوان بخشی از «Celac Social» گرد هم آمده بودند.
محور بحث ها ایجاد منطقه به عنوان «منطقه صلح»، رد تحریم ها و احترام به تمامیت ارضی و حاکمیت بود.
جمع بندی و بیانیه نهایی مشترک آنها به اجلاس سلاک ارائه شد.

چین جایگزین اروپا میشود!

چین جایگزین اروپا میشود!

منبع رسانه های روسیه

ترجمه مجله هفته

روسیه با یک تغییر تاریخی در مهمترین شریک تجاری خود روبرو است. 

۲۰۰ میلیارد دلار گردش تجاری بین روسیه و چین در سال گذشته میلادی به ثبت رسیده است.

اتحادیه اروپا به عنوان مهمترین شریک تجاری روسیه در گذشته تاریخ سپرده شده است و برای اولین بار در تاریخ جمهوری خلق چین این نقش را به عهده می گیرد.

بر اساس گزارش اداره کل گمرک چین، روسیه و چین در سال ۲۰۲۲ شاهد گردش تجاری بی سابقه ای بودند که برای سومین سال نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش یافت و به ۱۹۰.۲۷ میلیارد دلار رسید. 

این پیشرفته خارق‌العاده در حالتی رخ داد که روسیه و جمهوری خلق چین در نظر داشتند که حجم مبادلات اقتصادی خود را تا سال ۲۰۲۴ به ۲۰۰ میلیارد دلار برسانند.

با توجه به روند معاملات اقتصادی دو کشور، شکی نیست که این هدف در اوایل سال ۲۰۲۳ محقق خواهد شد. این امر به ویژه زمانی محتمل است که هزینه های انرژی کاهش یابد. 

دنیس پرپلیتسا، رئیس بخش بازارهای مالی جهانی در دانشگاه اقتصاد روسیه پلخانوف معتقد است:

«به احتمال زیاد رسیدن حجم مبادلات دو کشور به ۲۰۰ میلیارد دلار نیاز به مبادلات بیشتر کالاها ندارد و تنها از طریق تورم قیمت‌ها می توان به این سطح از مبادلات رسید.»

اما حتی اگر  سیستم قیمت گذاری پلکانی حفظ شود، این هدف احتمالاً محقق خواهد شد زیرا حجم واردات در سال ۲۰۲۳ افزایش خواهد یافت. 

برای دست یافتن به هدف تعیین شده مبادلات ۲۰۰ میلیارد دلاری، فروش کالا فقط باید ۱۰ درصد افزایش یابد، در حالی که در سال‌های اخیر رشد بسیار سریع‌تری داشته است. 

ولادیمیر چرنوف، تحلیلگر فریدوم فاینانس گلوبال معتقد است: که حتی در سال ۲۰۲۱ سال بیماری همه گیری بود این رشد یک سوم افزایش داشت و سال گذشته نیز به همین منوال یک سوم افزایش پیدا کرد.

در سال ۲۰۲۳ با حذف تدریجی سیاست تحمل صفر چین در مورد کووید-۱۹، گردش تجاری منجر به افزایش تقاضا برای منابع انرژی خواهد شد و مطمئناً از ۲۰۰ میلیارد دلار فراتر خواهد رفت. 

به گفته کارشناسان، زمان آن فرا رسیده است که مرتبه هدف گذاری ارتقا یابد و ۳۰۰ میلیارد دلار مبادله را هدف گذاری کنیم. پیش بینی می شود:

«یک تغییر مهم دیگر برای روسیه در راه است. در سال ۲۰۲۳، اتحادیه اروپا به عنوان مهمترین شریک تجاری به تاریخ خواهد پیوست و جمهوری خلق چین جایگزین آن خواهد شد.»

جالب اینجاست که در سال ۲۰۲۲ اتحادیه اروپا همچنان شریک تجاری اصلی روسیه بود. جالب است که بدانیم حجم معاملات دو طرف حتی رشد قابل توجهی را نشان داد. 

حداقل در ده ماهه اول سال ۲۰۲۲، تجارت تقریباً ۲۰ درصد افزایش یافت و به ۲۲۷.۷ میلیارد یورو رسید و معاملات تجاری با جمهوری خلق چین در این سال به وضوح از این مبلغ عقب تر بود. 

تعجب آور نخواهد بود اگر چین اتحادیه اروپا را در سال ۲۰۲۳ از جایگاه اول پایین بکشد. تحلیلگر فریدوم فاینانس گلوبال معتقد است:

«واقعیت این است که سال گذشته کشورهای اتحادیه اروپا واردات انرژی از روسیه را برای تکمیل و افزایش ذخایر خود به شدت افزایش دادند. آنها در نظر داشتند روسیه را تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار دهند و بدین خاطر با واردات خود از روسیه ذخایر انرژی خود را پر کردند.

در سال جاری، تمام محدودیت‌های و تحریم های علیه روسیه اجرایی شده است، بنابراین تجارت با کشورهای اتحادیه اروپا به شدت کاهش خواهد یافت. 

از سوی دیگر، تجارت با چین به سرعت در حال افزایش است، بنابراین می‌توان انتظار داشت که چین مهمترین شریک تجاری روسیه در سال ۲۰۲۳ باشد. 

صادرات چین به روسیه با ۱۲.۸ درصد افزایش به ۷۶.۱۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ رسید. 

واردات از روسیه به چین با ۴۳.۴ درصد افزایش به ۱۱۴.۱۵ میلیارد دلار رسید. نفت، گاز خط لوله، گاز طبیعی مایع، زغال سنگ و نفت سیاه بیش از ۷۰ درصد از کل صادرات روسیه به چین را تشکیل می دهند. 

به گفته چرنوف اینها در سال گذشته با قیمت بسیار جذابی فروخته شدند که چینی ها نتوانستند از آن بگذرند. او شرح می دهد:

به عنوان مثال، چین به طور کلی واردات نفت خود را در سال ۲۰۲۲ به دلیل محدودیت های کووید-۱۹ بر شهروندان و روند کند شدن اقتصاد کاهش داده است. 

اما در مورد نفت روسیه اینطور نبود. چین آن را در چند ماه در مقادیر بی سابقه خرید. 

«زیرا نفت ما با تخفیف فروخته می‌شود و چین با توجه به شرایط دیگر، آن را به نفت گران‌تر عربستان یا نفت دیگران ترجیح داده است.»

چین خط لوله گاز روسیه را مورد استفاده کامل  قرار میدهد و از ظرفیت خط لوله حداکثر استفاده را میکند، این در حالی که بخشی از گاز طبیعی مایع خود را مجدداً به اروپا می‌فروشد. 

به هر حال، گاز روسیه که قیمت آن بر اساس قرارداد تعیین می شود، ارزان تر از LNG است که قیمت آن به قیمت های لحظه ای بازار بستگی دارد. 

در نهایت، چین خرید زغال سنگ روسیه را افزایش داد که آن هم با قیمت تخفیف تحریمی ویژه به جمهوری خلق عرضه می شد. 

در اینجا هم رکوردهای جدیدی ثبت شد. علاوه بر این، فعالان بازار خاطرنشان کردند که اگر روسیه توسعه مسیرهای حمل و نقل فدرال – دومین خط اصلی بایکال آمور و راه آهن ترانس سیبری – را تکمیل کرده بود، چین حتی زغال سنگ بیشتری از روسیه خریداری می کرد. 

در حال حاضر، بزرگترین موانع رشد تجارت روسیه با چین، لجستیک و زیرساخت های محدود است. 

خط لوله گاز «قدرت سیبری» با حداکثر ظرفیت خود به خوبی کار می کند به گفته چربی ناف بسیار عاقلانه است اگر بتوانیم حداقل یک خط لوله گاز دیگر از سیبری به جمهوری خلق چین ایجاد کنیم.

با این حال، انتظار نمی رود این خط لوله که «قدرت سیبری شماره ۲» نام دارد تا قبل از سال ۲۰۳۰ در دسترس قرار گیرد. 

در عین حال، هنوز هیچ توافق تجاری بین روسیه و چین برای تامین گاز از طریق خط لوله شماره ۲ سیبری وجود ندارد. 

در عین حال توافق با بستن قرارداد تا قبل از پایان ساخت و ساز شبکه لوله گازی سیبری شماره ۲ می‌تواند برای روسیه مضر باشد زیرا به چین اجازه می دهد قیمت های پایین تر را برای واردات گاز از روسیه تعیین کند.

بنابراین مذاکرات دشوار با پکن قریب الوقوع است. چرنوف خاطرنشان می کند:

کریدور راه آهن در حال حاضر با حداکثر ظرفیت خود کار میکند٬ اما تلاش می کنیم این مشکل را به تدریج حل کنیم. 

تا پایان سال ۲۰۲۲، ظرفیت انتقال کریدور راه آهن شرق با حدود ۱۴ میلیون تن در سال افزایش یافت و به ۱۵۸ میلیون تن رسید. 

و با دستور رئیس جمهور روسیه، ظرفیت انتقال راه آهن شرق تا سال ۲۰۲۴ به ۱۸۰ میلیون تن در سال و در مجموع ۲۴۰ میلیون تن در سال افزایش می یابد. 

روسیه برای اینکه نفت را از طریق دریا و در نفتکش ها حمل کند و بتواند چنین محموله هایی را بیمه کند، در حال ایجاد ناوگان سایه خود و سیستم بیمه برای چنین محموله هایی است. 

با این حال، محرک اصلی صادرات روسیه به چین در سال ۲۰۲۳ ٬ رشد خود اقتصاد چین خواهد بود. 

تحلیلگر فریدوم فاینانس گلوبال توضیح می دهد:

چین در سال گذشته برای جلوگیری از رکود اقتصادی تحت محدودیت هایی قرار گرفته است که منجر به کاهش تولید صنعتی و تولید ناخالص داخلی در این کشور و در نتیجه کاهش تقاضا برای فرآورده های نفتی و فلزات شده است. 

در سال ۲۰۲۳ بسیاری از محدودیت‌های کلیدی برداشته شده‌اند، بنابراین اقتصاد، تولید صنعتی و در نتیجه تقاضا برای انرژی و فلزات باید دوباره رشد کنند. 

چین کودهای معدنی، الوار، محصولات کشاورزی و غذاهای دریایی را از روسیه خریداری می کند. در اینجا نیز پتانسیل رشد مبادلات وجود دارد. از سوی دیگر، انتظار می رود با توقف واردات از اروپا، جریان کالاهای چینی به روسیه افزایش یابد. 

روسیه عمدتاً لوازم الکترونیکی مصرفی چینی، بیل مکانیکی، اتومبیل، ریزپردازنده، پوشاک، کفش و کالاهای مصرفی را وارد می کند. چرنوف معتقد است:

«روسیه خرید لوازم الکترونیکی و خودروهای ساخت چین را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. 

پتانسیل رشد در اینجا هنوز بسیار زیاد است زیرا هنوز کمبود چنین کالاهایی در بازار روسیه وجود دارد.»

اکثر کالاهای «تحریمی» قبلا با معادل های چینی و روسی جایگزین شده اند. 

دنیس پرپلیتسا می گوید، با این حال، پتانسیل رشد واردات وجود دارد، به ویژه با توجه به گذار روسیه به صنعتی شدن فعال اقتصاد، که به ابزارهای ماشینی، تجهیزات، قطعات و غیره زیادی نیاز دارد. 

به گفته وی، بزرگترین مشکل روسیه تامین تجهیزات با دقت بالا برای تولید تراشه و همچنین تولید خود تراشه است.پرپلیتسا معتقد است:

«این دستگاه ها در تایوان، ژاپن، آمریکا و اتحادیه اروپا تولید شده اند و جمهوری خلق چین نمی تواند جایگزینی برای همه این محصولات وارداتی شود.»

یک نئوکلونیالیست، وقیح!

یک نئوکلونیالیست، وقیح!

فرمانده ارتش آمریکا: چین و روسیه «بازیگران شرور» در آمریکای لاتین هستند
ژنرال ساوتکام بر اهمیت استراتژیک منطقه غنی از منابع برای «امنیت ملی» در ایالات متحده تاکید کرد. آمریکایی‌ها نگران نفوذ زیاد رسانه های روسی در آمریکای لاتین هستند.

توسط ویلما گوزمان
آمریکا۲۱
ترجمه مجله هفته

واشنگتن/کاراکاس،: آخرین اظهارات ژنرال فرمانده فرماندهی کشورهای متحده جنوب یا ساوتکام، لورا ریچاردسون، در حال حاضر در آمریکای لاتین خبرساز شده است.
او روز شنبه در یک مناظره در اندیشکده شورای آتلانتیک آمریکا در مورد اهمیت استراتژیک منابع طبیعی منطقه برای ایالات متحده صحبت کرد و جمهوری خلق چین را بزرگترین «دشمن شرور» و پس از آن روسیه را دومین دشمن بدخواه توصیف کرد.

اظهارات ریچاردسون تنها چند روز پیش از برگزاری هفتمین اجلاس سران کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای حوزه کارائیب (سلاک) در بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین، بیان شد.

تمامی ۳۳ کشور مستقل آمریکا به جز ایالات متحده آمریکا و کانادا عضو این پیمان هستند.
رئیس ساوتکام که مسئول هماهنگی و هدایت تمامی عملیات نظامی آمریکا در آمریکای لاتین و کارائیب است، گفت: این منطقه برای امنیت ملی ما بسیار مهم است. او «منابع غنی، خاکهای کمیاب و لیتیوم» را به عنوان توجیهی برای اثبات ادعایش ذکر کرد.
شصت درصد ذخایر جهان در مثلث لیتیوم آرژانتین، بولیوی و شیلی است.
او همچنین از منابع عظیم نفت، مس و طلای ونزوئلا و اکتشافات نفتی در گویان، جنگل های بارانی آمازون به عنوان «ریه بزرگ جهان» و ۳۱ درصد از ذخایر آب شیرین جهان در این منطقه یاد کرد.او نتیجه گرفت که ایالات متحده در آنجا با نوع جدیدی از رقابت روبرو است و بنابراین «کارهای زیادی برای انجام دادن» دارد.
«این موضوع ارتباط زیادی با امنیت ملی ما دارد و ما باید بازی خود را تقویت کنیم.»
ریچاردسون در گفتگوی یک ساعته ای که کورتنی کوبه، خبرنگار امنیت ملی و نظامی NBC برای شورای آتلانتیک انجام داد، تاکید کرد:
«این یک منطقه استثنایی است» با «دامنه تجارت باورنکردنی» که به ویژه چین در حال حاضر از آن سود می برد.
به گفته ژنرال چهار ستاره، جمهوری خلق مهمترین «بازیگر دولتی شرور» است که آمریکا در منطقه با آن «رقابت استراتژیک» می کند.
ریچاردسون گفت: تهاجم و شاخک های جمهوری خلق چین در کشورهای نیمکره غربی که بسیار نزدیک به ایالات متحده هستند، من را به شدت نگران می کند.
ریچاردسون ادعا کرد ۲۱ کشور از ۳۱ کشور منطقه به پروژه زیرساختی جهانی چین که «جاده ابریشم جدید» نیز نامیده می شود، پیوسته اند.
این کشور آسیایی در حال سرمایه گذاری در زیرساخت های حیاتی مانند بنادر آب های عمیق، سفرهای فضایی و ارتباطات از راه دور است، به عنوان مثال با شبکه های 5G و با مشارکت شرکت هواوی.
ریچاردسون پیش بینی کرد: حجم تجارت بین چین و آمریکای لاتین و کارائیب از ۱۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۲ به حدود ۴۵۰ میلیارد دلار در حال حاضر افزایش یافته است و در آینده نزدیک به ۷۵۰ میلیارد دلار خواهد رسید. بدین ترتیب «خیلی چیزها در خطر است.» دومین حریف اصلی روسیه است.

او بدون ذکر نام گفت: «روابطی با کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا وجود دارد و شش کشور دیگر تجهیزات نظامی روسیه دارند، و ما در حال کار بر روی جایگزینی آن با تجهیزات آمریکایی در صورت اهدای این سلاح توسط این کشورها به اوکراین هستیم.»
تحریم های اعمال شده علیه روسیه مفید است زیرا دسترسی به قطعات یدکی و تجهیزات را مسدود می کند.
با این حال، مشکل اصلی «اطلاعات نادرست» رسانه‌های روسی مانند اسپوتنیک موندو و راشا تودی اسپانیولی و تأثیر «غلبه» آنها در منطقه، به‌ویژه در میان نسل جوان است. ساوتکام در حال کار «بسیار سخت» با شرکای خود برای مقابله با این موضوع است.
رئیس ساوتکام در پاسخ به سوال مجری برنامه که رسانه های روسی چه اهدافی را در آمریکای لاتین دنبال می‌کند، گفت: گسترش ناامنی و بی‌ثباتی در همسایگی مستقیم آمریکا و دور نگه داشتن کشورها از آمریکا و دموکراسی‌ها.
ریچاردسون به عنوان سومین «مخالف» از سازمان‌های جنایی فراملیتی نام برد که «ناامنی و بی‌ثباتی» را در منطقه ایجاد میکنند، که چین و روسیه از آنها برای «وارد شدن به منطقه و گسترش خود» سوء استفاده کردند.
وزیر دفاع ونزوئلا، ولادیمیر پادرینو لوپز، در مورد اظهارات ریچاردسون در توییتر اظهار داشت: «امپریالیسم در مورد میزان منابع استراتژیک در این منطقه حق دارد. اما آمریکای لاتین دیگر قطعه زمینی نیست که باید غارت شود.»
یک بلوک ژئوپلیتیکی در آنجا پدیدار می شود، «که برای استقرار نظم جهانی چندقطبی جدید تعیین کننده خواهد بود». فردی آنیز، وزیر ارتباطات، نه تنها از ایالات متحده انتقاد کرد که «بی شرمانه» در مورد ادعاهای خود در مورد آمریکای جنوبی و ثروت های طبیعی آن صحبت می کند، بلکه این را بدیهی می داند که گویا «هیچ دولت یا ملت مستقلی وجود ندارد که از دارایی ها و منابع و منافع ملی خود دفاع کند.»

شبیه‌سازی جنگ تایوان در واشینگتن – پیروژنکو – ا. م. شیری

شبیه‌سازی جنگ تایوان در واشینگتن

ویکتور پیروژنکو (VIKTOR PIROZHENKO)

ا. م. شیری

مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی آمریکا از ناکارآیی «الگوی اوکراین» برای تایوان نتیجه می‌گیرد.

مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی واشینگتن درگیری نظامی (بعد از این: م‌م‌ر‌ب‌و) در اطراف تایوان را شبیه‌سازی کرد. هدف بازی جنگ، پاسخ به دو سوال بود: آیا حملۀ چین به تایوان موفق خواهد شد‌؟ هزینه آن چقدر خواهد بود؟

۲۴ گزینه مورد بررسی قرار گرفت. م‌م‌ر‌ب‌و نتیجه گرفت، که جمهوری خلق چین در طول تهاجم به جزیره شکست خواهد خورد و تلفات همۀ شرکت‌کنندگان احتمالی در درگیری شامل چین، ایالات متحدۀ آمریکا، تایوان و ژاپن بسیار زیاد خواهد بود. در این گزارش آمده است که «جنگ بر سر تایوان می‌تواند ارتش شکست‌ناپذیر آمریکا را به همان اندازۀ نیروهای چینی شکست خورده، فلج کند».

مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی واشینگتن با ارزیابی میزان تلفات، تصویر زیر را ترسیم کرد. چین در حدود ۱۰۰۰۰ کشته، ۱۵۵ هواپیمای جنگی، ۱۳۸ کشتی بزرگ از دست خواهد داد. نیروی دریایی چین «نابود خواهد شد»، «هستۀ نیروهای هوابرد آن در هم خواهد شکست»، «ده‌ها هزار سرباز جنگ، اسیر خواهد شد».

بنا به اکثر گزینه‌ها، ایالات متحده نیز متحمل خسارات هنگفتی می‌شود. نیروی دریایی ایالات متحده دو ناو هواپیمابر و ۱۰-۲۰ کشتی بزرگ سطحی از دست خواهد داد. تقریباً ۳۲۰۰ سرباز آمریکایی در سه هفته نبرد کشته خواهد شد که بر اساس تخمین مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی واشینگتن، تقریباً نیمی از تلفات ایالات متحده در ۲۰ سال جنگ در عراق و افغانستان است. نتیجه‌گیری: «…چنین میزان تلفات به موقعیت جهانی ایالات متحده برای سالیان متمادی لطمه خواهد زد».

تایوان حدود ۳۵۰۰ نفر کشته خواهد داد و تمامی ۲۶ ناوشکن و ناوچه نیروی دریایی آن غرق خواهد شد.

تلفات ژاپنی‌ها ۱۰۰ هواپیمای جنگی و ۲۶ کشتی جنگی تخمین زده می‌شود. پایگاه‌های نظامی آمریکا در خاک ژاپن مورد حمله چین قرار گرفته، نابود خواهند شد.

همۀ ۲۴ گزینه بر پایۀ چهار فرض تنظیم شده است: ۱- نیروهای زمینی تایوان قادر به دفع حملات نیروی هوابرد دریایی  چین به سرپل‌های اشغالی‌ در جزیره هستند. ۲- ایالات متحده می‌تواند از پایگاه‌های خود در ژاپن برای عملیات نظامی استفاده کند. ۳- ایالات متحده از موشک‌های ضد کشتی دوربرد علیه نیروی دریایی ارتش آزادی‌بخش چین استفاده خواهد کرد. ۴- آمریکا در همان ابتدا به تنهایی وارد درگیری مسلحانه خواهد شد.

کارشناسان مرکز از عدم کارآیی «الگوی اوکراین» در تایوان صحبت می‌کنند. آن‌ها بر این باورند که حتی کمک‌های نظامی غرب به اوکراین که ناتو با آن مرز مشترک دارد، ناکافی است و اعزام هر گونه نیرو یا ارسال محموله به جزیرۀ تایوان پس از آغاز درگیری‌ها غیرممکن خواهد شد.

کارشناسان چینی بررسی‌های مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی واشینگتن را غیرحرفه‌ای، مغرضانه و رؤیایی توصیف کردند. اول از همه، م‌م‌ر‌ب‌و توانایی‌های ارتش آزادی‌بخش جمهوری خلق چین را دست کم گرفته، اما در بارۀ قدرت ایالات متحده و ژاپن بیش از حد اغراق کرده ‌است. از آنجایی که اتاق فکر آمریکایی نمی‌توانست به اطلاعات مربوط به استقرار واحدهای ارتش آزادی‌بخش جمهوری خلق چین دسترسی داشته باشد، در شبیه‌سازی از داده‌های تحریف شده استفاده کرده است.

بر اساس نتایج شبیه‌سازی، دو ناو هواپیمابر آمریکایی غرق خواهد شد. با توجه به قابلیت‌های حملۀ موشکی ارتش آزادی‌بخش جمهوری خلق چین، که از موشک‌های بالستیک مافوق صوت ضد کشتی دی‌اف-۲۱دی و دی‌اف-۲۶ (مشابه زیرکون‌های روسی) قادر به اصابت به اهداف دریایی متحرک مانند ناوهای هواپیمابر استفاده می‌کند، آشکارا به معنی دست کم گرفتن است.

به گفتۀ کارشناسان نظامی چین، اگر ایالات متحده و ژاپن در بحران تایوان مداخله کنند، ایالات متحده ‌همۀ پایگاه‌های خود در منطقۀ آسیا و اقیانوسیه از جمله پایگاه‌های نظامی در ژاپن، جزیرۀ گوام و حتی در منطقۀ استرالیا را از دست خواهد داد».

همچنین لازم به ذکر است که جمهوری خلق چین بر خلاف ایالات متحده، عملیات رزمی را مستقیماً از سرزمین اصلی و نزدیک به سرزمین خود انجام می‌دهد، در حالی که ایالات متحده عملیات نظامی را از پایگاه‌هایی که هزاران کیلومتر خارج از خاک آمریکا قرار دارند، انجام خواهد داد. این واقعیت به ارتش آزادی‌بخش جمهوری خلق چین امکان استفاده از سلاح‌های ضربتی علیه هر هدفی در جزیره، هم در آب‌های اطراف آن و علیه پایگاه‌های ایالات متحده و هم استفاده از سامانه‌های دفاع هوایی برای محافظت از خاک چین را می‌دهد. همین امر در مورد ژاپن که نیروهای مسلح و صنایع نظامی آن در حد قابل توجهی از چین پایین‌تر است و حتی بیشتر از آن، در مورد تایوان نیز صدق می‌کند.

بعید است که ایالات متحده فرصت داشته باشد تا از پایگاه‌های خود در اوکیناوا، گوام یا هر جای دیگر علیه چین به طور مؤثر استفاده کند. ناگفته نماند که تلاش آمریکایی‌ها برای مداخله در درگیری نظامی در طرف تایوان در همان ابتدای درگیری‌ها به احتمال زیاد، ناموفق خواهد بود تا چه رسد به استقرار گروه ناوهای هواپیمابر. بر اساس این دو فرض غلط که در پایۀ تمام ۲۴ گزینۀ شبیه‌سازی مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی واشینگتن قرار گرفته، پیروزی ایالات متحده پیش‌بینی می‌شود.

م‌م‌ر‌ب‌و توصیه می‌کند که واشینگتن نیروی دریایی آمریکا را «به سمت کشتی‌های کوچک‌تر و زنده‌تر» سوق دهد، زیردریایی‌ها را در اولویت قرار دهد و علاوه بر آن، «در برابر حملات موشکی چین، پایگاه‌های آمریکا در ژاپن و گوام را تقویت کند». بر این اساس، آن‌ها تصور می‌کنند، که پیروزی ارتش آمریکا هزینۀ کمتری خواهد داشت. به این معنی که این تغییرات باعث می‌شود آمریکایی‌ها با هزینه کمتری چین را شکست دهند.

آنچه که به «نابودی هستۀ نیروهای هوابرد» ارتش آزادی‌بخش جمهوری خلق چین مربوط می‌شود، این فرض منطقی‌تر است که پیش از عملیات پیاده کردن نیرو، حملات موشکی و هوایی چند روزه به زیرساخت‌های نظامی، انرژی، نیروهای پدافند هوایی، پست‌‌های فرماندهی و مراکز کنترل جزیره انجام خواهد شد. این تاکتیک، شرایط پیاده کردن موفقیت‌آمیز نیروهای هوابرد در جزیره را آماده می‌کند.

در مجموع، این مطالعه بیشتر یک هیاهوی تبلیغاتی با هدف اثبات «نظری» اقداماتی است که ایالات متحده برای مبارزه با چین در سال‌های اخیر در پیش گرفته است.

به گفتۀ فانگ شیائوزی، کارشناس دانشکدۀ روابط بین‌الملل دانشگاه ملی فن‌آوری دفاع جمهوری خلق چین، در نتیجۀ این اقدامات، آمریکا «بمنظور ایجاد مجموعۀ پایگاه‌های جزیره‌ای که در آن‌ها پایگاه‌های جداگانه بتوانند اقدامات خود را با یکدیگر در عمق معینی هماهنگ کنند»، می‌تواند نیروهای خود را در شرق در امتداد گوام، جزایر تینیان، ویک، سایپان و هاوایی مستقر کند.

نامزدی ژاپن برای قرار گرفتن در خط مقدم درگیری نظامی با چین بسیار جالب توجه است. ایالات متحده در نظر دارد تا سال ۲۰۲۶ یک واحد دریایی واکنش سریع مجهز به موشک و سلاح‌های سبک در اوکیناوا با تمرکز در سراسر جزایر نزدیک ژاپن ایجاد کند تا بتواند به سرعت در منطقۀ نبرد علیه جمهوری خلق چین مستقر شود.

در عین حال، ارتش آزادی‌بخش جمهوری خلق چین به آمادگی برای مقابله با همۀ گزینه‌های ممکن در توسعۀ وضعیت در اطراف تایوان ادامه می‌دهد. اخیراً فرماندهی پهنۀ عملیاتی شرق ارتش آزادیبخش خلق چین اولین گشت زنی در سال ۲۰۲۳ را در مناطق دریایی و هوایی اطراف جزیره ترتیب داد.

برگرفته از وب‌سایت بنیاد فرهنگ راهبردی

۲۶ دی- جدی ۱۴۰۱

عربستان در بلعیدن دلار ناپرهیزی میکند؟

عربستان در بلعیدن دلار ناپرهیزی میکند؟

جهت گیری به سمت آسیا؟ عربستان سعودی آماده حذف تدریجی دلارهای نفتی در تجارت جهانی است.

ترجمه مجله هفته

عربستان سعودی اعلام کرد مشکلی با استفاده ارزهای دیگر برای معاملات نفتی بین المللی نمی بیند. اگر معاملات نفتی با ارزهای دیگر نیز انجام شود، ریاض نقش دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی را به خطر خواهد انداخت.

محمد الجدان، وزیر دارایی عربستان سعودی روز سه شنبه در مصاحبه ای گفت که پادشاهی برای حل و فصل تجارت غیر دلاری «گفتگو آماده» است.
الجدان در مجمع جهانی اقتصاد (WEF) در داووس به بلومبرگ گفت: «مشکلی برای بحث در مورد نحوه تجارت ما، چه به دلار آمریکا، یورو یا ریال سعودی وجود ندارد.
وی افزود: «من فکر نمی‌کنم که ما هیچ بحثی را که به بهبود تجارت جهانی کمک کند پس بزنیم یا رد کنیم.»
ستون تجارت نفتی عربستان سعودی بر سیستم دلارهای نفتی استوار است که در دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت و بر قیمت گذاری صادرات نفت خام به ارز ایالات متحده متکی است.
بزرگترین صادرکننده نفت جهان که برای چندین دهه پول خود را به دلار متصل کرده است، اکنون به دنبال تقویت روابط خود با شرکای تجاری کلیدی مانند جمهوری خلق چین است.
در جریان سفر رئیس جمهور شی جین پینگ به عربستان سعودی دراواخر سال گذشته، دو کشور توافق کردند که هماهنگی سیاست انرژی را تقویت کنند.
در طول این سفر، شی گفت که چین برای خرید بیشتر نفت خاورمیانه تلاش خواهد کرد و می خواهد این تجارت را با یوان نیز انجام دهد.
اگر معاملات نفتی به یوان انجام شود، چین نقش دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی و موقعیت ایالات متحده به عنوان ابرقدرت مالی بلامنازع را به خطر خواهد انداخت.

اندونزی به قتل عام کمونیست ها اعتراف کرد اما..

اندونزی به قتل عام کمونیست ها اعتراف کرد اما..

صحبت های رئیس جمهور اندونزی درباره کشتار جمعی ضد کمونیستی در این کشور.

نویسنده: راینر ورنینگ
ترجمه حمید علوی برای مجله هفته

این یک داستان شگفت انگیز بود که توسط واشنگتن پست در روز چهارشنبه منتشر شد.

این روزنامه تحت عنوان «اندونزی نقض حقوق تاریخی را می پذیرد – اما از پاسخگویی خودداری می کند»، به نقل از جوکو ویدودو، رئیس جمهور اندونزی، که پیش از این در یک کنفرانس مطبوعاتی در مقابل کاخ ریاست جمهوری در جاکارتا نقض فاحش حقوق بشر در کشورش طی شش دهه گذشته ابراز تاسف کرده بود.
از جمله این جنایات یک «پاکسازی ضد کمونیستی» با حمایت ایالات متحده بود که منجر به قتل عام حداقل نیم میلیون اندونزیایی در اوج جنگ سرد شد.
ویدودو گفت: با ذهنی شفاف و صادقانه، به عنوان رئیس دولت اندونزی، اعتراف می کنم که موارد بسیاری از نقض فاحش حقوق بشر در کشور ما در گذشته وجود داشته است.
او افزود: «من برای قربانیان و خانواده‌هایشان همدلی و همدردی خود را اعلام میکنم.» او متعهد شد که از حملات مشابه در آینده جلوگیری کند، اما بدون آنکه به نقش صریح دولت در این جنایات اذعان کند و یا مسئولیت این جنایات را به عنوان نماینده دولت اندونزی بپذیرد.
ویدودو در سخنرانی خود در مجموع به ۱۲ رویداد در تاریخ کشور اشاره کرد که «تاسف‌آور» بودند، از جمله اعدام‌های فراقانونی در زمان رئیس‌جمهور وقت حاجی محمد سوهارتو در دهه ۱۹۸۰ و ربودن فعالان دموکراسی‌خواه در دهه ۱۹۹۰.
ویدودو که به پایان دومین و آخرین دوره ریاست جمهوری خود نزدیک می شود، پس از عبدالرحمن وحید (۱۹۹۹-۲۰۰۱) دومین رئیس جمهور اندونزی است که علناً بی عدالتی های «پاکسازی ضد کمونیستی» به رهبری ارتش در سال های ۱۹۶۵-۱۹۶۶ را تصدیق کرد.
تا به امروز، نیروهای امنیتی این کشور در جنوب شرقی آسیا و بخصوص ارتش این کشور ادعا میکنند که حزب کمونیست اندونزی (PKI) که در آن زمان سومین حزب کمونیست بزرگ جهان بود، مسئول قتل شش ژنرال بلندپایه در جریان کودتائی است که گویا این حزب قصد انجام آنرا داشته است.
به ادعای ارتش اندونزی، اقدام شدید علیه حزب کمونیست اندونزی به دلایل حفظ امنیت و نظم ملی ضروری بوده است.
علاوه بر این، در آن زمان رئیس جمهور وقت و بنیانگذار کشور اندونزی، سوکارنو، به همبستگی سوسیالیستی اهمیت میداد و آن را گرامی میداشت و به دنبال روابط سیاسی و دیپلماتیک نزدیک تر با جمهوری خلق چین بود.
آنچه در پی آن رخ داد، قتل عام بود که طی آن اعضای واقعی و/یا مشکوک به عضویت در حزب کمونیست اندونزی و هواداران آن قتل عام شدند شدند.

تعداد قربانیان این قتل عام از نیم میلیون نفر تا نزدیک به سه میلیون نفر حدس زده میشود. در طول جنگ سرد، این عملیات پیشگیرانه ضدانقلابی عملیاتی «خوش خیم» ارزیابی می شد، زیرا در چارچوب پارامترهای «آزادی و دموکراسی» صورت می گرفت.
جای تعجب نیست که غرب، که امروز دوست دارد به عنوان یک «جامعه ارزشی» خود را به فروش بگذارد و عمل کند – از جمله ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، استرالیا و آلمان فدرال – در آن زمان به حاکم جنایتکار نظامی جدید سوهارتو پشتیبانی لجستیکی و خدمات مخفی ارائه کردند.
حتی نازی ها و یک افسر اس اس با کمک و مشاوره به سوهارتو این اطمینان ایجاد کردند که او در سطح بین المللی قابل قبول است.
در حالی که اظهارات ویدودو واضح‌ترین اعتراف تا به امروز درباره وضعیت مشکل‌ساز حقوق بشر در اندونزی است، از جمله انتقادهایی از سوی دیده‌بان حقوق بشر در این مورد ابراز شده است.
آندریاس هارسنو به واشنگتن پست گفت: «مقامات می گویند که خواهان آشتی هستند. اما بر چه اساسی؟»
در عوض، فعالانی مانند هارسنو در نهایت خواستار ایجاد یک دادگاه حقوق بشر با الگوبرداری از کمیسیون حقیقت و آشتی آفریقای جنوبی هستند.

در مورد قتل عام سه میلیون کمونیست اندونزیایی همچنین نگاه کنید به مطالب زیر:


آمریکا در مورد جنایت علیه بشریت مجرم شناخته شد
جاسوسان انگلیسی، پشت پرده قتل عام میلیونی کمونیست‌های اندونزی!
ماشین جعل و دروغ پراکنی بریتانیا از گذشته تا حال.

آمریکا – چین، جنگ سرمایه‌گذاری – کاتاسانوف – ا. م. شیری

آمریکا – چین، جنگ سرمایه‌گذاری

والنتین کاتاسانوف (Valentin Katasonov)، 

پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مرکز پژوهش‌های اقتصادی «شاراپوف» فدراسیون روسیه

ا. م. شیری

پکن در موضع صبر و انتظار اتخاذ می‌کند

روابط بین ایالات متحده و چین از زمان دونالد ترامپ تشدید شد. او معتقد بود که روابط تجاری بین دو کشور نابرابر است و چین مازاد تجاری زیادی با آمریکا دارد. ایالات متحده تعرفه‌های وارداتی بالاتر بر بسیاری از کالاهای چینی اعمال کرد و پکن نیز متقابلاً پاسخ داد. با این حال، عدم تعادل در تجارت متقابل به نفع چین باقی ماند. در پایان سال ۲۰۲۱، صادرات آمریکا به چین ۱۵۱.۰۷ میلیارد دلار و صادرات چین به ایالات متحده ۵۰۶.۳۷ میلیارد دلار بود. کسری تجاری دوجانبه ۳۵۵.۳ میلیارد دلار بود. برای مقایسه: در سال ۲۰۱۶، این کسری بالغ بر ۳۴۷ میلیارد دلار بود.

در دورۀ جو بایدن، محدودیت‌های تجاری در صادرات آمریکا به چین نیز تسری یافت. در اینجا در بارۀ عرضۀ ریزتراشه‌ها، نیمه‌هادی‌ها، فن‌آوری‌های اطلاعات و هر چیزی که می‌تواند توان علمی، فنی و نظامی چین را تقویت کند، صحبت می‌شود.

تضادهای آمریکایی و چینی به تدریج به حوزۀ سرمایه‌گذاری متقابل گسترش یافت. اطلاعات مربوط به سرمایه‌گذاری مستقیم (دارایی) انباشتۀ ایالات متحده در چین و چین در ایالات متحده (میلیارد دلار) به ترتیب آتی ارائه می‌شود.

سال                 دارایی آمریکا در چین             دارایی چین در آمریکا

۲۰۰۰                          ۱۱.۱۴                                   ۰.۲۸

۲۰۱۱                          ۵۳.۶۶                                   ۳.۶۰

۲۰۱۶                          ۹۷.۴۶                                   ۳۱.۸۷

۲۰۲۰                          ۱۱۵.۰۳                                 ۳۶.۷۹

۲۰۲۱                          ۱۱۸.۹۰                                 ۳۸.۲۵

همانطور که معلوم است، طی دو دهه رشد انفجاری در سرمایه‌گذاری در هر دو جهت روی داده است. در واقع، از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا کلید کاخ سفید را بدست گرفت، نرخ رشد بسیار کم شد. دولت ترامپ اعلام کرد که قصد دارد توانایی شرکت‌های چینی برای سرمایه‌گذاری در ایالات متحده را که می‌تواند برای کمیتۀ سرمایه‌گذاری خارجی آمریکا  خطرات امنیت ملی ایجاد کند، محدود خواهد ‌کرد. در دورۀ ترامپ، تصمیم گرفته شد که تحریم‌هایی علیه اپراتورهای مخابراتی چینی «China Mobile Ltd., China Telecom Corp و China Unicom Ltd.» که سهام آن‌ها در بورس اوراق بهادار نیویورک معامله می‌شود، اعمال شود. این شرکت‌ها از بورس مذکور اخراج شدند.

دونالد ترامپ برای اعمال ممنوعیت سرمایه‌گذاری در شرکت‌های چینی مرتبط با بخش دفاعی جمهوری خلق چین در سال ۲۰۲۰ تصمیم گرفت. او در ۱۱ ژانویۀ ۲۰۲۱ یکی از آخرین فرمان‌های خود را امضا کرد که بر اساس آن ممنوعیت سرمایه‌گذاری‌های جدید و زمان خروج از سرمایه‌گذاری‌های قبلی آمریکا در صنایع دفاعی چین معین شد. در ژانویۀ ۲۰۲۱، بورس اوراق بهادار نیویورک به شرکت‌های چینی که در فرمان اجرایی ترامپ، «نظامی» نامیده شده بودند، در خروجی را نشان داد: China Mobile Ltd., China Telecom Corp. و China Unicom Hong Kong Ltd.

با ورود بایدن به کاخ سفید، بسیاری‌ها در ایالات متحده و چین عقیده داشتند که رئیس جمهور دموکرات از افراط گرایی سلف خود فاصله خواهد گرفت. دسترسی سرمایه‌گذاران چینی به بازار سهام ایالات متحده و همچنین سرمایه‌گذاران آمریکایی به بازار سهام چین آزاد خواهد شد. با این حال، انتظارات سرمایه‌گذاران آمریکایی محقق نشد. در پایان ژانویۀ ۲۰۲۱، دولت رئیس جمهور جدید تأئید کرد که ممنوعیت سرمایه‌گذاری‌های جدید آمریکایی در شرکت‌های دفاعی چینی همچنان پابرجاست و یک فرصت کوتاه چهار ماهه به سرمایه‌گذاران آمریکایی در سرمایه‌گذاری‌های قبلی داده می‌شود. پس از این مدت، آن‌ها ملزم به خارج کردن سرمایۀ خود از شرکت‌های چینی هستند.

خزانه‌داری ایالات متحده لیست سیاه خود را متشمل بر شرکت‌های کشورهای مختلف که سرمایه‌گذاران آمریکایی از آن‌ها منع شده‌‌اند، تنظیم کرد. این فهرست با افزودن هشت شرکت جدید چینی در پایان سال ۲۰۲۱ تکمیل گردید: DJI Technology، Megvii، Dawning Information Industry، CloudWalk Technology، Xiamen Meiya Pico، Yitu Technology، Leon Technology و NetPosa Technologies. اولین شرکت از این شرکت‌ها بزرگترین تولیدکنندۀ پهپادهای تجاری در جهان است و بقیه نیمه‌هادی‌ها، ریزتراشه‌ها و لوازم الکترونیکی تولید می‌کنند.

در سال ۲۰۲۲، علاوه بر ممنوعیت عرضۀ میکروالکترونیک آمریکایی به چین، دولت بایدن محدودیت زیر را برای تجارت آمریکایی اعمال کرد: شرکت‌های فن‌آوری اطلاعات ایالات متحده که بودجۀ فدرال دریافت می‌کنند، تا ۱۰ سال آینده از ساخت تأسیسات فن‌آوری پیشرفته در چین منع خواهند شد.

لازم به ذکر است که در اوایل مارس ۲۰۲۲، بلومبرگ گزارش داد که نهاد کنترل اوراق بهادار جمهوری خلق چین از فهرست شرکت‌های فن‌آوری داخلی (مراحل ثبت شرکت‌ها در بورس اوراق بهادار، لازم برای ورود بعدی به بورس اوراق بهادار و سایر اوراق بهادار) در ایالات متحده پشتیبانی می‌کند. تعدادی از شرکت‌های چینی، از جمله، تنسنت، ژجیانگ جیلی و یی او (Tencent, Zhejiang Geely ,Yi Po) بلافاصله آمادگی خود را برای عرضۀ عمومی اولیۀ اوراق بهادار خود در بازار سهام ایالات متحده اعلام کردند.

با این حال، روابط آمریکا و چین به سرعت تشدید شد. در ماه اوت، پس از سفر مفتضحانه نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، پنج شرکت بزرگ چینی فرار خود را از بورس‌های آمریکا (خروج از بورس) اعلام کردند. پنج شرکت اول شامل سه شرکت بزرگ انرژی جهان- پتروچاینا، سینوپک و پتروشیمی شانگهای، و همچنین غول بیمۀ چیانا لایف (China Life) و  چالکو (Chalco)، تولیدکنندۀ بزرگ آلومینیوم بودند. آن‌ها تصمیم خود را برای خروج از فهرست با محدودیت‌های اداری تنظیم‌کننده‌های مالی ایالات متحده و هزینه‌های بالای تجارت سهام در آمریکا توضیح دادند. کمیسیون تنظیم مقررات اوراق بهادار چین گفت که خروج این پنج غول از ایالات متحده تأثیر منفی بر وضعیت مالی آن‌ها نخواهد داشت. برای اینکه آن‌ها می‌توانند اوراق خود را در بسیاری از بازارهای دیگر عرضه کنند. با این حال، پنج غول چینی پیشگامان خروج از فهرست آمریکا نیستند. در اواخر سال ۲۰۲۱، دیدی چاکسینگ (مشابه اوبر) اولین شرکت چینی بود که بورس نیویورک را ترک کرد.

در اوایل اوت ۲۰۲۲، علی بابا (آن زمان بیش از ۲۷۰ شرکت خارجی را شامل می‌شد) که با عرضۀ سهام خود در هنگ‌کنگ پیشرو جبران ضررهایش در آمریکا بود، به لیست سیاه خزانه‌داری ایالات متحده اضافه شد.

طبق گزارش بلومبرگ، در مجموع تقریباً ۳۰۰ شرکت چینی با ارزش بازار ۲.۴ تریلیون دلار (تا اوت ۲۰۲۲) در معرض خطر حذف قرار گرفتند.

تاکنون تقریباً تمام ابتکارات مربوط به سرمایه‌گذاری و فهرست کردن شرکت‌ها در بورس اوراق بهادار در دست واشنگتن است. پکن در مورد تجارت الکترونیک در چین موضع انتظار و یا تدافعی دارد. در سال ۲۰۱۴، علی بابا، یکی از پیشگامان تجارت الکترونیک، مبلغ هنگفت به میزان ۲۵ میلیارد دلار در وال استریت جلب کرد. با این حال، «زمان طلایی» از مدت‌ها پیش پایان یافته است. تصمیم خزانه‌داری آمریکا در ماه اوت به سقوط ۱۱ درصدی سهام علی بابا در آمریکا منجر شد. شرکت علی بابا اعلام کرد، که قرار گرفتن در لیست سیاه به معنای اخراج تقریباً خودکار از بازار سهام ایالات متحده است.

مأخذ: وب‌سایت بنیاد فرهنگ راهبردی

۲۴ دی- جدی ۱۴۰۱

تایوان با داشتن چنین دوستانی به دشمن نیاز ندارد.

تایوان با داشتن چنین دوستانی به دشمن نیاز ندارد.

به دلیل جهش کوانتومی نظامی-فناوری چین، استراتژی بازدارندگی ایالات متحده برای محافظت از تایوان درهم ریخته است. استراتژیست های آمریکایی اکنون در حال برنامه ریزی برای تخریب پایگاه های اقتصادی این استان چین در صورت بروز درگیری هستند تا تایوان از جذابیت کمتری برای تصاحب آن برای پکن برخوردار شود.

تحلیلی توسط راینر روپ
ترجمه مجله هفته

استراتژی نظامی ایالات متحده علیه چین که مبتنی بر استفاده از حمله ناو با ناوهای هواپیمابر است، تا حدودی به دلیل موشک های خطرناک جدید روی ناو هواپیمابر چینی DF-ZF، دیگر قابل اجرا نیست، به خصوص که نیروی دریایی ایالات متحده هیچ پادزهری علیه این سلاح مافوق صوت جدید ندارد.

زیرا که مدت ها قبل از اینکه بمب افکن ها و جنگنده های آمریکایی مستقر در ناو هواپیمابر برای درگیری با اهدافی در سرزمین اصلی چین یا در تنگه تایوان در مستقر شوند، توسط ناوهای حامل موشک های مافوق صوت DF-ZF چینی از بین رفته اند.
همچنین برد اسلحه مافوق صوت جدید DF-21D می تواند تا چندین هزار کیلومتر افزایش یابد اگر این سلاح قاتل ناو های هواپیمابر از یک بمب افکن دوربرد H-6N چینی شلیک شود.

آخرین گزارش پنتاگون تحت عنوان » قدرت چین ۲۰۲۲» نشان میدهد که چین قدرت نظامی خود را، با بهبود سیاست های راهبردی جنگی و به لطف پیشرفت های تکنولوژیکی، توانایی های نظامی خود را برای جنگ علیه ایالات متحده تقویت کرده است.
برای ارتش ایالات متحده و به ویژه برای نیروی دریایی ایالات متحده، که از پایان جنگ جهانی دوم خود را به عنوان تنها فرمانروای اقیانوس ها و شکست ناپذیر می دید، این یک واقعیت تلخ است که مستلزم تغییر پارادایم در مفاهیم جنگی خود است.

این تغییرات شدید در مورد معضل تایوان سوال جدی را طرح میکند که آیا توانایی های نظامی ایالات متحده و تمایل سیاسی واشنگتن برای دفاع از جزیره که استانی از چین است در شرایط جدید جواب میدهد.
با شبیه‌سازی رایانه‌ای نظامی، آمریکا از درگیری داغ با چین بر سر تایوان در بهترین حالت مجبور است به تساوی با تلفات سنگین برای ایالات متحده رضایت دهد، به نظر می‌رسد پرهیز و بیزاری سیاسی از درگیری مستقیم نظامی با چین در واشنگتن در حال افزایش است.
در نتیجه، استراتژیست های ایالات متحده به طور فزاینده ای در حال بررسی چگونگی پیدا کردن راه های دیگری برای نجات تایوان از تلاش های جمهوری خلق چین برای اتحاد مجدد هستند.
ایده هایی جدی که به عنوان جایگزین بیان می شوند و در اسناد راهبردی منعکس می شوند، بازتاب تکان دهنده ای از ماهیت کاملاً غیرانسانی جنگی ایالات متحده است که در آن هیچ اهمیتی به جان غیرنظامیان نمی دهند.
آنها به شدت یادآور اعترافات یک افسر آمریکایی هستند که توسط پیتر آرنت گزارشگر جنگی مشهور آمریکایی از آسوشیتدپرس (AP) در ۷ فوریه ۱۹۶۸ پس از تخریب شهر Bến Tre در ویتنام جنوبی توسط بمب افکن های آمریکایی نقل شده است:
«ویران کردن شهر برای نجات آن (از دست کمونیست ها) ضروری بود.»

یک نسخه دو خطی از گزارشگر آسوشیتدپرس در همان روز در نیویورک تایمز منتشر شد و او را به شهرت جهانی رساند.

این نقل قول توسط جنبش صلح در آن زمان به عنوان شاهدی بر «استراتژی زمین سوخته» ارائه شد که ارتش ایالات متحده ظاهراً از سربازان نازی کپی کرده بود، سربازانی که هنگام عقب نشینی از روسیه در همه روستا یا شهری سنگ روی سنگ باقی نگذاشتند.
جیمز رستون مفسر مشهور نیویورک تایمز در آن زمان نوشت:
«چگونه می‌توانیم با نیروی نظامی پیروز شویم، در حالی که میخواهیم چیزی را که نجات دهیم، خودمان نابود کنیم؟»
ستون رستون به این نتیجه رسید:

«اگر قرار است ویتنام را نابود کنیم، چگونه آن را نجات خواهیم داد؟»

استراتژیست های ایالات متحده در حال حاضر دقیقاً به این تئوری می اندیشند که در صورت تهاجم چین، چگونه می توانند تایوان را از دست «کمونیست های پکن» نجات دهند؟
آنها در نظر دارند یا با بمباران قلب صنعت تایوان، یعنی کارخانه های نیمه هادی را تخریب کنند و یا آنها به صورتی دائمی غیرفعال کرده و از کار بیاندازند.
روزنامه اینترنتی آسیا تایمز که در آسیا رسانه ای معتبر و پرخواننده است، با عنوان:
«آمریکا استراتژی زمین سوخته را برای تایوان در انتخاب کرده» به تشریح فعالیت ها در این زمینه در محافل جنگ طلبان آمریکا و چین ستیزان افراطی پرداخته است.
در اجلاس بزرگ استراتژی بنیاد ریچارد نیکسون ۱۰ نوامبر ۲۰۲۲
رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی سابق ایالات متحده، بر اهمیت تخریب کارخانه های نیمه هادی تایوان و زیرساخت های مرتبط با آن در صورت تهاجم چین توسط ایالات متحده تاکید کرد تا از افتادن این قابلیت ها به دست چین جلوگیری کند:
«اگر چین به تایوان حمله کند و به کارخانه‌های دست‌نخورده تایوان دست یابد – که فکر نمی‌کنم ما (ایالات متحده) هرگز اجازه این را بدهیم – در آن صورت پکن انحصار تراشه‌ها را در اختیار دارد، همانطور که اوپک انحصار نفت را دارد در حقیقت این حتی انحصاری قوی‌تر از انحصار اوپک روی نفت خواهد بود.»
اوبراین گفت، بر اساس تحلیل یک نشریه فناوری ارتش، در نوامبر ۲۰۲۱، کالج جنگ ارتش ایالات متحده مطالعه ای را منتشر کرد که در آن توصیه می کرد ایالات متحده باید «تهدیدهای بسیار جدی» به نمایش بگذارد که در صورت تهاجم چینی ها به تایوان، آنها شرکت غول پیکر تولید نیمه هادی تایوان (TSMC) را نابود می کنند و بدین ترتیب مهم ترین تامین کننده تراشه های ریزپردازش به چین و سایر نقاط جهان را از بین می برند.
این مطالعه با عنوان «آشیانه شکسته: بازدارندگی چین از حمله به تایوان» به پربارگیری‌ترین (داونلود) مقاله کالج جنگ ارتش ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ تبدیل شد.
آنها در این سند برنامه ریزی یک استراتژی عمدی زمین سوخته را برای تایوان پیشنهاد کرد که در صورت تهاجم، تا حمله و اشغال تایوان توسط چین را «نه تنها غیرجذاب، بلکه بازسازی و نگهداری تایوان را برای چین بسیار پرهزینه کنند».
TSMC حدود ۵۵ درصد از نیمه هادی های جهان را تولید می کند که در همه چیز از تلفن های همراه گرفته تا رایانه ها و سلاح ها و دستگاه های نظامی پیشرفته استفاده می شود.
این مطالعه مینویسد که تخریب تأسیسات TSMC، تلاش‌های جنگی چین را فلج می‌کند و آسیب اقتصادی ناشی از آن مشروعیت حزب کمونیست چین را به‌طور جدی تهدید می‌کند.
علاوه بر این، ایالات متحده یا تایوان می توانند سیستم های خود تخریبی خودکار را در کارخانه های نیمه هادی نصب کنند.
بنابراین، این مطالعه از دولت تایوان میخواهد تا تعهد روشنی به آمریکا بدهد که تحت هیچ شرایطی اجازه نخواهند داد این تاسیسات کارخانه TSMC به دست چین بیفتد.
پس از ماه ها گمانه زنی در مورد برنامه های احتمالی ایالات متحده در مورد تایوان، خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ در ۷ ۱ اکتبر سال گذشته به نقل از یک مقام آمریکایی که نامش فاش نشده، پنتاگون در بدترین سناریوها قصد دارد مهندسان تراشه تایوان را به ایالات متحده ببرد و در نتیجه اقتصاد جزیره را از کار بیاندازد.
در واکنش به گزارش بلومبرگ، وزیر دفاع چیو کو-چنگ گفت تایوان و ایالات متحده چنین طرح تخلیه ای را در تمرینات نظامی هان کوانگ امسال اجرا نکرده اند. به گفته چیو، هیچ یک از بازی های جنگی در این رزمایش شامل سناریوی خروج و تخلیه متخصصان تراشه نبود و وی تاکید کرد که تایوان برای حفظ صلح در سراسر تنگه تایوان به خوداتکایی و خویشتن داری نیاز دارد.
با این حال، مطالعه فوق الذکر دانشکده جنگ ارتش ایالات متحده همچنین بیان می کند که ایالات متحده و متحدانش باید برای جذب دانشمندان و مهندسان نیمه هادی تایوان آماده شوند تا تخصص انسانی درباره صنعت نیمه هادی جزیره را بدست آورند.
به گفته آسیا تایمز، استراتژی جدید «زمین سوخته» ایالات متحده برای تایوان، انحراف قابل توجهی از «استراتژی خارپشت» قبلی است.

استراتژی زمین سوخته به جای جلوگیری از تهاجم چین با چشم انداز تلفات غیرقابل قبول، بیشتر برای از بین بردن ارزش استراتژیک و اقتصادی تایوان طراحی شده است تا چین را از اتحاد مجدد نظامی خشونت آمیز باز دارد.
همانطور که قبلا ذکر شد، ایالات متحده برای مدتی توانایی متعارف خود را برای بازدارندگی چین از جنگ در تنگه تایوان از دست داده است.

دلیل تغییر استراتژی ایالات متحده از «استراتژی خارپشت» به استراتژی زمین سوخته در همین جا نهفته است، زیرا نبرد مسلحانه با چین در تنگه تایوان هزینه های آمریکا را به طور غیرقابل قبولی افزایش می دهد.
در سال‌ها و ماه‌های اخیر، صدای گروه هشدار در مورد توانایی‌های نظامی رو به رشد چین در میان افسران ارشد آمریکایی بلندتر شده است.
دریاسالار چارلز ریچارد، فرمانده فرماندهی استراتژیک آمریکا در ابتدای نوامبر سال جاری اعلام کرد که وقتی صحبت از توانایی ایالات متحده در بازدارندگی چین می شود، «کشتی به آرامی در حال غرق شدن است». او افزود: این روند رو به افزایش است زیرا چینی‌ها اساساً مهارت‌های خود را سریع‌تر از ما به میدان می‌آورند.»
به عبارت دیگر، قابلیت بازدارندگی متعارف ایالات متحده با سرعتی فزاینده در حال کاهش است.
مکنزی ایگلن، کارشناس ارشد مؤسسه امریکن انترپرایز (AEI)، جایی که او روی استراتژی‌های دفاعی بودجه دفاعی و مسائل نظامی کار می‌کند، توضیح می‌دهد: «نتیجه یک نیروی فرتوت، در حال کوچک شدن، و کمتر عملیاتی است که فاقد ظرفیت کافی است که به سرعت و به‌اندازه کافی مدرن‌سازی نمی‌شود».

فیلیپ اورچارد، تحلیلگر نظامی، در مقاله‌ای در سپتامبر ۲۰۲۱ برای ژئوپلیتیک فیوچرز، خاطرنشان می‌کند که فعالیت های ضد چینی ، ایالات متحده در تنگه تایوان این مداخلات را گران‌تر و خطرناک‌تر کرده است.
در عین حال، او توضیح می‌دهد که «استراتژی پیشگیری» برای تایوان تنها زمانی معنا پیدا می‌کند که تایپه بتواند به تضمین‌های امنیتی ایالات متحده اعتماد کند.
اورچارد گفت، در غیر این صورت، تایوان باید قابلیت های ضد حمله خود را توسعه دهد، اما تلاش ها برای توسعه یک استراتژی، اثربخشی استراتژی دیگر را تضعیف می کند.
به عنوان مثال، فرسایش بازدارندگی متعارف ایالات متحده و مدرنیزاسیون نظامی چین نشان می دهد که استراتژی زمین سوخته یک اعتراف ضمنی است که ایالات متحده دیگر نمی تواند از تایوان با ابزار نظامی دفاع کند. با این حال، به دلایل مختلفی در اجرای استراتژی زمین سوخته مشکلاتی وجود دارد.
در مصاحبه ای در نوامبر ۲۰۲۰ با روزنامه چینی گلوبال تایمز، که به طور غیرمستقیم متعلق به حزب کمونیست چین است، رئیس ملی گرای سابق کومینتانگ (KMT) هونگ هسیو-چو خاطرنشان کرد که اکثر ساکنان تایوان با این ایده مخالف هستند. زیرا تایوانی ها نمی توانند با این تصور کنار بیایند که زمین سوخته سرنوشت و پایان میهن شان باشد.

هانگ به شدت از شاهین‌های تایوان که طرفدار چنین استراتژی بودند انتقاد کرد و گفت که آنها هرگز جنگی را تجربه نکرده اند، به افکار واهی خود در مورد کمک‌های ایالات متحده چسبیده‌اند و از رنج انسانی ناشی از آن سود می‌برند.

النا یی چینگ هو در مقاله ای در مارس ۲۰۲۱ برای The Strategist به اهمیت استراتژیک صنعت نیمه هادی تایوان برای ایالات متحده و متحدانش اشاره کرد. او تاکید کرد که همه، از جمله چین، علیرغم تلاش برای اتکا به خود، در برابر استراتژی زمین سوخته و نابودی TSMC شکست خواهند خورد.
با این حال، اتحاد مجدد سیاسی با تایوان برای چین مهمتر از شرکت نیمه هادی TSMC و نابودی احتمالی آن به نظر می رسد.
در همین راستا، تیموتی ریچ در مقاله ای در دسامبر ۲۰۲۱ در The News Lens اشاره می کند که نابودی صنعت نیمه هادی تایوان ممکن است تنها یک عقبگرد موقتی برای رشد اقتصادی و پیشرفت های تکنولوژیکی چین باشد.
نقشه نجات تایوان از حمله احتمالی چین با بکارگیری استراتژی زمین سوخته، نمونه ای از ساختارهای مغز بیمار و منحرف جنگ افروزان ایالات متحده است، و در نهایت، ایالات متحده و دست نشاندگان غربی آن از نابودی TSMC بیشترین آسیب را خواهند دید.

معاملات بین چین و روسیه رکورد زد!

تجارت بین روسیه و چین با وجود تحریم های غرب تقریباً ۳۰ درصد افزایش یافته است

منتشر شده در رسانه های روسیه
ترجمه سیما صابری برای مجله هفته



در آغاز جنگ اوکراین، قدرت های غربی اعلام کردند که قصد دارند روسیه را علاوه بر تحریم های یکجانبه خود در سطح جهانی منزوی کنند.
غربی ها از این رسیدن به این هدف روز به روز دورتر می شود، زیرا مبادلات روسیه با کشورهای ثالث در حال رشد است.
بر اساس داده های جدیدی که اداره گمرک چین در روز جمعه منتشر کرد، تجارت بین روسیه و چین در سال ۲۰۲۲ به میزان ۲۹.۳ درصد افزایش یافت و به ارزش کل بیش از ۱۹۰.۲۷ میلیارد دلار رسید.
بر اساس این ارقام، روسیه در طول سال ۱۱۴.۱۴۹ میلیارد دلار کالا و خدمات از چین وارد کرده است، در حالی که چین نیز به نوبه خود ۷۶.۱۲۲ میلیارد دلار کالا از روسیه وارد کرده است.
کل واردات روسیه از چین در سال ۲۰۲۲، ۴۳.۴ درصد افزایش یافت، در حالی که واردات چین ۱۲.۸ درصد رشد کرد.
روسیه همچنین از نظر رشد کلی تجارت بین جمهوری خلق چین و سایر کشورها در جهان پیشتاز است: این کشور حدود سه درصد از کل تجارت ابرقدرت اقتصادی آسیا را به خود اختصاص داده است.
با این ارقام، دو کشور یک قدم به هدف تعیین شده توسط روسای جمهور ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ برای حجم تجارت سالانه ۲۵۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۴ نزدیکتر شدند.
تجارت روسیه و چین در دو دهه گذشته به طرز چشمگیری افزایش یافته است، از کمتر از ۱۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۱۹۰ میلیارد دلار در حال حاضر.
تجارت به شدت بر خرید کالاهای روسیه از جمله نفت، گاز، الوار و مواد غذایی و همچنین صادرات کالاهای تولیدی و الکترونیک به همسایه شمالی خود توسط غول صنعتی آسیا متمرکز شده است.
ما یوجون، محقق متخصص در روابط چین و روسیه در آکادمی علوم اجتماعی استان هیلونگجیانگ، گفت که تقویت مداوم روابط تجاری روسیه و چین دارای عوامل «خارجی» و «داخلی» است.
ما یوجون، در مصاحبه ای با خبرگزاری اسپوتنیک گفت: عوامل «خارجی» بر بحران اوکراین متمرکز است که «در اوایل سال ۲۰۲۲ فوران کرد» و » باعث هرج و مرج عظیم در سراسر محیط ژئوپلیتیک جهانی شد.»
ایالات متحده و متحدانش نزدیک به دوازده دور تحریم‌ها را علیه روسیه اعمال کردند که باعث افزایش «قیمت‌های کالاهای کلیدی و کالاهای مصرفی» شد.
ما گفت که جنگ تحریم ها و وضعیت ژئوپلیتیکی فزاینده «پیچیده» در اطراف روسیه به تقویت روابط چین و روسیه، «به ویژه در حوزه اقتصادی» منجر شده است.
او گفت: «عوامل خارجی ممکن است چین و روسیه را به دنبال نزدیک شدن بیشتر در زمینه همکاری های تجاری و اقتصادی برانگیخته باشد.»
علاوه بر عوامل خارجی، ما یوجون همچنین به عوامل «داخلی» از جمله بهبود طولانی و تدریجی روابط تجاری و اقتصادی روسیه و چین در سه دهه گذشته اشاره کرد که به «مشارکت جامع امروزی» تبدیل شده است.

سخنان نمایندگان روسیه و چین در سازمان ملل در مورد جنگ و صلح در اوکراین.

سخنان نمایندگان روسیه و چین در سازمان ملل در مورد جنگ و صلح در اوکراین.

منبع رسانه های روسیه.
ترجمه مجله هفته.

سفیر روسیه در سازمان ملل طرح صلح کیف را «شکست تبلیغاتی» خواند: اوکراین به عنوان یک شرکت خصوصی ناتو عمل می کند.

واسیلی نبنسیا، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد، شنبه شب در آخرین نشست شورای امنیت سازمان ملل از ابتکار اوکراین برای برگزاری نشست صلح انتقاد کرد.
این دیپلمات این طرح را «شکست تبلیغاتی» توصیف کرد، به ویژه که مشارکت روسیه در آن برنامه ریزی نشده است.
«در کیف، حتی آنها این واقعیت را پنهان نمی کنند که صلح به سبک اوکراین تسلیم شدن روسیه».

با این طرح، دولت در کیف می‌خواهد افکار عمومی کشورهای غربی را خشنود کند، مردمی که به طور فزاینده‌ای سؤالات ناراحت‌کننده‌ای درباره نحوه خرج کردن بودجه در اختیار اوکراین می‌پرسند. کیف می خواهد این تصور را ایجاد کند که مسکو خواهان صلح نیست. در عین حال، اوکراین در حال تسلیم این توهم پوچ است که می تواند روسیه را در میدان جنگ با کمک نظامی ناتو شکست دهد.
«در نتیجه اوکراین به یک شرکت نظامی خصوصی ناتو تبدیل شده است. شما به آنها پول می دهید، به آنها سلاح و اطلاعات می دهید، به آنها می گویید به چه چیزی شلیک کنند و به کجا حمله کنند.»
نبنسیا خلاصه کرد، اما قربانیان مردم اوکراین هستند که قرار است برای اهداف خارجی‌ها بجنگند.

سفیر چین در سازمان ملل بحران اوکراین را نتیجه عدم تعادل در اروپا می داند.

در آخرین نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد در شنبه شب، ژانگ جون، نماینده دائم جمهوری خلق چین در سازمان ملل متحد، وضعیت کنونی اوکراین را به «عدم تعادل امنیتی عمیق در اروپا» مرتبط دانست.
این یک تحول طولانی است که پیامد انباشته آن بحران اوکراین است. سفیر چین در سازمان ملل نسبت به فروش تسلیحات غربی به اوکراین اعتراض کرد و گفت:
«تشدید تحریم‌ها علیه روسیه یا ارسال تسلیحات به اوکراین تنها پیشرفت در رسیدن به صلح و توافق را دشوارتر می‌کند و ممکن است یک رویارویی حتی بزرگ‌تر را آغاز کند.»
ژانگ آتش بس ۳۶ ساعته اعلام شده یکجانبه روسیه به مناسبت کریسمس ارتدکس در ۷ ژانویه ستایش کرد و خاطرنشان کرد که این اقدام به سازمان های بشردوستانه اجازه میداد تا کمک های امدادی را تحویل دهند.
این دیپلمات ابراز امیدواری کرد که چنین ابتکاراتی در آینده بیشتر شود. آنها می توانند شرایطی را برای یک آتش بس فراگیر ایجاد کنند.
در این زمینه، ژانگ همچنین خواستار توقف همه خصومت‌هایی شد که می‌تواند بر ایمنی نیروگاه هسته‌ای زاپروژیه تأثیر بگذارد.
وضعیت پیرامون نیروگاه هسته ای نگران کننده است.

وقتی هنرپیشه‌های هنگ کنگی «پلیس ظالم شین جیانگ» می‌شوند!

وقتی هنرپیشه‌های هنگ کنگی «پلیس ظالم شین جیانگ» می‌شوند!

یک فهرست به اصطلاح «فهرست پلیس شین جیانگ» در حال دست به دست شدن است که در آن، نام برخی به اصطلاح «افسران پلیس ظالم اویغورها» فهرست شده است. اما چرا عکس «چاو یون فت» هنرپیشه هنگ کنگی که به خاطر بازی نقش در فیلم مشهور «ببر خیزان، اژدهای پنهان» در ایران مشهور شد، هم در این فهرست وجود دارد؟

البته علاوه بر «چو یون فت»، عکس هنرپیشه هنگ کنگی دیگری به نام «اندی لائو» نیز در این فهرست به چشم می‌خورد.

شاید ایرانیان با اندی لائو چندان آشنا نباشند. اما کافی است بدانند اندی لائو دوست صمیمی چو یون فت است و در فیلم‌های زیادی با هم همکاری داشتند.

این «فهرست پلیس شین جیانگ» به خاطر همین اطلاعات کاذب، مورد تمسخر تعداد زیادی از کاربران در فضای مجازی قرار گرفته است. یکی از کاربران با تمسخر نوشت: این داستان ساختگی که خودتان سر هم کردید، جدی که نیست؟ علاوه بر دو سوپراستار قصد ندارید از شخصیت کارتونی بپرسید او هم افسر پلیس ارومچی است یا خیر؟

یک کاربر دیگر نوشت: آنها واقعا چند عکس را تصادفی از اینترنت بیرون آورده‌اند. یکی از آنها واقعا یک بازیگر هنگ کنگی است.

طبیعتاً به فکر یک سؤال دیگری هم می‌افتیم: فرضا اگر فقط عکس اندی لائو که برای ایرانی ها شناخته شده نیست، در این فهرست وجود داشت یا اصلا هیچ کدام از تصاویر اندی لائو و چو یون فت در این فهرست وجود نداشت، کاربران ایران به ساختگی بودن این فهرست پی می‌برند؟

باید گفت شاید برای ایرانی‌ها سخت باشد. شایعه با اتکا به فقدا شناخت و آگاهی، سرایت پیدا می‌کند و نکته اینجاست که این فهرست در میان کاربرانی که درباره چین یا دنیای فیلم شناخت زیادی ندارند، دست به دست می‌شود.

به علاوه، باید دانست منبع این به اصطلاح «فهرست پلیس شین جیانگ»، جایی موسوم به «بانک اطلاعات قربانیان شین جیانگ» است که توسط نیروهای ضد چینی در جهان ایجاد شده است.

باید از جعلی بودن این «بانک اطلاعات قربانیان شین جیانگ» مطمئین باشیم چون موجودیت آن کاملا سیاسی و هدفمند است. این «بانک اطلاعات» با همکاری Gene Bunin که به نام کارشناس معرفی می‌شود اما فقط ایده‌های ضد چینی منتشر می‌کند، با برخی دیگر از کارشناسان ضد چین و گروه جدایی طلب «ترکستان شرقی» که در واقع یک گروه تروریستی مورد حمایت آمریکاست و به دنبال جدایی شین جیانگ از سرزمین اصلی چین است، ساخته شده است.

persian.cri.cn