به خواندن «تفرقه بیانداز و حکومت کن. – گالینا رازبایوا – ا. م. شیری» ادامه دهید
دسته: اوراسیا
دیدار در مسکو – گنادی سیماکوف – ا. م. شیری
دیداری که باعث وحشت در غرب می شود.
مسکو التیماتوم داد.
سفر شی جین پینگ به مسکو
قوانین خاص جنگ بزرگ – باریسوف – ا. م. شیری
متحد با روسیه در برابر آمریکا و متحدانش.
گزارش وزارت دفاع روسیه در مورد فعالیتهای بیولوژیکی نظامی ایالات متحده
فقط به خاطر نفرت از پوتین و سنت کمونیسم ستیزی
عملیات پرچم دروغین در کاخوفکا
تحویل جنگنده به اوکراین
سیا: ۶ ماه آینده برای اوکراین حیاتی است

سربازان اوکراینی سلاح های ناتو را به گردشگران خارجی خط مقدم می فروشند
کارمندان سرویس امنیتی اوکراین (SBU) و دادستان ها برای تحقیق در مورد سرقت اسلحه و مهمات از واحدهای نیروهای مسلح اوکراین مستقر در بخش کوپیانسک وارد شهر کوپیانسک در منطقه خارکف شده اند.
آندری ماروچکو، کارشناس نظامی و سرهنگ بازنشسته شبه نظامیان خلق جمهوری خلق لوگانسک با استناد به داده های اطلاعاتی روسیه به تاس گفت:
نیروهای امنیتی اوکراین در یافتند که چندین افسر لجستیکی و تسلیحاتی ارتش اوکراین مدتهاست که تعداد زیادی از سلاح ها و مهمات را که ظاهراً در عملیات جنگی گم شده اند در آمار و ارقام خود از قلم انداختهاند که در واقع آن ها را به خارجی هایی که در پوشش نیروهای داوطلب از منطقه رزمی بازدید میکنند به فروش رساندهاند.
همچنین مشخص شد که نه تنها اسلحه های کوچک فروخته شده است، بلکه سیستم های ضد هوایی قابل حمل توسط انسان و همچنین خمپاره انداز هایی که کشورهای ناتو به اوکراین ارسال کرده اند نیز به خارجی ها فروخته شده است.
سیا: ۶ ماه آینده برای اوکراین حیاتی است
رئیس سیا: ماه های آینده برای اوکراین حیاتی خواهد بود
ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا آمریکا گفت: شش ماه آینده برای درگیری در اوکراین بسیار حیاتی خواهد بود. او در یک جلسه کنگره به کلمه گفت: «در زمینه داده های شناسایی، چند ماه آینده – چهار، پنج، شش – در میدان نبرد در اوکراین حیاتی خواهد بود.»
در این دوره، سیا روی موفقیت های تاکتیکی نیروهای مسلح روسیه حساب باز کرده است.
دبیر شورای امنیت اوکراین: تعداد اوکراینی هایی که خواستار مذاکره و گفتگو با روسیه هستند هر روز بیشتر می شود.
الکسی دانیلوف، دبیر شورای امنیت ملی اوکراین در برنامه ای تلویزیونی Govorit Veliky Lviv (لووف بزرگ صحبت می کرد) گفت: «من شنیدم که شخص خاصی از منطقه لووف می گوید مذاکره لازم است، باید بنشینید و مذاکره کنید. »
به گفته دانیلوف، که به لجام گسیختگی لفظی متعدد هم علیه روسیه و هم علیه اوکراینی های روسی زبان معروف است، در ادامه مدعی شد که تمام روز افزون و مردم اروپا به مذاکره را به شدت نگران می کند. او توضیح داد:
«توجه داشته باشید که تعداد این افراد بیشتر و بیشتر می شود. این یک گرایش بسیار خطرناک است که حتی مردم غرب اوکراین هم در مورد چنین چیزهایی صحبت می کنند.»
روسیه: آژانس بین المللی انرژی اتمی گلوله باران نیروگاه هسته ای زاپاروژیه توسط اوکراین را نادیده میگیرد.
متأسفانه، رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نتوانست گزارشی غیرسیاسی در مورد وضعیت اوکراین، بهویژه نیروگاه هستهای زاپاروژیه ارائه کند. این را میخائیل اولیانوف، سفیر روسیه در این سازمان بین المللی در وین گفت. او در بیانیه خود که در سایت وزارت خارجه روسیه منتشر شده، آمده است:
«ما گزارش غیرعلنی و منتشر شده رئیس آژانس درباره وضعیت ایمنی هستهای، ایمنی فیزیکی و تضمینهای مربوط به آن در اوکراین را با دقت مطالعه کردیم. متأسفانه باید گفت که علیرغم تلاشها برای دادن ظاهری صرفاً فنی به این اسناد، دبیرخانه باز هم نتوانسته غیرسیاسی بودن آنها را تضمین کند.»
به گفته اولیانوف، دبیرخانه آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنان اطلاعات ارائه شده از سوی طرف روسی در مورد گلوله باران نیروگاه هسته ای زاپاروژیه توسط اوکراین را نادیده می گیرد. وی پیامدهای خطرناک را اینگونه توضیح داد: «این حملات منبع اصلی خطر از نظر امنیت هسته ای و امنیت فیزیکی هسته ای برای این بزرگترین تاسیسات هسته ای در اروپا است.»
علاوه بر این مسکو در این گزارش تشخیص میدهد که تلاش های روسیه برای تضمین ایمنی در نیروگاه هسته ای زاپاروژیه یا اصلاً ذکر نمی شود یا فقط در چارچوب همکاری با آژانس اتمی در مورد آن صحبتی به میان میآید و این برای روسیه بسیار ناامید کننده است نشان میدهد که گزارشات کاملا یک سویه و به نفع غرب می باشد.
وعدۀ سیمور هرش بر ادامه…
وعدۀ سیمور هرش بر ادامه…

ایگور اسکریپکا (IGOR SKRYPKA)
ا. م. شیری
بایدن و شولتس با هم «ردپای اوکراینی» را در انفجار خط لولۀ گاز روسیه و آلمان پیدا کردند.
همزمان در دو سوی اقیانوس، نیویورک تایمز و دی تسایت (Die Zeit) گزارشی از «ردپای اوکراینی» در حادثۀ انفجار «نورد استریم» منتشر کردند.
این نشریۀ آمریکایی خود را به نقل اطلاعات از «منابع» محدود کرد: «آنها میگویند که دادههای اطلاعاتی جدید آمریکا حاکی از این است که هر دو خط لولۀ گاز توسط اعضای یک گروه طرفدار اوکراین که بدون اطلاع زلنسکی و مقامات فعالیت میکرد، منفجر شده است».
و «Die Zeit» (زمان) جزئیاتی را ارائه داد تا جای شک باقی نماند. گویا بازرسان آلمانی یک کشتی را که در خرابکاری از آن استفاده شده، شناسایی کردهاند. به نظر میرسد این کشتی در لهستان اجاره شده، اما عاملان خرابکاری شناسایی نشدهاند. بسیار خوب، مالک کشتی یک شرکت اوکراینی بود. یک ناخدا، دو غواص، دو کمک غواص و یک پزشک در آنجا کار میکردند. همه چیز را آنها منفجر کردند.
ملیت عاملان هنوز مشخص نشده است. خرابکاران از گذرنامههای جعلی استفاده کرده، روستوک را در ۶ سپتامبر ۲۰۲۲ ترک کردند و تجهیزات انفجار را با کامیون به بندر آوردند.
شکی نیست که «پیشرفت» در تحقیقات نتیجۀ مستقیم سفر صدراعظم شولتس به واشینگتن است و او به همراه بایدن خط مشترکی را طراحی کردند (همانطور که کاخ سفید قبلاً گفته بود، آنها میگویند، اوکراینیها آن را منفجر کردند نه آمریکا).
گذشته از هر سخنی، یک خط کلی لازم است. کشتن داریا دوگین یک مسئله است و منفجر کردن مهمترین تأسیسات زیربنایی آلمان، علیرغم اینکه مالک خط لولۀ گاز Nord Stream AG، یک شرکت سهامی با مشارکت سرمایه آلمانی است، یک موضوع کاملاً دیگر است. انفجار در منطقۀ اقتصادی سوئد و دانمارک انجام گرفته، تخریب محیط زیست دریا از عواقب آن است… و روسها یک برگبرنده برای تبلیغات بدست آوردند.
خلاصه، برلین و واشنگتن به توافق رسیدند که مضرات رشد احساسات ضد اوکراینی در آلمان نسبت به افزایش شدید روحیات ضدآمریکایی پس از گفتن همه چیز توسط سیمور هرش، بسیار کمتر است. با این حال، وحدت آتلانتیک باید حفظ شود!
گرفتن انگشت اشاره به سوی اوکراین راحتترین کار است. صرفنظر از این حرفها، آلمانیها در داخل در مقابل سلطۀ آمریکا مقاومت میکنند. و شرارت «متحدان» آمریکا را یک آلمانی معمولی به معنی واقعی کلمه، رذالت تلقی میکند نه چیز دیگر. گزینۀ «مقصر شمردن اوکراینیها در همۀ گناهان»، به شهروند محافظهکار آرامش خاطر میبخشد.
هیچ انفجار ضد آمریکایی در جامعۀ آلمان رخ نخواهد داد. برلین به حمایت کییف ادامه خواهد داد. تمام سؤالات در مورد «مشارکت» آمریکا در امنیت انرژی آلمان فراموش خواهد شد. سپس بیانات رسمی الزامی در چنین مواردی، از برلین شنیده خواهد شد: «تحقیقات در مورد پروندۀ خرابکاران از روستوک» در حال انجام است، کمی صبر داشته باشید».
و با گذشت زمان، این خط دفاعی نیز سقوط خواهد کرد (آلمانیها احمق نیستند)، ابتدا مهاجمان شناسایی میشوند و بعد از آن، چانهزنی با کییف برای «کمک» به بررسی شرایط خرابکاری و غیره آغاز میشود. همه چیز طبق معمول پیش میرود. بیش از یک ماه طول میکشد، شدت موضوع فروکش میکند و موضوعات دیگر در کانون توجه قرار میگیرند تا جاییکه اعلام کنند «پرونده جنایی به دلیل مرگ فرد مظنون خاتمه یافت» (اوکراین).
مهمتر از همه، آبروی ایالات متحدۀ آمریکا بسیار مهمتر از آبروی اوکراین است. اگر چه اوکراین با سلاح انباشته میشود، اگرچه آنها در همان نزدیکی زندانی میشوند، اما صادقانه بگویم، از برخورد با آن خسته شدهام.
اگرچه ممکن است هیچ اتفاقی نیافتد. برغم این، سیمور هرش قول داده است تحقیقات جدید خود در مورد انفجار نورد استریم را هفتۀ آینده منتشر کند.
پینوشت یک: دیمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین دربارۀ آخرین گزارش رسانههای غربی در مورد نورد استریم گفت: این اخبار شایعه و اقدام هماهنگ در رسانهها است. بدیهی است که طراحان این حمله میخواهند توجهات را منحرف کنند. در کرملین تعجب میکنند که چطور مقامات آمریکایی میتوانند بدون تحقیق دربارۀ حملۀ تروریستی گمانهزنی کنند؟
روسیه هنوز اجازه تحقیقات را ندارد، فقط چند روز پیش یادداشتهایی در این مورد از دنمارک و سوئد دریافت کردیم. حداقل، کشورهای سهامدار نورد استریم و سازمان ملل باید خواهان تحقیقات فوری و شفاف باشند. این موضوع تنها عجیب نیست، بلکه یک جرم وحشناک است (@sputnik_ir).
پینوشت دو: واکنش زاخارروا به تحقیقات نشریات غربی در مورد خرابکاری در نورد استریم
زاخارووا دربارۀ تحقیقات نشریات غربی در مورد خرابکاری در نورد استریم گفت: من تعجب نخواهم کرد اگر در نتیجۀ «تحقیق» ادعایی، غربیها و روزنامههای آنها ثابت کنند که خطوط لولۀ نورد استریم توسط یک دلفین بمبگذار تخریب شده است که از کریمه به اوکراین فرار کرده است. و تنها شواهدی که آنگلوساکسونها در حملۀ تروریستی ارائه میدهند. مسیری است که توسط لیز تراس بیان شده است. که پستاندار از آن استفاده کرده و از یک سواحل دریای سیاه به ساحل دیگر در سراسر بالتیک رفته است (@sputnik_ir).
پینوشت سه: جوزپ بورل، رئیس دیپلماسی اتحادیه اروپا، در توضیح مقالۀ نیویورک تایمز در مورد احتمال دخالت گروه هوادار اوکراین در بمبگذاریهای نورد استریم، خواستار صبر برای نتایج تحقیقات شد و گفت که از کشف این موضوع ترسی ندارد. وی گفت: «من از حقیقت هر چه که باشد نمی ترسم» (@sputnik_ir).
پینوشت چهار: قول رایج است که میمون هنگام غرق شدن در آب، بچهاش را میگذارد زیر پا. آقایان بایدن و شولتس بسیار ناشیانه به اقدام مشابه میمون دست زدند و انفجار نورد استریم را به یک گروه اوکراینی خارج از کنترل کییف نسبت دادند. هیچ وقت نباید از بلاهت قلدران غافل بود (ا. م. ش).
منبع مطلب اصلی: بنیاد فرهنگ راهبردی
۱۷ اسفند- حوت ۱۴۰۱
واکنش مسکو و کیف به گزارش نیویورک تایمز

واکنش مسکو به گزارش نیویورک تایمز
واکنش مسکو به گزارش نیویورک تایمز از عاملان انفجار نورداستریم
به گزارش رسانه های روسیه، سخنگوی کاخ ریاست جمهوری روسیه در واکنش به ادعای روزنامه نیویورک تایمز مبنی بر اینکه یک گروه طرفدار اوکراین عامل حمله سال گذشته به خطوط لوله انتقال گاز نورد استریم بوده، گفت این گزارش بخشی از یک کارزار انتشار اخبار دروغ است.
دیمیتری پسکوف در گفتوگو با خبرگزاری اسپوتنیک گفت: بدیهی است که طراحان حمله به خطوط لوله انتقال گاز نورد استریم بخواهند توجهات را [از خود] منحرف کنند. واضح است که این [گزارش اخیر]، یک «انتشار هماهنگ اطلاعات نادرست» در رسانهها است.
پسکوف با تاکید بر لزوم حضور روسیه به عنوان یکی از کشورهای حاضر در روند بررسی انفجار خرابکارانه در نورد استریم، شفافیت در جریان تحقیقات در این خصوص را خواستار شد.
روزنامه نیویورک تایمز روز سه شنبه به وقت محلی گزارش داد اطلاعات جدید بررسی شده توسط مقامات آمریکایی نشان میدهد که یک گروه طرفدار اوکراین سال گذشته به خطوط لوله نورد استریم حمله کرده است.
این روزنامه به نقل از مقامات آمریکایی گزارش داد که هیچ مدرکی که نشان دهد ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین یا مقامات ارشد او در این عملیات نقش داشتهاند یا اینکه عاملان به دستور مقامات دولتی اوکراین این حمله را انجام دادهاند، وجود ندارد.
اسپوتنیک میگوید: تنها چند ساعت بعد از انتشار گزارش این روزنامه آمریکایی، یک روزنامه آلمانی گزارش داد که بازرسان کشتی استفاده شده برای حمله به خطوط لوله نورد استریم را شناسایی کردهاند.
این در حالی است که سیمور هرش روزنامهنگار سرشناس آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر، پیش از این در اظهاراتی فاش کرده بود که غواصان آمریکایی با دستور شخص جو بایدن رییسجمهوری این کشور مواد منفجره را زیر خطوط لوله نورد استریم جاگذاری کردهاند.
هرش در تاریخ ۸ فوریه در مقالهای به نقل از یک منبع اعلام کرده بود که در ژوئن ۲۰۲۲ غواصان نیروی دریایی آمریکا با حمایت نروژ تحت پوشش رزمایش «بالتاپس» (رزمایشی که هرساله توسط اعضای ناتو انجام می گیرد)، مواد منفجره را در زیر خطوط لوله گاز روسیه کار گذاشتند.
آدرین واتسون سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در واکنش، اظهارنظرهای هرش را تخیلی و کاملا نادرست خوانده و آنها را به شدت محکوم کرده بود.
وانگ ونبین سخنگوی وزارت خارجه چین نیز خاطر نشان کرده بود: چرا آمریکا بعد از انتشار گزارش سیمون هرش از درخواست خود برای تحقیق در مورد انفجار نورد استریم عقب نشینی کرده است.
سرگئی لاوروف وزیرامورخارجه روسیه نیز در گفتوگویی تاکید کرده بود که آمریکا به طور مستقیم در انفجارهای خطوط لوله نورد استریم مشارکت داشته است.
خط لوله نورد استریم ۱ و ۲ در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۲ آسیب بسیاری دید. زلزله شناسان سوئدی پس از این حادثه فاش کردند که دو انفجار در امتداد خطوط لوله نورد استریم در تاریخ ۲۶ سپتامبر (۴ مهر) ثبت شده است. آلمان، دانمارک و سوئد تحقیقات جداگانهای را در مورد این حادثه آغاز کردند اما روسیه از حضور در روند تحقیقات منع شد. روسیه این حادثه را یک اقدام تروریستی از سمت غرب خواند.
واکنش اوکراین به تئوری توطئه آمریکا و غرب
کیف گزارش ها مبنی بر دست داشتن در حمله نورد استریم را رد می کند. رسانه های غربی پیشتر به اتفاق آرا گزارش داده بودند که یک گروه طرفدار اوکراین در پشت این حمله بمب گذاری شده است. به نظر می رسد غرب می خواهد به این ترتیب تقصیر را از گردن خود باز کرده و به گردن اوکراین بیندازد.
کی یف گزارش ها مبنی بر دخالت احتمالی در انفجار خطوط لوله گاز نورد استریم را رد کرده است. میخائیل پودولیاک، دستیار رئیس جمهور اوکراین روز سه شنبه در توییتی نوشت: اوکراین «هیچ ربطی به حادثه دریای بالتیک ندارد و هیچ اطلاعاتی درباره «گروه های خرابکارانه طرفدار اوکراین» ندارد. اگرچه من دوست دارم تئوری های توطئه سرگرم کننده درباره دولت اوکراین بشنوم، اما باید بگویم که کی یف ربطی به آن ندارد.
درخواست اوکراین برای دریافت تسلیحات ممنوعه از آمریکا.

به گزارش خبرگزاری رویترز ، اوکراین از اعضای کنگره آمریکا خواسته است تا کاخ سفید را برای تصویب ارائه بمب های خوشه ای تحت فشار قرار دهند اما آنها در عین حال به هیچ وجه مطمئن نیست که دولت بایدن به خواسته آنها توجهی کند.
سالهاست که مهمات خوشه ای در بسیاری از کشورها ممنوع اعلام شده است به طور معمول تعداد زیادی از بمب های کوچکتر را آزاد می کند که می تواند در یک منطقه وسیع تر باعث کشتار و تهدید غیرنظامیان شود.
جیسون کرو و آدام اسمیت، دو نفر از اعضای کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا در این زمینه گفتند که اوکراین به دنبال بمب خوشه ای ام کا-۲۰ است که می تواند مواد منفجره را از روی پهپادها پرتاب کند. آنها گفتند که اوکراین علاوه بر این نوع بمب خوشه ای، خواستار گلوله های خوشه ای توپخانه ۱۵۵ میلی متری است که این کشور از قبل درخواست کرده بود.
این دو قانونگذار آمریکایی گفتند که مقام های کی یف در کنفرانس امنیتی مونیخ که ماه گذشته برگزار شد از اعضای کنگره خواسته بودند کاخ سفید را برای تایید چنین بمب هایی تحت فشار بگذارند.
براساس این گزارش، اوکراین امیدوار است که مهمات خوشه ای باعث برتری این کشور در جنگ با نیروهای روسی در شرق اوکراین شود.
بمب های خوشه ای ام کا-۲۰ با هواپیما حمل می شوند و در اواسط پرواز باز می شوند و بیش از ۲۴۰ بمب کوچک را آزاد می کند.
اسمیت، نماینده ارشد دموکرات ها در مجلس و عضو کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا گفت ارتش اوکراین بر این باور است که این مهمات خوشه ای قابلیت نفوذ زرهی بهتری نسبت به مواد منفجره پرتابی از پهپادها دارند.
رویترز نوشت: اوکراین با کشوری که از نظر قدرت نظامی و تسلیحاتی در موضع برتری قرار دارد، می جنگد و تاکنون از پهپادها به صورت عمده برای عملیات نظارتی و پرتاب مواد منفجره بر روی نیروهای روسی استفاده کرده است.
شرکت تکسترون سیستمز آمریکا تولید ام کا-۲۰ را در سال ۲۰۱۶ پس از توقف فروش آنها به عربستان سعودی متوقف کرد، اما یکی از دستیاران کنگره گفته است که آمریکا بیش از یک میلیون از آنها را در انبارهای نظامی خود نگه داری کرده است.
از زمان آغاز درگیری ها در اوکراین، مقام های کی یف درخواست هایی را برای ارسال تسلیحاتی از آمریکا از جمله موشک اندازهای هاماراس، باتری های پدافند هوایی پاتریوت و تانک های آبرامز داشته که این تسلیحات را دریافت کرده هر چند که آمریکا ابتدا از ارسال آنها امتناع کرده بود، اما مهمات خوشه ای گامی فراتر برای دولت و برخی از اعضای کنگره است.
مخالفان استفاده از مهمات خوشه ای چنین استدلال میکنند که وقتی بمبها پراکنده میشوند، میتوانند غیرنظامیان را از پا درآورد و آثار آن برای سالها پس از پایان درگیری، خطراتی را به دنبال خواهد داشت.
بر اساس توافقی در سال ۲۰۰۸ تولید، استفاده و انبار مهمات خوشه ای منع شده است. این توافق را ۱۲۳ کشور از جمله بیشتر کشورهای عضو ناتو تصویب کرده اند اما آمریکا، روسیه و اوکراین از ملحق شدن به آن خودداری می کنند.
بر اساس اسناد بودجه، ارتش آمریکا سالانه بیش از ۶ میلیون دلار برای از رده خارج کردن گلوله های توپخانه خوشه ای ۱۵۵ میلی متری و سایر مهمات قدیمی تر هزینه می کند.
سالروز تجلی استالین در آینده
سالروز تجلی استالین در آینده

ا. م. شیری
روز پنجم ماه مارس سال ۱۹۵۳، یوسف ویساریونویچ جوگاشویلی «استالین» یکی از نوابغ تاریخ مبارزۀ طبقاتی، مارکسیست- لنینیست، اندیشمند، نظریهپرداز، پراگماتیست، همرزم و شاگرد وفادار ولادیمیر ایلیچ لنین، رهبر ایجاد سوسیالیسم در نخستین کشور سوسیالیستی جهان- اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بطرز نامعلومی به آینده پیوست.
جوگاشویلی را همرزمانش در جوانی کُبا (شکستناپذیر) مینامیدند. ولادیمیر ایلیچ لنین- آموزگار کبیر پرولتاریای جهان او را به «استالین» (پولادین) ملقب کرد. سابقۀ مبارزاتی و عزم و ارادۀ آهنین او نیز در عمل ثابت کرد که استالین واقعا «پولادین» بود.
پس از درگذشت نابهنگام ولادیمیر ایلیچ لنین در سال ۱۹۲۴، بار سنگین رهبری کشور جوان اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی به دوش استالین افتاد.
استالین با قدرت و ارادۀ خارقالعاده از عهدۀ مسئولیت ملی و انترناسیونالیستی خود برآمد و سازندگیهای سوسیالیستی را رهبری کرد.
حزب بلشویکها و خلقهای اتحاد شوروی تحت رهبری و مدیریت استالین به موفقیتهای معجزهآسا دست یافتند. در دورۀ رهبری استالین ویرانههای بجا مانده از امپراطوری نیمهفئودالی- نیمهسرمایهداری روسیه به یک کشور پیشرفته علمی- صنعتی، اتمی- کیهانی تبدیل گردید. نخستین ماهواره را در مدار زمین قرار داد؛ نخستین سفیر سیارۀ زمین (یوری گاگارین) و نخستین زن فضانورد جهان (والنتینا تروشکوا) را به فضای کیهانی فرستاد.
در اثر سازندگیهای سوسیالیستی و صنعتی کردن جهشی اتحاد شوروی برهبری استالین بسیاری از اختراعات و کشفیات علمی- فنآوری برای نخستین بار در تاریخ بوقوع پیوست. با اجرای دو برنامۀ پنج ساله استالینی اتحاد شوروی به یک قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی، علمی و فرهنگی جهانی و به پشتوانۀ قدرتمند صلح و امنیت جهانی تبدیل گردید. بگونهای که هیچ یک از مسائل و مشکلات جهانی بدون مشارکت آن قابل حل و فصل نبود.
در دورۀ رهبری استالین شرایط بهرهمندی رایگان از تحصیل و آموزش و پرورش، طب و بهداشت، استراحت و مرخصی، مسکن و کار شایسته برای آحاد افراد جامعه فراهم گردید. ۱۲سال پس از پیروزی انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر در این کشور عظیم و ویران شده در اثر جنگ جهانی اول و متعاقب آن، در نتیجۀ جنگهای داخلی تحمیلی گاردهای سفید تحت حمایتهای همهجانبۀ چهارده کشور اشغالگر حاضر در خاک کشور شوروی، بنیان بیکاری برافتاد.
ارتش سرخ کارگران و دهقانان تحت فرماندهی ژنرالیسموس استالین فاشیسم سرمایهداری را در جنگ جهانی دوم، مخوفترین و خونبارترین جنگ تاریخ در هم کوبید، به تسلیم واداشت و جنگافروزان فاشیست را در لانهشان به محاکمه کشید.
از آنجائیکه شرح شخصیت استالین و موفقیت شگرف اتحاد شوروی در دورۀ رهبری او در حوصلۀ این مقال نمیگنجد، در یک جمله میتوان گفت استالین رهبری فروتن، سیاستمداری کمنظیر، ژنرالیسوسی بیتکبر بود در لباس سادۀ سربازی.
ژنرال دوگل پس از درگذشت استالین عظمت سیاسی او را ارجگذاشت و این کلام زیبا را بر زبان راند: «استالین به گذشته نپیوست- در آینده متجلی شد».
وینستون چرچیل، دشمن خونی کمونیسم در بزرگذاشت استالین گفت: «او روسیۀ ویران شده با خیش تحویل گرفت، با بمب اتم بجا گذاشت».
توماس کنی و راجر کیران در کتاب خیانت به سوسیالیسم نوشتند: «سوسیالیسمکشی از شلیک به استالین آغاز شد».
و من مطمئنم، که در فضای نفسگیر امروزی جهان، ذات نوین رفیق استالین ظهور خواهد کرد و جهان بار دیگر در مسیر عدالت و شکوفایی پیش خواهد رفت و او با افکار، ایدهها و اعمالش همواره زنده خواهد بود.
۱۴ اسفند- حوت ۱۴۰۱
تاریخ محذوف جنگ ها – مانلیو دینوچی

تاریخ محذوف جنگ ها
مانلیو دینوچی
03.03.2023
رئیس شورای وزرای ایتالیا ملونی در دیدار از دهلی نو اعلام کرد که« خشونت روسیه علیه اوکرائین» یک عمل تحریک آمیز در قلب منشور سازمان ملل متحد است که « نظم بین المللی مبتنی بر أصول و قواعد» را به مخاطره می اندازد و نتیجه گرفت که « ما نمی توانیم تابع قانون قوی ترها باشیم ».
به این ترتیب است که تاریخ رویدادهائی را که به وضعیت بحرانی کنونی انجامیده حذف می کنند. ما در پی آمده این تاریخ را در خطوط اساسی آن بازسازی می کنیم :
1. ناتو از بمب زاده شد
2. یوگوسلاوی : جنگی که بنیانگذار ناتوی نوین بود
3. گسترش ناتو به سوی روسیه
4. ایالات متحدۀ آمریکا و ناتو به افغانستان و عراق حمله کرد و این دو کشور را به اشغال خود درآورد
5. ناتو دولت لیبی را تخریب کرد
6. جنگ ایالات متحدۀ آمریکا و ناتو برای تخریب سوریه
7. ایالات متحدۀ آمریکا و ناتو کودتای اوکرائین را سازماندهی کردند
8. ناو هواپیما بر ایتالیا در جبهۀ جنگ
9. ایالات متحدۀ آمریکا و ناتو با پایمال کردن عهدنامه ها سلاح های نوین هسته ای را در اروپا مستقر می کنند
مهمترین دوران وقتی است که با منحل شدن پیمان ورشو و سپس اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در سال 1991 جنگ سرد به پایان می رسد. ایالات متحده از این رویداد برای بر پا کردن نخستین جنگ در خلیج در دوران پسا جنگ سرد بهره برداری کرد که کشورهای اصلی ناتو و از جمله ایتالیا در آن شرکت کردند. در عین حال ناتو گسترش خود را به سوی روسیه آغاز کرد. نخستین گام تخریب فدراسیون یوگوسلاوی است که ایالات متحده و قدرت های اروپائی در ناتو در سال 1990 آغاز کردند. این جنگ با نام « عملیات نیروی متفقین » در 24 مارس 1999 شروع شد. در حالی که از طریق جنگ یوگوسلاوی را ویران می کرد، ناتو خود را به سوی شرق گسترش داد، گرچه واشنگتن به رئیس جمهور اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی میکائیل گورباچف اطمینان داده بود که «ناتو یک سانتیمتر هم به سوی شرق پیش نخواهد رفت». طی 20 سال ناتو از 16 کشور به 30 کشور گسترش یافت. با ورود سوئد و فنلاند در آینده به 32 کشور گسترش بیشتری خواهد یافت یعنی بیش از پیش به مرز روسیه نزدیک می شود. 3 کشور دیگر بوسنی-هرزگوین (که در گذشته به یوگوسلاوی تعلق داشت)، گرجستان و اوکرائین (که در گذشته به اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی تعلق داشتند) نامزد ورود به ناتو هستند.
منبع اصلی : ترجمه از فرانسه. ماری آنژ پاتریسیو
https://www.byoblu.com/2023/03/03/guerre-la-storia-cancellata-grandangolo-pangea/
ترجمۀ حمید محوی
پاریس. 4 مارس 2023
سکوت شرمآور رسانههای غربی در قبال «نورد استریم»
علت سکوت شرمآور رسانههای غربی در قبال گزارش افشاگرانه انفجار «نورد استریم» چیست؟

پس از آنکه «سیمور هرش» خبرنگار تحقیقی آمریکایی گزارشی برای افشای چگونگی منفجر کردن خط لوله نورد استریم توسط ایالات متحده را منتشر کرد، دولت ایالات متحده مستقیماً و به همین سادگی آن را تکذیب نمود. اما این تعجب آور است که رسانههای اصلی آمریکا که همیشه نسبت به سرنخهای حتی بسیار خفیف هم حساسیت سطح بالایی دارند، این بار به شکلی دست جمعی نسبت به این گزارش افشاگرانه سکوت اختیار کردهاند.
گفتنی است رسانههای آمریکا به خاطر آنکه سیمور هرش در گزارش خود از منابع خبری ناشناس استفاده کرده، آن را گزارشی قانع کننده نمیدانند و با همین بهانه به پیگیری موضوع نمیپردازند.
اما آیا این توضیح قانع کنندهای برای سکوت رسانههای آمریکا و دنیای غرب در مقابل گزارش سیمور هرش است؟
البته که نه. موارد زیادی از پیگیری رسانههای آمریکایی بر اساس یک سرنخ مطلقا غیرمعتبر، وجود دارد. به عنوان مثال، اخیرا روزنامه «وال استریت ژورنال» در حال پرداختن به گزارشی درباره نشت ویروس کرونا از آزمایشگاه «ووهان» است و به گزافه پردازی پرداخته است. سئوال اینجاست که آیا این گزارش آنقدر قابل اعتماد است که وال استریت ژورنال مایل به پوشش دادن آن است؟
البته که نه. این گزارش در واقع از وزارت انرژی آمریکا به کنگره و کاخ سفید ارائه شده است که در آن میگوید ویروس کرونا از آزمایشگاه ووهان نشت کرده و از طبیعت نیامده است. بله. اشتباه نکردید. همین ادعا در دوره ترامپ نیز مطرح بود.
اما وزارت انرژی آمریکا نسبت به اعتمادپذیری این گزارش اطمینان چندانی ندارد و اعتمادپذیری آن را «سطح پایین» تعیین کرده است.
اما این برای رسانهها و قانونگذاران آمریکا مهم نیست. ضدیت با چین موضوع محبوب رسانههای آمریکاست و حمله به چین نیز میتواند برای سیاستمداران آمریکا امتیازات سیاسی به ارمغان بیاورد.
با این حال، به طور خلاصه، حتی اگر گزارش سیمور هرش «غیرقابل اعتماد» باشد، اما رسانههای آمریکا و غرب پوشش گزارش وزارت انرژی آمریکا که غیرقابل اعتماد است را ترجیح میدهند تا گزارش سیمور هرش؟
میتوان دید حتی اگر این رسانهها که شعار مستقل و حرفهای بودن سر میدهند به موضوعات مختلف بری پوشش برخورد کنند، باز هم گزینه مورد علاقه خود را انتخاب میکنند و بیطرفی برایشان پشیزی ارزش ندارد.
باید گفت در مقایسه با بحث منشاءیابی ویروس، حقیقتیابی انفجار خط لوله نورد استریم واقعا موضوعی جدی محسوب میشود. چون اگر قرار باشد یک کشور به خطوط لوله زیردریایی حمله کند، در آینده هم به دیگر زیرساختهای حساس مانند کابلهای زیر دریایی حمله کند و امنیت کل جهان را به خطر بکشد.
ضروری است رسانههای آمریکا و غرب به جای سکوت شرمآور، فشار بیشتری به دولت آمریکا تحمیل کنند تا هرچه زودتر، حقیقت این مساله برای عموم مردم روشن شود.
persian.cri.cn
سفیر روسیه در چین به آلمان و آمریکا هشدار و اخطار داد!
سفیر روسیه در چین به آلمان و آمریکا هشدار و اخطار داد!
اختصاصی: سفیر روسیه در چین گفت: اگر تانک های آمریکایی و آلمانی تلاش کنند قلمرو قانونی روسیه را تصرف کنند، اقدام تلافی جویانه شدیدی در پی خواهد داشت.
توسط زی ونتینگ و بای یونی
گلوبال تایمز
ترجمه مجله هفته

حضور تانکهای آلمانی در خاک روسیه سابقه دارد. امیدوارم این را برلین فراموش نکرده باشد که جنگ چگونه به پایان رسید. ایگور مورگولف، سفیر روسیه در چین، در مصاحبه ای اختصاصی با گلوبال تایمز، هنگام صحبت درباره برنامه برخی کشورهای غربی برای ارسال تانک برای کمک به اوکراین، گفت: من هیچ شکی ندارم که این بار هم مردم ما همچنان در این آزمون دست به مقاومت خواهند زد.
وی گفت که اگر تسلیحات از جمله تانک های ارسال شده توسط واشنگتن و کشورهای ناتو برای تصرف «سرزمین قانونی» روسیه استفاده شود یا از یک پرتابه زرهی کالیبر کوچک با گلوله های که اورانیوم در آنها استفاده شده است بسوی ارتش ما شلیک شود، روسیه «اقدامات تلافی جویانه شدیدی» را به اجرا خواهد گذاشت و ممکن است اقدامات جدی با عواقب. جدی را انجام دهد.
رهبران ایالات متحده و آلمان هر یک اعلام کردند که تانک های ام یک آبرامز و تانک های لئوپارد ۲ را به اوکراین خواهند فرستاد.
پس از آن اوکراین فورا خواهان ارسال جت های جنگنده نیز شده است. پس از اطلاعیه ایالات متحده و آلمان مبنی بر ارسال تانک، کی یف گفت که این یک گام مهم در مسیر پیروزی است.
مورگولف به گلوبال تایمز گفت که تصمیم ایالات متحده، آلمان و سایر کشورهای ناتو برای تامین تانک به اوکراین منجر به تشدید بیشتر بحران اوکراین شد و به شواهد غیرقابل انکاری مبنی بر دخالت مستقیم کشورهای غربی در درگیری تبدیل شده است.
«تامین تانک ها نشان داد که واشنگتن هیچ «پایین حداقلی» ندارد. اگر واشنگتن و کشورهای ناتو به کی یف تسلیحات از جمله تانک برای حمله به عمق کشور ما و تلاش برای تصرف قلمرو قانونی ما در اختیار کی یف قرار دهند، ما را مجبور به اقدام تلافی جویانه شدید خواهد کرد.
وی هشدار داد: «تانک لئوپارد ۲ مجهز به گلوله های زرهی کالیبر کوچک که با اورانیوم آلوده شده اند است که استفاده از آن مانند گذشته در یوگسلاوی و عراق، کل منطقه را آلوده می کند. اگر آنها چنین گلولههایی را به اوکراین تحویل دهند، ما آن را یک بمب کثیف علیه روسیه میدانیم و عواقب جدی در پی خواهد داشت.»
تحلیلگران بر این باورند که در اولین سالگرد بحران اوکراین، «حمله بهاری» جدید روسیه علیه اوکراین پیشاپیش آغاز شده است.
برخی تحلیلگران بر این باورند که آمادگی روسیه برای یک حمله گسترده ممکن است از سطح ۲۴حمله فوریه ۲۰۲۲ فراتر رود. در عین حال، اوکراین نیز در حال آماده سازی تسلیحات است و در انتظار رسیدن تانک ها و توپخانه هایی است که غرب به آنها قول کمکشان را داده تا ضد حمله ای را انجام دهد.
وضعیت در میدان نبرد روسیه و اوکراین در حال تشدید است و چشم انداز حل بحران از طریق مذاکرات سیاسی بین دو طرف تیره و تار به نظر می رسد.
مورگولف به گلوبال تایمز گفت: «آتشبس و پایان درگیری چیزی است که ما همواره خواستار آن بودهایم، اما تنها در صورتی که تمامیت ارضی فدراسیون روسیه و منافع امنیتی مشروع آن رعایت شود».
«در بهار ۲۰۲۲، ما تقریباً بر سر شرایط اولیه آتش بس به توافق رسیدیم… اما غرب تمایلی به پایان دادن به درگیری نداشت.»
این دیپلمات روس گفت که آنها هرگز از مذاکره با کی یف خودداری نکرده اند و آماده گفتگو با حامیان غربی آن هستند.
اما این تنها زمانی می تواند اتفاق بیفتد که آنها بتوانند نگرش احترام متقابل و علاقه واقعی را اتخاذ کنند، واقعیت های فعلی را تصدیق کنند و تمایلی به در نظر گرفتن منافع و نگرانی های اساسی ما از خود نشان دهند.
جنگ اوکراین به ساختار امنیتی و رشد اقتصادی اروپا ضربه زده است

چاینا دیلی نوشت، درگیری نظامی روسیه و اوکراین که یک سال پیش آغاز شد و پایانی برای آن متصور نیست، صلح، آرامش و ساختار امنیتی در اتحادیه اروپا را شکسته و به رشد اقتصادی و ثبات اجتماعی آن ضربه زده است.
چاینا دیلی جمعه شب افزود، پرچم اوکراین متشکل از دو نوار افقی زرد و آبی، برای نشان دادن حمایت از کییف در درگیری روسیه و اوکراین، از سال گذشته در گوشه و کنار شهرهای اروپایی از جمله در نمای ساختمان بِرلیمونت (Berlaymont) که محل کمیسیون اروپا در بروکسل است، ظاهر شده است.
به گفته کارشناسان، این درگیری نظامی که یک سال پیش آغاز شد و پایانی برای آن متصور نیست، منجر به تغییرات بزرگی در چشمانداز امنیتی، سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا و ۲۷ کشور عضو آن شده است.
دینگ چون مدیر مرکز مطالعات اروپایی در دانشگاه فودان در شانگهای گفت: درگیری نظامی در اوکراین، صلح، آرامش و ساختار امنیتی در اتحادیه اروپا را شکسته و به رشد اقتصادی و ثبات اجتماعی آن ضربه زده و برنامهریزیهای این اتحادیه برای دوران نقاهت همهگیری کرونا را در کشورهای عضو نقش بر آب کرده است.
وی با تاکید بر اینکه اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن که در مجموع از اوکراین حمایت میکنند و مخالف روسیه هستند، درگیر یک جنگ بیسابقه تحریمها و ضدتحریمها با مسکو شدهاند، برای توصیف وضعیت این اتحادیه به ضربالمثلی چینی اشاره کرد: این وضعیت اتحادیه اروپا را در شرایطی قرار داده است که اگرچه آنها هزار نفر از سربازان دشمن را میکشند اما ۸۰۰ نفر را از سربازان خویش را نیز از دست میدهند.
کمیسیون اروپا از کشورهای عضو خواسته است که تا روز جمعه دهمین دور پیشنهادی تحریمها علیه روسیه را تایید کنند، اما برخی سوالاتی را درباره دستاوردهای تحریمهای پیشین که قرار بود فلجکننده باشند، مطرح میکنند.
صندوق بینالمللی پول میگوید که اقتصاد روسیه برخلاف کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی که موسسههای مالی غربی پیشبینی کرده بودند، در سال گذشته فقط به میزان متوسط ۲.۲ درصد کوچک شده است. صندوق بینالمللی پول نیز رشد اقتصادی روسیه را ۰.۳ درصد در سال جاری و ۲.۱ درصد در سال آینده پیشبینی کرده است.
پیشبینی میشود آلمان بهعنوان بزرگترین اقتصاد اتحادیه اروپا، امسال تنها ۰.۱ درصد و در سال آینده ۱.۴ درصد و ۲۰ عضو دیگر این اتحادیه در منطقه یورو ۰.۷ درصد در سال جاری و ۱.۶ درصد در سال آینده رشد اقتصادی داشته باشند.
در اتحادیه اروپا، قیمتهای بالای انرژی شرایط بسیار سختی را پدید آورده است. تحلیلی که توسط اندیشکده بروگل در بروکسل انجام شد، نشان میدهد که کشورهای اتحادیه اروپا ۶۸۱ میلیارد یورو (۷۲۶ میلیارد دلار) را به عنوان یارانه به خانوارها و شرکتها در مقابله با بحران انرژی در نظر گرفته یا تخصیص دادهاند.
در حالی که اتحادیه اروپا واردات انرژی روسیه را کاهش داد، ایالات متحده فروش سوخت فسیلی خود را به این اتحادیه افزایش داد و امسال به بزرگترین تامینکننده انرژی آن تبدیل خواهد شد.
سال گذشته، ایالات متحده تقریباً ۱۰ میلیون متر مکعب LNG در ماه به اتحادیه اروپا صادر کرد که ۱۳۷ درصد بیشتر از سال ۲۰۲۱ بود که در همان سال نیز حدود نیمی از کل LNG وارداتی اروپا را تأمین میکرد.
برونو لومر وزیر دارایی فرانسه و رابرت هابک وزیر اقتصاد آلمان، هر دو آمریکا را به سود بردن از مناقشه اوکراین و بحران انرژی و وابستگی اروپا به LNG خود متهم کردهاند.
کوین یان یکی از تحلیلگران موسسه ارائهدهنده دادههای مالی «ریفاینیتیو» در اسلو، گفت: ایالات متحده به عنوان صادرکننده بزرگ انرژی، بدون شک سودهای بادآورده زیادی را در نتیجه افزایش تقاضای اروپا برای سوختهای فسیلی غیر روسی به دست آورده است.
وی افزود: بحران انرژی اتحادیه اروپا برغم کاهش اخیر قیمت گاز و زمستان نسبتا معتدلی که تجربه میکند، هنوز به پایان نرسیده است. با توجه به اینکه بازار جهانی گاز در حال حاضر با کمبود عرضه مواجه است و بهبود شرایط اقتصادی، تقاضای انرژی را افزایش میدهد، کشورهای اروپایی برای دریافت LNG مورد نیاز خود باید قیمت بالاتری پیشنهاد بدهند.
واشنگتن همچنین از افزایش فروش تسلیحات خود در سال گذشته سود هنگفتی برده است، زیرا کشورهای اروپایی به دلیل جنگ در اوکراین، برای خرید تسلیحات آمریکایی با یکدیگر در حال مسابقه هستند.
اوایل ماه گذشته، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که فروش تسلیحات آمریکا به اروپا که در سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۳۴.۸ میلیارد دلار شد، در سال ۲۰۲۲ حتی ۴۹ درصد نسبت به سال ۲۰۲۱ نیز افزایش یافته است.
آلمان یکی از بزرگترین خریداران تسلیحات آمریکایی در اروپا بود که ژوئن سال گذشته ۳۵ جت جنگنده اف۳۵ را به همراه مهمات و تجهیزات آن به ارزش ۸.۴ میلیارد دلار سفارش داد.
مدیر مرکز مطالعات اروپایی در دانشگاه فودان در شانگهای در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه درگیری نظامی در اوکراین، اتحادیه اروپا را وادار کرده است تا تابوی خود مبنی بر ندادن تسلیحات به کشورهای درگیر در یک مناقشه نظامی را بشکند، تاکید کرد: این درگیری نظامی، بسیاری از کشورهای عضو را بر آن داشته تا بودجه دفاعی خود را افزایش دهند.
دینگ افزود: برخلاف سالهای گذشته که اتحادیه اروپا به اولویتهای خود شامل جهانی شدن، انقلاب سبز و سرمایهگذاری در حوزه دیجیتال افتخار میکرد، شاهد خواهیم بود که این اتحادیه برای مدت طولانی اولویتهای خود را به قدرت نظامی سخت (تجهیزات نظامی)، ژئوپلیتیک و امنیت تغییر خواهد داد.
وی اظهار کرد: این درگیری موجب رونق گرفتن پیمان تجاری و سرمایهگذاری «ترانس آتلانتیک»، احیای چشمگیر ناتو (احیای نظامیگری) و عقبگرد از جنبه استقلال استراتژیک اتحادیه اروپا شده است.
اگرچه مکرون ناتو را به یک بیمار «مرگ مغزی» تشبیه کرد اما با اینحال شاهد هستیم که فنلاند و سوئد سال گذشته درخواستهایی را برای پیوستن به این ائتلاف نظامی ارائه کردند.
لای سوتی محقق مرکز مطالعات اروپایی در دانشگاه مطالعات خارجی گوانگدونگ در گوانگژو گفت: درگیری نظامی در اوکراین، اروپا و همچنین جهان را به گذشته یعنی دوران جنگ سرد بازمیگرداند.
وی افزود: چنین درگیری بزرگی در اروپا به اروپاییها یادآوری میکند که چرا آنها پروژه یکپارچگی اروپایی را آغاز کردند.
موضع چین در قبال بحران اوکراین – ماکسیمنکو – ا. م. شیری
موضع چین در قبال بحران اوکراین

ولادیمیر ماکسیمنکو (VLADIMIR MAXIMENKO)
ا. م. شیری
«به رسمیت شناختن واقعیتهای سرزمینی جدید»
نمیدانم چه کسی اولین بار سند منتشره در وب سایت وزارت خارجۀ چین در ۲۴ فوریه را «طرح صلح» نامید، اما این سند، با قضاوت بر اساس نسخههای موجود ترجمه شده به زبان روسی، بطور کلی حاوی واژه «طرح» نیست. این سند ۱۲ مادهای «موضع چین در مورد راهحل سیاسی بحران اوکراین» نام دارد.
نیکولای واویلوف، چینشناس مشهور روس، نویسندۀ رسالۀ اساسی «قدرت چینی» در کانال تلگرام خود خاطرنشان کرد که طرح حل و فصل مناقشۀ اوکراین «شامل مجموعۀ استانداردی از فرمولهای دیپلماتیک است و با ابتکارات چین در مورد درگیریهای نظامی مشابه در جهان تفاوتی ندارد».
و اینجاست که مشکل آشکار میشود. وضعیتی که در طول عملیات نظامی ویژه در بخشی از قلمرو اتحاد شوروی سابق، در اوکراین، در زیستگاه «یک خلق» ایجاد شد (اگر آنچه را که در حال رخ دادن است نه با توجه به شرایط، بلکه از نقطه نظر تاریخ مردم روسیه در نظر بگیریم)، نمیتوان آن را در قالب استاندارد قرار داد و با «مجموعۀ استاندارد فرمولهای دیپلماتیک» تنظیم نمیشود. این وضعیت که پس از کودتای فوریۀ ۲۰۱۴ در کییف شکل گرفت و به دلیل منحصر به فرد بودن، نیازمند راهحلهای سیاسی غیراستاندارد است. به ۹ سال زمان نیاز دارد. سند منتشر شده توسط پکن با احتیاط چنین راهحلهایی را پیشنهاد نمیکند. در «۱۲ نکته» میتوان چنین خواند: «… طرفین درگیری باید به شدت رعایت کنند»… «… طرفین باید خویشتنداری کنند»… «… جامعۀ بینالمللی باید اقدام کند»… علیرغم غیرقابل انکار بودن همۀ موارد ذکر شده در ذیل این نکات، آنها در سند مشخص نشدهاند. و گشتن به دنبال جزئیات در چنین سندی عجیب است.
خطوط نظم نوین جهانی در حال شکلگیری نامشخص است. اما نکتۀ اصلی این است که نظم نوین جهانی سلطهگر نخواهد بود. جهان به غرب و بقیه، به غرب و «همۀ دیگران» تقسیم نخواهد شد. و مهم نیست که این یا آن تیم ریاست جمهوری در کاخ سفید، این یا آن نمایندۀ کنگره در کاخ کنگره در مورد تغییراتی که در جهان آغاز شده، چه فکر میکنند.
ممکن است بعداً آغاز عملیات ویژۀ نظامی نیروهای مسلح فدراسیون در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ تاریخ نمادین آغاز جایگزینی نظم جهانی قدیمی با نظم جدید نامیده شود.
واکنش عجیبی به اعلام موضع پکن در قبال بحران اوکراین از سوی واشنگتن صورت گرفت. پرزیدنت بایدن ضمن صحبت از ابتکار چین، هیچ چیز دیگری برای انجام دادن نیافت جز اینکه فرض کند که چین میتواند… به نفع خود عمل نکند: «من چیزی در این طرح نمیبینم که نشان دهد چیزی وجود دارد که برای کسی غیر از روسیه مفید باشد…». بایدن گفت. خوب اگر نمیبیند، پس نمیبیند.
در شامگاه ۲۴ ژانویه، وزارت امور خارجۀ روسیه در مورد موضع چین در خصوص راهحل سیاسی بحران اوکراین اظهار نظر کرد. وزارت امور خارجۀ روسیه در تفسیری نوشت: «ما از تمایل صمیمانۀ دوستان چینی برای کمک به حل و فصل مناقشه در اوکراین با ابزارهای صلحآمیز بسیار قدردانی میکنیم. روسیه آماده دستیابی به اهداف عملیات ویژۀ نظامی از طریق ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک است. از جمله پیش نیازها (شرایط) ذکر شده در تفسیر و پیشنهاد دستیابی به یک راه حل سیاسی و دیپلماتیک، «شناخت واقعیتهای سرزمینی جدید» نام برده شد. وزارت امور خارجه رمزگشایی میکند:
«امروزه مانع اصلی راهحل مسالمتآمیز، فرمان ولادیمیر زلنسکی بتاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲ مبنی بر عدم امکان مذاکره با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و همچنین ابتکار رهبر اوکراین دایر بر خواست خروج نیروهای روسیه از سرزمینهای جدید ما- دونباس، کریمه، زاپوروژیه و منطقۀ خرسون، نشاندهندۀ دوری کامل کییف رسمی از واقعیتهای معاصر است».
مأخذ: وبگاه بنیاد فرهنگ راهبردی
۷ اسفند-حوت ۱۴۰۱
واکنش روسیه و اوکراین به طرح صلح لولا داسیلوا
واکنش روسیه و اوکراین به طرح صلح لولا داسیلوا
روسیه و اوکراین به ابتکار برزیل برای پایان دادن به جنگ پاسخ می دهند
دولت روسیه از موضع گیری متعادل برزیل قدردانی می کند. رئیسجمهور اوکراین گفت به پشتیبانی لولا بسیار علاقهمند است.
نوشته مارتا آندوجو
آمریکا ۲۱
میخائیل گالوزین، معاون وزیر خارجه روسیه اطمینان داد که دولت او در حال «سنجش» پیشنهاد صلح رئیس جمهور برزیل لولا داسیلوا برای درگیری در اوکراین است. ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، روز جمعه برای دیدار با همتای برزیلی خود ابراز علاقه کرد.
در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک به مناسبت سفر اولاف شولز، صدراعظم فدرال به برزیل در پایان ژانویه، لولا علناً تشکیل گروهی از کشورها را مطرح کرد که باید برای حل مناقشه بین روسیه و اوکراین میانجیگری می کنند.
رئیس جمهور برزیل از چین، هند، اندونزی و کشورش نام برد. وی به ویژه بر نقش مهم چین در این امر تاکید کرد.
لولا برخلاف درخواست شولتس از ارسال اسلحه و مهمات به صحنه جنگ امتناع کرد. او گفت: «در حال حاضر باید در دنیا به دنبال کسانی بگردیم که می توانند به برقراری صلح بین روسیه و اوکراین کمک کنند.»
در سالگرد ورود نیروهای روسی به اوکراین، لولا ابتکار عمل خود را دوباره تکرار کرد.
«در زمانی که بشریت در مواجهه با این همه چالش به صلح نیاز دارد، جنگ بین روسیه و اوکراین یک سال است که ادامه دارد.»
رئیس جمهور برزیل در توییتی نوشت: «نیاز فوری به گروهی از کشورهایی که درگیر درگیری نیستند وجود دارد که مسئولیت آغاز مذاکرات برای بازگرداندن صلح را بر عهده بگیرند.»
وگالوزین کارشناس سیاست خارجی روسیه در مصاحبه با خبرگزاری روسی تاس گفت: امنیت بین المللی قابل اصلاح است. روسیه اظهارات رئیس جمهور برزیل را در مورد میانجیگری احتمالی مورد توجه قرار داده است، به طوری که بر اساس چندجانبه گرایی و در نظر گرفتن منافع همه بازیگران، باید از تشدید تنش در اوکراین و اشتباهات در این زمینه جلوگیری شود. من می خواهم تاکید کنم که روسیه از جایگاه متعادل برزیل در شرایط بین المللی کنونی قدردانی می کند.
کارشناس سیاست خارجی روسیه گفت: برزیل اقدامات قهری یکجانبه آمریکا و رعایایش علیه کشورمان را رد کرده و از ارسال سلاح، تجهیزات نظامی و مهمات به رژیم کی یف خودداری کرده است.
در همین حال، رئیسجمهور اوکراین در یک کنفرانس مطبوعاتی با رسانههای بینالمللی در کیف گفت که برای نزدیکتر شدن آمریکای لاتین به اوکراین او «به حمایت لولا بسیار علاقهمند است».
او ابراز تمایل کرد که شخصاً با رئیس دولت برزیل ملاقات کند تا بتواند «فرمول صلح» ارائه شده توسط اوکراین را توضیح دهد.
زلنسکی با استقبال از تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از رای مثبت برزیل تشکر کرد.
در روز پنجشنبه، اعلام کرد که دولت او در تلاش است تا یک نشست بین المللی را در حمایت از خواسته ها و ایده های اوکراین برای صلح سازماندهی کند.
او توضیح داد که برای اوکراین جلب نظر کشورهای آمریکای لاتین جایی که رهبرانی مانند لولا او را به خاطر سهم داشتن در راه افتادن جنگ سرزنش می کنند مهم است.
رئیس جمهور اوکراین موضع بی طرف اکثر کشورهای آمریکای لاتین در قبال جنگ اوکراین را ناشی از «کمپین تبلیغاتی» مسکو میداند.
برزیل در مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز جمعه به قطعنامه «اصول منشور سازمان ملل برای صلح جامع، عادلانه و پایدار در اوکراین» رای مثبت داد.
زلنسکی گفت: همه کشورهایی که مخالف نابودی سایر کشورها هستند باید با یکدیگر گفتگو کنند، زیرا ما منافع مشترک داریم و در یک طرف قرار میگیریم. وی از افتتاح سفارتخانه های جدید در آمریکای لاتین برای تعمیق تماس های سیاسی و اقتصادی خبر داد.
لولا داسیلوا همچنین در جریان سفرش به واشنگتن با همتای فرانسوی خود امانوئل ماکرون و با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، ابتکار خود برای رسیدن به توافق صلح را مورد بحث قرار داد.
در آنجا نیز لولا پاسخ مثبتی برای طرح خود دریافت نکرد، آلمان نیز پاسخی به این طرح نداد.
در همین حال، همانطور که در کنفرانس امنیتی مونیخ اعلام شد، چین «موضع خود را در مورد حل و فصل سیاسی بحران اوکراین» ارائه کرده است که بر ضرورت گفتگو و احترام به حاکمیت کشورها تاکید کرده است.
این بیانیه که روز جمعه در سایت وزارت خارجه چین منتشر شد، حاوی ۱۲ نکته برای راه حل صلح آمیز جنگ است.
درسهای پیروزی – یوری روبتسوف – ا. م. شیری
درسهای پیروزی

یوری روبتسوف (YURI RUBTSOV)
ا. م. شیری
بمناسبت صد و پنجمین سالروز تشکیل ارتش سرخ کارگران و دهقانان
روز ۲۳ فوریۀ ۱۹۴۲، در فرمان یوسف استالین، فرمانده کل قوای مسلح اتحاد شوروی بمناسبت بیست و چهارمین سالروز تشکیل ارتش سرخ آمده بود: «دور نیست آن روز که ارتش سرخ با ضربات قدرتمند خود دشمنان وحشی را از لنینگراد عقب براند، شهرها و روستاهای بلاروس، اوکراین و لیتوانی را پاکسازی کند. لتونی، استونی، کارلیا و کریمۀ شوروی را آزاد سازد و پرچمهای سرخ پیروزی را در سراسر سرزمین شوروی به اهتزاز درآورد».
سخنان فرمانده کل قوا الهامبخش بود، اگرچه هیچ کس انتظار نداشت که فردا پیروز شود. فرمان هشدار میداد: «دشمن شکست خورده، اما هنوز در هم نشکسته… دشمن همچنان قوی است». پس از آن تابستان و پاییز ۱۹۴۲ بسیار دشوار بود. ورماخت با عبور از پیچ بزرگ دُن به سمت ولگا رفت و سعی کرد مدافعان استالینگراد را به درون آن بریزد و به گذرگاههای قفقاز نفوذ کند…
فرمان تازۀ استالین در ۷ نوامبر ۱۹۴۲میگوید: «آن روز دور نیست که دشمن به آتش ضربات تازۀ ارتش سرخ به سوزد و بداند روزی در محلۀ ما نیز جشن برکزار خواهد شد!» و دو هفته بعد، در ۲۱ نوامبر، دفتر اطلاعات اتحاد جماهیر شوروی گزارش داد: «همین روزها نیروهای رزمندۀ ما در حومۀ استالینگراد، به نیروهای نازی حمله کردند»…
این طلوع آفتاب پیروزی در استالینگراد بود که برای آلمان نازی به کابوس بدل شد. در ۲ فوریۀ ۱۹۴۳، در گزارش دفتر اطلاعات اتحاد جماهیر شوروی گفته میشد: «نیروهای مسلح ما عملیات نابودسازی نیروهای نازی را که در منطقۀ استالینگراد محاصره شده بودند، به طور کامل تکمیل کردند».
و نکته مهم فرمان فرمانده کل قوا در ۲۳ فوریۀ ۱۹۴۳ بمناسبت بیست و پنجمین سالروز تشکیل ارتش سرخ- «روزی در محلۀ ما نیز جشن برگزار خواهد شد»، به طور کامل محقق شد: «۲۰ ماه از شروع مبارزات قهرمانانۀ ارتش سرخ علیه تهاجم انبوه نازیها که در تاریخ بینظیر است، میگذرد. با توجه به عدم گشایش جبهۀ دوم در اروپا، ارتش سرخ به تنهایی بار سنگین جنگ را متحمل میشود. با این وجود، ارتش سرخ نه تنها در برابر هجوم انبوهی از فاشیستهای آلمان ایستادگی کرد، بلکه، نیروهای فاشیستی را در طول جنگ صاعقهآسا در هم کوبید».
در ادامۀ گفته میشود: «از لحظۀ حمله به حومۀ استالینگراد، ابتکار عملیات نظامی در دست ما است و سرعت و قدرت ضربات عملیات تهاجمی ارتش سرخ ضعیف نشده است. امروز ارتش سرخ در امتداد یک جبهه ۱۵۰۰ کیلومتری در شرایط سخت زمستانی پیشروی میکند و تقریباً در همه جا به موفقیت دست مییابد. در شمال، در نزدیکی لنینگراد، در جبهۀ مرکزی، در حومۀ خارکوف، در دونباس، در نزدیکی راستوف، در سواحل دریای آزوف و دریای سیاه، ارتش سرخ ضربات پیاپی به نیروهای نازی وارد میآورد».
بسیاری از پیروزیها و شاهکارهای تاریخی ارتش ما با ماه فوریه گره خورده است. ۲۷ فوریۀ ۱۹۴۳، رئیس شعبۀ سیاسی تیپ داوطلب ۹۱ سیبری به نام تیپ استالین، که ترکیب جبهۀ کالینین میجنگید، گزارشی از ستوان یکم، پیوتر ولکوف، مبلّغ بخش سیاسی، به شرح زیر دریافت کرد: «من در گردان دوم هستم. ما در حال پیشروی هستیم… در نبرد برای آزادسازی روستای چرنوشکی، ماتروسوف، عضو کامسومول، متولد ۱۹۲۴، طی یک اقدام قهرمانانه ورودی استحکامات را با بدن خود بست و پیشروی تیراندازان ما را تضمین کرد. چرنوشکی آزاد شد. حمله ادامه دارد».
این اولین مدرک در بارۀ شاهکار یک انسان روس از شهر ولیکیه لوکی در استان پسکوف است. در تمام سالهای جنگ، حتی یک سرباز دشمن، عملی شبیه به ماتروسوف انجام نداد. این نشانۀ اوج فضیلت است.
خاطرۀ یک شاهکار دیگر ما را به تاریخ، به فوریۀ ۱۹۴۳ میبرد. در ۱۴ فوریه، ارتش سرخ شهر کراسنادُن در منطقۀ واراشیلوگراد (لوگانسک فعلی) را آزاد کرد. پس از آن بود که کشور با «گارد جوان»- یک سازمان زیرزمینی متشکل از جوانان رزمنده علیه مهاجمان آلمانی آشنا شد. جوانان مخفی به اقدامات خرابکارانه در مؤسسات و راهآهن دست میزدند، پیامهایی از دفتر اطلاعات شوروی (خبرگزاری شوروی م.) و اعلامیههای ضد فاشیستی پخش میکردند، از انتقال اجباری مردم به آلمان جلوگیری میکردند، اسلحه و مهمات جمعآوری میکردند. آنها موفق شدند حدود ۹۰ سرباز ارتش سرخ را از اسارت نازیها آزاد سازند.
سوگندنامۀ اعضای «گارد جوان» چنین بود: «سوگند یاد میکنم که انتقام شهرها و روستاهای سوخته و ویران شده را، خون مردم ما را، شهادت معدنچیان قهرمان را بیرحمانه بگیرم… و اگر این انتقام جانم را میطلبد، بدون لحظهای درنگ آن را میدهم». اکثر آنها ۱۷-۲۰ ساله بودند. نینا ایوانتسوا که در میان معدود اعضای سازمان زنده ماند، به خاطر میآورد: «نازیها ۳۰ معدنچی را در پارک فرهنگ و تفریح بطرز وحشتناکی اعدام کردند. مهاجمان معدنچیان را زنده به گور کردند. آیا ما، جوانانی که در کشور شوروی بزرگ شدهایم، میتوانستیم به یوغ بردگی آلمانیها گردن نهیم؟ نه و نه! اسلحه به دست گرفتیم».
در آغاز سال ۱۹۴۳، یک فتنهگر به سازمان خیانت کرد. در نتیجۀ خیانت او، نازیها ۷۱ نفر را پس از شکنجههای شدید، به داخل چاه معدن انداختند، بسیاری از آنها را تیرباران کردند. آخرین بار آلگ کوشوی، لیوبوف شوتسوا، سمیون اوستاپنکو، دیمیتری آگورتسف، ویکتور سابوتین در ۹ فوریه در روِونکی تیرباران شدند (روِونکی، شهری در لوهانسک- م)…
در طول سال گذشته، در گزارشهایی که از میدانهای جنگ عملیات ویژۀ نظامی منتشر میشود، نام شهرکهایی را در دونباس میبینیم که از زمان جنگ کبیر میهنی آشنا هستند. اکنون دونباس بخشی از روسیه است، اگرچه هنوز کاملاً آزاد نشده است.
مطمئناً باز هم «یک جشن بزرگ دیگر در محلۀ ما» برگزار خواهد شد. زمان بازگشت به فرمان فرماندهی کل قوا در ۲۳ فوریۀ ۱۹۴۳ دو باره فرارسیده است: «ضربات قدرتمندی به لشکریان دشمن وارد شده، اما دشمن هنوز شکست نخورده است. مهاجمان آلمانی به شدت مقاومت میکنند، به ضد حمله دست میزنند، سعی میکنند در خطوط دفاعی دوام بیاورند و ممکن است به مفسدهجوییهای جدید دست بزنند. به همین دلیل است که در صفوف ما نباید جایی برای از خود رضایتی، بیاحتیاطی و تکبر وجود داشته باشد».
درسهای فرمانی که ۸۰ سال پیش صادر شد، امروز نیز عینیت دارد: «درس اول این است که با پیروزی مغرور نشویم و به خود افتخار نکنیم، دومین درس این است که پیروزی خود را تضمین کنیم و درس سوم این است که کار دشمن را یکسره کنیم».
… چه خوب که تقویم ما روز ۲۳ فوریه دارد!
برگرفته از تارنمای بنیاد فرهنگ راهبردی
۵ اسفند- حوت ۱۴۰۱
متن طرح ۱۲ مادهای چین برای بحران اوکراین

موضع چین در مورد راه حل سیاسی برای بحران اوکراین
وزارت امور خارجه چین روز جمعه ۲۴ فوریه سند «موضع چین در مورد راه حل سیاسی برای بحران اوکراین» را منتشر کرد. متن کامل به شرح زیر است:
۱. حاکمیت همه کشورها باید مورد احترام قرار بگیرد. قوانین بین المللی به رسمیت شناخته شده شامل اصول و اساسنامه منشور ملل متحد، باید به شدت رعایت شود و حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی همه کشورها باید به طور موثر تضمین شود. همه کشورها صرف نظر از بزرگ و کوچک، قوی یا ضعیف، فقیر یا ثروتمند برابرند. همه طرف ها باید به طور مشترک از هنجارهای اساسی حاکم بر روابط بین الملل حفاظت و از برابری و عدالت بین المللی دفاع کنند. قوانین بین المللی باید به طور برابر و یکسان اعمال شود و نباید استانداردهای دوگانه اتخاذ شود.
۲، ذهنیت جنگ سرد باید کنار گذاشته شود. امنیت یک کشور نمی تواند به بهای آسیب رسانی به امنیت سایر کشورها تضمین شود و امنیت منطقه ای را نمی توان با تقویت یا حتی گسترش بلوک های نظامی برقرار کرد. منافع و نگرانی های امنیتی مشروع همه کشورها باید جدی و به درستی مورد توجه قرار گیرد. مسائل پیچیده راه حل ساده ای ندارند. باید با اصرار بر دیدگاه امینتی مشترک، جامع، همکاری و نگرش به برقراری ثبات بلندمدت جهان، به ایجاد یک چارچوب امنیت اروپایی متوازن، موثر و پایدار کمک کرده و با استقرار امنیت خود برپایه ناامنی سایر کشورها مخالفت کرده و ضمن جلوگیری از شکل گیری درگیری های اردوگاهی مشترکا از صلح و ثبات قاره اوراسیا محافظت کرد.
۳. با برقراری آتش بس، جنگ باید پایان یابد. در درگیری ها برنده ای وجود ندارد. همه طرفها باید عقلانیت و خویشتنداری خود را حفظ کنند، آتش را شعله ورتر نسازند، درگیریها را تشدید نکنند، از تشدید یا حتی خارج شدن بحران اوکراین از کنترل جلوگیری کنند، از تلاشهای مشترک روسیه و اوکراین حمایت داشته باشند تا گفتوگوهای مستقیم هرچه زودتر از سر گرفته شود تا به این ترتیب اوضاع به تدریج آرام شده و نهایتا آتش بس کامل تحقق یابد.
۴، گفتوگوهای صلح باید راه اندازی شود. گفتوگو و مذاکره تنها راه برای حل بحران اوکراین است. تمام تلاش ها برای حل مسالمت آمیز بحران باید مورد تشویق و حمایت قرار گیرد.
۵. بحران انسانی باید حل شود. همه اقداماتی که برای کاهش بحران های انسانی مفید است باید مورد تشویق و حمایت قرار گیرد. اقدامات بشردوستانه باید اصول بی طرفانه و عادلانه را رعایت کرده و از سیاسی شدن مسائل بشردوستانه جلوگیری کند. ضمن حفاظت مؤثر از ایمنی غیرنظامیان، کریدورهای بشردوستانه برای تخلیه غیرنظامیان از مناطق جنگی باید ایجاد شود. نیز، ضمن افزایش کمکهای بشردوستانه به مناطق مربوط، بهبود شرایط بشردوستانه، ارائه دسترسی سریع، ایمن و بدون مانع به کمکهای بشردوستانه از بروز بحرانهای انسانی در مقیاس بزرگ تر جلوگیری شود و از نقش هماهنگ کننده سازمان ملل در کمک های بشردوستانه به مناطق درگیری حمایت شود.
۶. غیرنظامیان و اسیران جنگی باید مورد دفاع قرار گیرند . طرفهای درگیر باید قوانین بشردوستانه بینالمللی را به شدت رعایت کنند، از حمله به غیرنظامیان و تاسیسات غیرنظامی خودداری کنند، از زنان، کودکان و سایر قربانیان درگیری محافظت کنند و به حقوق اولیه اسیران جنگی احترام بگذارند. چین از تبادل اسیران جنگی بین روسیه و اوکراین حمایت می کند و همه طرف ها باید شرایط مساعدتری را برای این امر ایجاد کنند.
۷. باید از ایمنی نیروگاه های هسته ای دفاع کرد. با حملات مسلحانه به تاسیسات هسته ای صلح آمیز مانند نیروگاه های هسته ای مخالفت می کند. از همه طرفها درخواست می کنیم که به کنوانسیونهای ایمنی هستهای و سایر قوانین بینالمللی پایبند باشند و قاطعانه از بروز حوادث هستهای مصنوعی اجتناب کنند. از نقش سازنده آژانس بین المللی انرژی اتمی در ارتقای ایمنی و امنیت تاسیسات هسته ای صلح آمیز حمایت شود.
۸. ریسک های استراتژیک باید کاهش یابد. سلاح های هسته ای نباید مورد استفاده قرار گیرد و جنگ هسته ای نیز نباید برپا شود. باید با استفاده یا تهدید به استفاده از سلاح های هسته ای مخالفت کرد. باید از گسترش سلاح های هسته ای و بروز بحران هسته ای جلوگیری کنیم. ما با توسعه و استفاده از سلاح های بیولوژیکی و شیمیایی توسط هر کشوری در هر شرایطی مخالفیم.
۹. تضمین صادرات غلات. همه طرف ها باید توافق نامه حمل و نقل غلات دریای سیاه را که توسط روسیه، ترکیه، اوکراین و سازمان ملل امضا شده، به طور متوازن، جامع و موثر اجرا کنند و از سازمان ملل در ایفای نقش مهم در این زمینه حمایت داشته باشند. ابتکار همکاری بین المللی امنیت غذایی پیشنهاد شده توسط چین یک راه حل عملی برای بحران جهانی غذا ارائه می دهد.
۱۰. تحریم های یک جانبه باید متوقف شود. تحریم های یک جانبه و فشار حداکثری نه تنها مشکلات را حل نمی کند، بلکه مشکلات جدیدی ایجاد خواهد کرد. با هرگونه تحریم یک جانبه که بدون کسب اختیار شورای امنیت صادر شود، مخالفت می کنیم. کشورهای مربوط باید از سوء استفاده از تحریم های یک جانبه و «دخالت درازدستانه» علیه سایر کشورها دست بردارند، در کاهش بحران اوکراین نقش داشته باشند و شرایطی را برای کشورهای در حال توسعه ایجاد کنند تا اقتصاد خود را توسعه دهند و معیشت مردم را بهبود بخشند.
۱۱. ثبات زنجیره های صنعتی و عرضه باید تضمین شود. همه طرف ها باید با جدیت از نظام اقتصادی موجود جهانی محافظت کنند و با سیاسیسازی، ابزاریسازی و تسلحیاتی سازی اقتصاد جهانی مخالفت کنند. به طور مشترک اثرات سرریز بحران را کاهش داده و از ایجاد مانع تراشی برای همکاری های بین المللی انرژی، مالی، تجارت غلات، حمل و نقل و سایر همکاری ها جلوگیری کنند تا به بهبود اقتصاد جهانی آسیب نرسد.
۱۲. ترویج به بازسازی پس از جنگ. جامعه بین المللی باید اقداماتی را برای حمایت از بازسازی پس از جنگ در مناطق درگیری اتخاذ کند. چین مایل به ارائه کمک و ایفای نقش سازنده در این زمینه است.
پس از مونیخ – ولادیمیر پراخواتیلوف – ا. م. شیری
پس از مونیخ

ولادیمیر پراخواتیلوف (VLADIMIR PROKHVATILOV)
ا. م. شیری
آیا ناتو وارد جنگ با روسیه خواهد شد؟
به گزارش منابع روسی، در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ، یک اتحاد نظامی ضمنی شامل ایالات متحده، آلمان، فرانسه، هلند، بلژیک، لهستان، سه جمهوری بالتیک، رومانی، سوئد، فنلاند، نروژ، دانمارک و اسپانیا شکل گرفت و کشورهای پرتغال، ایتالیا، مجارستان، اتریش و سوئیس از شرکت در این اتحاد که هدف آن جنگ با روسیه است، خودداری کردند.
ینس استولتنبرگ در مصاحبه با فرانس ۲۴ در ۱۶ فوریه گفت که ائتلاف آتلانتیک شمالی باید برای رویارویی طولانی مدت با روسیه آماده باشد. رئیس جمهور پوتین یک اروپای متفاوت میخواهد. او اروپایی میخواهد که بتواند همسایگانش را کنترل کند و بتواند تصمیم بگیرد که کشورها چه کاری میتوانند انجام دهند… استولتنبرگ گفت: «ما باید برای مدت طولانی آماده باشیم، این ممکن است سالهای زیادی طول بکشد».
این نوۀ ۵۸ سالۀ مایر بلینکین، نویسنده که از کییف به نیویورک مهاجرت کرد، نمایندۀ برجستۀ دولت پنهان آمریکا است. او از تمام تهاجمات آمریکا، از بمباران یوگسلاوی تا ویرانی عراق و لیبی حمایت کرد. در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، او عرضۀ سلاح به شبهنظامیان سوری را آغاز کرد و برای تجاوز مستقیم به دمشق لابگری کرد. او در سال ۲۰۱۴ نقش کلیدی در حمایت از کودتای ضد دولتی بواسطۀ وزارت امور خارجۀ آمریکا در کییف داشت. تا زمانی که دموکراتها در ایالات متحده در قدرت هستند، بلینکن تهاجمیترین سیاست غرب علیه روسیه را تا آغاز درگیری نظامی مستقیم با کشورمان شکل خواهد داد.
آیا آمریکا و ناتو اکنون از چنین توانایی برخوردارند و اگر نه، تا چه زمانی میتوانند این توان را کسب کنند؟
تعداد نیروهای نظامی آمریکا در اروپا در مقایسه با سال ۲۰۲۱ تقریباً دو برابر شده است. این یک رکورد در مدت پانزده سال، اما هنوز تا حد قابل توجهی کمتر از دوران جنگ سرد است.
پس از آغاز درگیریها در اوکراین، ایالات متحده تصمیم گرفت تا نیروهای بیشتری در اروپا مستقر نماید. سیانان در پایان ماه مه گزارش داد که تعداد نیروهای آمریکایی در اروپا به ۱۰۰ هزار نفر، بعبارت صریحتر، تعداد نیروهای نظامی آمریکا در اروپا به بالاترین حد خود از سال ۲۰۱۵ رسیده است. از مارس ۲۰۲۲، بیشتر نیروهای آمریکایی در آلمان (بیش از ۳۶ هزار نفر) و ایتالیا (۱۲ هزار و ۶۰۰ نفر) مستقر شدند.

پرسنل نظامی آمریکا در اروپا
ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایالات متحدۀ آمریکا در آوریل گذشته گفت، که آمریکا نیروهای بیشتری را به شرق اروپا میفرستد و میتواند پایگاههای نظامی خود را در آنجا مستقر کند. میلی طی سخنانی در کنگرۀ ایالات متحده گفت: «من معتقدم که بسیاری از متحدان اروپایی ما، به ویژه جمهوریهای بالتیک، لهستان، رومانی… بسیار مایلند پایگاههای دائمی [در قلمرو خود] ایجاد کنند». استولتنبرگ در پایان ماه ژوئن وعده داد که تعداد نیروهای واکنش سریع ناتو در اروپا از ۴۰ به ۳۰۰ هزار نفر افزایش یابد.
به گفته دبیرکل این ائتلاف، علاوه بر افزایش تعداد نیروها، موضوع گسترش توانمندیهای خط اول پدافندی (به ویژه پدافند هوایی)، تقویت ستاد فرماندهی، به روز رسانی طرحهای دفاعی، از جمله… تخصیص نیروها برای محافظت از اعضای خاص اتحاد مطرح است. استولتنبرگ گفت: «در مجموع، این به معنای بزرگترین اصلاحات دفاعی و بازدارندگی جمعی ما از زمان جنگ سرد است».

در نشست مجازی رهبران ۳۰ کشور متحد در ۲۵ فوریه ۲۰۲۲، پیشنهاد شد که نیروهای واکنش سریع ناتو را برای محافظت از کشورهای عضو در برابر تهاجم احتمالی روسیه مستقر کنند. این تصمیم برای اولین بار در تاریخ اتخاذ گردید و در ۲۸ فوریه مستند شد.
ضعیفترین نقطۀ آمریکا و ناتو تولید مهمات است.
آمریکاییها با تحریک درگیری نظامی در اوکراین نمیدانستند عملیات نظامی امروزی چقدر میتواند شدت یابد. در ژانویۀ ۲۰۲۳، مرکز آمریکایی مطالعات راهبردی و بینالمللی گزارشی تحت عنوان «جعبههای خالی در زمان جنگ، چالشی برای آمریکا پایگاه صنعتی-دفاعی» منتشر کرد. در این گزارش آمده است که مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا برای درگیری طولانی مدت با شدت بالا با روسیه و حتی بیشتر با چین آماده نیست.
به گفتۀ تحلیلگران مرکز آمریکایی مطالعات راهبردی و بینالمللی، تنها در سه هفتۀ اول جنگ، ایالات متحده بیش از ۵۰۰۰ موشک دوربرد هزینه خواهد کرد. موجودی موشکهای ضد کشتی و ضد هوایی ظرف یک هفته تمام خواهد شد و مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا تنها ظرف یک سال و نیم تا دو سال قادر به تولید همین مقدار سلاح خواهد بود.
این گزارش آسیبپذیری بالای زنجیرههای تأمین صنعتی ایالات متحده را برجسته میکند. به عنوان مثال، آئروجت راکتداین (Aerojet Rocketdyne) تنها تأمینکنندۀ موتورهای موشکهای هدایت شوندۀ جاولین و ویلیامز اینترنشنال تنها تأمینکنندۀ موتورهای موشک برای اکثر موشکهای کروز آمریکایی است. فقط یک کارخانۀ ریختهگری در ایالات متحده باقی مانده است که قطعات بزرگ تیتانیوم را برای تعدادی از تجهیزات تسلیحاتی تولید میکند. اگر یکی از این مؤسسات تعطیل شود، دهها مؤسسۀ دفاعی دیگر نیز تعطیل خواهد شد.
مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا پیش از این با محدودیت افزایش تولید مهمات مواجه بود. کارخانۀ جنرال داینامیکس در پنسیلوانیا که ۲۴ ساعت شبانه روز کار میکرد، با حداکثر ظرفیت خود، یعنی ۱۱ هزار گلولۀ ۱۵۵ میلیمتری در ماه رسید. بنابراین، این شرکت قصد دارد خط تولید جدید برای ساخت پرتابههای ۱۵۵ میلیمتری، یک کارخانه در تگزاس تأسیس کند.
لازم به ذکر است که در طول جنگ در اوکراین، نیروهای مسلح اوکراین روزانه تا ۷ هزار گلوله و نیروهای مسلح فدراسیون روسیه- حداکثر ۲۰ هزار گلوله شلیک میکنند.
راهاندازی خطوط تولید جدید برای ساخت طیف وسیعی از مهمات یک روزه انجام نمیشود. بنابراین، بیل لاپلانت، رئیس بخش تدارکات پنتاگون سازماندهی تولید مهمات در قلمرو متحدان در اروپا را پیشنهاد کرد.
نیویورک تایمز روز ۲۵ ژانویه گزارش داد، که ایالات متحده در نظر دارد برای حمایت از نیروهای مسلح اوکراین، تولید گلولههای ۱۵۵ میلیمتری را طی دو سال، شش برابر افزایش دهد.
نیویورک تایمز مینویسد: «پنتاگون قصد دارد تولید گلولههای توپخانه را ظرف دو سال تا ۵۰۰ درصد افزایش دهد و تولید مهمات متعارف را به سطحی برساند که از زمان جنگ کره مشاهده نشده است. پنتاگون میلیاردها دلار سرمایهگذاری میکند تا کمبود مهمات ناشی از جنگ در اوکراین را جبران نماید و برای جنگهای آینده نیز ذخیره کند. این تلاشها که شامل گسترش کارخانهها و جذب تولیدکنندگان جدید میشود، بخشی از تهاجمیترین تلاشها برای مدرنسازی پایههای صنایع دفاعی ایالات متحده در مدت نزدیک به ۴۰ سال گذشته است».
واقعیتها آمریکاییها را به انجام این کار مجبور میکنند. در حالی که پنتاگون بر روی جنگ با تعداد کمی از سلاحهای هدایتشوندۀ دقیق، اما پرهزینه تمرکز کرده است، اما درگیری اوکراین بر هویتزرهایی متمرکز شده، که پرتابههای غیرقابل هدایت را شلیک میکنند.
با این حال، همه اینها به این معنا نیست که ارتش روسیه با داشتن برتری جدی در تأمین مهمات توپخانۀ زمینی، ممکن است از ورود ایالات متحده- ناتو به درگیری مستقیم نظامی با روسیه نگران نباشد.
در روزهای اخیر اطلاعاتی مبنی بر حملۀ احتمالی نیروهای مسلح اوکراین به ترانسدنیستریا (منطقۀ جداییطلب مولداوی- م.) برای تصرف انبارهای عظیم نظامی واقع در این منطقه به گوش میرسد. نیروهای مسلح اوکراین با تصرف زرادخانۀ ترانسدنیستریا، می توانند وضعیت متقابل در جنگ را متوازن نموده، به حمله دست بزنند.
فقط یک راه وجود دارد: توسل به جنگ واقعی. غرب جمعی برای نابودی روسیه قاطعانه تصمیم گرفته است. پیروزی در چنین رویارویی با نیروهای بسیار برتر دشمن، تنها با صرفنظر از آشتی با آنها امکانپذیر است.
برگرفته از: تارنمای بنیاد فرهنگ راهبردی
۴ اسفند- حوت ۱۴۰۱
پیام پوتین بسیار مهم و اصولی بود – زیوگانوف – ا. م. شیری
پیام پوتین بسیار مهم و اصولی بود

گنادی زیوگانوف، رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه، رئیس فراکسیون حزب در مجلس ملی (دوما)
ا. م. شیری
– این هیجدهمین پیام رئیس جمهور بود. سال گذشته، رئیس جمهور پیام سالانه خطاب به مجمع فدرال فدراسیون روسیه نفرستاد.
من معتقدم که این پیام رئیس جمهور به مجمع فدرال فدراسیون روسیه ماهیت بسیار مهم و اصولی داشت. آنگلوساکسونها و ناتو ما را به چالش کشیدهاند و این چالش به یک جنگ تمام عیار و بزرگ تبدیل شده است.
لحن رئیس جمهور نشانۀ اعتماد به نفس بود، بدون هیچ اشاره به تسلیم شدن و خساویورت دیگر! نیروهای میهنپرست از این رویکرد رئیس جمهور ما کاملا راضی هستند. ما معتقدیم که بدون موفقیت و پیروزی ما در جریان عملیات نظامی ویژه، ناتو و آمریکاییها از زندگی در شرایط صلح همچنان ممانعت خواهند کرد. باید درک کرد که موضوع با درگیری نظامی در اوکراین خاتمه نخواهد یافت. یک جنگ همهجانبه به ما اعلام کردهاند. علیه کل دنیای روس، فرهنگ ما، علیه تمامی امور مالی و اقتصادی ما اعلام جنگ شده است.
پوتین در مورد وضعیت ایجاد شده پیرامون دونباس و عملیات ویژۀ نظامی به طور منطقی و با جزئیات صحبت کرد. غرب واقعاً ما را از همه جهات فریب داد و همچنان به تشدید هیجانات و مسلح کردن رژیم نازی-باندرا که نقش ارتش استعمار را بازی میکند، ادامه میدهد. من مطمئنم که موضع ضد استعماری روسیه با حمایت گسترده در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین مواجه خواهد شد.
سفر لاوروف به آفریقا کاملاً موجه است. به نظر ما، دیدار آتی پوتین با رهبری چین نیز قابل توجه خواهد بود.
شنیدن نظر رئیس جمهور در مورد پیشنهادهایمان برای ما بسیار مهم بود. در دیدار اخیر ما با رئیس جمهور، ولادیمیر پوتین تأکید کرد که حزب کمونیست فدراسیون روسیه و نیروهای چپ میهنپرست کارهای زیادی برای اجرای برنامههای بینالمللی و اجتماعی، به خصوص در حوزۀ امنیتی انجام دادهاند.
پیشنهادهای ما در مورد امنیت امروز بیاساس مطرح نشد. امروز رئیس جمهور رسماً اعلام کرد که مشارکت خود را در معاهدۀ تسلیحات استراتژیک به حالت تعلیق در میآوریم. ما مدتهاست که وی را با ارزیابی از وضعیت واقعی مورد خطاب قرار دادهایم. در واقع، آمریکاییها کل نظام معاهدات را که پایۀ امنیت جهانی در مدت تقریبا ۷۰ سال بود، شکستند. امروز این گام رئیس جمهور منحصراً در مسیر درست و صحیح بود.
آنچه که به وضعیت اقتصادی مربوط میشود، دو سه قدم به سمت تولید واقعی و بخش واقعی برداشته شده است. اما من خیلی امیدوارم میشوستین و دولتش همچنان به سمت تولید واقعی و شهروندان کشور گام بردارد.
آری، افزایش مدد معاش (بویژه برای کودکان) و هزینههای زندگی ضروری است. اما حداقل دستمزد حتی ۲۰ هزار روبل مشکلات زندگی را حل نمیکند. با قیمتهای فعلی و تعرفههای مسکن و خدمات عمومی، دستمزد ۳۰ تا ۳۵ هزار روبل حداقل چیزی است که یک شهروند برای زنده ماندن در این شرایط به آن نیاز دارد.
فکر میکردم که رئیس جمهور موضوع انقراض کشور را مطرح خواهد کرد. در واقع، کشور ما طی پنج سال گذشته ۳ میلیون نفر را از جمعیت خود را از دست داده و همچنان از دست میدهد.
حمایت از خانوادههای دارای فرزند در سخنرانی ریاستجمهوری بهطور واضح بیان شد. اما هزینۀ مورد نیاز برای اجرای این کار در بودجۀ مصوب توسط حزب «روسیه متحد» و امضا شده از سوی رئیس جمهور وجود ندارد. بله، میتوان گفت که امروز ما فعالانه آموزش عالی و نظام آموزش پرسنل را بازسازی خواهیم کرد. این «آموزش برای همه»، قانون ما است و همۀ ما به این قانون که در هم اکنون در حال تحقق است، نیاز داریم. و ما سپاسگزاریم که این پیام، حاوی بیانیه در مورد مدارس کلاسیک اتحاد شوروی و روسیه بود.
برنامۀ ما که توسط آلفیوروف، ملنیکوف، کاشین، سمولین، آفونین، نویکوف، آستانینا تهیه و تدوین شده و از مدتها پیش روی میز وزرا قرار دارد، باید هر چه زودتر اجرا شود. زیرا این برنامه به تدوین طرحهای درسی جدید،کتابهای درسی عالی در جهت آموزش حرفهای و تربیت متخصصان در رشتههای پایهای نیاز دارد. من فکر میکنم این یکی از قویترین بخشهای پیام رئیس جمهور بود.
شنیدن نگرش رئیس جمهور نسبت به افراد کارآفرین برای ما اساساً مهم بود. بله، کسانی که امروز میلیاردها و تریلیونها از کشور خارج کردهاند، از حمایت مردم برخوردار نیستند و به ندرت کسی کلمۀ خوبی در مورد آنها بر زبان میآورد. رئیس جمهور این موضوع را مورد توجه قرار داد. همه او را صمیمانه تشویق کردند.
در عین حال، مایلم پاسخ سؤالات زیر را بشنوم: چه کسی به آنها اجازه داد تا این تریلیونها و میلیاردها را از کشور خارج کنند؟ بر چه اساسی در سال گذشته ۲۶۱ میلیارد در شرایط انجام عملیات ویژۀ نظامی به سرقت رفت و هیچ کس پاسخگوی این موضوع نشد؟
ما اکنون باید در مقابل فرار سرمایه و غیرفعالسازی اقتصاد، موانع جدی ایجاد کنیم و با فساد مبارزه کنیم. پیام داده شده، اما باید دو سه قدم دیگر در این راستا برداشته شود. برای اینکه هنوز سرمایههای هنگفتی از کشور خارج میشود و در اقتصاد خارجی سرمایهگذاری میشود.
چه کسی امروز اجازه میدهد که مواد راهبردی مانند تیتانیوم، کود، غلات، فلزات و طلا براحتی از کشور خارج و درآمدها در آنجا نگهداری شود؟ من فکر میکنم که باید فوراً اقداماتی انجام گیرد تا اطمینان حاصل شود که کشور ما از این منابع منتفع میشود.
این بخش پیام، که رئیس جمهور توجه ویژهای روی حمایت و کمک به خانوادهها، کودکان، سربازان، افسران معطوف نمود، برای من واقعاً خوشآیند بود. آنهایی که در جبهه و جنگ بودهاند، میدانند که حتی فلز هم خسته میشود. اعطای مرخصی دو هفتهای به رزمندگان عملیات ویژۀ نظامی، یک تصمیم بسیار درست است.
برای کمک به همۀ خانوادهها و تمام آسیبدیدگان در طول عملیات ویژۀ نظامی، به همۀ افراد نیازمند به مراقبتهای ویژۀ پزشکی، لازم است نه تنها کارکنان امور اجتماعی، حتی نمایندگان مجالس و ارگانهای محلی جلب شوند. در این مورد هنوز کمکهای زیادی لازم است.
فرمانداران ما به تازگی از منطقۀ عملیات نظامی ویژه بازگشتهاند. ما در جریان برگزاری جشن سیامین سالگرد احیای حزب، گزارش آنها را شنیدیم. آندری کلیچکوف، فرماندار آرلوف، شهر زادگاه من، برای سفر از کورسک به خرسون هزار و پانصد کیلومتر راه طی کرد. او از نزدیک با مردم آشنا شد؛ با آنها صحبت کرد و کمکهای انساندوستانه به دونباس ارائه کرد. با این حال، اکنون دونباس بشدت به کمک نیاز دارد.
دیروز ما صد و پنجمین کاروان بشردوستانه را به دونباس فرستادیم. در حال حاضر نیز ۱۷ هزار تن کمک انساندوستانه شامل تجهیزات نظامی، غذا و دارو به دونباس ارسال میکنیم. اما لازم است که این اقدامات توسط همۀ واحدهای کشوری، همۀ رهبران انجام شود. این حمایتها باید دائمی باشد و توسط خانوادههای رزمندگان احساس شود.
من معتقدم که بدون پیروزی در این جبهه، ما نخواهیم توانست هیچ مشکلی را، هیچ وظیفهای را حل کنیم.
نظر رئیس جمهور در مورد لزوم حمایت از روستا، از مدارس روستایی، روزآمدکردن ساخت و ساز و هر چیز اساسی بسیار خوب بود. ما ۱۵۰ میلیون تن غلات برداشت کردیم که یک رقم بیسابقه بود. اما یک بار دیگر توجه شما را به این واقعیت جلب میکنم که ما طرح قانونی مربوط به تنظیم کالاهای اساسی، مواد غذایی، داروها، مسکن و خدمات عمومی را به دوما ارائه کردهایم. قبلا چندین بار آن را در دستور کار مجلس گنجاندهایم. اما قیمت نان در هیچ فروشگاهی حتی یک کوپک هم پائین نیامده است.
من در دیدار با رئیس جمهور پیشنهادات خودمان را مبنی بر خرید ۱۵ میلیون تن اضافی شامل ۱۰ میلیون تن غلات برای صندوق ذخیره مطرح کردم. تنظیم قیمتها فقط در این صورت امکانپذیر خواهد بود. ما از گندم ۲۰۰- ۲۵۰ نوع محصول بدست میآوریم. این، در مورد مسکن، خدمات عمومی و یکسری حوزههای دیگر نیز صدق میکند.
ما فردا این پیام را با فراکسیونهای دیگر مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. اگر من جای «روسیۀ متحد» بودم، بازنگری در برنامهها، از جمله، تأمین مالی برای موقعیتهای کلیدی را پیشنهاد میکردم. اما میدانم این یک درخواست بسیار بزرگ است.
بدون تغییر سیاست اقتصادی-اجتماعی و رویۀ تأمین مالی پیشنهادات رئیس جمهور، بدون برنامهریزی و بدون تصحیح مدیریت راهبردی این فرآیند، بدون تخصیص بودجۀ عمرانی ۴۵ هزار میلیاردی، بسیاری از وعدههای امروز محقق نخواهد شد.
ما امیدواریم که سطح مسئولیتپذیری و انضباط ارتقاء یابد. حزب ما، فراکسیون ما و نیروهای میهنپرست چپ، برای اجرای وظایف کلیدی مطروحه در سخنرانی رئیس جمهور فعالانه کمک خواهند کرد.
اما یک بار دیگر به دولت میشوستین یادآور میشوم که این بار شما موظف هستید با گزارش کامل، خیلی زودتر از زمان معمول در مجلس حاضر شوید. از شما میخواهیم که بسته ۱۲ مادهای طرح قانونی ما را به دقت بررسی کنید. فقط در این صورت پیام رئیس جمهور با موفقیت تحقق خواهد یافت.
اما بدون یک مشی سیاسی جدید و به روز رسانی استراتژی، این کار تا حد زیادی غیرقابل حل است. ما برای تضمین امنیت سرزمین مادریمان، برای پیروزی در عملیات نظامی ویژه موظف هستیم. رئیس جمهور نیز در طول سخنرانی خود بر این امر تأکید کرد.
نقل از تارنمای حزب کمونیست فدراسیون روسیه
۳ اسفند- حوت ۱۴۰۱
تدارک نمایش در جناح شرقی ناتو – النا پوستاویتووا – ا. م. شیری
تدارک نمایش در جناح شرقی ناتو

النا پوستاویتووا (ELENA PUSTOVOYTOVA)
ا. م. شیری
بیانیۀ مشترک وزرای دفاع لیتوانی، لتونی، استونی، بریتانیا، آلمان و کانادا
در ۱۵ فوریۀ ۲۰۲۳، وزرای دفاع لیتوانی، لتونی و استونی و همچنین، انگلیس، آلمان و کانادا، بیانیۀ مشترک امضا کردند: «ما، وزرای دفاع… تعهد خود برای محافظت از جمعیت خود و جمعیت کشورهای متحد خود را مجدداً تأئید میکنیم. ما به تقویت قابل توجه قدرت بازدارندگی و دفاع از منطقۀ بالتیک به عنوان بخشی از تعهدات دفاع جمعی ناتو ادامه خواهیم داد».
«جمع» شرکتکنندگان در «دفاع جمعی» هم اکنون در حال شکلگیری است. ابتدا، لوید آستین، رئیس پنتاگون، وعده داد که حضور ایالات متحدۀ آمریکا در بالتیک را افزایش دهد: «من میخواهم یک چیز را برای مردم استونی کاملاً روشن کنم. ما همچنان متعهد به آزادی و حاکمیت متحدان بالتیک خود هستیم. ما در کنار شما میایستیم تا از هر گونه تهدید علیه امنیت مشترکمان جلوگیری کنیم و از آن محافظت کنیم».
از نظر رئیس پنتاگون، استونی، لتونی، لیتوانی و همراه با آنها لهستان، اسلواکی، مجارستان و رومانی «همسایگان اوکراین هستند، که جنگ در آن جریان دارد». و نمایش در «جناح شرقی ناتو» با جزئیات قابل توجهی توسط پنتاگون اجرا میشود. اورماس رینسالو، وزیر امور خارجۀ استونی در ماه ژانویه اعلام کرد، که مبنای قانونی در خصوص تصمیمگیری برای افزایش منطقۀ دریایی استونی بطول ۲۴ مایل دریایی دیگر به آبهای سرزمینی در دست تهیه است. وزیر حتی به کنوانسیون حقوق دریاها استناد کرد.
بیایید به کنوانسیون نگاه کنیم. فنلاند و استونی در همسایگی مناطقی هستند، که با افزایش منطقۀ دریایی همپوشانی دارند. و اگر فنلاند از استونی پیروی کند، هیچ منطقۀ آبی آزاد در این منطقه از بالتیک باقی نخواهد ماند. در این باره در کنوانسیون حقوق دریایی یک ماده برای عبور کشتیهای ترانزیتی ثبت شده و استونی یک شاهراه خاص در دریای بالتیک را به عنوان آبهای بینالمللی به رسمیت میشناسد.

مرزهای دریایی در خلیج فنلاند از سال ۱۹۹۳، زمانی که استونی و فنلاند منطقه آزاد ناوبری تا عرض سه مایل دریایی را در مناطق دریایی خود ترک کردند، بازنگری نشده است. و اگرچه کنوانسیون ۱۹۸۲ در مورد حقوق دریاها اجازه میدهد که عرض «منطقۀ همجوار» ۱۲ مایل از مرز دریایی آبهای سرزمینی تعیین شود، در خلیج باریک فنلاند (۷۰ تا ۱۰۰ کیلومتر عرض)، «منطقۀ پیوسته» نمیتواند بیش از سه مایل گسترش یابد. اکنون همۀ کشتیها، از جمله کشتیهای روسی، مطابق با قوانین دریایی فعلی، از نوار باریک آبهای آزاد بین آبهای سرزمینی فنلاند و استونی عبور میکنند.
تالین و هلسینکی، با اعمال رژیم «منطقۀ مجاور»، در تلاش هستند تا به محض اینکه حق بازرسی کشتیهای روسی را داشته باشند، ناوگان روسیه را در کرونشتات محبوس کنند. تنها به یک بهانه نیاز است. و چنین بهانهای هم ممکن است ایجاد شود.
کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها تصریح میکند: در آبهای مجاور، دولت حق دارد نقض قوانین گمرکی، مالی، مهاجرتی و بهداشتی کشور را در داخل آبهای سرزمینی خود سرکوب کند. این دولت نباید با اقدامات خود به منافع سایر کشورهایی که به طور قانونی از این منطقه استفاده میکنند، آسیب برساند. یعنی قوانین بینالمللی و «منطقۀ همجوار» به کشورهای حوزۀ بالتیک این حق را نمیدهد کشتیهایی را که به بنادر آنها تردد نمیکنند، کنترل کنند یا آزادی کشتیرانی را محدود نمایند. حق عبور مسالمتآمیز، از جمله برای کشتیهای جنگی از دریای سرزمینی به صراحت پیشبینی شده است.
تلاش برای توقیف و تفتیش شناوری که از آبهای مجاور، بدون ورود به آبهای سرزمینی عبور میکند، یک اقدام تجاوزکارانه است. بسته شدن خلیج فنلاند که توسط استونی طراحی شده، عملاً اعلام جنگ به روسیه است. استونی و فنلاند تنها با تأئید واشینگتن میتوانند چنین گام تبهکارانه بردارند.
چنین است که بیانیۀ مشترک وزرای دفاع کانادا، استونی، آلمان، لتونی، لیتوانی و انگلیس مطرح شد. این کشورها «برای دستیابی به مؤثرترین و معتبرترین استراتژی بازدارندگی و دفاعی در منطقه، با یکدیگر و با ناتو هماهنگ خواهند شد». افزایش حضور نیروهای مسلح ناتو در بالتیک، مانورهای نظامی برای تدارک عملیات با شدت بالا و تبادل اطلاعات در مورد استقرار نیروهای مسلح بواقع اجزاء ابزار «بازدارندگی و دفاع» هستند.

شش وزیر دفاع طی بیانیهای نوشتند: «تعهد ما به مادۀ ۵ [پیمان ناتو] قاطع و خللناپذیر است». این ماده بیان میدارد که حملۀ مسلحانه به یک یا چند کشور ناتو میتواند به عنوان حمله به همۀ کشورهای عضو این پیمان تلقی شود. پس از آنکه ناتو نیروی دریایی خود را به منطقۀ بالتیک پر کرد، هرگونه عبور یگانه زیردریایی دیزلی-الکتریکی روسی دمیتروف بی-۸۰۶ (B-806 Dmitrov)، مانند هر کشتی دیگر از طریق «منطقۀ همجوار» استونی یا فنلاند، میتواند بهانهای برای حمله باشد. دریای بالتیک که روسیه کمی بیش از هفت درصد از خط ساحلی آن را در اختیار دارد، در حال تبدیل شدن به دریاچۀ ناتو است. و وقتی دریا به «دریاچه» تبدیل شود، آیا کسی آزادی دریانوردی را به خاطر خواهد آورد؟
برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی
۳ اسفند-حوت ۱۴۰۱
چرا غرب بدنبال قطعنامه ملایم علیه روسیه است؟

نماینده روسیه در سازمان ملل: غرب برای کسب آرای بیشتر، قطعنامه ضد روسیه را ملایمتر می کند
نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد گفته است که کشورهای غربی برای اطمینان از حمایت از پیشنهاد خود، قطعنامه ضد روسی مجمع عمومی سازمان ملل را ملایم کرده اند.
معاون اول نماینده دائم روسیه در سازمان ملل، دیمیتری پولیانسکی، اعلام کرد که غرب در قطعنامهای ضد روسی برای اطمینان از حمایت بینالمللی از آن، زبانهای مختلفی را کمرنگ کرده است.
این دیپلمات در کانال تلگرامی خود نوشت:
«کار بر روی پیشنویس قطعنامه مجمع عمومی به مناسبت «سالگرد» عملیات ویژه نظامی با سرعت فراوان ادامه دارد.»
مقامات غربی سعی کردهاند تا جایی که ممکن است «گوشههای تیز» آن را حذف کرده و «چیزها را دور بزنند» تا از حمایت هر چه بیشتر دیگر کشورها برخوردار شوند.»
به گفته پولیانسکی، «اوکراینی ها به سادگی خفه شدند» تا با حرف های تحریک کننده خود کشوری را منصرف نکنند.
و اگرچه متن قطعنامه به طور فزاینده ای مبهم است، بسیاری از کشورها هنوز تمایلی به تایید آن ندارند. نماینده روسیه افزود:
بیایید ببینیم این به کجا می رود، باج گیری گاوچران آمریکایی و کشتی بازو هنوز تمام نشده است.
به گفته این دیپلمات، سیاستمداران غربی قصد دارند از سالگرد آغاز عملیات ویژه «بهانه ای برای خصومت های جدید علیه روسیه» استفاده کنند و ثابت کنند که مسکو در سازمان ملل منزوی است.
در ۲۲ فوریه، نشست ویژه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد اوکراین کار خود را از سر میگیرد.
قرار است در این نشست قطعنامه ای در حمایت از حل و فصل مناقشه بر اساس طرح ده ماده ای ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
واسیلی نبنسیا، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل، قبلاً چنین ابتکاراتی را تمسخر تلاش برای حل مناقشه توصیف کرده بود.
انتظار می رود رای گیری در مورد این قطعنامه در ۲۳ فوریه برگزار شود.
زلنسکی به اصطلاح «فرمول صلح» خود را در دسامبر ۲۰۲۲ در دیدار با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا ارائه کرد.
ده نکته این ابتکار عبارتند از: تشعشعات هسته ای، برنامه هسته ای، مشکلات غذایی و انرژی اوکراین، آزادی زندانیان، احیای تمامیت ارضی اوکراین، خروج نیروهای روسیه و توقف درگیری ها.
نقش آلمان در انفجار نورد استریم ۲ چه بوده؟
نقش آلمان در انفجار نورد استریم ۲ چه بوده؟
کارمند سابق سیا: آیا آلمان در حمله به نورد استریم ۲ دست داشت؟
منتشر شده در رسانه های روسیه
ترجه حمید علوی برای مجله هفته

ری مک گاورن، مامور سابق سیا، این سوال را مطرح می کند که آیا آلمان در حملات به خطوط لوله نورد استریم با ایالات متحده همکاری کرده است یا خیر.
به هر حال، بایدن، رئیس جمهور آمریکا نیز در سفر صدراعظم شولز به ایالات متحده پس از اظهارات وی با این محتوا که «ما به نورد استریم ۲ پایان می دهیم»، همکاری در این زمینه را اعلام کرد.
پس از اینکه سیمور هرش، روزنامه نگار محقق، تحلیل خود را در پلتفرم اینترنتی ایالات متحده Substack منتشر کرد، ری مک گاورن، افسر اطلاعاتی سابق سیا به این نوشته میپردازد.
در برنامه تلویزیونی انگلیسی زبان حکومتی ایران پرس تی وی اسپوتلایت (دقیقه ۶.۵۰ – ۹.۱۶) در ۱۲ فوریه، او از خود و بینندگان پرسید که آیا آلمان در حمله به خطوط لوله نورد استریم دست داشته است یا خیر.
او ابتدا توضیح داد که میداند که ترجمه کامل مقاله تحقیقاتی سیمور هرش در به زبان آلمانی در این کشور منتشر شده است (روزنامه یونگه ولت آنرا در صفحه و نسخه چاپی منتشر کرده است). مامور سابق سرویس مخفی می پرسد، اما آیا آلمانی ها این متن را خواندهاند؟
مک گاورن همچنین تعجب کرد که آیا آلمانی ها کلیپ ویدیویی را که در آن صدراعظم اولاف شولز در کنار جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده ایستاده بود، تماشا کرده اند. بایدن در آن گفت: «ما به کار نورد استریم ۲ پایان خواهیم داد.»
و شولز به بالا نگاه کرد که بایدن سپس در ادامه گفت: «خیلی خوب، ما همه چیز را با همکاری هم انجام می دهیم.»
در مقابل خبرنگاری از بایدن میپرسد چگونه؟ و بایدن در پاسخ میگوید «قبول کنید ما ابزار و امکاناتش را داریم».
به گفته مک گاورن، اکنون سوال بزرگ این است که آیا آلمانیها از اولاف شولز و معاونش، وزیر امور خارجه، بئربوک میپرسند:
«بچهها، آیا شما این کار را با هم انجام دادید؟، هی اولاف؟ یا از اینکه وقتی شنیدید ایالات متحده این کار را انجام داده جا خورده و تعجب کردید؟»
سپس مجری برنامه از گیلبرت داکتروف، تحلیلگر مستقل سیاست بین المللی که از بروکسل در ارتباط این گفتگو بود نظرش را پرسید.
آیا اروپایی ها اکنون خواستار پاسخ خواهند بود؟ در نهایت، روسیه از ناتو میخواهد در مورد حملات به نورد استریم ۲ تحقیق کند و میخواهد مسئولین آن پاسخگو باشند.
در زمان مصاحبه در بروکسل، دکتروف اعتراف کرد که کلمه ای در مورد مقاله سیمور هرش در مطبوعات روزانه اروپا پیدا نکرده است.
رسانه های اروپایی دیگر در مورد آن مطلب نمی نویسند. این تحلیلگر سیاسی اذعان کرد که این او را شگفت زده نمی کند، و ادامه داد: «رسانهها و روزنامههای اروپایی سالهاست که دستورات خود را از واشنگتن دریافت میکنند.»
متن کامل گزارش سیمور هرش در روزنامه چپگرا و ضد امپریالیست یونگه ولت ترجمه و منتشر شده است که رسما توسط سازمان امنیت و اطلاعات آلمان به عنوان چپ افراطی و مخالف قانون اساسی آلمان طبقه بندی شده و تحت نظر این ارگان میباشد.
سیمور هرش با روزنامه برلینر تسایتونگ که در شرق برلین منتشر میشود و روزنامه ای مستقل و متعلق به یک خانواده برلین شرقی مولتی میلیونر مطبوعاتی است مصاحبه ای کرد که سایر مطبوعات آلمان آنرا تحریم کرده و اصلا به آن نپرداختند.
تلویزیون های حکومتی و دیگر رسانه های آلمان با سکوت کامل به این افشاگری برخورد کردند و یا سعی کردند با اشاره کوتاهی آنرا بی اعتبار جلوه دهند.
از میان شخصیت های سیاسی فقط اسکار لافونتن به این رویداد اشاره مستقیم کرده است.
دولت آلمان در مقابل سوال خبرنگاران خارجی که پرسیده بودند: «آیا در مورد انفجار خط لوله نورد استریم تحقیقاتی شده و نتایج آن چه می باشد» همیشه با جملهی «این تحقیقات و نتایج است سری بوده و به لحاظ حفظ امنیت ملی و منافع آلمان سری خواهد ماند و منتشر نخواهد شد» پاسخ داده است.
پس از افشای نقش آمریکا و نروژ در انفجار نورد استریم: چین رسانه های غربی را به «لال شدن» متهم می کند.
پس از آنکه سیمور هرش، روزنامهنگار آمریکایی، در تحقیقات خود دست به افشاگری زد که ایالات متحده پشت حمله نورد استریم بوده است، رسانههای غربی مجموعاً در حالت لالی کامل بسر میبرند.
این را وانگ ونبین، سخنگوی وزارت خارجه چین اعلام کرد.
وانگ ونبین، سخنگوی وزارت خارجه چین روز پنجشنبه در یک نشست خبری گفت: خط لوله نورد استریم دریای بالتیک یک زیرساخت بزرگ فراملی است و تخریب آن تأثیر منفی قابل توجهی بر بازار جهانی انرژی و محیط زیست خواهد داشت.
علاوه بر این، انفجارهای نورد استریم ۱ و نورد استریم ۲ نگرانی های بین المللی را در مورد ایمنی زیرساخت های مهم فراملیتی برانگیخته است.
بنابراین بسیار مهم است که یک تحقیق عینی، بیطرفانه و حرفهای در مورد این حمله انجام شود و مسئولین آن پاسخگو باشند.
وانگ ونبین رسانههای غربی را متهم کرد که به افشاگریهای هیجانانگیز سیمور هرش، روزنامهنگار مشهور آمریکایی درباره خرابکاری خط لوله واکنش نشان نمیدهند.
وی افزود: «ما دریافتیم که رسانههای آمریکا و سایر رسانههای غربی در زمان وقوع انفجارها به طور یکجانبه درباره عامل ادعایی گمانهزنی کردند.
اما زمانی که گزارش طولانی هرش، روزنامهنگار تحقیقی آمریکایی منتشر شد، رسانههایی که همیشه از آزادی، حرفهگرایی و انصاف دفاع میکردند، دچار لالی جمعی شدند.»
سوال این است که آیا این رسانه واقعاً علاقه ای به حقیقت انفجار خطوط لوله دریای بالتیک ندارند یا چیزی برای پنهان کردن وجود دارد؟ وانگ ونبین تاکید کرد:
«من فکر میکنم که رسانههای واقعاً عینی، منصفانه و حرفهای حقیقت را دنبال خواهند کرد.»
روز چهارشنبه، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه از رسانه های خارجی خواست تا جزئیات اطلاعاتی را که هرش درباره انفجارهای نورد استریم منتشر کرده است، بررسی کنند.
هرش خود رسانه های مطرح آمریکا را متهم کرده است که نتایج فعالیت های خود را در صفحه خود در پلتفرم Substack پنهان کرده اند.
برنده جایزه پولیتزر قبلاً مقاله ای اختصاصی در مورد حمله به دو خط لوله نورد استریم در سپتامبر گذشته منتشر کرده بود.
وی با استناد به یکی از مقامات بلندپایه خود، به تفصیل برنامه ریزی، موانع و اجرای این حمله را تشریح کرد و از مسئولین آن نام برد.
دولت ایالات متحده یک گروه کاری سیا را تشکیل داد و مسئول کرد تا برنامه ریزی برای جلو بردن این پروژه خرابکارانه را به عهده بگیرد.
خوان گوایدو بهمثابه یک مخلوق مخفی طبق معیارهای سیا
خوان گوایدو بهمثابه یک مخلوق مخفی طبق معیارهای سیا

نیل نیکاندروف (NEIL NIKANDROV)
ا. م. شیری
سرنوشت عروسکهای آمریکایی
این واقعیت که واشینگتن مدام در فرآیندهای داخلی کشورهای دیگر مداخله میکند و مخلوقات خود را در آنجا تبلیغ میکند، پدیدۀ جدیدی نیست. وقایع ونزوئلا و پیدایش گوایدو بهعنوان «رئیس جمهور موازی» در آن گواه این امر است.
آمریکا همچنان برای بیثبات کردن جمهوری بولیواری و سرنگونی رئیس جمهور آن، نیکلاس مادورو تلاش میکند. در ماه مه ۲۰۱۸، مادورو با اطمینان در انتخابات پیروز شد. سازمان سیا و «سازمانهای مرتبط با آن» مبالغ هنگفتی برای خرابکاری در انتخابات صرف کردند. اما ثبات نظام سیاسی-اجتماعی ایجاد شده توسط هوگو چاوز در برابر همۀ آزمونها- از خرابکاری اقتصادی و خرابکاری در تأسیسات انرژی گرفته تا ترورهای فردی مقاومت میکند.
مخالفان بالقوه مادورو از اپوزیسیون مانند انریکه کاپریلس، لئوپولدو لوپز، آنتونیو لدسما، فردی گوارا و چندین نفر دیگر، به دلیل تلاش برای سرنگونی نظام ونزوئلا در معرض خطر قرار گرفتند. مأموران سیا و کارمندان وزارت امور خارجه مجبور بودند پرسنل مخفی درجه دوم را «کشف» کنند. بنابراین، خوان گوایدو، متولد ۱۹۸۳ در عرصۀ سیاسی ونزوئلا ظاهر شد. بومی برخاسته از طبقۀ متوسط، بلحاظ مشخصات ظاهری تا حدودی یادآور هوگو چاوز است: بینی بزرگ، ویژگی لبها و چشمانی بدون آن تمرکز درونی، که وجه تمایز فرمانده هوگو تا آخرین روز زندگیاش بود.
گوایدو در دانشگاه ممتاز کاتولیک کاراکاس مدرک مهندسی صنایع گرفت. او به با چاویستها خصومت ورزید و تقویت شد. اکثر کادر آموزشی دانشگاه مخالف انقلاب بولیواری بودند. گوایدو انتخاب مناسبی کرد. او با «پوپولیستها» همراهی نکرد. فعالیت ضد چاویستی گوایدو در دانشگاه، که به طور سنتی تحت نظارت سفارت آمریکا بود، مورد توجه گرفت. در نتیجه، او به دانشگاه جورج واشینگتن آمریکا راه یافت. در آنجا افسران سازمان سیا با گوایدو آشنا شدند و برای او دورۀ آموزش «دفاع از دموکراسی»، مهارتهای شناسایی، شنود، فنون کار مخفی تشکیل دادند و گوایدو همۀ اینها را براحتی فراگرفت. آنها معتقدند که یک سیاستمدار مدرن بدون تسلط بر چنین دانش ویژه، نمیتواند کاری از پیش ببرد.
ورود گوایدو به فرآیندهای سیاسی ونزوئلا توسط متولیان آمریکایی صورت گرفت. در سال ۲۰۰۹، او یکی از بنیانگذاران حزب «ارادۀ مردم» بود. در سال ۲۰۱۰ به عنوان نمایندۀ ذخیره انتخاب شد تا در صورت استعفا یا فوت یکی از اعضای همان حزب، در کرسی خالی جایگزین شود. گوایدو در سال ۲۰۱۵ در انتخابات پارلمانی به عنوان نمایندۀ مجلس ملی انتخاب شد. پس از پیروزی مادورو در انتخابات ۲۰۱۸، سیا به این نتیجه رسید که گوایدو بالغ شده و زمان آن رسیده است که او را روی صحنه بیاورد. در ژانویه ۲۰۱۹، گوایدو، قانونگذار ۳۶ ساله به عنوان رئیس مجلس ملی ونزوئلا انتخاب شد. او اعلام کرد که مادورو را رئیس جمهور قانونی نمیشناسد و حق دارد اختیارات رئیس دولت را به عهده بگیرد! گوایدو با تلاش سازمان سیا، مورد حمایت مخالفان قرار گرفت و به عنوان «رئیس جمهور موقت» ونزوئلا معرفی شد. چند ساعت پس از ادای سوگند، دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا، گوایدو را به عنوان رئیس جمهور ونزوئلا به رسمیت شناخت.
رافائل فولی، دیپلمات آمریکایی، معاون رئیس هیئت آمریکا در ونزوئلا، مشاور سیاسی (بخوانید: مآمور سیا)، نقش مهمی در معرفی و ترفیع خوان گوایدو ایفا کرد. فولی بخاطر انجام این عملیات موفقیتآمیز برای توسعۀ دموکراسی، هنگام دریافت جایزۀ مارک پالمر به خود میبالید. این رویه در دسامبر ۲۰۲۰ انجام گرفت. گوایدو در گزارشهای رسانهای به عنوان یک «رهبر سیاسی با نفوذ» که در شرف پایان دادن به ریاست جمهوری «غیرقانونی» مادورو است، قلمداد شد. بر اساس یکسری پیشبینیها، میبایست نیکلاس مادورو «چند روز دیگر» به کوبا یا کره شمالی فرار کند تا به سرنوشت معمر قذافی دچار نشود…
نقش فولی در ماهنامۀ انجمن خدمات خارجی آمریکا مورد تمجید قرار گرفت. این مجله نوشت: «او در مواجهه با رژیم غیرقابل تحمل که یک تهدید خطرناک برای حقوق بشر و امنیت کشور و منطقه است، به پیشبرد ابتکارات دموکراتیک موفق شد». این ماهنامه در ادامه نوشت: «مادورو که پس از انتخابات مورد مناقشه ۲۰۱۸ همچنان در قدرت است، در آمریکا به قاچاق مواد مخدر و ارتباط با سازمانهای تروریستی در کلمبیا، خاورمیانه و جرایم سازمانیافته متهم است».
مبالغ هنگفتی برای تبلیغ و ترفیع خوان گوایدو نه تنها از وجوه مخفی سیا، حتی از وجوه مصادره شده توسط «مجوز گوایدو» و داراییهای نفتی موجود ونزوئلا در بانکهای آمریکایی هزینه شد. بانک مرکزی انگلیس با پیشنهاد آمریکاییها آمادگی خود را برای مصادرۀ طلای ونزوئلا به ارزش تقریبی یک میلیارد دلار اعلام کرد. بخش قابل توجهی از وجوه دزدیده شده برای حفظ «نمایندگی» دیپلماتیک گوایدو و همچنین، برای پرداخت حقوق «همرزمان مبارز» و کادرهای انتخابی او از صفوف مخالفان، که برای «رهایی از ظلم و ستم دیکتاتور» و ادارۀ کشور انتخاب شده بودند، استفاده شد.
کشورهای ناتو، فنلاند، سوئد، اوکراین و بسیاری از اعضای سازمان کشورهای آمریکایی، از جمله برزیل، آرژانتین، کلمبیا، شیلی، پرو، «ریاست جمهوری گوایدو» را به رسمیت شناختند. لوئیس آلماگرو، دبیر کل سازمان کشورهای آمریکایی، که روابطش با جمهوری چک بارها افشا شده است، به تشدید احساسات ضد بولیواری در سازمانی که مسئول آن بود، کمک کرد. در مجموع، در طول کارزار آمریکا علیه مادورو، حدود پنجاه کشور از دستنشاندۀ آمریکا حمایت کردند. وزارت امور خارجه، سازمان سیا، ادارۀ تحقیقات فدرال و دیگر سازمانهای آمریکایی بسیار تلاش کردند تا یک بار برای همیشه از شر جانشین هوگو چاوز خلاص شوند.
به نظر میرسید که پایان حکومت بولیواری در ونزوئلا خیلی دور نیست. اما، نیکلاس مادورو در خط مقدم بود و تنها هم نبود. روسیه، چین، کوبا، مکزیک، نیکاراگوئه، بلاروس، ایران و سایر کشورها از وی پشتیبانی کردند.
مادورو در پاسخ به عملیات وزارت خارجه آمریکا، تمامی دیپلماتهای آمریکایی، از جمله، رافائل فولی را از کشور اخراج کرد. آنها چندین روز در دفاتر خود «در شرایط غیربهداشتی» خوابیدند و اسناد محرمانه را نابود کردند. انصاف نیست این عبارت حیرتانگیز را که در تمجید از رافائل فولی، برندۀ جایزۀ مارک پالمر، بیان شد، نقل نکنیم: «او تا آخرین روز در کاراکاس به حمایت از رهبران دموکراتیک ونزوئلا ادامه داد». چگونه؟ مشخص نشد.
در متن یک گفتگوی موفق سایه بین نیکلاس مادورو و اپوزیسیون فعلی ونزوئلا که عمدتاً تجدید شده، چهره خوان گوایدو رنگ باخته و هر چه کمتر و کمتر از او به عنوان یک «رئیس جمهور» یاد میشود. گوایدو در مصاحبۀ اخیر خود با یک روزنامۀ اسپانیایی خط پایانی تاریخچۀ فعالیتهای خرابکارانهاش در راستای منافع ایالات متحده را مشخص کرد: «دستاوردهای زندگی من برای مدت طولانی از همۀ انتظارات فراتر رفته است. در کتابهای تاریخ باید ستارهگذاری شوند، پاورقیهای مبسوط بنویسند، توضیحات بسیار طولانی بدهند، و برای آنها هیچ چیز دیگری جز اینکه بارها و بارها تکرار کنند که من رئیسجمهور ونزوئلا بودم، باقی نخواهند ماند». به راحتی میتوان حدس زد که منظور گوایدو از ضمیر «آنها» چه کسی بوده است: کسانی که تلاشها برای نشاندن یک دستنشاندۀ آمریکا به جای رئیس دولت را خنثی کردند.
گفتن اینکه آیا آمریکاییها «پروژۀ گوایدو» را تعطیل خواهند کرد یا ادامه خواهند داد، دشوار است. اما خود «رئیس جمهور موقت» برای همۀ گزینهها آماده است: همانطور که میگویند، چنین هم خواهد شد.
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
۲۶ بهمن-دلو ۱۴۰۱
مرکل نقشه غرب را رو کرد
مرکل نقشه غرب را رو کرد
ظاهراً، جنگ، از روز اول تنها انتخاب دشمنان روسیه بوده است.
اسکات ریتر، کنسرسیوم نیوز، ۵ دسامبر ۲۰۲۰
برگردان: طلیعه حسنی
دانش و امید، شماره ۱۵، دی ۱۴۰۱

اظهارات اخیر آنجلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان، بازی ریاکارانه آلمان، فرانسه، اوکراین و ایالات متحده را که پیش از حمله روسیه به اوکراین در فوریه انجام دادند، بَرمَلا کرد. در حالی که به اصطلاح «مجموع غرب» (ایالات متحده، ناتو، اتحادیه اروپا و G7) همچنان ادعا میکنند که حمله روسیه به اوکراین یک «تجاوز تحریکنشده» بود، واقعیت بسیار متفاوت است: روسیه را فریب داده بودند تا باور کند برای خشونتی که پس از کودتای میدان سال ۲۰۱۴ در کیف با پشتیبانی ایالات متحده در منطقه دونباس در شرق اوکراین بهراه انداخته بودند، راه حل دیپلماتیکی وجود دارد.
اما در واقع، اوکراین و شرکای غربی آن تنها در پی ایجاد فرصتی بودند تا ناتو بتواند در اوکراین ارتشی بسازد که قادر به تصرف کامل دونباس و بیرون راندن روسیه از کریمه باشد.
مرکل هفته گذشته در مصاحبهای با اشپیگل به توافق مونیخ در سال ۱۹۳۸ اشاره کرد. او تصمیمهایی را که نویل چمبرلین، نخستوزیر سابق بریتانیا با توجه به آلمان نازی باید اتخاذ میکرد، با تصمیم خود برای مخالفت با عضویت اوکراین در ناتو که در نشست سال ۲۰۰۸ ناتو در بخارست مطرح شد، مقایسه کرد.
مرکل با خودداری از موافقت با عضویت اوکراین در ناتو و سپس با فشار بر توافق مینسک، بر این باور بود که در پی فراهم کردن فرصتی برای اوکراین است تا بتواند خود را برای مقاومت در برابر حمله روسیه بهتر آماده سازد، همانطور که چمبرلین معتقد بود که برای بریتانیا و فرانسه زمانی را فراهم میسازد تا بتوانند قوای خود را در مقابل آلمان هیتلری جمع کنند.
این دریافت از نگاه به گذشته حیرتانگیز است. برای لحظهای بر این واقعیت چشم ببندید که مرکل خطر رژیم نازی هیتلری را همتراز تهدید روسیه ولادیمیر پوتین قرار میدهد، بلکه بهجای آن بر این واقعیت متمرکز شوید که مرکل میدانست که دعوت از اوکراین به ناتو محرک پاسخ نظامی روسیه خواهد بود.
مرکل به جای تلاش برای از میان برداشتن چنین احتمالی، سیاستی را دنبال کرد تا اوکراین قادر به مقاومت در برابر چنین حملهای شود. بدین ترتیب، بنا بر ظواهر امر، جنگ تنها گزینهای بود که مخالفان روسیه تا آن زمان در نظر داشتند.
پوتین: مینسک یک اشتباه بود
اظهارات مرکل در راستای همانی است که پترو پوروشنکو، رئیسجمهور سابق اوکراین در ماه ژوئن به چندین رسانه غربی گفت. پوروشنکو اعلام کرد: «هدف ما این بود که اولاً تهدید را متوقف کنیم یا حداقل جنگ را به تعویق بیندازیم – تضمینی هشت ساله برای احیای رشد اقتصادی و ایجاد نیروهای مسلح قدرتمند». پوروشنکو تصریح کرد که اوکراین پای میز مذاکره برای توافقنامه مینسک با حسن نیت نیامده بود.
این همان نتیجهای است که پوتین هم به آن رسیده است. پوتین در دیدار اخیر خود با همسران و مادران سربازان روسی که در اوکراین میجنگند، از جمله چند بیوه سربازان کشته شده، اذعان کرد که موافقت با قرارداد مینسک اشتباه بود و مشکل دونباس میبایست همان زمان با زور حل میشد، به ویژه با توجه به اختیاری که در آن زمان دومای روسیه برای مجوز استفاده از نیروهای نظامی روسیه در «اوکراین» و نه فقط کریمه را به وی داده بود.
این درکِ دیرهنگام پوتین باید هشدار تکاندهندهای برای همه کسانی باشد که در غرب بر اساس این خیالبافی رفتار میکنند که هنوز به شکلی امکان مذاکره برای رسیدن به توافقی برای مناقشه روسیه و اوکراین وجود دارد. هیچ یک از طرفین دیپلماتیک روسیه، زمانی که پای نشان دادن تعهد واقعی به یک توافق صلحآمیز در برابر خشونت نژادی که از حوادث خونین فوریه ۲۰۱۴ میدان آغاز شد، کمترین صداقتی از خود نشان ندادهاند. حوادثی که طی آن رئیسجمهور منتخب و مورد تأیید سازمان برای امنیت و همکاری اروپا را برکنار کردند.
پاسخ به مقاومت
زمانی که روسیزبانان در دونباس با مقاومت در برابر کودتا و دفاع از انتخابات دموکراتیک خود، استقلال خود از اوکراین را اعلام کردند، پاسخ رژیم کودتایی کییف، دست زدن به یک حمله نظامی وحشیانه هشت ساله علیه آنها بود که هزاران غیرنظامی کشته شدند. پوتین هشت سال صبر کرد تا استقلال آنها را به رسمیت بشناسد و سپس در فوریه به دونباس حمله کرد.
پیش از این او انتظار داشت تا توافقنامه مینسک که توسط آلمان و فرانسه تضمین و به اتفاق آرا توسط شورای امنیت سازمان ملل (از جمله ایالات متحده آمریکا) تأیید شده بود، با دادن خودمختاری به دونباس در حالی که بخشی از اوکراین باقی میماند، بحران را حل نماید. اما کییف هرگز این توافقها را اجرا نکرد و هرگز هم از طرف غرب برای انجام آن زیر هیچ فشاری قرار نگرفت.
پشتکردنی که غرب [علیه روسیه] از خود نشان داد به معنای فروپاشی ستونهای مشروعیت آنها بود – از ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا (که به گفته روسیه، برخی از آنها اطلاعات نیروهای جداییطلب روسیه را برای هدفگیری به ارتش اوکراین میدادند) گرفته تا دوگانه آلمان و فرانسه در فرمت نرماندی* که متعهد به حصول اطمینان از اجرای توافقنامه مینسک بودند؛ تا ایالات متحده، با کمک خودخوانده نظامی «دفاعی» به اوکراین از سال 2015 تا 2022، [همه اینها] چیزی بیش از گرگی در لباس گوسفند بود. همه این واقعیات تلخ نشان میدهند که هرگز قرار نبوده یک حل و فصل مسالمتآمیز برای مسائل اصلی درگیری روسیه و اوکراین وجود داشته باشد. و هرگز وجود نخواهد داشت.
به نظر میرسد جنگ [همان] راه حلی است که «مجموع غرب» به دنبال آن بود و جنگ راه حلی است که امروز روسیه به دنبال آن است.
باد بکار، توفان درو کن.
بدین ترتیب [باید گفت]، مرکل در اشاره به توافقنامه ۱۹۳۸ مونیخ، به عنوان پیشزمینه وضعیت امروز اوکراین اشتباه نکرد. تنها تفاوت اینجاست که این بار آلمانیهای سخاوتمند به دنبال جلوگیری از روسهای خونریز نبودند، بلکه آلمانیهای ریاکار (و سایر غربیها) قصد فریب دادن روسهای سادهلوح را داشتند. این نه برای آلمان، نه برای اوکراین و نه برای هیچ یک از کسانی که خود را زیر عبای دیپلماسی پنهان کردهاند، عاقبت خوبی نخواهد داشت، همه آنانی که تلاش میکنند تا شمشیری را که پشت سر خود نگه داشتهاند از دیدگان مردم پنهان سازند.
* فرمت نرماندی که به نام «گروه تماس نرماندی» هم شناخته میشود، شامل کشورهایی است که برای حل و فصل جنگ در دنباس و جنگ گسترده میان روسیه و اوکراین گرد هم آمدند. چهار کشوری که این گروه را تشکیل میدهند، آلمان، روسیه، اوکراین و فرانسه، برای اولین بار در نرماندی فرانسه، به صورت غیررسمی باهم ملاقات کردند.
معرفی دکترین جدید سیاست خارجی روسیه.
معرفی دکترین جدید سیاست خارجی روسیه.
منبع ریانووستی
ترجمه میرفخرایی برای مجله هفته.
لاوروف دکترین جدید سیاست خارجی روسیه را ترسیم می کند: به سلطه غرب پایان دهید.

سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در سخنرانی خود در دومای دولتی درباره محتوای به روز شده مفهوم سیاست خارجی روسیه اظهار نظر کرد. به گفته لاوروف، این طرح در واقع برای پایان دادن به سلطه غرب طراحی شده است.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در مراسم موسوم به ساعت دولتی در روز چهارشنبه در دومای دولتی، در مجلس سفلی روسیه، سخنرانی کرد و جزئیات دکترین جدید سیاست خارجی روسیه را بیان کرد.
پیام او این بود که امتیاز ویژه غرب در پیشبرد دستور کار (آگندا) بین المللی خود باید پایان یابد. لاوروف تصریح کرد:
دکترین سیاست خارجی به روز شده ما نیاز به پایان دادن به انحصار غرب در شکل دادن به چارچوب زندگی بین المللی را هدف قرار خواهد کرد.
دستور کار بین المللی نباید بر اساس منافع خودخواهانه غربی شکل گیرد، بلکه باید بر اساس توازن منافع بر مبنایی عادلانه و جهانی، همانطور که در منشور سازمان ملل آمده است، شکل گیرد.
به گفته وزیر امور خارجه، اصل برابری حاکمیت همه کشورها در این اساسنامه ذکر شده است.
وی افزود که غرب در تمایل به نظم جهانی تک قطبی «وسواس» به خرج میدهد و این اصل چند قطبی بودن جهان را «به شدت نقض می کند». لاوروف تصریح کرد:
«آمریکا و متحدانش وسواس جنون آمیز برای احیای نظم جهانی تک قطبی و نو استعماری و خنثی کردن روند عینی شکل گیری و ظهور مراکز جدید جهانی دارند.»
لاوروف در ادامه مدعی شد، همانطور که رئیس جمهور پوتین در کرملین در پایان سپتامبر ۲۰۲۲ بیان کرد، غرب به این امید عمل می کند، که «از بشریت بابت دوران بازنشستگی خود و ادامه سلطه اش در این دوران خراج بگیرد».
وزیر امور خارجه روسیه «آنگلوساکسونها و بقیه کشورهای غربی را که بدون قید و شرط از آنها اطاعت میکنند» متهم کرد که برای مجازات کشورهایی که دارای یک سیاست مستقل و ملی هستند، به روشهای غیرقانونی مانند تهدید، باجگیری و حتی سرقت آشکار متوسل میشوند. تا آنها مجبور کند که سیاست های جهت دار آمریکا را دنبال کنند.
به گفته لاوروف، «محدود کردن طولانی مدت روسیه» بخشی جدایی ناپذیر از سیاست معاصر غرب است.
این همچنین شامل گسترش ناتو به سمت شرق به سمت مرزهای روسیه و همچنین «تبدیل اوکراین از یک کشور برادر به یک پل نظامی روس هراسانه» است. و در ادامه: در سالهای اخیر، این خط واشنگتن و کشورهای رعیت اروپایی به نقطهی رسیده است که دیگر بازگشت از آن در کار نیست».
لاوروف تاکید کرد که مسکو مدتهاست که هیچ توهمی در مورد نیات واقعی غرب ندارد.
لاوروف: هر کسی که نورد استریم را نابود کرد، تف به صورت صنایع اتحادیه اروپا انداخت.
سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه گفت رسانه های غربی حتی یک کلمه از تحقیقات سیمور هرش روزنامه نگار درباره دخالت آمریکا در انفجار خط لوله نورد استریم گزارش نکرده اند.
او معتقد است که دلیل سکوت رسانه های غربی این است که که دولت های غربی خواهان کنترل کامل بر رسانه ها هستند.
تحقیقات هرش در مورد دخالت مقامات آمریکایی در حمله نورد استریم به طور گسترده در مطبوعات خارجی پوشش داده نشد.
تعدادی از رسانه های بزرگ در ایالات متحده و بریتانیا این گزارش را نادیده گرفتند. به ویژه، در یک هفته پس از انتشار مقاله، رسانه های بزرگ آمریکایی مانند نیویورک تایمز و واشنگتن پست در مورد آن چیزی ننوشته بودند. تعدادی از رسانه های بریتانیا مانند فایننشال تایمز و گاردین نیز در مورد این تحقیقات گزارشی ندادند.
رسانه های آلمانی نیز هیچ خبری در این زمینه منتشر نکردند – تنها مصاحبه روزنامه برلینر سایتونگ با هرش مورد توجه کسی قرار نگرفت و دیگر به آن اشاره ای هم نشد.
چرا توافق با اوکراین وقت تلف کردن است.

چرا توافق با اوکراین وقت تلف کردن است.
اعترافات سیاستمداران اوکراینی، آلمانی و فرانسوی مبنی بر اینکه آنها هرگز به طور جدی راه حل دیپلماتیک را برای دونباس دنبال نکرده اند، تمام تلاش های دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ در اوکراین را به وسیله انعقاد یک معاهده مدفون می کند. هیچ راهی جز پیروزی برای روسیه وجود ندارد.
نویسنده: داوید آرمانی، ریانووستی
ترجمه حمید علوی برای مجله هفته
هفته گذشته، رئیس جمهور اوکراین اعتراف کرد که هرگز قصد اجرای توافقات مینسک با هدف پایان دادن به جنگ در دونباس را نداشته است.
باید گفت که در میان سیاستمدارانی که این واقعیت را لو دادند و به آن اعتراف کردند که پایبندی آنها به توافقنامه مینسک یک نیرنگ بوده است، ولادیمیر زلنسکی تنها کسی است که – در حال حاضر – هنوز به رئیس جمهور بر سر کار است.
پترو پوروشنکو، سلف او، اولین کسی بود که در این مورد حرف زد: در ژوئن سال گذشته او گفت، او با امضای قرارداد در مینسک سعی کرده بود کی یف را متقاعد کند که هشت سال برای ساختن یک ارتش وقت بگذارد، چراکه حل و فصل صلح در واقع غیرممکن است و هرگز همچنین نمی شد.
اما به قول معروف شیطان معمولا در جزئیات است. او این اظهارات را پس از رسوایی خروجش از اوکراین، و قبل از بازگشت به کیف بیان کرد.
رسانه های محلی سپس تلاش های او برای ترک کشور، عذرخواهی و بازگشت او را به سخره گرفتند.
بنابراین «صداقت» او پیش نیازی بود تا بتواند به حرفه سیاسی خود همانطور که آرزو می کرد ادامه دهد.
پس از او، نوبت به آنگلا مرکل رسید که اعترافات خود را انجام دهد. اما به نظر می رسد انگیزه ها متفاوت بوده است.
در حالی که پوروشنکو می خواست با این اعترافات به بقای خود در تجارت سیاسی ادامه دهد، برعکس، مرکل برای یک دوران بازنشستگی آرام و بی دردسر تلاش میکرد.
علت واقعی این اعتراف رد برچسبی بود که روس هراسان به مرکل زده بودند بر چسب «شریک کرملین» توسط روس او امیدوار بود با گفتن واقعیت ها آنها وی را به حال خود رها کنند تا او در آرامش دوران کهولتش را گذراند.
بنابراین، او مجبور شد توبه کند، که معمولا این در آلمان بدون تظاهرات روسستیزانه ممکن نیست.
هیچ راه بهتری برای از بین بردن تصویر شریک کرملین وجود نداشت او باید به روس هراسان حالی کند که به لطف تلاش های پر زحمت او بود که اوکراین از شکست نجات یافت و فرصت یافت تا ارتش خود را بازسازی کند.
آقای شولتس این اشتباهات را تکرار نکرد، بنابراین او پرچم همبستگی با کیف را به اهتزاز درآورد و با افتخار بر فراز ویرانه های صنعت آلمان آنرا به آسمان بلند کرده است.
ثالثاً فرانسوا اولاند اعلام کرد که فرانسه نیز در این کلاهبرداری دست داشته است.
سرانجام زلنسکی، در هفته گذشته اعتراف کرد که چرا توافقنامه مینیسک عمل نکرد به نظر رئیس جمهور اوکراین چون «مسئله کریمه در آن گنجانده نشده بود.»
چه چیزی از این ادعا می توان نتیجه گرفت؟
اولاً، این سلامی دیگر به همه «صلحطلبانی و پاسیفیست هایی» است که متوجه شوند از دید زلنسکی کشتار مردم در دونباس توسط رژیم کییف یک جنگ نیست، بلکه یک موضوع داخلی اوکراین است.
ثانیا زلنسکی آشکارا اعلام می کند که می خواهد سرزمین های روسیه ( کریمه) را از طریق جنگ اشغال کند و مهمتر از آن، از این طریق او به دنبال جلب توجه حامیان مالی برای ارسال جت های جنگنده و تجهیزات سنگین برای حمله آتی به کریمه است.
چه کسی قول های انتخاباتی زلنسکی را فراموش کرده که مدعی بود که انتخاب شده تا صلح را به ارمغان بیاورد، حتی اگر برای رسیدن به این هدف لازم باشد «با خود شیطان هم مذاکره کند»، پس از پیروزی در انتخابات این ادعا ها جای خود را به گفتگوهای کوچک دوستانه با ناسیونالیست ها و سوال معروف زلنسکی داد: «من احمق نیستم، شاید هم هستم؟»
اعتراف زلنسکی به اینکه از همان ابتدا قصد رعایت و پایبندی به توافقات مینسک را نداشته، ناتوانی رژیم فعلی کی یف را در مذاکره نشان می دهد.
این بدان معناست که هیچ راه حل دیپلماتیکی برای مناقشه وجود نخواهد داشت.
حتی اگر روسیه در یک سال، دو یا ده سال دیگر وارد مذاکرات جدیدی شود، یک جانشین (یا جانشین جانشین) زلنسکی در بحبوحه یک درگیری جدید به مطبوعات خواهد گفت: مینسک ۱۵ را امضا نکرده است و آن را اجرا نخواهد کرد زیرا این معاهده امکان بازگشت کریمه و دونباس را فراهم نمی کند.
درگیری تنها با پیروزی روسیه می تواند پایان یابد. زیرا یک قدرت هسته ای نمی تواند درگیری را که در آن منافع وجودی اش به خطر افتاده، واگذار کند.
چقدر خوب خواهد بود اگر زلنسکی پس از این شکست اجتناب ناپذیر فرصت فرار از کشور را نداشته باشد.
تا او در برابر صد ها هزار از تن قربانی، بیوه های آنان و یتیمانشان بابت هزینه هایی که او با سیاست های نادرستش بر آنان تحمیل کرده است پاسخگو باشد.
ترجمه از روسی. این مقاله در ۱۲ فوریه در ria.ru منتشر شد.
اخبار انتخابی : فریبکاری پاکستان در مورد روسیه.
اوکراین بار دیگر با هواپیماهای بدون سرنشین به کریمه حمله کرد
نیروهای اوکراینی سعی کردند با پهپاد به کریمه حمله کنند. پدافند هوایی روسیه آنها را در کرچ نزدیک دریای آزوف سرنگون کرد.
پیش از این ۱۲ پهپاد اوکراینی در نزدیکی شهر یانکوی در شمال کریمه منهدم شدند.
اینها از طرف منطقه اودسا-نیکلایف به سوی کریمه فرستاده شده بودند.
ارتش روسیه کنترل پهپادها با اوکراین را قطع کرد و این کار باعث شد آنها قبل از رسیدن به اهدافشان سقوط کنند.
قدیروف خواستار آزادی خارکف و اودسا شد
رمضان قدیروف، رهبر چچن ادعا کرد که اودسا و خارکف باید به عنوان بخشی از عملیات ویژه روسیه در اوکراین برای تامین امنیت روسیه آزاد شوند. وی در مصاحبه با برنامه تلویزیونی ۶۰ دقیقه روسیه ۱ گفت:
«ما باید اودسا را بگیریم، باید خارکف را بگیریم.»
قدیروف ابراز اطمینان کرد که تا پایان سال تمام وظایف تعیین شده در چارچوب عملیات ویژه ۱۰۰ درصد تکمیل خواهد شد.
وی همچنین تصریح کرد این یک واقعیت است که روسیه با تمام قوا در اوکراین نمی جنگد. با این حال، اگر بمباران خاک روسیه ادامه یابد، ممکن است صبر روسیه تمام شود.
در پایان اکتبر سال گذشته، قدیروف در کانال تلگرامی خود نوشت که «اودسا، کیف، خارکف، همه مناطق و تمام اوکراین» قلمرو روسیه است و تصمیم گرفته شده است که «در طول عملیات ویژه از چیزی دفاع نکنیم، بلکه فقط در همه جا دست به حمله بزنیم».
حمله شیمیایی به معاون قدیروف.
قدیروف از حمله سمی به مشاورش علائودینوف خبر داد.
رمضان قدیروف، رئیس دولت چرچن روسیه در کانال تلگرامی خود اعلام کرد، اپتی علائودینوف، فرمانده نیروهای ویژه گردان احمد، معاون فرمانده سپاه دوم ارتش شبه نظامیان مردمی لوهانسک و مشاور رهبر چچن در یک حمله شیمیایی مسموم شد. در این گزارش آمده است:
«در ۸ فوریه، علائودینوف نامه ای با پیامی برای ژنرال قدیرف دریافت کرد. معلوم شد که این نامه آغشته به یک ماده سمی بوده است.»
علائودینوف این سم را از بوی تند و خاصی که داشت تشخیص داد و به موقع دست به اقدام زد:
«او دست هایش را شست و حفرههای بینی اش را شستشو داد، همچنین دستیاران او نیز همین کار را کردند.»
قربانیان این حمله شیمیایی به بخش پزشکی منتقل شدند، جایی که یکی از پزشکان نظامی یک سم شناس حرفه ای است. به این طریق با کمک فوری و شایسته پزشکان، این حمله برای قربانیان عواقب جدی نداشت.
علائودینوف و دو کمکش اکنون در بیمارستانی در مسکو برای مراقبت های بیشتر بستری هستند و حالشان رو به بهبود است.
کارشناسان باید مواد بیولوژیکی را برای تعیین عامل آنها بررسی کنند.
قدیروف در پایان گفت که تحقیقات در مورد این حمله در حال انجام است و نتایج آن بزودی دسترس قرار میگیرد.
کوله با وزیر خارجه اوکراین: به زودی تصمیمات مهمی در مورد روسیه اتخاذ می شود
دیمیتری کولبا، وزیر امور خارجه اوکراین، درباره رویدادهای مهمی که قرار است در ۲۳ تا ۲۴ فوریه، سالگرد عملیات نظامی ویژه رخ دهد، صحبت کرد.
به گفته این دیپلمات، روسیه این وقایع را فراموش نخواهد کرد. کولبا در این مورد به تصمیمات سیاسی و دیپلماتیک از سوی سازمان ملل اشاره دارد.
سیگنال های سیاسی، تحریم ها و سلاح های مهم بسیاری زیادی وجود دارد و نمادهای وحدت در همه سطوح وجود دارد.
پیشتر آسوشیتدپرس گزارش داده بود که اوکراین و حامیانش در حال آماده سازی قطعنامه ای در مجمع عمومی سازمان ملل هستند.
این سند به دنبال درخواست صلح پایدار است که استقلال، حاکمیت، وحدت و تمامیت ارضی اوکراین را تضمین کند.
علاوه بر این، از روسیه خواسته شده است تا فورا نیروهای خود را از اوکراین خارج کند. قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل تحت قوانین بین المللی الزام آور نیست.
آژانس اطلاعات خارجی روسیه: ایالات متحده به طور فعال جهادی های اسلامی افراطی را برای حملات تروریستی در روسیه جذب می کند.
سرویس اطلاعات خارجی روسیه (SVR) روز دوشنبه اعلام کرد که ایالات متحده به طور فعال جهادیهاب مرتبط با دولت اسلامی و القاعده را برای حملات تروریستی در روسیه و سایر کشورهای CIS جذب می کند. در این بیانیه ای ادعا شده است:
«بر اساس اطلاعات موثق به دست آمده توسط SWR، ارتش ایالات متحده به طور فعال جنگجویان گروه های جهادی مرتبط با دولت اسلامی و القاعده را برای انجام حملات تروریستی در روسیه و کشورهای مستقل مشترک المنافع جذب می کند. در این پروژه توجه ویژه ای به جذب نیرو از قفقاز شمالی روسیه و آسیای مرکزی می شود. «
رسانه ها: پاکستان ده هزار خمپاره برای راکت اندازهای چندگانه گراد ارسال می کند
روزنامه هندی اکونومیک تایمز به نقل از منابعی گزارش می دهد که پاکستان ده هزار خمپاره برای استفاده در پرتابگرهای چند راکتی گراد به اوکراین می فرستد.
به گفته این روزنامه، این گلوله ها «اوایل ماه جاری از بندر کراچی حمل شده و از طریق بندر امدن در آلمان به اوکراین خواهد رسید».
به گفته منبع ناشناس این روزنامه، پاکستان علیرغم نفت ارزان قیمت با تخفیف از روسیه، «به طور منظم» به اوکراین تسلیحات می دهد. همچنین ادعا شد که کارخانه های پاکستانی در ماه ژانویه ۵۰ هزار قطعه مهمات را از طریق کراچی به اوکراین ارسال کرده اند.
پوروشنکو به پوتین پیشنهاد داد تا دونباس را تصاحب کند
پترو پوروشنکو، رئیس جمهور سابق اوکراین به ولادیمیر پوتین بارها پیشنهاد داده است که روسیه میتواند دونباس را تصرف کند.
این ادعا را ویکتور مدودچوک، سیاستمدار اپوزیسیون اوکراینی، که دیپلماسی محرمانه بین کیف و مسکو را بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ مدیریت میکرد، در مصاحبهای با کانال تلویزیونی بلاروسی STV کرد.
مدودچوک تاکید کرد که پوروشنکو بارها از او خواسته بود در این زمینه میانجیگری کند، اما موضع رئیس دولت روسیه در آن زمان متفاوت بود.
پوتین در آن سال ها بارها در مصاحبه های رسمی خود تاکید می کرد که دونباس متعلق به اوکراین است.
مدودچوک گفت که روند مینسک برای پایان دادن به درگیری در دونباس تلاشی برای به تاخیر انداختن آماده سازی جنگی دیگر بود.
به گفته وی، رژیم کیف یک راه حل مسالمت آمیز نمی خواهد. این سیاستمدار تاکید کرد که این «استانداردهای دوگانه» سران کشورهای اروپایی و دولت ها و همچنین پوروشنکو و زلنسکی را نشان می دهد.
بلاروس: غرب مانع آتش بس میان مسکو و کی یف شد
سخنگوی وزارت امور خارجه بلاروس گفت که در بهار گذشته، غرب مانع انعقاد تفاهم نامه آتش بس میان اوکراین و روسیه شد.
به گزارش اسپوتنیک، «آناتولی گلاز» سخنگوی وزارت خارجه بلاروس در کانال تلویزیونی STV در واکنش به اظهارات خبرنگار مبنی بر نزدیک بودن کی یف و مسکو به امضای آتش بس در مارس سال گذشته، گفت:» ما مطمئناً از منابع معتبر به این اطلاعات دست پیدا کرده ایم. چندین نفر از افراد بلندپایه به ما گفتند که توسط شرکای غربی به ویژه به رئیس جمهور زلنسکی اوکراین اعلام شده است که در این مرحله، مذاکرات صلح باید متوقف شود».
گلاز خاطرنشان کرد:
سند توافق در مرحله خاصی از آماده شدن بود، امکان بحث در مورد آن وجود داشت.
گلاز اضافه کرد:» در آن زمان، رئیس دولت ما گفت که توقف خونریزی بسیار مهم است و طرفین قبلاً به این نزدیک شده بودند، اما دستورالعمل های دیگری دریافت شد که در نتیجه روند مذاکرات متوقف شد. و البته امروز، شرایط برای از سرگیری آن قابل مشاهده نیست، هرچند که دیپلماسی باید کارساز باشد».
روسیه از 24 فوریه عملیات ویژه نظامی در اوکراین را آغاز کرده است. ولادیمیر پوتین وظیفه آن را «حمایت از افرادی که به مدت هشت سال مورد قلدری و نسل کشی رژیم کیف قرار گرفته اند» نامیده است. به گفته رئیس جمهور روسیه، هدف نهایی این عملیات، آزادسازی دونباس و ایجاد شرایطی است که امنیت خود روسیه را تضمین کند.
رایزنیهای روسیه و اوکراین در پایان فوریه آغاز شد: هیئتها دو جلسه رو در رو در بلاروس برگزار کردند که پس از آن تصمیم گرفته شد که آنها را به صورت روزانه از طریق ویدئو کنفرانس ادامه دهند. در پایان ماه مارس، هیئت ها دور دیگری از مذاکرات را در استانبول برگزار کردند. در نتیجه، رئیس هیئت روسیه در آن مذاکرات، ولادیمیر مدینسکی، گفت که اوکراین پیشنهادهای مکتوب خود را برای یک معاهده آینده ارائه کرده است که مسکو آن را گامی رو به جلو می داند. طرف روسی در پاسخ دو گام به سوی اوکراین برداشت. اولاً تصمیم گرفته شد که درگیری ها در جهت های کی یف و چرنیگوف به میزان قابل توجهی کاهش یابد. دوم، مسکو پیشنهاد کرد که رئیس جمهور ولادیمیر پوتین همزمان با امضای معاهده توسط وزرای خارجه با ولودیمیر زلنسکی دیدار کند.
با این حال، بعداً سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفت که اوکراین پیشنهادات خود را رد می کند و تحریکات متعددی را برای کند کردن روند مذاکرات ایجاد می کند. بهویژه، به گفته وزیر خارجه روسیه، اوکراین پیشنویس توافقنامه خود را با روسیه ارائه کرد که انحراف از مفاد تعیینشده در نشست استانبول در مورد کریمه است و همچنین مفاد تمرینهای نظامی را بدون اشاره به نیاز به جلب رضایت روسیه تغییر داد.
رسانه: اروپا پیام سختی از روسیه دریافت کرد
دیلی میل می نویسد، روسیه با حملات موشکی به تاسیسات انرژی و زیرساخت های اوکراین در بحبوحه مذاکرات بروکسل در مورد تامین جت های جنگنده برای کی یف، پیام سختی به اروپا ارسال کرده است.
به گزارش اسپوتنیک، دیلی میل در این مقاله می نویسد:» این ممکن است پاسخی به سفر دو روزه ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین به تعدادی از کشورهای اروپایی باشد، جایی که وی درخواست افزایش پشتیبانی نظامی و هواپیماهای جنگی را کرد».
این نشریه تصریح می کند که این حملات تأثیر مخربی بر زیرساخت های نظامی اوکراین داشته است.
روز چهارشنبه رئیس جمهور اوکراین طی یک سخنرانی در پارلمان بریتانیا شخصا از لندن درخواست هواپیماهای جنگنده کرد. همانطور که «اسکای نیوز» به نقل از سخنگوی داونینگ استریت گزارش داد، نخست وزیر ریشی سوناک به وزیر دفاع دستور داد تا توانایی بالقوه کشور برای ارسال تجهیزات به اوکراین را مورد ارزیابی قرار دهد.
خاطرنشان می شود، وزارت دفاع روسیه روز 10 فوریه گزارش داد، نیروهای مسلح این کشور حملات گسترده ای را به تاسیسات حیاتی سیستم انرژی اوکراین که عملکرد شرکت های صنایع دفاعی و سیستم حمل و نقل این کشور را پشتیبانی می کنند، آغاز کردند.
چگونگی انفجار خط لولۀ گاز نورد استریم توسط دولت بایدن
چگونگی انفجار خط لولۀ گاز نورد استریم توسط دولت بایدن

کاخ سفید تحقیقات سیمور هرش را با عجله «یک دروغ و خیالپردازی کامل» خواند.
سیمور هرش، روزنامهنگار- محقق مشهور، در ۸ فوریه، مطلب دندانشکنی را در وبلاگ خود منتشر کرد و جزئیات تخریب سه خط لولۀ گاز نورد استریم در ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲ در دریای بالتیک را روشن کرد.
هرش یک روزنامهنگار مشهور جهان است، او ۸۵ سال سن دارد. در طول جنگ ویتنام، او اطلاعاتی در مورد کشتار روستائیان سونگمای توسط ارتش آمریکا منتشر کرد و به دلیل تحقیقات خود جایزۀ پولیتزر را دریافت کرد. جهان برای اولین بار از مقالات او در نیویورکر در بارۀ جنایات نظامیان آمریکایی در زندان «ابوغریب» عراق مطلع شد. هرش طی مقالهای که در آن روایت رسمی مقامات آمریکایی در مورد نابودی اسامه بن لادن، «تروریست شماره یک» را زیر سؤال برد، سر و صدای زیادی به پا کرد. و این هم یکی دیگر از تحقیقات تندرآسای او:
سیمور هرش در مقالۀ «چگونه آمریکا خط لولۀ گاز نورد استریم را منفجر کرد»، یادآوری میکند که نیویورک تایمز این انفجار را «معمایی» خوانده است. هرش به نکتهایی تأکید میکند که منافع ایالات متحده در آن است. واشنگتن از این بیم داشت که کشورهای اروپایی مانند آلمان به دلیل وابستگی به خطوط لولۀ گاز طبیعی ارزان قیمت، «تمایلی به تأمین پول و تسلیحات مورد نیاز برای شکست روسیه به اوکراین نداشته باشند». بایدن به جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی دستور داد تا یک تیم بین سازمانی را برای تهیۀ یک طرح تشکیل دهد.
در ماه دسامبر ۲۰۲۱ (دو ماه قبل از شروع عملیا نظامی ویژه)، سالیوان با نمایندگان ستاد مشترک ارتش، سازمان سیا، وزارت امور خارجه و وزارت خزانهداری یک جلسه تشکیل داد. این نشست کاملاً محرمانه بود و «در یک اتاق امن در طبقۀ بالای ساختمان اداری قدیمی در مجاورت کاخ سفید، که محل هیئت مشاوران اطلاعات خارجی رئیس جمهور نیز است، برگزار شد».
منبع هرش مطمئن بود که سالیوان در مقام مجری خواستههای رئیسجمهور بایدن از این گروه خواسته است تا طرحی برای تخریب دو خط لولۀ گاز نورد استریم تهیه کند. در جلسات بعدی بین ادارات، اختلاف بوجود آمد: نمایندگان نیروی دریایی پیشنهاد کردند که از یک زیردریایی برای حمله به خط لوله استفاده شود. نیروی هوایی میخواست یک بمب ساعتی پرتاب کند. سیا نگران انجام مخفیانۀ این عملیات بود. در سازمان سیا کسانی بودند که با انجام عملیات مخالفت میکردند: «این کار را نکنید. این احمقانه است و اگر افشا شود به یک کابوس سیاسی تبدیل خواهد شد».
ویلیام برنز، رئیس سیا، یک کارگروه متشکل از افراد «آشنا با قابلیتهای غواصان اعماق دریای نیروی دریایی در شهر پاناما» تشکیل داد. هرش یادآوری میکند، که «عملیات شبیه به این قبلاً انجام شده است». در سال ۱۹۷۱، سیا و آژانس امنیت ملی برای یافتن یک کابل ارتباطی شوروی در دریای اوخوتسک و نصب یک دستگاه شنود روی آن عملیاتی را اجرا کردند. در این عملیات از غواصان نیروی دریایی، زیردریاییهای اصلاح شده و یک دستگاه نجات در اعماق دریا استفاده شد. شنود به مدت ۱۰ سال انجام گرفت، نوار دستگاه ضبط یک بار در ماه تعویض میشد.
در اوایل سال ۲۰۲۲، کارگروه سیا به گروه سالیوان گزارش داد: «ما برای منفجر کردن خطوط لوله راهکار داریم».
هرش خاطرنشان میسازد که «ارتش ایالات متحده در چند سال گذشته، حضور خود را در نروژ تا حد قابل توجهی گسترش داده است». پنتاگون صدها میلیون دلار برای نوسازی و گسترش تأسیسات نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده در نروژ سرمایهگذاری کرده است. رادار دیافراگم مصنوعی بهبودیافته قادر به نفوذ به اعماق روسیه شد و درست زمانی که جامعۀ اطلاعاتی ایالات متحده دسترسی به تعدادی از ایستگاههای شنود دوربرد در چین را از دست داد، شروع به کار کرد. به موازات این، «یک پایگاه زیردریایی آمریکایی که سالها در دست احداث بود، برای جاسوسی از پایگاه هستهای بزرگ روسیه در ۲۵۰ مایلی شرق وارد عمل شد…». پایگاه هوایی نروژ نیز به طور قابل توجهی نوسازی شد و گسترش یافت و «یک ناوگان مرکب از هواپیماهای گشتی پی-۸ پوسایدون، ساخت بوئینگ برای پشتیبانی از جاسوسی دوربرد در خصوص هر چیزی که به روسیه مربوط میشود»، تشکیل گردید.
هرش مینویسد: نروژ نیز منافع خاص خود را در انفجار خطوط لوله گاز داشت – «برای فروش بیشتر گاز طبیعی خود به اروپا». ناوگان نروژی در چند مایلی جزیرۀ دانمارکی بورنهولم مکان مناسبی را در آبهای کم عمق پیدا کرد. « آمریکاییها به وجد آمده بودند».
غواصان درگیر در این عملیات «هرگز در فیلمهای هالیوود یا روی جلد مجلات مشهور ظاهر نمیشوند. بهترین غواصان واجد شرایط غواصی در اعماق دریا را در یک انجمن فشرده گردآوری میکنند». دستگاههای انفجاری سی-۴ آمریکایی باید استتار میشدند تا به عنوان بخشی از متن طبیعی در میدان دید سامانۀ نظارتی روسیه ظاهر شوند.
این بمبها تحت پوشش رزمایش معمول ناتو در دریای بالتیک با نام بالتوپس ۲۲، کار گذاشته شدند.
این روزنامهنگار جزئیات زیادی را فاش میکند. از جمله اینکه در مقطع زمانی که زیردریاییها آماده بودند تایمر را برای انفجار بعد از ۴۸ ساعت تنظیم کنند، ظاهراً آمریکاییها نظر خود را تغییر دادند. برخی از اعضای تیم برنامهریزی از «دو دلی ظاهری» رئیس جمهور ناامید شدند. غواصان راه حلی پیدا کردند. «بمبهای سی-۴ از یک هواپیمای پی-۸ نیروی دریایی نروژ پرتاب گردیدند. سپس، توسط یک شناور سونار (ردیابی آوایی) به خطوط لوله وصل، و در ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲ فعال شدند. علامت در زیر آب، ابتدا به نورد استریم ۲ و سپس، به نورد استریم ۱ داده شد. از چهار خط لوله، سه خط لوله از کار افتاد».
واکنش کاخ سفید به انتشار مطلب افشاگرانه آنی بود: «این یک دروغ محض و کاملاً ساختگی است». نمایندگان سیا و وزارت خارجه نیز با همین لحن صحبت کردند. با این حال، ما به یاد داریم که آنتونی بلینکن چقدر هیجان زده بود، تا جائیکه در ماه سپتامبر، بدون پنهان کردن خوشحالی خود، به توضیح برنامههای امپراتوری پرداخت: «این یک فرصت شگفتانگیز است تا یک بار برای همیشه از وابستگی به انرژی روسیه خلاص شویم و در نتیجه، ولادیمیر پوتین را از استفاده از انرژی به عنوان یک ابزار محروم کنیم. این بسیار مهم است و فرصتهای راهبردی بزرگی را برای سالهای آینده ایجاد میکند. ما مصمم هستیم به هر کار ممکن دست بزنیم تا عواقب همۀ اینها بر سر شهروندان کشور ما آوار نشود».
… اسرائیل شامیر، روزنامهنگار مشهور جهان در مورد مقالۀ افشاگرانۀ سیمور هرش اظهار داشت: «… یک روزنامهنگار فوقالعاده که جولیان آسانژ قبل از جولیان آسانژ بود، راز انفجار نورد استریم را فاش کرد»… «این واقعیت که این جنایت بدون مجازات مانده است، قابل توضیح نیست و البته، باید اصلاح شود».
مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی
۲۱ بهمن-دلو ۱۴۰۱
روسیه و ایران اقتدار دلار را به چالش کشیدهاند – پپه اسکوبار
روسیه و ایران دلار را کنار میکذارند و از تحریم های آمریکا عبور میکنند.
خبر اتصال بانکهای روسی به سیستم پیامرسانی مالی ایران، مقاومت در برابر تحریمهای آمریکا علیه هر دو کشور را تقویت میکند و دلارزدایی جهانی را سرعت میبخشد.
پپه اسکوبار
ترجمه مجله هفته

قرارداد بین بانکهای مرکزی روسیه و ایران که به طور رسمی در ۲۹ ژانویه برای اتصال سیستمهای انتقال بین بانکی آنها به امضا رسید، از چند جهت تغییر دهنده بازی است.
از نظر فنی، از این پس ۵۲ بانک ایرانی که قبلاً از SEPAM، سیستم مخابراتی بین بانکی ایران استفاده می کردند، اکنون با ۱۰۶ بانک روسی که از SPFS، (معادل روسی سیستم پیامرسان بانکی غربی سوئیفت است) در ارتباط قرار میگیرند.
کمتر از یک هفته قبل از توافق، ویاچسلاو ولودین، رئیس دومای دولتی در تهران بود تا بر جزئیات آخرین لحظه، بخشی از نشست کمیسیون همکاری بین پارلمانی روسیه و ایران نظارت کند: او قاطعانه تاکید کرد که هر دو کشور باید به سرعت تجارت را با ارزهای خود افزایش دهند.
تجارت روبل-ریال
ولودین با تأیید اینکه سهم روبل و ریال در تسویههای متقابل از ۶۰ درصد فراتر رفته است، موفقیت «استفاده مشترک از سیستمهای پرداخت ملی میر و شتاب» را تأیید کرد.
این نه تنها تحریمهای غرب را دور میزند، بلکه میتواند «مسائل مربوط به همکاریهای دوجانبه سودمند و افزایش تجارت بین دو کشور را حل کند».
به گفته کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو: «اکنون بیش از ۴۰ درصد مبادلات تجاری بین دو کشور به روبل است.»
جلالی همچنین تاکید کرد که تهران از روبل به عنوان ارز اصلی در همه مکانیسمهای ادغام منطقهای حمایت میکند.
اشاره او به ویژه به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) به رهبری روسیه بود که ایران با آن در حال بستن قرارداد تجارت آزاد است.
قرارداد SEPAM-SPFS با یک برنامه آزمایشی تحت نظارت شهر بانک ایران و بانک VTB روسیه آغاز می شود. زمانی که برنامه آزمایشی از شر هر گونه اشکال احتمالی خلاص شود، سایر وام دهندگان وارد عمل خواهند شد.
مزیت اصلی این است که SEPAM و SPFS در برابر تحریمهای آمریکا و غرب که بیرحمانه بر تهران و مسکو تحمیل شدهاند، مصون هستند.
زمانی که توافق کامل انجام شود، همه بانک های ایرانی و روسیه می توانند از این طریق به یکدیگر متصل شوند و به معامله مالی بپردازند.
جای تعجب نیست که توجه جنوب جهانی بر این واقعه متمرکز شده است.
این احتمالاً به یک راهکار مهم برای دور زدن سوئیفت مستقر در بلژیک – که اساساً توسط واشنگتن و در مقیاس کوچکتر توسط اتحادیه اروپا کنترل می شود، خواهد بود.
موفقیت SEPAM-SPFS مطمئناً باعث موفقیت سایر معاملات دوجانبه یا حتی چندجانبه بین کشورها خواهد شد.
همه چیز در مورد INSTC است
بانکهای مرکزی ایران و روسیه نیز در تلاش هستند تا یک ارز پایدار برای تجارت خارجی را جایگزینی روبل، ریال و دلار آمریکا کنند.
این یک ارز دیجیتال با پشتوانه طلا خواهد بود و بیشتر در منطقه ویژه اقتصادی آستاراخان (SEZ) در دریای خزر استفاده میشود که در حال حاضر بسیار مشغول جابجایی محمولههای ایرانی است.
آستاراخان قطب کلیدی روسیه در کریدور حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) است، شبکه وسیعی از کشتیها، راههای ریلی و جادهای که تجارت را از روسیه – و همچنین بخشهایی از اروپا – از سراسر ایران به غرب آسیا افزایش میدهد. و جنوب آسیا و بالعکس.
و این منعکس کننده بعد ژئواکونومیک کامل قرارداد SEPAM-SPFS است.
بانک مرکزی روسیه در سال ۲۰۱۴، زمانی که واشنگتن شروع به تهدید مسکو به اخراج از سوئیفت کرد، به سرعت اقدام به راه اندازی SPFS کرد.
ادغام آن با SEPAM ایران افق کاملا جدیدی را می گشاید، به ویژه با توجه به تصویب عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای (SCO) و در عین حال یک نامزد پیشتاز برای پیوستن به باشگاه توسعه یافته بریکس پلاس.
سه ماه قبل از توافق SEPAM-SPFS، رستم ژیگانشین، نماینده تجاری روسیه در ایران، اشاره می کرد که تصمیم «ایجاد آنالوگ سیستم سوئیفت» یک معامله تمام شده است.
تهران از تابستان گذشته زیرساختها را برای پیوستن به سیستم پرداخت میر روسیه آماده میکرد.
اما پس از اینکه مسکو با تحریمهای بسیار شدید غرب مواجه شد و رابطه بانکهای روسی با سوئیفت قطع شدند، تهران و مسکو از نظر استراتژیک تصمیم گرفتند بر ایجاد سیستم مالی غیر سوئیفتی خود برای پرداختهای فرامرزی تمرکز کنند.
همه اینها به نقش استراتژیک ژئواکونومیک INSTC مربوط می شود، که کریدور تجاری بسیار ارزان تر و سریعتری از مسیر قدیمی کانال سوئز است.
روسیه بزرگترین سرمایه گذار خارجی ایران است
به گفته علی فکری معاون وزیر دارایی ایران، علاوه بر این، «روسیه به بزرگترین سرمایه گذار خارجی ایران تبدیل شده است. این شامل ۲.۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری در دو پروژه نفتی در غرب استان ایلام در ۱۵ ماه گذشته» است.
این حدود ۴۵ درصد از کل سرمایه گذاری خارجی در ایران در دوره اکتبر ۲۰۲۱ تا ژانویه ۲۰۲۳ است.
البته کل این فرآیند در مراحل اولیه خود است – زیرا تجارت دوجانبه روسیه و ایران سالانه تنها ۳ میلیارد دلار است.
اما به دلیل تأثیر انباشته تعاملات SEPAM-SPFS، INSTC و EAEU و به ویژه اقدامات بیشتر برای توسعه ظرفیت انرژی، لجستیک و شبکه های حمل و نقل ایران از طریق INSTC، رونق اجتناب ناپذیر است.
پروژه های روسیه در ایران چند وجهی هستند: انرژی، راه آهن، خودروسازی و کشاورزی.
به موازات آن، ایران مواد غذایی و محصولات خودرویی روسیه را تامین می کند.
علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، اصرار دارد در هر فرصتی یادآوری کند که روسیه و ایران «نقشهای مکمل در ترانزیت جهانی انرژی و بار دارند».
توافق آزاد ایران و اتحادیه اوراسیا (FTA) تقریباً نهایی شده است – شامل تعرفه صفر برای بیش از ۷۵۰۰ کالا.
در سال ۲۰۲۲، EAEU بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار کالا مبادله کرد. دسترسی کامل ایران به اوراسیا از نظر ایجاد یک دروازه بازار به بخشهای بزرگ اوراسیا – و دور زدن تحریمهای آمریکا به عنوان یک مزیت شیرین این راهکار، غیرقابل ارزیابی خواهد بود.
یک پیشبینی واقعبینانه این است که طی پنج سال، زمانی که ایران به ششمین عضو EAEU تبدیل شود، تهران میتواند روی حجم تجارت سالانه ۱۵ میلیارد دلاری با پنج عضو اوراسیایی حساب کند.
میراث سمرقند
همه آنچه امروز دنبال می کنیم از بسیاری جهات نتیجه مستقیم نشست سازمان همکاری شانگهای در سپتامبر گذشته در سمرقند است، زمانی که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و همتای چینی او شی جین پینگ شخصاً برای تقویت جهان چند قطبی تلاش کردند و ایران یادداشتی را برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای امضا کرد.
گفتگوهای خصوصی پوتین با ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در سمرقند همه در مورد استراتژی عمیق بود.
INSTC در این معادله کلی کاملاً حیاتی است. هم روسیه و هم ایران حداقل ۲۵ میلیارد دلار برای تقویت توانایی های خود سرمایه گذاری می کنند.
کشتیهایی که در رودخانههای دان و ولگا حرکت میکنند همواره انرژی و کالاهای کشاورزی را مبادله میکنند. اکنون خبرگزاری دریانوردی ایران تایید کرده است که روسیه به کشتیهای ایرانی حق عبور در امتداد آبراههای داخلی در دن و ولگا را اعطا میکند.
در همین حال، ایران در حال حاضر به عنوان سومین واردکننده بزرگ غلات روسیه شناخته شده است. از این پس تجارت توربین، پلیمر، لوازم پزشکی و قطعات خودرو به صورت رول خواهد بود.
تهران و مسکو قراردادی را برای ساخت یک کشتی باری بزرگ برای ایران به منظور استفاده در بندر سولیانکا در دریای خزر امضا کردند. و RZD لجستیک، یکی از شرکت های تابعه RZD راه آهن روسیه، قطارهای باری کانتینری را به طور منظم از مسکو به ایران سازماندهی می کند.
ژورنال روسی برای اقتصاد پیش بینی می کند که فقط ترافیک حمل و نقل در INTSC می تواند تا سال ۲۰۳۰ به ۲۵ میلیون تن برسد که چیزی کمتر از ۲۰ برابر افزایش را نسبت به سال ۲۰۲۲ از خود نشان میدهد.
در داخل ایران، پایانههای جدید تقریباً آماده انتقال محمولهها از کشتیها به خطوط ریلی هستند که از دریای خزر تا خلیج فارس عبور میکنند.
سرگئی کاترین، رئیس اتاق بازرگانی و صنعت روسیه، اطمینان دارد که پس از پایان قرارداد آزاد تجاری با اتحادیه اوراسیا، تجارت دوجانبه به زودی به ۴۰ میلیارد دلار در سال خواهد رسید.
طرحهای تهران بسیار بلندپروازانه هستند و این طرح ها چارچوب برنامه «محور شرقی» میگنجند که به کشورهای منطقه روسیه، چین، هند و آسیای مرکزی امتیازاتی را میدهد.
از نظر ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک، این امر مستلزم اتصال یکپارچه بین INSTC، EAEU، SCO، و BRICS+ است.
و همه اینها توسط چهارگانه ای هماهنگ می شود که واقعاً مهم است: روسیه، چین، هند و ایران.
البته مشکلاتی وجود خواهد داشت. درگیری حل نشدنی ارمنستان و آذربایجان ممکن است بتواند INSTC را از مسیر خود خارج کند: اما توجه داشته باشید که ارتباطات روسیه و ایران از طریق دریای خزر می تواند در صورت نیاز به راحتی باکو را دور بزند.
بریکس پلاس سقوط دلار را تقویت خواهد کرد
به غیر از روسیه و ایران، روسیه و چین نیز سالهاست که سعی میکنند سیستمهای پیامرسان مالی بانکی خود را به یکدیگر متصل کنند.
CBIBPS چین یک (سیستم پرداخت بین بانکی فرامرزی) ممتاز است.
مشکل اینجاست که واشنگتن مستقیماً بانکهای چینی را تهدید کرده است که در صورت ارتباط با بانکهای روسیه، از سوئیفت خارج خواهند شد.
موفقیت SEPAM-SPFS ممکن است به پکن اجازه دهد تا هرچه در توان دارد را انجام دهد و از همه امانات استفاده کند، به خصوص پس از جنگ بسیار سخت نیمه هادیها و طنز وحشتناک انفجار بالن.
از نظر حاکمیت، واضح است که چین محدودیتهای ایالات متحده را در مورد نحوه نقل و انتقال منابع مالی خود نخواهد پذیرفت.
به موازات آن، BRICS در سال ۲۰۲۳ در توسعه سیستم پرداخت های مالی متقابل و ارز ذخیره خود عمیق تر خواهد شد.
کمتر از ۱۳ نامزد تایید شده مشتاق پیوستن به بریکس پلاس صف کشیدهاند – از جمله قدرت های متوسط آسیایی مانند ایران، عربستان سعودی و اندونزی.
همه نگاه ها به این خواهد بود که آیا – و چگونه – ایالات متحده با بدهکاری بیش از ۳۰ تریلیون دلار تهدید به اخراج بریکس پلاس از سیستم مالی سوئیفت خواهد کرد.
یادآوری این نکته روشنگر است که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی روسیه تنها ۱۷ درصد است. در چین ۷۷ درصد است. کشورهای عضو بریکس فعلی بدون روسیه ۷۸ درصد است. نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی بریکس پلاس با روسیه به طور متوسط تنها به ۵۵ درصد خواهد رسید.
بهره وری قوی از BRICS+ با پشتوانه ارز طلا و/یا کالا و سیستم پرداخت دیگری که دلار آمریکا را دور می زند، به دست خواهد آمد. بهره وری قوی قطعاً از طرف غرب جمعی که اقتصاد آن وارد دوران رکود می شود، نخواهد آمد.
با این همه تحولات در هم تنیده و چالش های بسیار، یک چیز مسلم است. توافق SEPAM-SPFS بین روسیه و ایران شاید تنها اولین نشانه از حرکت صفحات تکتونیکی در سیستم بانکی و پرداخت جهانی باشد.
به سیستم های پرداخت یک، دو، هزار خوش آمدید. و به اتحادیه آنها در یک شبکه جهانی خوش آمدید. البته این زمان می برد. اما این قطار مالی پرسرعت قبلاً ایستگاه را ترک کرده است.
رسانههای ایالات متحده در جستجوی بحران

رسانههای ایالات متحده در جستجوی بحران
در کنگره حزب کمونیست چین
اریک هورویتس (fair.org*، ۱۱ نوامبر ۲۰۲۲) / برگردان: طلیعه حسنی
دانش و امید، شماره ۱۵، دی ۱۴۰۱
بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست چین برای مطبوعات غربی پیامهایی داشت که اگر با حسننیت نگاه میشد، میتوانست حامل نشانههای اطمینانبخشی باشد. اما رسانههای امپریالیستی با چسبیدن به روایتهای آشنا پیرامون استراتژی چین برای کاهش کووید، آنها را به پیشبینیهای تازهای درباره فاجعه اقتصادی که از مدتها قبل پیشبینی میشد، گره زدند؛ فاجعهای که در نتیجه تصمیم دولت چین مبنی بر کنار گذاشتن تئوری بازار آزاد در این کشور بهطور اجتنابناپذیری اتفاق خواهد افتاد.
تمرکز رسانههای امپریالیستی بیش از هر چیز بر خروج «هو جینتائو» از سالن کنگره و پخش گمانهزنیهای پر سر و صدا درباره سرنوشت سلف ۷۹ ساله شی جینپینگ، دبیر کل حزب کمونیست چین بود.
روایت افسانه پاکسازی رسانههایی مانند نیویورک تایمز و سیانان مبتنی بر این ادعا بود که شی برای تحکیم قدرت خود کنگره را دستکاری کرده است. با این حال، رسانههای امپریالیستی برای اثبات اینکه شی، خروج «هو» را به عنوان بخشی از روند تصاحب قدرت طراحی کرده بود، «شواهد» قانعکننده در دست نداشتند.
تحولات اساسی
اگر رسانههای امپریالیستی که کنگره را پوشش میدادند، در عوض تلاش بیهوده برای یافتن دستاویزهایی جهت تطبیق با داستانهای پیشساختهشان، به دنبال تحولات اساسی [در حیات آینده چین] بودند، میتوانستند آنها را پیدا کنند.
علیرغم موضع ستیزهجویانه دولت بایدن در قبال تایوان، که در تشدید تنش ناشی از سفر نانسی پلوسی به جزیره و وعده شخصِ بایدن برای اعزام نیروهای آمریکایی در صورت وحدت اجباری مجدد مشاهده شد، شی نشان داد که چین به رویکرد خویشتندارانه خود پیرامون رابطه سرزمین اصلی با تایوان ادامه خواهد داد.
سونگ ون تی، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه دولتی استرالیا درباره اظهارات دقیق تنظیمشده شی در مورد وحدت دوباره، گفت: «فقدان «چطورها» نشانه خواست او برای حفظ سیاستی انعطافپذیر و عدم تمایل به تعهد به یک مسیر خصمانه برگشتناپذیر است» (گاردین،۱۶ اکتبر ۲۰۲۲). لیم جان چوان ـتینگ، محقق سابق آکادمی سینیکای تایوان، پیام شی به مردم تایوان را «متوازن و غیر جنگنده» ارزیابی کرد (SCMP، ۱۶ اکتبر ۲۰۲۲). به نظر میرسد این برای همه کسانی که خواهان اجتناب از یک جنگ هستهای بالقوه هستند، خبر خوبی باشد.
علاوه بر این، گزارش افتتاحیه شی به کنگره بر وظیفه مبارزه با تغییرات آب و هوایی تأکید خاصی داشت. بخش تحت عنوان «تعقیب توسعه سبز و ترویج هماهنگی بین بشریت و طبیعت» یک چارچوب چهار بخشی را برای هدایت تلاشهای سیاستگذاری چین در این زمینه ارائه میکند. حتی شورای آتلانتیکِ آشکارا طرفدارِ غرب نیز مجبور به اعتراف شد که: «چین [جایگاه] رهبری خود در توسعه سبز را از راههای گوناگون نشان میدهد.»
از آنجایی که چین محل سکونت یک پنجم جمعیت جهان است و در حال حاضر منتشرکننده بیشترین دی اکسید کربن روی زمین است، تصمیم دولت این کشور برای اولویت دادن به یافتن پاسخی جامع به بحران آب و هوایی، تحول مثبتی به نظر میرسد.
کنگره حتی برای کسانی که مدعی اهمیت دادن به حقوق بشر هستند، خبرهای دلگرمکنندهای داشت. کنگره در اقدامی غافلگیرانه، چن کوانگو را که به دلیل رویکرد تندروانه خود در مقام دبیر حزب در تبت و سین کیانگ مورد تحریمهای آمریکا نیز قرار گرفته بود، از کمیته مرکزی اخراج کرد.
اما رسانههای امپریالیستی ایالات متحده اساساً توان انعکاس این تحولات را به عنوان اخباری مثبت نداشتند. آنها گزارشهایی از اظهارات شی پیرامون تایوان منتشر ساختند که در آنها بجای نشان دادن رویکرد همراه با حسن نیت چین، عمدتاً با ارائه اخبار نادرستی از مواضع این کشور، آن را تهدیدآمیزتر از آنی جلوه دادند که واقعاً میتواند باشد. در واقع، رسانههای خبری ایالات متحده در مورد محتوای اخبار کنگره پیرامون تایوان بهطور قابلتوجهی حرف چندانی برای گفتن نداشتند.
روایتهای بازسازیشده
همانطور که «Fair»* (در تاریخهای ۲۴ مارس ۲۰۲۰، ۲۹ ژانویه ۲۰۲۱ و ۹ سپتامبر ۲۰۲۲) در موارد مختلف این بیماری همهگیر یادآور شده است، رسانههای امپریالیستی که ظاهراً از عدم تمایل چین به قربانی کردن جان میلیونها انسان در محراب رشد اقتصادی برآشفتهاند – تقریباً همگی به شکلی متحد منتقد استراتژی کاهش کووید دولت چین بودهاند.
در واقع، رسانههای حاکم علیرغم موفقیتهای سیاست «کووید صفر» – هم از نظر نجات جان انسانها و هم از نظر توسعه اقتصادی – دائماً کوشیدهاند تا این سیاست را شیطانی جلوه دهند. آشفتگی رسانههای امپریالیستی پس از تذکر شی به کنگره مبنی بر ادامه همان سیاست در چین، قابل پیشبینی بود.
نیویورک تایمز (۱۶ اکتبر ۲۰۲۲)، برخلاف شواهد، با استفاده از شیوه معمول خود مدعی شد که تصمیم چین برای اولویت دادن به سلامت عمومی، اقتصاد آن را ویران خواهد کرد:
«آقای شی استدلال کرد که حزب کمونیست «جنگ مردمی همهجانبهای برای متوقف کردن شیوع ویروس» به راه انداخته است. او گفت که رهبری چین هرآنچه را میتوانست برای محافظت از سلامت مردم انجام داده است و «مردم و جان آنها را بالاتر از هر چیز دیگری قرار داده است.» [اما] او به اینکه چگونه این اقدامات سختگیرانه مانع رشد اقتصادی و سرخوردگی مردم شده است، هیچ اشارهای نکرد.»
در ادامه این مقاله به نقل از «جود بلانشت»، «کارشناس چین» در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل (CSIS) نوشت: «هیچ چیز مثبت یا تشویقآمیز درباره کووید صفر وجود ندارد». اینکه CSIS – در همصدایی کامل تایمز- چنین موضعی را منتشر میکند، جای تعجب ندارد، زیرا ولینعمتان ارشد این اندیشکده همراه تایمز در تخریب چهره چین منافع مشترکی دارند.
فهرست کمککنندگان اصلی CSIS شامل پیمانکاران نظامی نورتروپ گرومن۱، جنرال داینامیکس۲، لاکهید مارتین۳ و بوئینگ۴، و همچنین کمپانیهای نفت و گاز میشود که همگی از تقویت نظامی آمریکا در اقیانوس آرام سود مالی میبرند.
CSIS همچنین میلیونها دلار از دولتهای تایوان، ژاپن و کره جنوبی دریافت کرده است. فیبی نواکوویچ۵، رئیس و مدیرعامل جنرال داینامیکس، و لئون پانهتا۶، وزیر دفاع آمریکا در دولت اوباما که به ایجاد «محور آسیایی۷» در وزارت دفاع آمریکا کمک کرد، در هیئت امنای آن حضور دارند.
«نه به اصلاحات بازار»
«سخنرانی شی جین پینگ: آری به کووید صفر، نه به اصلاحات بازار؟»
سیانان روز ۱۷ نوامبر، بیانیه شی جینپینگ را به این گونه منعکس کرد که حزب کمونیست چین، به عنوان بخشی از مخالفت گسترده با بازار آزاد، اجازه نخواهد داد تا ویروس مهلک کرونا آزادانه در میان همه مردم انتشار یابد.
سیانان، گذشته از بیاعتنایی آشکار به چارچوبی که سیاستهای بهداشت عمومی را بر پایههای رابطه آن با رشد اقتصادی ارزیابی میکند، باز شدن بازارهای چین به روی سرمایههای خارجی را به عنوان عامل مثبتی معرفی کرد که کنار گذاشتن آن چشمانداز بدی را برای اقتصادی چین رقم خواهد زد.
از مقالات اختصاصی ۲۴ اکتبر ۲۰۲۲ فوربس و ۱۱ جولای ۲۰۲۲ نیویورکتایمز پیرامون نگرانی بازارهای جهانی در برابر گفته شی مبنی بر «بازگشت به مارکسیسم» چنین برمیآید، در حالی که «اصلاحات و باز کردن بازارها» چین برای کمپانیها بسیار سودآور بوده است، اما حداقل میتوان دید که حاصل آن برای کارگران چینی نابرابری بوده است. استانداردهای زندگی به طور کلی بهبود یافتهاند، اما شرایط کار همچنان بد و نابرابری در حال افزایش است.
سیانان مانند نیویورک تایمز، با نقل قولی از کریگ سینگلتون، کارشناس ارشد چین در «بنیاد دفاع از دموکراسیها۸»، همان راه و رسم اندیشکدهای را در حمایت از تز خود در پیش گرفت:
«سخنرانی دیروز، آنچه را که مدتها مورد تردید بسیاری از ناظران اوضاع چین بود، تأیید میکند: شی حداقل به این زودیها، قصدی برای استقبال از آزادسازی بازار یا کاهش دادن سیاست کووید صفر در چین ندارد. در عوض، او مصمم است تا سیاستهای مربوط به امنیت و اتکای به خود را به بهای [کاهش] رشد اقتصادی درازمدت چین دوچندان نماید.»
تا آنجا که میتوان به یاد آورد، علیرغم این واقعیت که پیشبینی ناظران چین مبنی بر فروپاشی اقتصاد چین هنوز محقق نشده است، رسانههای امپریالیستی همچنان در تخیلات بیپایه قدیمی خود غرق ماندهاند.
بنیاد دفاع از دموکراسیها، که سیانان به شکلی نامحسوس برچسب «اندیشکده مستقر در [واشنگتن] دیسی» را بر آن زده، به نوبه خود یک گروه مدافع نئوکانها است که تَبَری برای خرد کردن چین در دست دارد. مت پوتینگر، رئیس مطالعات چین این «بنیاد»، معاون سابق مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ بود. در شرححالی از پوتینگر که واشنگتن پست در اوایل همهگیری منتشر کرد (۲۹ آوریل ۲۰۲۰)، گفته میشود که وی «بر این باور است که شیوه پکن در مدیریت ویروس «فاجعهبار» بوده» و «کل جهان تحت تأثیر آسیبهای جانبی مشکلات حاکمیت داخلی چین قرار خواهد گرفت.» این مقاله از قول اچ. آر. مکمستر ،دومین مشاور امنیت ملی ترامپ، که او هم در حال حاضر به عنوان «کارشناس چین» در همین بنیاد مشغول است، مینویسد که وی مانند پوتینگر «تمرکز بزرگترین تغییر در سیاست خارجی ایالات متحده از زمان جنگ سرد را رویکرد رقابتی با چین» میداند.
تلاش مأیوسانه برای ساختن سناریوی تصفیه
اگر مصرفکنندگان رسانههای امپریالیستی تنها در جریان یک داستان درباره کنگره [حزب کمونیست چین] قرار گرفته باشند، آن احتمالاً یک اقدام علنی و ساده بود: در جلسه پایانی کنگره، کسانی با کمک به هو جینتائو، سلف شی، بهعنوان رهبر عالیقدر چین، او را برای بیرون رفتن از تالار بزرگ خلق اسکورت کردند.
در پایان همان روز، خبرگزاری دولتی چین، شینهوا اعلام کرد که علت بیرون رفتن هو در رابطه با سلامت جسمی او بوده است. این توضیح منطقاً نمیتواند دور از ذهن باشد چرا که مدتهاست گفته میشود هوی 79 ساله از یک بیماری رنج میبرد و برخی ناظران چین در اوایل سال 2012، احتمال میدادند که رهبر پیشین به بیماری پارکینسون مبتلا باشد.
اما از آنجا که کل این حرکت فیلمبرداری شده بود، رسانههای امپریالیستی از گزارش ساده چین درباره این اتفاق راضی نبودند. بنابراین آنها با اغتنام از فرصت، خروج هو را به یک نمایش دراماتیکِ مملو از افکار شیطانی تبدیل کردند. گمانهزنیهای بعد از این نمایش نیز ماهیتی تقریباً عقدهگشایانه داشت. نیویورک تایمز در تاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۲۲، در مقالهای با عنوان «چه اتفاقی برای هو جینتائو افتاد» چنان به تجزیه و تحلیل ویدیو و صحنه مورد نظر پرداخت که تنها از عهده طراحان حرفهای توطئه برمیآید. علیرغم پذیرش اینکه «سند و مدرکی برای خروج برنامهریزی شده آقای هو وجود ندارد و بسیاری از تحلیلگران نسبت به طرح گمانهزنیها هشدار دادهاند» اما تایمز همچنان به این تعبیر و تفسیرهای خود ادامه داد. این مقاله با تمرکز بر ۹ برش ویدیویی و سه عکس، لحظه به لحظه خروج هو را از زوایای مختلف و در تصاویر بزرگشده به نمایش گذاشت. برخی از تصاویر حتی شامل اجزای برجستهشدهای از ویدئو به سبک گزارشهای فوتبال دوشنبه شب بود که سر برخی از کادرهای حزب کمونیست چین مانند هالهای در یک تابلوی نقاشی دوره رنسانس آن را احاطه کرده بود.
تایمز با اشاره به چهرههای در هاله قرار داده شده حزب که هنگام بدرقه هو «رفتارشان تغییر نکرد»، به نقل از وو گوگوانگ، استاد دانشگاه ویکتوریا در کانادا مینویسد:
«این شخص، هو جینتائو، بالاترین رهبر سابق حزب شما و مردی است که به بسیاری از شما در ارتقای جایگاه سیاسی کمک کرده است. و حالا با او چگونه رفتار میکنید؟… این حادثه، واقعیت غمانگیز سیاست چین و فقدان اساسی وجدان انسانی در حزب کمونیست را نشان داد.»
تایمز با وجود اشاره به اینکه وو گفت «نمیخواهد درباره آنچه رخ داده است گمانهزنی کند»، اما در عمل آشکارا این جمله محتاطانه را در تقابل با روش خود در محکوم کردن حزب کمونیست در گستردهترین ابعاد ممکن، نمیبیند.
در واقع، این روزنامۀ مرجع هیچ مشکلی با نسبت دادن اشتباه همکاران هو در واکنشی مناسبتر (هر چه که میتوانست باشد) به «واقعیت غمانگیز سیاست چین» و «فقدان اساسی وجدان انسانی» از طرف حزب کمونیست چین نمیبیند.
این تصویر کوچکی از رویکرد متناقض رسانههای امپریالیستی به این ماجرا بود: اعلام بیمیلی برای درگیر حدس و گمان شدن از یک سو و در سوی دیگر شوق وافر برای انتقال انگیزههای منفی. در این راستا، تایمز با توسل به کنایه، یک سوال فرضی طرح کرد:
آیا آقای هوی 79 ساله، همانطور که رسانههای دولتی چین بعداً گزارش دادند، دچار ضعف جسمانی بود؟ یا نمایشی بود تکاندهنده از تصفیۀ او توسط شی جین پینگ رهبر کنونی چین در برابر چشم جهانیان؟
تایمز به جای اینکه صراحتاً مدعی قربانی شدن هو در یک پاکسازی شود، این روایت آشنای وحشت از سرخها را با قرار دادن دو عکس از انقلاب فرهنگی پیش میبرد که در یکی از آنها پدر شی در یک جلسه بحث و جدل مورد تحقیر قرار میگیرد. تایمز با این تصاویر، خوانندگان را به ایجاد یک رابطه ساختگی بین خروج هو و سرکوبهای سیاسی سالهای گذشته سوق میکند.
کلافگی از نداشتن سند و مدرک
در همان روزی که تایمز «تحلیل» خود را منتشر کرد، وال استریت ژورنال (۲۷ اکتبر ۲۰۲۲) مقاله مشابهی را تحت عنوان «حذف هو جینتائو از کنگره حزب چین، یک شکست مرحله به مرحله» منتشر کرد.
به طور خلاصه در اصل، از آنجا که هیچ سند و مدرک واقعی مبنی بر تصفیه یا تحقیر علنی این پیرمرد ۷۹ ساله وجود نداشت، کسی که در یک دهه اخیر در قدرت حضور نداشته و هرگز هم شایعهای از مخالفت او با شی جینپینگ شنیده نشده است، والاستریت ژورنال تصمیم گرفت تا از جزء به جزء ویدئو حداکثر استنتاج ممکن را ارائه دهد.
همانطور که انتظار میرفت، شبکههای تلویزیونی و ناظران چین نیز در این سیرک گمانهزنیها شرکت جستند. سلینا وانگ، خبرنگار بینالمللی سیانان، در برنامه «آوت فرانتِ۹» ارین برنت گفت: من تا این لحظه با چند کارشناس، از جمله استیو تسانگ از مؤسسه چینی SOAS۱۰، صحبت کردهام که [همگی] فکر میکنند چیزی بیش از توضیح صاف و ساده سلامتی در میان است. او به من گفت که این تحقیر هو جینتائو پیامی روشن است که در حال حاضر در چین تنها یک رهبر مطرح است و آن شی جین پینگ است.
او به این واقعیت که تسانگ یکی از اعضای اندیشکده «چَتِم هاوس۱۱» است که بخش قابل توجهی از بودجه خود را از وزارت امور خارجه ایالات متحده و دولتهای بریتانیا و ژاپن دریافت میکند، اشارهای نکرد.
روز قبل در ۲۴ اکتبر ۲۰۲۲، وانگ در اتاق خبر سیانان گفت: «هو جینتائو. . . در مراسم اختتامیه کنگره حزب علناً تحقیر شد.» تنها چیزی که وانگ در پشتیبانی از ادعای خود ارائه داد، حدس ویکتور شی، یکی دیگر از ناظران چین از CSIS فوقالذکر بود:
«من توضیح صاف و ساده سلامت را قبول ندارم. [هو] علیالظاهر کاملاً سرحال نشسته بود. ناگهان از او خواسته میشود که آنجا را ترک کند. مطمئن نیستم که او چیزی را زیر لب زمزمه یا به شی جین پینگ گفته باشد».
وانگ با ایجاد شبهه پیرامون اینکه توضیحات شی از ماجرا قابل اعتنا نیست، نتیجه میگیرد: «بههر حال، این یک لحظه نمادین بود. بیرون کردن هو همراه با رهبری دستهجمعی دوران او.» برای وانگ و چگونگی رویکرد رسانههای امپریالیستی در نوشتن این سناریوی فوقالعاده، کلمه «به هرحال» کلمه تعیین کنندهای است – با آنکه آنها صرفاً دنبال گمانهزنیهای بیاساس بودند، بازهم همان مسیر رسیدن به خبیثانهترین نتیجهها را در پیش گرفتند.
https://fair.org/home/us-media-searched-for-crisis-at-china-party-congress/
بنیاد «فیر» یک بنیاد فعال در حقوق مدنی و عدالت اجتماعی است که در سال ۲۰۲۰ شعبۀ ویژهای برای جمعآوری دادهها در مورد کنترل بیماری کووید-19 طبق استانداردهای سازمان جهانی بهداشت، تأسیس کرد.
1. Northrop Grumman 2. General Dynamics
3. Lockheed Martin 4. Boeing
5. Phebe Novakovic 6. Leon Panetta
7. pivot to Asia 8. Foundation for Defense of Democracies
9. CNN’s Erin Burnett Out Front
10. Steve Tsang of [the] SOAS China Institute 11. Chatham House
ایران صدور گاز به اروپا را بررسی میکند – آرشف – ا. م. شیری
ایران صدور گاز به اروپا را بررسی میکند

آندری آرشف (ANDREY ARESHEV)
ا. م. شیری
زلزلۀ در ترکیه و سرنوشت تأسیسات مرکزی توزیع گازی (Hub)
زمین لرزۀ مهیب در ترکیه و مناطق مجاور سوریه که باعث ویرانی قابل توجهی شد و جان دست کم چندین هزار نفر را گرفت، دامنۀ گمانهزنیها را در مورد ماهیت تحریک مصنوعی فاجعه، از جمله، استفادۀ ایالات متحدۀ آمریکا از تسلیحات تکتونیکی یا سایر تسلیحات گسترش داد. به عنوان مثال، آنا لیوسینا، دانشیار مرکز لرزهنگاری دانشگاه دولتی مسکو معتقد است که اکنون انسان به طور کامل آموخته است که زمینلرزههای «القایی» ایجاد کند. «اگرچه در چنین مناطق خطرناکی، زلزله میتواند هر ۳۰ سال یک بار رخ دهد»، اما یک ریزش، یک فروریختگی قوی میتواند باعث یک فاجعۀ هولناک شود. در طول ۱۰۰ سال گذشته بیش از ۱۰۰ هزار نفر در ترکیه قربانی زلزله شده است.


به نظر میرسد که نسخۀ عجیب و غریب تأثیر خارجی همچنان در حاشیه باقی خواهد ماند. در عین حال، با توجه به زلزلۀ ویرانگر شهر ازمیت (ترکیه) در ۱۷ اوت ۱۹۹۹، میتوان فرض کرد که خروج عجولانۀ سرکنسولگریهای کشورهای غربی از استانبول به بهانۀ حملۀ احتمالی تروریستی، ممکن است دقیقاً بعنوان اقدامات پیشگیرانه در آستانه وقوع یک رشته زمینلرزه دیگر در یک منطقۀ خطرناک زلزلهخیز دیکته شده باشد.

زلزلۀ ویرانگر ترکیه میتواند هزاران نفر را به کام مرگ بکشد
شکی نیست که چنین فاجعۀ طبیعی گسترده بر اجرای طرحهای بلندپروازانۀ دولت اردوغان برای تبدیل ترکیه به هاب گازی کلان منطقهای تأثیر خواهد گذاشت. بوتاش، شرکت دولتی متصدی خطوط لوله از تعلیق عرضۀ گاز از طریق خط لوله در مناطق آسیبدیده جنوب کشور خبر داده است. گفته میشود که یک فاجعۀ طبیعی میتواند به سود دولت بایدن تمام شود. بخصوص اینکه دولت بایدن با ساخت یک مرکز گاز توسط گازپروم در خاک ترکیه، همراه با شرکای محلی مخالف است. افراد زیادی هستند که میخواهند پروژۀ امیدوارکنندۀ روسیه-ترکیه را پس از انفجار نورد استریم منفجر کنند. لازم به یادآوری است که سرویس امنیت فدرال روسیه در ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۲ گزارش داد که از حملۀ تروریستی سرویسهای ویژۀ اوکراین به تأسیسات نفت و گاز تأمینکنندۀ انرژی ترکیه و اروپا جلوگیری شده است. ولادیمیر پوتین در یک نشست عملیاتی با اعضای دائم شورای امنیت در ۱۰ اکتبر به یکسری حملات تروریستی و تلاش برای انجام جنایات مشابه علیه تأسیسات برق و زیرساختهای حمل و نقل گاز در کشورمان، از جمله آنها، «تلاش برای تضعیف تأسیسات انتقال گاز «ترکیش استریم» بعنوان بخشی از آن اشاره کرد.

رؤسای جمهور روسیه و ترکیه برای ایجاد یک «هاب گازی» به توافق رسیدند
در متن کاهش شدید تجارت انرژی روسیه با اروپا، ایدۀ ایجاد یک مرکز توزیع گاز برای افزایش صادرات (برای ترانزیت از طریق ترکیه به اروپا) نه تنها محصولات گازپروم، بلکه همچنین سوخت آبی از سایر کشورها، از جمله ایران که تحت تحریمهای شدید غرب قرار دارد، مطرح شد. ابراهیم کالین، سخنگوی رئیس جمهور ترکیه در ۱۵ ژانویه به خبرنگاران گفت: «…ما این فرصت را خواهیم داشت که گاز عراق، ترکمنستان از طریق تاناپ را در عرضۀ گاز به اروپا قرار دهیم. من به برخی از همتایان اروپایی و آمریکایی پیشنهاد دادهام که میتوان گاز ایران را در مقطعی در این نقشه انرژی گنجاند».
شکی نیست که چنین پیشنهادی نه تنها با رئیس بلافصل آقای کالین، بلکه با طرف ایرانی نیز موافقت شده است. در ۹ ژانویه، بوتاش از کاهش ۷۰ درصدی عرضۀ گاز ایران به ترکیه به دلیل مشکلات فنی و پیش از اوج تقاضا در زمستان خبر داد. ایران پس از روسیه دومین تأمینکنندۀ گاز به این کشور است و ترکها هم اکنون مجبور به کاهش جدی عرضۀ برق به بخش صنعتی شدهاند. مقامات ایرانی خاطرنشان میسازند که میتوانند به راحتی به اقتصاد ترکیه که در حال حاضر در شرایط بهتری نیست، ضربه بزنند.

تأسیسات انتقال گاز ترکیه
در سال ۲۰۱۴، پس از اعمال تحریمهای «کریمه» از سوی بروکسل علیه مسکو، حسن روحانی، رئیس جمهور وقت ایران در حاشیۀ مجمع عمومی سازمان ملل هنگام دیدار با همتای اتریشی خود، هاینز فیشر گفت که کشورش میتواند به «منبع قابل اعتماد گاز» برای اروپا به میزان ۱۰ تا ۲۰ میلیارد مترمکعب در سال تبدیل شود. مجید چگنی معاون وزیر نفت ایران در ماه مه سال ۲۰۲۲ اعلام کرد که ایران «…در حال بررسی امکان صادرات گاز به اروپا است. ما در حال بررسی این موضوع هستیم اما هنوز به نتیجهای نرسیدهایم. ایران همواره طرفدار توسعۀ دیپلماسی انرژی و توسعۀ بازار بوده است».


مسیر گازی جنوب و خط لولۀ گاز ایران و ترکیه
اتصال فرضی خط لولۀ گاز صادراتی ایران به ترکیه با خط لولۀ گاز تاناپ، بخشی از «مسیر گاز جنوبی» در امتداد خط آذربایجان – گرجستان – ترکیه – مرز یونان در ارزروم (این منطقه نیز از نظر زلزلهخیزی خطرناک است)، امکان انتقال گاز ایران به جنوب اروپا را فراهم میکند. هیچ تحریم مستقیمی از سوی بروکسل علیه صادرات گاز ایران وجود ندارد. بر اساس نتایج شش ماهۀ سال تقویمی ایران (از ۳۰ اسفند تا ۳۱ شهریور) در سال ۲۰۲۲ صادرات سوخت آبی از ایران نسبت به مدت مشابه سال قبل ۲۲ درصد افزایش داشته است. بر اساس اطلاعات اولیه، این رقم در سال ۲۰۲۲ به حداقل ۱۷ میلیارد متر مکعب رسید. ترکیه بزرگترین واردکننده گاز ایران است (تا ۴۵ درصد حجم صادرات به خارج از کشور) و حدود ۲۰ درصد از ظرفیتهای خط لولۀ صادراتی استفاده نمیشود که تنها یک ذخیرۀ بالقوه برای گنجاندن گاز ایران در خط لولۀ تاناپ است.
۲۰۱۵ | ۲۰۱۶ | ۲۰۱۷ | ۲۰۱۸ | ۲۰۱۹ | ۲۰۲۰ | ۲۰۲۱ |
۸.۴ | ۸.۴ | ۱۲.۵ | ۱۲.۱ | ۱۶.۹ | ۱۶.۰ | ۱۷.۳ |
خط لولۀ صدور گاز ایران به میلیارد متر مکعب متر، منبع بیپی
از لحاظ نظری، میتوان گاز ایران را به همین مسیر گازی تاناپ که از میدان شاه دنیز در سواحل شرقی دریای خزر از طریق خاک آذربایجان منتقل میکند، وارد کرد. ما در اینجا در مورد خط لولۀ فعلی ایران – آذربایجان– فدراسیون روسیه صحبت میکنیم. این خط لوله در دورۀ اتحاد شوروی در سال ۱۹۷۰ به بهرهبرداری رسید (گاز ترکمنستان از سال ۲۰۱۷ به این مسیر وارد میشود). با این حال، تنش بین ایران و آذربایجان، که از خارج تحریک میشود، به سختی چنین چشماندازی را نزدیکتر میکند و برتری نسخۀ «ترکیه»ای صادرات گاز ایران به اروپا را نشان میدهند (لازم به ذکر است که رسانههای ترکیه از حملات ضد ایرانی همتایان باکویی خود حمایت نمیکنند).

تأسیسات گاز ایران- انتقال گاز از طریق خط لوله
این خط لوله که از سال ۲۰۱۸ شروع به کار کرده است، علاوه بر ترکیه، گاز ایران به عراق (حدود ۳۰ درصد صادرات) را نیز منتقل میکند. تفاهمنامۀ امضاء شده در خصوص احداث خط لولۀ انتقال گاز از ایران به عراق و سوریه در سال ۲۰۱۱ در آستانۀ تحولات «بهار عربی»، همچنان به قوت خود باقی است. بنا به دادههای دفتر مرکزی مجتمع سوخت و انرژی فدراسیون روسیه (اوت ۲۰۲۰) حتی گزینۀ «گسترش احتمالی به لبنان و از طریق ترکیه به کشورهای اروپایی» در نظر گرفته شد. طول کل خط لولۀ گاز باید ۵۶۰۰ هزار کیلومتر و ظرفیت آن تا ۴۰ میلیارد متر مکعب در سال باشد. بر اساس برخی گزارشها، بخش ایرانی-عراقی شریان فوق احداث گردیده و در حالت آزمایشی کار میکند – این همان خط لولۀ گاز ایران-عراق است.
شاید با در نظر گرفتن روابط رو به رشد روزافزون روسیه و ایران، آنها نیز باید در گفتگوی دشوار با آنکارا هماهنگ شوند. ایگور یوشکوف، تحلیلگر دانشگاه مالی میگوید: «در ترکیه، انبارهای زیرزمینی وجود دارد که قرار بود به عنوان عناصر حائل استفاده شوند و بخشی از گاز در آنجا ذخیره شود تا بتوان آن را در بازار به پول نقد فروخت. این هاب، از بسیاری جهات، به صورت مجازی وجود خواهد داشت – گاز به ترکیه منتقل میشود و مالکیت آن از گازپروم به برخی شرکتهای خارجی انتقال مییابد. تاکنون حتی برای ساخت یک خط لولۀ گاز جدید به ترکیه برنامهریزی نشده است». به نظر وی، با توجه به وضعیت اقتصادی و ضرورت احیای کشور، شاید شرکا درخواست تخفیف اضافی بکنند. ممکن است مشکلاتی در روند مذاکرات پیش بیاید. اما، آنکارا همچنان به این هاب علاقهمند است.

عکس از: stargazete.com
لازم به ذکر است که ظاهراً اردوغان به گرفتن تخفیف ۲۵ درصدی مورد نظر خود از گازپروم موفق نشده، وضعیت اقتصادی ترکیه اکنون به شدت بدتر شده و با تصمیم رئیس دولت، برگزاری انتخابات عمومی از ماه ژوئن، به ماه مه تغییر یافته است. بعید است که اپوزیسیون فرصت حمله به دولت، از جمله، به توسعهدهندگان بزرگ وابسته به حلقه داخلی رئیس جمهور را از دست بدهد. در هر صورت، گفتوگوی روسیه و ترکیه در مورد انرژی میتواند صرفاً بر اساس اصل منفعت متقابل باشد، نه «خیریۀ» مشکوک. اگر ترکیه علاوه بر ترجیحات اقتصادی به دنبال افزایش اهمیت خود برای اروپا باشد، طرف روسی علاقهمند است که پیامدهای منفی فشار تحریمها را هموار سازد و درآمدهای صادراتی را در سطحی برای تضمین ثبات بودجۀ دولتی حفظ کند.
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
۲۰ بهمن-دلو ۱۴۰۱
انتقاد شدید از راجر واترز، بنیانگذار پینک فلوید.
پس از سخنرانی صلح در سازمان ملل: انتقاد شدید از راجر واترز، بنیانگذار پینک فلوید.
ترجمه میرفخرایی

به ابتکار روسیه، راجر واترز، یکی از بنیانگذاران پینک فلوید، بیانیه ای را در شورای امنیت سازمان ملل درباره درگیری اوکراین ارائه کرد.
او روسیه و همچنین متحدان غربی را محکوم می کند. واترز در سخنانش به این نکته اشاره کرد که روسیه برای حمله به اوکراین توسط غرب تحریک شده است و به دلیل این موضعگیری او مورد انتقاد قرار گرفت و فراخوان هایی زیادی خواستار تحریم این هنرمند شدند.
راجر واترز، بنیانگذار گروه راک بریتانیایی پینک فلوید، به دعوت روسیه در مقابل شورای امنیت سازمان ملل سخنرانی کرد.
واترز در سخنرانی احساسی خود حمله روسیه به اوکراین را محکوم کرد. او در عین حال خاطرنشان می کند که این تهاجم بی دلیل نبوده است. واترز همچنین تحریک کنندگان را با شدیدترین عبارات ممکن مورد حمله قرار داد و محکوم کرد.
وی تصریح می کند که اتحادیه اروپا، ناتو و ایالات متحده آمریکا در توسعه اختلافات به سمت جنگ مقصر اصلی هستند.
واترز از اعضای شورای امنیت می خواهد که منافع ژئوپلیتیکی خود و منافع مالی صنایع دفاعی را به کناری نهند.
او خواستار تغییر مسیر کلی سیاسی و اعلام آتش بس فوری در اوکراین به عنوان مبنایی برای مذاکرات صلح شد.
اینها کلمات قوی و تکان دهنده ای است که واترز خطاب به مهم ترین نهاد ایمنی در جهان می گوید. واترز ادعا می کند که او صدایی بی صدایان است. آنچه او ابراز می کند عقاید مردم عادی جهان است. مردم عادی هیچ علاقه ای به تشدید تنش و جنگ ندارند. به همین خاطر واترز در سخنان خود از نمایندگان سیاسی کشورهای مختلف در این زمینه که به عقاید مردم توجه نمی کنند و اهداف سیاسی خود را بر عقاید مردم ارجح می دانند انتقاد کرد.
نمایندگان سخنگوی مردم خود نیستند بلکه سخنگوی کانون های قدرت و سرمایه هستند.
واترز تغییر دیدگاه را به عنوان یک راه حل راهبردی به حاضران در جلسه توصیه می کند.
همانطور که انتظار می رفت، واکنش ها به صحبت های واترز در رسانه های آلمانی بسیار منفی است. رسانه های سلطه آلمان از کلیشه های معمول استفاده کردند.
تاگزاشپیگل دست راستی و نولیبرال ادعا می کند که واترز فردی «وفادار به پوتین»، و «یهود ستیز» و حامی تئوری های توطئه است.
و در ادامه مدعی شد، «راجر واترز» نوازنده و هنرمند اخیراً به دلیل وفاداری به پوتین و اظهارات ضدیهودی و توطئهای-ایدئولوژیکیاش مورد انتقاد بینالمللی قرار گرفته است.
شبکه تحریریه آلمان راستگرا و لیبرال (نزدیک به حزب سوسیال دموکرات آلمان) معتقد است که واترز «به طرز عجیبی درباره جنگ» اظهار نظر می کند.
شبکه تحریریه آلمان هم اتهام یهودی ستیزی را در سرلوحه ادعاهای خود قرار می دهد، بدون اینکه توضیح دهد که این اتهام واهی چه ارتباطی با سخنرانی فعلی او در شورای امنیت دارد.
واترز به دلیل انتقاد از سیاست های دولت نژادی اسرائیل به یهودستیزی متهم شده است.
از جمله، او خواستار حمایت از جنبش تحریم اسرائیل است که هدف آن استفاده از محدودیت ها برای منزوی کردن سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دولت آپارتاید و مذهبی اسرائیل به دلیل سیاست سرکوبگرانه فلسطینیاش است که قوانین بینالمللی را نقض میکند و در نتیجه رفتار سرکوبگرانه این کشور با فلسطینیها را تغییر میدهد. برای مجبور کردن فلسطین و فلسطینی ها.
چنین انتقاداتی از اسرائیل در آلمان بی پاسخ نمی ماند. کلودیا روت از حزب سبز آلمان، وزیر فرهنگ، خواستار تحریم کنسرت های این نوازنده شد.
او گفت متاسفانه قانون این اجازه را نمی دهد که دولت کنسرت ها را لغو کند، روت از این وضعیت قانونی ناراضی است،با درخواست است برگزار کنندگان و و مدیران کنسرت ها مبنی بر اینکه کنسرتهای واترز را تحریم کنند آنها را برای عدم برگزاری کنسرت ها تحت فشار قرار میدهد.
سیمورهرش: ایالات متحده در پشت حملات نورد استریم قرار دارد
منبع ریا نوستی و سیمور هرش
ترجمه حمید علوی برای مجله هفته

سیمورهرش: ایالات متحده در پشت حملات نورد استریم قرار دارد
به گفته سیمور هرش، روزنامه نگار و تحلیلگر آمریکایی، ایالات متحده در پشت حملات به خطوط لوله نورد استریم بوده است.
بر این اساس، غواصان نیروی دریایی آمریکا در تابستان گذشته مواد منفجره را در زیر خطوط لوله قرار دادند که نروژی ها سه ماه بعد آن را فعال کردند.
برای مدت طولانی، حداقل به طور رسمی، مشخص نبود چه کسی پشت حملات به خطوط لوله نورد استریم بوده است. اما اکنون سیمور هرش، روزنامهنگار تحقیقی مشهور آمریکایی، آنچه را که قبلا خیلی ها به آن مشکوک بودند، تأیید کرده است.
هرش به نقل از یک فرد اهل فن در وب سایت خود گزارش می دهد که ایالات متحده و نروژ در پشت حملات به خطوط لوله نورد استریم بودند.
هرش به نقل از منبع خود گفت که غواصان نیروی دریایی ایالات متحده در تابستان گذشته مواد منفجره را در زیر خطوط لوله نورد استریم کار گذاشتند که سه ماه بعد توسط نروژی ها فعال شد.
او نوشت:
تابستان گذشته، غواصان نیروی دریایی تحت پوشش […] یک رزمایش ناتو به نام بالتوپس، ۲۲ وسیله انفجاری کنترل شده از راه دور را نصب کردند که سه ماه بعد سه خط لوله از چهار خط لوله نورد استریم را نابود کردند.
همانطور که روزنامهنگار برنده جایزه پولیتزر در تحقیقاتش متوجه شد، پس از ۹ ماه بحث و گفتوگوهای محرمانه در جامعه امنیت ملی واشنگتن، جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده تصمیم گرفت تا نورد استریم را نابود کند.
او گفت: «بحثها حول این سوال بود که چگونه ردی از خود باقی نگذاریم.»
سیا معتقد بود که این حمله در هر صورت باید مخفی باشد. همه طرف های درگیر می دانستند که چه چیزی در خطر است. این منبع گفت: «این چیزهای بچه گانه نیست. اگر بتوان رد این حمله را در ایالات متحده پیدا کرد، «این یک اقدام جنگی خواهد بود.»
«بیشتر اوقات بحث این نبود که آیا این مأموریت باید انجام شود یا خیر، بلکه این بود که چگونه میتوان بدون اینکه مشخص باشد چه کسی مسئول آن بود، انجام شود.»
هرش ادامه می دهد که وقتی از آدرین واتسون، سخنگوی کاخ سفید سوال شد، گفت: «این یک دروغ است و داستانی کاملا ساختگی است.» تامی تورپ از سیا نیز به روشی مشابه پاسخ داد.
سیمورهرش در گفتگویی با ریا نووستی رسما اعلام کرد منتشر شده در در وب سایت سابستاک به او تعلق دارد.
پیوندی از این مقاله قبلاً توسط مت تیبی، روزنامه نگار معروف در حساب توییتر خود منتشر شده است.
وی افزود که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا نیز در این خرابکاری دست داشته است.
او یک گروه بین سازمانی (از چندین اداره مختلف) از طرف بایدن برای توسعه این طرح تشکیل داده بود و در دسامبر ۲۰۲۱ با آن گروه ملاقاتی برگزار کرد.
به گفته وی، اوایل سال گذشته یک گروه کاری سیا به گروه بین سازمانی سالیوان موارد زیر را گفت: «ما نقشه ای برای منفجر کردن خطوط لوله تهیه کردهایم.»
در پایان ماه سپتامبر انفجارهایی در دو خط لوله نورد استریم که گاز طبیعی را از روسیه به آلمان تامین می کردند یا قرار بود تامین کنند، رخ داد.
اپراتور نورد استریم گفت که حوادث در خطوط لوله بی سابقه بوده و تخمین بازه زمانی تعمیرات غیرممکن است.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه این حادثه را یک حمله تروریستی آشکار توصیف کرد.
معاون افراطی سابق زلنسکی: ما جنگ را می بازیم!
معاون افراطی سابق زلنسکی: ما جنگ را می بازیم!
آرستوویچ: جنگ می تواند متفاوت از آنچه انتظار میرفت پایان یابد.
ترجمه میرفخرایی برای مجله هفته

الکسی آرستوویچ، مشاور سابق دفتر ریاست جمهوری اوکراین، اخیرا بارها اظهارات انتقادی درباره اقدامات مقامات کیف کرده است.
اظهارات اخیر حاکی از این است که اوکراین قادر به بازپس گیری سرزمین های خود نخواهد بود. او فکر می کند سناریویی مانند آن در شبه جزیره کره پس از جنگ کره اتفاق افتاد در مورد کشورش هم ممکن است.
الکسی آرستوویچ، مشاور سابق دفتر ریاست جمهوری اوکراین، پی از استعفا و فاصله گرفتن از قدرت عقلش سر جایش آمده و به طور فزاینده ای دیدگاه خود را در مورد عملیات ویژه نظامی تغییر داده است، دیدگاه هایی که با نگرش مقامات کیف متفاوت است.
آرستوویچ او روز دوشنبه اظهار داشت که اوکراین قادر به بیرون راندن نیروهای روسیه نیست، به همین دلیل است که کشورهای غربی آماده اجرای فورمات «دو کره» در اوکراین هستند.
علاوه بر این، جنگ ممکن است آنطور که جامعه اوکراین انتظار دارد به پایان نرسد. در پایان، اوکراین ممکن است همه مناطقی را که از دست داده را نتواند تسخیر کند.
آریستوویچ گفت: جامعه اوکراین در حال حاضر انتظارات بسیار بالایی از پایان جنگ دارد، اما جنگ می تواند به گونه ای پایان یابد که «همه ما شوکه شویم.»به نظر او، کیف به حدود ۴۰۰ هزار «سرباز کاملا آموزش دیده با سلاح های ناتو» نیاز دارد. این در حالی است که این کشور حتی در طول یک سال هم نتوانست چنین ظرفیتی را برای خود ایجاد کند.
علاوه بر این، اوکراین نه زمان و نه ظرفیت لازم برای آموزش این سربازان را دارد. و در اوکراین سلاح کافی برای این منظور وجود ندارد.
به همین دلیل است که غرب قصد دارد «سناریوی دو کره» را اجرا کند. خبرگزاری اوکراینی سیاست استرانی به نقل از آرستوویچ در تلگرام می گوید:
«برای موفقیت ما به حدود ۴۰۰ هزار سرباز آموزش دیده با سلاح های ناتو نیاز داریم. آیا آنها را داریم؟ خیر. آیا امسال آنها را خواهیم داشت؟» خیر ما نخواهیم داشت. و ظرفیت های ما اصلا برای آموزش کافی نیست.»
آریستوویچ توضیح داد: با این حال، ناخوشایندترین چیز در این مورد این است که غرب دقیقا این گونه فکر می کند و اوکراین هم خب کاملاً به غرب وابسته است. به این ترتیب، غرب قصد دارد «کره جنوبی جدیدی با دادن تضمین» ایجاد کند.
دیمیتری مدودف، معاون رئیس شورای امنیت روسیه و رئیس جمهور سابق فدراسیون روسیه، روز سه شنبه در مورد ادعای آرستوویچ اظهار نظر کرد.
او اظهارات «سناریوی کره ای» در اوکراین را «رویایی» خواند و تفاوت اصلی این دو وضعیت را برجسته کرد:
« در اثر این دکترین از کره دو کشور مستقل بوجود آمده است، اما دونباس و مناطق دیگر به روسیه پیوسته اند، یعنی به «بزرگترین کشور جهان با حاکمیت کامل که قدرتمندترین سلاح ها را در اختیار دارد» .
مدودف همچنین خاطرنشان کرد که این ایده که اوکراین بازنده خواهد شد به تدریج در کیف گسترش یافته و این بدان معناست که این کشور اولین گام در جهت شناخت واقعیت های جهانی برداشته است.
ریتر: چشم انداز دیپلماتیک مناقشه اوکراین از بین رفته است.
اسکات ریتر: چشم انداز دیپلماتیک مناقشه اوکراین از بین رفته است.
ترجمه مجله هفته
اسکات ریتر: واشنگتن می خواست با درگیری اوکراین قدرت پوتین را تضعیف کند اما شکست خورد

بنابر تحلیل اسکات ریتر، افسر سابق اطلاعات تفنگداران دریایی ایالات متحده، ایالات متحده می خواست از درگیری اوکراین، از جمله، برای تضعیف قدرت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه استفاده کند. با این حال، به گفته ریتر، این طرح شکست خورده است.
اسکات ریتر، نظامی سابق ایالات متحده و بازرس سابق تسلیحات سازمان ملل، در گفتگویی با کانال یوتیوب Judging Freedom گفت که هدف ایالات متحده تضعیف سیستم قدرت در روسیه در پس زمینه درگیری اوکراین است.
به گفته وی، تحریم های روسیه نیز باید برای این منظور مورد استفاده قرار گیرد. ریتر تاکید کرد:
ما به اوکراین اهمیتی نمی دهیم. ما آماده ایم آن را در تلاش برای تغییر قدرت در مسکو قربانی کنیم. مقامات ایالات متحده انتظار داشتند که بتوانند از اقدامات تنبیهی اعمال شده علیه روسیه و تنش های سیاسی داخلی احتمالی برای اهداف خود استفاده کنند.
افسر سابق اطلاعات اعلام کرد:
می توان گفت که این یک شکست است. پوتین حتی قوی تر شده است. علاوه بر این، واشنگتن نمی تواند کاری برای تغییر وضعیت انجام دهد.
در این بیانیه آمده است: سیاست ایالات متحده به این معناست که روسیه از نظر نظامی به مراتب قوی تر شده است. و در ادامه:
«امروز نیروهای مسلح روسیه بسیار قوی تر از یک سال پیش هستند، در حالی که ما فقط ناتو را ضعیف تر کرده ایم.»
ریتر پیش از این بارها غرب را مسئول تشدید تنش در اوکراین دانسته بود.
او در یکی از مقالات خود نوشت: جنگ تنها گزینه ای بود که مخالفان روسیه قصدش را داشتند.
او همچنین در گفتگوی پایان دسامبر ۲۰۲۲، ایالات متحده را متهم کرد که می خواهد تا حد امکان به روسیه آسیب برساند. این تحلیلگر نظامی تاکید کرد:
«ما می بینیم که اوکراین تلاش می کند بجنگد، پیروز شود و حداقل کاری انجام دهد. اما ما این اجازه را نمیدهیم زیرا فقط میخواهیم مبارزه تا آخرین اوکراینی پیش برود.»
از نظر ریتر، چشم انداز راه حل دیپلماتیک برای مناقشه اوکراین از بین رفته است. به گفته وی، اکنون آمریکا و غرب اعتبار سیاسی خود را از دست داده اند و روسیه تنها پیروزی در میدان نبرد را به عنوان یک راه خروجی عملی می داند.
نگرش چین به روابط با روسیه در سال جاری.
در حالی که اعتماد سیاسی پکن و مسکو همچنان در حال افزایش است، معاون وزیر خارجه چین از روسیه بازدید می کند
گلوبال تایمز
ترجمه مجله هفته

ما ژائوسو معاون وزیر خارجه چین از پنجشنبه تا جمعه به روسیه سفر کرد و با وزیر امور خارجه روسیه و سایر مقامات این کشور دیدار کرد و هر دو طرف بر ارتقای روابط دوجانبه به سطح بالاتر و پیشرفت های جدید در سال جدید توافق کردند.
ما ژائوسو در جریان این سفر برای مذاکره میان ادارات دیپلماتیک دو کشور، با سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه و سایر مقامات دیدار کرد.
آنها در مورد روابط چین و روسیه، هماهنگی دوجانبه یا چندگانه بین دو کشور و مسائل جهانی و منطقه ای مورد علاقه مشترک تبادل نظر کردند.
گفته می شود این سفر یکی از دیدارهای منظم بین دستگاه های دیپلماتیک دو کشور است.
ژانگ هونگ، محقق موسسه مطالعات روسیه، اروپای شرقی و آسیای مرکزی در آکادمی علوم اجتماعی چین، روز شنبه به گلوبال تایمز گفت، تعاملات چین و روسیه، از سران کشورها گرفته تا ادارات دیپلماتیک، دائمی است، زیرا هر دو طرف در تمام تلاش خود را برای پیشبرد روابط دوجانبه انجام میدهند.
به مناسبت سال نو میلادی، شی جین پینگ، رئیس جمهور چین و ولادیمیر پوتین، همتای روس خود، پیام های تبریک سال نو را در ۳۱ دسامبر رد و بدل کردند.
در ۳۰ دسامبر، شی از طریق لینک ویدیویی با پوتین دیدار کرد و طی آن شی تاکید کرد که چین و روسیه باید هماهنگی استراتژیک را تقویت کنند تا منافع بیشتری برای دو ملت به ارمغان بیاورند و ثبات بیشتری در جهان ایجاد شود.
لاوروف در ماه ژانویه به کین گانگ به دلیل تصدی پست وزیر خارجه چین تبریک گفت و ابراز داشت که مشتاقانه منتظر ایجاد یک رابطه کاری خوب با چین است تا وزارت خارجه دو کشور را برای ادامه همکاری نزدیک خود هدایت کند.
ما ژائوسو در جریان سفر خود تاکید کرد که مشارکت راهبردی جامع چین و روسیه تحت رهبری استراتژیک رهبران هر دو کشور پیشرفتهایی در سطح بسیار بالایی داشته، با تعمیق اعتماد سیاسی، گسترش مداوم همکاری ها در زمینه های مختلف و هماهنگی بین المللی نزدیک تر هم میشود.
ما خاطرنشان کرد: چین مایل به همکاری با روسیه برای اجرای اجماع رهبران ارشد دو کشور و پیشرفت جدید در روابط دوجانبه در سال جدید است.
درگیری روسیه و اوکراین احتمالا یکی از موضوعاتی است که در این دیدار مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
ژانگ خاطرنشان کرد که این درگیری تعدادی از چالشها را به وجود آورده است که نیاز به پرداختن به آنها دارد، بهویژه که ایالات متحده همچنان با ادامه ارسال کمکهای نظامی به اوکراین به تحریک تنشها ادامه میدهد.
بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، ایالات متحده موافقت کرده است که به اوکراین برای حمله احتمالی در فصل بهار علیه روسیه، موشک های دوربردتر صادر کند.
وی افزود: «این یک واقعیت که ایالات متحده دائماً با سلاحهای قویتر به اوکراین کمک میکند، تا جنگ تشدید شود، آنهم به جای فشار آوردن برای مذاکرات صلح، این نشان میدهد تنها قصد ایالات متحده سواستفاده از درگیری به عنوان روشی برای مهار، تضعیف و استهلاک روسیه است.»
ژانگ خاطرنشان کرد: پمپاژ مداوم تسلیحات پیشرفته به داخل جنگ ممکن است درگیری را پیچیده تر کند و منجر به تشدید درگیری و خطر بزرگ این است که این کار موجب سرریز فاجعه بار بحران روسیه و اوکراین بر تمام جهان شود.
چین پیشتر تاکید کرد که چین به رسیدگی به مناقشه بر اساس راهنمایی های اساسی ارائه شده توسط رهبر این کشور که شامل چهار نکته در مورد آنچه باید انجام شود و چهار کاری که جامعه بین المللی باید با هم انجام دهد، ادامه خواهد داد.
وزیر امور خارجه جمهوری خلق چین کین گانگ قبلاً تأکید کرده بود که چین بر اساس راهنمایی های اساسی رهبر چین به رسیدگی به مناقشه ادامه خواهد داد.این پیشنهادات شامل چهار نکته و کارهایی است که باید انجام شود و این کارها باید توسط جامعه بین المللی با هماهنگی صورت پذیرد.
تجزیۀ روسیه به سی و چهار قسمت – گولویچ – ا. م. شیری
تجزیۀ روسیه به سی و چهار قسمت

ولادیسلاو گولویچ (VLADISLAV GULEVICH)
ا. م. شیری
در حالیکه غرب برنامه دارد روسیه را به سی و چهار قسمت تجزیه کند، دیگر کشورها، بویژه ایران باید حساب خودش را بکند.
در بروکسل گفته شد: «اگر چئرناگوریه* میتواند عضو ناتو بشود، چرا کوبان یا چچن نه؟»
در ۳۱ ژانویه، در بروکسل، در ساختمان پارلمان اروپا، «پنجمین مجمع خلقهای آزاد پساروسیه» تشکیل گردید. این نشست توسط گروه محافظهکاران و اصلاحطلبان با عنوان «روسیۀ امپراتوری، تصرف، نسلکشی، استعمار. چشمانداز امپریالزدایی و استعمارزدایی»، به ریاست ریشارد لگوتکو، وزیر سابق آموزش و پرورش لهستان برگزار شد.
نسخههای تجزیۀ فدراسیون روسیه به شبهدولتهای متعدد مورد بحث قرار گرفت.
این اجلاس توسط آنا فوتیگا، وزیر امور خارجۀ سابق لهستان و کوزما زلاتوفسکی، نمایندۀ لهستان، مدیریت شد. لیبرالهای فراری روسیه (پانامارف، اینازمتسف) و نمایندگانی از اوکراین حضور داشتند. این موضوع خرابکارانه در فضای اطلاعاتی منتشر شده است: حذف فدراسیون روسیه از حل مشکلات جهانی و اعطای استقلال به مناطق مختلف آن روسیه که با مسکو مخالف هستند.
آنا فوتیگا در آستانه اجلاس نوشت: «گاز، نفت، آلومینیوم، زغال سنگ، اورانیوم، الماس، گندم، چوب، طلا و غیره در روسیه وجود ندارد. این منابع مال تاتارستان، باشقیرستان، سیبری، کارلیا، اویرات، چرکس، بوریاتیا، یاکوتیا، اورال، کوبان، نوگای و غیره هستند. برای اکثریت ساکنان این مناطق، اعم از اقلیت روس و جمعیت بومی، مسکو جنگ، سرکوب، استثمار و ناامیدی را به همراه دارد… ما باید بر مناطق و مردم فدراسیون روسیه، امکانات و چشمانداز برای حاکمیت آنها تمرکز کنیم… من با یانوش بوگایسکی موافقم (محقق ارشد در بنیاد جیمزتاون ممنوع در روسیه، در ایالات متحده، ترویج تقسیم روسیه بر اساس خطوط قومی). ممکن است دولتهای جدید طرفدار غرب در داخل فدراسیون روسیه ظاهر شوند… تجزیۀ آخرین امپراتوری استعماری در اروپا اجتنابناپذیر است».
چیرهدستی لهستانیها در پروژۀ فروپاشی روسیه تصادفی نیست. جغرافیای سیاسی لهستان سه دکترین علیه روسیه تدوین نموده است: تشکیل یک پایگاه ضد روسی مرکب از جمهوریهای اوکراین، لیتوانی و بلاروس (ULB)؛ ایجاد یک حفاظ ضد روسی بین دریاهای بالتیک و سیاه- بین دریاها (Intermarium)؛ تشکیل یک اتحاد ضد روسیه از کشورهای واقع در بین دریاهای آدریاتیک، بالتیک و سیاه (ABC). هر یک از این دکترینها در گسترش جداییطلبی در روسیه نقش دارند. سه آموزه با سه ایدئولوژی مطابقت دارد: والنرودیزم (Wallenrodyzm)- استفاده از نیرنگ و خیانت برای رسیدن به هدف؛ وینکلریدیزم (Winkelriedyzm)- از جانگذشتگی و خود قربانی کردن برای شکافتن جبهه دشمن؛ پرومتئیزم (prometeizm)- تضعیف امپراتوری روسیه و کشورهای جانشین آن، از جمله اتحاد شوروی، از طریق حمایت از جنبشهای استقلالطلبانۀ ملیگرا.
فهرست شرکت کنندگان در نشست ۳۱ ژانویه نشان میدهد که غرب میخواهد چه کسانی را در روسیه با «شفاعت» لهستانی «خوشحال» کند: چچن (با نمایندگی تروریست فراری احمد زاکایف)، اینگوشتیا (احمد اوزدو)، چرکس (فاطمه تلیسوا)، سیبری (استانیسلاو سوسلوف)، «جمهوری لاپلند» به پایتختی مورمانسک (بیورن سافرانوف)، «جمهوری پسکوف» (آرتیوم تاراسف)، «جمهوری نوگای» (انور کورماناکایف)، «کازاک دُن» (الکساندر زالاتاریوف)، تاتارستان (یولیا فایزرحماناوا)، باشقیرستان (روسلان گاباسوف)، «جمهوری اویرات (آلتای)» (داور داورژیف)، «اینگریا» به پایتختی سانپترزبورگ (پاول مزرین)، کالینینگراد، در فهرست کونیگزبرگ نامیده شده است (فلوریان شور)، کارلیا (دمیتری کوزنتسوف)، ایدل اورال (رافیس کاشاپوف) و غیره.
به عنوان مثال، جنبش آزاد ایدل-اورال در بریتانیای کبیر تأسیس شد و هدف آن از بین بردن مردم ترک (تاتارستان، باشقیرستان، چوواش) و فینو-اورال (ماردُویا، اودمورتیا، ماری اِل) از روسیه است. این امر فدراسیون روسیه را به دو بخش نابرابر از سواحل اقیانوس منجمد شمالی از طریق منطقۀ ولگا تا قزاقستان تقسیم میکند و منجر به تشکیل منطقۀ بیثباتی مزمن اورال-ولگا میشود. آتش گرفتن یک مرکز جداییطلب در نزدیکی مسکو میتواند به سرعت منجر به اختلال در عملکرد دستگاه دولتی در سراسر کشور شود. و در غرب آنها میخواهند خود مسکو را به «جمهوری مسکو» تبدیل کنند (نمایندۀ این بخش در بروکسل ایلیا لازارنکو بود).
در اجلاس «مردم آزاد پساروسیه» در مورد «هویت سانپترزبورگ» ؛ در مورد آمادگی قزاقهای دُن برای جدایی از روسیه؛ در مورد جنگ ۱۳۸ سالۀ روسیه و بوریات؛ در مورد نقش کلیدی مردم غیرروس فدراسیون روسیه در تضمین امنیت آوروآسیا و غیره سخنها شنیده شد.
از نظر غرب، مردم روسیه ابزاری هستند برای نابودسازی دولتمداری روسیه. گونتر فهلینگر، عضو پارلمان اتریش، پیشنهاد کرد روسیه را با استفاده از الگوی آزمودۀ مونتهنگرو به ۳۴ ایالت تقسیم کند. مونتهنگروها از قومیتهای فرعی مردم صربستان هستند. مونتهنگرو دسترسی صربستان به دریای آدریاتیک را مسدود میکند. بنابراین، وقتی سیاستمداران طرفدار غرب با برنامه و پول اتحادیۀ اروپا و ایالات متحدۀ آمریکا به قدرت رسیدند، مونتهنگروها را مردمی جداگانه اعلام کردند و آنها را به ناتو کشاندند.
اتریشی گفت: «اگر مونتهنگرو میتواند عضو ناتو باشد، چرا کوبان یا چچن نباشند؟… ما نمیتوانیم اجازه دهیم این فدراسیون وحشتناک و تروریستی واقع در شرق ما ادامه پیدا کند. وجود آن با منافع راهبردی ما مطابقت ندارد… ما باید روسیه را نابود کنیم… این برای آینده بسیار مهم است».
به جای فضای منظم سیاسی آوروآسیا که بواسطۀ فدراسیون روسیه ایجاد شده، غرب مجموعهای از «دشمنیهای» قومی تصنعی را به نمایش میگذارد که کاملاً به منابع خارجی پشتیبان وابسته است.
مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی
۱۶ بهمن-دلو ۱۴۰۱
پینوشت: چئرناگوریه-مونتهنگرو- قرهداغ
آمریکا گوش اردوغان و بن زاید را میپیچاند!

ترجمه مجله هفته
به گزارش روزنامه بلومبرگ، در حالیکه ۶۷ درصد از شرکتهای آمریکایی همچنان به معاملات خود با شرکت های روسی ادامه میدهند و حتی معاملات فروش نفت و گاز روسیه با آمریکا در ابعاد کمتری هنوز ادامه دارد، آمریکا از ادامه صادرات کالاهای شرکت های ترکیهای به ارزش میلیون ها دلار به روسیه ابراز نگرانی کرده است. واشنگتن همچنین از رشد روابط مالی بین مسکو و ابوظبی شدیدا ناراضی است.
روزنامه بلومبرگ به نقل از منابع آگاه گزارش داد، واشنگتن به مقامات ترکیه و امارات هشدار داده است که حفظ روابط اقتصادی و مالی با روسیه تلاشها برای فشار بر مسکو را مختل میکند.
شرکت های ترکیه ای بعد از تحریم های اتحادیه اروپا علیه روسیه وارد بازار این کشور شدند و به صادرات بیشتر از گذشته به روسیه پرداختند، امارات نیز از فرصت جای خالی اروپا برای معامله با روسیه استفاده کرده است.
به گفته آنها، برایان نلسون معاون وزیر خزانه داری آمریکا در امور تروریسم و جرایم مالی در روزهای دوم تا سوم فوریه با مقامات ترکیه دیدار کرد.
او نگرانی های ایالات متحده در مورد افزایش صادرات از این کشور، از جمله کالاهای آمریکایی را مورد بحث قرار داد.
مقامات آمریکایی به همتایان ترک خود هشدار دادند که باید به شدت جریان کالا به روسیه را محدود کنند.
به گفته گفتوگوهای خبرگزاری، کالاهای صادراتی به ارزش دهها میلیون دلار به کشور سرازیر شد که روسیه میتوانست از آن در صنایع دفاعی استفاده کند.
این منابع ارزش کالاهای دریافتی از صادرکنندگان ترکیه را در بازه زمانی مارس تا اکتبر ۲۰۲۲، ۸۰۰ میلیون دلار آمریکا برآورد کردند.
اینها شامل ماشین هایی به ارزش حدود ۳۰۰ میلیون دلار و لوازم الکترونیکی به ارزش ۸۰ میلیون دلار بود.
نلسون در اوایل این هفته با مقامات امارات متحده عربی دیدار کرد.
افراد مطلع که دستی در مذاکرات نیز دارند به روزنامه گفتند که او با مقامات اماراتی درباره دور زدن تحریم ها صحبت کرده است.
واشنگتن معتقد است که تعمیق روابط روسیه و امارات مانع از تلاش برای انزوای روسیه شده است.
روزنامه وال استریت ژورنال پیشتر گزارش داده بود که واشنگتن تلاش می کند بر آنکارا تحت فشار بگذارد تا از پرواز هواپیماهای ساخت آمریکا خطوط هوایی روسیه به ترکیه جلوگیری کند.
مقامات ارشد ایالات متحده نسبت به عواقب آن در صورت ارائه خدماتی مانند سوخت رسانی به هواپیما و تامین قطعات یدکی به خطوط هوایی روسیه و بلاروس هشدار داده اند.
تحریم های احتمالی شامل جریمه نقدی، از دست دادن امتیاز صادرات، حبس و غیره است.
وزارت توسعه اقتصادی روسیه گفته است که اقتصاد روسیه از غلبه بر موانع تحریمی کشورهای غیردوست اطمینان دارد.
ترکیه با بحران مالی بی سابقه ای روبروست که وضعیت اقتصادی این کشور را در حالت سقوط کامل قرار داده است، انتخابات آتی ریاستجمهوری هم در پیش است و قطع صادرات به روسیه میتواند حکم شکست اردوغان در انتخابات را صادر کند.
بزرگداشت پیروزی
بزرگداشت پیروزی
پوتین: استالینگراد برای همیشه نمادی از فنا ناپذیری مردم ماست
نوشته آرنولد شولتسل
یونگه ولت
ترجمه حمید علوی برای مجله هفته

با برگزاری جشنهایی در مسکو و ولگوگراد در روز پنجشنبه، روسیه هشتادمین سالگرد پیروزی ارتش سرخ در نبرد استالینگراد (۱۷ ژوئیه ۱۹۴۲ تا ۲ فوریه ۱۹۴۳) را جشن گرفت.
در شهری در ولگا، که مانند گذشته، به هنگام بزرگداشت آزادی استالینگراد به طور موقت علائم و مکان های شهر به «استالینگراد»، تغییر میکند، مراسم بزرگداشت با یک رژه نظامی و یک کنسرت و با سخنرانی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه آغاز شد.
پوتین در این سخنرانی، جمهوری فدرال آلمان را متهم کرد که به خود اجازه می دهد وارد جنگ با روسیه شود: « باورنکردنی است، اما یک واقعیت:
ما دوباره توسط تانک های لئوپارد آلمانی با صلیب آشنا تهدید می شویم.»
پوتین بدون نام بردن از آنالنا بئربوک، وزیر امور خارجه، به اظهارات وی «ما در حال جنگ علیه روسیه هستیم» پاسخ داد و گفت: :اما کسانی که کشورهای اروپایی، از جمله آلمان را به جنگی جدید با روسیه می کشانند، و حتی کمتر از آن، غیرمسئولانه آن را یک واقعیت در حال انجام اعلام می کنند، یا به نظر می رسد آنهایی که انتظار دارند روسیه را در میدان نبرد شکست دهند، نمی دانند که یک جنگ مدرن با روسیه برای آنها بسیار متفاوت با گذشته خواهد بود، ما تانکهای خود را به مرزهایشان نفرستادیم، اما چیزی برای پاسخ دادن به آنها داریم و پاسخ فقط محدود به استفاده از خودروهای زرهی نمیشود.»
پیش از این، رئیس دولت از یادواره مدافعان استالینگراد در سال های ۱۹۴۱-۱۹۴۳ بازدید کرد.
هیئتی از حزب کمونیست فدراسیون روسیه (KPRF) نیز از رزمندگان ارتش سرخ در ولگوگراد تجلیل کرد.
در مراسم اهدای تاج گل در مقبره سرباز گمنام در مسکو، گنادی زیوگانوف، رئیس KPRF، خاطرنشان کرد که پیروزی در استالینگراد نه تنها نقطه عطفی در جنگ جهانی دوم بود، بلکه «آغاز دگرگونی نظام بود. اتحاد جماهیر شوروی را به یکی از این دو ابرقدرت قدرت های جهانی تبدیل کرد».
زیوگانوف همچنین به ارسال تانک های تهاجمی آلمان به کیف اشاره کرد و خاطرنشان کرد که ۲۰۰ تا ۳۰۰ تانک تهاجمی چیزی را از نظر نظامی تغییر نمی دهد. بنابراین ما باید به آلمانی ها یادآوری کنیم که آنها نه حق دارند اسلحه ارسال کنند و نه دوباره پا در خاک ما بگذارند. آنها جرقه دو جنگ جهانی را زدند و از نظر تاریخی مسئول آن هستند، این مسئولیت شامل نسل جدید آلمان نیز میشود.»
روز چهارشنبه رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه خوشحالی خود را از «اینکه بیش از سیصد هزار شهروند بریتانیایی، از جمله معلمان، به خیابانها در لندن آمدند تا علیه سیاستهای دولتی که از نازیها و فاشیستها حمایت میکند و حتی حاضر نیست دستمزد عادی شهروندان خود را پرداخت کند» ابراز کرد. در فرانسه هم همین وضعیت وجود دارد و اعتراض های مردمی در خیابان صورت می گیرد.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین، روز پنجشنبه به خبرنگاران گفت که رهبری روسیه قصد ندارد نام شهر ولگوگراد را دوباره برای همیشه به «استالینگراد» تغییر دهد.
وی خاطرنشان کرد که در یک نظرسنجی، ۶۷ درصد از ساکنان ولگوگراد به تغییر نام شهرشان » نه» گفتند.
استالینگراد آغازی بود بر پایان دشمن
استالینگراد آغازی بود بر پایان دشمن

الکساندر پریلوکوف (ALEXANDER PRILUKOV)
ا. م. شیری
استالینگراد به نماد شجاعت و پیروزی خلقهای اتحاد شوروی تبدیل شد.
در ماه اوت ۱۹۴۲، شعری در بالای اعلامیهها چاپ میشد که نویسنده آن به دلیل افشای اسرار نظامی (دولتی) قابل تعقیب بود. «گفتگوی ولگا با دُن» بیان این واقعیت بود که دشمن در نزدیکی استالینگراد محاصره میشود و شکست میخورد: «دشمن از حلقۀ محاصره خارج نخواهد شد. اینجا آغازی خواهد بود بر پایان دشمن».

در گرماگرم نبرد استالینگراد، ، فرمان شماره ۲۲۷ کمیسر دفاع خلق اتحاد شوروی: «حتی یک قدم به عقب، نه!» در ۲۸ ژوئیه صادر شد. در ۲۳ اوت، شهری در ساحل ولگا با جمعیت بیش از ۵۵۰ هزار نفر (باضافۀ ۲۵ هزار نفر تخلیه شده) در اثر بمبارانهای گستردۀ آلمانها عملاً ویران گردید. اوضاع به شدت متشنج بود. تصمیم اساسی فرماندهی شوروی برای تدارک انجام عملیات تهاجمی «اورانوس» در ۱۳ سپتامبر ۱۹۴۲ اتخاذ گردید. فقط استالین، ژوکوف و واسیلیوفسکی از این موضوع اطلاع داشتند.
و در این زمان شعری با ایدۀ یک عملیات راهبردی سروده شد. سرایندۀ آن بعداً یادآور شد: «در آن وضعیت فاجعهبار، ما هیچ راه نجات دیگری نمیدیدیم- فقط پیروزی میتواند کشور، جبهه، خانوادههای ما و هر یک از ما را نجات دهد. چگونه و چه زمانی پیروزی خواهیم شد، هیچ کس نمیدانست. آنها با هر سلول، با تمام وجودشان احساس کردند، درک کردند، که غیرممکن است و غیرقابل تصور است اجازه دهیم دشمن از ولگا عبور کند.
در ۲۵ سپتامبر، «گفتگو…» در روزنامۀ پراودای سازمان جوانان انتشار یافت. در ۱۹ نوامبر، ضد حملۀ ارتش سرخ در نزدیکی استالینگراد آغاز گردید. در ۲۴ نوامبر، شعری در مورد پیروزی در روزنامۀ پراودا منتشر شد. اما یوگنی دولماتوفسکی با این وجود به «مسئولیت» جلب شد. در ۲۹ ژانویۀ ۱۹۴۳، سه روز مانده به پایان نبرد استالینگراد، نشان ستارۀ سرخ به او اعطا گردید.
***
حملۀ آلمان از ۱۷ ژوئیه تا ۱۸ نوامبر ۱۹۴۲ ادامه یافت. گروهی از نیروهای آلمان و متحدانش که بیش از ۴۳۰ هزار نفر بودند، به استالینگراد گسیل شدند. با وجود تلفات سنگین، تا نوامبر ۱۹۴۲، بیش از ۹۸۷ هزار سرباز و افسر، آلمان (بیش از ۴۰۰ هزار)، ایتالیا (۲۲۰ هزار)، مجارستان (۲۰۰ هزار)، رومانی (۱۴۳ هزار)، فنلاند (۲۰ هزار)، کرواسی (۴ هزار) در منطقۀ استالینگراد متمرکز شدند.
جبهۀ استالینگراد در ۱۲ ژوئیۀ ۱۹۴۲ بر اساس فرماندهی میدانی نیروهای جبهۀ جنوب غربی تشکیل شد. تعداد نیروهای ارتش سرخ شرکتکننده در نبرد استالینگراد تا زمان شروع حملۀ نازیها کمتر- ۳۸۶ هزار نفر بود. سربازان، متحمل خسارات سنگینی شدند، اما تا نوامبر ۱۹۴۲، تعداد گرسنل یگانههای استالینگراد به ۷۸۰ هزار نفر افزایش یافت.
در ۲ فوریۀ ۱۹۴۳، نبرد استالینگراد به پایان رسید. در دسامبر ۱۹۴۲، سپس در ۸ و ۲۴ ژانویۀ ۱۹۴۳، ارتش سرخ پیشنهادهایی به واحدهای محاصره شدۀ نیروهای دشمن برای توقف مقاومت بیفایده، گذاشتن سلاحها بر زمین و تسلیم ارائه داد. فقط پس از آن «شکافتن» و «انهدام» آن آغاز گرید. تا زمان اسارت کمی بیش از ۹۰ هزار سرباز و افسر نیروهای دشمن میتوانستند زنده بمانند، اما بعد از امتناع از پیشنهادها، حدود ۶ هزار نفر زنده ماند.
چند سال پیش، یک دانشآموز اهل اورنگوی در پارلمان آلمان که در مورد دردها و رنجها بر سر قبر «کشته شدگان بیگناه»- اسیران «در دیگ به اصطلاح استالینگراد» که «میخواستند در صلح زندگی کنند و نمیخواستند بجگند»، صحبت کرد، مورد تشویق قرار گرفت. پسر مدرسهای و مرشدهای او از پائولوس هم فراتر رفتند. اما فیلد مارشالِ اسیر ادعا نکرد که هیچ کس نمیخواست بجنگد. او پس از استالینگراد متوجه شد که آلمان و متحدانش با حمله به روسیه شوروی مرتکب «عمل جنایتکارانه» شدهاند.
شکست در استالینگراد در سال ۱۹۴۳، آغازی بر پایان آلمان بود. اما تقریباً تمام اروپا در ژانویۀ ۱۹۴۳ همچنان به خدمات خود به هیتلر ادامه دادند، یک نقطۀ عطف اساسی در جنگ کبیر میهنی پس از نبرد کورسک اتفاق افتاد، تنها در ژوئیه-اوت ابتکار استراتژیک به بدست اتحاد جماهیر شوروی افتاد.
در نبرد استالینگراد، آلمان ۳۲ لشکر و ۳ تیپ خود را بطور کامل از دست داد. لشکر ۶ میدانی و تیپ ۴ تانک آلمان، لشکر ۸ ایتالیا، لشکر ۳ و ۴ رومانیایی منهدم شدند، ۲۲ لشکر رومانیایی، ۱۰ ایتالیایی و ۱۰ مجارستانی، یک هنگ کرواسی شکست خورد. دو سپاه رومانیایی بعنوان بخشی از لشکر ۴ توپخانۀ ورماخت که در اثر از دست دادن روحیۀ خود قادر به جنگیدن نبودند، به رومانی اعزام شدند.
پس از نبرد استالینگراد، ایتالیا، رومانی، مجارستان، فنلاند، ژاپن، ترکیه در برنامههای خود برای شرکت در جنگ علیه روسیه شوروی تجدید نظر کردند. آمریکا و انگلیس متشنج شد، سربازان آنها در ماه ژوئیه به عملیات نظامی در قارۀ اروپا (سیسیل) دست زدند.
در کنفرانس تهران (۲۸ نوامبر- ۱ دسامبر ۱۹۴۳) فرانکلین روزولت و وینستون چرچیل مجبور شدند برای افتتاح جبهه دوم در فرانسه حداکثر تا می ۱۹۴۴ به یوسف استالین قول بدهند. استالین گزینۀ بالکان (گزینه چرچیل) را نپذیرفت، ولی روزولت از رهبر شوروی حمایت کرد.
***
استالینگراد به نماد شجاعت و پیروزی خلقهای اتحاد شوروی تبدیل شد. برای آلمان، همانطور که برخی از مورخان آلمانی مینویسند، شکست در استالینگراد سالها به عنوان یک تراژدی ملی تلقی میشد. تنها نیم قرن بعد، آلمان متوجه شد که حمله به اتحاد جماهیر شوروی یک جنایت است. در ماه مه ۱۹۸۵، رئیس جمهور آلمان، ریشارد وایتسکر، با اشاره به موضوع عفو، گفت: «همۀ ما، مجرم و بیگناه، پیر و جوان، باید گذشته را بپذیریم. تمام کسانی که چشمان خود را به روی گذشته میبندند، نسبت به حال نابینا هستند». در اواسط دهۀ ۱۹۸۰، آلمانیها استالینگراد را اغلب به عنوان یک تراژدی و اندوه شخصی برای خانوادههای کشتهشدگان که به دنبال نابودی روسها در نبرد ولگا بودند، میفهمیدند.
اشتاین مایر، رئیس جمهور آلمان در ژوئن ۲۰۲۱ از موزۀ آلمان-روسیه «برلین-کارلشورست» بازدید کرد و در آستانۀ هشتادمین سالگرد حملۀ آلمان نازی به اتحاد شوروی، یک سخنرانی نیم ساعته ایراد نمود. این سخنرانی گواه این واقعیت بود که رهبری جمهوری فدرال آلمان از مقیاس جنایات آلمانیها با تمام جزئیات در طول سالهای جنگ مطلع است. اشتاین مایر خاطرنشان کرد: «از همان روزهای اول، تنفر، یهودیستیزی، بلشویسمستیزی و جنون نژادی علیه مردم اسلاو و آسیایی اتحاد شوروی عامل محرک حملۀ نیروهای آلمانی بود. کسانی که این جنگ را به راه انداختند، مردم را به هر شکل ممکن کشتند و یک وحشیگری و بیدادگری بیسابقه به نمایش گذاشتند».
امروز، با توجه به این واقعیت که آلمان تصمیم گرفته است که «پلنگها» (تانکهای لئوپارد) را به منطقۀ درگیری در اوکراین بفرستد، قابل توجه است که در سال ۲۰۲۱ اشتاین مایر از آلمانیها خواست تا از میدانهای جنگِ فراموشنشدنی در قلمرو بلاروس، اوکراین، روسیه بازدید کنند: «من بسیار علاقهمندم که جوانان، مخصوصاً از مکانهای فراموش شده در شرق قارۀ ما، همانطور که مردم برای بازدید از یادوارههای جنگ جهانی دوم به غرب میآیند، بازدید کنند».
در سخنرانی اشتاین مایر در سال ۲۰۲۱، یکی دیگر از اعترافات او جالب توجه بود: «برغم تمام اتفاقات رخ داده، این واقعیت را که آلمانیها امروز در همین مکانها با مهماننوازی ساکنان بلاروس، اوکراین یا روسیه مواجه میشوند… با قلب رئوف استقبال میشوند، چیزی جز معجزه نمیتوان نامید».
چرا آلمان و غرب دوباره میخواهند وارثان این معجزه و روسیه را به عنوان ستون فقرات آن نابود کنند؟ چرا امروزه به جای بازدید از مکانهای خاطرهانگیز، رژیم نازی اوکراین را با تانکها و تسلیحات آلمانی تجهیز میکنند؟ شاید رهبری آلمان از فراموشی رنج میبرد؟ معلوم میشود که این به دلیل فراموشی نیست. روز گذشته، اولاف شولتس، صدراعظم آلمان گفت: «ما تصمیماتی را که همیشه در سطح بینالمللی سنجیده و مورد توافق قرار میگیرند، اتخاذ میکنیم».
***
در روند ضد حمله در نبرد استالینگراد، فرماندهی شوروی همچنین به اقداماتی دست زد که میتوانست معجزۀ زنده ماندن را برای مهاجمان نشان دهد. یک بار دیگر یادآور میشوم که فرماندهی شوروی یک بار در دسامبر ۱۹۴۲ و دو بار در ژانویۀ ۱۹۴۳ به نیروهای دشمن پیشنهاد داد مقاومت را متوقف کنند، سلاحها را زمین بگذارند و تسلیم شوند. دشمنان علاقهمند به معجزه نبودند. پس از امتناع، همان نیروها در هم شکسته و منهدم شدند، تعدادی نیز به اسارت درآمدند.
مقیاس عظیم پیروزی مردم شوروی در ساحل ولگا در مجتمع موزهای منطقۀ حفاظتشدۀ «نبرد استالینگراد» ولگوگراد در معرض تماشا قرار دارد. در اینجا بیش از ۷ هزار اشیای اهدایی هیئتهای ۶۵ کشور اروپا، آسیا، آفریقا، آمریکا به شهر جمعآوری شده است. پس از پیروزیهای نزدیک مسکو و استالینگراد، اعتبار اتحاد شوروی به طرز باورنکردنی افزایش یافت (در ۱۹۴۱– ۲۶ کشور، در سال ۱۹۴۵، ۴۲ کشور با روسیۀ شوروی روابط دیپلماتیک داشتند). در این موزه همچنین «شمشیر استالینگراد» اهدایی پادشاه بریتانیا نگهداری میشود. در سال ۱۹۴۳، جورج ششم، پادشاه بریتانیا تصمیم گرفت شمشیر بزرگ شوالیه را به عنوان هدیه به شهر اهدا کند. روی آن کتیبههایی به زبان روسی و انگلیسی حک شده بود:
«به شهروندان فولاددل استالینگراد
هدیۀ پادشاه جورج ششم
به نشانۀ ادای احترامِ مردم بریتانیا».
«شمشیر استالینگراد» توسط صنعتگران شهر کاونتری ساخته شده بود. شهری که در سال ۱۹۴۰ در اثر بمبارانهای آلمان ویران گردید. در سال ۱۹۴۴، پیمان دوستی و همکاری بین استالینگراد و کاونتری انگلیس امضا شد.
مراسم رسمی اهدای شمشیر در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۳ (۷ آذر ۱۳۲۲) در تهران و طی دیدار یوسف استالین، فرانکلین روزولت و وینستون چرچیل، رهبران کشورهای ائتلاف ضد هیتلر انجام گرفت. ملکۀ بریتانیا یک هدیۀ ویژه به شهر ارمغان کرد: یک مرکز تلفن با ۱۰۰۰۰ شماره. از طریق انجمن امداد انگلستان شش بیمارستان (صحرایی) به استالینگراد تحویل گردید… اما اکنون از بریتانیای کبیر سلاحهای مرگبار به حریم روسیه شوروی سابق عرضه میشود. در سال ۲۰۲۰، انگلیسیها در «حیاط خلوت روسیه» مشغول آموزش پیاده کردن نیروها بودند…
مأخوذ از بنیاد فرهنگ راهبردی
۱۴ بهمن- دلو ۱۴۰۱
هشدار پوتین به غرب در یادبود نبرد استالینگراد.

پوتین به غرب هشدار داد: روسیه به تهدیدات پاسخ خواهد داد – و نه فقط با تانک
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه اظهار داشت که تهاجم غرب علیه روسیه از جمله از طریق تامین تانک برای اوکراین در حال گسترش است.
اکنون همه طرفین درگیر باید درک کنند که پاسخ به این تهاجم، از طرف روسیه فقط محدود به خودروهای زرهی نخواهد شد.
ولادیمیر پوتین رهبر روسیه در کنسرتی به مناسبت هشتادمین سالگرد پیروزی در نبرد استالینگراد بود سخنرانی کرد.
رئیس جمهور روسیه خاطرنشان کرد: این مبارزه فقط برای یک شهر نبود، بلکه برای ادامه حیات کشوری زجر کشیده اما شکست ناپذیر بود.
در آن زمان، نه تنها نتیجه جنگ بزرگ میهنی، بلکه کل جنگ جهانی دوم نیز مشخص شد. پوتین گفت:
« همانگونه که اغلب ما در تاریخ مان، در هنگامه نبرد سرنوشت ساز متحد شدیم و پیروز شدیم. به همین علت است که نبرد استالینگراد به درستی به عنوان یک نقطه عطف اساسی در جنگ بزرگ میهنی در تاریخ ثبت شد. »
رئیس جمهور روسیه همچنین خاطرنشان کرد که نازیسم در شکل کنونی خود دوباره تهدیدی برای این کشور است.
اکنون روسیه باید تهاجم غرب جمعی را دفع کند.
مسکو دوباره با تانک های آلمانی تهدید می شود، یک بار دیگر آنها می خواهند علیه روسیه – همگام با حامیان باندرا – با روسیه بجنگند. پوتین در ادامه تاکید کرد:»کسانی که می خواهند روسیه را در میدان جنگ شکست دهند ظاهراً نمی دانند که جنگ مدرن علیه روسیه برای آنها بسیار متفاوت خواهد بود. ما تانک های خود را به مرزهای شما نفرستادیم. اما ما چیزی داریم که میتوانیم به آن پاسخ دهیم، و این فقط به استفاده از خودروهای زرهی محدود نمیشود، همه باید این را بدانند.»
دیمیتری پسکوف، سخنگوی ریاست جمهوری، در مورد اظهارات ولادیمیر پوتین گفت:
«به محض ظاهر شدن تسلیحات جدید ارائه شده توسط غرب، روسیه از تمام پتانسیل خود برای پاسخگویی به آنها در عملیات ویژه نظامی استفاده خواهد کرد.»
ولادیمیر پوتین افزود کسانی که روسیه را تهدید کردند نتوانستند یک حقیقت ساده را درک کنند.
پوتین گفت: تمام مردم روسیه «با مکیدن شیر مادر خود سنت های مردم ما، سنت های نسل فاتحانی که کشور ما را با کار، عرق و خون خود خلق کردند و آن را به عنوان میراث شان به ما سپردن بخود جذب میکنند.»
روسیه روستا به روستا را تسخیر میکند.
در دونباس، نیروهای روسی به آرامی در حال جنگیدن و پیشروی هستند. اوکراین اعتراف کرد که به علت نداشتن نیروی نظامی و تسلیحات کافی نمی تواند در مقابل روسیه دست به حمله بزند.
نوشته راینهارد لاوترباخ
بونگه ولت
ترجمه سیما صابری برای مجله هفته

از منظری گسترده تر، در حال حاضر چیز زیادی در خط مقدم جنگ اوکراین اتفاق نمی افتد. اما در واقع به نظر می رسد که نیروهای روسیه در چند روز گذشته چندین موفقیت جزئی داشته اند.
این امر در گزارش های وضعیت روزانه «موسسه مطالعات جنگ» که نزدیک به پنتاگون است نیز منعکس شده است.
برخلاف ستاد کل اوکراین که فقط حملات ناموفق روسیه و موفقیت های دفاعی خود را گزارش می کند، تحلیلگران آمریکایی اخیرا تأیید کردند که نیروهای روسی چندین شهر در شمال و جنوب شهر درگیر باخموت را تصرف کرده اند.
بر این اساس، آشکار می شود که از سه جاده ای که از طریق آنها می توان نیروهای اوکراینی در باخموت را تامین لجستیکی کرد، در حال حاضر تنها یکی از آنها می تواند بدون مانع مورد استفاده قرار بگیرد – و این هم بدترین راهی است که از باخموت به غرب منتهی می شود.
اتصال به شمال توسط نیروهای روسی قطع شده است، که اکنون در محدوده آتش روسیه از شمال غربی به سمت اسلوویانسک و در جنوب غربی به سمت کنستانتینوفکا قرار دارد.
این موسسه آمریکایی همچنین گزارش داد که نیروهای روسی در مقابل باخموت در روزهای اخیر به میزان قابل توجهی تقویت شده اند.
علاوه بر شبه نظامیان خصوصی واگنر که برخی از آنها از اردوگاه ها و زندان استخدام شده بودند، اعضای واحدهای نخبه مانند چتربازان و تفنگداران دریایی اکنون به صفوف نیروهای خط مقدم پیوسته اند.
به نظر میرسد تاکتیکهای روسیه در حال حاضر خود را روی اجتناب است نبرد های پر هزینه خانه به خانه متمرکز کرده تا پشتیبانی تدارکاتی و لجستیکی نیروهای اوکراین را که در آنجا سنگر گرفتهاند را قطع کند.
ستاد کل اوکراین در بیانیه روز سهشنبه خود درگیری در اطراف یک معدن در شمال شرقی شهر مورد مناقشه ووگلدار در جنوب غربی دونتسک را تأیید کرد.
حملات جبهه ای روسیه به این سایت از اواخر پاییز ناموفق بود و حتی به شکایت تفنگداران دریایی روسیه در رسانه های اجتماعی منجر شد.
در این شرایط، طبق گزارشهای رسانههای اوکراینی و آمریکایی، ارتش ایالات متحده اکنون به همکاران اوکراینی خود توصیه میکند که مکانهایی مانند باخموت را رها کنند تا از پرسنل خود برای یک حمله بهاری برنامهریزی شده صرفهجویی کنند.
با این حال، ظاهراً طرف اوکراینی تاکنون تمایلی به این کار نداشته است. در عوض، او سعی می کند با تمام امکانات از باخموت دفاع کند.
با این حال، در جاهای دیگر در جبهه، اوکراین مجبور است اعتراف کند که مجبور شده است حمله خود را متوقف کند: در شمال، در منطقه لوگانسک.
در آنجا، به گفته ستاد کل اوکراین، پیشروی لیمان در سواتو به دلیل «شرایط نامساعد جوی و کمبود ذخایر» متوقف شد.
این یکی از معدود موقعیت هایی بود که در آن طرف اوکراینی حداقل به طور غیرمستقیم به ضرر و زیان خود و مشکلات واقعی خود اذعان کرد.
به طور کلی، هیچ یک از طرفین در مورد تلفات خود اظهار نظر نمی کنند.
ارزیابی پنتاگون از حمله احتمالی اوکراین به کریمه

ارزیابی پنتاگون از نتیجه حمله احتمالی اوکراین به کریمه
ترجمه حمید علوی برای مجله هفته، از پولیتکو و رسانه های روسی
به گفته ارتش آمریکا، اوکراین قادر نیست در آینده نزدیک به کریمه حمله کند.
کیف از این ارزیابی وزارت دفاع آمریکا ناراضی است چرا که معتقد است که آمریکاییها قبلاً نیز پتانسیل و توانایی های نیروی مسلح اوکراین را نادرست ارزیابی کرده بودند.
به گفته پنتاگون، بعید است که ارتش اوکراین بتواند در آینده نزدیک کریمه را تصرف کند و اصولا یا در آینده نزدیک چنین اقداماتی را انجام دهد.
روزنامه پولیتیکو به نقل از سه منبع آگاه گزارش داد، چهار مقام ارشد آژانس آمریکایی این ارزیابی را در یک نشست محرمانه برای اعضای مجلس نمایندگان آمریکا توجیه کرهاند.
منبع چهارم محتوای این جلسه توجیهی را «بسیار مبهم» توصیف کرد، اما گفت که اصل آن این است که پیروزی اوکراین در صورت انجام چنین عملیاتی قابل تضمین نیست. پنتاگون از اظهار نظر در مورد جزئیات این نشست محرمانه و فرضیه های بیان شده خودداری کرد.
با این حال، سابرینا سینگ، سخنگوی پنتاگون، تاکید کرد که « توانایی های اوکراین برای مبارزه و بازپسگیری قلمرو های مستقل به خصوص نتایج قابل توجهای که به دست آوردهاند و سازگاری آنها با شرایط جدید را نباید دست کم گرفت».
پولیتیکو خاطرنشان می کند که سخنرانان در این نشست شامل ژنرال داگلاس سیمز، مدیر عملیات ستاد مشترک ارتش ایالات متحده، و لورا کوپر، دستیار وزیر دفاع در امور روسیه، اوکراین و اوراسیا نیز بودند.
دولت زلنسکی از تردید پنتاگون در مورد توانایی اوکراین برای بازگرداندن نظامی مرزهای سال ۱۹۹۱ «برافروخته» شده است.
منبع این روزنامه گفت که کیف مدعی است اطلاعات آمریکا قبلاً پیز در مورد توانایی های نیروهای مسلح اوکراین اشتباه کرده است.
ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، در پایان ژانویه امسال علناً چنین ارزیابی را بیان کرد. او گفت که بازگشت نظامی ارتش اوکراین به مرزهای سال ۱۹۹۱ در سال ۲۰۲۳ «بسیار بسیار دشوار» خواهد بود.
ژنرال ابراز اطمینان کرد که درگیری می تواند از طریق مذاکره پایان یابد و تاکید کرد که برای راه حل تلاش خواهد کرد. وی درباره حملات احتمالی اوکراین به کریمه گفت:
«این به این معنا نیست که نمی تواند اتفاق بیفتد، به این معنی نیست که اتفاق نخواهد افتاد، اما بسیار بسیار دشوار خواهد بود. »
پس از همه پرسی در سال ۲۰۱۴، کریمه بخشی از روسیه شد. مقامات اوکراینی و غربی نتیجه رای گیری را به رسمیت نمی شناسند و اتحاد مجدد را یک الحاق می دانند.
رئیس جمهور ولادیمیر پوتین گفت که ساکنان شبه جزیره تصمیم خود را گرفته اند و مسئله تاریخی کریمه حل شده است.
در عین حال، رهبر روسیه معتقد است که وخامت روابط بین مسکو و کیف «اصولاً هیچ ارتباطی» با الحاق شبه جزیره به روسیه ندارد.
پس از کودتای مایدان و به دست گرفتن قدرت در اوکراین، نظرات سران دو کشور «کاملاً مخالف» یکدیگر بود.
اوضاع نظامی و سیاسی جهان – زیوگانوف – ا.م. شیری
اوضاع نظامی و سیاسی جهان

مصاحبۀ گنادی زیوگانوف، صدر کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست و رهبر فراکسیون حزب کمونیست در مجلس دومای فدراسیون روسیه با فرستندۀ تلویزیونی «روسیه ۲۴»
زیوگانوف در مصاحبه با تلویزیون «روسیه ۲۴» در مورد اوضاع نظامی-سیاسی جهان گفت: «بحران ساختاری سرمایهداری جهان را فراگرفته است. در قرن گذشته نیز دو بار اتفاق افتاد و هر دو به جنگهای جهانی ختم شد. اکتبر کبیر جهان را از مهلکۀ بحران اول خارج کرد. پیروزی بزرگ ما از دومی بیرون کشید». او تصریح کرد که درگیریهای کنونی ناشی از تلاش جهانیسازان آمریکایی برای حفظ سلطۀ خودشان است. در عین حال، به گفتۀ صدر کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست، روسیه با قدرت نظامی و چین با اقتصاد به سرعت در حال توسعۀ خود، رقبای اصلی آمریکا هستند.
رهبر کمونیستها تشدید اوضاع در خاورمیانه را با تلاش جهانیگرایان برای برقراری کنترل دائمی بر منابع انرژی مرتبط دانست. او گفت: «از آنجایی که آنها دیگر نمیتوانند دیکته کنند، درگیریها را همانطور که بارها انجام دادهاند، دامن میزنند و میخواهند این روند را مدیریت کنند».
گنادی زیوگانوف گفت که مقصر اصلی درگیری در اوکراین ایالات متحدۀ آمریکا است. همچنین، به گفتۀ صدر کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه، تلاشهای آمریکا باعث شعلهور شدن آتش روسهراسی و مبارزه با فرهنگ روسیه در کشورهای اروپایی شده است. وی ضمن اشاره به ضرورت تغییر مسیر اقتصادی-اجتماعی تاکید کرد: «ما قادر به مقابله هستیم».
زیوگانوف چگونگی آماده شدن اتحاد جماهیر شوروی در شرایط مشابه برای جنگ آینده و اقدامات به عمل آمده برای دستیابی به پیروزی را یادآور شد. وی با اشاره به عدم انجام چنین تلاشهایی در زمان حاضر، اظهار داشت که کشور با چالشهای جدی مواجه است. او با تأکید بر وجود کاستیهای جدی در نظام آموزش و پرورش، گفت: «در این موج، در مقابل کسی برنده نخواهید شد».
گنادی آندریویچ ساماندهی یک اقتصاد پر تحرک، تجدید نظر در سیاست مالیاتی و همچنین، بسیج جامعه برای انجام وظایف تعیین شده را خواستار شد. وی خاطرنشان کرد: کشور ما در حل چنین مشکلاتی تجربۀ تاریخی دارد. علاوه بر این، رهبر کمونیستها حمایت از روسیه در مبارزه با تهدیدات خارجی توسط کشورهای سوسیالیستی و نیروهای چپ کل جهان را مورد تأکید قرار داد.
صدر کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه با بیان اینکه به ما اعلام جنگ کردهاند، افزود فقط افراد میهنپرست، قوی و باسواد در جنگ پیروز میشوند. او وجود برنامههای درسی متفاوت در مدارس را غیرقابل قبول خواند و لزوم استفاده از تجربۀ شوروی در شکل دادن به نظام آموزش و پرورش را خاطرنشان کرد.
زیوگانف ضمن تأکید بر مبارزه با شورویستیزی، حملات به گذشتۀ شوروی در برخی از رسانهها را یک اشتباه سیاسی خواند. وی همچنین، برنامۀ ضد بحران حزب کمونیست را یادآور شد که بر اساس آن چارچوب قانونی تهیه شده و از تجربۀ موفق شرکتهای مردمی نیز باید استفاده شود.
گنادی آندریویچ در بارۀ کمکهای کمونیستها به مناطق آسیبدیده از جنگ صحبت کرد و از آمادگی برای اعزام ۱۰۵ کاروان کمکهای بشردوستانه و همچنین، کار با کودکان مناطق خط مقدم خبر داد.
زیوگانف از مقامات دولتی خواست تا مطابق با چالشهای زمان عمل کنند، ارادۀ سیاسی نشان دهند و به تغییرات ساختاری دست بزنند. وی گفت: ما به یک دورۀ جدید، به یک مشی سیاسی جدید و به نظام آموزشی و تربیتی جدید نیاز داریم. علاوه بر این، رهبر کمونیستها لزوم تمرکز بر دستیابی به یک نقطۀ عطف در مبارزه با نازیسم و باندریسم در ماههای آینده را مورد تأکید قرار داد. وی، از جمله توصیه کرد که برای ایجاد اختلال در عرضۀ تسلیحات غربی به اوکراین، لازم است تأسیسات زیرساختی راهبردی آن را از کار بیاندازیم.
در پایان، گنادی آندریویچ در بارۀ برگزاری جشنهای صدمین سالگرد تشکیل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی توسط حزب کمونیست فدراسیون روسیه صحبت کرد و از همه دعوت کرد تا به جشن سی سالگی بنیانگذاری حزب کمونیست فدراسیون روسیه بپیوندند.
نقل از: وبسایت حزب کمونیست فدراسیون روسیه
۱۲ بهمن-دلو ۱۴۰۱