شکست‌های دیپلماتیک آمریکا انزوای ایران را سخت‌تر می‌کند



نوشته م.ک. بهادراکومار

ترجمه مجله هفته

اگر آتش‌بس فوری در غزه حاصل نشود، خطر بازگشایی جبهه دوم حزب‌الله، وپس ازن حتی رویارویی با ایران و جنگ جهانی وجود دارد.
جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده، معتقد است که یکی از دلایل حمله حماس به اسرائیل، اعلام راه‌حل اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا در اجلاس G20 در دهلی‌نو بوده است. با این حال، او همچنین اذعان کرد که این تفسیر فقط بر اساس غریزه او است و هیچ مدرکی برای آن ندارد.

انگیزه بایدن برای این اظهارات، نیاز فزاینده ایالات متحده به بازیابی رهبری خود در خاورمیانه اسلامی است.

دو واقعیت قاطع که رهبری آمریکا را رد می‌کنند عبارتند از: اول، یک همبستگی منطقه‌ای قوی، متحد و فراگیر که فراتر از مرزهای مذهبی به دنبال راه‌حلی برای فلسطین است که تا به حال وجود نداشته است و دوم، نزدیکی عربستان سعودی و ایران.

تحولات اخیر در ارتباط با حماس و اسرائیل، تلاش‌های ایالات متحده برای متقاعد کردن عربستان سعودی به شناسایی اسرائیل را تضعیف کرد. بدون شک، موضع عربستان سعودی در مورد مسئله فلسطین سخت‌تر شده است. بایدن به ولیعهد محمد بن سلمان روی آورد تا حداکثر نزدیکی بین واشنگتن و ریاض را حاصل کند.

با این حال، گزارش‌های کاخ سفید حاکی از آن است که نتوانستند به یک نقطه عطف دست یابند. اگرچه دو رئیس‌جمهور در مسائل کلی با یکدیگر موافق بودند، اما نتوانستند در مورد مسئله بسیار مهم آتش‌بس فوری بین اسرائیل و حماس به توافق برسند.

این اختلاف عمیق همچنین در شورای امنیت سازمان ملل منعکس شد، جایی که امارات متحده عربی پیش‌نویس قطعنامه روسیه را که خواستار “آتش‌بس فوری، دائمی و کاملاً رعایت شده بشردوستانه” شده بود، حمایت کرد، اما با پیش‌نویس قطعنامه ایالات متحده مخالفت کرد که به پایان دادن به درگیری اشاره‌ای نداشت و به جای آن بر حق اسرائیل در دفاع از خود تأکید داشت.

در بیانیه مشترکی که توسط وزرای امور خارجه مصر، اردن، بحرین، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، عمان، قطر، کویت و مراکش امضا شد، خواستار آتش‌بس فوری در نوار غزه شده است. در این بیانیه که خطاب به ایالات متحده و اسرائیل است، آمده است: «حق دفاع از خود طبق منشور سازمان ملل، توجیهی برای حملات وحشیانه علیه غیرنظامیان و زیرساخت‌های غیرنظامی نیست.»

با نگاه به آینده، سوال بزرگی در مورد نیات آمریکا مطرح می‌شود. آیا این یک نمایش قدرت است یا یک توطئه پنهان برای ایجاد شرایطی که بتوان از آن به عنوان بهانه‌ای برای حمله به ایران استفاده کرد، که مدت‌هاست پروژه‌ای از سوی نئوکان‌هایی است که گفتمان سیاست خارجی ایالات متحده را در اختیار دارند؟

جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در یک کنفرانس خبری در کاخ سفید گفت که به علی خامنه‌ای، رهبر انقلابی ایران، هشدار داده است که واشنگتن اگر تهران همچنان “علیه” نیروهای آمریکایی در منطقه عمل کند، واکنش نشان خواهد داد.

بایدن گفت: “هشدار من به آقای خامنه‌ای این بود که اگر آنها همچنان علیه این نیروها عمل کنند، ما واکنش نشان خواهیم داد. و او باید برای این کار آماده باشد. این هیچ ارتباطی با اسرائیل ندارد.”

بایدن در این سخنان به حملات فزاینده به پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق و سوریه اشاره داشت.

محمد جمشیدی، معاون سیاسی دفتر ریاست‌جمهوری ایران، به تازگی به اظهارات بایدن واکنش نشان داده و گفته است: “پیام‌های آمریکا نه خطاب به رهبر انقلاب اسلامی بوده و نه چیزی جز آن چیزهایی که طرف ایرانی میخواسته بوده است. اگر بایدن فکر می‌کند به ایران هشدار داده است، باید از تیم خود بخواهد متن پیام‌ها را به او نشان دهد.”

جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده، ساعاتی بعد از درخواست برای توضیح در این مورد، گفت: “یک پیام مستقیم ارسال شد. بیشتر از این نمی‌گویم.”

ممکن است حملات اخیر گروه‌های شبه‌نظامی در سوریه و عراق برای بایدن دردسرساز شده باشد.

بر اساس گزارش‌ها، تاکنون حدود دوجین سرباز آمریکایی زخمی و یک پیمانکار نظامی کشته شده است. حدود ۲۵۰۰ سرباز آمریکایی در عراق و حدود ۹۰۰ سرباز در سوریه مستقر هستند.

ممکن است بایدن فقط قصد داشته باشد خودنمایی کند. این امر در شرایط بن‌بست بین ایالات متحده و ایران غیرمعمول نیست. با این حال، احتمال بیشتری دارد که ایالات متحده امیدوار باشد ایران را وادار کند که گروه‌های شبه‌نظامی آزاد در سوریه و عراق را از تشدید اوضاع بازدارد.

ایران، چین، روسیه و کشورهای عربی نیز خواستار آتش‌بس فوری هستند تا زمینه را برای حل دیپلماتیک مسئله فلسطین فراهم کنند. آنها از راه‌حل دو دولتی حمایت می‌کنند. ایالات متحده نیز ادعا می‌کند که از راه‌حل دو دولتی حمایت می‌کند.

بایدن در کنفرانس خبری در کاخ سفید، در حالی که از متنی آماده می‌خواند، این موضوع را توضیح داد:

“اسرائیل حق و، همانطور که می‌خواهم اضافه کنم، مسئولیت دارد که به کشتار مردم خود واکنش نشان دهد. و ما اطمینان خواهیم داد که اسرائیل آنچه را برای دفاع از خود در برابر این تروریست‌ها نیاز دارد، در اختیار داشته باشد. این یک تضمین است… اما این نیاز به عمل اسرائیل و پایبندی به قوانین جنگی را کاهش نمی‌دهد – باید همه تلاش خود را انجام دهد – اسرائیل باید همه تلاش خود را انجام دهد، هر چقدر هم دشوار باشد، برای محافظت از غیرنظامیان بی‌گناه… من همچنین می‌خواهم لحظه‌ای را به آینده‌ای که ما به دنبال آن هستیم اختصاص دهم. اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها به طور یکسان سزاوار زندگی در کنار هم در امنیت، عزت و صلح هستند. و بازگشتی به وضعیت موجود در ۶ اکتبر وجود ندارد… این همچنین به این معنی است که پس از پایان این بحران باید یک چشم‌انداز برای آینده وجود داشته باشد. و به نظر ما، باید یک راه‌حل دو دولتی باشد. این بدان معناست که همه طرف‌ها – اسرائیلی‌ها، فلسطینی‌ها، شرکای منطقه‌ای و رهبران برجسته جهان – باید برای رساندن ما به مسیر صلح تلاش کنند.”

نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه کاهش یافته است.

آیا این سخنان به این معناست که بایدن در حال آماده‌سازی جنگ با ایران است؟ شاید برای اولین بار امیدی وجود دارد که ایالات متحده دیگر از مسئله فلسطین دوری نکند.

در نهایت، همانطور که مشاوره ها در شورای امنیت سازمان ملل نیز نشان داده است، برای همه قدرت‌های مسئول روشن است که خاورمیانه همچنان مرکز ثقل سیاست جهان است و آتش‌سوزی گسترده در این منطقه می‌تواند به یک جنگ جهانی تبدیل شود. و هیچ یک از ابرقدرت‌ها چنین پایانی را نمی‌خواهند.

اگرچه ایالات متحده همچنان در خاورمیانه دارای قدرت بلامنازع است، اما با ظهور واقعیت‌های جدید، نفوذ آن کاهش یافته است:

* اسرائیل از نظر نظامی و اقتصادی نسبت به فلسطینیان قدرتمندتر شده است، اما دیگر برتری منطقه‌ای ندارد.
* عربستان سعودی و امارات متحده عربی، دو قدرت غالب در خاورمیانه، به طور فزاینده ای منافع خود را دنبال می کنند.
* چین، اگرچه یک بازیگر نسبتاً جدید است، اما نقش او دیگر به دیپلماسی اقتصادی محدود نمی شود.
* ایالات متحده دیگر قادر به تأثیرگذاری بر بازار جهانی نفت نیست، زیرا روسیه در چارچوب اوپک+ با عربستان سعودی به طور نزدیک همکاری می کند تا سطح تولید نفت و قیمت ها را تنظیم کند.
* به همین دلیل، ارزش دلار نفتی کاهش می یابد.
* توافقات ابراهیم عملاً کنار گذاشته شده است.
* در سال های اخیر، درگیری اعراب و اسرائیل به لطف ظهور محور مقاومت، ابعاد جدیدی پیدا کرده است که نیاز به اتخاذ رویکرد و تفکر عملیاتی جدیدی از سوی ایالات متحده دارد.
* سیاست اسرائیل به شدت به سمت راست افراطی متمایل شده است.
* محیط جهانی بسیار پیچیده است؛ روند صلح دیگر نمی تواند تحت حمایت ایالات متحده باشد.

خطر عدم تضمین آتش بس

روسیه میزبان یک نشست سه جانبه در مسکو با معاون وزیر امور خارجه ایران و هیئت حماس بود. متعاقباً، معاون وزیر امور خارجه روسیه، میخائیل بوگدانوف، که همچنین نماینده ویژه رئیس جمهور برای خاورمیانه و آفریقا است، اعلام کرد که محمود عباس، رهبر فلسطینی، “به زودی برای یک بازدید رسمی” به مسکو خواهد آمد تا با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، صحبت کند. [سفری که برای ۱۵ نوامبر برنامه ریزی شده بود، روز یکشنبه به تعویق افتاد.]

در یک جنگ تمام عیار با ایران، ایالات متحده خسارات سنگینی متحمل خواهد شد و دولت اسرائیل می تواند نابود شود. در واقع، ایران ممکن است به دنبال قابلیت بازدارندگی هسته ای باشد. تقریباً قطعی است که یک جنگ بین ایالات متحده و ایران منجر به یک جنگ جهانی خواهد شد. واضح است که جنگ گزینه ای نیست.

بنابراین، تهاجم زمینی اسرائیل به غزه با ریسک بالایی همراه است. اگر اسرائیل در نوار غزه گیر کند، که غیرقابل انکار نیست، احتمال زیاد است که حزب الله یک جبهه دوم را باز کند. و این به نوبه خود می تواند زنجیره ای از واکنش ها را ایجاد کند که ممکن است از کنترل خارج شود. این خطر زمانی وجود دارد که آتش بس در این درگیری به اندازه کافی زودتر توافق نشود.

نویسنده: م.ک. بهادرکومار، دیپلمات سابق است. او سفیر هند در ازبکستان و ترکیه بود. نظرات او شخصی است.

این مقاله برای اولین بار در Indian Punchline منتشر شد.