نگاهی لبنانی به سخنرانی نصرالله.

سپاسگزاریم حزب‌الله لبنان!

رانا أبي جمعة

ترجمه مجله هفته


موقعیت بشردوستانه حزب با موقعیت مقاومت عملی آن مرتبط بود، زیرا یک جبهه از شمال را باز کرد و درهای همه امکانات را در روزهای آینده باز نگه داشت، به این معنی که به طور منحصر به فرد از مواضع رژیم های عربی ترسو و موقعیت غرب ریاکار فراتر رفت.

دبیرکل حزب الله، سید حسن نصرالله، روز جمعه گذشته برای پاسخگویی به سؤالاتی که تا آن زمان موضوع تحلیل هایی بود که در واقع تنها بر گمانه زنی های نویسندگان آنها مبتنی بود، ظاهر شد.

برای سید نصرالله، این یک جزئیات نیست که او می گوید عملیات «طوفان الاقصی» توسط فلسطینیان تصمیم گیری و اجرا شد و حزب در هیچ برنامه ریزی یا اجرای آن نقشی نداشت و آن را به طور کامل مخفیانه انجام داد، و این نیز یک نبرد فلسطینی است و هیچ ارتباطی با یک عمل منطقه ای ندارد.

در این سخنرانی، او به اصل مطلب می پردازد و پاسخی به کسانی است که می پرسیدند آیا حزب الله از آنچه اتفاق افتاده آگاه بود. این همچنین پاسخی به کسانی است که می خواستند فرآیند و مشکل پشت آن را محدود کنند و آن را در اینجا یا آنجا با راهی برای عادی سازی مرتبط کنند. به گفته دبیرکل حزب الله می توان گفت: چه کسی گفته است که این غزه ای که از ۱۷ سال پیش تحت محاصره قرار دارد، اصلا در محاسبات کسانی که به دنبال عادی سازی هستند، قرار می گیرد؟ از حزب الله در سه سطح سپاسگزاریم.

در سطح بین‌المللی

حافظه انسان گاهی اوقات به رخدادهای سختی نیاز دارد تا آن را تازه کند. به عنوان مثال، جنگ روسیه و اوکراین یادآوری کرد که ما با غربی نژادپرست طرف هستیم که فقط به مردم خود و کسانی که در محور آن قرار دارند اهمیت می دهد، و محور آن محوری است که از ایالات متحده آمریکا پیروی می کند.

در مورد تجاوز اسرائیل به نوار غزه، این یادآوری کرد که ما نه تنها با غربی نژادپرست طرف هستیم، بلکه با غربی ریاکار نیز طرف هستیم که اغلب شعارهای بشریت و حقوق بشر را برای ارضای «نیازی در روح یعقوب» استفاده می کند.

این غرب، که اجازه داده «اسرائیل» بیش از ۳۰ روز یا بیشتر به بهانه «خوددفاع» مرتکب جنایات جنگی شود، با وجود آگاهی و دید خود از کشتار روزانه در نوار غزه، هیچ اقدامی نکرد. تا جایی که ما شروع به شنیدن اصطلاحات جدیدی کردیم که فقط برای غزه مناسب بودند.

به عنوان مثال، امروز مخفف WCNSF رایج است: کودکان مجروح، هیچ خانواده ای زنده نمانده است، که به عربی به معنای «کودکان مجروح اما بدون خانواده» است. با این حال، هنوز هیچ کشور «متمدن»ی نیاز به «آتش بس فوری» را احساس نکرده است. برعکس، آنها می خواهند تراژدی از طریق آتش بس های انسانی موقت شکننده ادامه یابد، و این همان چیزی است که مجله اکونومیست در مقاله ای با عنوان «چرا اسرائیل باید بجنگد؟» به صراحت اعلام کرد.

اکونومیست به این نتیجه رسید: «آتش بس دشمن صلح است زیرا به حماس اجازه می دهد تا همچنان به صورت توافقی یا با خشونت بر غزه حکومت کند و در عین حال اکثر سلاح ها و جنگجویان خود را حفظ کند. در واقع، توقف به دلایل بشردوستانه قوی ترین اقدام است، بلکه حتی اقدام موجه. این گزینه شامل یک راه حل است. توقف های مکرر شانس زنده ماندن حماس را افزایش می دهد.”

از سوی دیگر، یک تفاوت دیگر در اینجا است در زمانی که بسیاری از حزب‌الله انتظار اعلام جنگ منطقه‌ای و گسترش شعله‌ها داشتند، اگرچه از قصد داشتند از همان روز اول آن را «گسترش» دهند، دبیرکل حزب‌الله صراحتاً اعلام کرد که هدف متوقف کردن تجاوز اسرائیل است. این در درجه اول در مورد نوار غزه بود و گسترش جنگ به تصمیم آمریکایی و اسرائیلی بستگی دارد و با تغییر وضعیت تصمیمات نیز تغییر میکند.
موضع بشردوستانه حزب با موضع مقاومت عملی آن مرتبط بود، زیرا یک جبهه از شمال باز کرد و درهای همه امکانات را برای روزهای آینده باز نگه داشت، به این معنی که به طور منحصر به فردی از مواضع رژیم های عربی ترسو و مواضع غرب ریاکار فراتر رفت، با نگاهی به روزهای آینده و تاریخ دومین سخنرانی سید حسن نصرالله. خدا شما را در هفته آینده برکت دهد. در اینجا به نکته دوم می رسیم.

در سطح منطقه ای

در سطح منطقه ای، اگر حزب الله ورود به جنگ جاری را در مقیاس بزرگتر اعلام می کرد، مانند جنگ جولای ۲۰۰۶، می توانستیم در اکثر کشورهای عربی تصاویر سید حسن نصرالله را ببینیم، اما او تصمیمی گرفت که بسیاری از آنها نمی خواستند؛ برخی از سر خشم، همدلی و همبستگی با نوار غزه، برخی دیگر از نفرت شدید خود از این نوار، مردم آن و مقاومت آن. و تمایل آنها به طولانی شدن جنگ تا زمانی که از «جنبش برادری» حماس خلاص شوند.

با تشکر از حزب الله، زیرا تصمیم گرفت که به سمت پوپولیسم نرود که بسیاری از مردم از آن لذت می برند و روند غالب در جهان است. اگر می خواهیم تأثیر سخنرانی و محتوا و پیام های موجود در آن را بدانیم، باید آنچه را که اسرائیلی ها می گویند بخوانیم (به این ترتیب، تحلیلگر و متخصص امور هوایی اسرائیلی، نیتزان سادان، سید حسن نصرالله را به عنوان یک مرد فوق العاده و ترسناک توصیف می کند)، نه آنچه در پلتفرم های رسانه های اجتماعی نوشته شده است.

با این حال، نمی توان مشارکت حزب در عملیات «طوفان الاقصی» را نادیده گرفت. سید حسن نصرالله در مورد اهمیت و نتایج «حمایت» نوار غزه از طریق جبهه شمال صحبت کرد. حمایت با آتش و خون اصلاً قابل مقایسه با حمایت لفظی اینجا و آنجا نیست، و همچنین قابل مقایسه با کمپین های کمک رسانی نیست که راه اندازی شده اند، اما ما در مورد آنها می خوانیم، اما نمی بینیم، و تعداد آنها افزایش می یابد و به بازماندگان غزه نمی رسد.

حزب الله به خوبی می دانست که استقامت و از خودگذشتگی هسته اصلی جنگ های ما هستند، اما پیروزی هدف دوم است و به ویژه حماس به عنوان یک جنبش مقاومت باید در این دسته قرار گیرد و پیروز شود. هیچ یک از رهبران جهان عرب که هر روز با لبخندی بر لب از مقامات ایرانی استقبال می کنند و اجازه می دهند رسانه های آنها هر روز صبح و شب ایران را مورد حمله قرار دهند، منتظر اعلام پیروزی در غزه نیستند.

در سطح داخلی، علیرغم انتظارات بالای برخی، واقع بینی حکم می کند که کسانی که جنگ را تجربه کرده اند، دوست ندارند آن را تکرار کنند، مگر اینکه به آنها تحمیل شود. از اینجا نمی توان از احساس رضایت مردم از سخنرانی چشم پوشی کرد، صرف نظر از صدای کسانی که به حزب الله در جنگ و صلح، داخلی و خارجی، و در سکوت و سخنرانی خصمانه هستند.

در اینجا می توان سپاسگزاری از حزب الله را به شرح زیر خلاصه کرد:

با تشکر از واقع بینی. اگرچه سخنرانی حاوی توضیحاتی بود که از ابهام خالی نبود، اما تا حد واقعیت واقع بینانه بود. “جنگ ما به مرحله پیروزی ناک اوت نرسیده است، اما با امتیاز پیروز می شویم.”

با تشکر از تقویت روحیه، زیرا روحیه لبنانی ها قبل از سخنرانی با بعد از آن یکی قابل مقایسه نیست.

با تشکر از تقویت نیروهای بازدارنده، و این بار نه برای بازدارندگی دشمن اسرائیلی، یعنی عامل، بلکه برای بازدارندگی دشمن واقعی، یعنی آمریکایی ها و ناوگانشان. تردیدی نیست که پیام به مخاطبان رسیده است.
با تشکر از افشای حقیقت و نیات کسانی که می خواستند حزب و لبنان به طور کامل درگیر جنگ شوند، بقایای ما را محافظت کنند و برای ما کفن و غذای فاسد بفرستند.

پروفسور ولید عبدالله، آینده پژوه اردنی، در یک پست کوتاه در فیس بوک می گوید: “ای رهبران عرب، از شما تقاضا دارم که به فلسطین به همان شکلی که حزب الله به آن خیانت کرده است، خیانت کنید.”

نقطه و تمام!