نویسنده: حسن ایلای
منتشر شده در کرادل
ترجمه مجله هفته
از زمانی که واشنگتن شروع به هماهنگ کردن حمله اسرائیل به نوار غزه کرد، به یک آهنربا تبدیل شده است که مجموعه ای از ارتش های منطقه ای و غربی، شبه نظامیان، نیروی دریایی و سیستم های تسلیحاتی را به خود جذب می کند که تهدید می کند خاورمیانه را به جنگی فرو برد.
عملیات زمینی اسرائیل در نوار غزه آغاز شده است. به گفته فایننشیال تایمز، اسرائیل اطلاعات زیادی در مورد این عملیات نظامی فاش نخواهد کرد تا از دخالت حزب الله و ایران در جنگ جلوگیری کند.
اکنون آمریکایی ها عملیات نظامی اسرائیل علیه نوار غزه را هماهنگ می کنند. واشنگتن معتقد است که به این ترتیب اهداف ایالات متحده و اسرائیل به بهترین شکل محقق می شود، بدون اینکه درگیری به یک جنگ بزرگ منطقه ای تبدیل شود – اما هیچ تضمینی برای این امر وجود ندارد. جنگ اسرائیل علیه نوار غزه که توسط ایالات متحده رهبری، تأمین مالی و تسلیح می شود، به احتمال زیاد به یک جنگ منطقه ای تبدیل خواهد شد.
اهداف غیرممکن
از ۷ اکتبر، پس از آنکه اسرائیل با کابوسی به نام «طوفان الاقصی» بیدار شد، تل آویو اهدافی را تعیین کرده است که تحقق آنها غیرممکن است:
هدف اول اسرائیل نابودی کامل جنبش مقاومت اسلامی حماس است، همانطور که توسط بنیامین نتانیاهو، وزیر دفاع یوآو گالانت و سایر مقامات نظامی و مدنی در تل آویو اعلام شده است.
آنها می دانند که رسیدن به این هدف تقریباً غیرممکن است. اسحاق برک، نخست وزیر سابق – همچنین وزیر دفاع سابق و رئیس ستاد ارتش – گفته است که از بین بردن حماس غیرممکن است زیرا مقاومت یک ایدئولوژی است که در ذهن و قلب مردم وجود دارد.
تنها راه رسیدن به این هدف، از بین بردن کل جمعیت نوار غزه است. این موضوع در تل آویو مطرح شده است – و ما اولین بار زمانی متوجه آن شدیم که عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر، اعلام کرد که پیشنهاد اسرائیلی را که به ساکنان نوار غزه اجازه می دهد به شبه جزیره سینا مهاجرت کنند، رد می کند.
پادشاهی اردن – که با کرانه باختری اشغالی هم مرز است و ارتباط فیزیکی با نوار غزه ندارد – نیز از طریق وزیر امور خارجه خود، اسماعیل صفا، پیشنهاد مشابهی از اسرائیل را برای اجازه دادن به فلسطینیان برای مهاجرت به اردن رد کرد.
این پیشنهادهای اسرائیلی برای ریشه کن کردن و آواره کردن میلیون ها فلسطینی فقط یک ایده گذرا نبود. شرکت رسانه ای عبری مکوویت سندی رسمی از وزارت اطلاعات اسرائیل را منتشر کرد که در آن پیشنهاد می شود بیش از ۲.۴ میلیون فلسطینی از نوار غزه به مصر منتقل شوند.
صرف نظر از اینکه رسیدن به این دو هدف اسرائیل تقریباً غیرممکن است، می تواند کل خاورمیانه و فراتر از آن را به آتش بکشد. محور مقاومت در منطقه بارها و بارها اعلام کرده است که اگر اسرائیل و متحدانش یا وجود و توانایی های مقاومت فلسطینی را تهدید کنند و/یا پروژه اخراج فلسطینیان را اجرا کنند، آماده ورود به جنگ هستند.
گروههای مقاومت در لبنان – از جمله حزبالله و متحدانش مانند نیروهای الفجر، حماس و جهاد اسلامی فلسطین – از ۸ اکتبر هر روز عملیاتی علیه مواضع ارتش اسرائیل در امتداد مرز لبنان و فلسطین انجام میدهند.
پایگاههای نظامی اشغالگران آمریکا در عراق و سوریه تاکنون بیش از ۲۰ بار با موشک و پهپاد مورد حمله قرار گرفتهاند. از سوریه گهگاه موشکهایی به سمت مواضع ارتش اسرائیل در بلندیهای جولان اشغالی شلیک میشود.
جنبش مقاومت انصارالله یمن سه گروه موشک و پهپاد شلیک کرده است که گفته میشود توسط سیستمهای دفاع هوایی آمریکایی و اسرائیلی رهگیری شدهاند.
در مرز عراق و اردن، هزاران هوادار مقاومت جمع شدهاند و امکان عبور از مرز و ورود به سرزمینهای فلسطینی اشغالی در کرانه باختری را مطرح کردهاند. به طور کلی، محور اعلام کرده است که از ورود به جنگ دریغ نمیکند اگر نیروهای مقاومت فلسطینی به این کمک نیاز داشته باشند.
واشنگتن، که جنگ غزه اسرائیل را رهبری میکند
در طرف دیگر این درگیری، واشنگتن مداخله کرده و به ارتش اشغالگر به طور کامل در کمپین نظامی خود علیه فلسطینیها کمک میکند. تا به امروز، ایالات متحده دو ناو هواپیمابر و دهها کشتی نیروی دریایی را در مدیترانه مستقر کرده است. پدافند هوایی آنها (سیستمهای پدافند هوایی پتریوت و تاد) در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، اردن و سرزمینهای فلسطینی اشغالی تقویت شده است. علاوه بر این، آمریکاییها ۲۰۰۰ سرباز نیروهای ویژه را در فلسطین مستقر کردهاند، نیروهای خود را تقویت کردهاند و تعداد هواپیماهای جنگی را در تمام پایگاههای نظامی خود در خاورمیانه افزایش دادهاند و مشاوران نظامی اضافی را برای “حمایت” از ارتش اسرائیل در جنگ علیه غزه اعزام کردهاند.
دولت و ارتش آمریکا هم در عمل و هم علنی، این جنگ اسرائیل را هدایت میکنند.
واشنگتن اسرائیل را متقاعد کرده است که بر سر اهداف سازش کند، نخست با لغو طرحهای یک تهاجم زمینی گسترده به نوار غزه و جایگزینی آنها با عملیاتهای کوچکتر و هدفمند با اهداف خاص.
این اهداف به ویژه شامل کنترل مناطق غیرمسکونی در حاشیه شمالی و مرکزی نوار غزه، انجام یورشها برای کشتن تعداد زیادی از مبارزان مقاومت و تخریب زیرساختهای مقاومت، و آغاز عملیاتهایی برای یافتن یا آزادسازی زندانیان اسرائیلی است که توسط مقاومت در اختیار دارند.
علاوه بر این، واشنگتن تلاش میکند تا حمله جنایتکارانه متحد راستگرای اسرائیلی خود به نوار غزه را با ارائه کمکهای بشردوستانه در مقادیر کم، توجیه کند. در عین حال، ایالات متحده تلاش میکند تا بار زندانیان اسرائیلی را، اگرچه فقط تا حدی، برطرف کند، با انجام مذاکرات برای آزادی تعدادی از زندانیان اسرائیلی و خارجی که از ۷ اکتبر توسط مقاومت فلسطینی در اختیار دارند، به میانجیگری قطر.
اگرچه تل آویو ترجیح میدهد پرونده زندانیان را یکجا ببندد، اما مقاومت از انجام این کار خودداری میکند: او میخواهد این کارت قدرت را حفظ کند، چه برای مذاکره در مورد آزادی بیش از ۷۰۰۰ زندانی فلسطینی در زندانهای اسرائیلی، چه برای مذاکره در مورد بازسازی نوار غزه پس از جنگ – یا برای لغو محاصره اسرائیلی بر این منطقه محاصره شده.
جنگ زمینی چه میتواند به دست آورد؟
در شب ۲۷ تا ۲۸ اکتبر، ارتش اسرائیل شروع به اشغال زمینهای کشاورزی در شمال نوار غزه کرد و از مرزهای شرقی به یک منطقه کمجمعیت در مرکز این منطقه نفوذ کرد.
هدف تل آویو این بود که بخش شمالی نوار غزه، از جمله شهر پرجمعیت غزه، را از جنوب جدا کند و شهر و اطراف آن را در یک نبرد طولانیمدت تحت فشار قرار دهد تا ساکنان را خسته کند. این عملیات با بمباران هوایی و زمینی که فلسطین هرگز پیش از این تجربه نکرده بود، حمایت شد.
در دو روز گذشته، نیروهای مقاومت فلسطین موفق شدهاند با موشکهای ضد تانک به دشمن مقابله کنند، عملیاتی پشت خطوط دشمن در نزدیکی مرز اریتز انجام دهند، همچنان به شلیک موشک به شهرهای اسرائیلی و تأسیسات نظامی ادامه دهند و نفوذ خودروهای زرهی اسرائیلی به وادی غزه، منطقهای در وسط این منطقه را متوقف کنند.
در این میان، ایالات متحده برای اطمینان از عدم دخالت دشمنان اسرائیل در جنگ، با ارسال پیام های دیپلماتیک، ناوگان، هواپیما و سرباز، کار مضاعف می کند. این امر به طور موثر این درگیری مسلحانه را از یک عملیات گسترده و سریع به یک جنگ طولانی مدت تبدیل کرده است.
واشنگتن به اسرائیل هر آنچه را که لازم دارد داده است: پوشش نظامی، سلاح، مدیریت عملیات و حتی برنامه ریزی محل ماموریت، تا تصویر بازدارندگی اسرائیل را تقویت کند. ایالات متحده امیدوار است که فشار نظامی بر حماس، علاوه بر فشار انسانی که بر آن تحمیل کرده است، سرانجام منجر به امتیازات سیاسی از سوی مقاومت فلسطین شود. تا کنون، اسرائیل نزدیک به ۸۰۰۰ غیرنظامی را در غزه کشته و اکثر ساختمان های غیرنظامی در غزه را آسیب دیده یا به طور کامل تخریب کرده است.
اسرائیل جنگ را باخته
علیرغم کمک بیش از حد ایالات متحده، موقعیت نظامی اسرائیل بی ثبات ترین وضعیتی است که در دهه ها اخیر داشته است. همانطور که ژنرال یائیر گلان، معاون سابق رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، در ۲۶ اکتبر به طرز چشمگیری در توییتر نوشت: “ما جنگ را باختیم. هیچ اقدامی، هر چقدر هم قوی یا موفق باشد، نمی تواند شکست ۷ اکتبر را جبران کند. اما از این شکست باید یک پیروزی سیاسی شود که در نهایت منجر به خلع سلاح غزه شود.”
این همچنین هدف سیاسی واشنگتن است. اما برای رسیدن به این هدف، ایالات متحده باید با تعداد بی نهایت متغیری دست و پنجه نرم کند که هر کدام می تواند منطقه را به آتش بکشد. بدون ارائه حتی یک نور در انتهای تونل – به عبارت دیگر، یک راه حل سیاسی برای بحران فلسطینی – ایالات متحده و حمایت جنگی بی قید و شرط و زودهنگام آنها از اسرائیل، تعداد بی شماری از ارتش های منطقه ای و شبه نظامیان را به درگیری غزه کشانده است: ارتش اسرائیل، ناوگان های ایالات متحده، تفنگداران دریایی و نیروهای ویژه در شرق مدیترانه و غرب آسیا، ۵۰ هزار مبارز مقاومت در غزه، ده ها هزار مبارز مقاومت در لبنان، ده ها هزار مبارز مقاومت در عراق، صدها هزار مبارز در یمن، ناوگان های دریایی بریتانیا و سایر کشورهای غربی که برای تضمین امنیت اسرائیل مستقر شده اند.
بدون ذکر نیروهای مسلح ایران و باتری های موشکی که وارد جنگ می شوند.
در میان این تعداد عظیم از نیروهایی که آتش می گشایند، یک اشتباه کوچک می تواند منجر به وقوع جنگ منطقه ای شود که در واقع یک جنگ جهانی خواهد بود، زیرا ایالات متحده بازیگر اصلی در این درگیری است. این مانند آوردن فیل ها به یک مغازه چینی فروشی است و تمام مدت مطمئن بودن از اینکه نیرویی وجود دارد که آنها را آرام نگه دارد.
نتیجه؟ ایالات متحده خود را به عنوان ضامنی برای محدود ماندن حمله اسرائیل به غزه معرفی می کند، اما در واقع تمام مواد لازم را به این درگیری اضافه می کند که می تواند آن را به یک جنگ منطقه ای تبدیل کند.
در حال حاضر، ایالات متحده برای جلوگیری از دخالت دشمنان اسرائیل در جنگ، با ارسال پیام های دیپلماتیک، ناوگان، هواپیما و سرباز، کار مضاعف می کند. این امر به طور موثر این درگیری مسلحانه را از یک عملیات گسترده و سریع به یک جنگ طولانی مدت تبدیل کرده است.
ایالات متحده به اسرائیل هر آنچه را که لازم دارد داده است: پوشش نظامی، سلاح، مدیریت عملیات و حتی برنامه ریزی محل ماموریت، تا تصویر بازدارندگی اسرائیل را تقویت کند. ایالات متحده امیدوار است که فشار نظامی بر حماس، علاوه بر فشار انسانی که بر آن تحمیل کرده است، سرانجام منجر به امتیازات سیاسی از سوی مقاومت فلسطین شود.
با این حال، علیرغم کمک بیش از حد ایالات متحده، موقعیت نظامی اسرائیل بی ثبات ترین وضعیتی است که در دهه ها اخیر داشته است. ایالات متحده همچنین با تعداد بی نهایت متغیری دست و پنجه نرم می کند که هر کدام می تواند منطقه را به آتش بکشد.
نتیجه این است که ایالات متحده خود را به عنوان ضامنی برای محدود ماندن حمله اسرائیل به غزه معرفی می کند، اما در واقع تمام مواد لازم را به این درگیری اضافه می کند که می تواند آن را به یک جنگ منطقه ای تبدیل کند.