حزب الله، جامعه لبنان و جنگ اسرائیل و فلسطین

جنگ اسرائیل و فلسطین: لبنانی‌ها با وجود شکاف مذهبی علیه اسرائیل متحد هستند

نوشته پل خلیفه
میدل ایست آی
ترجمه مجله هفته

لبنانی‌ها در حالی که بین همبستگی با فلسطینی‌ها و ترس از اینکه کشورشان وارد جنگی ویرانگر شود، در دو راهی قرار گرفته‌اند، تلاش می‌کنند تا جبهه داخلی خود را که سال‌هاست متلاشی شده است، ترمیم کنند.
در یک کافه در حومه جنوبی بیروت، یکی از پایگاه‌های حزب‌الله، جوانانی در مقابل صفحه تلویزیون نشسته‌اند که مراسم تشییع جنازه جنگجویانی را که در جنوب لبنان در درگیری‌ها با ارتش اسرائیل کشته شده‌اند، پخش می‌کند.

تمام صحبت‌ها حول محور “طوفان الاقصی” می‌چرخد، همانطور که گروه‌های مسلح فلسطینی حمله به جوامع جنوبی اسرائیل در نوار غزه در ۷ اکتبر را نامیده‌اند. این نامگذاری توسط تمام رسانه‌ها و سیاستمدارانی که به “محور مقاومت” به رهبری ایران نزدیک هستند، پذیرفته شده است.

علی شیختو، ۲۳ ساله، می‌گوید: “ما باید فلسطینی‌ها را با تمام توان حمایت کنیم.” او همچنین از “سکوت رژیم‌های عربی در برابر نسل‌کشی علیه مردم نوار غزه” انتقاد می‌کند.

شیخیتو به میدل ایست آی گفت: “در این مبارزه نباید هیچ بی‌طرفی وجود داشته باشد؛ همه ما باید به آزادی فلسطین کمک کنیم.”

حسین فقیه، ۱۸ ساله، می‌افزاید، “اگر سید [حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله] به ما دستور دهد، ما آماده‌ایم جان خود را برای این مبارزه بدهیم؛ این وظیفه هر عرب و مسلمانی است”.

در یک کافه در انتالیه، شهری عمدتاً مسیحی در ۱۲ کیلومتری شمال بیروت، فضای مشابهی حاکم است، اما گفت‌وگو متفاوت است.

“آنچه در غزه اتفاق می‌افتد غیرقابل تحمل است… همه این کودکان و زنانی که توسط بمب‌های اسرائیلی له می‌شوند”، کلوئه کسیفی، معلم تاریخ و جغرافیا در دهه ۳۰ زندگی خود، می‌گوید. “اما لبنان باید از این جنگ دور بماند که خطر کشیده شدن به هر چیزی را در مسیر خود دارد.”

در همین حال، زیاد خلیل، یک معمار داخلی، گفت که “لبنان هزینه سنگینی برای مسئله فلسطین پرداخته است” و “اکنون نوبت سایر کشورهای عربی است که مشعل را به دست گیرند”.

این دو صحنه منعکس‌کننده فضایی است که در لبنان در پی رویدادهای غم‌انگیز در کشور حاکم است. لبنانی‌ها بین حمایت از فلسطین و ترس از اینکه کشورشان وارد جنگی ویرانگر شود، در دوراهی قرار گرفته‌اند.

نگرانی مردم به ویژه به این دلیل بیشتر است که خاطره جنگ بین حزب‌الله و ارتش اسرائیل در ژوئیه/اوت ۲۰۰۶، که ۱۲۰۰ کشته و بیش از ۴۰۰۰ زخمی، عمدتاً از غیرنظامیان، برجای گذاشت، در حافظه جمعی زنده است.

“پس از سال ۲۰۰۷، کشورهای عربی به ما در بازسازی زیرساخت‌ها، مدارس و پل‌هایی که توسط حملات هوایی اسرائیل تخریب شده بود، کمک کردند”، کسیفی که در زمان آخرین جنگ بزرگ بین لبنان و اسرائیل ۱۲ ساله بود، به یاد می‌آورد.

“امروز عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت و قطر ما را رها کرده‌اند. با توجه به بحران اقتصادی و سیاسی که ما را به زانو درآورده است، ما منابع لازم برای بازسازی را نداریم.”

مسئله فلسطین “عمیقاً ریشه‌دار است
نظرات متفاوت در مورد وضعیت غزه و موضعی که لبنان باید در این درگیری اتخاذ کند، به وضوح بیان می‌شود، اگرچه با توجه به کمپین‌های شیطان‌سازی علیه حزب‌الله که سال‌هاست توسط بخشی از طبقه سیاسی و رسانه‌های محلی انجام می‌شود، تنش‌ها می‌توانستند بیشتر و شکاف‌ها عمیق‌تر باشند.

تلاش‌های برخی سیاستمداران و رسانه‌ها برای شکستن موج همبستگی با فلسطین با تکیه بر گفتمان جنگ داخلی (۱۹۷۶-۱۹۹۰)، موفقیت محدودی داشته است.
با توجه به واکنش‌هایی که این اقدام در پی داشت، نماینده راست‌گرای مسیحی کامی شمعون در ۱۵ اکتبر پستی را در X حذف کرد که عکسی از کشتار دیماور در سال ۱۹۷۶ در شهر دیماور (۲۰ کیلومتری جنوب بیروت) را نشان می‌داد که به شبه‌نظامیان فلسطینی نسبت داده شده بود و در زیر آن نوشته بود: «آنها [فلسطینی‌ها] کشورشان را فروخته‌اند و آمده‌اند تا کشور ما را اشغال کنند».

با توجه به میزان انتقاداتی که از این افراد صورت گرفته است و حمایت جزئی از اقدامات آنها، این صداهای مخالف در این مرحله تقریباً خاموش شده‌اند.

«برخی از شخصیت‌های لبنانی تصور می‌کردند که می‌توانند با این واکنش‌های عمیقاً نژادپرستانه، حمایت بخشی از مردم را به دست آورند»، ولید شارا، تحلیلگر سیاسی و روزنامه‌نگار روزنامه لبنانی الاخبار توضیح می‌دهد، «اما آنها ریشه‌های عمیق مسئله فلسطین در حافظه جمعی لبنانی‌ها، از جمله بخش قابل توجهی از مسیحیان، و جنایات هولناک اسرائیل علیه غیرنظامیان را دست کم گرفتند».

روزنامه الاخبار روز دوشنبه نظرسنجی‌ای را منتشر کرد که نشان می‌دهد حمایت قاطعی از عملیات ۷ اکتبر وجود دارد.

این نظرسنجی که توسط مرکز مشاوره مطالعات و مستندسازی انجام شده است، بر اساس مصاحبه با ۴۰۰ نفر انجام شده است.

حدود ۸۰ درصد از آنها از حمله حمایت کردند، اما اکثر آنها با مداخله نظامی لبنان در این درگیری موافق نبودند.

واکنش تدریجی
به گفته چند تن از ناظران، مدیریت بحران کنونی توسط حزب‌الله همچنین به جلوگیری از ایجاد فضای خصمانه و بی‌اثر کردن فشار شدیدی که کشورهای غربی بر مقامات لبنانی و متحدان محلی آنها برای علنی رسوا کردن اقدامات حزب ضد اسرائیلی اعمال می‌کردند، کمک کرده است.

«رهبری حزب‌الله با واکنش خود به وقایع غزه نشان داد که دارای مسئولیت‌پذیری زیادی است»، یک ژنرال لبنانی بازنشسته به میدل ایست آی گفت.

او گفت، «برخی ممکن است انتظار یا نگرانی داشته باشند که حزب‌الله از همان روز اول جنگ تصمیم به بازگشایی کامل مرز لبنان و اسرائیل بگیرد. برعکس، حزب تصمیم گرفت با ایجاد قوانین جدید عملیاتی، به‌طور تدریجی به تجاوز اسرائیل پاسخ دهد».
او بخش بزرگی از زیرساخت نظارت الکترونیکی را که اسرائیلی‌ها در سال‌ها کار در طول مرز ایجاد کرده بودند، غیرقابل استفاده کرد. او بسیاری از استحکامات و خودروهای زرهی را منهدم کرد و به ارتش اسرائیل تلفات وارد کرد.

نتیجه این واکنش تدریجی این است که در امتداد مرز در یک نوار پنج کیلومتری جنگ تمام عیار در جریان است، در حالی که بقیه لبنان، جایی که زندگی تقریباً به حالت عادی ادامه دارد، تا کنون از حملات اسرائیلی مصون مانده است.

این تاکتیک باعث شده است که اسرائیل به جای استقرار آنها در اطراف نوار غزه، یک سوم نیروهای خود را در خط مقدم لبنان مستقر کند.

این کارشناس نظامی می‌افزاید، “حزب‌الله به‌طور عمدی قصد خود و نوع خط قرمزی را که عبور از آن توسط اسرائیل منجر به باز شدن کامل جبهه لبنان می‌شود، پنهان می‌کند”.

“با توجه به سکوت حسن نصرالله که از آغاز جنگ تاکنون اظهار نظری نکرده است، این تاکتیک باعث سردرگمی در فرماندهی کل اسرائیل و رهبری سیاسی و بر تصمیمات آنها تأثیر می گذارد.”

دو شخصیت سیاسی برجسته به جلوگیری از ایجاد فضای خصمانه آشکار علیه حزب‌الله کمک کرده‌اند.

ولید جنبلاط، وزیر سابق و نماینده پارلمان، که در سال‌های اخیر به دلیل سیاست داخلی لبنان، به حزب الله بدلیل ضد اسرائیلی بودن بسیار انتقادی برخورد میکرد، از آغاز “سیل الاقصی” به طور مطلق از مبارزه فلسطینی حمایت کرده است.

نگرش او به تدریج تغییر کرد و اعلام کرد که اگرچه هر کاری در توانش است انجام خواهد داد تا لبنان را از جنگ جدید حفظ کند، اما در صورت درگیری با اسرائیل، قاطعانه در کنار حزب‌الله خواهد ایستاد.

رهبر دروزی حتی فراتر رفت و اطمینان داد که اگر جمعیت شیعه در جنوب لبنان به دلیل جنگ احتمالی آواره شود، مانند سال ۲۰۰۶ که بیش از یک میلیون نفر مجبور به ترک خانه‌های خود شدند، در پایگاه‌های او از آنها استقبال خواهند شد.
جنبلاط، رهبر حزب التقدمي سوسیالیست لبنان (PSP)، دستور داد که رهبری حزب اقدامات لجستیکی لازم را اتخاذ کند و شماری از مکان‌ها – مدارس، ساختمان‌های دولتی، آپارتمان‌های خالی – را که می‌توان پناهجویان بالقوه را در مناطق شوف، عین‌الیه، بعبدا (شرق و جنوب شرق بیروت) و راشیا-بقاع (بقاع شرقی) در آنها اسکان داد.

صدای آشتی

جبران باسیل، رهبر جنبش آزاد میهنی (CPL) که توسط میشل عون تأسیس شد، نیز به خنثی کردن فضای ضد فلسطینی و ضد حزب‌الله که در محافل مسیحی لبنان در حال افزایش است، کمک کرده است.

با وجود اینکه ائتلاف او با حزب‌الله از یک سال پیش نشانه‌هایی از تنش را نشان می‌دهد، این رهبر مسیحی، داماد رئیس‌جمهور سابق جمهوری، بیانیه‌های آشتی‌جویانه متعددی صادر کرده است.

مانند جنبلاط، دو اولویت برای او وجود دارد: اول، لبنان نباید وارد یک درگیری جدید شود؛ دوم، این کشور حق و وظیفه دارد در برابر تجاوز اسرائیل ایستادگی کند و همه لبنانی‌ها در صورت جنگ باید متحد بمانند.

برای پیشبرد این گفت‌وگو و ترویج گفتگوی داخلی، باسیل با شخصیت‌های سیاسی برجسته کشور دیدار کرد، از جمله نخست‌وزیر نجيب ميقاتي، رئيس مجلس نبيه برّي و نامزد ریاست‌جمهوری مورد حمایت حزب‌الله سلیمان فرنجیه، که او با آنها ماه‌هاست در اختلاف است.

علاوه بر همه این تلاش‌های آشتی‌جویانه، یمنا الجميل، دختر رئیس‌جمهور سابق ترورشده بشیر اجميل، که از سوی بخش بزرگی از مسیحیان به عنوان مدافع مبارزه علیه فلسطینی‌ها و از سوی بخش دیگر به عنوان متحد اسرائیل دیده می‌شود، در شبکه اجتماعی X اعلام کرد: «اگر جنگ بر ما تحمیل شود، در کنار همه لبنانی‌ها خواهیم ایستاد، فارغ از مذهب، عقیده یا وابستگی آنها».

با توجه به وخامت اوضاع و ابهام‌هایی که می‌تواند به همراه داشته باشد، لبنانی‌ها تلاش می‌کنند تا جبهه داخلی را که سال‌هاست از تعدادی ترک خوردگی رنج می‌برد، ترمیم کنند. دشوار است بگوییم که این جبهه تا چه زمانی می‌تواند در برابر فشار قدرت‌های غربی و متحدان محلی آنها مقاومت کند.