حمله زمینی اسرائیل به غزه: نه اینکه آیا، بلکه چه زمانی



کرادل
حسن ایلیاک
ترجمه مجله هفته

سوال این نیست که آیا اسرائیل حمله زمینی خواهد کرد یا خیر.

رئیس‌جمهور بنیامین نتانیاهو قبلاً روشن کرده است که مبارزه تل‌آویو با غزه برای دولت اسرائیل یک مسئله “مرگ یا زندگی” است.

“طوفان الاقصی” که مقاومت فلسطینی در ۷ اکتبر آغاز کرد، ضربه ای بی‌سابقه به اسرائیل وارد کرد – از نظر تلفات انسانی و تأثیرات بر ارتش، اطلاعات، روانشناسی و بازدارندگی این کشور.

در مقابل این ضربه، اسرائیل هدف خود را نابودی جنبش حماس قرار داده است. این هدف توسط نخست‌وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو، وزیر دفاع یوآو گالانت و اکثر مقامات اسرائیلی اعلام شده است.

بنابراین، هر آتش‌بس بدون نابودی کامل حماس، یک شکست کامل اسرائیل خواهد بود.

و اگرچه ارتش اسرائیل در حملات هوایی ۱۷ روزه خود به نوار غزه حدود ۵۰۰۰ غیرنظامی فلسطینی را کشته و خسارات گسترده‌ای به خانه‌ها و زیرساخت‌ها وارد کرده است، اما نه بازدارندگی قبل از ۷ اکتبر را به دست آورده است و نه قادر به پیروزی است.

به گفته منابع غزه که با The Cradle صحبت کردند، تاکنون، اسرائیل نتوانسته است به ساختار نظامی حماس به طور جدی آسیب برساند، بنابراین، یک آتش‌بس امروز به معنای این خواهد بود که تل‌آویو تلفات خود را که در عملیات طوفان الاقصی متحمل شده است، به طور علنی می‌پذیرد: حداقل ۱۴۰۰ اسرائیلی کشته شده، نابودی ارتش اسرائیل در بخش غزه و ۲۵۰ زندانی که دشمن در غزه نگه داشته است. مجموع این تلفات به ظرفیت بازدارندگی که اسرائیل به سختی برای خود ایجاد کرده ضربه ای سنگین وارد خواهد کرد.

حماس از این زندانیان برای مذاکره در مورد آزادی بیش از ۶۰۰۰ زندانی فلسطینی در زندان های اسرائیل و لغو محاصره نوار غزه استفاده خواهد کرد. مگر اینکه تل‌آویو آماده باشد که همه این زندانیان را در حملات هوایی خود به نوار غزه قربانی کند، زندانیان نقش مهمی در یک توافق خواهند داشت. به یاد داشته باشید که اسرائیل در سال ۲۰۱۱ یک سرباز اسیر را به ازای ۱۰۲۷ زندانی فلسطینی مبادله کرد.

اسرائیل نمی تواند این نبرد را بدون یک جنگ زمینی پایان دهد. سخنگوی ارتش اسرائیل، یوحنا کونریکوس، به شبکه خبری استرالیایی ABC گفت که اگر حماس دو شرط را برآورده نکند، جنگ زمینی رخ خواهد داد: تسلیم بی‌قیدوشرط و آزادی همه زندانیان اسرائیلی. مقاومت فلسطین این شرایط را به طور کامل رد می کند و همچنان از زندانیان خود برای وادار کردن اسرائیل برای پایان دادن به جنگ استفاده خواهد کرد.

چرا اینقدر طول می کشد؟

اسرائیل معتقد است که برای بازگرداندن بازدارندگی خود نه تنها در برابر گروه های مقاومت در غزه، بلکه در برابر مخالفان در لبنان، ایران و بقیه منطقه، به یک جنگ زمینی نیاز دارد. این جنگ زمینی بر شمال نوار غزه، از جمله شهر غزه و حومه آن، که محل استقرار ارتش و قلب مقاومت است، متمرکز خواهد شد. حذف حماس در شمال نوار غزه منجر به وارد آوردن ضربه سختی به خواهد شد که سال ها، شاید دهه ها، طول خواهد کشید تا زخمهای آن التیام یابد.

پس چرا جنگ زمینی هنوز شروع نشده است؟ از زمان اعلام جنگ اسرائیل که با بسیج ۳۰۰ هزار سرباز و افسر ذخیره آغاز شد، تاکنون ۱۸ روز گذشته است.

اولین دلیل:

ارتش اسرائیل به خوبی می‌داند که هدف “نابودی حماس” کار آسانی نیست. ایهود باراک، نخست‌وزیر سابق اسرائیل، گفته است که نابودی حماس غیرممکن است زیرا این جنبش بیانگر یک ایدئولوژی است و “در قلب و ذهن مردم” وجود دارد. تحلیل باراک مهم است زیرا او نه تنها یک رئیس‌جمهور سابق، بلکه یک رئیس ستاد سابق ارتش اسرائیل و یک وزیر دفاع سابق است که در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ دو جنگ در نوار غزه را رهبری کرد.

دومین دلیل:

مقاومت فلسطینی در غزه برای جنگ زمینی آماده شده است. آخرین عملیات زمینی اسرائیل در سال ۲۰۱۴ که در آن ۶۰ سرباز کشته و دو نفر مفقود شدند، با شکست مواجه شد زیرا هیچ‌یک از اهداف آن محقق نشد. در آن زمان، نیروهای حماس و جهاد اسلامی فلسطین (PIJ) از نظر کیفیت تسلیحات، آموزش و تعداد نیروها به اندازه امروز مجهز نبودند.

علاوه بر این، شبکه تونل‌های استراتژیک زیرزمینی که گفته می‌شود توسط مقاومت در نوار غزه ساخته شده است، پس از سال ۲۰۱۴ به طور قابل توجهی توسعه یافته و به حماس، جهاد اسلامی فلسطین و دیگران امکان می‌دهد تا نیروهای، تسلیحات و مهمات را بدون شناسایی در منطقه جابجا کنند.

حتی اگر ارتش اسرائیل به نظر می‌رسد آماده است تا تلفات انسانی بیشتری نسبت به جنگ‌های گذشته متحمل شود، به ویژه به دلیل تعداد بالای کشته‌شدگان در طوفان الاقصی، این بدان معنا نیست که تل‌آویو می‌تواند هزینه هزاران کشته دیگر، صدها خودروی زرهی منهدم شده و پیامدهای اقتصادی جنگ را بپردازد.

اسرائیل معمولاً سعی می‌کند از درگیری‌های طولانی‌مدت به هر قیمتی اجتناب کند. در صورت جنگ زمینی، تل‌آویو می‌داند که ممکن است مجبور شود ماه‌ها شمال نوار غزه را اشغال کند، که برای جامعه یهودی‌نشین اسرائیلی در اطراف غزه که عملاً به پناهندگان تبدیل می‌شوند، سختی و فشار زیادی به وجود خواهد آورد.

سومین دلیل:

اسرائیل نگران است که نیروهای مسلح مخالف اسرائیل جبهه‌های نبرد دیگری را باز کنند تا فشار بر مقاومت در غزه را کاهش دهند. هم واشنگتن و هم تل‌آویو از این تحولی که در مرز لبنان رخ می‌دهد، بسیار نگران هستند.

با این حال، حتی اعزام دو ناو هواپیمابر آمریکایی به شرق مدیترانه نتوانست حزب‌الله لبنان، مقاومت لبنانی، را از ادامه حملات خود به مواضع نظامی اسرائیل در امتداد مرز لبنانی-فلسطینی بازدارد. از ۸ اکتبر، درگیری‌های روزانه در این مرزها در حال وقوع است و هر دو طرف در حال تشدید هستند.

تاکنون، ارتش اسرائیل بخش اعظم تجهیزات نظارتی را که در طول سال‌ها در این مرز حساس انباشته بود، از دست داده است. حزب‌الله همچنین بیش از ۱۵ تانک و ۲۰ خودروی زرهی را منهدم کرده و ده‌ها سرباز اسرائیلی را کشته یا زخمی کرده است. در مقابل، مقاومت ۲۸ سرباز خود و چهار غیرنظامی لبنانی را از دست داده است.

گروه‌های مقاومت فلسطینی (حماس و جهاد اسلامی که ۵ کشته داشتند) نیز در این عملیات مرزی لبنان شرکت کرده‌اند، همچنین “گروه اسلام” که شاخه لبنانی اخوان‌المسلمین است و “لشکرهای لبنانی برای مقاومت علیه اشغالگری” که دو جنگجو از دست داده‌اند.

وضعیت در مرز لبنان و فلسطین همچنان به عنوان “درگیری ها” طبقه بندی می شود، اگرچه شدت درگیری ها روزانه افزایش می یابد. تل آویو انتظار دارد که این درگیری ها پس از آغاز عملیات زمینی خود در نوار غزه سرعت بگیرد، زیرا نگران است که این امر مانع از دستیابی به اهداف خود در نوار غزه شود.

اگرچه محور مقاومت از افشای برنامه های خود خودداری می کند، اما منابع آنها نشان می دهد که تنش علیه ارتش اسرائیل به تناسب تحولات در جنگ غزه افزایش خواهد یافت.

حضور ایالات متحده و محور مقاومت

چهارمین عاملی که آغاز جنگ زمینی اسرائیل را به تأخیر انداخته است، نیاز واشنگتن به ایمن سازی پایگاه های نظامی، دارایی ها و منافع منطقه ای خود قبل از وقوع یک تنش منطقه ای است.

در روزهای اخیر، پایگاه های ایالات متحده در عراق و سوریه توسط گروه های مقاومت عراقی گلوله‌باران شده اند، در حالی که جنبش مقاومت یمن حوثی ها موشک ها و پهپادهای خود را به سمت اسرائیل شلیک کرده اند. هنگامی که برخی از این گلوله ها توسط سیستم های دفاع هوایی ایالات متحده سرنگون شدند، حوثی ها تهدید کردند که کشتی های اسرائیلی را در دریای سرخ هدف قرار دهند.

در مرز عراق و اردن، گروه های مقاومت عراقی هزاران هوادار خود را بسیج می کنند که قصد خود را برای ورود از طریق اردن به کرانه باختری اشغالی در صورت ادامه تجاوز علیه غزه اعلام کرده اند.

تا امروز، متحدان غربی اسرائیل ناو هواپیمابر و کشتی های جنگی را جمع آوری کرده اند؛ ۲۰۰۰ سرباز آمریکایی در فلسطین اشغالی فرود آمدند؛ حدود ۱۰۰۰ تن کمک نظامی غربی به اسرائیل ارسال شد؛ ده ها هزار گلوله که برای اوکراین در نظر گرفته شده بود برای ارتش اسرائیل مصادره شد؛ اداره بایدن اعلام کرد که ۱۴ میلیارد دلار کمک اضطراری برای پر کردن خزانه جنگی اسرائیل ارائه خواهد کرد؛ ایالات متحده به کل محور مقاومت منطقه ای در لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران هشدار داده است که در صورت حمله این نیروها به ارتش اسرائیل وارد جنگ خواهد شد.

این عوامل همه با هم آغاز جنگ زمینی اسرائیل در غزه را به تأخیر انداخته اند، زیرا تل آویو منتظر ورود نیروهای آمریکایی و غربی بیشتر به خاورمیانه و شرق مدیترانه است – هم برای تقویت نیروهای اسرائیلی و هم برای تقویت پایگاه های ایالات متحده در منطقه.

پنجمین و آخرین دلیل به تعویق انداختن تهاجم زمینی تل آویو، ایجاد یک پنجره زمانی کوتاه برای مذاکرات تحت رهبری قطر برای دستیابی به آزادی بیشتر زندانیان در نوار غزه است، همانطور که رادیو ارتش اسرائیل در ۲۳ اکتبر اعلام کرد. این گزارش با نگرانی های استقرار واشنگتن مطابقت دارد که اگر اسرائیل بر ادامه جنگ زمینی در غزه تا انتها اصرار کند، منطقه می تواند به ضرر منافع آمریکایی به آتش کشیده شود.

با این حال، به تعویق انداختن جنگ زمینی به معنای لغو آن نیست. در سال ۲۰۱۴، حمله زمینی اسرائیل دو هفته پس از آغاز جنگ آغاز شد، اگرچه تعداد سربازان ذخیره اسرائیلی که فراخوانده شدند از ۴۰ هزار نفر تجاوز نمی کرد – یک هفتم از ۳۰۰ هزار سربازی که امروز بسیج شده اند.

اسرائیل همچنین با مشکل دیگری روبرو است که نمی تواند آن را حل کند: حضور صدها هزار فلسطینی غیرنظامی در شمال نوار غزه که از پیروی از دستور اسرائیل برای ترک خانه های خود خودداری می کنند.

همه این عوامل چالشی بالقوه غیر قابل عبور برای تل آویو هستند. همه آنها نقشه اسرائیل برای نابودی حماس و بازگرداندن بازدارندگی از دست رفته در ۷ اکتبر را خنثی می کنند. حتی اگر دولت اسرائیل بتواند بسیاری از نبرد ها را پیروز شود، نمی تواند در این جنگ پیروز شود اگر این همه متغیر غیرقابل کنترل وارد عمل شوند.