
رهبری جمهوری خلق تلاش می کند سرمایه داری را مهار کند.
این امر غرب به رهبری ناتو را وارد صحنه می کند – خطر جنگ افزایش می یابد
توسط استفان هوت
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته
هر کسی که هر روز با ماشین جستجوی گوگل در کانالهای خبری محلی به دنبال کلمه کلیدی «چین» باشد، مطمئناً با اخبار ترسناکی مواجه میشود: «چین جاهطلبیهای خود برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت جهانی را آشکارا به نمایش میگذارد» (heute.de)، «از اشتباهات در برخورد با روسیه درس گرفتن به معنای برخورد متفاوت با چین است» (zeit.de)، «نگرانی از نظارت: مقامات ایالات متحده جرثقیلهای بندری چین را به عنوان یک خطر امنیتی میبینند» (spiegel.de)، «هواوی در ارتش آلمان: «زیر نفوذ قرار گرفتن هدفمند دیگر به سختی قابل جلوگیری است»» (wiwo.de)، «سالهاست که تاجران بانفوذ در چین ناپدید میشوند» (n-tv.de).
این لیست را میتوان ادامه داد، سخنرانی رسمی دولت از «رقبای سیستم» ردپایی به جا میگذارد، نه تنها در روزنامهها. با وجود این که چین را دشمن میدانند، سرمایهگذاری آلمان هم از آن غافل نمیشود. از ۶ سال پیش، جمهوری خلق چین مهمترین شریک تجاری آلمان است. طبق آمار وبسایت Statista، آلمان تنها در سال ۲۰۲۱ کالاهایی به ارزش حدود ۱۴۱٫۸ میلیارد یورو از چین وارد کرد، در حالی که این رقم در سال ۲۰۰۹ حدود ۵۶٫۷ میلیارد یورو بود. ارزش صادرات آلمان در سال ۲۰۲۱ به حدود ۱۰۰۳٫۶ میلیارد یورو رسید، در حالی که این رقم در سال ۲۰۰۹ حدود ۳۷٫۳ میلیارد یورو بود. تجارت رونق دارد، اما به صورت مخفیانه تا شرمآور انجام میشود، در حالی که تبلیغات ضد چین برای عموم مردم رایگان است.
طبق قانون اساسی چین، یک کشور سوسیالیستی به رهبری یک حزب کمونیستی، سخنرانی غربی از «رقابت سیستم» در واقع دور از ذهن نیست. در نهایت، در جمهوری خلق چین تلاشی نوآورانه در سطح جهانی انجام میشود: پیروی از اصل سودآوری و در عین حال مهار قدرت سرمایه از نظر سیاسی – سودآوری تحت نظارت و شرایط یک حزب که میخواهد سرمایهداری را با ابزارهای خودش، به نوعی، برباید. رشد رفاه بخشهای بزرگی از جمعیت با یک خودباوری جدید همراه است که فراتر از مرزهای ملی میدرخشد. با این حال، چین خود را به عنوان کشوری پر از تضاد نشان میدهد که بسیاری از چپها در این کشور نیز با آن مشکل دارند یا حتی با توجه به مدل توسعه اقتصادی آن، به طور اساسی با آن مخالف هستند.
اما در یک مورد نباید دو نظر وجود داشته باشد: رهبری کشور، حزب، توسط یک ایده اجتماعی هدایت میشود. تنها به این ترتیب بود که حتی در شرایط کرونایی، توانستند فقر شدید در کشور را از بین ببرند، همانطور که حتی سازمان ملل به طور تحسینبرانگیز تأیید کرد. و اکنون کشورهای جنوبی که قرنها در فقر نگه داشته شدهاند، از اشکال جدید همکاری بیندولتی که توسط پکن آغاز شده است، بهرهمند میشوند.
این پیوست جنبههای مختلف جمهوری خلق چین را بررسی میکند که علیرغم تهدیدات جنگی مداوم و رو به افزایش از سوی غرب به رهبری ناتو، میتواند در سال آینده هفتاد و پنجمین سالگرد تاسیس خود را جشن بگیرد.