
«واضح است که این حمله مجوز بسته شدن کتاب موجودیت فلسطین را داشته است»
النا پوستاوُیتووا (ELENA PUSTOVOYTOVA)
ا. م. شیری
شایعات مبنی بر این که خود اسرائیل حملۀ ۷ اکتبر حماس را تحریک کرد، به سرعت با جزئیاتی تکمیل میشود که آن را به یک واقعیت عینی جدی تبدیل میکند.
حتی یک نگاه گذرا به گذشتۀ منطقه، به نقطۀ درد آن، یعنی مسجد الاقصی، سومین مکان مقدس اسلام پس از مکه و مدینه که در قرن هشتم بعد از میلاد در کوه معبد ساخته شد، آشکار میشود که محرک تمام جنگهای دو دهۀ اخیر در فلسطین بوده است. دقیقا با الاقصی و بیتالمقدس است که سنت مسلمانان زندگی پیامبران از داوود و سلیمان را به یحیی و عیسی پیوند میدهد. در سال ۱۳۵ پس از میلاد، هنگامی که سپاه ژولیوس سپتیمیوس سوروس یهودیانی را که علیه روم شورش کرده بودند، شکست داد، اورشلیم را تقریباً به طور کامل ویران کردند و پس از آن، استان جدیدی به نام «سوریه فلسطین» به جای یهودیه ظاهر شد. بیائید فعلاً تاریخ اخراج بیپایان یهودیان از کشورهای اروپایی و آسیایی را کنار بگذاریم، واقعیتهای موجود را در نظر بگیریم: اکنون پنجرههای مجموعۀ الاقصی، مکان مقدس مسلمانان به دیوار غربی یهودیان- کوه معبد، مقدسترین مکان آنها، جایی که طبق افسانۀ کتاب مقدس، ۳۰۰۰ سال پیش، سلیمان پادشاه اولین معبد را در آن ساخت، مشرف است.
اسرائیل در جریان جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ بیتالمقدس را از فلسطینیان تصرف کرد و آن را به همراه بقیۀ قدس شرقی و بخشهای مجاور کرانۀ باختری ضمیمه کرد. بدنبال آن، شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۲۲ نوامبر قطعنامۀ شماره ۲۴۲ را به اتفاق آرا تصویب کرد و خواستار عقبنشینی نیروهای نظامی اسرائیل از اراضی اشغالی شد. در سالهای ۱۹۸۷-۱۹۹۱ اولین انتفاضۀ فلسطین علیه اشغالگران اسرائیلی انجام شد. انتفاضۀ دوم- انتفاضۀ الاقصی، ادامه انتفاضۀ اول بود و پس از آن آغاز شد که در ۲۸ سپتامبر سال ۲۰۰۰، آریل شارون، رهبر حزب لیکود، تحت محافظت صدها پلیس، گروهی از قانونگذاران اسرائیلی را به طرز نمایشگرانه به کوه معبد، جایی که ورود یهودیان فقط با مجوز وقف اسلامی (اداره امور مسجدالاقصی) امکانپذیر است، هدایت کرد. فلسطینیها اعتراض کردند و درگیریهای خشونتآمیزی رخ داد که به سرعت به انتفاضۀ دوم فلسطینیها تبدیل شد و یک سال بعد به آغاز جنگ ۱۰ روزه با غزه انجامید.
یهودیان در گذشته مکرراً به قلمرو الاقصی که توسط سازمان بنیاد اسلامی بیتالمقدس تحت توافقنامۀ ۲۶ اکتبر ۱۹۹۴ بین اسرائیل و اردن اداره میشود، نفوذ کردهاند. اما از سال ۲۰۰۳، آنها با بیاعتنایی به اجازۀ تشکیلات خودگردان فلسطین، یکجانبه تصمیم گرفتند که با همراهی پلیس حق ورود به مکان مقدس مسلمانان را داشته باشند.
حالا در سال جاری، در شب چهارم آوریل، چند صد فلسطینی که میدانستند یهودیان علیرغم ممنوعیت، برای انجام مراسم قربانی، برای رفتن به معبد آماده میشوند، وسایل آتش بازی، چوب و سنگ با خود به مسجد الاقصی بردند و بعد از نماز، در داخل مسجد سنگر گرفتند. در پاسخ، پلیس مسلح اسرائیل به مسجد یورش برد، نارنجکهای بیهوشکننده و گلولههای لاستیکی شلیک کرد، فلسطینیان را با باتوم مورد ضرب و شتم قرار داد و بیش از ۵۰ نفر را مجروح کرد. در ششمین روز جشن سوکوت یهودیان در ۵ اکتبر، ۸۳۲ یهودی متعصب با همراهی پلیس اسرائیل به مسجد الاقصی یورش برد. در مجموع، از آغاز این جشن، یعنی از ۲۹ سپتامبر، ۵۰۵۷ شهرکنشین یهودی علیه زیارتگاه اسلامی به اقدامات تحریکآمیز دست زدند و فلسطینیها با موشکهای قسام و عملیات «طوفان الاقصی» پاسخ دادند.
در این باره که چرا تلآویو به یک جنگ جدید نیاز دارد، حتی یک سؤال هم مطرح نشده است. اسرائیل پس از هر درگیری مسلحانه با فلسطینیها، وسعت خود را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. اما بقایای کوچک فلسطین که هنوز توسط ارتش اسرائیل اشغال نشده و از سوی ۱۳۸ کشور عضو سازمان ملل به رسمیت شناخته میشود، باعث دلدرد یهودیان میشود.
از همه مهمتر، اگر به نقشۀ میادین نفت و گاز این منطقه نگاه کنید، مسئلۀ ضرورت وجود «منافع راهبردی آمریکا» در اینجا به خودیخود منتفی میشود. و آن را میتوان با اطمینان بیشتر از طریق پرورش اسرائیلی آمریکا، که سالانه ۴ میلیارد و ۸۰۰ میلون دلار «خورشت» دریافت میکند، تامین کرد. یعنی آمریکا روزانه بیش از ۱۳.۱ میلیون دلار از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی به تلآویو، پیش از همه، برای تسلیحات ارسال میکند.
حالا بیائید به جواب این سؤال بیاندیشم که چگونه ممکن است جنگندهترین و آموزش دیدهترین ارتش جهان در ۷ اکتبر اشتباه کرد؟ هر روز جزئیات شگفتانگیز جدیدی پدیدار میشود. مجلۀ اینترنتی کانادایی گلوبال ریسرچ مقالهای از یکی از فرماندهان سابق یکی از بخشهای حصار جنگی را منتشر کرده و از آن نتیجه میگیرد که این یک «سد امنیتی غیرقابل عبور اسرائیل در اطراف نوار غزه است». علاوه بر این، به عقیدۀ فرمانده گردان «کرم شالوم» که منطقه را بسیار خوب میشناسد، بطور کلی غیرممکن است که حماس بتواند به یک حملۀ غافلگیرانه دست بزند. او میگوید: « در اینجا چیزی بنظرم نمیرسد!!! این رازی است که من نمیتوانم پاسخی برای آن بیابم. میدانم اوضاع در نوار غزه و در مرز چگونه است. من فرمانده بخش کرم شالوم (رفح) بودم، بخش کیسوف را به عهده داشتم، حصار محیط را خوبی میشناسم و میدانم ارتش در آنجا چگونه کار میکند. من در اردوگاه آوارگان الشاطی در نوار غزه بودم، اردوگاه پناهندگان جبالیا را رهبری کردم، کمینهایی را روی حصار و در داخل قلمرو برپا کردم. من با ساکنان غزه ملاقات داشتم … موانع به گونهای ساخته شده که حتی یک روباه هم نمیتواند از آن عبور کند».
واقعاً هم، این «حصار» به هشدار مطابق بالاترین سطوح حفاظتی مجهز است. هنگامی که آن را قطع کنند، تجهیزات هشدار میدهند. سربازانی که به آن خدمت میکنند، به صورت شبانه روزی و هفت روز در هفته کار میکنند، به طوری که در عرض چند دقیقه، اگر نگوئیم چند ثانیه، میتوانند به محلی که علامت هشدار روی حصار ظاهرشده، برسند. هر واحد امنیتی دارای یک گروه ذخیره برای مواقع اضطراری است. سامانههای نظارتی پراکنده در طول مرز هر اینچ از آن را زیر نظر دارند. هر حرکتی حتی قبل از اقدام به ممانعت، روز یا شب تشخیص داده میشود. ردیابهایی که در امتداد یک محور حرکت میکنند، میتوانند رد پا را تشخیص دهند و بدانند چه کسی و حتی چه زمانی از خط گذشته است. این در اصل یک خط مقدم دارای تانکها، سامانههای شناسایی و تکتیراندازها است. در اینجا، همه روزه قبل از طلوع، مراسم «زنگ سپیده دم» اجرا میشود. در این ساعت همۀ نیروها بیدارند، شیفت شب جای خود را به شیفت روز میدهد. فرمانده هر گروه، محور امنیتی را بازرسی میکند تا مطمئن شود که در طول شب هیچ گونه نفوذی روی نداده است… و این دقیقاً همان ساعتی بود که صدها رزمندۀ حماس به اسرائیل حمله کردند.
فرمانده بخش «کرم شالوم» میپرسد: «پس چگونه یک تراکتور فلسطینی بدون مواجهه با هیچ مانعی به حصار رسید؟ چگونه صدها «تروریست» و غیرنظامی بدون اینکه کسی از طرف ما یک انگشتش را تکان دهد، از دیوار عبور کردند؟ چگونه تروریستهای سر تا پا مسلح، پیاده و سوار بر خودرو، بدون هیچ واکنشی از سوی ما، به دهها شهرک اسرائیلی رسیدند؟ چرا حتی یک گلوله هم به سمت آنها شلیک نشد؟ همۀ اینها چطور در زیر بینی ما اتفاق افتاد؟ هزاران سرباز کجا رفته بودند؟»
تحلیلگران کانادایی با توجه به تواناییهای حائل امنیتی و اظهارات ژنرال حلوی اسرائیلی که به ناتوانی نیروهای دفاعی در حفاظت از اسرائیل در برابر حماس اذعان کرد، به یک نتیجۀ ساده و قابل فهم میرسد: «واضح است که این حمله مجوز بسته شدن کتاب موجودیت فلسطین را داشته است».
و در اینجا ، همانطور که میگویند، بیائید با دقت بیشتر وارد جزئیات شویم. البته، واشینگتن اجازه داد و اولین طرفی بود که به تلآویو کمک کرد تا از «تروریستها» انتقام بگیرد. اروپا با سرکوب هر کسی که ادعای حمایت از فلسطینیها را دارد، از سال ۱۹۴۷ هیچ کاری برای جلوگیری از تسلط اسرائیل بر فلسطین انجام نداده است و امروز هم هیچ کاری نمیکند. بر اساس ابعاد فاجعهای که رخ داده، واضح است که اسرائیل انتظار هیچ مقاومتی از غرب ندارد. اما حتی این هم مهمترین مسئله نیست. فوقالعاده مهم این است که از دیدگاه دکتر پل کریگ رابرتز، اقتصاددان و مفسر سیاسی مشهور آمریکایی، نخست وزیر نتانیاهو، در مارس ۲۰۱۹، طی بیانیهای به اعضای کنست از حزب لیکود، اتحاد نزدیک خود را با حماس… به ترتیب آتی بیان کرد: «هرکسی که میخواهد از تشکیل کشور فلسطینی جلوگیری کند، باید از حماس حمایت کند و به آن پول بدهد. این بخشی از راهبرد ما برای جدا کردن فلسطینیان غزه از فلسطینیان کرانۀ باختری است».
امروز «بولدوزر ارتش اسرائیل» آماده است تا هر آنچه را که از غزه باقی مانده، با خاک یکسان کند و دقیقاً برای رها کردن ترمز آن بود که تحریک حماس در ۷ اکتبر سال جاری طراحی و اجرا شد. متصدیان تلآویو پس از یک تحریک به همان اندازه بزرگ مانند برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی که افغانستان را در خون غرق کردند، به راحتی قابل مشاهده هستند.
میتوان از تصور اینکه نتانیاهو صدها شهروند خود را به قتل رساند تا با بمباران فرشی، از فلسطین به خاطر زنده بودنش انتقام بگیرد، به خود لرزید.
اما یک ملاحظه دیگر در رابطه با مقالۀ گلوبال ریسرچ: عملیات طوفان الاقصای حماس با دقت طراحی شده بود. برای شروع آن، از یک «علامت» ویژه استفاده شد و آن، «نقشه جدید خاورمیانه» بود که بنیامین نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سپتامبر به نمایش عمومی گذاشت. در این نقشه، فلسطین به طور کلی وجود نداشت. این واقعیت هم که آمریکا و دیگر کشورهای ناتو کاملاً آمادهاند تا نقشهای به جهان ارائه دهند که در آن روسیه اصلاً وجود نداشته باشد، برای همه آشکار است. و این واقعیت نیز که واشنگتن تحت هیچ شرایطی کمک مالی به کییف را متوقف نخواهد کرد و آن را برای ایفای نقش «اسرائیل» دوم اروپای شرقی آماده میکند، آَشکار است. آیا ما با این موافقیم؟
ملاحظات مترجم:
در هر مبارزه، در هر عملیات، در هر اقدام و حتی در هر معاملۀ تجاری، اساساً طرفین، بخصوص، طرف پیشنهاددهنده یا آغازکننده، سود و زیان، خسارات و ضررهای مادی و معنوی احتمالی خود را برآورد و پیشبینی میکنند و آن را مبنای حرکت خود قرار میدهند.
در رابطه با جنگ اسرائیل و حماس، قابل قبول نیست که جهاد اسلامی و حماس به ماهیت ضدبشری و درندهخویی خارج از تصور صهیونیزم بطور کلی، رژیم جعلی-صهیونیستی اسرائیل بویژه وقوف کامل نداشته و ندارند.
با این درک و صرفنظر از مسائل مطروحه در مقالۀ حاضر، همچنین، با نفی تمام و کمال احتمال هر گونه تبانی و توطئه، دسیسه و سازش و با اشاره به افسانهپردازیهای تاریخی جنایتکاران جهانی، بویژه، افسانهسراییهای متأخر آنها، منجمله، حملۀ «تروریستهای اسلامی» به برجهای دوقلوی تجارت جهانی، برج سلیمان و پنتاگون در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، که نه لاشه، حتی یک تکه از ۵ هواپیمای ظاهراً «ربوده شده» بدست نیامد، اما پاسپورتهای «تروریستها» در میان خرابههای برجها پیدا شد؛ حملۀ آنگلوساکسونها به عراق بر اساس افسانۀ وجود سلاحهای کشتار جمعی در این کشور و یا افسانۀ ایرانی «بیداری اسلامی» با آغاز حوادث خونین تونس، مصر، یمن، نابودی لیبی، جنگ ادامهدار ۱۲ ساله در سوریه و غیره در سال ۲۰۱۱ و با اعلام اینکه راقم این سطور با تاریخچۀ پیدایش پادگان آنگلوساکسونها در خاورمیانه -اسرائیل- و رنجها و دردهای مردم فلسطین به حد کافی آشناست و مطالب زیادی در این باره تهیه و منتشر کرده است (پیوند مطالب مربوط به جنگ اخیر در زیر)، سؤال میشود: آیا تصمیمگیران و طراحان عملیات ۷ اکتبر، عواقب و پیامدهای حداقلی و حداکثری آن را محاسبه و پیشبینی کرده بودند؟
پرسشم را با یک پرسش دیگر، واضحتر بیان میکنم: آیا درست است که مثلاً چند صد نفر مارکسیستِ حتی مارکسیستتر از مارکس در منهتن جمع شوند و برای سرنگونی رژیم جعلی-جنایی امپریالیسم آمریکا به یک اقدامات متهورانه با علم به این که نتیجهاش نابودی کامل خودشان است، دست بزنند؟
با این اوصاف، آیا کسی حاضر است در یافتن پاسخ این پرسش به من کمک کند؟
مطالب مرتبط
ــ نوادگان بالفور و نسلکشی در فلسطین
ــ عملیات زمینی در نوار غزه- خطوط، پیشبینیها و پیامدها
ــ کشورهای همسایه ممکن است به جنگ اسرائیل کشیده شوند
ــ کالای پرفروش
ــ اسرائیل – غزه و اقتصاد درگیری در خاورمیانه
ــ دلایل شکست اطلاعات و ارتش اسرائیل
ــ موانع غیرقابل عبور در مقابل طرح اسرائیل برای «پاکسازی قومی» غزه
برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی (تا ملاحظات مترجم).
۲۹ مهر-میزان ۱۴۰۲
سپاسگزارم رفیق همرزم عزیز!
من سعی میکنم حوادث را از جوانب مختلف بنگرم. به همین دلیل هم این مقاله و هم مقاله دلایل شکست اطلاعاتی و نظامی ارتش اسرائیل را ترجمه کردم.
البته، با پرسشی که در پایان مقاله النا مطرح کردهام، خود بر این نظرم که عوامل مشخصی در پشت آخرین فاجعه فلسطین مظلوم قرار دارد.
یعنی، مسئله به این سادگی نیست که یک گروه با کدام ارزیابی و یا با چه امیدواری میتوانست کشتار تاکنون بیش از ۵۰۰۰ هزار نفر و ویرانی غزه را فراهم آورد.
شخصا به حماس و جهاد اسلامی هیچ اعتمادی ندارم.
امریکا در در دوران اختلاف چین و شوروی، در ضدیت با شوروی به چین امتیاز داد، تا با بهره گیری از امکانات اقتصادی انحصاری و پیش رفته اش، از چین که به خاطر سیاست ماجراجویانه و غلطش، دچار رکود اقتصادی بود کشوری صنعتی و به لحاظ اقتصادی پیش رفته بسازد. و منظورش از این کار از یک سو در منگه قرار دادن شوروی بود که در آن تا حدودی موفق شد و از سوی دیگر گرفتن افسار چین به دست خویش و کشاندن آن به کانون سرمایه داری بود ولی امروز می بینیم که در مورد دومی کور خوانده بود.چرا که چین بزرگ ترین رقیب امپریالیسم آمریکا در صحنه جهانی به شمار می آید هم به لحاظ اقتصادی و هم از نظر سیاسی..
تنانیاهو هم که مخالف راه حل دو کشوری بود و خواست به هر قیمتی شده آن را منتفی سازد، در صدد بر آمد که با تقویت جناح غزه در برابر الفتح، هم الفتح را دگرگون کرده و به راست بچرخاند که تفریبا موفق شد و هم افسار حماس را در دست داشته باشد.
ولی از قرار معلوم در مورد این یکی اشتباه کرده و تا حدودی کور خوانده بود
در هر حال به گمان من اگر دنیا و در راس آن چین و روسیه اجازه دهند که حمله ی اخیر حماس مجوز بسته شدن کتاب موجودیت فلسطین را داشته باشد، به حالش باید گریست.
ولی به نظر من چنین اجازه ای نخواهند داد.
ما دیگر در عصر قدرالقدرتی امریکا نیستیم.
یا در دوره فروریزی برج های دو قلو که امریکا بعد از آن هر چه دلش خواست در هر جای دنیا کرد..
هم رزم گرامی رفیق ابراهیم شیری، سپاسی دیگر جهت شناخت مبارزان سیاسی در جهت تغییر یا بهتر بگویم دقیق تر نمودن شناخت از حوادث جاری.
این مقاله از ««النا پوستاوُیتووا (ELENA PUSTOVOYTOVA)»»، نشان میدهد که باید بیشتر در اهمیت تضادها و گام های استعماری امپریالیست ها در منطقه و در جهان دقت کرد و اهداف اصلی امپریالیست سرکرده «ام.آمریکا و اروپای استعمارگر» را در نظر داشت و کلیه گام های مرحلهای به مرحله دیگر را با این نظر داشت به نیاتِ پشت پرده آن پی برد.
همین امر هم در مورد نیروهای انقلابی هر کشوری و در مجموعه آن طبقه انقلابی که آینده از آن اوست که همانا طبقه کاگران نوین صنعتی میباشند، تا حدی که اگر سازمان یافته باشند، طبقات حاکمه محلی و جهانی را مانند موم در دست خود میتوانند تغییر شکل داده و آنان را به هر امری اجبار نمایند، میباشد.
طبق لنین در مقوله ناسیونالیسم در کشورها و طبقه کارگر با خانم روزا لوکزامبورگ، نامبرده منافع طبقه کارگر را در مجموع یاحد اقل در میان دو یا چند کشور درگیر مسایل ملی را در نظر میداشت و اگر مثلاً مبارزه طبقاتی محلی در محدوده کوچکی باعث عقب افتادن و یا شکست مبارات وسیع طبقه کارگر در محیطی بزرگتر میگردید، آنرا فدای پیشبرد مبارزات وسیع طبقه کارگر در آن محدوده میدانست.
اکنون در منطقه محور مقاومت و جنگ آزادیبخش از یوغ استعمارگران ام.آمریکا انگلیس فرانسه با همکاری و کاسه لیسی آلمان ایتالیا… مسایل روز بروز پیچیدهتر
گردیده و میرود که مشکل بزرگی برای شناخت دشمن اصلی و حتی گاهی تغییر نظر در باره مبارزانی همراه که در خفا شریک دزد و رفیق قافله اند بنظر میرسد.
من مقالهای از آقای Das angebliche Versagen der israelischen und westlichen Geheimdienste | Von Rainer Rupp» را بر گردان کردم که نظرش در مورد غافلگیر شدن نیزوهای امنیتی غربی در اسراییل، در تکنیک هندی های جدید از «هووآی» میداند که غرب با نرم افزارهای جاسوسی «NSA» قادر به جاسوسی مانند گذشته از تلفنهای همراه «آندروید» نیست و آمریکا در مسایل هوش مصنوعی و جاسوسی افراد از تکنیک سیستم عامل «G5» از چینیها عقبمانده بوده است، میدانست.
چنین ریزه کاری ها که برآیند نیروها را میتواند گاهی در دستگاه تضادهای چندوجهی جهانی تغییر دهد، در کنار این مقاله از «النا پوستاوُیتووا» میتواند دوست را به دشمن(حماس و قطر ترکیه…) یا حد اقل دست دراز شده دشمن تبدیل کند که در شکوه هایی که آقای جعفری «اخبار سوریه» از مسلمانهای اخوانی دارند (حماس و قطر ترکیه…) هم مشهود است.
باید بهوش بودکه به تله نابودی فلسطین تحت نام دفاع از فلسطین نیفتیم و این امر دقت بیشتری را از شما و دیگر روندگان و طرفداران آزادی فلسطین و بخصوص آزادی مردم منطقه محور مقاومت از یوغ استعمارِ استعمارگران نو و کهنه میباشد. بهر حال سپاس بابت هشدار و تقویت حدس های سایت «اخبار سوریه»، که خبر آخرین «اخبار سوریه» بیشتر باعث نگرانی و صحت گفتار«النا پوستاوا…» میشود.