نتانیاهو آمریکا را به سمت جنگ با ایران سوق می دهد



مروان بشاره
تحلیلگر ارشد سیاسی در الجزیره.

ترجمه مجله هفته

نخست وزیر اسرائیل در سه دهه گذشته به طور مداوم در مورد برنامه هسته ای ایران هشدار داده و بارها تهدید به حمله به این کشور کرده است. اخیراً در سپتامبر، او در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت که تهران باید با یک «تهدید هسته ای قابل باور» مواجه شود، قبل از اینکه دفترش این جمله را به «تهدید نظامی قابل باور» اصلاح کند.

پس از حمله حماس در ۷ اکتبر، نتانیاهو ممکن است بالاخره بتواند تهدیدات خود را عملی کند. صحنه های دلخراش در جنوب اسرائیل زمینه لازم و حمایت بین المللی را برای واکنش گسترده تر نخست وزیر اسرائیل فراهم کرده است.

نتانیاهو هم سهم سیاسی و هم سهم شخصی در همه اینها دارد. یک درگیری منطقه ای طولانی مدت می تواند هرگونه پاسخگویی رسمی برای شکست کامل او در جلوگیری از حمله حماس را مسدود یا حداقل به تعویق بیندازد و همچنین می تواند کیفرخواست های متعدد او را به اتهام فساد به حالت تعلیق درآورد.

او یک شبه از یک نخست وزیر شکست خورده و در محاصره به یک رهبر جنگی تبدیل شد که احزاب مخالف برای پیوستن به او در یک دولت وحدت ملی ابراز تمایل می کنند.

او جنگ اعلام کرد و دستور داد انتقام فوری از مقر حماس در غزه گرفته شود. ارتش اسرائیل یک کارزار بمباران وحشیانه را علیه نوار غزه پرجمعیت آغاز کرد، بیش از ۷۰۰ نفر را کشت و برای یک تهاجم زمینی بالقوه آماده شد.

نتانیاهو در مورد مراحل بعدی جنگ توضیح نداده است، اما او از دولت‌های غربی حمایت بی‌قید و شرط دریافت کرده است تا هر آنچه لازم است، هر چقدر طول بکشد، برای «دفاع از اسرائیل» انجام دهد. دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، حتی فراتر رفته و تسلیحات و مهمات بیشتری در اختیار اسرائیل قرار داده است و پیشرفته ترین و پیچیده ترین ناو هواپیمای خود، فورد، را به همراه تعدادی ناوشکن به شرق مدیترانه اعزام کرده و نیروهای دیگری را که در منطقه مستقر هستند تقویت کرده است. به اندازه کافی برای شروع جنگ جهانی سوم.

گزارش شده است که انگیزه بایدن برای این استقرار تشدیدکننده، بازدارندگی استراتژیک است، به این معنی که اطمینان حاصل شود که «هیچ دشمن اسرائیل نمی تواند و نباید از وضعیت فعلی سوء استفاده کند». اما از نظر تاریخی، اسرائیل هرگز اجازه نداده است که نیروهای خارجی بر خاک آن گام بگذارند و نیازی به نیروی دریایی آمریکا برای رویارویی با حماس ندارد.

بنابراین، انگیزه بایدن همچنین می تواند سیاسی باشد، یعنی اطمینان حاصل شود که حزب جمهوری خواه از درام اسرائیلی به قیمت او قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ سوء استفاده نمی کند. از قبل، مخالفان جمهوری خواه سعی کرده اند توافق اخیر تبادل زندانی بایدن با ایران، که شامل آزادسازی ۶ میلیارد دلار دارایی های ایران بود، را به حملات حماس مرتبط کنند.

اما نتانیاهو و وزرای متعصب او ممکن است چیز بسیار متفاوتی را برای استقرار آمریکا در نظر داشته باشند که فراتر از بازدارندگی نظامی و ژست سیاسی است. او ممکن است سعی کند دامنه جنگ را گسترش دهد تا شامل ایران شود.

دولت او قبلاً ایران را به حمایت و هدایت عملیات حماس متهم کرده است، همانطور که قبلاً در مورد سایر حملات فلسطینیان به اسرائیلی ها انجام داده بود. بسیاری از حامیان اسرائیل و نومحافظه کاران، و همچنین مفسران رسانه ای در ایالات متحده و اروپا، با ادعای دخالت ایران به این جمع پیوستند.

وال استریت ژورنال حتی گزارش داد – بر اساس مصاحبه با منابع محلی نامشخص – که مقامات ایرانی و اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به طور مستقیم در سازماندهی و برنامه ریزی حملات در طول چند هفته گذشته نقش داشته اند.

مقامات آمریکایی گفته اند که هنوز شواهدی از دخالت تهران ندیده اند.


ایران حمله به اسرائیل را یک اقدام خودجوش فلسطینی در دفاع از خود خوانده است، اما مقامات ایرانی سعی نکرده اند خوشحالی خود را از بدبختی اسرائیل پنهان کنند. آنها ابراز اطمینان کرده اند که این حمله باعث بازدارندگی از عادی سازی بیشتر روابط اعراب، به معنای سعودی، با اسرائیل خواهد شد و در نهایت به سقوط آن منجر خواهد شد.

در همین حال، حزب الله لبنان، متحد ایران، از عملیات حماس ستایش کرده و با نیروهای اسرائیلی در مزارع اشغالی شبعا درگیر شده است و در صورت ورود اسرائیل به غزه، به دخالت بیشتر تهدید کرده است.

بی باکی ایران و متحدانش ممکن است به ضررشان تمام شود، درست همانطور که غرور اسرائیل این کار را کرد – و منجر به تحقیر کامل آن به دست رزمندگان حماس شد. نه ایران و نه اسرائیل از تاریخ درس نمی گیرند، زیرا همچنان درگیری نیابتی خود را به سمت جنگ پیش می برند.

سالهاست که ارتش و سرویس های مخفی اسرائیل برنامه هسته ای ایران را خرابکاری کرده و دارایی های ایران را در خارج از کشور هدف قرار داده اند. ایران از طرف خود از گروه های مسلح مختلف ضد اسرائیلی در خاورمیانه حمایت کرده و به متحدان آمریکا و اسرائیل حمله کرده است.

نتانیاهو با وجود لاف زنی و بلوف، بدون چراغ سبز و حمایت آمریکا نمی تواند و حاضر نیست به ایران حمله کند. اما حملات خونین به او کمک میکند بازی را تغییر می دهند و به نخست وزیر اسرائیل فرصت مناسبی می دهد تا با فریب دادن دولت بایدن رویای خود را برای سرکوب ایران محقق کند.

در نظر گرفتن تعهد ادعایی بایدن به پایان دادن به «جنگ های ابدی» که در خروج تحقیرآمیز از افغانستان در سال ۲۰۲۱ منعکس شد، این کار آسان نخواهد بود. دولت او همچنین به اولویت بندی رقابت آمریکا با چین و روسیه، به ویژه پس از حمله روسیه به اوکراین، نیاز دارد.

اما در واقعیت، ایالات متحده از خاورمیانه خارج نشده است، بلکه صرفاً نیروهای و دارایی های نظامی خود را در منطقه جابجا کرده است. خود بایدن قول داده است که «عقب نشینی نکند و خلایی را برای پر کردن توسط چین، روسیه یا ایران ایجاد نکند».

پس از اینکه نقش تهران در حملات توسط اسرائیل و ایالات متحده به طور کامل روشن شد، آنها ممکن است ابتدا سعی کنند به ایران فشار بیاورند تا آزادی اسیران اسرائیلی اسیر حماس را که اولویت اصلی نتانیاهو است تسهیل کند.

اگر ایران امتناع کند و تصمیم بگیرد از حزب الله به عنوان اهرم فشار علیه اسرائیل استفاده کند، این ممکن است منجر به رویارویی گسترده تری شود که ایالات متحده را با عواقب غیرقابل محاسبه درگیر کند. متأسفانه، در دنیای آلوده سیاست واشنگتن، حمایت بی قید و شرط ایالات متحده از اسرائیل تنها چیزی است که جمهوری خواهان و دموکرات ها بر سر آن توافق دارند.

مهم است به یاد داشته باشیم که وضعیت در سال ۲۰۲۳ به مراتب چالش برانگیزتر و پیچیده تر از مقدمات حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ است که به فاجعه ای کامل برای ایالات متحده و عراقی ها منجر شد. تکرار این حمله علیه ایران مطمئناً برای همه طرفین بسیار بدتر خواهد بود.