
جنگ در خاورمیانه
نوشته کنوت ملنتین
یونگه ولت
ترجمه مجله هفته
از روز شنبه، دوباره جنگ در خاورمیانه آغاز شده است. برای افراد سادهاندیش، حماس «جنگ را شروع کرد». اما این واقعیت که اسرائیل از ژوئن ۱۹۶۷ سرزمین فلسطین را اشغال کرده است، میتواند با بدخواهی یا حماقت و بیتفاوتی زیاد نادیده گرفته شود. اما اینکه حق دفاع از خود برای یک قدرت اشغالگر علیه مردمی که توسط آن سرکوب میشوند، یک مشکل پیچیده است که نباید آن را به نیروهایی واگذار کرد که چند دهه پیش هنوز نیمی از جهان را تحت سلطه استعماری خود داشتند و برای آن دلایل توجیهکنندهی وحشتناکی را ابداع میکردند.
در اینجا، ما به این عادت کردهایم که نه تنها حاکمان، بلکه بخشهای بزرگی از «عمق مردم» نیز با یک توجیه ترسناک از «جامعهی بینالمللی» صحبت میکنند، در حالی که در واقع فقط بخش نسبتاً کوچکی از آن را بهعنوان «سفید» میدانند که قرنهاست سایر کشورها و ملتها را در سیستمی از ترس و وحشت نگه داشته است.
نه، اکثریت دموکراتیک جهان ما دربارهی این جنگ، که وحشتهای آن در روزهای آینده آشکار خواهد شد، متفاوت از سیاستمداران و رسانههای ما صحبت میکند که این شرمساری ما است، آنها واقعاً متعلق به ما هستند، تا زمانی که ما به آنها بهطور قاطعانهتری اعتراض نکنیم.
اکثریت جهان، اگرچه با نظرات منفاوتی، این جنگ را ارزیابی میکند. اما آنها بر این باورند که یک نگرش یکجانبه که صرفاً بر منافع سیاسی و اقتصادی متمرکز است، یک عامل شتابدهندهی خطرناک برای کل بشریت است.
نیروهای سیاسی اسرائیل، چه دولت و چه اپوزیسیون، ادعا می کنند که حمله حماس «بدون تحریک» انجام شده است. جهان غرب نیز بی قید و شرط و بی فاصله از آنها پیروی می کند. با این حال، واقعیت چیز دیگری است: حداقل از شش ماه پیش، همه نیروهای مرتبط در اسرائیل چشم انداز «جنگ چند جبهه ای» را که کشور باید برای رهبری همزمان آن آماده شود، مطرح می کنند.
منظور آنها، علاوه بر غزه و کرانه باختری، لبنان، سوریه و سرانجام ایران است.
دولت اسرائیل در همه این جبهه های بالقوه، به جای اینکه قصد داشته باشد آرام کند، با «نیش های مداوم» اوضاع را تشدید کرده است.
اخیراً در روز جمعه، در یک حمله پهپادی که همه آنرا با اسرائیل مرتبط میدانند، ۹۰ شرکت کننده در یک جشن در یک آکادمی نظامی سوریه کشته شدند. آیا هیچ صدای اعتراض اخلاقی در غرب سفید شنیده نشده است؟
نه، واقعاً هیچ کدام وجود نداشت.