گرفتاری روسیه در قفقاز جنوبی.



یقیا تاشجیان
کرادل
ترجمه مجله هفته

منطقه بی ثبات قفقاز جنوبی بار دیگر توجه جهان را به خود جلب کرده است، زیرا موج جدیدی از درگیری این هفته بین آذربایجان و “جدایی طلبان” ارمنی قره باغ کوهستانی آغاز شد. در پس زمینه محاصره طولانی نه ماهه آذربایجان از طریق بستن کریدور لاچین – یک طناب حیاتی که قره باغ کوهستانی را به ارمنستان متصل می کند – منطقه خود را در یک نقطه عطف و محوری می یابد و دوباره در آستانه بی ثباتی و ناآرامی قرار دارد.

در حالی که محاصره کریدور لاچین یک بحران انسانی وخیم را برای ساکنان ارمنی قره باغ کوهستانی تسریع کرد، سایه ای از تردید بر نقش روسیه به عنوان تنها نیروی حافظ صلح مستقر برای حفاظت از ساکنان ارمنی منطقه ایجاد کرده است.

حتی نیکول پاشینیان، نخست وزیر تحت محاصره ارمنستان، موضع روسیه در این باتلاق ژئوپلیتیکی را زیر سوال برد که به طور فزاینده ای منجر به شکاف دیپلماتیک بین دو کشور شده است.

آیا ارمنستان میتواند به روسیه اعتماد کند؟

در یک چرخش شگفت انگیز در ۱۸ سپتامبر، مسکو توافقی را بین آذربایجان و مقامات ارمنی برای رفع انسداد موقت کریدور لاچین و مسیر اقدم (اتصال منطقه به آذربایجان) برای اهداف بشردوستانه انجام داد.

به نظر می رسد این ابتکار دستیابی به موفقیت، تصویر روسیه را به عنوان میانجی اصلی قفقاز جنوبی با نفوذ بر طرف های متضاد تقویت می کند – به طور موثر بازیگران دیگر مانند ترکیه، ایران و چندین قدرت غربی را کنار می گذارد.

اما تنها چند ساعت بعد، باکو یک حمله جدید و تمام جبهه ای را در قره باغ کوهستانی برای خلع سلاح جنگجویان ارمنی و ادغام منطقه با آذربایجان آغاز کرد. در حالی که مسکو موضع “بی طرف” در این واقعه گرفت، بسیاری از مقامات روسی مقامات ارشد ارمنی را مسئول وضعیت حل نشده در ناگورنو قره باغ می دانند.

یک روز پس از تهاجم آذربایجان، نیروهای جدایی طلب ارمنی جمهوری آرتساخ در منطقه مورد مناقشه تسلیم شدند و با آتش بس دیگری با میانجیگری روسیه موافقت کردند. ایروان عضو این اتش بس نیست که تردیدهای جدیدی را در مورد توانایی مسکو برای عمل به عنوان یک واسطه موثر و ضامن امنیتی برای ارمنستان ایجاد کرده است.

خطرات نفوذ روسیه

در میان این آشفتگی، اظهارات اخیر پاشینیان پیامدهای قابل توجهی برای دفاع و سیاست خارجی ارمنستان دارد. از دید کرملین، سخنان او را می توان آشکار خصمانه و حتی سیگنالی به بازیگران خارجی و عمدتا غربی دانست که آنها را به این منطقه آسیب پذیر و بی ثبات دعوت می کند.

از بسیاری جهات، تنوع بالقوه شرکای استراتژیک ارمنستان چالشی برای نفوذ و منافع استراتژیک روسیه در منطقه است. ادعای پاشینیان مبنی بر اینکه تکیه تنها بر روسیه یک “اشتباه استراتژیک” است، همچنین روابط روسیه با سایر اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) به ویژه در آسیای مرکزی و کشورهای جدایی طلب مانند آبخازیا و اوستیای جنوبی را تاثیر میگذارد و آن را مسموم میکند.

به گفته گیولیانو بیفولچی، تحلیلگر خدمات مخفی منطقه ای، “ادعای پاشینیان مبنی بر اینکه روسیه از منطقه خارج می شود، می تواند سایر بازیگران منطقه ای مانند ترکیه و ایران را ترغیب کند تا بیشتر در دینامیک محلی دخالت کنند.”

اخیرا حتی سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در دیدار اخیر خود با همتای ترکیه ای خود، هاکان فیدان، به افزایش نقش منطقه ای آنکارا اذعان کرده است.

اما شما می دانید که صبر مسکو با پاشینیان به محدودیت های خود رسیده است، زمانی که دیمیتری مدودف، رئیس جمهور سابق روسیه، به رهبر ارمنی هشدار داد – به طور عمومی، در تلگرام:
اخیراً، حتی وزیر امور خارجه روسیه، سرگئی لاوروف، در آخرین دیدار خود با همتای ترکیه ای خود، هاکان فیدان، به نقش فزاینده منطقه ای آنکارا اذعان کرد.
اما این امر روشن است که صبر مسکو با پاشینیان به سر رسیده است، وقتی که رئیس جمهور سابق روسیه، دیمیتری مدودوف، هشدار پنهانی به رهبر ارمنی صادر کرد – علنی، در تلگرام:
“روزی یکی از همتایانم از یک کشور برادر به من گفت: “حالا، من برای تو غریبه هستم، تو مرا دیگر قبول نداری.” من جواب دادم که باید: “ما نه بر اساس بیوگرافی بلکه بر اساس اعمال قضاوت خواهیم کرد.” سپس او رفت و جنگ را باخت، اما به طرز عجیبی قدرت خود را حفظ کرد. سپس تصمیم گرفت روسیه را مقصر شکست خود جلوه دهد. سپس بخشی از خاک کشور خود را واگذار کرد. سپس تصمیم گرفت با ناتو معاشقه کند و همسرش با کیک و وقاحت به مهمانی دشمنان ما رفت. “حدس بزنید چه سرنوشتی در انتظار اوست…”

مدودوف، که در این روزها اغلب در پلتفرم های رسانه های اجتماعی مختلف خود “بخش های پنهان را به صدای بلند” بیان می کند، نمی توانست صریح تر باشد. روس ها دیگر به پاشینیان اعتماد ندارند.
این وضعیت در نهایت برای هر دو طرف مضر خواهد بود، زیرا می تواند منجر به تنش بیشتر در منطقه شود، از جمله ثبات ناپایدار در قفقاز جنوبی.

نگاهی از تهران

این تحولات نشان می دهد که پاشینیان با اظهارات و اقدامات قبلی خود نه تنها نفوذ روسیه در منطقه را زیر سوال برده است، بلکه به طور غیرمستقیم نقش گسترده تر ترکیه و متحد ناتو آن، ایالات متحده را نیز تقویت کرده است.
اگر ارمنستان به دنبال متنوع سازی شرکای استراتژیک خود باشد، باید با احتیاط عمل کند، به ویژه با توجه به تمایل اتحادیه اروپا برای کاهش وابستگی به گاز روسیه و یافتن تامین کنندگان جایگزین مانند آذربایجان.

رابطه رو به وخامت بین ایروان و مسکو، ارمنستان را در معرض فشار نظامی بیشتر از سوی آذربایجان قرار داده است. در سال های اخیر، باکو از این فرصت استفاده کرده است تا تسلیحات سنگین را در مرز ارمنستان مستقر کند، که این امر دوباره باعث شده است که ایران نیروهای خود را در منطقه مرزی بسیج کند و هشدارهای شدیدی صادر کند.
یعقوب رضازاده، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران، به باکو هشدار داد که هرگونه عملیات نظامی علیه ارمنستان با پاسخی ده برابری مواجه خواهد شد تا «سربازان خود را بیهوده به کشتن ندهند». با این حال، رضازاده نیز مانند بسیاری از مقامات ارشد ایرانی در سال های اخیر، موضع تهران را که قره باغ “بخشی از آذربایجان و یک منطقه اسلامی” است را تکرار کرد.

رویکرد محتاطانه اما پیشرو ایران در قبال منطقه مورد مناقشه، تا حدی بازتاب ملاحظات جمعیتی داخلی آن است – در استان های شمال غربی این کشور، جمعیت آذربایجانی بزرگ و اقلیت ارمنی کوچکی زندگی می کنند. از این رو، ایران از هر دو تهدید (تمرینات نظامی) و دیپلماسی (یا مشوق های اقتصادی) استفاده می کند تا به ایروان و باکو نزدیک شود و به این ترتیب نفوذ رو به رشد ترکیه و اسرائیل در مرزهای خود را کاهش دهد.
در همین راستا، اخیراً رئیس جمهور ایران، ابراهیم رئیسی، با پاشینیان تماس گرفت تا موضع روشن ایران را به او اطمینان دهد و تأکید کرد که کشورش “نقش مؤثری به عنوان یک همسایه قدرتمند برای جلوگیری از درگیری های منطقه ای یا تغییرات ژئوپلیتیکی ایفا خواهد کرد.”

رقابت با ترکیه

در حالی که ایران فعالانه با باکو و ایروان همکاری می کرد تا از تشدید نظامی جدید جلوگیری کند، وزیر امور خارجه ترکیه، فیدان، در تاریخ ۳ سپتامبر در تهران با همتای ایرانی خود، حسین امیرعبداللهیان، دیدار کرد تا مسائل منطقه ای مختلف را، از جمله وضعیت ناپایدار در قفقاز جنوبی، مورد بحث قرار دهد.

در پشت پرده، رقابت استراتژیک مداوم اما عمدتاً خاموش بین ایران و ترکیه بر سر نفوذ در قفقاز جنوبی وجود دارد. انحراف روسیه در امور منطقه ای پس از درگیری اوکراین، به آنکارا اجازه داده است تا نفوذ خود را به طور کنترل نشده افزایش دهد. ترکیه به طور کامل از “ملت ترک برادر” آذربایجان حمایت می کند تا ارمنستان را به دلیل یک “کریدور” خارج از کشور، به اصطلاح “کریدور زنگه‌زور”، تحت فشار قرار دهد، که باز شدن آن تعادل ژئوپلیتیکی منطقه را تغییر می دهد – و آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان به سرزمین جدا افتاده خود نخجوان و ترکیه متصل می کند.

کارشناس منطقه ای ترکیه، سینم جنگیز استدلال می کند که ایالات متحده فقط علاقه محدودی به پر کردن “جای خالی روسیه” در منطقه نشان داده است و در چارچوب استراتژی آسیای خود برای مهار چین، به قفقاز اولویت نداده است، به همین دلیل است که قدرت های منطقه ای ترکیه و ایران اکنون برای تسلط بر قفقاز جنوبی رقابت می کنند.

به گفته جنگیز، در همین راستا، ایران احتمالاً به طرفین درگیر برای گفتگوهای دیپلماتیک فشار خواهد آورد تا “تنش های برجسته با آذربایجان را کاهش دهد، باکو را بیشتر از این به سمت اسرائیل سوق ندهد، نقش میانجیگری ترکیه را از بین ببرد و منافع خود را در قفقاز حفظ کند”.

برای صلح دعا می کنیم

در حالی که باکو به دنبال انعقاد قرارداد صلح با ایروان است، حیکمت حاجی‌یف، دستیار سیاسی رئیس‌جمهور آذربایجان، الهام علی‌اف، در مصاحبه‌ای با خبرگزاری روسی تاس، تأکید کرد که کشورش قصد ندارد مسائلی را که ممکن است حاکمیت یا تمامیت ارضی آن را زیر سؤال ببرد، “نه با ایروان و نه با یک طرف ثالث (اشاره به روسیه)” مورد بحث قرار دهد.

حاجی‌یف همچنین اصرار داشت که ایروان کمک‌های مالی خود به قره‌باغ را متوقف کند و گفت که امیدوار است دولت ارمنستان تا پایان سال ادعاهای ارضی آذربایجان را با امضای یک قرارداد صلح نهایی بپذیرد.

المار مامادیاروف، وزیر امور خارجه سابق آذربایجان، برعکس، معتقد است که یک رویارویی نظامی برای وادار کردن ارمنستان به یک توافق صلح جامع ضروری است. به نظر او، این امر می تواند به شکل یک درگیری کوتاه‌مدت یا حتی جنگ رخ دهد، زیرا پاشینیان به خوبی می‌داند که یک جنگ دیگر نه تنها می‌تواند به پایان دوران سیاسی او منجر شود، بلکه می‌تواند عواقب ویرانگری برای ارمنستان به عنوان یک کل نیز داشته باشد. مامادیاروف همچنین پیشنهاد یک “عملیات ضد تروریستی” برای خلع سلاح جدایی‌طلبان ارمنی در قره‌باغ را ارائه کرد.

با توجه به این زمینه، به نظر می رسد باکو مصمم است ایروان را تحت فشار قرار دهد تا قراردادی را امضا کند که قره‌باغ را به طور رسمی بخشی از آذربایجان به رسمیت بشناسد و بدین ترتیب ممکن است نفوذ روسیه در منطقه را کاهش دهد.

عواقب کنار گذاشتن ارمنستان

با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که اینجا یک زمینه ژئوپلیتیک گسترده‌تر در کار است. درگیری اوکراین ادامه‌دار، وابستگی روسیه به آذربایجان را افزایش داده است، که در حال حاضر تنها راه دسترسی روسیه به ترکیه و ایران است – دروازه‌های مرکزی مسکو به خلیج فارس و بقیه غرب آسیا.
بنابراین، روس‌ها تلاش می‌کنند تا تعادلی بین طرفین درگیر در قفقاز جنوبی برقرار کنند تا از نفوذ دیگر بازیگران، به‌ویژه ترکیه یا قدرت‌های غربی، در منطقه‌ای که به‌طور سنتی به‌عنوان حوزه نفوذ روسیه شناخته می‌شود، جلوگیری کنند.

کرملین همچنین آگاه است که هرگونه اختلاف بین ارمنستان و روسیه به ضرر ایروان تمام می شود، به ویژه در مورد امنیت ملی. تنش های دیپلماتیک دائمی و عدم مشارکت در درگیری ها می تواند ارمنستان را بدون حمایت روسیه در منطقه آسیب پذیر کند.

پرسش اساسی

پرسش اساسی این است که روسیه تا چه حد حاضر است این وضعیت را تحمل کند و در عین حال با تجاوز نظامی باکو در قره‌باغ مقابله کند. بدیهی است که درگیری جاری می تواند فراتر از قره‌باغ گسترش یابد و ترکیه را به طور مستقیم درگیر کند و به آذربایجان حمایت ارائه دهد.

اکنون بر عهده روسیه و ایران است که جاه طلبی های پان ترکیستی ترکیه در منطقه را کنترل و مهار کنند. نقش ارمنستان در این درگیری بدون حمایت مستقیم از تهران و مسکو ممکن است پایدار نباشد.

صرف نظر از سیاست گذشته و فعلی ارمنستان، دلایل زیادی وجود دارد که چرا ارمنستان و قره‌باغ نباید کنار گذاشته شوند، زیرا موفقیت ترکیه می‌تواند به موج جدیدی از گسترش‌طلبی ترکیه در منطقه پر و بال دهد.

وضعیت قره‌باغ آزمونی برای توانایی روسیه در تضمین ثبات و امنیت در همسایگی خود است. حل موفقیت‌آمیز این درگیری می‌تواند تصویر مسکو را به‌عنوان میانجی‌گر منطقه‌ای تقویت کند، در حالی که بی‌ثباتی مداوم می‌تواند نفوذ آن را تضعیف کند.