“ناامیدی” ویکتوریا نولند از سفر آفریقایی خود پس از کودتای نیجر.
گریزون
ترجمه مجله هفته

یک مقام کهنه کار آفریقای جنوبی از جزئیات ملاقات با یک معاون وزیر خارجه غیرآماده و “ناامید” آمریکا ویکتوریا نولند خبر می دهد که خواستار کمک محلی برای جلوگیری از کودتای نیجر را داشته است. کنفرانس اخیر بریکس حتی ممکن است برای نولند مشکل جدیدی را بوجود آورد.
وقتی ویکتوریا نولند، معاون وزیر خارجه ایالات متحده، در ۲۹ ژوئیه به آفریقای جنوبی سفر کرد، شهرتش به عنوان یک ابزاری برای حفاظت از منافع هژمونیک واشنگتن قبل از او در آنجا حاضر بود.
با این حال، به گفته یک مقام ارشد آفریقای جنوبی که در گفتگوهایی با این دیپلمات ارشد آمریکایی در پرتوریا شرکت داشت، نولند و تیمش به وضوح برای تحولات اخیر در قاره آفریقا، به ویژه کودتای نظامی که دولت طرفدار غرب نیجر را چند ساعت قبل از آغاز سفر چند روزه خود به منطقه برکنار کرد، آماده نبودند.
یک مقام آفریقای جنوبی که نخواست نامش علنی شود به گریزون گفت: «من در بیش از ۲۰ سال همکاری با آمریکایی ها هرگز او را اینقدر ناامید ندیده ام».
پرتوریا از شهرت نولند آگاه بود، اما وقتی او به پرتوریا رسید، این مقام او را از طوفان ها و تحولاتی که منطقه را فرا گرفته بود “کاملاً درهم ریخته و ناآماده” یافت. کودتای ژوئیه، که یک ائتلاف نظامی با اکثریت قاطع قدرت را به دست گرفت، پس از کودتاهای نظامی در مالی و بورکینافاسو بوقوع پیوست که به طور مانند آنها از احساسات ضد استعماری توده ها الهام گرفته شده بود.
اگرچه واشنگتن تاکنون از توصیف تحولات در پایتخت نیجریه، نیامی، به عنوان کودتا خودداری کرده است، منبع آفریقای جنوبی تایید کرد که نولند از آفریقای جنوبی خواسته است تا در حل درگیری های منطقه ای کمک کند. او تاکید کرد که واشنگتن نه تنها سرمایه گذاری های مالی قابل توجهی در نیجر انجام داده، بلکه ۱۰۰۰ سرباز نیز در این کشور مستقر کرده است. برای نولند، آگاهی از اینکه او از جایگاه ضعف در حال مذاکره است، احتمالاً یک بیدار باش ناخوشایند بود.
در خدمت هر دو حزب و ترویج امپراتوری، یک عملیات تغییر رژیم دیگر، یکی پس از دیگری!
در یک دهه و نیم گذشته، ویکتوریا نولند در وزارت خارجه به عنوان یکی از کارآمدترین – و موثرترین – نمایندگان عملیات تغییر رژیم تحت کنترل غرب تثبیت شده است. به عنوان همسر استراتژیست راست افراطی رابرت کاگان، که هم نامزد ریاست جمهوری جمهوریخواه میت رامنی و هم دموکرات هیلاری کلینتون را مشاوره می کرد، نولند نماینده اجماع مداخله گرانه را نمایندگی می کند که در دوران قبل از ترامپ در هر دو حزب حاکم بود. اولین سمت ارشد او زیر معاون رئیس جمهور دیک چینی بود، زمانی که او را به عنوان معاون رئیس ستاد خود منصوب کرد.
زمانی که نولند به عنوان متخصص روسیه در وزارت خارجه اوباما به دولت بازگشت، کمپین مخفی برای بی ثبات کردن اوکراین را رهبری کرد و کودتای میدان ۲۰۱۴ را هدایت کرد که جرقه درگیری داخلی متعاقب این کشور و در نهایت جنگ نیابتی غرب با روسیه را برانگیخت که تا به امروز ادامه دارد. .
نولاند، دستیار وزیر امور خارجه وقت آمریکا در امور اروپا، در جریان یک سخنرانی در دسامبر ۲۰۱۳ در مقابل بنیاد ایالات متحده و اوکراین در کیف، که در کنار پانل تبلیغاتی برای شرکت شورون
اظهار داشت: «از زمان استقلال اوکراین در سال ۱۹۹۱، ایالات متحده از اوکراینیها حمایت میکند تا مهارتها و نهادهای دموکراتیک ایجاد کنند.»
او ادامه داد: «ما بیش از پنج میلیارد دلار برای کمک به اوکراین در این اهداف و اهداف دیگر سرمایهگذاری کردهایم.»
نولاند در سال ۲۰۱۴ در مصاحبه ای با کریستین امانپور، خبرنگار CNN، این لاف ناخواسته را تکرار کرد.
چند روز قبل از سخنرانی او، او و جفری پیات، سفیر وقت ایالات متحده، “شیرینی های آزادی” را بین اوکراینی هایی که میدان مایدان کیف را اشغال کرده بودند توزیع میکردند، آنها در اعتراض به تصمیم رئیس جمهور ویکتور یانوکوویچ، که به ادعای نولند، خواستار “توقف اروپایی” شدن اوکراین بود جمع شده بودند.
حدود سه ماه بعد، دولت قانونی و منتخب یانوکوویچ با ادامه ناآرامیهای مایدان با موفقیت برکنار شد، که منجر به نصب یک رژیم کاملاً طرفدار اتحادیه اروپا (و آشکارا نازیگرا) در کییف شد که به سرعت عنوان “فاسدترین کشور اروپا” را کسب کرد. روز قبل از سقوط یانوکوویچ، ضبطهای صوتی منتشر شده نشان داد که نولند و سفیر وقت پیات فعالانه مشغول انتخاب چهرههای مختلف اوکراینی هستند که در صورت موفقیت کودتای مایدان قدرت را در کییف به دست خواهند گرفت.
او در طول مکالمه تلفنی ۷ فوریه گفت: “فاک اتحادیه اروپا”، پاسخی آشکار به رهبران کشورهای اروپایی که با تلاشهای آشکار آنها برای بیثبات کردن اوکراین مخالف بودند.
با این حال، نزدیک به یک دهه پس از کمپین نولند در کیف، توانایی واشنگتن برای دیکته کردن سیاست حاکمیتی خود به کشورهای خارجی به ویژه در آفریقای جنوبی و منطقه اطراف ان به طور فزاینده ای محدود است.
غروب خورشید نظم جهانی تکقطبی در آفریقا
ظهور یک نظم جهانی جدید با گردهمایی رؤسای جمهور برزیل، هند، چین و آفریقای جنوبی در هفته ۲۱ اوت در ژوهانسبورگ برای پانزدهمین اجلاس سالانه رئیسجمهور بریکس مشخص شد. در حالی که رسانههای غربی غیبت رئیسجمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، را به عنوان نشانهای از شکافهای عمیق در بریگس برجسته کردند (وزیر امور خارجه سرگئی لاوروف به جای پوتین در اجلاس شرکت کرد)، بلوک سرانجام در ۲۴ اوت بیانیهای یکپارچه صادر کرد که اعلام کرد عضویت کامل را به آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی گسترش خواهد داد.
سرپرست اجلاس، رئیسجمهور آفریقای جنوبی، سریل رامافوسا، پس از اعلام نتایج بیانیههای بریکس در ژوهانسبورگ ۲ در برابر جمعی از روزنامهنگاران بینالمللی، در توییتر نوشت: “بریکس گروه متنوعی از ملتهاست. این یک مشارکت برابر از کشورهایی است که دیدگاههای متفاوتی دارند، اما یک چشمانداز مشترک برای یک جهان بهتر دارند.”
در واقع، رهبران بریکس بر اهمیت عملکرد این گروه به عنوان یک سازمان «توافق محور» که بر پایه چندجانبه گرایی و تعهد به اصول مندرج در منشور سازمان ملل بنا شده است، تأکید کردند. این در تضاد کامل با اتحادهایی مانند جی ۲۰ است که اگرچه ظاهراً متعهد به مبادلات چندجانبه هستند، اما واشنگتن و متحدانش آن را به عنوان یک مجمع برای تحمیل جهان بینی خود می دانند. غرور غرب بهویژه پس از تصدی ریاست هند بر گروه ۲۰ در سال ۲۰۲۳ محسوس بود، زمانی که مقامات آمریکایی و اروپایی کارزار بیهودهای را برای تحت فشار گذاشتن دهلی نو برای کنار گذاشتن روسیه از جلسات گروه با وجود عضویت دائمی مسکو به راه انداختند.
«ما نباید به جنگ سرد با دو بلوک قطبی بازگردیم»
در حاشیه اجلاس بریکس، با ابراهیم پاتل، وزیر تجارت، صنعت و رقابت آفریقای جنوبی، در مورد پتانسیل بریکس برای ایجاد یک نظم بینالمللی یکپارچهتر گفتگو کردم.
پاتل گفت: «بریکس میخواهد برای جهانی که همه از آن بهرهمند شوند تلاش کند، این موضوع به معنای شروع جنگ سرد جدید نیست».
پاتل که ریاست مجمع تجاری بریکس در ژوهانسبورگ را بر عهده داشت، در پاسخ به این سوال که آیا ایالات متحده و اروپا هرگز می توانند مبادلات چندجانبه را به عنوان چیزی غیر از حمله به منافع هژمونیک غرب بپذیرند، ادامه داد: “جنگ سرد لحظه خوبی برای بشریت نبود.” ما نباید به جنگ سرد با دو بلوک قطبی برگردیم، اما ما به صدای کشورهای جنوب جهانی نیاز داریم تا در شکلدهی معماری حاکمیت و نحوه تعامل مردم با یکدیگر مشارکت داشته باشند.»
بنابراین، بریکس یک ائتلاف ضدغربی است؟
پاتل توضیح داد: «مواردی از تفسیر نادرست وجود خواهد داشت، اما ما طرفدار جهانی هستیم که متحد باشد و بدانیم که کشورها و شرکتها با هم رقابت خواهند کرد.» “این سالم است و زیربنای آن رقابت باید یک همکاری و همکاری عمیق بین کشورها باشد.”
پاتل در پاسخ به این سوال که تعهد بریکس به چندجانبه گرایی با بلوک هایی مانند جی ۲۰ متفاوت است، دریچه ای به نحوه عملکرد واقعی بریکس ارائه کرد.
وقتی سران کشورها دور هم مینشینند، میگویند، «خوب، چگونه میتوانیم تعداداعضا را افزایش دهیم؟» ایجاد اجماع فرآیندی کند است. این یک روند ناهموار است. اما این بدان معناست که تصمیماتی که گرفته می شود از حمایت محکمی برخوردار است.»
پس از دو روز رایزنی در ژوهانسبورگ، که نمایندگان در آن درخواستهای عضویت بیش از دوجین کشور را بررسی کردند، بریکس با پذیرش شش کشور، سهم خود را در اقتصاد بینالمللی و بازار کالاها به طور ناگهانی افزایش داد.
پس از پذیرش رسمی اعضای جدید در این بلوک در فوریه سال آینده، بریکس شامل شش تولیدکننده بزرگ نفت جهان، ۵۰ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهانی و ۳۷ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی بر اساس قدرت خرید (PPP) خواهد بود. سهم جی ۲۰ در تولید ناخالص داخلی جهانی در حال حاضر ۳۰ درصد است. با پذیرش آرژانتین و عربستان سعودی، بریکس شش کشور دائمی جی ۲۰ را در میان اعضای خود خواهد داشت.
پاتل در مورد موفقیت بریکس گفت: «این روند کند و زمان بری برای اجماع است. “اما محکم تر است. بیشتر دوام می آورد.»
به لطف بریکس، طرح بدنام رابرت کاگان برای ایالات متحده به عنوان یک “هژمونی جهانی خیرخواهانه” ممکن است توسط یک چشم اندازی از جهان در حال توسعه که به استقلال سیاسی، خودمختاری و حاکمیت ارضی همه کشورها احترام می گذارند، به چالش کشیده شود و از ون پیشی بگیرد. ایا نسل دیپلماتهای آمریکایی که پس از نولند می آیند، میتوانند جایگاه واشنگتن را در جهان چند قطبی بپذیرند یا بر جنگ اصرار خواهند کرد؟