چرا اوکراین با وجود حمایت گسترده غرب در جنگ بازنده است؟



منتشر شده در گلوبال بریج
ترجمه مجله هفته



چرا اوکراین با وجود حمایت گسترده مستقیم غرب با سلاح های مخرب روزافزون، مهمات، آموزش نظامی سربازان اوکراینی و اعتبارات مالی بالا، در جنگ علیه روسیه بازنده است؟

یاروسلاو اشتفک، کارشناس نظامی چک پاسخ میدهد.

احتمالا به این دلیل که توانایی پیروزی در جنگ ها در تکنولوژی پیشرفته نظامی، در سلاح های فوق العاده رسانه ای یا در تولید فیلم های پرفروش که در آن قهرمان “ما” همیشه با شکوه بر تبهکاران و بیگانگان پیروز می شود، نهفته نیست.
علاوه بر رهبری خوب، جوهر توانایی پیروزی یک ارتش قوی و با انگیزه، وحدت ایدئولوژیک اکثریت جمعیت، اقتصاد کارآمد، تدارکات موثر و یک پایگاه صنعتی قوی ضروری است. و همچنین توانایی یادگیری سریع و استفاده از دانش جدید در شرایط یک جنگ مدرن، با یک سطح تاکتیکی در فرماندهی نیروهای نظامی و تا سطح رهبری سیاسی دولت.

یاروسلاو اشتفک: اگرچه ممکن است متناقض به نظر برسد، حمایت مداوم غرب از اوکراین در این جنگ واقعاً کمکی نمی کند، بلکه به طور سیستماتیک آن را نابود می کند. هم از نظر انسانی، از طریق ادامه مهاجرت و از دست دادن بخش قابل توجهی از حداقل دو نسل از مردان فعال اقتصادی در میدان های جنگ، و هم از نظر اقتصادی، مالی، از طریق خرید مقادیر زیاد اسلحه و مهمات، و از طریق خرید انبوه سلاح و مهمات. وام هایی که جمعیت باقی مانده برای چندین دهه آینده بدهکار آن خواهند بود. و از نظر زیست محیطی نیز: جنگ مداوم منجر به تخریب مناطق وسیعی از مزارع و پوشش گیاهی بومی و آلودگی خاک با فلزات سنگین و سایر مواد بسیار سمی آزاد شده توسط انفجار مهمات یا تمام انبارهایی که در آن ذخیره می شود. ما حتی نمی خواهیم در مورد موشک هایی که حاوی اورانیوم ضعیف شده هستند صحبت کنیم. همچنین از آتش سوزی تجهیزات جنگی نابود شده و انتشار صدها هزار لیتر دیزل و بنزین سوخته در طول عملیات تجهیزات آماده استفاده. علاوه بر این، ما غربی ها از درگیری روسیه و اوکراین خسته شده ایم. به ویژه اگر “کمک” ما تاثیر منفی بر کیفیت زندگی ما داشته باشد، بدون اینکه ارتش اوکراین در نتیجه به موفقیت قابل توجهی دست یابد.

از سوی دیگر، روسیه با جنگیدن با قدرت اقتصادی و نظامی عظیم کل ناتو، اساساً بدون هیچ گونه حمایت نظامی یا اقتصادی ملموس «از خارج»، به کشته شدن ده‌ها هزار اوکراینی در میدان‌های جنگ دست یافته است. این روسیه که باید زیر بار صدها تحریم از انواع مختلف از نظر اقتصادی سقوط می کرد، طبق آمارهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول توانسته است به رتبه پنجم جهان و رتبه اول اروپا از نظر تولید ناخالص داخلی صعود کند. این کشور ماهانه بیش از آنچه که در حال حاضر کل ارتش اوکراین در اختیار دارد، تانک تولید و مدرنیزه می کند، و علیرغم تمام پیش بینی های بسیاری از “کارشناسان” غربی، که معمولاً بر اساس اطلاعات “امن” سرویس های مخفی اوکراین استوار است، روسیه در نه در زمینه سلاح های مدرن، نه هواپیماهای بدون سرنشین، نه مهمات، نه راکت، و نه موشک های کروز و نه حتی نیروی انسان دچار هیچ کمبودی نیست.

البته روسیه نیز مانند اوکراین نگران پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی جنگ است. شهروندان آن نیز با فرار به خارج از کشور سعی در فرار از جنگ دارند و بسیاری نیز در جبهه های جنگ جان خود را از دست می دهند. اما قدرت اقتصادی و نظامی روسیه با پیشرفت جنگ و همچنین محبوبیت و حمایت روسیه در سراسر جهان به طور پیوسته افزایش یافته است. رویاهای غرب برای نابودی اقتصادی و انزوای سیاسی رهبری روسیه سرانجام ناپدید شد. بیشتر و بیشتر کشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریکای جنوبی روسیه را پیشرو در مبارزه با هژمونی غربی و اشکال جدید استعمار می دانند، در حالی که نقش ناتو در این مناطق کره زمین (و نه تنها در آنجا) بیش از پیش منفی درک می شود. علاوه بر این، سوء استفاده آمریکا از موقعیت کلیدی دلار برای تحریم‌ها، کشورهای «رقیب» بریکس را تقویت کرده و بسیاری از بازیگران کلیدی از جمله چین و هند را وادار می‌کند تا به دنبال راه‌هایی برای دگرگونی نظام اقتصادی جهانی باشند.

“غرب جمعی” ما در این باره چه می گوید؟ بدون واکنش. شکست گرایی، ادامه «جنون سبز»، حمایت از چندفرهنگی انتحاری و حقوق بشر لجام گسیخته، فردگرایی و اینرسی ذهنی و جسمی افراد بدون ایده و چشم انداز برای آینده، رهبری پلیسی ناکارآمد مدیریتی. یک سیستم آموزشی ناکارآمد که قادر به تولید کارگران ماهر کافی نیست، یک صنعت منسوخ، ناکارآمد و بسیار تخصصی، ارتش هایی که برای سی سال متورم شده اند. با تمام برتری سلاح‌های مدرن و فناوری‌های هوش مصنوعی اما در عرض یک سال مانند برف در خورشید ذوب شده است. اینها دلایل اصلی شکست واقعی ناتو و کل غرب در جنگ نیابتی مردم اوکراین علیه فدراسیون روسیه است.

از زیست شناسی بیاموزید

همه چیز شبیه زیست شناسی یک پروانه است. اگر به آن کمک کنید تا از پیله‌اش خارج شود، پروانه می میرد زیرا نمی تواند خود را “باد” کند و بال هایش را باز کند. اما اگر به او اجازه دهید خودش با زندان موقتش بجنگد، خودش را آزاد می‌کند، بال‌هایش قوی‌تر می‌شود و پس از مدتی به چمن‌زارهای آفتاب‌زده پرواز می‌کند.

خانم‌ها و آقایانی که به عنوان نمایندگان سیاسی جمهوری چک ظاهر می‌شوند و با پول و اسلحه ما پیروزی اوکراین را با شور و شوق تشویق می‌کنند، باید این مثال را نیز در نظر داشته باشند. تحولات تاکنون بیشتر به نفع زیست شناسان بوده است تا دانشمندان علوم سیاسی.

درباره نویسنده: یاروسلاو اشتفک، متولد ۱۹۵۶ مدرس دانشگاه و فارغ التحصیل آکادمی نظامی در برنو، تحلیلگر نظامی است. او در چندین سمت نظامی خدمت کرده و مدیر آژانس ملی تسلیحات بوده است. در زمان وزیران وتیچی و ساشا ووندرا، یاروسلاو اشتفک در وزارت دفاع خدمت کرد. امروز او عضو جنبش سیاسی BOS (امنیت، مسئولیت، همبستگی) است.