
ا. م. شیری
در آستانۀ سالگرد رویدادهای تاریخی برجسته مانند کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، اسیرکشی گستردۀ تابستان سال ۱۳۶۷، آغاز جنگ همه جانبۀ ترکیبی- نیابتی امپریالیسم در سال ۱۴۰۱ با اسم رمز «زن، زندگی، آزادی»، که هر یک از این رویدادها در سرنوشت کشور تأثیر فوقالعادهای داشتند، عصر روز گذشته (۲۲ مرداد) باز هم تعدادی از هموطنان ما قربانی عملیات تروریستی در شاهچراغ شیراز- یک مکان مذهبی شدند.
آمار قربانیان این حادثه را مقامات انتظامی- امنیتی یک نفر کشته و در ابتدا شش و سپس، هفت نفر مجروح اعلام کردند و ساعاتی بعد از بازداشت ۱۰ نفر در همین رابطه خبر دادند. ضمن این، «داعش» بلافاصله مسئولیت این حادثۀ تروریستی را به عهده گرفت. البته، موضوع اعلام تعداد قربانیان مسئلۀ چندان مهمی نیست. چرا که این امر در نخستین دقایق وقوع حادثه، چندان هم غیرطبیعی نیست. اما مسئلۀ بسیار مهمتر از آن این است که چرا نیروهای انتظامی و امنیتی بجای اینکه «علاج واقعه قبل از وقوع» بکنند، همیشه بعد از وقوع حادثه وارد میدان میشوند و چرا داعش همیشه بلافاصله مسئولیت حوادث تروریستی را به عهده میگیرد.
در این رابطه، یادآوری این واقعیت شایستۀ تأمل است زمانی که محسن فخریزاده، دانشمند هستهای کشور در ۷ آذر ۱۳۹۹ ترور شد، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی اظهار داشت ما از زمان و مکان ترور وی اطلاع داشتیم (نقل به مضمون از حافظه).
در ارتباط با مسائل فوقالذکر، اشاره به چند موضوع لازم به نظر میرسد.
اول- داعش، مخفف دولت اسلامی عراق و شام، چه تشکیلاتی است و چرا بعد از هر حادثۀ تروریستی فوراً مسئولیت آن را به عهده میگیرد؟ این سازمان بگفتۀ خود هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا و قابلۀ جنگ، ساخته و دستپروردۀ سازمانهای اطلاعاتی-امنیتی و نظامی غرب امپریالیستی، بویژه امپریالیستهای آنگلوساکسونی و یکی دیگر از زیرمجموعههای ناتو است و اسم رمزی است برای پوشش تروریسم دولتی امپریالیستهای غربی و پیمان ناتو. هدف از مطرح کردن داعش و قبول فوری مسئولیت حوادث تروریستی بواسطۀ آن، این است که با منحرف کردن اذهان عمومی به طرف دیگر، نباید تروریسم دولتی غرب امپریالیستی و ناتو بر سر زبانها بیافتد و مورد اعتراض و تقبیح عمومی واقع شود. بنابراین، اعلام اینکه «داعش مسئولیت حادثۀ تروریستی در شاهچراغ را به عهده گرفت»، چیزی از مسئولیت تروریسم دولتی امپریالیستهای غربی نه در این حادثه و نه در حوادث تروریستی دیگر کم نمیکند.
دوم- کسانی که دو جلد کتاب خاطرات ارتشبد حسین فردوست را مطالعه کرده باشند، یقیناً متوجه این واقعیت شدهاند که کل تشکیلات امنیتی جمهوری اسلامی بر پایۀ سازمان اطلاعات و امنیتی شاهنشاهی- ساواک سیا ساخته شکل گرفته، دوام و قوام یافته است. بر این اساس، توقع اینکه ارگانهای امنیتی- اطلاعاتی علاج واقعه را قبل از وقوع بکنند، انتظار بیجا و بیموردی است. این مدعا را رویکرد وزارت اطلاعات در قبال دزدیدن اسناد طبقهبندی شده از توزقوزآباد، ترور دانشمندان هستهای کشور و ترورهای پی در پی سالهای بعد، از جمله، ترورهای سال گذشته در شاهچراغ، زاهدان و دیگر شهرهای کشور به عینه ثابت میکند.
سوم– اقدام تروریستی روز گذشته در شاهچراغ- شیراز در سالگردهای رویدادهای فوقالاشاره، احتمال همراهی و همآهنگی عاملان و دستاندرکاران داخلی فاجعۀ اسیرکشیهای گستردۀ تابستان سال ۱۳۶۷ و دفن قربانیان قتلهای سیاسی در گورهای جمعی و سازماندهان جنگ ترکیب-نیابتی سال ۱۴۰۱ را با عاملان کودتای آنسوی اقیانوسی سال ۱۳۳۲ بشدت تقویت میکند. بعبارت دیگر، افراد و اشخاص تأثیرگذار در نهادهای قضایی و امنیتی ایران احتمالاً در عدم افشای عوامل چنین جنایات و اقدامات تروریستی ذینفع هستند. و گرنه، حاکمیت جمهوری اسلامی میتوانست با تشکیل یک کمیسیون مشترک قضایی- امنیتی مسیری را که به ترور اولین دانشمند هستهای کشور منتهی شد یا به مرگ مهسا امنینی بمثابه اسم رمز شروع جنگ ترکیب- نیابنی منجر گردید، براحتی روشن نموده و از ادامه آن چنان سفت و سخت جلوگیری نماید که ترور دیگر دانشمندان هستهای اتفاق نیافتد و اقدام تروریستی روز گذشته در شاهچراغ نیز روی ندهد.
منبع تصویر: خبرگزاری فارس
۲۳ مرداد- اسد ۱۴۰۲