
اگر ایالات متحده از جنگ کره درس نگیرد.
سرمقاله گلوبال تایمز
امروز هفتادمین سالگرد امضای آتشبس کره است. فقط چند روز قبل از این تاریخ، یک زیردریایی هستهای آمریکایی مجهز به موشکهای بالستیک بوسآن، از کره جنوبی بازدید کرد، که اولین بازدید یک زیردریایی آمریکایی از سال ۱۹۸۱ به این سو است. برخی از اعضای کنگره ایالات متحده به صراحت ادعا کردهاند که این گام نه تنها هشداری به کره شمالی است، بلکه بازدارندهای علیه چین نیز هست.
به نظر میرسد ایالات متحده بهطور جدی درسهای گرفته شده از اینجا را در نظر نگرفته است، بلکه به جای آن به نظر میرسد که اشتباهات آن زمان را تکرار میکند. بنابراین، به مناسبت هفتادمین سالگرد آتشبس در جنگ کره، از نظر عملی بسیار مهم و بسیار فوری است که درسهای این جنگ را بررسی کنیم.
جنگ کره یکی از عمیقترین درگیریهای منطقهای پس از جنگ جهانی دوم است و به عنوان «بزرگترین شکست در تاریخ ارتش ایالات متحده» شناخته میشود. بهطور متناقض، این «بزرگترین شکست» که «کابوسی» نامیده میشد، به یک «جنگ فراموششده» در ایالات متحده تبدیل شده است که عمداً توسط واشنگتن نادیده گرفته میشود. این بیتوجهی و فراموشی میتواند منجر به این شود که مردم آمریکا آگاهی لازم برای یادگیری از گذشته را نداشته باشند وقتی با بحرانهای جدید مواجه میشوند، که آنها را مستعد تکرار اشتباهات گذشته میکند. با این حال، آنچه جدیتر، بدتر و خطرناکتر است این است که برخی از نخبگان سیاسی آمریکایی بهطور کامل درسهای غلطی از جنگ کره گرفتهاند و از آنها برای گمراه کردن سیاست خارجی کنونی ایالات متحده استفاده کردهاند، که کشور را به ایجاد و حتی تحریک بحرانها و حتی جنگها سوق میدهد.
در ۲۶ جولای، مجله آمریکایی Foreign Affairs مقالهای با عنوان «چرا آمریکا جنگ کره را فراموش میکند – و چین به یاد میآورد» منتشر کرد. این مقاله توسط مایک گالاگر، رئیس کمیته منتخب مجلس نمایندگان ایالات متحده در مورد رقابت استراتژیک بین ایالات متحده و حزب کمونیست چین نوشته شده بود. گالاگر، سیاستمداری از واشنگتن که به مواضع ضد چینی خود معروف است، سه درس را که جنگ کره به ایالات متحده آموخته است، خلاصه کرد.
اولین درس این است که «واشنگتن نباید بازدارندگی و آمادگی خود را نادیده بگیرد» و همیشه باید آماده جنگ و بهبود توان نظامی خود باشد. او مستقیماً اشاره کرد که «ایالات متحده سرمایهگذاری نظامی کافی در تایوان انجام نداده است». درس دوم این است که «سیاست و جنگ با هم مرتبط هستند». درس سوم این است که «هنگامی که جنگ آغاز میشود، خودداری بیش از حد میتواند منجر به تجاوز بیشتر شود».
این سه «درس» همه به چین اشاره دارند و به طور خاص به مسئله تایوان مربوط میشوند. غرور و جنون او با دوگلاس مک آرتور قابل مقایسه است. ما میتوانیم ببینیم که اکثر آمریکاییها که از جنگ کره ۷۰ سال پیش و همچنین مسئله تایوان امروزی بیاطلاع هستند، به راحتی توسط چند صدای بلند و رادیکال گمراه میشوند که منجر به «اثر گلهای» در دیپلماسی آمریکا میشود. از آنجایی که ایالات متحده یک ابرقدرت است، اشتباهاتی که مرتکب میشود اغلب دارای عواقب شدیدی است که نه تنها به خود آسیب میرساند، بلکه بر منطقه و حتی کل جهان نیز فشار میآورد.
در واقع، ایالات متحده میتواند و باید از جنگ کره درسهای ارزشمندی بگیرد. اولین مورد احترام به نگرانیهای امنیتی مشروع ابرقدرتهای منطقهای است. دوم، کنترل غرور و جاهطلبی برای دخالت در امور سایر کشورها. سرانجام، ایالات متحده هرگز نباید عزم و توانایی چین در دفاع از سرزمین خود را دست کم بگیرد. نادیده گرفتن این سه درس اتفاقاً ویژگی برجسته هژمونی فعلی آمریکا است. جنگ کره هزینه دردناکی برای ایالات متحده داشته است، اما اگر ایالات متحده از آن درس نگیرد، در آینده مرتکب اشتباهات بزرگتری خواهد شد.
قبل از اینکه چین تصمیم بگیرد در برابر تجاوز آمریکا مقاومت کند و به کره شمالی در طول جنگ کره کمک کند، بارها هشدارهای شدیدی صادر کرده بود که اگر نیروهای آمریکایی خط ۳۸ درجه عرض جغرافیایی را رد کنند، بیکار نخواهد ماند. با این حال، ایالات متحده آن را جدی نگرفت، زیرا فکر می کرد چین تنها تهدیدات توخالی می کند و سرآخر هیچ اقدامی انجام نخواهد داد. در نتیجه، زمانی که آنها با ارتش داوطلبان مردمی چین در میدان نبرد روبرو شدند، غافلگیر شدند.
امروز، در واشنگتن، یک سوءبرآورد مشابه در مورد چین در حال رخ دادن است. بزرگترین تفاوت بین امروز و دوره جنگ کره این است که قدرت چین به شدت افزایش یافته است. عواقب نقض منافع امنیتی و حاکمیت ملی چین بدون شک بسیار جدی تر خواهد بود.
در آن زمان، زمانی که ژنرال مک آرتور تهدید کرد که جنگ را به سرزمین اصلی چین بیاورد، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش، عمر بردلی، گفت که یک درگیری بزرگتر ایالات متحده را “در جنگ اشتباه، در مکان اشتباه، در زمان اشتباه و با دشمن اشتباه” درگیر خواهد کرد. .
تمسخر تاریخ این است که ۷۰ سال پس از آتش بس در جنگ کره، ایالات متحده بار دیگر در موقعیتی قرار دارد که به تکرا چنین اشتباه وحشتناک نزدیک است. با این حال، باید روشن باشد که اگر این بار دوباره سوءبرآورد استراتژیک رخ دهد، قیمت آن قطعاً بسیار بیشتر از ۷۰ سال پیش خواهد بود.