روزنامه خلق حزب کمونیست چین
ترجمه حمید علوی

سیاستمداران آمریکایی اگر واقعاً آنگونه که ادعا میکنند که به مردم آمریکا اهمیت میدهند، پس باید از شر سیاست سمی که برگزیده اند خلاص شوند و شروع به مدیریت روابط دوجانبه به شیوهای مسئولانه کنند که در خدمت منافع اساسی مردم آمریکا و چین باشد کنند.
چند رسانه غربی اخیراً پس از تجزیه و تحلیل دههها نظرسنجی به این نتیجه رسیدهاند که تعداد آمریکاییهایی که نسبت به چین احساسات منفی دارند افزایش شدیدی یافته.
نظرسنجی ها، اگر قابل اعتماد باشند، نشان دهنده مسیر خطرناک ضد چینی است که ایالات متحده در پیش گرفته است، میباشد. که همه آن نتیجه لفاظی های سمی و سیاست های واشنگتن در مورد چین است که عمداً طراحی و محاسبه شده است تا در خدمت سیاست های انتخاباتی آمریکا و کاخ سفید قرار بگیرد.
برای مدت طولانی، چین در سیاست آمریکا یک «ابله» بزرگ بوده است و سرزنش چین از نظر سیاسی در واشنگتن کاری عادی و درست بود. تقریباً هر بار که جمهوریخواهان و دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری در برابر یکدیگر قرار میگیرند، جو ضد چینی داغ میشود.
برای آوردن هرچه بیشتر رأی دهندگان به درون اردوگاه خود، دو حزب با یکدیگر رقابت می کنند تا اولین کسانی باشند که به اصطلاح «شیطان چینی» را افشا می کنند. و برای پیشی گرفتن از رقبای انتخاباتی خود، نامزدهای هر دو طرف عجله می کنند تا در طول مبارزات انتخاباتی خود ثابت کنند که سریع ترین و مناسبترین افراد برای نجات آمریکایی ها از “تهدید چین” هستند. این فرهنگ ضد چینی، در طول زمان، بخش فزاینده ای از مردم آمریکا را دچارشست و شوی مغزی کرده است.
به عنوان مثال، «کتاب بزرگ کرونا» که سه سال پیش منتشر شد، چیزهای زیادی را در مورد این فرمول کمهزینه مورد استفاده دولت دو حزبی ایالات متحده فاش کرد. این کتاب استراتژی را به نامزدهای جمهوریخواه توصیه میکند تا با حمله تهاجمی به چین بوسیله سلاح همهگیری کووید-۱۹ مبارزه کنند و دستورالعمل های مفصلی در مورد همه چیز از ارتباط بین نامزدهای دموکرات و دولت چین تا نحوه برخورد با اتهامات نژادپرستی به آنها داده می شود.
پیروزی در انتخابات تنها دلیل تلاش نیروهای ضد چینی در واشنگتن برای گمراه کردن افکار عمومی ایالات متحده نیست. برای این شاهینها، بیگانگی آمریکا از چین همچنین به جلوگیری از توسعه مشروع این کشور آسیایی کمک می کند و هژمونی جهانی رو به زوال آمریکا را تداوم می بخشد.
تحلیل رسانههای غربی نشان میدهد که زبان ضد چینی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا و جنگ تجاری او، نظرات بسیاری از آمریکاییها را به شدت منفی کرده است و سیاستهای دولت کنونی آمریکا، برداشت آمریکا از چین را به پایین ترین سطح خود رسانده است.
با توجه به آنچه واشنگتن گفته و انجام داده است، به ویژه از سال ۲۰۱۸، این اصلا تعجب آور نیست. با این منطق تاسف بار حاصل جمع صفر که آمریکا تنها با سقوط چین می تواند پیروز شود، واشنگتن یک جنگ صلیبی بزرگ راه اندازی کرده است و بنری که روی آن نوشته شده «چین دشمن است» را تکان میدهد.
از تحقیر تلاشهای حقوق بشری چین، تا تبلیغ یک تئوری توطئه در مورد نشت آزمایشگاه کووید-۱۹، تا ترویج «جداسازی» و حتی نسخه پیچیدهتر «ریسک زدایی»، از اعمال تحریمهای یکجانبه تا مسدود کردن تبادلات انسانی و فرهنگی عادی بین دو کشور – تندروها در واشنگتن زمان امور را در دست گرفته اند. بدون شک حتی برای لحظه ای هم نباید تردید کنیم که این دشمنی ها هیچ کمکی به بازگرداندن نظم «تک قطبی» آمریکا نخواهد کرد.
روابط چین و آمریکا که یکی از مهمترین روابط دوجانبه در جهان است، و بر رفاه هر مردم دو کشور و کل جهان تأثیر می گذارد و اساس این رابطه به مردم آنها بستگی دارد. خوشبختانه این پایه هنوز فرو نریخته است. (…) اگر سیاستمداران آمریکایی واقعاً همانطور که ادعا میکنند به آمریکاییها اهمیت میدهند، باید خود را از شر هر سم سیاسی خلاص کنند و مدیریت روابط دوجانبه را به شیوهای مسئولانه آغاز کنند که در خدمت منافع حیاتی مردم هر دو کشور باشد.