پس از پوتین چه چیزی در انتظار غرب است؟

پس از پوتین چه چیزی در انتظار غرب است؟

شورش گروه واگنر بر نفوذ ناسیونالیستهای افراطی «روسیه بزرگ» مانند الکساندر دوگین که از اقدامات شدیدتر در جنگ اوکراین حمایت میکنند، می‌افزاید.

جیمز دیویس
آسیاتایمز
ترجمه مجله هفته

تغییر رژیم در روسیه یک هدف کلیدی سیاست خارجی آمریکا از زمان کودتای مایدان در سال ۲۰۱۴ بوده است که تحت دستورالعمل و کارگردانی ویکتوریا نولاند، معاون وزیر امور خارجه وقت، که اکنون معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده است، اجرا شد. رئیس جمهور جو بایدن در ۲۶ مارس ۲۰۲۲ درخواست تغییر رژیم را پذیرفت و اعلام کرد که پوتین پس از حمله ۲۴ فوریه به اوکراین “نمی تواند در قدرت باقی بماند”.

شورش گروه واگنر در آخر هفته گذشته طوفانی از نظرات سرمقاله و رسانه های اجتماعی را به وجود آورد که نتیجه خیلی از آنها این بود که رئیس جمهور روسیه ممکن است برکنار شود.
پس از آنکه یوگنی پریگوژین، رئیس واگنر، توافق پیشنهاد شده توسط الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس را پذیرفت، و رژه خود در مسکو لغو کرد و به خاک نزدیکترین متحد مسکو نقل مکان کرد، پوتین هم همچنان در پست خود ماند.
اما شن های سیاسی به سمت راست افراطی ناسیونالیست روسیه تغییر کرده است و خطرات استراتژیک بزرگی از جمله احتمال استفاده از سلاح های هسته ای تاکتیکی را افزایش داده است.
از زمان کودتای مایدان ، که نولاند و همکارانش آن را مقدمه سرنگونی پوتین می دانستند ، روسیه با یک ناسیونالیسم ناخوشایند دست و پنجه نرم میکند. کودتای مورد حمایت آمریکا علیه ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور منتخب ، منافع و مالکیت روسیه در کریمه و مقر ناوگان دریای سیاه را این کشور را مورد تهدید قرار داد و روسیه را به ضمیمه کردن شبه جزیره، که از زمان سلطنت کاترین بزرگ ، قلمرو روسیه بوده است، ترغیب کرد.
پریگوژین منعکس کننده اجماع رو به رشد در نیروهای مسلح روسیه و بخش های مهم جامعه مدنی است که پوتین را در مواجهه با برنامه های غربی علیه روسیه ترسو و ضعیف ارزیابی میکنند. این اجماع همچنین شامل فرمانده جنگ چچن رمضان قدیروف نیز میشود که پوتین او را متقاعد کرد تا نیروهای خود را برای دفاع از مسکو برای مقابل با راهپیمایی شورشیان پریگوژین به پایتخت ارسال کند. قدیروف و پریگوژین علیه رهبری نظامی پوتین متحد بودند و خواستار اقدام تهاجمی تر و قاطعانه تر کرملین علیه اوکراین هستند.
قابل توجه است که در طی یک دوره بیش از یک هفته ، پریگوژین توانست یک ستون نظامی را بدون اطلاع پوتین جمع آوری کند – علی رغم این واقعیت که ، طبق گزارش های مطبوعاتی ، سازمان های اطلاعاتی غربی شاهد این اتفاقات بودند و از آن باخبر بودند. چیزی که حتی قابل توجه تر است این است که وقتی که کاروان تا ۲۰۰ کیلومتر به مسکو نزدیک می شد هیچ نیروی روسی بین مسکو و روستوف وجود نداشت و دیده نشد، به جز برخی از هلیکوپترها، که سه عدد از آنها توسط نیروهای واگنر سرنگون شدند.
و مهمتر از همه، قبل از آنکه با لوکاشنکو با پریگوژین به توافق برسد و تمام اتهامات جنایی علیه آنها لغو شود، پوتین بجای ارتش مجبور شد از متحد پریگوژین قدیروف برای دفاع از پایتخت درخواست کمک کند. به نظر می رسد که ارتش منظم روسیه دست روی دست گذاشت و اجازه داد پریگوژین پیامی را که میخواست به پوتین ارسال کند.

جریان ناسیونالیست افراطی “روسیه بزرگ” در مسکو معتقد است پوتین در برابر غرب نرم رفتار میکند. پوتین در سال ۲۰۰۰ از بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت امریکا درخواست کرد که روسیه به ناتو بپیوندد و این درخواست توسط او رد شد. او از واشنگتن قول گرفت که در اوکراین مداخله نکند، که دولت بوش هنگام حمایت از انقلاب نارنجی ۲۰۰۴ آن را نقض کرد.
و او با آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان برای تضمین ایمنی و حقوق اقلیت روس زبان اوکراین از طریق توافق مینسک ۲، که رئیس جمهور اوکراین ولادیمیر زلنسکی در سال ۲۰۲۲ با حمایت انگلیس و آمریکا زیر آن زد، معامله کرد.

شورش پریگوژین اکنون پوتین را به راست افراطی روسیه وابسته کرده است. اگر او سرنگون شود، جانشین او یک لیبرال دموکرات از آن نوع که واشنگتن رویای آن را دارد، نخواهد بود، بلکه یک ناسیونالیست روسی خواهد بود که مصمم است یک پیروزی مطلق در اوکراین بدست آورد، احتمالا حتی اگر برای رسیدن به این هدف نیاز به استفاده از سلاح های هسته ای تاکتیکی داشته باشد.

این طیف شامل رهبر حزب لیبرال دموکرات لئونید اسلوتسکی، فیلسوف “اوراسیایی” الکساندر دوگین، مجریان محبوب تلویزیون ولادیمیر سولوویف و دیمیتری دیبروف، رهبر چچن قدیروف، کانال تلویزیونی SPAS مسکو و اتحادیه نئو تزاری مردم روسیه است.
اینها همچنین شامل افسران سابق پرچم روسیه هم میشود که توسط پوتین و رئیس واگنر پریگوژین به زور بازنشسته شده اند و از ترسو بودن پوتین و عملکرد ضعیف فرماندهان انتخاب شده توسط او شکایت داشتند.

آنچه این ائتلاف رنگارنگ را در کنار هم نگه می دارد یک ایده است، که روسیه باید اوکراین را به هر قیمتی شکست دهد و جنگ تنها می تواند با پیروزی در مرزهای غربی اتحاد جماهیر شوروی سابق پایان یابد.
پتانسیل استفاده از ۲۰۰۰ سلاح هسته ای تاکتیکی روسیه که از یک کیلو تن شروع می شود، صرفا گمانه زنی رسانه ای نیست. برجسته ترین سخنگویان ناسیونالیسم “روسیه بزرگ” خواستار استقرار آنها هستند.

ملی گرایی افراطی سرها و صداهای زیادی دارد اما یکی از آنها صدای بلندتری نسبت به دیگران دارد، او خود را “دوگین نازی سرخ” توصیف می کند. در یک پست تلگرامی در مارس ۲۰۲۳ ، دوگین خواستار بسیج عمومی تمام نیروی انسانی نظامی روسیه ، نظامی سازی اقتصاد ، بازداشت مخالفان جنگ و استفاده از سلاح های هسته ای تاکتیکی در صورت عدم موفقیت اقدامات دیگر شد.
دوگین پیشنهاد کرد که “هر کاری” برای جلوگیری از استفاده از “سلاح های هسته ای غیر استراتژیک” انجام دهید اما در صورت لزوم از آنها استفاده کنید. دوگین اعلام کرد که روسیه نیز باید “آماده استفاده از سلاح های هسته ای استراتژیک باشد”. دختر دوگین در اوت ۲۰۲۲ بوسیله انفجار بمبی در ماشین پدرش ترور شد و درگذشت ، بمبی که احتمالا برای خود دوگین در نظر گرفته شده بود.

دوگین که خود را شاگرد فیلسوف نازی مارتین هایدگر اعلام کرده است، پوتین را به خاطر قرار دادن گزینه «دولت روسیه» در مقابل “جهان روسیه” یا Russky Mir سرزنش می‌کند.
دوگین مدعی است “او (پوتین) دولت روسیه را در اولویت قرار می دهد، در حالی که من از زاویه Russky Mir به مشکلات و را ه حلهای آن برای روسیه نگاه میکنم. این «جهان روسیه» بسیار گسترده تر از «دولت روسیه» است. «پوتین به هویت روسیه بی حرمتی می کند و با انجام این کار، او بسیاری از وطن پرستان را ناامید کرده است».
جنگ روسیه با اوکراین، در تمام زمینه ها و اهداف عملی، جنگی بین فدراسیون روسیه و ناتو است. روسیه با ارتش اوکراینی های مسلح، آموزش دیده و تامین مالی شده توسط ایالات متحده و دیگر کشورهای ناتو مبارزه می کند. تحریم های علیه روسیه، از جمله ضبط بی سابقه حدود ۵۰۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزی آن بدون آنکه رسما علیه روسیه اعلام جنگ شده باشد، فقط به منظور سرکوب ظرفیت های روسیه و برای مقابله با آن طراحی شده است.

تمام جریان های مهم فکری روسیه معتقدند که هدف غرب در این جنگ، تغییر رژیم در روسیه است و به طور بالقوه، میخواهند فدراسیون روسیه را که از نظر قومی متنوع و از لحاظ جغرافیایی پهناور است، تجزیه کند.

روس ها در اين مورد پارانوئيد نيستند تغییر رژیم در روسیه یک دهه است که در دستور کار برخی از مقامات ارشد دولت بایدن قرار دارد.
به عنوان معاون وزیر امور خارجه نولاند ، رئیس دفتر اروپای شرقی وزارت امور خارجه ، در ۶ مه ۲۰۱۴ در یک کمیته‌ی کنگره گفت: “از سال ۱۹۹۲، ما ۲۰ میلیارد دلار برای حمایت از تلاش برای تغییر رژیم روسیه بشکل صلح آمیز و برای رفاه و دموکراسی مردم آن کشور که سزاوار آن هستند، هزینه کرده‌ایم.”
همین موضوع در اندیشکده های فکری واشنگتن و سرمقاله های مطبوعات سلطه با آب و تاب تکرار می شود.
مشکل دیگر غرب این است که هیچ اپوزیسیون دموکرات جدی به عنوان جایگزین احتمالی رژیم فعلی روسیه وجود ندارد. تا قبل از سال ۲۰۲۲، الکسی ناوالنی ، لیبرال، از حمایت بسیار کمی برخوردار بود.
با این حال ، حتی قبل از حمله به اوکراین ، سرویس های امنیتی روسیه بیشتر حامیان ناوالنی را مجبور به مهاجرت کردند یا آنها را به زندان انداختند. موج دیگری از مهاجرت به دنبال حمله ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ بود که به طور موثر چشم انداز هرگونه مخالفت لیبرال را از صحنه سیاسی پاک کرد.

محتمل ترین پاسخ سیاسی پوتین به شورش و حل و فصل موقت آن، تقویت نیروی کار روسیه خواهد بود و به این ترتیب او یک عنصر کلیدی برنامه دوگین را اتخاذ خواهد کرد.
این احتمال با توجه به اینکه در ۱۹ ژوئن، دولت اوکراین در نظر دارد استانداردهای سخت گیرانه تری برای بسیج عمومی در چندین استان، از جمله قبل از همه در کیف را آغاز کند، بیشتر میشود.