کارشناس علوم سیاسی پترو: علل درگیری اوکراین داخلی است.
ترجمه مجله هفته

درگیری در اوکراین در وهله اول یک درگیری داخلی است که ناشی از هویتهای متضاد و متفاوت مردم شرق و غرب در این کشور است. آگاهی از ریشه های تاریخی درگیری برای حل و فصل آن ضروری است.
در آلمان، افراد تحلیل دیدگاه تاریخی درباره علل درگیری اوکراین را رد می کنند.
روسیه به اوکراین حمله کرده است و باید سربازان خود را خارج کند، آنگاه جنگ تمام خواهد شد، این موضع پوپولیستی است که توسط سیاستمداران آلمانی در خارج از کشور نیز نمایندگی می شود.
سخنرانی نیکلای پترو، کارشناس ارشد علوم سیاسی آمریکایی، که او به عنوان بخشی از وبینار گفتمان های فرایبورگ ایراد کرد، روشن می کند که این به هیچ وجه به پایان درگیری منجر نمی شود.
گفتمانهای فرایبورگ مجموعهای از رویدادها هستند که در واقع بر مسائل اقتصادی تمرکز دارند.
بنابراین این یک شایستگی خاص برای سازمان دهندگان آن است که آنها این موضوع را مطرح کرده اند و دانشمندی را دعوت کرده اند که دیدگاه او در مورد منشا درگیری با دیدگاه غالب در آلمان متناقض است.
این رویداد در ابتدا به عنوان یک پنل بحث در نظر گرفته شده بود. با این حال ، دانشمندان آلمانی دعوت شدگان از اروپای شرقی حذف کردند.
با توجه به نگرش سخت گیرانه نسبت به روسیه و درگیری در اوکراین، همچنین در دانشگاه های آلمان، منطقی است که فرض کنیم یک بحث مستدل و اساسی احتمالاً امکان ناپذیر بوده است.
اساس بحث به کتاب فعلی نیکولای پترو “تراژدی اوکراین” میپردازد.
این امر از کیفیت رویداد نکاست، زیرا پترو بینش بسیاری از جزئیاتی را که برای درک درگیری ضروری است ارائه می دهد.
اوکراین یک کشور تقسیم شده است. پترو توضیح میدهد که اوکراین از نظر فرهنگی به بخش غربی، گالیسیایی، که هویت خود را بر ضد فرهنگ روسی بنا نهاده، و بخش شرقی، که بخشی از فرهنگ و سنت روسیه است، تقسیم میشود.
این همان جایی است که خط درگیری ادامه دارد. این نه تنها از زمان استقلال اوکراین، بلکه برای مدت طولانی در آنجا ادامه داشته است.
بنابراین میتوان انتظار داشت که اگر کشور بیثبات شود، درگیری دقیقاً در همان جایی که نقطه اختلاف است، آغاز شود.
پترو به مجموعه ای از تلاش ها برای جدایی از کریمه اشاره می کند که در دهه ۱۹۹۰ آغاز شد.
اولین همه پرسی بلافاصله پس از استقلال اوکراین از اتحاد جماهیر شوروی برگزار شد و بقیه به دنبال آن.
روسیه بارها ادغام کریمه در خاک خود را رد کرده است. با این حال، آنچه واضح است این است که کریمه خود را روسی می بیند.
در دونباس نیز بلافاصله پس از کودتای کیف در سال ۲۰۱۴، تلاش هایی برای جدایی صورت گرفت، اما روسیه آن را رد کرد.
پترو خاطرنشان می کند که بالاخره توافق مینسک نوعی مبادله بود.
کریمه که در واقع در سال ۲۰۱۴ از اوکراین جدا شد و بخشی از فدراسیون روسیه شد، با روسیه باقی می ماند در حالی که دونباس بخشی از اوکراین خواهد ماند.
پترو اشاره می کند که پوتین از شورش ۲۰۱۴ در دونباس حمایت نکرد.
به گفته پوتین، توافقنامه مینسک که هم توسط اوکراین و هم توسط قدرت های ضامن غربی در آن خرابکاری شد، برای حفظ تمامیت ارضی اوکراین، به استثنای کریمه، در نظر گرفته شده بود.
بنابراین، عقب نشینی روسیه از اوکراین درگیری متوقف نمی کند، زیرا دلایل واقعی درگیری سر جایش مانده زیرکه آنها مشکلات داخلی اوکراین هستند.
سوال مورد بحث این است که چه کسی می تواند تعیین کند که هویت اوکراینی چیست.
بخش غربی اوکراین با خشونت و با حمایت غرب در تلاش است تا ایده هویت اوکراینی خود را تحمیل کند.
پترو توضیح می دهد که بنابراین، یک استراتژی آشتی ضروری است که همه اوکراینی ها را در اختلافاتشان گرد هم آورد.
او به عنوان راه حل، مدل تراژدی یونانی را پیشنهاد می کند که به آشتی از طریق کاتارسیس معروف شده است.
پترو به صراحت اعلام کرد که با همکار خود جان مرشایمر که غرب را مسئول جنگ اوکراین میداند و روسیه را تا حد زیادی تبرئه میکند، موافق نیست.
با این حال، پترو روسیه را به دلیل نگرش اخلاقی اساسی نسبت به جنگ رد می کند.