اجلاس والدای: آسیای غربی به استقبال جهان چند قطبی میرود۱
پپه اسکوبار
ترجمه کورش تیموریفرد
دانش و امید-شماره ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
در اجلاس باشگاه والدای روسیه -پاسخ شرق به داووس- روشنفکران و تأثیرگذاران گرد هم آمدند تا تحولات کنونی و آینده غرب آسیا را ترسیم کنند.

دوازدهمین «کنفرانس خاورمیانه» باشگاه والدای در مسکو، بیش از تعارفات، مجموعهای از دیدگاهها در مورد مشکلات و مصائب بههم پیوستهای که منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد، ارائه کرد. ابتدا یک تصحیح مهم در اصطلاحات اعمال کنیم. چرا که تنها یکی از مهمانان والدای زحمت طرحش را کشید: «خاورمیانه» درست نیست. این، یک تصور تقلیلگرایانه و شرق شناسانه است که توسط استعمارگران قدیمی ابداع شده است. ما درسایت خودمان (The Cradle) تأکید میکنیم که این منطقه باید بهدرستی بهعنوان «غرب آسیا» توصیف شود.
برخی از مسائل و مشکلات منطقه، در گزارش رسمی والدای: خاورمیانه و آیندۀ جهان چندمرکزی منعکس شده است. اما برخی نقطهنظرات سیاسی و نظری طرح شده توسط بعضی حاضران، میتواند بینشهای ارزشمندی را ارائه دهد. در اینجا تعدادی از محورهای اصلی بحث شرکت کنندگان در مورد تحولات منطقهای -حال و آینده- برجسته شده است:
آغاز کنندۀ بحثها، میخائیل بوگدانوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه بود که تأکیدش را بر سیاست کرملین، یعنی تشویق یک «سیستم امنیتی منطقهای فراگیر» متمرکز کرد. این، دقیقاً همان سیاستی است که آمریکاییها در دسامبر 2021، از گفتوگو با روسها پیرامون آن، خودداری کردند و سپس [این پرهیز را] در اروپا و فضای پس از شوروی عملی کردند. نتیجه یک جنگ نیابتی بود.
کیهان برزگر، از دانشگاه آزاد اسلامی ایران، دو تحول استراتژیک مهم که غرب آسیا را تحت تأثیر قرار میدهد، اینگونه برشمرد: عقبنشینی احتمالی آمریکا؛ و این پیام آمریکا به متحدان منطقهایاش: «شما نمیتوانید روی تضمینهای امنیتی ما حساب کنید».
برزگر خاطرنشان می کند که همه بردارها -از رقابت در قفقاز جنوبی تا عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای حاشیۀ خلیج فارس- تابع این منطق هستند و تعداد زیادی از بازیگران عرب در نهایت فهمیدند که اکنون یک حاشیه برای انتخاب بین بلوکهای غربی یا غیر غربی وجود دارد.
برزگر روابط ایران و روسیه را یک اتحاد استراتژیک نمیداند، بلکه یک بلوک ژئوپلیتیک و اقتصادی محسوب میکند که بر مبنای فناوری و زنجیرههای تأمین منطقهای قرار دارد: یک «الگوی جدید در سیاست»، از قراردادهای تسلیحاتی گرفته تا همکاریهای هستهای و انرژی، که بهواسطۀ احیای رویکرد مسکو به جنوب و شرق شکل گرفته است. برزگر معتقد است تا وقتی که روابط ایران و غرب برقرار است، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یا توافق هستهای ایران هنوز زنده است.
هیچکس نمیداند این قوانین چیست
آقای رمزی رمزی، از مصر، که تا سال 2019 معاون فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه بود، فعال شدن مجدد روابط مصر، عربستان سعودی و امارات با سوریه را مهمترین همسویی در حال پیشرفت در منطقه میداند. او به چشمانداز آشتی دمشق و آنکارا اشارهای نکرد. او میگوید: «چرا این اتفاق میافتد؟ به دلیل نارضایتی موجود از سیستم امنیتی منطقهای فعلی».
با این حال، حتی اگر ایالات متحده در حال دور شدن باشد، «نه روسیه و نه چین مایل به ایفای نقش رهبری نیستند.» در عین حال «نمیتوان اجازه داد سوریه طعمۀ مداخلات خارجی شود. حداقل زلزله این رویکرد را تسریع کرد.»
بوثینه شعبان، مشاور ویژه بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، زنی قابل توجه، پرشور و رک است. حضور او در والدای باعث شگفتی بسیار بود. او تأکید کرد که چگونه «از زمان جنگ ایالات متحده در ویتنام، آنچه را که بهعنوان رسانه آزاد شاهد بودیم از دست دادیم. مطبوعات آزادْ مُردند.» در همان زمان «غرب استعمارگر روشهای خود را تغییر داد»، جنگها را به پیمانکاران دست دوم واگذاشت و بر روزنامهنگاران ستون پنجم تکیه کرد. شعبان بهترین تعریف کوتاه ممکن را از «نظم بینالمللی مبتنی بر قواعد» ارائه کرد: «هیچکس نمیداند این قوانین چیست و این نظم کدام است».
او مجدداً تأکید کرد که در این دورۀ پسا جهانیسازی که در تشکیل بلوکهای منطقهای متبلور شده است، مداخلهگران معمول غربی ترجیح میدهند از بازیگران غیردولتی استفاده کنند -مانند سوریه و ایران- «مردم محلی را ملزم میکنند کاری را که آمریکا میخواهد انجام دهند.»
یک مثال مهم، پایگاه نظامی التنف آمریکا است که قلمرو مستقل سوریه را در دو مرز مهم اشغال کرده است. شعبان ایجاد این پایگاه را «راهبرد آمریکا برای جلوگیری از همکاریهای منطقهای در چهارراه عراق، اردن و سوریه» میخواند. واشنگتن به خوبی میداند که دارد چه میکند: تجارت و حملونقل بدون مانع در مرز سوریه و عراق، یک راه نجات اصلی برای اقتصاد سوریه است.
شعبان ضمن یادآوری این نکته که «همه مسائل سیاسی به فلسطین مرتبط است»، به مسئلۀ تأسفباری اشاره کرد: «بلوک شرق نتوانسته است حقیقتی در روایت غرب بیابد.»
جنگ نیابتی دولایه
چاگری اِرهان، رئیس دانشگاه آلتینباش ترکیه، تعریف کاملاً مفیدی از هژمون ارائه کرد: کسی که زبان مسلط جهانی، واحد پول، تنظیمات قانونی و مسیرهای تجاری را کنترل میکند.
ارهان وضعیت هژمونیک کنونی غرب را به عنوان «جنگ نیابتی دو لایه» -و البته علیه روسیه و چین- توصیف میکند. روسها توسط ایالات متحده به عنوان «دشمن آشکار» -یک تهدید بزرگ- تعریف شدهاند. و وقتی نوبت به غرب آسیا میرسد، جنگ نیابتی همچنان حاکم است: «بنابراین ایالات متحده عقبنشینی نمیکند. واشنگتن همیشه استفاده استراتژیک از این منطقه را در برابر قدرت های نوظهور در دستور کار دارد.»
پس اولویتهای سیاست خارجی بازیگران کلیدی غرب آسیا و شمال آفریقا چیستند؟
اکرم خریف، روزنامهنگار سیاسی الجزایری، سردبیر منا دیفنس آنلاین، مُصر است که روسیه باید به الجزایر «که هنوز در حوزه نفوذ فرانسه است» نزدیکتر شود، و مراقب باشد که چگونه آمریکاییها سعی دارند مسکو را «یک تهدید امپریالیستی جدید» به آفریقاییان بنمایانند.
پروفسور حسن اونال از دانشگاه مالتپه در ترکیه کاملاً روشن کرد که چگونه آنکارا در نهایت «از شر گرفتاریهای خاورمیانه [آسیای غربی] خلاص شد» در حالیکه قبلاً «به صورت همه چنگ میانداخت.»
قدرتهای متوسطی مانند ترکیه، ایران و عربستان سعودی اکنون به خط مقدم صحنه سیاسی منطقه گام نهادهاند. اونال خاطرنشان میکند که اینک «ترکیه و ایالات متحده به هیچ موضوع مهمی برای آنکارا، با یک چشم نگاه نمیکنند.» این موضوع، قطعاً تقویت روابط ترکیه و روسیه، و علاقۀ متقابل آنها به ارائه «راه حلهای چند وجهی» برای مشکلات منطقه را توجیه میکند.
ببینید که چگونه روسیه در میانجیگری بین ترکیه و سوریه فعال است. اونال تأیید کرد که وزرای خارجه سوریه و ترکیه بهزودی -در مسکو- دیداری حضوری خواهند داشت که نشاندهندۀ بالاترین سطح تعامل مستقیم بین دو کشور از زمان شروع جنگ سوریه است. و این ملاقات، راه را برای نشست سه جانبه بین اسد، ولادیمیر پوتین، و رجب طیب اردوغان، هموار میکند.
توجه داشته باشید که آشتیهای بزرگ منطقهای -یک بار دیگر- در مسکو یا با مشارکت مسکو برگزار میشود. اینگونه، بهحق میتوان آن را پایتخت جهان چندقطبی قرن بیستویکم توصیف کرد. وقتی صحبت از قبرس به میان میآید، اونال خاطرنشان میکند که «روسیه علاقهای به کشور متحدی که قلمرو اتحادیه اروپا و ناتو باشد، نخواهد داشت». بنابراین زمان طرح «ایدههای خلاقانه است: همانطور که ترکیه در حال تغییر سیاست خود در سوریه است، روسیه نیز باید سیاست خود در قبرس را تغییر دهد.»
دکتر گونگ جیونگ، از بخش اسرائیل در دانشگاه تجارت بینالملل و اقتصاد چین، یک نوواژۀ جذاب ارائه کرد: «ائتلاف بیمیلی». این واژه نشان میدهد که چگونه «تقریباً کل جنوب جهانی، از تحریمهای روسیه و دیگر بازیگران غرب آسیا، پیروی نمیکند».
گونگ خاطرنشان کرد که به همان سرعت که تجارت چین و روسیه -تا حدی به عنوان پیامد مستقیم تحریم های غرب- در حال افزایش است، آمریکاییها باید دوباره در مورد تحریمهای چین فکر کنند. تجارت روسیه و چین سالانه 200میلیارد دلار است، در حالی که تجارت آمریکا و چین سالانه 700میلیارد دلار است. به هرحال فشار بر «اردوگاه بیطرفان» کاهش نخواهد یافت. همانطور که گونگ میگوید، آنچه برای «اکثریت خاموش» جهان مورد نیاز است، «یک اتحاد» است. او طرح صلح 12 مادهای چین برای اوکراین را «مجموعهای از اصول» توصیف میکند که تکیهگاه پکن برای مذاکرات جدی است: «این اولین قدم است.»
یالتای جدیدی وجود نخواهد داشت
مناظرههای والدای یکبار دیگر بهوضوح نشان داد که روسیه تنها نقشپردازی است که میتواند به هر بازیگری در سراسر غرب آسیا نزدیک شود و همه با دقت و احترام به او گوش دهند. حالا نوبت انور عبدالهادی، مدیر بخش سیاسی سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و فرستادۀ رسمی آن سازمان در دمشق بود تا آنچه را که منجر به مخمصۀ ژئوپلیتیک کنونی جهانی شده است، خلاصه کند: «یک یالتای جدید یا یک جنگ جهانی تازه؟ آنها [غرب] جنگ را انتخاب کردند.» و با این حال، همچنان که گسلهای جدید در جغرافیاهای سیاسی و اقتصادی ظاهر میشوند، گویی غرب آسیا در انتظار چیزی «بزرگ» است تا از راه برسد. این احساس در هوای والدای استشمام میشد.
به گفته ییتس۲ در قرن جوان و پرتلاطم بیست و یکم، از درون ویرانۀ دنیای کهن، دنیای نو زاده میشود. (نقل به مضمون)
1. https://thecradle.co/article-view/22167/the-valdai-meeting-where-west-asia-meets-multipolarity
۲. اشاره به ویلیام باتلر ییتس، شاعر ملی ایرلند (1939-1865).