کاخوفکا، بوچا و نورد استریم، اوکراین سلام میرساند!

کاخوفکا، بوچا و نورد استریم، اوکراین سلام میرساند!

کیف میخواست یک “بوچا” جدید را به صحنه ببرد – در کاخوفکا شکست خورد.



حتی اگر رسانه های غربی، به شیوه معمول، نشان دهند که روسیه در فروپاشی سد کاخوفکا مقصر است، این عبارت تا حدودی محتاطانه تر از قبل است. بنابراین روایت های قبلی اوکراین شروع به تزلزل کرده است.

نوشته ولادیمیر کورنیلوف
ترجمه مجله هفته


ما مدتهاست به این واقعیت عادت کرده ایم که پس از هر تراژدی، انفجار یا رسوایی سیاسی، غرب بلافاصله روسیه را صرف نظر از استدلال ها و شواهد سرزنش می کند.

وضعیت تخریب سد کاچوکا و تراژدی متعاقب آن نیز از این قاعده مستثنی نیست.
با این حال، جزئیات مشخصی وجود دارد که گواهی می دهد عملیات اطلاعاتی “بوچا ۲.۰” در این مرحله از طرف اوکراین شکست خورده است.
البته بلافاصله روسیه مقصر شناخته شد. ابر و ماه و فلک درکارند تا حداقل اطمینان حاصل شود که غربی ها در مورد اینکه دقیقاً چه کسی پشت ریزش سد است شک نداشته باشند.

اما برخلاف بوچا، مسمومیت اسکریپال‌ها و داستان‌های مشابه، رسانه‌های غربی این بار اتهامات مستقیمی علیه روسیه وارد نمی‌کنند، بلکه سعی می‌کنند آن‌ها را در دهان کارشناسان و تحلیل‌گران خود یا مهمان برنامه های رسانه ای بگذارند.

دستکاری در عنوان تصویر به یک نمونه قابل توجه تبدیل شد. پس از اینکه روزنامه اندکی پس از این رویداد، خبر «روس‌ها سد بزرگی را در اوکراین منفجر کردند» را منتشر کرد، این روزنامه به سرعت تیتر آن را به یک تیتر خنثی‌تر تغییر داد: «سد عظیمی در اوکراین منفجر شد». دست اندرکاران این روزنامه حتی مجبور شدند بابت چنین تغییر ناگهانی در ارائه این خبر پر شور عذرخواهی کنند.
بسیاری از شبکه های تلویزیونی رویکرد محتاطانه تری داشتند و روسیه را نه مستقیم بلکه با نقل قول از سیاستمداران اوکراینی و استناد به نظرات “کارشناسان” مقصر دانستند.

آنها در پخش زنده به اتفاق آرا جملاتی از جمله: «شخصاً شک ندارم که روسیه این کار را کرده است» یا «فقط روسیه انگیزه انجام آن را داشته است» را مطرح کردند. با این حال، آخرش این یک نظر شخصی به نظر می رسید.
روزنامه های جریان سلطه غربی نیز از همین تاکتیک استفاده کردند. به عنوان مثال، هلندی دی فولکس کرانت در صفحه اول خود اعلام کرد:
بسیاری به این نکته اشاره می کنند که منفجر شدن سد نتیجه خرابکاری روسیه بوده است.
در مقاله خاص، سپس مشخص شد که در میان آن «بسیار» تنها فرمانده بازنشسته نیروی زمینی هلند، ژنرال مارت دی کرایف بود که ادعا کرد، «شکی نیست که روس‌ها این کار را کردند».
مثال گویای دیگری – روزنامه فایننشال تایمز مقاله ای را تحت عنوان منتشر کرد که نباید هیچ شکی برای خواننده باقی بگذارد: “روسیه از شکستن سد اوکراین مزایای زیادی خواهد داشت”.

این مقاله “تحلیلی” توسط سردبیر خود بن هال همراه بود: “مسکو در حال ارسال سیگنال هایی است که تشدید جنگ تا کجا می تواند پیش برود”.

هال توضیح داد که روسیه با تخریب نیروگاه برق آبی کاخوفکا، اقتصاد اوکراین را با تخریب زیرساخت های حیاتی آن تضعیف می کند.
البته، خوانندگان متوجه نمی شوند که نیروگاه برق آبی به مدت یک سال از سیستم برق اوکراین قطع شده بود و در سرزمینی قرار داشت که روسیه رسما به آن ملحق شده بود.
چرا مردم بریتانیا به چنین چیزهای کوچکی نیاز دارند!
رسانه‌های غربی نیز در مقاله‌های خود در مورد انگیزه‌های خرابکاری، مصاحبه ژنرال اوکراینی کوالچوک را نادیده گرفتند که در دسامبر سال گذشته اعتراف کرد که قبلاً با کمک HIMARS آمریکا سوراخ‌هایی را در سد منفجر کرده است.آنرا برای ایجاد شکاف سد برای راه اندازی سیل در مناطق وسیعی در جنوب.
در آن زمان این مصاحبه در رسانه های غربی به عنوان امری بدیهی نقل و بحث شد.
برنامه‌های وحشیانه رهبری اوکراین که با ایالات متحده هماهنگ شده بود (همانطور که می‌دانیم سیستم HIMARS بدون هماهنگی با ماهواره‌های نظامی ایالات متحده نمی‌تواند عملیاتی شود)، کسی را شگفت‌زده نکرد.
در آن زمان هیچ صدایی در غرب وجود نداشت که این طرح ها در تناقض با کنوانسیون های سازمان ملل متحد است.
امروز همین رسانه ها وانمود می کنند که این مصاحبه را فراموش کرده اند و در مورد آن سکوت کرده اند.
برای این کار، همه آنها با خوشحالی نتایج عالی مؤسسه مطالعات جنگ ایالات متحده (ISW)، یک تجارتخانه خانوادگی متعلق به قبیله ویکتوریا نولند را نقل کردند. نتیجه گیری او واقعاً تکان دهنده است:

“در حال حاضر، مؤسسه مطالعات جنگ ایالات متحده نمی تواند به طور قطعی مسئولیت حادثه ۶ ژوئن را تعیین کند، اما معتقد است که توازن شواهد، استدلال و لفاظی نشان می دهد که روس ها عمدا به سد آسیب رسانده اند.”
“تعادل استدلال و لفاظی” احتمالاً از فرمول معروف “به احتمال زیاد” که توسط رهبری بریتانیا پس از مسمومیت اسکریپال ها ابداع شد، پیشی می گیرد.
اتفاقاً ریشی سوناک، نخست وزیر بریتانیا نیز هم به این نکته اشاره کرد و اعلام کرد که فعلاً مطمئن نیست که روسیه مقصر باشد. وی سپس افزود:
«اما اگر حقیقت داشته باشد، این یک اقدام وحشیانه وحشیانه از سوی روسیه است.» بنا به دلایلی هیچ کس در بریتانیا به فکر این نمی‌افتد که از سوناک بپرسد:
و اگر حقیقت نداشته نباشد چه؟
اگر معلوم شود که اوکراین این کار را کرده است، مانند مورد انفجار نورد استریم؟
اما ما از قبل پاسخ کلاسیک آنها را می دانیم: “خب اما این یک چیز دیگری است.”

از بسیاری جهات، می توان گفت که این داستان خطوط لوله نورد استریم بود که ترمز غرب را کشید و واکنش آرام تری را از سوی رسانه ها و رهبران غربی به دنبال داشت.
آنها جرات ندارند آشکارا روسیه را متهم به عملی کنند که مرتکب نشده است.
این توضیح که «روسیه به پای خودش شلیک می کند» یا «شر مطلق است و بنابراین شر را فقط برای لذت بردن از گناهان شوم این کارها را انجام می دهد» دیگر جواب نمی دهد.

در نتیجه، سناریوی “بوچا ۲” که کیف روی آن حساب می کرد به بن بست رسید. با این حال، واضح است که تحریکات بیشتر، همچنین در حوزه اطلاعات، در آینده قابل انتظار است.

ترجمه از روسی و اولین بار توسط ریانووستی منتشر شد.