برای بایدن و انتخاباتش: حمله در چهار جبهه!

برای بایدن و انتخاباتش: حمله در چهار جبهه!

آنها برای موفقیت در انتخابات آتی حاضرند دست به هرکاری بزنند.

آیا کیف می تواند در بلاروس، مولداوی، روسیه و / یا سرزمین های سابق اوکراین مناطق مورد ادعای سابق خود به دست آورد و آنها را حفظ کند؟ این البته یک امر بدیهی نیست. اما اگر موفق شود، غرب می تواند ادعا کند که ضد حمله ارزشش را داشت.

توسط اندرو کوریبکو
ترجمه مجله هفته

پنجاه و دومین نشست شورای مشترک کشورهای مستقل مشترک المنافع متشکل از روسای سازمان های امنیتی و خدمات ویژه روز پنجشنبه در مینسک برگزار شد. در همان زمان، نمایندگان دولت اتحادیه ابراز نگرانی کردند که جنگ نیابتی بین ناتو و روسیه میتواند گسترش یابد. الکساندر بورتنیکوف رئیس FSB روسیه ارزیابی خود را مبنی بر اینکه این بلوک مسئول خرابکاری در هر دو کشور است را در پستی به اشتراک گذاشت. وی همچنین هشدار داد: غرب به طور فعال مولداوی را تشویق می کند تا با پاکسازی ترانس نیستریا و گاگاوزیا درگیر مناقشه اوکراین شود.

الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور این کشور، نماینده‌ی طرف بلاروسی در اتحادیه بود که توجه را به تهدید توطئه کودتا علیه خود از سوی غرب جلب کرد. به گفته وی، “این دیگر سال ۲۰۲۰ نیست که در آن دختران با دامن های کوتاه سفید و گل در دست به تجمع می رفتند. آدم‌های آنان آماده هستند تا با اسلحه به اینجا بیایند.این به این دلیل است که غرب اکنون خواستار حملات تروریستی از “مخالفانی” است که به آنها پناه می دهد آنها برای ادامه دریافت کمک‌های مالی به آدم هایشان، خواستار حملات تروریستی هستند.
بورتنیکوف و لوکاشنکو این اظهارات را در همان روزی بیان کردند که وزارت دفاع روسیه اعلام کرد تروریست‌های اوکراینی را که اوایل صبح امروز قصد داشتند وارد منطقه بلگورود شوند را دفع کرده است و بدین ترتیب حادثه هفته گذشته تکرار شده است. این سه تحول نشان می دهد که کیف با حمله متقابل آینده خود ، ممکن است سعی کند دامنه جغرافیایی این جنگ نیابتی را به بلاروس ، مولداوی و/یا قلمرو روسیه قبل از سال ۲۰۱۴ گسترش دهد ، شاید حتی همه با هم و هم زمان.
منطق راهبردی چنین فشاری جبران هفت چالش کلیدی است که اوکراین را در موقعیتی آسیب پذیر در برابر روسیه قرار می دهد – علیرغم کمک های بیش از ۱۶۵ میلیارد دلاری که از آغاز عملیات ویژه از ناتو دریافت کرده است. مقامات آمریکایی در اواخر آوریل به پولیتیکو گفتند که بعید است حمله متقابل انتظارات عمومی غرب را برآورده کند، به نظر می رسد کیف در حال تدارک یک سری اقدامات تحریک آمیز دیدنی است تا آنها را به عنوان عملیات موفقیت آمیز جلوه دهد.
این طرح احتمالی پیش‌بینی می‌کند که کی‌یف در این سه جهت به امید دستیابی به موفقیت در حداقل در یکی از این جبهه‌ها دست به حمله بزند آنهم مستقل از جبهه اصلی بین اوکراین و روسیه که کیف آنرا بخشی از خاک خود می پندارد.
غرب می خواست که گرجستان نیز در این طرح نقش ایفا کند تا بخشی از توجه حداکثری مسکو را به خود جلب کند، اما عوامل انقلاب رنگی آنها در آنجا نتوانستند تفلیس را به این کار مجبور سازند، اگرچه در ماه مارس تمام تلاش خود را کردند تا آنها را تشویق کنند دست به این کار بزنند.
اگر کی‌یف در بلاروس، مولداوی، روسیه و/یا سرزمین‌های سابق اوکراین، که البته نمی‌توان آن را قطعی تلقی کرد، مناطق مورد ادعای خود را به دست آورد و حفظ کند، آن‌گاه غرب می‌تواند ادعا کند که ضدحمله ارزشمند بوده است. ناتو بر این باور است که پیشرفت کمی در جبهه دوم در امتداد خط تماس حاصل می شود، به همین دلیل است که ظاهرا کیف را برای یک حمله چند جبهه ای آماده می کند که شانس بیشتری برای برآورده کردن انتظارات مردم از موفقیت دارد.

سناریوی مداخله نظامی مستقیم ناتو در مولداوی و/یا تا خط تماس را نیز نمی توان رد کرد. سناریوی دوم البته خطرات درگیری هسته ای را افزایش می دهد، اما از آنجایی که “انتخاب مجدد بایدن به موفقیت ضد حمله کی یف بستگی دارد”، نخبگان لیبرال-جهانی حاکم ایالات متحده می توانند از روی ناامیدی با سناریوی آخرالزمان بازی کنند. اگر کیف اصلا نداشته باشد به موفقیت دست یافت. احتمال اینکه محاسبات غلط در بیاید و روسیه در این جبهه به موفقیت برسد می تواند منجر به این سناریوی آخرالزمانی شوم شود.
غرب بر سر دوراهی قرار دارد زیرا «مسابقه لجستیکی»/ «جنگ فرسایشی» با روسیه که توسط استولتنبرگ دبیرکل ناتو در اواسط فوریه اعلام شد، به تدریج به نفع مسکو متمایل می‌شود و پیروزی در نبرد آرتموفسک آنرا نشان می‌دهد. مبلغ نجومی از طرف غرب در حال حاضر در این ضد حمله سرمایه گذاری شده است، که همچنین به طرز مضحکی در آن اغراق شده است، که باید در هر صورت ادامه یابد، اگرچه واشنگتن در اواسط ماه مارس هشدار داد که چقدر اوضاع واقعا برای نیروهای مسلح کیف بد است.
بنابراین، از نظر سیاسی غیرممکن است که عملگرایانه عمل کرد و با آتش بسی موافقت کرد که خط تماس را قبل از از دست دادن قلمروی بیشتری مسدود کند، به همین دلیل است که غرب به طور جدی سناریوی پیش از این غیرقابل تصور تشدید تنش در چهار جبهه مختلف را به طور همزمان در نظر می گیرد.
این کار از موضع ضعف و به عنوان امیدی در ناامیدی برای دستیابی به نتیجه قابل ارائه‌ی ملموس انجام می شود ، که پس از آن بتوان آن را به عنوان یک موفقیت به منظور برآورده کردن بخشی از انتظارات مردم غربی به فروش رساند.
شکست کامل ضدحمله بازتاب بدی بر نخبگان حاکم غربی خواهد داشت و به طور بالقوه شخصیت های آنها را با چالش بزرگ انتخاباتی در نظرسنجی بعدی مواجه می‌کند، به همین دلیل است که آنها حاضرند برای تغییر این برداشت عمومی دست به هر کاری بزنند.
البته شانس کمی وجود دارد که ذهن های منطقی و متعادل تر پیروز شوند، اما تحولات اخیر نشان می دهد که کی یف توسط ناتو تحت فشار قرار می گیرد تا دست به هر کاری بزند، که می تواند منجر به گسترش جنگ نیابتی در چهار جهت آن هم در یک زمان شود.

ترجمه از انگلیسی. اندرو کوریبکو یک دانشمند علوم سیاسی آمریکایی مستقر در مسکو است که در استراتژی ایالات متحده در آفریقا و اوراسیا، ابتکار راه ابریشم چین، اقدام متعادل کننده ژئوپلیتیک روسیه و جنگ ترکیبی تخصص دارد.