طرح صلح چین برای اوکراین

طرح صلح چین برای اوکراین۱

تونی کوین۲

ترجمه کورش تیموری فر

دانش و امید-شماره ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲

جنگ غم‌انگیز یک ساله در اوکراین، چشم‌انداز ژئوپلیتیک جهان را متحول کرده است. جابجایی تاریخی قدرت جهانی به سمت قلب اوراسیا، با محوریت چین، شتاب می‌گیرد. مشارکت قوی و «نامحدود» چین و روسیه با یکدیگر، سایر کشورهای بزرگ در جنوب جهانی، به‌ویژه هند، ایران، عربستان سعودی، کشورهای خلیج فارس، ترکیه، برزیل و آفریقای جنوبی را به خود جذب می‌کند.

این پیوند مشترک، در زمینۀ ایجاد روابط تجاری، زیرساختی و دیپلماتیک قوی‌تر، مطابق با سیستم امنیتی بین‌المللی مستقر در سازمان ملل است. اردوگاه غرب به رهبری ایالات متحده، بیش از پیش، تنها یک تماشاگر جانبی ناتوانِ این تغییرات جهانی جلوه می‌کند. بحران اوکراین، کاتالیزوری است که تغییرات را تسریع می‌کند و اگر نبود، شاید دهه‌ها به‌طول می‌انجامید.

رهبران متوسط غربی مانند جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده؛ اولاف شولتز ، صدراعظم آلمان؛ امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه؛ و گروهی از نخست‌وزیران ضعیف بریتانیا، با کمدین درجه دوی سابق که در رأس یک رژیم ملی‌گرا در کی‌یف قرار گرفته، حول نفرت متعصبانه از هر آنچه روسی است، متحد شده‌اند. این نفرت، غرب را به‌سمت سیاست‌های فاجعه‌بار ضد روسی سوق داده و باعث خودزنی خونین – به‌ویژه در اروپا- شده است.

علت اصلی مشکلات کنونی غرب، امتناع هیئت حاکمۀ واشنگتن از مقابله با بلایای خود در داخل است؛ در کشوری که به طور فزاینده به‌واسطۀ تضادهای شدید ایدئولوژیک و اقتصادی ضعیف شده است.

نخبگان واشنگتن، تحت تأثیر وسواس رقابت شدید قدرت با روسیه و چین، مکرراً مهارت‌ها و ارادۀ دیپلماتیک روسیه و چین برای بقا را دست‌کم می‌گیرند. یک حزب جنگی دو جناحی، بودجۀ واشنگتن را که باید صرف زیرساخت‌های کلیدیِ فرسودۀ آمریکا می‌شد، تخلیه می‌کند. صدها میلیارد دلار برای حمایت از جنگ نیابتی ناتو علیه روسیه در اوکراین صرف می‌شود: جنگی که در واقع در فوریه 2014 آغاز شد، نه در سال 2022. آمریکایی‌های با نفوذ، اوکراین را به‌عنوان سلاحی برای بی‌ثبات کردن رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین به‌کار بردند: رو در رو قرار دادن پرجمعیت‌ترین دولت ـ‌ملت‌های شوروی سابق علیه یکدیگر. آنها با ملی‌گرایان افراطی باندرایی۳ اوکراین همدست شده‌اند تا اوکراین را میلیتاریزه و علیه روسیه تحریک کنند.

برای ایالات متحده، هر طرفی که برنده باشد، صنعت تسلیحات ایالات متحده رونق می‌گیرد. بازی دوگانۀ غرب تلاش‌های دیپلماتیک روسیه در سال‌های 2014-2021 برای حفظ صلح با کی‌یف مستقل را که از طریق  فرآیند مینسک دنبال می‌شد، برهم زد.

در همین حین، ارتش اوکراین با تسلیحات و آموزش‌های ناتو، گسترده و تقویت شد. جنگ طولانی توپخانه‌ای که کی‌یف علیه استان‌های شرقی دونتسک و لوگانسک طرف‌دار روسیه به‌راه انداخت – و رسانه‌های غربی آن را نادیده گرفتند- 14،000 کشته و بیش از 100،000 بی‌خانمان برجای گذاشت.

آزمون عزم پوتین

در دسامبر 2021، واشنگتن و کی‌یف خود را به آن اندازه قوی ارزیابی کردند که عزم پوتین را آزمایش کنند: او را با باخت باخت مواجه کردند: اگر او به کی‌یف اجازه پیروزی نسل‌کشانه بر استان‌های شورشی دونباس را می‌داد، اعتبار او به عنوان رهبر روسیه کاهش می‌یافت. او تنها با حمله به اوکراین مستقل می‌توانست از دونباس دفاع کند، آن‌هم از طریق نظامی‌زدایی و نازی‌زدایی اوکراین. او این شر کوچک‌تر را انتخاب کرد، زیرا بحران دونباس را به عنوان یک تهدید وجودی برای روسیه می‌دید.

پس از هفت ماه اول بی‌نتیجه، جنگ به‌نفع روسیۀ مصمم به پیروزی چرخیده است. بدون شک چین و جنوب جهانی آن را چنین می‌بینند، چرا که ادعاهای باورنکردنی رئیس‌جمهور اوکراین – ولادیمیر زلنسکی- و ناتو مبنی بر اینکه کی‌یف همچنان می‌تواند در این جنگ پیروز شود، متقاعدکننده نیست.

شراکت چین و روسیه، بر پای‌بندی دوجانبۀ آنها به نظم مبتنی بر قواعد شورای امنیت سازمان ملل، و حمایت آنها از پنج اصل همزیستی مسالمت‌آمیز بنا شده است. اصولی که توسط وزیر امور خارجه چین – چو ئن‌لای- در سال ۱۹۵۳ تهیه و در سال ۱۹۵۵ در کنفرانس غیرمتعهدها در باندونگ، تصویب شد۴.

قواعد غربی

در سال‌های اخیر، ایالات متحده و متحدان غربی آن، فرصت‌طلبانه، نوع دیگری از نظم بین‌المللی را اجرا کرده‌اند؛ یک «نظم مبتنی بر قواعد»۵ که در آن، «قواعد» را غرب تعیین می‌کند و تصمیم می‌گیرد که چه زمانی و چگونه آنها را در مورد دیگران اجرا کند.

از زمان فروپاشی شوروی در سال 1991، اصول جزمی رقابت ابدی ژئوپلیتیک با چین-شوروی، در غرب نوشته شده است. دولت‌های ناتوان ترامپ و بایدن، در حالی‌که جنوب جهانی، مرعوب قلدری واشنگتن علیه کشورهای ضعیف‌تر، با استفاده از «نظم مبتنی بر قواعد» آنها بود، به‌شدت تلاش کردند تا هم‌زمان، با هر دو قدرت بزرگ دشمنی بورزند و آنها را علیه یکدیگر تحریک نمایند.

جنگ اوکراین، به‌طرز سحرآمیزی، این وضعیت درهم و برهم را سامان داد. جنوب جهانی اکنون به روسیه و چین به عنوان قدرت‌های اصلی وضع موجود و به‌عنوان متحدین مدافع نظم امنیتی جهانی مبتنی بر شورای امنیت سازمان ملل احترام می‌گذارد.۶ اینک ایالات متحده به‌عنوان یک قلدر جهانی بی‌پروا و قانون‌شکن شناخته می‌شود.

جنگ اطلاعاتی شرق و غرب که در فوریه 2022 به‌نظر می‌رسید کاملاً تحت کنترل غرب باشد، دیگر از دست‌شان گریخته است.

اقدامات تروریستی مورد حمایت غرب، درون و بیرون جنگ اوکراین – در سه‌گانۀ تروریستی: سپتامبر 2022 حمله خرابکارانه بریتانیا و اوکراین به پل کرچ؛ خرابکاری آمریکا و نروژ در خطوط لوله انتقال گاز روسیه و آلمان در بالتیک؛ و قتل وحشیانۀ ماریا دوگینا در نزدیکی مسکو- خوش‌نامی غرب را لکه‌دار کرد.

اکنون اکثریت بزرگی در جنوب جهانی بیش از آنکه به غرب اعتماد کنند به روسیه و چین اعتماد دارند. علیرغم برخی رأی‌های اخیر مجمع عمومی سازمان ملل – در نتیجۀ اعمال فشار شدید ایالات متحده به کشورهای آسیب‌پذیر کوچک – واقعیت را می‌توان در تغییر آمارهای تجاری و مناسبات دیپلماتیک دریافت.

نخبگان قدرت غربی

در G20، جنوب جهانی دیگر به غرب گوش نمی‌دهد. در داووس، سردمداران قدرت غربی اکنون فقط با خودشان صحبت می‌کنند. پس از بحران اوکراین، جنوب جهانی می‌بیند که اکنون چین و روسیه، تجارت جهانی جذاب‌تری را ارائه می‌دهند و مکمل‌ها یا جایگزین‌های ذخیرۀ ارزی پیشنهادی آنان، قابل اعتمادتر از سیستم دلاری تحت سلطۀ آمریکاست که به‌دلیل تحریم‌ها، ناامنند. آنها بی‌سر و صدا، ریسک‌های سیاسی و اقتصادی خود را کاهش می‌دهند. روسیه با کمک محتاطانه چین، هند، ایران و دولت‌ـ‌شهرهای خاورمیانه۷، به راحتی از تحریم‌های تجاری و بانکی غرب عبور کرده است. این وضعیت، همچون بوم‌رنگی، به بلوک تحت امر ایالات متحده، به ویژه از طریق افزایش هزینه‌های انرژی، و کاهش رقابت تجاری اروپا به‌دلیل مسدود شدن واردات ارزان گاز روسیه، برگشته و به ایشان آسیب رسانده است.

آلمان و فرانسه که زمانی کشورهای پرافتخار اروپایی بودند، به وضعیت دریوزگی کامل و وابستگی به انرژی و تسلیحات آمریکا دچار شده‌اند.

[در طرف مقابل اما] از سال 2014، ارتباطات دیپلماتیک، تجاری و زیرساختی چین و روسیه به شدت رشد کرده و اکنون همکاری نظامی برابر حقوق آن‌ها ریشه دوانده است.

چین بسیاری از محصولات فناوری پیشرفته با کاربرد دوگانه را به روسیه صادر می‌کند. چین نیازی به تأمین تسلیحات روسیه نمی‌بیند، اما اگر فکر کند نیازی به این کار هست، تردید نمی‌کند. زیرا چین می‌داند که اگر روسیه تحت تحریم‌های غرب سقوط کند، کشور بعدی، او خواهد بود.

اهمیت بحران اوکراین، متبلور شدن تصورات رهبری چینْ از ایالات متحده به‌عنوان یک شریک غیرقابل اعتماد و دشمن موجودیت چین و روسیه بوده است.

حتی در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، ایالات متحده تلاش کرد تا در اطراف موضوعاتی چون هنگ کنگ، سین کیانگ، تایوان، و دریای چین جنوبی، بی‌ثباتی و تغییر رژیم را در چین تحریک کند. به‌دنبال تلاش ناشیانۀ ایالات متحده برای متجاوز نمایاندن چین، سرانجام رهبری چین متقاعد شد که ایالات متحده حداقل از سال 2014، استراتژی‌های تهاجمی را نسبت به روسیه و چین دنبال می‌کرده است.

در ماه گذشته، سرعت دیپلماسی جهانی چین شتاب بیشتری یافته است. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین هفته گذشته ملاقات‌هایی با سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه، نیکولای پاتروشف رئیس امنیت ملی، و شخص پوتین داشت تا زمینۀ بازدید شی جین‌پینگ از مسکو را فراهم کند. بازدیدی که در مارس تا آوریل صورت خواهد گرفت و طی آن، همکاری‌های اقتصادی گسترده‌ای اعلام خواهند شد.

چین اخیراً یک دیپلماسی صلح فعال در پیش گرفته و «موضع خود را در مورد حل و فصل سیاسی بحران اوکراین»۸ تعیین کرده است. این سند کلی تأثیرگذار، بر اساس منشور سازمان ملل متحد و اصول پنج گانه تهیه شده، و حاکی از حمایت چین از آتش‌بس فوری بدون پیش شرط، اعلام بی‌نیازی به تسلیحات غربی، و ارائۀ کمک‌های عظیم بازسازی به یک دولت جدید در اوکراین است.

این، برای جنوب جهانی جذاب خواهد بود و باعث حیرت در اردوگاه جنگ غرب خواهد شد. روسیه از آن استقبال کرده است. در هفته‌های آتی شاهد گفتگو درباره طرح صلح چین خواهیم بود. گفتگوهایی که شاید راهگشای صلحی باشد که بسیاری از اوکراینی‌ها در آرزوی آنند.

1. https://consortiumnews.com/2023/03/03/chinas-peace-plan-for-ukraine/

۲. تونی کوین (Tony Kevin) دیپلمات ارشد سابق استرالیا است که به عنوان سفیر در کامبوج و لهستان خدمت کرده و همچنین در سفارت استرالیا در مسکو منصوب شده است. وی نویسنده شش کتاب منتشر شده در زمینه سیاست عمومی و روابط بین الملل است.

۳. استپان باندرا (Stepan Bandera) ملی‌گرای افراطی ضد شوروی در اوکراین، که در جریان جنگ جهانی دوم، همکار هیتلر در اوکراین بود. (م)

۴. این پنج اصل، که در جریان مذاکرات بین کشورهای تازه استقلال یافتۀ چین و هند، و با هدف تنش‌زدایی مرزی، از طرف چینی‌ها مطرح شد، پس از تصویب، به اصول قانونی کشور چین در مناسبات بین‌المللی بدل گشت. (م)

۵. این نظم، با نام اصلی آن، یعنی Rule-based Order شناخته شده است. (م)

۶. برای آشنایی با پیشینه این روند، به دو مقاله در شماره ۵ دانش و امید، اردیبهشت ۱۴۰۰ مراجعه فرمایید: «تشکیل ائتلاف جهانی علیه یک‌جانبه گرایی و تحریم‌ها» و «دوران زورگویی به سر آمده».

۷. نویسنده در اینجا از اصطلاح entrepot استفاده کرده است. منظورش کشورهای تک شهری هم‌چون قطر و امارات است که نقش میانجی تبادلات کالایی –هم‌چون دورۀ مرکانتیلیسم- را بازی، و عملیات باز-صدور را تسهیل می‌کنند. (م)

۸. اصل این طرح، در سایت رسمی وزارت امور خارجۀ چین، قابل دسترسی است:

https://www.mfa.gov.cn/eng/zxxx_662805/202302/t20230224_11030713.html