پرش به محتوا

عصر چند قطبی – بخش پنجم

عصر چند قطبی – بخش پنجم

سلسله مقالات درباره جمهوری خلق چین و را طولانی مبارزه برای عدالت و رفاه. 

قسمت پنجم: چین در آمریکای جنوبی. 

بعد از اقتصاد، نوبت رویکرد سیاسی میرسد.

نوشته یورگ کروناور

یونگه ولت 

ترجمه مجله هفته

پیشرفت و ترقی چین جهان را تغییر داده است. جمهوری خلق نه تنها توانسته خود را از فقر رهایی بخشد. بلکه این کشور که از نظر اقتصادی بشدت رشد یافته است، مدتهاست که به یک فاکتور قدرت در جهان تبدیل شده است که سلطه جهانی غرب را به چالش میکشد. غرب به این موفقیت چین در زمینه رشد، ترقی و رفاه  با حمله شدیدتر واکنش نشان می دهد – با جنگ اقتصادی و با تمرکز نظامی که نگرانی از درگیر شدن در جنگ جهانی سوم را در جهان افزایش داده است. 

در مجموعه‌ای دوازده قسمتی یورگ کرونور در یونگه ولت به جنبه های اصلی این تحولات برای برجسته کردن پیامدهای ظهور جمهوری خلق برای روابط بین الملل می پردازد.

زمانی که رئیس جمهور برزیل، لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، برای گفتگو با همتای خود شی جین پینگ در اواسط آوریل به چین سفر کرد، هدف این سفر فقط اقتصادی نبود. 

لولا در مصاحبه ای با فایننشال تایمز توضیح داد: آنها همچنین «منافع سیاسی» مشترکی دارند. 

این در مورد «برقراری یک ژئوپلیتیک جدید» و «تغییر دولت جهان» با همکاری یکدیگر است. برای این منظور، آنها می خواهند «اقتدار بیشتری برای سازمان ملل ایجاد کنند». 

لولا قبلاً به شبکه تلویزیونی چینی CGTN گفته بود: « قرن‌هاست، تنها چند کشور قوی و قدرتمند هستند که بر سرنوشت جهان حکومت می‌کنند.»رئیس جمهور برزیل شکی باقی نگذاشت که این دوران رو به پایان است. 

برخلاف قاره آفریقا، فعالیت های چین در آمریکای جنوبی برای مدت های طولانی از شرق و غرب پنهان ماند.و این یک اشتباه بود زیرا نفوذ کشور در آمریکای جنوبی در طول ۲۰ سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است. این تغییر و تحولات طبق معمول، با گسترش تجارت آغاز شد. 

حجم کل تجارت خارجی چین و کشورهای آمریکای جنوبی در سال ۲۰۰۰، ۱۲ میلیارد دلار آمریکا بود؛ در سال ۲۰۲۱ تقریباً ۴۵۰ میلیارد دلار آمریکا بود. بنابراین، جمهوری خلق به دومین شریک تجاری بزرگ در کل آمریکای جنوبی تبدیل شد. 

تنها در مکزیک، ایالات متحده به وضوح جلوتر است – آنهم به دلیل وجود ماکیلادوراها (کارخانه های چند ملیتی) در مرز مکزیک با ایالات متحده. 

نفوذ چین در آمریکای لاتین در زمانی که نفوذ ایالات متحده در حال کاهش است، افزایش یافته است. 

در آغاز دهه ۲۰۰۰، واشنگتن هنوز در تلاش بود تا کل قاره را به یک بلوک اقتصادی قوی با یک توافق تجارت آزاد (منطقه تجارت آزاد قاره آمریکا، FTAA) تبدیل کند. 

مذاکرات در این زمینه شکست خورد؛ سپس ایالات متحده در خاورمیانه وارد جنگ شد، و به این ترتیب جنگ قدرت را علیه روسیه و در نهایت علیه چین تشدید کرد. 

اگرچه پتانسیل آمریکا هنوز برای حمایت از این یا آن کودتا در آمریکای جنوبی کفایت میکرد، اما ایالات متحده قدرت کافی برای حفظ سلطه در سراسر منطقه را دیگر در اختیار ندارد. 

در ژوئن ۲۰۲۲، فارین افرز اعلام کرد که محبوبیت و شهرت واشنگتن در این قاره «به طور قابل توجهی آسیب دیده است»، در درجه اول «به دلیل شکاف بزرگ» بین «ادعای رهبری و بی‌علاقگی اسفناکش به سرنوشت منطقه». این، و نفوذ فزاینده چین، مجله تجاری ایالات متحده را بر آن داشت تا پیش بینی کند که «آمریکای لاتینی پس از آمریکا» ممکن است طلوع کند. 

برزیل نمونه خوبی از چگونگی تبدیل نفوذ اقتصادی چین به نفوذ سیاسی است. 

جمهوری خلق قبلاً در سال ۲۰۰۹ به بزرگترین شریک تجاری کشور تبدیل شده بود. اخیراً ۳۱.۳ درصد از کل صادرات برزیل را به خود اختصاص داده است. 

ایالات متحده آمریکا با تنها ۱۱.۲ درصد در رتبه دوم قرار دارد. زمانی که ژایر بولسونارو، طرفدار ترامپ و کسی که از چین متنفر بود، در سال ۲۰۱۹ در برازیلیا به قدرت رسید، حتی نتوانست شرکت چینی هواوی را از شبکه های 5G برزیل دور نگه دارد. 

گروه‌های بزرگ کشاورزی و کالایی برزیل، که بولسونارو قدرت خود را بر آن‌ها استوار کرد، صرفاً به دلیل توجه به منافع ایالات متحده، تمایلی به آسیب رساندن به روابط با بازار فروش قدیمی خود، جمهوری خلق، نداشتند. 

برزیل تحت ریاست جمهوری لولا اکنون قدم بعدی را برمی دارد. تاکنون این کشور عمدتاً به عنوان تامین کننده مواد خام برای جمهوری خلق عمل کرده است. اکنون برازیلیا می‌خواهد عصر صنعتی‌سازی مجدد را آغاز کند و از پکن کمک می‌خواهد. 

در آینده، شرکت های چینی دیگر نباید در مواد خام سرمایه گذاری کنند، بلکه باید در پروژه های با فناوری پیشرفته در برزیل سرمایه گذاری کنند. مبادله و همکاری در عرصه های تحقیقاتی و علمی باید تشدید شود. 

علاوه بر این، همانطور که در ابتدا ذکر شد، هر دو کشور روی یک پروژه «ژئوپلیتیکی جدید»، در عصر چندقطبی کار خواهند کرد. 

و سایر کشورهای آمریکای لاتین احتمالاً آنها دنبال خواهند کرد. به عنوان مثال، آرژانتین اعلام کرده است که می خواهد به اتحاد بریکس بپیوندد. 

جنبش عقب نشینی از غرب آغاز شده است و هنوز به پایان راه خود نرسیده است.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: