پرش به محتوا

بزرگترین شریک تجاری در قاره – بخش چهارم

بزرگترین شریک تجاری در قاره

سلسله مقالات درباره جمهوری خلق چین و را طولانی مبارزه برای عدالت و رفاه.

 بخش چهارم: چین در آفریقا

نوشته یورگ کروناور

یونگه ولت

ترجمه مجله هفته.

پیشرفت و ترقی چین جهان را تغییر داده است. جمهوری خلق نه تنها توانسته خود را از فقر رهایی بخشد. بلکه این کشور که از نظر اقتصادی بشدت رشد یافته است، مدتهاست که به یک فاکتور قدرت در جهان تبدیل شده است که سلطه جهانی غرب را به چالش میکشد. غرب به این موفقیت چین در زمینه رشد، ترقی و رفاه  با حمله شدیدتر واکنش نشان می دهد – با جنگ اقتصادی و با تمرکز نظامی که نگرانی از درگیر شدن در جنگ جهانی سوم را در جهان افزایش داده است. 

در مجموعه‌ای دوازده قسمتی یورگ کرونور در یونگه ولت به جنبه های اصلی این تحولات برای برجسته کردن پیامدهای ظهور جمهوری خلق برای روابط بین الملل می پردازد.

 ویدئویی  در فضای مجازی دست بدست میشود. نوربرت لامرت، رئیس سابق بوندستاگ، رئیس کنونی بنیاد کنراد آدناور (حزب دموکرات مسیحی آلمان)، در حالی که روی صندلی راحتی در مقابل هاگ گینگوب، رئیس جمهور نامیبیا لمیده مشغول سخنرانی است و میگوید یک مشکلی وجود دارد: هر روز چینی های بیشتری به نامیبیا می آیند. در این بین، جامعه چینی چهار برابر آلمانی شده است و … 

گینگوب حرف او را قطع می کند و می پرسد «مشکل شما چیست؟». 

گینگوب در ادامه سخنانش می گوید «ما به آلمانی‌ها اجازه می‌دهیم بدون ویزا به کشور ما بیایند، در حالی که مردم ما در آلمان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. اما چین با ما اینطور رفتار نمی کند.»

و به هر حال: «هر بار که یک نفر از غرب به اینجا می آید، فورا در مورد چینی ها حرف میزند و مشکل اش چین است.» این یعنی چه؟

ظاهراً غربی ها فکر میکنند «ما افریقایی‌ها بچه هستیم» که نمی‌دانیم چگونه با دولت‌های قدرتمند برخورد کنیم. 

گینگوب با لحنی سرزنش آمیز ادامه می دهد: «من عروسک خیمه شب بازی شما نیستم!» «ما خودمان می دانیم که چگونه کشورمان را اداره کنیم». چینی‌هایی، که لامرت با لحنی عصبانی از دست آنها شاکی است، در کشور های آفریقایی سرمایه‌گذاری می‌کنند – و این کار خوبی است. 

اینکه که چرا جمهوری خلق چین به طور گسترده به یک شریک محبوب برای همکاری در کشورهای آفریقایی تبدیل شده است دلایلی دارد. اندکی پس از تأسیس، جمهوری خلق این کشور به طور فعال از جنبش های آزادیبخش آفریقایی که علیه اربابان استعماری اروپایی خود می جنگیدند، حمایتی همه جانبه کرد. حمایتی که برای آفریقا فراموش نشدنی است.

در دهه ۱۹۶۰، در حالی که چین حتی هنوز در ابتدای روند رشد اقتصادی خود بود، اولین پروژه های توسعه را در کشورهای تازه استقلال یافته این قاره راه اندازی کرد. 

رشد شتابان اقتصاد آنها که با سیاست اصلاحات و گشایش از سال ۱۹۷۸ آغاز شد، وضعیت را تغییر داده است: چین اکنون بخش قابل توجهی از مواد خامی را که صنعت پر رونق آن به مقدار زیادی می بلعد، از قاره آفریقا تامین می کند. 

 در دهه ۱۹۹۰  تجارت چین و آفریقا رشد انفجاری داشت، در سال ۲۰۰۸ حجم  تجارت آنها از مرز ۱۰۰ میلیارد دلار آمریکایی گذشت و از سال ۲۰۰۹ جمهوری خلق بزرگترین شریک تجاری در کل قاره شده است. 

از آغاز هزاره جدید، شرکت های چینی نیز با سرمایه گذاری در قاره آفریقا حضور دارند. ابتدا سرمایه چینی روی استخراج مواد خام متمرکز شد، سپس به سرعت به ساخت زیرساخت ها نیز توجه نشان داد. 

جاده ها، ریل های راه آهن، بنادر – بنا شدند: چین به آنها نیاز دارد تا بتواند منابع معدنی افریقا را که برای صنعت خود نیاز دارد حمل کند. 

اما این نیز گزاره درستی است: در نهایت، زیرساخت ها به نفع همه هستند – از جمله به نفع اقتصاد محلی و مردم بومی. 

گام بعدی این بود که شرکت های چینی نه تنها در مواد خام و زیرساخت ها، بلکه در کارخانه ها نیز سرمایه گذاری کردند. 

تحقیقات شرکت مشاوره مک کینزی در سال گذشته نشان داد که یک سوم کل شرکت های چینی در آفریقا اکنون در بخش تولید فعال هستند و حدود دوازده درصد از آلاینده های صنعت آفریقا را تولید می کنند. 

بنابراین، این سوال مطرح است که بدلیل نفوذ چین، آیا این قاره از تامین‌کننده مواد خام به منطقه‌ای با دستمزد پایین تبدیل می‌شود؟

اول از همه: بله. بسیاری از مردم آفریقایی امید دارند کشورشان به یک کشور صنعتی تبدیل شود، همانطور که چین به عنوان منطقه‌ای با حداقل دستمزد آغاز کرد و سرمایه‌های خارجی را جلب کرد و توانست به صنعت و تجارت خود رونق ببخشد.

آیا این طرح جواب میدهد؟ خب، بالاخره خواهیم دید که جواب میدهد یا نه. هیچ تضمینی برای موفقیت طرح وجود ندارد – و در دراز مدت مشکلاتی هم به وجود آمده. به عنوان مثال، وام های چینی گاهی اوقات مشکلاتی را ایجاد می کنند، یعنی زمانی که نمی توانند به موقع بازپرداخت شوند. و حتی اگر جمهوری خلق از شیوه‌های تهوع آور صندوق بین‌المللی پول برای کسب طلبش هرگز استفاده نمی‌کند و حتی در عوض مرتباً سعی می‌کند راه‌حل‌هایی پیدا کند که برای بدهکاران ادامه کار و بازپرداخت بدهی امکان‌پذیر شود: بهرحال بدهکاری مشکلاتی به بار می‌آورد و هرگز خوشایند نیستند. 

اما صحبت از افسانه «تله بدهی» که ظاهرا چین با ندانم کاری، حتی عمدا، کشورهای خارجی را به آن سوق می دهد، کاملا بی اساس و ساختگی است – اما این به اتهامی رایج در غرب تبدیل شده. 

در مجموع، حضور چین در آفریقا به خوبی مورد استقبال مردم قرار گرفته است – به قدری خوب که بر اساس گزارش موسسه تحقیقاتی افروبارومتر، ۶۳ درصد از کل آفریقایی ها معتقدند که جمهوری خلق تأثیر مثبتی بر کشور آنها دارد. در این زمینه چین پیشتاز است.ایالات متحده آمریکا در رتبه دوم قرار دارد (۶۰ درصد)، قدرت های استعماری سابق در اروپا با حدود ۴۶ درصد وضعیت خفت آوری قرار دارند. 

رفتار متکبرانه نمایندگان آنها – رجوع کنید به لامرت – به این امر کمک می کند. 

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: