پرش به محتوا

پس از ۲۰ سال….سوریه بشار اسد:هم قفل وهم کلید – حسنی محلی – احمد مزارعی


پس از ۲۰ سال….سوریه بشار اسد:هم قفل وهم کلید

نوشته : حسنی محلی ، تحلیلگر برجسته وقدیمی سایت المیادین

مترجم:احمد مزارعی، 18، اوریل 2023

جنب وجوشهای اخیر کشورهای عربی در جهت تماس وهماهنگی با دمشق درزیر شعار «بازگشت سوریه ، به «اغوش عربها» اغاز شده تا بدینوسیله بتوانند ته مانده ابروی ریحته شده خودرا بازگردانده اگر چه بعضی ازاین کشورها همچنان سیاست بازی میکنند

در تاریخ هیجدهم نوامبر سال 2002،که عبد الله گل به نخست وزیری ترکیه انتخاب گردید تصمیم گرفت به یک بازدید منطقه ای دست بزند شاید بتواند با استفاده از امکانات موجود وعملکرد مشترک منطقه ای مانع تجاوز نظامی امریکا به عراق گردد . بیاد میاورم درانروزها با وی ملاقات نمودم تا درباره اینموضوع با وی بحث کنم که :»دمشق نظر به اهمیت عربی ومنطقه ای که دارد بهتر است اولین کشوری باشد که وی ازان بازدید کند». وی این پیشنهاد را پذیرفت واولین مسافرت وی به دمشق درتاریخ چهارم ژانویه سال 2003، انجام یافت ، اگر چه کشورهای مصرو اردن از این مسافرت متنفرشدند وسپس عربستان نیز به انها پیوست با وجود اینکه عبد الله گل به عنوان خبیر اقتصادی بمدت هفت سال دربانک اسلامی عربستان کار کرده بود.

درانزمان اکثریت اعضای نخست وزیری سوریه به ریاست مصطفی میرو، درفرودگاه از عبد الله گل استقبال کرده ومن نیز از همراهان وی بودم، ایشان فورا فرودگاه را برای دیدار با بشار اسد ترک کرده ومورد استقبال وی قرار گرفت ، بشار اسد برای این میهمان خود اهمیت فوق العاده ای قائل شد وبه گرمی هر چه تمام تر از وی پذیرائی نمود ، بشار اسد بر این باور بود که رابطه ترکیه برای سوریه ومنطقه بسیار اهمیت دارد، بویژه پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت وتوسعه درانکارا که سیاست خودرا برشعار «به صفررساندن مشکلات با همسایگان» قرارداده بود واین هنگامی بود که احمد داود اوغلو مشاور امور خارجی عبدالله گل بود.

وبدین شکل ترکیه دروازه ارتباط با کشورهای عربی وایران گردید ، بطوریکه درادامه عبد الله گل ، اردوغان ، داود اغلو وروسای پارلمان وتمامی وزرای ترکیه بیش از یکبار ار سوریه دیدار کردند . اگر چه تا کنون کسی یاد اوری نکرده است که یکی از روسای جمهوراسبق ترکیه احمد نجدت سزار ، کسی که گوی سبقت را از همگان ربوده وبرای اولین بار گفتگوی گرم وانسانی را با دمشق گشود واولین رئیس جمهورخارجی بود که درماه جون سال 2000، درتشییع جنازه حافظ اسدحضوریافت.

پس ازاین تاریخ رابطه ترکیه وسوریه بویژه بعد از ژانویه سال 2003، وارد تغییرات سریعی گردید که منجر به تشکیل جلسات مشترک اعضای نخست وزیری سوریه وترکیه گردید (دمشق 2009) وانکارا (دسامبر 2010)، واین جلسات درست سه ماه قبل از انکه به اصطلاح(انقلاب سوریه) بوسیله ترکیه وقطراغاز شود، واین از لحظه های اول خود در مغایرت کامل با همه قول وقرارها وعده ها ، ووفاداری های شخصی ورسمی بود که میان انکارا ، قطرودمشق مبادله شده بود، ازاین پس سوریه دچار همه ان دردو رنجهای فاجعه باری شد که بعلت نقش ترکیه دربحران سوریه اتفاق افتاد.

همگان میدانند که اگر دخالت ترکیه درسوریه (واموال قطر وعربستان) نبود کشورهای عربی وحتی کشورهای غربی جرات انرا نداشتند که اینگونه گستاخانه در سوریه دخالت کنند (900 کیلومتر مرز ترکیه وسوریه) سوریه دراین مرحله مورد بزرگترین تهاجمات بین المللی گردید که نه فقط بیش از یکصد دولت وسا زمانهای منطقه ای وبین المللی دران شرکت داشتند بلکه صدها هزار تروریست از کشورهای بیگانه از طریق مرز ترکیه وارد سوریه شدند. (1)

حمد بن جاسم وزیر خارجه قطر بیش از یکبار اعتراف نمود که همگان در توطئه بر علیه سوریه دخالت داشتند، وی در بیش از یک مصاحبه توضیح داد که همه چیز از طریق مرز ترکیه انجام میگرفت وترکیه بهمراهی با عربستان وقطر نقش اساسی در اخراج سوریه از اتحادیه کشورهای عربی داشتند ، درصورتی که اگر سوریه نبود، درسال 2006، در خرطوم پایتخت سودان ودرسال 2007 ، درریاض پایتخت عربستان ودرسال 2010، درلیبی ، اتحادیه عرب از اردوغان برای شرکت در کنگره سالانه اعراب دعوت به عمل نمیاورد.

همه اینها بعلت رابطه عمیقی بود که میان انکارا ودمشق برقراربود وسوریه نه فقط دروازه های خودرا برروی انکارا گشود بلکه دروازه های سایر کشورهای عربی را هم مستقیم وغیر مستقیم برروی انکارا که دران دوره تمایلات براردرانه از خود بروز میداد ، گشوداین موضعگیری سوریه کافی بود که تبلیغاتی برای این توجهات «برادرانه» تازه سوریه گردد ودراندوره عده ای این عملکرد ترکیه را بخشی از سیاستهای امریکا میدانستند که میخواهد از طریق «حزب عدالت وتوسعه» به عنوان حزبی اسلامی معتدل که از طریق دموکراتیک درکشوری اسلامی برسر کار امده است ، تبلبغ نموده ونفوذ خودرا درمنطقه گسترده تر کند

انکارا از این سیاست سوءاستفاده کرده ودرادامه بطورمستقیم ویا غیر مستقیم تحت عنوان «بهار عربی»که اکنون اغاز شده بود نفوذ خودرا در کشورها ئی همچون لیبی، صومال ، عراق گسترش داد ودرنتیجه نفوذی که درسوریه بدست اورده بود به عنصری مهم در مجموعه سیاستهای منطقه ای وبین المللی چه دربالکان ویا قفقاز وکشورهای اسیای میانه که به جههوریهای اسلامی دارای اصل ترکی بودند تبدیل شد

از طرفی در همین دوره موقعیت بحرانی کشورهای عربی باعث شد که اردوغان به عنوان رهبر روحی مسلمانان شناخته شده وسازمانها وگروههای اسلامی درخاور میانه جبهه خودرا از تبعیت ازعربستان به تتعیت ازترکیه منتقل کنند که درنتیحه به تفویت سیاست «خاور میانه بزرگ وجدید امریکا تبدیل گردید

این تغییر جبهه ازعربستان به ترکیه موجب خشم عربستان شده وباعث سقوط اخوان المسلمین درمصر وتونس گشت وحتی اخوان المسلمین لیبی نیز دراستانه سقوط قرار گرفت که با دخالت نظامی ترکیه نجات یافت، درهمین مرحله ، ،امارات ، بحرین ، قطروحتی مصر نیز در معرض تهدید وسقوط قرارگرفتند، ماه جون سال 2017

دراین مرحله وبا گسترش بحران در جبهه اعراب ، امریکا طرح «اتحاد ابراهیمی» رامطرح نمود که بر همگان اشکار گردید که سوریه هم قفل وهم کلید مجموعه معادلات موجود منطقه میباشد ، بویژه که روسیه هم درماه سپتامبر (2)،به نفع سوریه وارد جنگ گردید بود. ، اما از همه مهمتر ایستادگی ارتش سوریه بود که با کمک ایران وحزب الله لبنان همه معادلات را در منطقه تغییر داده ونشان داده شدکه وحشت سراپای رژیم اسرائیل را فرا گرفته واین رژیم در معرض «انقراض قراردارد.اکنون زمانی است که همه برنامه ها وتوطئه های کشورهای عربی نیز با شکست قطعی رو برو شده است.

همه این حوادث کافی بود که کشورهای مرتجع عرب به خطاهای خود پی برده واگر چه با تاخیر وشرمگینی به خطای خود وشکست درمقابل سوریه اعتراف کنند، اگر چه این اعتراف دیر هنگام برای ملت سوریه بسیار گران تمام شده بود .

فعالیتهای اخیر کشورهای عربی برای هماهنگی ومذاکره با سوریه تحت عنوان «بازگردادن سوریه به اغوش اعراب»، اگر چه هنوز بعضی از این کشورها باسیاست بازی وقت گذرانی میکنند ، همگان بیاد دارند که چگونه «دوحه پایتخت قطر» بمثابه نوک سرنیزه درتجاوز به سوریه به حساب میامد . ترکیه وقطر از سالهای 2003، اصرار زیادی داشتند تا روابطی گسترده ودر تمام زمینه ها بویژه با شخص بشار اسد وبا سوریه داشته باشند ، اما با شروع بهار عربی ، اندو کشور تبدیل به بدترین دشمنان سوریه شدند. (3)

موافقتنامه اخیر ایران وعربستان ، پس از مصالحه ترکیه با ابوظبی، ریاض، قاهره واسرائیل، وهمچنین موافقت مصر با «موافقتنامه بین ایران وعربستان» ، همگان را قانع نمود که که بدون شرکت سوریه ، هیچکدام از مشکلات منطقه ، نه فقط در یمن، لبنان، عراق ، لیبی وصومالی ، بلکه دردوجهان اسلامی وعربی ، بطور کامل حل نخواهد شد.

به زبانی دیگر ، همه کوششهای کشورهای عربی درجهت بازگرداندن سوریه،درحقیقت بمثابه کوشش رهبران این کشورها درجهت نجات خود وکشورشان میباشد ، زبرا انها قانع شده اند که بدون سوریه امکان ندارد انها بتوانند مشکل «خطر ایران»، حزب الله لبنان ، انصارالله یمن وهمه مبارزان فلسطینی را از خود دورکنند ، این حاکمان در گذشته به همه گونه انواع عقب نشینیها وامتیاز دادنها وتسلیم شدنها دربرابر امریکا واسرائیل تن دردادند ولی مشکلا تشان همچنان پا بر جا ماند.

باید گفت که درتمام زمینه ها وهر گونه قرارداد ویا موافقتنامه ای که میان سوریه واین کشورها امضا شود ، با اندکی خجالت به این معنی میباشد که سوریه بر همه انها پیروز شده است واگر انها به هر گونه اصراری بیشتردراین زمینه دست بزنند ، معنایش اینست که انها به ملت خودشان ،سوریه ، لبنان، یمن وعراق ضربات وزیانهای بیشتری وارد اوره اند.

ودراخرباید گفت که در صورت اصراراینها درسیاستهای گذشته خود ، پایان همه اینها ورژیم اسرائیل که اینها در وابستگی به ان اصرارداشته ومسابقه میدادند حتمی میباشد.سوریه یکبار دیگر ثابت نمود، همچنانکه در گذشته وبه کرات اثبات کرده بود که انها قفل قضیه فلسطین بوده وکلید ان در دست شرافتمندانه ملت فلسطین است وانها امروز از هر زمان دیگری قدرتمند تر هستند وامتیاز وبرتری در اصل اینموضوع بعلت مقاومت سوریه وهمپیمانان منطقه ای وی میباشد، انها توانستند با کمک وهمبستگی با یکدیگر صدها هزار تروریست جناینکاروپشتیبانانشان وخیانتکارانی که دراین تبهکاریها شرکت داشتند در منطقه وخارج منطقه با شکست روبرو سازند.

ملتهای منطقه به خوبی اینهارا میشناسد وارزومندیم که برای یکبار هم که شده به عقلانیت باز گردند وبا خود بیشتر از دیگران به صداقت تن در بدهند ، ملتهای منطقه فراموش نکرده اند که انها با ملت سوریه چه کردند ، اما با همه اینها سوریه به همراهی با متحدان خود ثابت کرد که انها هم قفل وهم کلید میباشند وانها نیاز به اثبات این موضوع ندارند.

زیر نویس از مترجم:



1 نقل وانتقال تروریستهای بین المللی از سراسر جهان به سوریه وبا پوشش دپلوما تیک بوسیله هواپیمائی اذربایجان انجام میگرفت منبع : مرکز مطالعات ومباحث نیمه دولتی سوریه میباشد.

2 روسیه فکر دخالت در جنگ سوریه را نداشت واهمیت استراتژیکی سوریه را به درستی درک نمیکرد، قاسم سلیمانی با مسافرت به مسکو وملاقات با پوتین وتوضیح اهمیت موضوع برای پوتین ، روسیه تصمیم به شرکت در جنگ گرفت اگر چه بسیار دیر شده بود ولی بسیار موثر افتاد

3 این مقاله را بخوانید: اردوغان درباتلاق ادلب دست وپا میزند، از کجا شروع شد؟ نوشته : احمد مزارعی، مجله هفته

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: