ستون پنجم، مهلک‌تر از هر خطر – ا. م. شیری

ستون پنجم، مهلک‌تر از هر خطر

ا. م. شیری

به گزارش رسانه‌ها، بخشی از صنایع دفاعی ایران در اصفهان در ۹ بهمن ماه بواسطۀ سه ریزپرنده مورد حملۀ پهپادی قرار گرفت، اما خسارت قابل ملاحظه‌ای به بار نیاورد.

با توجه به حداکثر برد پروازی ریزپرنده‌های استفاده شده در این حمله و همچنین، بر اساس اعلام دستگاه‌های دفاعی و امنیتی کشور، واضح است که این اقدام تروریستی نه از خارج، بلکه بواسطۀ ستون پنجم دشمن از داخل کشور انجام گرفت.

در عین حال، در این واقعیت نیز کمترین تردیدی نیست که در پشت این حملۀ تروریستی، مثلث اهریمنی واشینگتن-لندن- تل‌آویو قرار دارد و هدف آن‌ها بی‌شک، تحریک ایران به پاسخ کوبنده بود تا بتوانند آن را دستاویز گسترش میدان جنگ ناتو از اوکراین به کشور ما و از آنجا به تمام منطقۀ غرب آسیا قرار دهند و بزعم خود، موانع جدی در مقابل تقویت و تحکیم نظم نوین جهانی- نظم ضد جنگ و ضد سلطه‌، که ایران در کنار روسیه و چین یکی از سه ستون اصلی آن است، ایجاد کنند.

حملۀ تروریستی به صنایع دفاعی و شاید به برخی تأسیسات دیگر کشور، دو نکته را بطرز بسیار برجسته نشان داد:

نکتۀ نخست اینکه، حمله درست در شرایط فروکش کردن آتش برافروخته جنگ ترکیبی غرب (مسلحانه-تروریستی، سیاسی- ایدئولوژیک، مالی- اقتصادی، تبلیغاتی، شناختی- معرفتی، فرهنگی- اخلاقی) علیه کشور ما با اسم رمز «زن، زندگی، آزادی» بواسطۀ ستون پنجم اتفاق افتاد؛

نکتۀ دوم این است که، همزمان با این حمله، آقایان سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق و میرحسین موسوی، نخست وزیر اسبق و رهبر محصور انقلاب رنگی سبز سال ۱۳۸۸ بیانیه صادر نموده، برای گذار از وضعیت فعلی کشور راه‌کار ارائه دادند.

بیانیه‌های این آقایان اگر چه در شکل و علی‌الظاهر با هم تفاوت‌هایی دارند، اما بلحاظ مضمون و محتوا کاملاً شبیه همدیگر هستند و هدف واحدی را دنبال می‌کنند.

هدف چیست؟

واضح‌تر از این چیزی بنظر نمی‌رسد، که هدف مشترک حملۀ پهپادی ستون پنجم غرب به صنایع دفاعی کشور و بیانیه‌های آقایان موسوی و خاتمی بطور همزمان، گرم نگه داشتن تنور جنگ ترکیبی و دمیدن بر آتش تشنج و التهاب در جامعه بود. و گرنه، چه ضرورتی آقایان را بعد از مدت‌ها سکوت وادار کرد تا در گرماگرم رهبر تراشی‌های غرب برای ایران و کارزار مسخرۀ «وکالت دادن‌ها» بیانیه‌های آنچنانی صادر ‌کنند!

بر این اساس، لازم است هم نهادهای مردمی و هم حاکمیتی در هر شرایطی، تمرکز خاصی روی ستون پنجم داشته باشند. چرا که ستون پنجم بمراتب خطرناک‌تر از دشمن خارجی عمل می‌کند. حملۀ دشمن خارجی باعث اتحاد و همدلی تقریبا تمامی اقشار و طبقات اجتماعی در دفاع از میهن می‌گردد. اما از آنجاییکه ستون پنجم به تعبیر شهید خسرو گلسرخی در قامت «احمد آقای آجان» ظاهر می‌شود، موجب تشتت افکار، تفرقه و فرافکنی در جامعه می‌گردد. سرنوشت فاجعه‌بار اتحاد شوروی، یوگسلاوی و حتی چکوسلاواکی و سودان شاهد این مدعاست. فقط ابلهان می‌توانند تصور کنند که حذف آن‌ها از نقشۀ سیاسی جهان جز از طریق ستون پنجم امکان‌پذیر بود!

علاوه بر این، تجربۀ تمامی انقلاب‌های رنگی، بخصوص، انقلاب‌های رنگی بوقوع پیوسته طی سه دهۀ گذشته، از اتحاد شوروی و اروپای شرقی تا بهار کذایی عربی یا به قول برخی مقامات جمهوری اسلامی، «بیداری اسلامی» و دیگر کشورهای قربانی اینگونه انقلاب‌ها، مدعای فوق را بطور عیان و آشکار ثابت می‌کند.

و لذا، جای بسی تأسف است که آقایان موسوی و خاتمی از آنجائیکه نه از تجربۀ دیگران آموختند و نه از تجربۀ خود، «خاندان نبوت خویش» را به باد دادند:

پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوتش گم شد. 

سگ اصحاب کهف روزی چند، پی نیکان گرفت و مردم شد.    

افزون بر گفته‌های بالا، لازم به ذکر است اقدامات و تلاش‌های مستمر غرب جمعی به سردمداری امپریالیسم آمریکا در سازماندهی و انجام عملیات تروریستی نه تنها علیه کشور ما، بلکه علیه کشورهای دیگر و در هر گوشۀ جهان ثابت می‌کند که رژیم‌های غربی، تروریسم را از دهه‌ها پیش به سطح سیاست رسمی دولت‌های خود ارتقاء داده‌اند و جنون جنگ‌افروزی، آن‌ها و ستون پنجم‌شان را به بیماری نسیان دچار نموده است. در نتیجه، آن‌ها نه تنها از تجارب تاریخی- جنایی خود هیچ درسی نیاموخته‌اند، حتی فراموش کرده‌اند که پایان هر جنگی هرگز با آغازکنندگان آن نبوده و اغلب به شکست مفتضحانه و تسلیم زبونانۀ جنگ‌افروز نیز ختم شده است.

در خاتمۀ مجمل، به سهم و اندازۀ خودم، در مقام یک شهروند میهندوست، مطالبه‌گر، منادی صلح و دوستی، مخالف سرسخت خشونت، هرج‌و‌مرج و جنگ، نهادهای مردمی و حاکمیتی، احزاب و سازمان‌های سیاسی، شخصیت‌ها، افراد، گروه‌‌ها و جمعیت‌های ملی- مترقی و نیروهای مسئول حفظ تمامیت و امنیت کشور را به هشیاری و آمادگی هر بیشتر و سنجیده‌‌تر برای مقابله با انواع توطئه‌ها و دسایس جنگ‌افروزان بین‌المللی و ستون پنجم آن‌ها در داخل کشور فرامی‌خوانیم و به تأکید یادآور می‌شوم که یکی از دلایل بسیار مهم پیروزی درخشان اتحاد شوروی در جنگ جهانی دوم، سرکوبی قاطع ستون پنجم سازمانیافتۀ دشمن قبل از آغاز جنگ و، علت اصلی و اساسی شکست و تجزیۀ این کشور فقید در سال‌های ۱۹۹۰، مسامحه و مماشات با آن بود!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب مرتبط:

ــ تروریسم، لمپنیزم و… بمثابه سیاست رسمی دولت‌های غربی؛

ــ خیزش، جنبش، انقلاب رنگی یا جنگ هیبریدی؛

ــ دستگاه اطلاعات ستون پنجم؛

ــ جاسوسان اطلاعیۀ؛

ــ قالب‌بندی بواسطۀ شبکه‌های اجتماعی.

۲۱ بهمن-دلو ۱۴۰۱