ارتباط ترس آمریکا از انتفاضه فلسطینی ها و سلاح هسته ای ایران!

سیا نگران انتفاضه جدید فلسطینی ها است، اما چرا؟

رئیس سیا: « وقایع فلسطین بشدت شبیه انتفاضه دوم شده است».
ترجمه مجله هفته منابع: رسانه های اسرائیلی، آمریکایی و عربی.

واشنگتن به تل آویو فشار می آورد تا تنش ها در سرزمین های اشغالی را کاهش دهد و در عملیات های مخفیانه علیه ایران و عادی سازی روابط با عربستان سعودی همکاری کند.

ویلیام برنز، رئیس سیا هشدار داد که وضعیت رو به وخامت در فلسطین اشغالی «شباهت بسیار ناخوشایندی» به وقایع منتهی به انتفاضه دوم در ۲۰ سال پیش دارد.

رئیس جاسوسی واشنگتن در هنگام دریافت جایزه‌ای در دانشگاه جورج تاون در ۲ فوریه مدعی شد: «من و همکارانم در جامعه اطلاعاتی نگرانیم که بسیاری از چیزهایی که امروز می‌بینیم شباهت بسیار ناخوشایندی به برخی از واقعیت‌هایی دارد که [در طول انتفاضه دوم] دیدیم».
برنز تاکید کرد که گفتگو با رهبران اسرائیلی و فلسطینی در سفر اخیرش به اراضی اشغالی باعث نگرانی او در مورد «شکنندگی بیشتر و حتی خشونت بیشتر» بین دو طرف شد.
رئیس سیا هفته گذشته از اسرائیل و کرانه باختری اشغالی بازدید کرد و با رهبران دو طرف گفتگو کرد.
سفر او پس از سفر جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده و قبل از ورود آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه انجام شد.

هیئت کاخ سفید زمانی وارد اراضی اشغالی شد که تنش بین ارتش اسرائیل و مقاومت فلسطین در پی کشتار فلسطینیان توسط نظامیان اسرائیلی در جنین افزایش یافت.

اسرائیل همچنین در سال جاری دو عملیات بمباران را در نوار محاصره شده غزه آغاز کرده و در ۱۲ ماه گذشته تقریباً هر روز حملات خشونت آمیزی را در کرانه باختری انجام داده است.

فلسطینی ها با افزایش حملات تلافی جویانه علیه شهرک نشینان و نیروهای اسرائیلی به این وضعیت پاسخ داده اند.

بر اساس گزارش آکسیوس، وزیر خارجه آمریکا در جریان سفر خود به رام الله، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) را تحت فشار قرار داد تا طرح امنیتی پیش نویس آمریکا برای بازگرداندن کنترل بر جنین را بپذیرد.
این طرح شامل ایجاد یک «نیروی ویژه فلسطینی» برای مقابله با گروه های مقاومت بود. با این حال، این طرح از تل آویو هیچ امتیازی نخواست و مشروعیت تشکیلات خودگردان را نادیده گرفت.

در ۳ فوریه، رسانه‌های اسرائیلی فاش کردند که مقامات آمریکایی که به این کشور سفر کرده‌اند، به بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، پیشنهاد «همکاری گسترده در عملیات‌های مخفی و نیمه‌مخفی در داخل ایران» و کمک به عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی در ازای «کاهش تنش‌ها» در سرزمین‌های اشغالی داده‌اند.
بر اساس گزارشی که روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارونوت در ۳ فوریه منتشر شد، مقامات ارشد آمریکایی که در هفته‌های اخیر از اسرائیل بازدید کردند، به بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، توافقی را پیشنهاد دادند که شامل «همکاری گسترده در عملیات‌های مخفی و نیمه‌مخفی در داخل ایران» و کمک به عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی میباشد.
هیئت کاخ سفید در ازای این معامله، از نتانیاهو خواست تا با حفظ وضعیت موجود مسجدالاقصی، توقف گسترش شهرک‌سازی‌های غیرقانونی در کرانه باختری و تقویت تشکیلات خودگردان فلسطین، تنش‌ها را در سرزمین‌های اشغالی کاهش دهد.
گزارش شده است که نخست وزیر اسرائیل به این شرایط پاسخ مثبت داده است. با این حال، این گزارش می گوید که نتانیاهو اغلب با خواسته های شرکای خود موافقت می کند، اما لزوما با آنها همکاری واقعی نمی کند.

سوال کلیدی اینجاست که چرا آمریکا تا این حد برای ایجاد آرامش در مناطق فلسطینی ها پستان به تنور میچسباند؟

در واقع موضوع به دو تغییر اساسی در منطقه مربوط می شود.
اول اینکه آمریکا احتمال می‌دهد ایران در وضعیتی قرار دارد که بزودی به دلیل گسترش تهدید های بین المللی و تحریم های غیر انسانی، تعهد خود برای نساختن بمب اتمی با فتوایی جدید به کناری بگذارد و در آن تجدید نظر کند و برای حفظ تمامیت ارضی خود بالاخره آستین را بالا زده و بمب را بسازد.

دستیابی حکومت مستقل و خودرایی مانند ایران تمامی محاسبات منطقه را به هم میزند و احتمالا موجب تلاش کشورهای دیگر منطقه مانند عربستان سعودی و ترکیه برای دستیابی به بمب هسته ای میشود، اگر چنین شود موقعیت اسرائیل به عنوان یک کشور ممتاز هسته ای به طور جدی به خطر خواهد افتاد.
این خود بخود موجب تضعیف موقعیت آمریکا در لبنان و سوریه و بویژه در عربستان و ترکیه خواهد شد چرا که آنها از ترس بمب اتمی ایران و عقب ماندن از نوابغ هسته ای ایران سر راحت بر بالش نمی گذارند. ایران هم از این مسئله کاملا آگاه است و می داند اگر این کشور واقعا مجبور به ساختن سلاح هسته ای بشود باید ده ها برابر بیشتر تحت فشار قرار بگیرد و منطقه متشنج و احتمال درگیری های منطقه ای بسیار بیشتر خواهد شد. در ضمن ایران در حال حاضر در یک دوگانگی قرار دارد برای ایران مسلم است که عربستان و ترکیه حتی همین حالا نیز به دنبال راه اندازی بمب هسته ای هستند پس در عین حال نمی تواند از ساختن احتمالی بمب دست بکشد چرا که چنین تصمیمی ساده لوحی محض است و سر آخر این سر ایران است که بی کلاه میماند.
پس حکومت ایران به بازی موش و گربه ادامه میدهد و امیدوار است کسی زودتر از او به سلاح هسته دست نیابد. البته ایران میداند آمریکا بشدت به ایران مشکوک است و تمام تلاش خود را خواهد کرد تا مانع موفقیت ایران شود.
ایران با تجربه تر از آن است که نداند ، که هرچه زودتر باید تصمیم نهایی را بگیرد، حکومت ایران باید انتخاب کند، یک ایران غیر اتمی که میتواند به ترحم همسایگان اتمی اش ساده لوحانه دل خوش کند و یا یک ایران اتمی که کسی جرات تهدید مرزهایش را نداشته باشد، حتی اگر دیگران هم دندانشان اتمی شده باشد.
دومین مسئله روی کار آمدن جریانات افراطی راست اسرائیل است، حتی اگر ایران نتواند و یا نخواهد به بمب اتمی دست یابد، وجود چنین دولتی در اسرائیل موجب ایجاد تنش جدید در داخل اسرائیل با فلسطینی‌ها خواهد شد.
در واقع انتفاضه فلسطینی ها می تواند به عنوان سلاح مخفی ایران علیه اسرائیل و آمریکا عمل کند، این به این معنی نیست که فلسطینی ها و ایرانی ها به یک توافق برای راه انداختن این انتفاضه رسیده‌اند و یا با فرمان ایران این انتفاضه به راه خواهد افتاد که قطعا چنین نیست.
در واقع اصلا نیازی به این راه‌کارها نیست، سیاست های فاشیستی و آپارتاید مذهبی دولت نتانیاهو به خودی‌خود کافیست تا موجب راه اندازی مقاومت گسترده فلسطینی ها که می تواند به شدت خشونت آمیز هم باشد گردد.
ایجاد آشوب و تنش در اسرائیل مانع اجرای نقشه های آمریکا علیه ایران خواهد شد و تا زمانی که این مقاومت در منطقه وجود داشته باشد و شدت بگیرد ایران می تواند از آن به عنوان سلاحی علیه برقراری ثبات در اسرائیل استفاده کند، در واقع اگر سلاح اسرائیل در ایران ترور و خرابکاری است، ایران هم اهرم سلاح مقاومت فلسطینی ها را در اختیار دارد، جالب اینجا است که انگشت اسرائیل روی ماشه این سلاح قرار دارد.