پرش به محتوا

«بنیاد دموکراسی» آمریکایی … بازی تغییر رژیم

«بنیاد دموکراسی» آمریکایی … بازی تغییر رژیم

نوشته علی حسن مراد
منتشرشده در روزنامه الاخبار
ترجمه ارسالی از سهیلا محرابی برای مجله هفته

این بخشی از داستان‌های NED و بازوهای آن برای سرمایه‌گذاری در سازمان‌ها و انجمن‌های محلی برای تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات کشورهای اروپای شرقی و تشکیل رژیم‌های طرفدار آنها بر اساس دستور کار آمریکا و در سایر کشورهای آفریقایی، آمریکای لاتین و آسیا است.
ترویج و پخش تبلیغاتی آنچه که واشنگتن با بودجه دولت ایالات متحده برای مصرف خارجی تهیه می‌کند در داخل این کشور ممنوع است این بدین معنی است که ایده دموکراسی و آزادی که توسط بازی های تبلیغاتی واشنگتن در خارج از کشور تبلیغ می‌شوند در داخل این کشور اجازه تبلیغ و ترویج ندارند.
فرستنده الحره، صدای آمریکا و سایر ابزارهای تبلیغاتی فقط برای اصلاح مردم «عقب مانده ای» که تحت سلطه امپراتوری زمان ما هستند مناسب است.
همین امر در مورد بنیاد ملی دموکراسی (NED) نیز صدق می کند. دموکراسی ترویجی این نهاد برای مصرف داخلی مناسب نیست، زیرا فقط برای انتشار در کشورهایی است که واشنگتن آنها را سرکش می داند.
دولت، رسانه ها، رای دهندگان و نامزدهای آمریکا ممکن است به توصیه های بیشتری در مورد نحوه مدیریت ایمن و دموکراتیک روند انتخابات نیاز داشته باشند تا حمله سال گذشته به کنگره تکرار نشود.
اما تا زمانی که ایالات متحده متوجه ایرادات دموکراسی خود نشود، دست از مداخله در دموکراسی کشورهایی که انتخاب مردم آن را نمی پسندند، بر نمی دارد و NED یکی از ابزارهای این دخالت است.
سابقه سرمایه گذاری رسمی ایالات متحده در سازمان های غیردولتی در کشورهای موسوم به «کشورهای جهان سوم» و کشورهای مخالف آمریکایی ها به دهه هفتاد قرن گذشته باز می گردد.
رئیس بانک جهانی (۱۹۶۸-۱۹۸۱) وزیر دفاع سابق ایالات متحده، که در در جنگ ویتنام هم شکست خورد، رابرت مک نامارا یکی از اولین کسانی بود که در سخنرانی خود در شهر نایروبی کنیا (۲۴ سپتامبر ۱۹۷۳) در مورد این ایده به طور علنی صحبت کرد.
در جلسه شورای حکام بانک جهانی. در آن زمان مک نامارا سیاست نولیبرال را مبتنی بر اعطای نقش دولت و نهادهای غیردولتی به سازمان‌های غیردولتی به‌ویژه نقش مداخله جویانه آنها در چرخه اقتصادی تعریف کرد و گفت: «تجربه ثابت می‌کند که در صورت موفقیت، شانس بیشتری وجود دارد.که نهادها مشارکت مردمی، رهبری محلی و تمرکززدایی در قدرت را فراهم کنند.»

پس از پیروزی رونالد ریگان در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۹۸۲، با برنامه هایی که توسط نومحافظه کاران به ویژه پدرخوانده آنها ایروینگ کریستول و نظریه پردازان بزرگ دکترین نئولیبرال مانند میلتون فریدمن برای او تهیه شده بود، وارد کاخ سفید شد.
ریگان در سال ۱۹۸۳ پس از تصویب قانون تأسیس این نهاد در کنگره، تأسیس «موسسه ملی برای دموکراسی» (NED) را امضا کرد، که از طریق آن واشنگتن به شکلی متمرکز، انجمن‌ها و سازمان‌های غیردولتی مرتبط با «دموکراسی» و «حقوق بشر» در کشورهای اردوگاه شرق به رهبری مسکو را تأمین مالی کرد.
آلن واینستین، یکی از بنیانگذاران NED، رابط بین بوریس یلتسین و دولت جورج اچ دبلیو بوش بین سال‌های ۱۹۸۸ و ۱۹۹۱ گفت: «بسیاری از کارهایی که امروز انجام می‌دهیم، ۲۵ سال پیش توسط سیا به صورت مخفیانه انجام شده است.»
اعتراف گستاخانه و صریح واینستین در مقاله‌ای به قلم دیوید ایگناتیوس، روزنامه‌نگار نزدیک به سیا (سپتامبر ۱۹۹۱) بود که در آن اطلاعات زیادی درباره عملیات‌های مخفی آمریکا برای سرنگونی رژیم‌ها در سراسر جهان را فاش شد.
دولت بیل کلینتون در NED سرمایه گذاری کرد تا رژیم های اروپای شرقی پس از شوروی را شکار کند. بودجه‌های تخصیص یافته به صندوق – و سایر تسلیحات – در دوران جورج بوش جونیور افزایش یافت که به موازات استفاده از «ابزارهای سخت» از طریق تهاجم مستقیم، دوباره روی این رویکرد هم سرمایه‌گذاری شود تا ابزارهای نفوذ نرم برای سرنگونی رژیم‌ها را تقویت کند.

از افغانستان و عراق برنامه کاری نهادهای آمریکایی مرتبط با تأثیرگذاری بر عرصه‌های رویارویی با رژیم‌های طبقه‌بندی شده توسط ایالات متحده به عنوان «سرکش» مستلزم گسترش و تنوع برنامه‌هایی جدیدی شد.
راهکارهایی که باید از طریق سازمان‌های «جامعه مدنی» با توجه به تجربه فروپاشی در اروپای شرقی اجرا شود. موفقیت در اتحاد جماهیر شوروی اشتهای امپراتوری آمریکا را برای سرمایه گذاری عملی و ارزان در مقایسه با جنگ های نظامی باز کرد.

به منظور جلوگیری از دعوا و ردو بدل کردن اتهامات سیاسی که بین احزاب جمهوری خواه و دموکرات در پی رسوایی «واترگیت» پدیدار شد، در واشنگتن تصمیم گرفته شد که کار NED توسط دو حزب مدیریت شود و یک بخش ویژه برای هر یک از آنها در داخل.
این نهاد، یعنی: «موسسه ملی دمکراتیک» (NDI) و «موسسه.» جمهوری خواه بین المللی» (IRI). نام مؤسسه چندین بار تغییر کرد و یکی از گروه های مؤسس آن «مرکز همبستگی بین المللی آمریکا در محل کار» نام داشت که به «مرکز همبستگی» معروف بود.
این دومی از آنچه «موسسه اتحادیه های کارگری آزاد» (FTUI) نامیده می شد، پدید آمد که در سال ۱۹۷۷ تأسیس شد و توسط فدراسیون اصلی اتحادیه های کارگری ایالات متحده اداره می شد. در کنار این ساختار «سندیکالیست هایی»، با ذهن نئولیبرال موجودیتی موازی به نام «مرکز بنگاه‌های خصوصی بین‌المللی» (CIPE) ایجاد کردند که آشکارا منافع شرکت‌های متعلق به سرمایه‌داران هر دو حزب را نمایندگی می‌کرد.

NED طبق بخش ۵۰۱ (c) کد خدمات درآمد داخلی ایالات متحده به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی ثبت شده است. این بخش بیان می‌کند که:
« سازمان‌های واجد شرایط برای ثبت‌نام در این بخش حق ندارند در سازمان‌های سیاسی فعال باشند، و اقدام و فعالیت سیاسی برای آنها ممنوع است، به این معنی که نمی‌توانند به عنوان بخش عمده‌ای از فعالیت‌های خود بر تصویب قوانین تأثیر بگذارند، و همچنین نمی‌توانند در هیچ فعالیت/کمپین له یا علیه نامزدهای سیاسی شرکت کنند. »

اما از قضا و با وقاحت خاص آمریکایی ها، ماموریت اصلی NED مداخله سیاسی در امور کشورها و سرنگونی رژیم های آنها بر اساس منافع آنهاست.



شاید اولین ماموریت هایی که آمریکایی ها از طریق NED در حوزه های نفوذ شوروی انجام دادند در لهستان با حمایت از جنبش کارگری همبستگی (سولیدارنوش لخ والسا) ضد کمونیستی انجام شد. در لهستان و در بسیاری از کشورهای اروپای مرکزی و شرقی، NED از دهه ۱۹۹۰ با سایر نهادها و سازمان‌ها مانند جورج سوروس در شکل‌دهی رژیم‌های مطابق با منافع آمریکا، از طریق موسسه بین‌المللی جمهوری‌خواه (IRI) و ملی مشارکت داشته است.

موسسه دموکراتیک (NDI). محققان آمریکایی در دانشگاه پورتلند جرالد ساسمن و ساشا کریدر در تحقیق خود با عنوان «انقلاب‌های الگو: بازاریابی آمریکایی برای تغییر رژیم در اروپای شرقی» اظهار داشتند که یکی از کلیدهای شکست دادن آنچه واشنگتن به عنوان «رهبر نالایق» در هر کشوری طبقه‌بندی می‌کند.

یکی از راهکارهای آمریکا، متحد کردن اپوزیسیون ناهمگون پشت یک نامزد سیاسی است. اولین کاربرد نمونه در سال ۱۹۹۶ در بلغارستان بود، جایی که دو موسسه «کشف» کردند که «سازمان های غیر دولتی می توانند انتخابات را به نفع کاندیدای مورد نظر آمریکا ,تغییر دهند» آنها با متحد کردن مخالفان و سپس تامین مالی نظرسنجی هایی که از نامزد آنها حمایت می کند نگرش رای دهندگان را تحت تأثیر قرار دادند. NDI با کمک مالی به سازمان های غیر دولتی «انجمن بلغارستان برای انتخابات عادلانه و حقوق مدنی» برای نظارت بر انتخابات در آن سال به این پروژه کمک کرد.

به گفته ساسمن و کریدر، NED و وابستگان آن در سال ۱۹۹۷ نظرسنجی هایی را در رومانی با حمایت انجمن طرفدار دموکراسی ترتیب دادند.
در اسلواکی در سال ۱۹۹۸، جایی که موسسه بین‌المللی جمهوری‌خواه (IRI) «جدول‌بندی موازی آرا» را انجام داد.
در کرواسی از همین طریق در سال ۱۹۹۹، با مشارکت USAID و خانه آزادی، و سایر بودجه‌های بین‌المللی برای گروه نظارت بر نظرسنجی «شهروندان سازمان‌یافته برای نظارت بر انتخابات» دستکاری در انتخابات انجام شد.
در یوگسلاوی سابق، زمانی که میلوسویچ قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ آسیب پذیر به نظر می رسید، NDI تضمین کرد که رهبران احزاب مخالف صربستان به لهستان سفر خواهند کرد تا از فعالان حزب لهستانی که در انتخابات قبلی احزاب چپ را شکست داده بودند، «مشاوره بگیرند». (کنفرانس ورشو و پراگ برای اپوزیسیون ایرانی از موارد مشابه این سفرهای «علمی» بود – مترجم)
NDI از نهادهای نظر سنجی آمریکایی پن، شوئن و برلند استفاده کرد که به این معنقد بودند که ویاچسلاو کوشتونیسا، وکیل ضد کمونیست، مناسب‌ترین فرد برای نامزدی در رقابت انتخاباتی است.
بنا به توصیه، مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه وقت آمریکا و یوشکا فیشر، وزیر امور خارجه آلمان، دو نامزد ریاست جمهوری (زوران ژیندیچ، شهردار بلگراد و ووک دراسکویچ، رهبر حزب مخالف) را به بوداپست احضار کردند و آنها را برای کناره گیری از رقابت تحت فشار قرار دادند. NED و NDI توصیه های مشابهی را در بلغارستان و رومانی هم صادر کردند که باعث شد رهبران احزاب طرفدار غرب به پیشنهاد واشنگتن تن دهند.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: