جعل در تاریخ به نفع فاشیستهای اوکراینی!

جعل در تاریخ به نفع فاشیستهای اوکراینی!
بوندستاگ می خواهد قحطی ۱۹۳۲/۳۳ را به عنوان نسل کشی اوکراینی ها به رسمیت بشناسد
این یک نکته قابل توجه است که تا سال ۲۰۱۹، بوندستاگ از طبقه بندی قحطی ۱۹۳۲/۳۳ به عنوان نسل کشی مردم اوکراین خودداری کرده بود.
در آن زمان، مدیر کل وزارت خارجه، میشائل روت (حزب سوسیال دمکرات) گفت که این قحطی یک فاجعه وحشتناک بود که توسط نیروی انسانی بوجود آمد و مسئولیت آن با افرادی است که منجر به مرگ میلیونها نفر از گرسنگی شده است.
اما بین ارزیابی سیاسی و حقوق بین الملل تفاوت وجود دارد.
روت توضیح داد که تعریف نسل کشی تنها از سال ۱۹۴۸ در حقوق کیفری بین المللی وجود داشته است و ادامه داد:
«دولت فدرال نمی پذیرد که وقایع قبل از سال ۱۹۴۸ را بتوان طبق قوانین بین المللی به عنوان نسل کشی توصیف کرد.» با این حال، با به رسمیت شناختن قحطی ۱۹۳۲/۱۹۳۳ به عنوان یک نسل کشی، باید یک «سیگنال هشدار» ارسال شود.
آتشبیار این معرکه درخواست از بوندستاگ، رئیس گروه پارلمانی آلمان و اوکراین در بوندستاگ، روبین واگنر (حزب سبز ها)، به طور غیرمستقیم اعتراف کرد که از تاریخ برای دستکاری تحولات سیاسی فعلی استفاده شده است.
روزنامه فرانکفورتر آلگماینه به نقل از او چنین می نویسد: «پوتین روی سنت ظالمانه و جنایتکارانه استالین ایستاده است. امروز اوکراین بار دیگر مورد تهاجم ترور روسیه قرار گرفته است. بار دیگر، خشونت و ترور قصد دارد اوکراین را از معیشت خود محروم کند و کل کشور را تحت سلطه خود درآورد.»
هولودومور (هولودومور اصطلاح اوکراینی یا قحطی بزرگ اوکراین، یک قحطی در جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین واقع در کشور اوکراین کنونی بود) توسط پارلمان اوکراین در سال ۲۰۰۶ تحت ریاست ویکتور یوشچنکو به عنوان یک نسل کشی علیه مردم اوکراین طبقه بندی شد.
در همان سال، یک مجمع بین المللی در کیف برگزار شد که اعلام کرد که «دولت یهودی-بلشویکی اتحاد جماهیر شوروی» عمدا این فاجعه را سازماندهی کرده است.
از آن زمان، اوکراین خواستار به رسمیت شناختن بین المللی هولودومور به عنوان یک نسل کشی شده است.
با این حال، طبقه بندی قحطی ۱۹۳۲/۳۳ به عنوان نسل کشی اوکراینی ها توسط متخصصان متعدد نه تنها در روسیه رد میشود بلکه در غرب نیز مخالفان زیادی دارد.
آنها به منابع تاریخی مخالف این نظریه ارجاع میدهند.
استاد دانشگاه پنزا دکتر. ویکتور کوندراشین استدلال های زیر را مطرح کرد: «اولاً، قصد دولت شوروی در آن زمان برای نابودی اوکراینی ها توسط هیچ منبعی قابل اثبات نیست. از سوی دیگر، ارتباط بین صنعتی شدن و گرسنگی نه تنها در نمونه سال های ۱۹۳۲/۳۳، بلکه در نمونه های تاریخی دیگر نیز تکرار شده است.
ثانیاً، رفتار رهبری اتحاد جماهیر شوروی با منطق کسانی که بدنبال نسل کشی هستند کاملا در تضاد بود.
بنابراین، در اسناد متعدد غیر قابل انکار، از جمله اسنادی که شخصاً استالین آن را امضا کرده بود، دستور تحویل فوری غذا به مناطق قحطی اوکراین داده شد.
سوم، آمار جمعیتی نشان می دهد که علاوه بر اوکراین، مناطق متعدد دیگری از جمله قفقاز شمالی، منطقه ولگا، سیبری غربی و قزاقستان تحت تاثیر گرسنگی قرار داشتند.»
در مجموع، مخالفان مفهوم هولودومور به عنوان نسلکشی علیه مردم اوکراین تأکید میکنند که قحطی سالهای ۱۹۳۲/۳۳ با تصمیمهای سیاسی به وجود آمد، اما تحت هیچ عنوانی عمداً برنامهریزی نشده بود.
در میان قربانیان، که بین دو تا هشت میلیون تخمین زده میشود، نه تنها اوکراینیها، بلکه اعضای بسیاری از مردمان دیگر اتحاد جماهیر شوروی نیز بودند.
مقاله بسیار جالب و خواندنی بود. با تشکر از رفیق شیری و ترجمه دقیق و حرفه ای ایشان و سپاس…
دوست گرامی من عضوی از نویسندگان و مترجمان مجله هفته نیستم اما از همکاران آن هستم و گاهی مطالبی را…
مجله هفته حتی به اردوغان عضو ناتو هم نه نمی گوید! حتی به امارات هم نه نمی گوید! فقط کافی…
سلام، مقاله بسیار خوبی است، پیشرفت ها و دستاوردهای شوروی را بیان کرده است. اما مانند بیشتر مقاله هایی از…
مقاله بسیار خواندنی و جالبی بود. ای کاش بسیاری از افراد ناآگاه که از خدمات انقلاب اکتبر و اتحاد شوروی…